سابقه و هدف : امروزه دیالیز مستمر منجر به کاهش مرگ و میر بیماران مبتلا به نارسایی کلیوی در اثر اورمی و عوارض آن شده است اما بقاء طولانی مدت و ارتقاء کیفیت زندگی این بیماران هنوز یک هدف مهم می باشد. شناسایی بیومارکرهای خونی که ارزش پیشگوییکننده برای میزان خطر موربیدیتی و مورتالیتی در بیماران دیالیزی داشته باشد میتواند در بهبود مراقبت این بیماران کمک کننده باشد. در این مطالعه ارتباط شاخصهای خونی با موربیدیتی در بیماران تحت دیالیز صفاقی مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش ها : تعداد 57 بیمار مبتلا به نارسایی کلیوی تحت دیالیز صفاقی مستمر که درطی سالهای1380 لغایت 1385 به بخش نفرولوژی بیمارستان امام خمینی(ره) تهران مراجعه کرده بودند مورد بررسی دورهای از جهت بیومارکرهای خونی قرار گرفتند. ارتباط موارد غیر طبیعی و میانگین این پارامترها با ابتلاء به پریتونیت و موارد بستری بیماران توسط تستهای آماری T-Test و Çhi-Squaire سنجیده شد. همچنین متغیرهای فوق در زمان ابتلاء به پریتونیت با زمان عدم ابتلاء مورد مقایسه قرار گرفتند.
یافته ها : از 57 بیمار 41 بیمار دچار پریتونیت شدند. تعداد موارد غیرطبیعی و میانگین ËSR و ÇRP در گروه مبتلایان بطور معنی دار بیشتر بود این افزایش در زمان ابتلاء نسبت به دوره عدم ابتلاء نیز وجود داشت تعداد موارد غیر طبیعی و میانگین فریتین در گروه مبتلا به پریتونیت افزایش و آلبومین کاهش نشان داد اما در حد معنیدار نبود. دراین گروه افزایش فریتین و کاهش هموگلوبین در زمان ابتلاء نسبت به دوره عدم ابتلاء معنیدار بود. تعداد موارد غیرطبیعی پتاسیم افزایش و سطح سرمی فسفر در گروه مبتلا نسبت به گروه بدون سابقه ابتلاء کاهش معنیداری داشت. متغیرهای دیگر از جمله WBÇ، PMN، SGÔT، SGPT نیز در این گروه نسبت به گروه بدون سابقه ابتلاء افزایش و HÇT و کلسترول کاهش داشتند اما در حد معنیداری نبود. در خصوص سایر پارامترها و نیز به ویژه در رابطه با موارد بستری شدن بیماران ارتباط معنیداری در این مطالعه دیده نشد.
استنتاج : در مطالعه حاضر بیماران همراه با موربیدیتی (پریتونیت) مقادیر بالاتری از ËSR، ÇRP و مقادیرکمتری از آلبومین، هموگلوبین و کلسترول در مقایسه با گروه بیماران بدون سابقه پیامد بالینی ناخوشایند داشتند.