دوره 10، شماره 29 - ( دى 1379 )                   جلد 10 شماره 29 صفحات 40-35 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


چکیده:   (17160 مشاهده)
سابقه و هدف: خانواده هایی که از کودک عقب مانده اشان در خانه مراقبت می کنند در محاصره مسایل متنوع در همه اشکال و اندازه ها قرار دارند. این مسایل با میزان عقب ماندگی کودک، معلولیت جسمی و هیجانی همراه با آن، ارزش ها، علایق و شرایط محیطی دیگراعضاء خانواده فرق می کنند. نظر به اهمیت موضوع، این مطالعه به منظور تعیین عوامل تنش زا و مکانیسم های سازگاری با آنها در والدین کودکان عقب مانده ذهنی انجام گرفت.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش توصیفی است که واحدهای مورد پژوهش شامل 98 پدر و مادر کودک عقب مانده ذهنی مدارس استثنایی شهر ساری می باشند که در سال 1376 مورد بررسی قرار گرفتند. روش نمونه گیری واحدهای مورد پژوهش به طریقه سرشماری انتخاب گردیده است.
نتایج
: نتایج نشان می دهند که یافته ها در سه حیطه از نظر عوامل تنش زا بالاترین سطح تنش در حیطه اجتماعی در مادران (62 درصد) و در پدران (54 درصد) می باشد و بالاترین سطح سازگاری مربوط به حیطه روانی در مادران (58 درصد) و در پدران (61 درصد) می باشد. از نظر ارتباط میان عوامل تنش زا با متغیرهای دموگرافیک والدین، ارتباط بین سطح تحصیلات و وضعیت شغلی والدین و همچنین وضعیت تاهل، طول مدت ازدواج، تعداد فرزندان عقب مانده، سن کودک عقب مانده و سن تشخیص عقب ماندگی کودک وجود داشت. از نظر ارتباط بین مکانیسم های سازگاری با متغیرهای دموگرافیک والدین، ارتباط با وضعیت شغلی، طول مدت ازدواج، تعداد فرزندان عقب مانده ذهنی، جنس کودک عقب مانده ذهنی در بستگان نزدیک و مدت زمانی که کودک به مدرسه می رود وجود داشت.
استنتاج: بر اساس نتایج حاصله می توان گفت که سطح تنش با توجه به متغیرهای دموگرافیک در مادران کودکان عقب مانده ذهنی بیشتر از پدران می باشد و پدران نسبت به مادران از سطح سازگاری بیشتری در سه حیطه زیستی، روانی، و اجتماعی برخوردارند.
متن کامل [PDF 155 kb]   (2594 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي-کامل |

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.