دوره 18، شماره 68 - ( بهمن و اسفند 1387 )                   جلد 18 شماره 68 صفحات 10-1 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


چکیده:   (11510 مشاهده)
سابقه و هدف: مطالعات اولیه اثرات سودمند قلبی عصاره بهارنارنج را با مکانیسم های متفاوت نشان داده است. نقش محافظتی کارکردی این گیاه در مقابل آریتمی های فوق بطنی هنوز مشخص نشده است. مطالعه حاضرجهت بررسی نقش عصاره هیدروالکلی بهارنارنج در تغییر خواص الکتروفیزیولوژیک گره دهلیزی-بطنی در طول فیبریلاسیون دهلیزی شبیه سازی شده در خرگوش آزمایشگاهی و تعیین نقش رسپتورهای آدرنرژیک در اثر بهارنارنج روی گره دهلیزی-بطنی طراحی شده است.
مواد و روش ها: در این مطالعه از خرگوش های نر نیوزلندی (?.?-?kg) استفاده شد. پروتکل های تحریکی (ریکاوری، ونکباخ، فیبریلاسیون دهلیزی و ناحیه پنهان) برای بررسی خواص الکترو فیزیولوژیک گره دهلیزی-بطنی ایزوله خرگوش، در 2 گروه استفاده شدند (??=N). در گروه اول (??=N) غلظت های مختلف عصاره هیدروالکلی بهارنارنج جهت تعیین خصوصیات هدایت پنهان به تیرود اضافه شدند. در گروه دوم(??=N) اثرات غلظت های عصاره گیاه (108،54 میلی گرم در لیتر) در حضور آنتاگونیست رسپتو? ، (نادولول 2 میکرومولار در لیتر) آنالیز شدند. تمام نتایج به صورت میانگین ± خطای استاندارد گزارش شده است.
یافته ها: عصاره هیدروالکلی بهارنارنج یک الگوی وابسته به غلظت دو فازی داشت به صورتیکه در غلظت های کم و متوسط (2/3- 8/0 میلی گرم در لیتر) تحریک ناپذیری گره ای و ونکباخ را کوتاه کرد. کاهش غیر معنی دار در میانگین فاصله دو ثبت متوالی از دسته هیس و مقدار ضربانات پنهان در تمامی غلظت های بهارنارنج دیده شد. ناحیه پنهان توسط این گیاه کوتاه گردید. نادولول (2 میکرومولار در لیتر) از تمامی اثرات بهارنارنج روی هدایت پنهان، تحریک ناپذیری و هدایت پنهان جلوگیری کرد.
استنتاج: تمامی این نتایج نشان دهنده پتانسیل اثرات آریتمی زای بهارنارنج در تشدید تاکی آریتمی های فوق بطنی است. ممکن است مکانیزم عمده این گیاه کاهش تحریک ناپذیری گره ای و ناحیه پنهان باشد. حداقل قسمتی از اثرات بهارنارنج از طریق رسپتور ? واسطه می شود.
متن کامل [PDF 388 kb]   (2683 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي-کامل |

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.