۱۲ نتیجه برای کریم زاده
لاله کریم زاده ، فریبا کوهدانی ، فریدون سیاسی ، محمود محمودی ، فرید صفری ، زین العابدین بابایی ،
دوره ۱۹، شماره ۷۳ - ( آذر و دی ۱۳۸۸ )
چکیده
سابقه و هدف: کودهای شیمیایی که حاوی یونهای نیترات و نیتریت هستند موجب آلودگی آب، خاک و گیاهان منطقه می شوند و چرای دام در این مناطق آنها را در معرض دریافت نیترات و نیتریت قرار می دهد. هدف این پژوهش تعیین غلظت نیترات و نیتریت در گوشت تازه گوسفند و گاو در شهرهای مرکزی استان مازندران و تخمین میزان دریافت نیترات و نیتریت از منابع فوق توسط رژیم غذایی متناسب در انسان بود.
مواد و روش ها: دراین مطالعه توصیفی از مراکز فروش ۴ ناحیه شمال، جنوب، شرق و غرب شهرهای ساری، بابل و قائم شهر تعداد ۳۶ نمونه گوشت گاو و ۳۶ نمونه گوشت گوسفند (تعداد ۳ نمونه گوشت گاو و ۳ نمونه گوشت گوسفند از هر ناحیه) تهیه شد. مقدار نیترات و نیتریت با روش آنزیمی نیترات ردوکتاز و رنگ سنجی Griess Ilosvay اندازه گیری شد. از آزمون Mann-Whitney برای مقایسه داده ها در دو گروه گاو و گوسفند استفاده شد.
یافته ها: میانگین نیترات و نیتریت در گوشت گوسفند ۴,۹ و۰.۳۶ و درگوشت گاو ۶.۳ و ۰.۳۸ میلی گرم در کیلوگرم بود، که سطح نیترات و نیتریت در گوشت گاو و گوسفند تفاوت معنی داری نداشت.
استنتاج: بر اساس اینکه مقادیر توصیه شده مصرف گروه گوشت و جانشین هایش در هرم غذایی برای افرادی که به طور میانگین روزانه ۲۵۰۰ کالری در روز مصرف می کنند، روزانه ۱۸۴ گرم می باشد می توان فرض کرد که اگر فرد تمام نیاز روزانه خود از توصیه برای گوشت و جانشین هایش راتنها از گوشت قرمز دریافت کند، دریافت نیترات از منابع فوق از برخی کشورها مثل انگلستان بیشتر است اگر چه از مقادیر توصیه شده Contam Panel پایین تر می باشد.
زین العابدین بابایی، غلامعلی باقری، ابراهیم صالحی فر، بهزاد جوادیان، لاله کریم زاده،
دوره ۲۰، شماره ۱ - ( ویژه نامه اسفند (شماره ۱) ۱۳۸۹ )
چکیده
سابقه و هدف: نمکهای نیترات و نیتریت برای جلوگیری ازرشد میکروارگانیسمها به فرآوردههای گوشتی اضافه میشود. باتوجه به خواص سرطانزایی یونهای فوق، این پژوهش با هدف اندازهگیری نیتریت و نیترات در فرآوردههای گوشتی تولیدی کارخانجات استان مازندران انجام شده است.
مواد و روشها: مطالعه به روش مقطعی در آزمایشگاه کنترل کیفی مواد غذایی دانشگاه علوم پزشکی مازندران انجام شد. تعداد ۴۲ نمونه از ۵ کارخانه فرآوردهای گوشتی تولیدی استان شامل سوسیس با ۴۰ درصد گوشت، کالباس با ۶۰ درصد گوشت و همبرگر با ۳۰ درصد گوشت، که پرمصرفترین محصولات گوشتی استان میباشند، مورد آزمون قرار گرفت. مقدار نیتریت و نیترات با روش آنزیمی رنگ سنجی Griess Ïlosvay اندازهگیری شدند. برای مقایسه میانگین دادهها از آزمون t-test استفاده شد.
یافتهها: میانگین میلیگرم در کیلوگرم نیترات در سوسیس ۱۴/۸۱، در کالباس ۱/۱۱۵، در همبرگر ۸/۸۹ بود. همچنین میانگین باقیمانده نیتریت در محصولات فوق به ترتیب ۶۱/۳۹، ۲۹/۹ و ۵۰/۲۰ میلیگرم در کیلوگرم بود که مقادیر محاسبه شده در ۵ کارخانه، از میزان حد مجاز استاندارد (۰۵/۰ p<)، پایینتر بود.
استنتاج: در تمامی نمونهها میزان باقیمانده نیتریت از حد مجاز پایینتر بود. با توجه به اینکه نیترات تحت تأثیر عوامل میکروبی و آنزیمی به نیتریت احیاء میشود و سرطانزا بودن نیتریت ثابت شده است، لزوم تمرکز بیشتر برمیزان نیترات در فرآوردههای گوشتی بهنظر میرسد.
محمد قلی پور، لاله کریم زاده، فرامرز علی نیا ، زین العابدین بابائی،
دوره ۲۲، شماره ۹۳ - ( مهر ۱۳۹۱ )
چکیده
سابقه و هدف: آفلاتوکسین B۱ سمیترین آفلاتوکسین میباشدکه در خوراک دام در اثر رشد قارچها تولید میشود و از طریق خوراک دام وارد بدن دام شده و در کبد و کلیه پس از فعل و انفعالات شیمیایی و هیدروکسیلاسیون به آفلاتوکسینM۱ تبدیل شده و از طریق شیر وارد بدن انسان می شود.
مواد و روشها: در مطالعه حاضر ۷۵ نمونه شیر پاستوریزه تولیدی کارخانجات استان مازندران در فصول بهار و تابستان سال۱۳۹۰ از نظر آفلاتوکسین M۱ به روش الایزا مورد سنجش قرار گرفتند. برای مقایسه میانگین دادهها از آزمون t-test استفاده شد.
یافتهها: از ۷۵ نمونه مورد بررسی، در۴ درصد نمونهها (۷۵/۳) میزان آفلاتوکسیسن پایینتر از حد شناسایی دستگاه بود. در حالیکه در ۳/۳۷ درصد نمونهها (۷۵/۲۷) غلظت آفلاتوکسین M۱ در حد مجاز تعیین شده کمیته اروپایی و غذایی کودکس بود. از طرفی ۶۷/۶۲ درصد نمونهها (۷۵ /۴۷نمونه) دارای غلظت آفلاتوکسین M۱ بالاتر از حد تعیین شده توسط کمیته اروپایی و غذایی کودکس بودند و ۱۲ درصد نمونهها (۷۵/۹) دارای غلظت آفلاتوکسین M۱ بالاتر از حد مجاز استاندارد ملی ایران بودهاند. بالاترین میانگین آفلاتوکسین محاسبه شده مربوط به کارخانه شماره ۲۱ می باشد (۵۵/ ۹۷نانوگرم در لیتر). همچنین میانگین آفلاتوکسین در کل نمونههای مثبت ۸۴/۶۳ نانوگرم در لیتر بود. تفاوت معنیداری بین میانگین آفلاتوکسین M۱ در فصل بهار و تابستان وجود نداشت.
استنتاج: با توجه به شیوع بالای آلودگی، پایش منظم شیر تولیدی و کنترل علل اصلی آلودگی ضروری به نظر میرسد.
لاله کریم زاده، غلامعلی باقری، افلاطون پورعلی، محمد قلی پور، زهرا محمدی، بهناز مشرفی، محمدحسین اصفهانی زاده، ابراهیم صالحی فر،
دوره ۲۳، شماره ۹۹ - ( فروردين ۱۳۹۲ )
چکیده
سابقه و هدف: منبع اصلی عناصرکمیاب موجود در گیاهان مواد مغذی و خاک محیط رشدشان می باشد. از طرفی رشد چای تحت تأثیر عواملی مثل رطوبت نسبی هوا، اختلاف دمای شب و روز و طول روز که وابسته به فصل میباشد قرار میگیرد. از این رو این تحقیق با هدف بررسی تأثیر زمان برداشت برگ چای سیاه در میزان فلزات سنگین چای در استان مازندران صورت گرفت.
مواد و روشها: مطالعه در آزمایشگاه کنترل مواد غذایی استان مازندران، بر روی ۳۲ نمونه از برگ چای کاشته شده در استان مازندران انجام شد. اندازهگیری عناصر به روشهای اسپکتروفتومتری جذب اتمی کوره گرافیتی و شعله انجام شد. برای مقایسه میانگین هرکدام از متغیرها با حدود استاندارد از آزمون One-Sample- t-test و برای بررسی استقلال بین متغیرها از آزمون مربع کای استفاده شد.
یافتهها: میانگین مس، کادمیوم و سرب در فصل بهار و تابستان برحسب میلی گرم در کیلوگرم به ترتیب (۳/۱۰±۱۴/۲۳، ۸/۱۲±۱۹/۳۰)، (۶۸/۰±۴۰/۰، ۰۷/۰±۱۶/۰)، (۳۴/۱±۳۳/۲، ۲۱/۱±۲۵/۲) بود. میزان سرب در بهار و تابستان و کادمیوم در تابستان به طور معنیداری بالاتر و میزان مس در بهار و تابستان به طور معنیداری پایین تر از مقدار استاندارد ملی ایران بود (۰۵/۰≥p). بین فصل و میزان فلزات اندازه گیری شده ارتباط معنیداری دیده نشد.
استنتاج: با توجه به بالا بودن سرانه مصرف چای سیاه در کشور که باعث میشود چای یکی از راههای با اهمیت دریافت عناصر کمیاب باشد، کنترل میزان عناصر کمیاب در چای و عوامل مؤثر برآن ضروری به نظر میرسد.
مریم صالحیان، ابراهیم صالحی فر، محمد اصفهانی زاده، لاله کریم زاده، رقیه رضایی، مهدی مولانژاد،
دوره ۲۳، شماره ۹۹ - ( فروردين ۱۳۹۲ )
چکیده
سابقه و هدف: بستنی محصول لبنی و منجمد شدهای است که به دلیل محیط مغذی به راحتی آلوده شده و سبب مسمومیتهای غذایی میشود. هدف از این پژوهش، تعیین آلودگی میکروبی بستنیهای سنتی و عوامل مؤثر در آن است.
مواد و روشها: در این بررسی در تابستان ۱۳۹۱ از ۵۰ نمونه بستنی سنتی و مواد اولیه ﺁن، دست کارگران، ظرف بستنی واسکوپ نمونه گیری شده است. نمونهها در شرایط استریل به آزمایشگاه کنترل کیفی مواد غذایی منتقل شدند و در کمتر از ۱ ساعت، آزمونهای میکروبی انجام گرفت. نتایج با استفاده از نرمافزار آماری SPSS و آزمون کی دو و آمارهای تحلیلی- توصیفی تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج این تحقیق نشان داد که ۸۴ درصد بستنیهای سنتی آلوده هستند. ۲۸ درصد استاف اورئوس ۵۲ درصد اشرشیا کلی، ۴ درصد باسیلوس سرئوس، ۲ درصد لیستریا مونوسایتوژنز، ۱۴ درصد انتروکوک، ۷۴ درصد شمارش کلی میکروارگانیسمها بیشتر از حد مجاز استاندارد، ۷۰ درصد شمارش انترو باکتریاسه بیشتر از حد مجاز استاندارد بوده است. ارتباط بین آلودگی بستنی و آلودگی مواد اولیه، اسکوپ، دست کارگر و ظرف بستنی معنیدار بوده است (۰۵/۰p<).
استنتاج: مواد اولیه بستنی شامل شیر، شکر، ثعلب، وانیل، دست کارگران، اسکوپ و ظروف نگهداری، منابع اصلی آلودگی بستنیهای سنتی به شمار میآیند. میزان بالای آلودگی بستنی و خطرات ناشی از آن، لزوم کنترل و مراقبت بیشتر مراکز بهداشت بر واحدهای تولیدی و تشویق عموم به استفاده از بستنیهای پاستوریزه از طریق رسانههای گروهی را نشان میدهد.
محمد قلی پور، محمد شکرزاده، محمدحسین اصفهانی زاده، لاله کریم زاده، بهار ابراهیم مقام، ابراهیم صالحی فر، احمدعلی عنایتی،
دوره ۲۳، شماره ۱۰۹ - ( بهمن ۱۳۹۲ )
چکیده
سابقه و هدف: برای کنترل آفات در محصولات مختلف کشاورزی از جمله توت فرنگی، از آفتکشها استفاده میشود. با توجه به اینکه توتفرنگی پوسته سطحی یکنواختی مشابه سایر میوهها ندارد، لذا سموم دفع آفاتی که در پرورش این میوه به کار برده میشوند، در آن نفوذ کرده و به راحتی نیز از آن حذف نمیشود. از اینرو این تحقیق با هدف بررسی میزان هم زمان باقیمانده آفتکشهای ارگانوفسفره در توتفرنگی تولیدی استان مازندران انجام شده است.
مواد و روشها: در این مطالعه ۲۱۱ نمونه توت فرنگی از شهرهای استان مازندران در بهار سال ۱۳۹۱ از سطح مزارع تولیدی جمعآوری شد و بهطور همزمان باقیمانده سموم مالاتیون، دیازینون، دورسبان (کلرپیروفوس) و اتیون در آنها مورد بررسی قرار گرفت. آمادهسازی نمونهها با روش QUECHERS صورت گرفت و بهوسیله دستگاه GC-mass اندازهگیری کمی سموم مورد نظر انجام شد. مقایسه میانگین هرکدام از سموم با حدود استاندارد به روش آنالیز واریانس یکطرفه (ANOVA) مورد بررسی آماری قرار گرفت.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که میانگین و انحراف معیار کل غلظت سموم مالاتیون، دیازینون، دورسبان و اتیون بر حسب ppb به ترتیب ۸/۲±۵۲/۴، ۸/۶±۲/۳۷، ۷۸/۱± ۰۷/۶ و۷۴/۱±۶۷/۲ بود. از سوی دیگر اگر چه میانگین دیازینون و دورسبان در نمونههای مورد بررسی پایینتر از حد مجاز استاندارد ملی ایران به ترتیب۱۰۰ و۳۰۰ ppb میباشد در حالی که براساس این استاندارد مصرف مالاتیون و اتیون درتوت فرنگی مجاز نمیباشد.
استنتاج: یافتههای به دست آمده مبنی بر وجود باقی مانده سموم در نمونهها، کنترل دوره ای سلامت این محصول ضروری به نظر میرسد.
محمد قلی پور ، زین العابدبن بابایی، زهرا محمدی، لاله کریم زاده، محمد حسین اصفهانی زاده، صابر عابدی،
دوره ۲۳، شماره ۱۰۹ - ( بهمن ۱۳۹۲ )
چکیده
سابقه و هدف: با توجه عوارض تأیید شده نگهدارندههای شیمیایی از جمله سورباتها در سلامت عمومی و ایمنی غذایی، دقت و نظارت بر کاربرد نگهدارندهها در مواد غذایی کاملاً ضروری میباشد. افزودن سوربات پتاسیم در دوغ بر اساس استاندارد ملی ایران ممنوع است. هدف این پژوهش معتبرسازی روش اندازهگیری سوربات پتاسیم در دوغ و همچنین بررسی وجود آن در دوغ تولیدی استان مازندران میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه ۱۰۰ نمونه دوغهای تولیدی در کارخانههای استان مازندران جمعآوری شدند. آزمون به روش کروماتوگرافی مایع با کارآیی بالا (HPLC) و با دتکتور UV انجام شد. معتبرسازی روش آزمون بر اساس راهنمای ICH و USP انجام گردید.
یافتهها: ضریب همبستگی معادله منحنی کالیبراسیون برابر با ۹/۹۹ درصد به دست آمد. دامنه خطی بودن از ۱۹ تا ۱۰۰ میکروگرم در میلیلیتر بود و حد تشخیص (LOD) و حد تعیین مقدار (LOQ) به ترتیب ۳۷/۶ و ۱۱/۱۹ محاسبه شد. دقت روش از نظر تکرارپذیری و دقت میانی در محدوده قابل پذیرش قرار داشت.
استنتاج: نشان میدهد که در ۳۲ درصد نمونهها سوربات پتاسیم وجود داشت. ۲۲ درصد نمونهها دارای سوربات پتاسیم بالاتر از ۱۰۰ میلیگرم بر کیلوگرم و ۱۰ درصد از نمونهها حاوی سوربات پتاسیم کمتر از ۱۰۰ میلیگرم بر کیلوگرم بودند. با توجه به وجود سوربات پتاسیم در دوغ که مغایر با استاندراد ملی ایران میباشد، نظارت مناسب بر مصرف نگهدارندههای مختلف از جمله سوربات پتاسیم در دوغ تولیدی مازندران و ایران ضروری به نظر میرسد.
فرشاد بهرامی اصل، مجید کرمانی، مینا آقائی، سیما کریم زاده، سهیلا سلحشور آرین، عباس شاهسونی، غلامرضا گودرزی،
دوره ۲۴، شماره ۱۲۱ - ( بهمن ۱۳۹۳ )
چکیده
چکیده
سابقه و هدف: نیاز ضروری انسان به هوا از یک سو و افزایش آلایندههای هوا از سوی دیگر باعث شده تا آلودگی هوا به عنوان یکی از مهمترین چالشهای بشری تبدیل گردد. آلایندههای هوا و از آن جمله NO۲ میتوانند اثرات بهداشتی قابل توجهی را بر روی سلامتی انسان بگذارند. از این رو بررسی اثرات بهداشتی این آلاینده، جهت کنترل آن امری ضروری میباشد که بدین منظور کلان شهرهای مشهد، تبریز، شیراز، اصفهان و اراک به عنوان شهرهای هدف انتخاب و از این جهت مورد بررسی قرار گرفتند.
مواد و روشها: در مطالعه مقطعی حاضراطلاعات لازمه از سازمانهای حفاظت محیط زیست پنج کلان شهر ایران در سال ۱۳۹۰ اخذ گردید. اعتبار آنها مطابق با معیارهای WHO سنجیده شد و دادههای معتبر پس از آمادهسازی وارد نرمافزار AirQ شده و نتایج استخراج گردید.
یافتهها: شهر اصفهان با متوسط غلظت سالیانه µg/m۳ ۱۲۸ بیشترین غلظت NO۲ را داشت و در تمامی شهرها این متوسط غلظت بیشتر از حد استاندارد کشورمان بوده است. تعداد کل مرگ، مرگ قلبی عروقی و بستری به دلیل انسداد مزمن ریوی، در مشهد به ترتیب با ۲۸۶ نفر، ۱۶۱ نفر و ۴۳ نفر بیشترین تعداد را داشتهاند.
استنتاج: NO۲ بیشترین اثرات سوء بهداشتی را به ترتیب در شهرهای مشهد و اصفهان داشته است که میتوان آن را به بالا بودن تعداد خودروها، افزایش ترافیک شهری و متعاقبا مصرف بالای سوخت، بالا بودن جمعیت دائم و موقت در شهرهای مذهبی و توریستی مرتبط دانست.
مریم زمان زاده، اعظم حدادی، محمود موسی زاده، آرزو کریم زاده، آناهیتا قربانی،
دوره ۲۷، شماره ۱۵۴ - ( آبان ۱۳۹۶ )
چکیده
سابقه و هدف: اکثر فوریتهای پزشکی که در مطب دندانپزشکی رخ میدهد، میتوانند حیات فرد را به مخاطره اندازند. بنابراین یک دندانپزشک باید آگاهی کامل جهت تشخیص و درمان صحیح فوریتها را داشته باشد. هدف از انجام این مطالعه، بررسی آگاهی دندانپزشکان و دانشجویان سال آخر در زمینه شناخت و درمان فوریتهای دندانپزشکی بود.
مواد و روشها: این مطالعه مقطعی بر روی ١١۴ نفر از دندانپزشکان و دانشجویان دندانپزشکی سال آخر شهر ساری در سال ۹۵ انجام شد و پرسشنامهای معتبر شامل ۲۰ سوال در اختیار آنها قرار گرفت. این پرسشنامه شامل اطلاعات دموگرافیک و ۱۷ سوال آگاهی (امتیاز ۱۷-۱۴: عالی، ۱۴-۱۱: خوب، ۱۱-۸: متوسط و زیر ۸: ضعیف) بود. آنالیز آماری توصیفی و تحلیلی با استفاده از نرم افزار آماری SPSS ۲۰ و با سطح معنیداری ۰۵/۰ صورت پذیرفت.
یافتهها: در این مطالعه، میزان آگاهی ۷/١۶ درصد شرکت کنندگان در حد ضعیف، ٣/۶۹ درصد در حد متوسط، ۲/١٣ درصد در حد خوب و ١ درصد عالی بود. تفاوت آماری معنیداری بین سطح آگاهی دانشجویان و دندانپزشکان (۴٣۰/۰ p =) و همچنین بین خانمها و آقایان یافت نشد (۶٣۰/۰ = (P.
استنتاج: میزان آگاهی دندانپزشکان و دانشجویان سال آخر دندانپزشکی ساری در زمینه تشخیص و درمان فوریتهای پزشکی در مطب در حد مطلوبی نمیباشد که نیازمند مداخله از طریق برگزاری کارگاه آموزشی و برنامههای آموزش مداوم میباشد.
لاله کریم زاده، ابراهیم صالحی فر، نرگس مظلومی، محمد حسین اصفهانی زاده، هاشم قزل سفلی، عادله رافتی، فاطمه خالقی،
دوره ۳۲، شماره ۲۱۸ - ( اسفند ۱۴۰۱ )
چکیده
مصرف هزاران تن از انواع مواد شیمیایی صنعتی از جمله کودهای شیمیایی و آفتکشها در حوزه کشاورزی، شرایط مخاطره آمیزی را برای سلامت عمومی جامعه و محیط زیست فراهم نموده است. با توجه به اجرای نامطلوب «آییننامه اجرایی ورود، ساخت، فرمولاسیون و مصرف کودهای شیمیایی، زیستی، آلی و سموم دفع آفات نباتی» در سالهای اخیر و بر اساس آخرین ابلاغیه وزیر محترم جهاد کشاورزی (شماره ۱۰۹۵/۰۲۰-۱۷/۱/۱۴۰۱) تحت عنوان «دستورالعمل نظارت بر تولید و ارتقای سلامت محصولات گیاهی» مسئولیت بررسی و نظارت بر باقیمانده ترکیبات شیمیایی (آفتکشها، کودها، تنظیمکنندههای رشد، هورمونهای گیاهی، نیترات و فلزات سنگین)» بر عهده وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی میباشد. معاونت غذا و دارو دانشگاه علوم پزشکی مازندران با مشارکت مرکز تحقیقات سلامت فرآوردههای گیاهی و دامی دانشگاه علوم پزشکی مازندران، معاونت تحقیقات و فناوری دانشگاه علوم پزشکی مازندران، معاونت غذا ودارو دانشگاه علوم پزشکی بابل، سازمان جهاد کشاورزی استان، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان، سازمان نظام مهندسی کشاورزی، اداره کل استانداردو اداره کل حفاظت محیط زیست به ساماندهی میزان مصرف سموم شیمیایی در محصولات کشاورزی استان به ویژه محصولات استراتژیک پرداخته است تا بتوان میزان مصرف سموم در محصولات کشاورزی را کنترل و خطر بالقوه آنها را به حداقل رساند. از مهمترین سیاستها و اقدامات اجرایی در این زمینه صدور QR Code در سیستم یکپارچه خدمات الکترونیکی سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی (سامانه سانکا) و صدور گواهی ارتقاء سلامت محصول در سامانه مجوزهای الکترونیکی کشاورزی (سماک) به منظور شناسهدار کردن محصولات گیاهی در واحدهای تولیدی میباشد.
لاله کریم زاده، ابراهیم صالحی فر، محمدحسین اصفهانی زاده، هاشم قزل سفلی، کیوان مهدوی ماشکی، اسماعیل بابانژاد، سیده نرگس مظلومی،
دوره ۳۴، شماره ۲۳۶ - ( شهریور ۱۴۰۳ )
چکیده
سابقه و هدف: استفاده از آفتکشها به منظور پیشگیری، از بین بردن و کاهش آفات آسیبرسان به محصولات در مراحل مختلف کشت محصولات و بهبود سلامت محصولات کشاورزی، آفتها، همچنان یکی از عوامل آسیب رسان به محصولات کشاورزی، تخریب آنها و تهدید امنیت غذایی بهشمار میروند. اگرچه استفاده از آفتکشها و کودهای شیمیایی در کشاورزی مدرن بهطور معنیداری باعث افزایش محصولات کشاورزی میگردد؛ اما باید توجه داشت که استفاده بیش از حد و نامناسب از آفتکشها در تولید محصولات کشاورزی و توجه نکردن به عوامل موثر بر میزان باقیمانده آنها، باعث میشود میزان باقی مانده آفتکشها در این محصولات بالاتر از بیشینه حد مجاز تعیین شده (Maximum Residue Limit) توسط استانداردهای ملی و بینالمللی باشدکه از عوامل خطر برای سلامتی انسان و آلودگی محیط زیست بشمار می رود. با توجه به افزایش استفاده گسترده از آفتکشها در کشاورزی، این موضوع به یکی از مباحث قابل توجه ایمنی مواد غذایی تبدیل شده است. علیرغم این که روشهای مختلفی برای ارزیابی خطر بالقوه آفتکشها برای سلامت انسان و محیط زیست و کنترل مصرف آنها مورد استفاده قرار گرفته است، همچنان تلاش برای کاهش استفاده از سموم دفع آفات برای به حداقل رساندن خطر برای سلامتی انسان و محیط زیست، چالش برانگیز است و یک هدف ارزشمند بهشمار میرود. همچنین با توجه به این که برنج از منابع مهم تامین انرژی بشمار میرود، مطالعه بقایای آفتکشها در برنج برای محافظت از سلامت مصرفکننده همواره قابل توجه میباشد. از آنجاییکه این محصول، یک محصول استراتژیک استان مازندران محسوب میشود، این پژوهش با هدف بررسی میزان باقیمانده آفتکشها در برنج تولیدی استان مازندران صورت گرفت.
مواد و روشها: باقیمانده آفتکشها در برنج تولیدی شهرستان ساری در مناطقی که با هدف کنترل نوع، شیوه مصرف آفتکشها تحت پایش سازمان جهاد کشاورزی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان مازندران قراردارند، به صورت مقطعی، ارزیابی شد. در این پژوهش ۱۵ نمونه برنج مورد بررسی قرار گرفتند. هر نمونه حدود ۱ کیلوگرم از هر محصول بود که در دمای ۴ درجه سانتیگراد به آزمایشگاه کنترل مواد غذایی دانشگاه علوم پزشکی مازندران منتقل شد و میزان مصرف و باقی مانده سموم مصرفی به روشGC-MS شناسایی شد. ۲۰۰ نوع آفتکش که براساس گزارش پایش کشوری سازمان غذا و دارو و ISIRI بهعنوان آفتکشهای پرمصرف مجاز و غیرمجاز مصرفی در برنج شناخته شده بودند، انتخاب شده و باقیمانده آنها مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج تجزیه و تحلیل ۱۵ نمونه برنج از مناطق تحت پایش در شهرستان ساری نشان داد که از ۲۰۰ نوع آفتکش پرمصرف مجاز و غیرمجاز مصرفی هیچگونه باقیماندهای از آفتکشها در محصولات مورد بررسی یافت نشد.
استنتاج: بهطورکلی اگرچه باقی مانده آفتکشها در مطالعه حاضر مشاهده نشد؛ اما باید توجه داشت که باقیمانده آفتکش در سبوس نمونههای مورد بررسی مورد ارزیابی قرار نگرفت و با توجه به اینکه سبوس از طریق خوراک دام وارد چرخه غذایی انسانی میگردد، به هر حال حتی مصرف کنترل شده آفتکشها میتواند بهصورت غیرمستقیم بر سلامت و دریافت غذای انسانی تاثیرگذار باشد. همچنین در کشت محصولات فوق از آفتکشها استفاده شد که در مقادیر کنترل شده هم میتوانند خاک و آب را آلوده کنند. با توجه به تاکید بر کاهش مصرف آفتکشها و جایگزینی آنها با روش مدیریت کشت کنترل شده (ICM) همچنان هدف این پژوهش ومتصدیان امور بر این میباشد که در مراحل بعدی با آموزش و حمایت از کشاورز،کشت را به سوی ICM سوق دهند تا گام بلندتری در سلامت انسان و حفظ محیط زیست و کاهش هزینههای مربوط به استفاده از آفتکشها برداشته شود.
سیده نرگس مظلومی، ابراهیم صالحی فر، محمد حسین اصفهانی زاده، هاشم قزل سفلی، کیوان مهدوی ماشکی، اسماعیل بابانژاد، لاله کریم زاده،
دوره ۳۴، شماره ۲۳۶ - ( شهریور ۱۴۰۳ )
چکیده
سابقه و هدف: امروزه تامین غذا برای ساکنین کره زمین، حفظ تولیدات کشاورزی از نابودی در اثر خسارات خشکسالی، آفات و بیماریها، بیش از پیش ضروری بهنظر میرسد. کشاورزان در تمام دنیا برای مبارزه با عوامل زنده کاهنده تولید، ناچارند از انواع آفتکشها استفاده کنند، ولی این سموم نه تنها روی سطح محصولات باقی میمانند بلکه به داخل بافت میوهها، سبزیها و حتی دانههای غلات نفوذ میکنند. هر چندکه شستن میوه و یا پوست گرفتن آنها میتواند درکاهش آلودگیهای سطحی آفتکشها موثر باشد، ولی زدودن اثرات سمی آنها از بافتهای درونی میوه تقریباً غیر ممکن است، بهطوریکه اغلب محصولات کشاورزی که در معرض آفتکشها قرار گرفتهاند و مدت زمان کوتاهی بعد از سمپاشی به بازار مصرف ارائه میشوند، حاوی باقیمانده آفتکشها میباشند. گرچه استفاده از آفتکشها و کودهای شیمیایی در کشاورزی مدرن بهطور معنیداری باعث افزایش محصولات کشاورزی میگردد، اما باید توجه داشت که استفاده بیش از حد از آفتکشها در تولید محصولات کشاورزی، باعث میشود میزان باقی مانده آفتکشها در محصولات کشاورزی بالاتر از بیشینه حد مجاز آفتکشها (Maximum Residue Limit) گردد که این امر از عوامل خطر برای سلامتی انسان و آلودگی محیط زیست بشمار میرود. از اثرات منفی سموم شیمیایی بر سلامتی میتوان از انواع سرطانها، بیماریهای عصبی، دیابت، بیماریهای تنفسی، نارساییها وبیماریهای جنینی و مشکلات ژنتیکی نام برد و از اثرات زیان بار بر محیط زیست، میتوان به مقاوم شدن آفات، طغیان آنها و از بین رفتن حشرات مفید اشاره کرد. باتوجه به اینکه مرکبات، محصول استراتژیک استان مازندران محسوب می شود، این پژوهش با هدف بررسی میزان باقیمانده آفتکشها در باغات مرکبات شهرستان ساری انجام شد.
مواد و روشها: بررسی باقیمانده آفتکشها در مرکبات تولیدی شهرستان ساری در مناطقی که با هدف کنترل نوع، شیوه مصرف آفتکشها و رعایت دوره کارنس تحت پایش سازمان جهاد کشاورزی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان مازندران قرار دارند، انجام شد. در این پژوهش ۱۵ نمونه پرتقال مورد بررسی قرار گرفتند. هر نمونه حدود ۱ کیلوگرم از هر محصول بود که در دمای ۴ درجه سانتیگراد به آزمایشگاه کنترل مواد غذایی دانشگاه علوم پزشکی مازندران منتقل شد. آمادهسازی نمونهها با روش QuEChERS انجام شد. میزان مصرف و باقی مانده سموم مصرفی به روشGC-MS شناسایی شد. سازمان غذا و دارو واستاندارد ملی ایران (ISIRI) ۲۰۰ نوع آفتکش را به عنوان آفتکش پرمصرف در باغهای پرتقال اعلام کردند که در این پژوهش باقیمانده آنها مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: در مجموع، سه نوع آفتکش شامل Chlorpyrifos،Ethion (Class II) و Pyriproxyfen (Class U) شناسایی شد که پرمصرفترین آنها Chlorpyrifos بوده است. هیچکدام از آفتکشهای شناسایی شده متعلق به گروه Class Ia، Class Ib نبودند. از میان آفتکشهای شناسایی شده، باقیمانده آفتکش Ethion بالاتر از MRL تعیین شده توسط ISIRI بود.
استنتاج: با توجه به نقش آفتکشها در ایمنی غذایی و آلودگی منابع محیط زیستی، همچنان تلاش برای کاهش استفاده از سموم دفع آفات برای به حداقل رساندن خطر برای سلامتی انسان و محیط زیست، چالش برانگیز است و یک هدف ارزشمند بشمار میرود. گرچه نظارت بر تولید توسط سازمان های اجرایی باعث کاهش قابل توجه مصرف آفتکشها شده است، ولی همچنان در برخی موارد باقیمانده بالاتر از حد مجاز مشاهده شده است. همچنین باید در نظر داشت که باقیمانده آفت کشها میتوانند با ورود به خاک و آب، آلاینده زیست محیطی بشمار روند. از این رو همچنان همراه با افزایش آگاهی کشاورزان، گسترش، جایگزینی و استقرار IPM به منظور حفظ محیط زیست وکاهش هزینه ها قابل توجه میباشد.