۳۶ نتیجه برای اسمعیلی
روانبخش اسمعیلی، فضل ا... احمدی، عیسی محمدی، عبدالحکیم تیرگری سراج،
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ویژه نامه اسفند (شماره ۱) ۱۳۹۰ )
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به افزایش بروز بیماری سرطان در سالمندان، تشخیص آن امری اجتناب ناپذیر بوده، لذا آنها بهطور مستقیم یا غیر مستقیم با تشخیص سرطان مواجهه میشوند و با توجه به صعب العلاج بودن این بیماری، دغدغه ها و نگرانیهایی را در بیماران مبتلا به وجود میآورد، که شناخت این نگرانیها به کارکنان درمانی کمک میکنند تا مراقبتهای مؤثری را برنامهریزی نمایند. این مطالعه به منظور تبیین و درک دغدغه اصلی بیماران سالمند در مواجهه با تشخیص سرطان طراحی و اجراء شد.
مواد و روشها: این مطالعه کیفی- تحلیلی در سال ۱۳۹۱- ۱۳۹۰ بر روی ۱۰ نفر از سالمندان مبتلا به سرطان که از بیماری خود آگاهی داشتهاند انجام شد. نمونهگیری به صورت هدفمند شروع و با اشباع دادهها خاتمه یافت. برای جمعآوری دادهها از مصاحبه استفاده شد و تمامی مصاحبهها ضبط و بلافاصله دست نویس شدند و دادهها با استفاده از تحلیل محتوی به روش قراردادی تجزیه و تحلیل گردید.
یافتهها: از مجموع دادهها، ۲۴۶ کد اولیه، ۱۰ زیر طبقه و چهار طبقه اصلی به دست آمد. طبقات شامل: احساس ناتوانی در مقابله و سازگاری با بیماری، نگرانی از عدم امکان تأمین هزینههای بیماری، احساس طولانی شدن بیماری و احساس داشتن زندگی غیرعادی بود و این چهار طبقه، طبقه اصلی یا درون مایه مشترک طبقات وابسته شدن بود، که به عنوان دغدغه اصلی بیماران سالمند در رویارویی با تشخیص سرطان استخراج شد.
استنتاج: یافتههای تحقیق نشان داد وابسته شدن به دیگران، مهمترین نگرانی بیماران سالمند درزمان مواجهه با تشخیص سرطان و علت بسیاری از تغییرات و دل نگرانیهای آنان میباشد. کارکنان درمانی و پرستاران باید به این مسأله توجه نموده و در برنامهریزیها و اقدامات خود بر تقویت استقلال این بیماران تمرکز نمایند.
امیر امامی زیدی، هدایت جعفری، صغری خانی، روانبخش اسمعیلی، افشین قلی پور برادری،
دوره ۲۱، شماره ۸۲ - ( خرداد و تیر ۱۳۹۰ )
چکیده
سابقه و هدف : کنترل وضعیت همودینامیک و علائم حیاتی بیماران یک عمل معمول و حیاتی در بخش مراقبتهای ویژه بوده و استفاده از یک روش کم هزینه و آرام بخش جهت پایدار نگهداشتن شاخصهای فیزیولوژیک ضروری میباشد. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر موسیقی بر علائم حیاتی و درصد اشباع اکسی هموگلوبین بیماران، بعد از عمل جراحی قلب باز انجام شده است.
مواد و روش ها : در این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده که بر روی ۶۰ بیمار بستری در بخش ÏÇÜ جراحی قلب باز مرکز قلب مازندران، در سال ۱۳۸۹ انجام شد، بیماران به صورت تصادفی در دو گروه مورد و شاهد قرار گرفتند. در گروه مورد موسیقی انتخاب شده بوسیله بیماران، از طریق گوشی به مدت ۳۰ دقیقه پخش گردید اما در گروه شاهد گوشی بدون پخش موسیقی برای بیماران استفاده گردید. علائم حیاتی و درصد اشباع اکسی هموگلوبین(SPÔ۲) بیماران در زمانهای قبل از مداخله، بلافاصله، ۳۰ و ۶۰ دقیقه پس از اتمام مداخله ارزیابی گردید. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری Çhi-square، T-test و Repeated measures مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها : یافتههای پژوهش حاضر نشان داد موسیقی سبب کاهش تعداد ضربان قلب، فشار خون سیستولیک و فشار متوسط شریانی و افزایش میزان SPÔ۲ گردیده است (۰۵/۰p<) اما بر روی تعداد تنفس و فشار خون دیاستولیک تاثیر معنیدار نداشت (۰۵/۰p>).
استنتاج : موسیقی به عنوان یک روش غیر دارویی، ارزان، غیر تهاجمی و فاقد عوارض جانبی میتواند بر بهبود علائم حیاتی بیماران بعد از عمل جراحی قلب باز موثر باشد.
رضا علی محمد پور تهمتن، محمدهادی اسماعیلی، علی قائمیان، جواد اسمعیلی،
دوره ۲۱، شماره ۸۶ - ( بهمن و اسفند ۱۳۹۰ )
چکیده
سابقه و هدف: از آنجا یی که پیشبینی صحیح وضعیت بیماری افراد از اهمیت زیادی برخوردار است، لذا برای این پیش بینی بایستی از آن دسته مدلهایی استفاده کرد که دارای حداقل خطا و حداکثر اطمینان باشد. لذا در این مطالعه از روش شبکه عصبی مصنوعی که روش قویتری نسبت به روشهای موجود است جهت ارزیابی بستهبودن یا نبودن عروق کرونری قلب استفاده شد.
مواد و روش ها: در این تحقیق از شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چند لایه با الگوریتم پس انتشار خطا جهت ارزیابی وضعیت بیماری عروق کرونری قلب در بین ۱۵۰ نفر از بیماران مرکز فوق تخصصی قلب مازندران استفاده شد. سپس شبکه عصبی مصنوعی با ساختار(۱-۱۲-۱۴) NN ، تابع انتقال سیگموئید و ۱۵۰۰ سیکل آموزشی بر اساس۸۰ درصد دادههای موجود طراحی و آموزش داده شد. برای طراحی شبکه عصبی مصنوعی از نرم افزار Pythia-Neural Network استفاده شد.
یافته ها: میانگین مربعات خطای مشاهده شده در مرحله تست به مقدار ۰۲۳۸/۰ کاهش یافت و حساسیت و ویژگی به ترتیب ۹۶/۰ و ۱ به دست آمد. در نهایت مدل به دست آمده، افراد سالمی که نیاز به آنژیوگرافی و درمانهای مربوط به عروق کرونری قلب نداشتند را به درستی طبقهبندی کرد.
استنتاج: این روش به علّت ویژگی بالا می تواند از عوارض و آسیبهای احتمالی آنژیوگرافی در بیمارانی که نیاز به آن ندارند را جلوگیری نماید. از طرف دیگر میتواند به علّت حساسیت بالا در بیمارانی که بهطور واقعی به این اقدامات تشخیصی و درمانی نیاز دارند را جدا نماید.
روانبخش اسمعیلی، فضل ا... احمدی، عیسی محمدی، عبدالحکیم تیرگری سراج،
دوره ۲۲، شماره ۸۹ - ( خرداد ۱۳۹۱ )
چکیده
سابقه و هدف: سرطان یکی از بیماریهای شایع و در حال گسترش میباشد. بهطوری که آمارها نشان میدهد در منطقه مدیترانه شرقی و ایران، میزان بروز آن در حال افزایش است. لذا با توجه به افزایش تعداد بیماران سرطانی و ماهیت تهدید کنندگی آن و مشکلاتی که برای بیماران و خانوادهها ایجاد مینماید، لزوم شناخت و درک نیازها و مشکلات بیماران بهخصوص پس از مواجهه با تشخیص سرطان بسیار مهم و با اهمیت است و درک خواستههای بیماران به برخورد مناسب با آنها کمک مینماید. این مطالعه با هدف تبیین درک بیماران مبتلا به سرطان از نیازهای آنان در بیمارانی که در مرحله تشخیص بیماری قرار دارند، انجام شد.
مواد و روشها: مطالعه حاضر با رویکرد کیفی و به روش تحلیل محتوی انجام شد. مشارکتکنندگان ۱۹ نفر بیمار، پزشک، پرستار و بستگان درجه یک بیماران بودند که از بین مراجعین به بخش اونکولوژی، کلینیک فوق تخصصی سرطان و یکی از مراکز امداد بیماران سرطانی انتخاب شدند. نمونهگیری به صورت مبتنی بر هدف شروع و تا اشباع دادهها ادامه یافت. برای جمعآوری دادهها از مصاحبه و یادداشتهای عرصه استفاده شد. تمام مصاحبهها ضبط و سپس کلمه به کلمه دستنویس شدند.
یافتهها: از ۵۶۵ کد اولیه به دست آمده، با تحلیل داده ها چهار طبقه شامل پشتیبانی توسط خانواده و اطرافیان، ارتباط مؤثر کارکنان درمانی، کمک سازمانهای امدادرسان و ضرورت اطلاعرسانی و آماده سازی بیمار استخراج شد. درونمایه مشترک طبقات حمایت بود که اصلیترین نیاز بیماران مبتلا به سرطان تشخیص داده شد.
استنتاج: یافتههای تحقیق نشان داد بیماران مبتلا به سرطان نیازهای زیادی پس از مواجهه با تشخیص و بیماری سرطان دارند که اولاً شناخت و درک آنها توسط کارکنان بالینی و سیاستگزاران بهداشتی و درمانی و ثانیاً ضرورت حمایت همه جانبه از این بیماران، از اهمیت خاصی برخوردار است.
منصور اسمعیلی دهج ، محدثه کاکو، محمد ابراهیم رضوانی، سید جلیل میرحسینی، سید حسین مشتاقیون،
دوره ۲۲، شماره ۹۵ - ( آذر ۱۳۹۱ )
چکیده
سابقه و هدف: تاکنون مطالعات متعددی به اثرات محافظتکنندگی قلبی و عروقی عصاره برگ زیتون اشاره کردهاند. اما هیچکدام به اثرات آنتی آریتمیک آن در مدلهای in vivo حیوانی اشاره نکردهاند. در این مطالعه هدف بررسی اثرات عصاره خوراکی برگ زیتون و تأثیر مدت زمان تجویز آن بر آریتمیهای ناشی از ایسکمی موضعی در قلب رت بیهوش بوده است.
مواد و روشها: در این مطالعه ۴۸ سر رت به ۶ گروه ۸ تایی تقسیم شدند. به جزء گروه اول (گروه کنترل) تمام دیگر گروهها به ترتیب به مدت ۱، ۳، ۷، ۱۴ و ۲۸ روز یک دوز عصاره برگ زیتون (mg/kg ۲۰۰) به صورت گاواژ دریافت کردند. سپس تحت بیهوشی عمومی و حمایت تنفسی مصنوعی، شریان قدامی چپ قلبشان به مدت ۳۰ دقیقه مسدود شد. قبل از ایجاد ایسکمی و حین ایسکمی فشار خون به طور مستقیم و نوار الکتروکاردیوگرام (ECG) مانیتور شد.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که شدت بروز آریتمیها شامل تعداد ضربانات زودرس بطنی (VEBs)، درصد بروز تاکیکاردی بطنی (VT) و فیبریلاسیون بطنی (VF) در گروههایی که حداقل به مدت ۱۴ روز عصاره دریافت کرده بودند به طور معنیداری کاهش یافت و در زمانهای کوتاهتر تفاوت معنیداری نسبت به گروه کنترل نداشت. همچنین تعداد و مدت زمان VT و VF نیز تنها در دو گروه آخر به ویژه گروه ۲۸ روزه تفاوت معنیداری نشان داده است.
استنتاج: در مجموع نتایج این مطالعه نشان میدهند که مصرف دوزی از عصاره برگ زیتون که تأثیر معنیداری بر فشار خون طبیعی حیوانات نداشته است در صورتی میتواند باعث محافظت قلبی گردد که بیش از ۷ روز مداوم مصرف گردد. از اینرو نیاز به مطالعات بیشتری برای بررسی اثرات دوزهای مختلف و مدت زمان آنها و همچنین مکانیسمهای اثری آن است.
هوشنگ اکبری، ابراهیم نصیری، روانبخش اسمعیلی، اقدس تقی زاده، مهدی نیکخواه، مهدیه اکبری،
دوره ۲۴، شماره ۱۱۹ - ( آذر ۱۳۹۳ )
چکیده
پارگی تراشه به دنبال لولهگذاری گرچه نادر است اما میتواند کشنده باشد. شیوع واقعی آن به علت عدم گزارش، عدم تشخیص یا تشخیص نادرست نامعلوم است. ولی شیوع تقریبی آن بر اساس موارد گزارش شده حدود یک در هر بیست هزار مورد میباشد. علل شایع عبارتند از باد کردن بیش از حد کاف لوله تراشه ولولهگذاری مجدد در موارد اورژانس. تشخیص بر اساس شک بالینی و یافتههای رادیولوژیک است. درمان میتواند با توجه به بیماریهای همراه، اختلالات تنفسی، اندازه ومحل ضایعه، جراحی و یا حمایتی باشد. در گذشته درمان انتخابی جراحی بوده است، گرچه اخیرا درمان حمایتی نیز انجام میشود.گزارش اخیر مربوط به بیماری است که دچار پارگی تراشه به علت انتوباسیون دهانی اورژانس با گاید شده است.
مهرداد علیزاده، علی محمد حیدری گرجی، علیرضا خلیلیان، روانبخش اسمعیلی،
دوره ۲۴، شماره ۱۲۲ - ( اسفند ۱۳۹۳ )
چکیده
سابقه و هدف: متناسب بودن بار کاری پرستاران از عوامل مهم در ایمنی و تضمین کیفیت مراقبت از بیماران میباشد. بنابراین اندازهگیری بار کاری پرستاران بخشهای مراقبتهای ویژه امری ضروری میباشد. هدف این مطالعه تعیین بار کاری پرستاران بخشهای مراقبتهای ویژه با استفاده از شاخص فعالیتهای پرستاری و عوامل مرتبط با آن بود.
مواد و روشها: مطالعه توصیفی تحلیلی حاضر بر روی ۲۸۵ بیمار بستری در بخشهای مراقبت ویژه مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی مازندران انجام شد. اطلاعات جمعیت شناختی و اطلاعات طبی بیماران از طریق چک لیست و پرونده بیماران طی یک دوره سه ماهه جمعآوری شد. برای ارزیابی بار کاری پرستاران از شاخص فعالیتهای پرستاری (NAS) استفاده شد.
یافتهها: از کل بیماران مورد بررسی ۱۶۲نفر (۸/۵۶ درصد) مرد و میانگین سنی بیماران ۲/۴±۰۰/۴۲ سال بود. ۱۶۴ (۵/۵۷ درصد) تحت درمان دارویی و ۱۲۱ نفر (۵/۴۲ درصد) تحت درمان جراحی بودند. بیشتر بیماران از طریق اتاق عمل پذیرش شده بودند. میانگین بار کاری بر اساس شاخص NAS در نوبت کاری صبح ۰۹/۴۰± ۵۶/۱۲۱، در نوبت کاری عصر ۹۸/۳۴ ± ۹۵/۱۰۵ و در نوبت کاری شب ۰۷/۲۶± ۵۷/۹۹ بوده است. میانگین بار کاری بر اساس شاخص NAS در سه نوبت کاری نیز ۴۲/۳۲ ± ۰۳/۱۰۹ بوده است.
استنتاج: نتایج مطالعه نشان میدهد که میانگین بار کاری پرستاران بخشهای مراقبت ویژه در هر سه نوبت کاری صبح، عصر و شب و در کل زیاد میباشد. بنابراین پیشنهاد میشود از این شاخص برای تعیین تناسب بین فعالیتهای پرستاری با تعداد پرستاران استفاده شود که بتوان با تخصیص تعداد کافی پرستاران خبره در بخشهای مراقبت ویژه، کیفیت مراقبت از بیماران را تضمین نمود.
ویدا شفیع پور، روانبخش اسمعیلی، محمدرضا حیدری ، نیره آقایی، سیدرضا سعادت مهر، اکرم ثناگو،
دوره ۲۵، شماره ۱۲۶ - ( تیر ۱۳۹۴ )
چکیده
سابقه و هدف: پریشانی اخلاقی پدیدهای شایع در حرفه پرستاری است و پرستاران بخش سوختگی نیز به طور مداوم با تصمیمگیریهای مختلف اخلاقی در برخورد با بیمارانی که در شرایط هولناک بسر میبرند، مواجه میباشند و آن را بهصورت تنشروانی تجربه مینمایند. این مطالعه با هدف تعیین شدت پریشانی اخلاقی و عوامل مرتبط با آن در پرستاران سوختگی انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه توصیفی تحلیلی، به روش سرشماری بر روی ۱۷۲پرستار مرکز سوختگی بیمارستان مازندران در سال ۱۳۹۳ انجام شد. جمعآوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامههای جمعیت شناختی، خصوصیات شغلی و پریشانی اخلاقی ۳۶ سوالی Corley انجام شد. تجزیه و تحلیل دادهها با آزمونهای آماری توصیفی و استنباطی من ویتنی، کروسکال والیس انجام شد.
یافتهها: میانگین نمرات شدت پریشانی اخلاقی در حد متوسط بوده است (۳۹/۵۲ ± ۶۵/۱۰۵). بر اساس آزمون کروسکال والیس بین سطوح پریشانی اخلاقی و سطح تحصیلات ارتباط آماری معنی دار وجود داشت (۰۱۱/۰=p)، ولی این ارتباط با سایر مشخصات فردی و خصوصیات شغلی پرستاران، معنی دار نبود (۰۵/۰
صمد زارع، سید میثم ابطحی فروشانی، هادی اسمعیلی گورچین قلعه، بهمن منصوری مطلق،
دوره ۲۵، شماره ۱۳۲ - ( دی ۱۳۹۴ )
چکیده
سابقه و هدف: دیابت نوع۱ یک بیماری خودایمن میباشد. امروزه توجه عموم به استفاده ازترکیبات طبیعی جهت درمان دیابت افزایش یافته است. مطالعه حاضر بهمنظور ارزیابی اثرات عصاره هیدروالکلیگیاه چایل اوتی
(Cynodon dactylon) بر روی سیمای بیوشیمیایی و تغییرات هیستوپاتولوژیک پانکراس در دیابت تجربی خود ایمن در موشهای C۵۷BL/۶ انجام شده است.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی پس از القای دیابت خود ایمن، موشها به سه گروه درمانی(تعداد موشها در هر گروه۱۰ عدد بود) تقسیم شده و به مدت دو هفته عصاره هیدروالکلی چایل اوتی (mg/kg۱۰۰،۲۰۰،۴۰۰) را (روزانه- خوراکی) دریافت کردند. چهارده روز پس از آخرین دوز تجویزی استرپتوزوتوسین، موشها نخاعی شده و پانکراس آنها برای ارزیابیهای هیستوپاتولوژیک جمعآوری شدند. اندازهگیری قند خون ناشتا، کلسترول و تری گلیسیرید هم در هفتمین و چهاردهمین روز پس از آخرین دوز تجویزی استرپتوزوتوسین انجام شد. جهت مقایسه دادههای ناپارامتری (Nonparametric) مرتبط با یافته های هیستوپاتولوژیک از آزمون Kruskal-Wallisاستفاده گردید. همچنین به منظور مقایسه سایر دادهها از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه (ANOVA) و Tukey’s test استفاده شد.
یافتهها: نتایج به دست آمده حاکی از کاهش معنیدار قندخون ناشتا، کلسترول و تریگلیسیرید در سرم موشهای گروه تیمار نسبت به گروه کنترل بود. به علاوه، شدت فیلتراسیون لکوسیتی در گروههایی که عصاره هیدروالکلی چایل اوتی را دریافت کرده بودند، نسبت به گروه درمان نشده، کاهش یافته بود.
استنتاج: به نظر میرسد که عصاره هیدروالکلی چایل اوتی ممکن است اثر درمانی مقابله کننده با تخریب سلولهای بتا و انسولیت در مدل موشی دیابت نوع ۱ را داشته باشد و ممکن است به عنوان یک استراتژی درمانی مفید در دیابت نوع ۱ انسانی مد نظر قرار گیرد.
ویدا شفیع پور، بهزاد مومنی، جمشید یزدانی چراتی، روانبخش اسمعیلی،
دوره ۲۶، شماره ۱۴۲ - ( آبان ۱۳۹۵ )
چکیده
سابقه و هدف: کیفیت زندگی کاری به عنوان عامل اساسی در توانمندسازی نیروی انسانی مورد نیاز نظام مراقبت و درمان شناخته شده است. در این بین پرستاران نیز باید از کیفیت زندگی کاری مطلوبی برخوردار باشند تا بتوانند مراقبتی با کیفیت مناسب به مددجویان ارائه دهند. این مطالعه با هدف بررسی کیفیت زندگی کاری و عوامل مرتبط با آن در پرستاران بخش های مراقبت های ویژه وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مازندران انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه توصیفی تحلیلی بر روی ۱۸۰ پرستار شاغل در بخشهای مراقبت ویژه بیمارستانهای آموزشی ساری وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مازندران (۱۳۹۵) به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انجام شد. از مهمترین معیارهای ورود، یکسال سابقه کار پرستار در بخش مراقبت ویژه بود. جمعآوری دادهها با استفاده از پرسشنامههای مشخصات فردی و کیفیت زندگی کاری والتون انجام شد. نتایج توسط آمار توصیفی، آنوا یک طرفه و تی مستقل تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: پرستاران از اکثر مؤلفههای کیفیت زندگی کاری خود رضایت نسبی داشتند. ۲/۲۷ درصد کیفیت زندگی کاری پایین، ۱/۶۶ درصد متوسط و ۷/۶ درصد کیفیت زندگی کاری بالایی را گزارش کردند. کیفیت زندگی کاری با ساعت اضافه کار، تعداد شیفت شب در ماه و کفایت درآمد رابطه معنی داری را نشان داد (۰۰۱/۰p<).
استنتاج: کیفیت زندگی کاری پرستاران متوسط بوده و آنان از عدم پرداخت منصفانه حقوق و مزایا و کافی نبودن محیط ایمن و سالم، عدم رشد و امنیت، قانون گرایی در سازمان، وابستگی اجتماعی کاری ناراضی بود.
حامد فغانی، نورالدین موسوی نسب، افشین قلی پور برادری، محمود موسی زاده، مطهره خردمند، روانبخش اسمعیلی،
دوره ۲۶، شماره ۱۴۶ - ( اسفند ۱۳۹۵ )
چکیده
سابقه و هدف: شناخت پرستاران از عوامل موثر بر زمان خارج ساختن لوله تراشه پس از جراحی بایپس عروق کرونر میتواند در مشارکت آنها در تصمیمگیری نهایی تیم درمانی موثر باشد. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی مدت زمان باقی ماندن لوله تراشه و عوامل مرتبط با آن در بیماران تحت جراحی بای پس عروق کرونر در مرکز قلب مازندران انجام شد.
مواد و روشها: این یک مطالعه توصیفی تحلیلی است که بر روی ۲۰۰ بیمار که در مرکز قلب مازندران تحت جراحی بای پس عروق کرونر قرار گرفته بودند انجام شد. دادهها از طریق مشاهده بیمار،اطلاعات موجود در پرونده و گزارشهای پرستاری جمعآوری شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای آماری همبستگی اسپیئرمن، مان ویتنی، کروسکال والیس،کای اسکوئر و رگرسیون استفاده گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد میانگین و انحراف معیار مدت زمان باقی ماندن لوله تراشه ۲۷/۲±۳۹/۹ ساعت بود. با استفاده از مدل رگرسیون ارتباط همزمان متغیرهای جمعیت شناختی و عوامل طبی قبل از عمل با مدت زمان باقی ماندن لوله تراشه مورد بررسی قرار گرفت که نتایج نشان داد از بین این عوامل بیماری تنفسی، سابقه MI، سن و وزن ارتباط معنیداری دارند.
استنتاج: توجه به عوامل جمعیت شناختی و طبی هنگام پذیرش بیماران تحت جراحی بایپس عروق کرونر منجر به تشخیص به موقع افراد در معرض خطر باقی ماندن طولانی مدت لوله تراشه میشود و تنظیم و اجرای برنامهریزیهای مراقبتی دقیق برای پیشگیری از عوارض جسمی و روحی تهویه مکانیکی طولانی مدت و کاهش هزینههای درمانی را امکانپذیر مینماید.
معصومه کوهی، معصومه باقری نسامی، روانبخش اسمعیلی، سید نورالدین موسوی نسب، سید حمزه حسینی،
دوره ۲۶، شماره ۱۴۶ - ( اسفند ۱۳۹۵ )
چکیده
سابقه و هدف: از مولفههای کلیدی در حمایت اجتماعی، نقش اعضای خانواده و دوستان میباشد. این مطالعه با هدف تعیین مشارکت خانواده در مراقبتهای اولیه برکاهش میزان اضطراب ناشی از درد بیماران بستری در بخش مراقبت ویژه سوختگی انجام شده است.
مواد و روشها: این پژوهش یک کار آزمایی بالینی تصادفی شاهد دار است. ۱۱۰ بیمار بستری در بخش مراقبت ویژه سوختگی بیمارستان زارع ساری با روش نمونهگیری غیر تصادفی تدریجی انتخاب و به صورت تصادفی بر اساس جدول اعداد تصادفی به دو گروه شاهد و آزمون هر کدام ۵۵ نفرتخصیص داده شدند. در گروه مداخله از روز چهارم بستری، یکی از اعضای خانواده به مدت پنج روز در جلسات یک ساعته و قبل از پانسمان بر بالین بیمار حاضر شدند. با گروه کنترل طبق روتین بخش (عدم حضور و مشارکت خانواده) رفتار شد. در هر دو گروه پرسشنامه اضطراب ناشی از درد سوختگی از روز سوم تا هشتم پر شد. دادهها با آزمونهای T مستقل، فریدمن و من یو ویتنی و با استفاده از نرم افزار ۲۰SPSS تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: دو گروه از نظر جنس، سن، درصد سوختگی و نوع سوختگی اختلاف آماری معنیدار نداشتند. مقایسه روند روزهای مختلف با آزمون فریدمن نشان داد کاهش اضطراب ناشی از درد در گروه آزمون و شاهد اختلاف آماری معنیداری داشت(۰۰۱/۰>p). مقایسه میانگین رتبه اضطراب ناشی از درد در طی ۵ روز مطالعه با آزمون من یو ویتنی نشان داد که اختلاف آماری معنیدار بود(۰۰۱/۰>p).
استنتاج: بر اساس نتایج این مطالعه برای کاهش اضطراب ناشی از درد بیماران سوختگی میتوان از روشهای غیر دارویی نظیر مشارکت خانواده در کنار روشهای دارویی در مراکز سوختگی بهره گرفت.
شماره ثبت کارآزمایی بالینی : ۱۷N۲۰۱۶۰۲۲۹۷۴۹۴IRCT
محمد شکرزاده، حسین زارعی، نویساسادات سیدقاسمی، ابوالقاسم بادلی، جعفر جلیلیان، فرامرز ابراهیمی فلاح طلب، غلامعلی لشکربلوکی، مطهره اسمعیلی، یعقوب شایسته،
دوره ۲۷، شماره ۱۵۰ - ( تیر ۱۳۹۶ )
چکیده
سابقه و هدف: مونوکسید کربن از علل مهم مرگ ناشی از مسمومیت در ایران میباشد. مطالعه با هدف بررسی اپیدمیولوژیکی فوت ناشی از مسمومیت با مونوکسید کربن در استان گلستان انجام گردیده است.
مواد و روشها: مطالعه به صورت مقطعی بر روی پروندههای تمامی اجساد ارجاعی به اداره کل پزشکی قانونی استان گلستان که در سالهای ۱۳۹۴ - ۱۳۸۹ به دلیل مسمومیت با مونوکسید کربن فوت نمودهاند، انجام گردید. اطلاعات دموگرافیک و دادههای مربوط به شرایط مسمومیت و فوت از پرونده افراد جمعآوری و با کمک نرم افزار SPSS نسخه۱۶ پردازش شد.
یافتهها: از ۴۲۰ مورد مرگ ناشی از مسمومیت، ۵۹ مورد به دلیل مونوکسید کربن بوده (۱۴ درصد) که بعد از مواد مخدر و قرص برنج، سومین علت مرگ میباشد. از کل ۵۹ مورد، ۲/۷۱ درصد مرد (۴۲ نفر) و ۸/۶۷ درصد (۴۰ نفر) بین ۳۹-۲۰ سال بودهاند. ۴/۶۴ درصد (۳۸ نفر) متاهل و ۹/۷۲ درصد (۴۳ نفر) ساکن شهر بودند. مسمومیت عمدتاً در زمستان (۲۹ نفر، ۲/۴۹ درصد) بوده است. اکثریت مسمومیتها در منزل (۳۷ نفر، ۷/۶۲ درصد) به خصوص اتاق نشیمن (۲۶ نفر، ۱/۴۴ درصد) و حمام (۸ نفر، ۶/۱۳ درصد) رخ داده و مهمترین منبع آن بخاری های گازی بوده اند (۲۲ نفر، ۳/۳۷ درصد).
استنتاج: مونوکسید کربن سومین علت مرگ ناشی از مسمومیت در استان گلستان بوده که بیشتر در مردان و در منازلی که بخاری گازی استفاده مینمایند، مشاهده میگردد. لذا مقتضی است توجه بیشتری در خصوص ایمنی بخاریهای گازی و سایر منابع تولید گاز مونوکسید کربن خصوصاً در فصل زمستان و مکان های مسکونی فاقد تهویه مناسب به عمل آید.
سیاوش اعتمادی نژاد، نفیسه اسمعیلی نفط چالی، مهندس احمد علیزاده لاریمی، دکتر جمشید یزدانی چراتی،
دوره ۲۷، شماره ۱۵۲ - ( شهریور ۱۳۹۶ )
چکیده
سابقه و هدف: از دیدگاه سازمان بهداشت جهانی، SBS(Sick building syndrome) عارضهای شایع میان کارکنان اداری است که با علائمی چون التهاب چشم، بینی، گلو، پوست، سرفههای خشک، گیجی، منگی، خستگی و حساس شدن نسبت به بوها مشخص میشود. البته با ترک ساختمان، بیشتر علائم برطرف میشوند. طراحی ناکارآمد ساختمان، فعالیتهای شاغلین، تهویه نامناسب، آلایندههای شیمیایی و بیولوژیک به عنوان ریسک فاکتورهای مطرح شده میباشند. SBS میتواند بر میزان رضایتمندی نیز اثرگذار باشد و شاغلین با علائم SBS، رضایتمندی کمتری از خود نشان میدهند. این مطالعه بهمنظور تعیین میزان شیوع این سندرم در کارکنان یکی از بانکهای استان مازندران و ارتباط آن با برخی عوامل محیطی و رضایت شغلی انجام شده است.
مواد و روشها: اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامههای خوداظهاری MM۰۴۰EAو JDI از میان کلیه کارکنان یکی از بانکهای استان مازندران) همه شهرهای استان ازغرب تاشرق )در هر دو جنس و بهروش سرشماری درسال۱۳۹۵ جمعآوری شد. بهمنظور آگاهی از وضعیت پارامترهای کیفیت هوا، دما و CO۲ با دستگاه KIMO AQ-۱۱۰ و رطوبت توسط دستگاه TES۱۳۶۶ اندازهگیری شدند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS۱۶ انجام شد.
یافتهها: میانگین سنی شاغلین ۲۵/۳۳ سال بود. شیوع SBS در کارکنان بانک ۶/۷۹ درصد بود. خستگی به عنوان شایعترین علامت کارکنان مبتلا بوده است. جنسیت، سن، سابقه کار، تحصیلات، استعمال دخانیات، دما و رطوبت ارتباط معناداری با شیوع SBS نشان ندادند، اما CO۲ ارتباط معنادار ضعیفی را نشان داد (Pvalue=۰,۰۴۹). میان رضایت شغلی و شیوع SBS نیز ارتباط معنادار بهدست آمد (Pvalue=۰,۰۰۱).
استنتاج: با توجه به شیوع نسبتاً بالای SBS در کارکنان بانک و اثرات آن بر راحتی و عملکرد شغلی آنان، بهبود کیفیت هوا و سیستمهای تهویه و همچنین رضایتمندی شغلی میتواند ضمن بهبود رفاه، در کاهش علائم SBS نیز موثر باشد.
زکیه اسمعیلی، نسیم حیاتی رودباری، سیمین محمدی گرجی، کاظم پریور،
دوره ۲۷، شماره ۱۵۴ - ( آبان ۱۳۹۶ )
چکیده
سابقه و هدف: گیاه شیرینبیان گیاهی چندساله است که به واسطه دارا بودن ترکیبات دارویی و غذایی مهم، در دنیا حائز اهمیت بوده و مورد توجه صنایع دارویی و غذایی قرار گرفته است. هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر عصاره شیرین بیان بر بلوغ آزمایشگاهی تخمکهای نارس موش نژاد NMRI میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعهی تجربی، حیوانات بهصورت تصادفی به پنج گروه کنترل، شم، تجربی ۱، ۲ و ۳ تقسیمبندی شدند. جهت تحریک تخمکگذاری از هورمون PMSG به میزان ۵/۷ واحد بینالمللی برای هر موش بهصورت تزریق داخل صفاقی استفاده شد. موشهای گروه کنترل فقط آب و غذای مخصوص موشها دریافت کردند. به موشهای گروه شم در طی ۷ روز، روزانه ۰۰۲/۰ میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن آب مقطر بهصورت گاواژ و به موشهای سه گروه تجربی ۱ و ۲ و ۳ در طی ۷ روز، روزانه به ترتیب ۰۰۱/۰، ۰۰۲/۰ و ۰۰۵/۰میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن عصاره ی شیرین بیان از راه دهان به آنها گاواژ شد. سپس موشهای در روز ۸ تشریح شدند. تخمدانهای آنها جدا شده وتخمکها جهت رسیدن به مرحلهی متافاز دو، طی ۲۴ ساعت بررسی شدند. اووسیتهایی که در متافاز دو با اسپرمی که از موش نر به دست آورده شد، لقاح داده شد و بعد از ۲۴ و ۴۸ ساعت نتایج لقاح آزمایشگاهی تخمک (IVF) بررسی شد.
یافتهها: به دنبال مصرف عصارهی گیاه شیرینبیان، تأثیرات مثبتی بر روی تعداد فولیکولها، بلوغ تخمکها، تعداد جنین دوسلولی و چهار سلولی در گروه تجربی دو و سه نسبت به گروه کنترل مشاهده شد.
استنتاج: نتایج فوق به دلیل خواص فیتواستروژنیک شیرین بیان نشاندهندهی تأثیرات مفید این عصاره بر بلوغ تخمک و باروری میباشد.
هوشنگ اکبری، روانبخش اسمعیلی،
دوره ۲۸، شماره ۱۶۱ - ( خرداد ۱۳۹۷ )
چکیده
بلوک راه هوایی فوقانی روش انتخابی برای انتوباسیون بیدار در بیماران با احتمال راه هوایی مشکل دار می باشد. بیمار مورد نظر آقایی ۶۷ ساله بود که به علت گرفتگی صدا و سختی در تنفس به بیمارستان مراجعه نمود. در بررسی استروبوسکپی، وجود یک توده نسبتاً بزرگ به اندازه تقریبی ۱۰×۱۲×۱۲ میلی متر در دهانه ورودی نای تشخیص داده شد که با روش بیدار، لوله گذاری شده و سپس تحت جراحی قرار گرفته و بیمار از بیمارستان مرخص شد. بنابراین توصیه میشود که در صورت مراجعه بیماری با گرفتگی صدا، بیمار سریعاً بیهوش نشود، چون ممکن است به علت بزرگی توده دچار انسداد راه هوایی، عدم لوله گذاری و ایست قلبی تنفسی گردد.
هوشنگ اکبری، روانبخش اسمعیلی،
دوره ۲۸، شماره ۱۶۴ - ( شهریور ۱۳۹۷ )
چکیده
اصلاحیه : گزارش یک مورد بلوک راه هوایی در بیمار با توده حنجره و احتمال انتوباسیون مشکل
هوشنگ اکبری۱
روانبخش اسمعیلی۲
مولف مسئول: روانبخش اسمعیلی- ساری: خیابان وصال شیرازی، دانشکده پرستاری و مامایی نسیبه ساری r.esmaeili۹۰@gmail.com E-mail:
۱. استادیار، گروه هوشبری و اتاق عمل، دانشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مازندران، ساری، ایران
۲. استادیار، گروه پرستاری داخلی- جراحی، مرکز تحقیقات ارتوپدی، دانشگاه علوم پزشکی مازندران، ساری، ایران ان
در مقاله فوق که در شماره ۱۶۱ خرداد ۱۳۹۷ در دوره ۲۸ این نشریه منتشر شده بود، اسم آقای دکتر هوشنگ اکبری در چکیده انگلیسی اشتباه چاپ شده بود، اصلاح گردید و زیرنویس عکس های شماره ۳ و ۴ نیز اشتباه چاپ شده بود که اصلاح گردید.
تصویر شماره ۳: بلوک عصب سوپریورلارنژال SLN)) دو طرفه با لیدوکایین
تصویر شماره ۴:
بلوک دو طرفه عصب گلوسو فارنژیال با لیدوکایین
ماهتابه عزیزپور، ویدا شفیع پور، محمود موسی زاده، روانبخش اسمعیلی،
دوره ۲۸، شماره ۱۶۴ - ( شهریور ۱۳۹۷ )
چکیده
سابقه و هدف: مهار کنندههای فیزیکی به طور شایع در بخشهای مراقبت های ویژه استفاده میشوند. فقدان دانش کافی در زمینه کاربرد این ابزارها سبب استفاده نابجا و ایجاد عوارض و مشکلات برای بیماران میگردد. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش پرستاران در استفاده از مهار کنندههای فیزیکی و میزان کاربرد صحیح آن در بیماران بستری در بخشهای مراقبتهای ویژه طراحی و انجام پذیرفت.
مواد و روشها: این مطالعه مداخله ای نیمه تجربی با کد کارازمایی بالینی IRCT۲۰۱۶۰۵۲۹۱۹۶۷۷N۲ که در سال ۱۳۹۵ انجام پذیرفت، میزان استفاده از مهار کننده های فیزیکی و میزان کاربرد صحیح آن در بیماران بستری در بخش های ویژه در گروه مداخله و شاهد ثبت و بعد از یک دوره آموزشی، با میزان استفاده از مهار کننده های فیزیکی و کاربرد صحیح آن در گروه مداخله قبل و بعد از آموزش مقایسه شد. فاصله زمانی بین پایان آموزش و شروع بررسی، ۱۵ روز بود. جهت آنالیز دادهها از نرمافزار SPSS استفاده شد.
یافتهها: استفاده از مهارکنندههای فیزیکی قبل از آموزش در گروه مداخله ۸/۴۹ درصد و در گروه شاهد ۷/۴۹ درصد و بعد از آموزش، درگروه مداخله ۶/۳۷ درصد و در گروه شاهد ۷/۴۹ درصد بود. بین دو گروه قبل و بعد از آموزش تفاوت معناداری وجود داشت. میزان استفاده صحیح از مهار کنندههای فیزیکی در گروه مداخله قبل آموزش ۳۴ درصد و گروه شاهد ۳/۳۷ درصد و بعد از آموزش در گروه مداخله ۹/۳۷ درصد و گروه شاهد ۳/۳۷ درصد بود (۰۰۱/۰ p<).
استنتاج: آموزش به پرستاران می تواند منجر به کاهش استفاده از مهارکنندههای فیزیکی و همچنین افزایش میزان استفاده صحیح از مهارکننده های فیزیکی در بخش های مراقبت های ویژه شود و لذا این امر باید مدنظر دست اندرکاران قرار گیرد.
شماره ثبت کارآزمایی بالینی : ۱N۲۰۱۴۱۲۲۲۲۰۳۹۴IRCT
عالمه قاجار، روانبخش اسمعیلی، جمشید یزدانی چراتی، زهرا اشرفی، شهزاد مزدرانی، محمدعلی حیدری گرجی،
دوره ۲۸، شماره ۱۶۶ - ( آبان ۱۳۹۷ )
چکیده
سابقه و هدف: نارسایی قلبی یک بیماری ناتوانکننده موثر بر تمام جنبههای زندگی است. از آنجاییکه این بیماری، مزمن و غیر قابل درمان می باشد، ممکن است به علت کاهش تواناییها، احساس ناامیدی را داشته باشند. لذا هدف از این مطالعه، تعیین تاثیر آموزش خانواده محور بر میزان امیدواری بیماران مبتلا به نارسایی قلبی میباشد.
مواد و روشها: این مطالعه به صورت کارآزمایی تصادفی شاهدار میباشد. ۱۱۰ بیمار مبتلا به نارسایی قلبی با روش نمونه گیری در دسترس به دو گروه تخصیص تصادفی شدند. گروه شاهد، مراقبتهای روتین بیمارستان را دریافت کردند و گروه آزمون علاوه بر آن در طول مدت بستری بیمار به همراه عضو فعال خانواده در سه جلسه ۶۰ دقیقهای در ۳ روز آموزش داده شدند. آموزش برای هر فرد و عضو فعال خانواده به صورت چهره به چهره و حضوری و دریافت کتابچه آموزشی بود. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه جمعیتشناختی و امیدواری میلر (Miller) بود که یکبار قبل از آموزش و یکبار ۳ ماه بعد از پیگیری تکمیل شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای آماری و نرمافزار ۲۰ SPSS صورت گرفت.
یافتهها: میانگین و انحراف معیار نمره امیدواری گروه آزمون و شاهد قبل از مداخله به ترتیب ۱۵/۳۳±۵۲/۱۴۷ و ۵/۲۳±۶۳/۱۵۱و میانگین و انحرافمعیار گروه آزمون و شاهد سه ماه بعد از مداخله به ترتیب ۴۵/۳۷ ±۰۵/۱۷۳ و
۱۵/۳۳ ±۰۵/۱۳۴ گزارش شد. میانگین نمره امیدواری بیماران مبتلا به نارسایی قلبی، قبل از مداخله در گروههای شاهد و آزمون تفاوت آماری معنادار نداشت (۱۹۳/۰=p). پس از مداخله، مقایسه میانگین نمره امیدواری این بیماران در گروههای شاهد و آزمون معنادار گزارش شد (۰۰۰۱/۰=p).
استنتاج: آموزش به خانواده به همراه بیمار، توسط پرستار به طور معناداری باعث افزایش امیدواری بیماران میشود. این نوع مداخله کم هزینه به اعضای خانواده در امر کنترل بیماری و پیشگیری میتواند مفید باشد.
شماره ثبت کارآزمایی بالینی : ۱۰N۲۰۱۴۱۲۱۴۱۳۱۵۶IRCT
سعید جعفری، محمد علی حیدری گرجی، آریا سلیمانی، سید نورالدین موسوی نسب، روانبخش اسمعیلی،
دوره ۲۸، شماره ۱۶۷ - ( آذر ۱۳۹۷ )
چکیده
سابقه و هدف: فشار نامناسب کاف لوله تراشه موجب آسپیراسیون ترشحات دهان به داخل راه هوایی میگردد که این امر سبب آتلکتازی در بیماران تحت عمل جراحی کرونر میشود. این مطالعه با هدف مقایسه دو روش پر کردن کاف لوله تراشه بر فراوانی آتلکتازی در بیماران بعد از عمل پیوند عروق کرونر انجام پذیرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، ۲۰۶ نفر از بیماران کاندیدای عمل جراحی پیوند عروق کرونر بستری در مرکز قلب مازندران انتخاب و با تقسیم تصادفی در دو گروه، مورد مطالعه قرار گرفتند. در گروه اول نشت هوا با استفاده از نمودار حجم- زمان و در گروه دوم با استفاده از استتوسکوپ کنترل شد. گرافی قفسهسینه جهت بررسی آتلکتازی بیماران انجام شد. برای ثبت اطلاعات فردی و طبی بیماران از چک لیست محقق ساخته استفاده شد و اطلاعات در نرمافزار SPSS نسخه ۲۱ وارد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: فراوانی آتلکتازی در گروه اول و دوم به ترتیب ۶۷ و ۶/۸۰ درصد بود که نشان میدهد در روش حجم– زمان با نشت کمتر هوا، آسپیراسیون و به دنبال آن فراوانی آتلکتازی کمتر اتفاق میافتد (۰۲۷/۰ = p).
استنتاج: با توجه به نتایج این مطالعه، فراوانی آتلکتازی در گروه منحنی حجم–زمان کمتر و به دنبال آن اکسیژناسیون و تبادلات گازی بهبود مییابد، لذا کاربرد این شیوه در مراقبت پس از جراحی قلب برای کاهش عوارض ریوی توصیه میگردد.
شماره ثبت کارآزمایی بالینی : ۴N۲۰۱۷۰۹۱۳۱۹۶۷۷IRCT