جستجو در مقالات منتشر شده


۲۲ نتیجه برای بیژنی

ابراهیم مکانیکی ، سیداحمد رسولی نژاد ، لیلا قره داغلی ، امیرحسین شیرزادیان ، علی بیژنی ،
دوره ۲۰، شماره ۸۰ - ( بهمن و اسفند ۱۳۸۹ )
چکیده

سابقه و هدف: ادم ماکولا یکی از علل شایع کاهش دید در بیماران دیابتی می باشد. مطالعات مختلفی به منظور بررسی راه های پیشگیری و کاهش سرعت پیشرفت آن انجام شده است. این تحقیق به منظور تعیین سطح سرمی لیپید، در ایجاد و تسریع ادم ماکولا انجام شد.
مواد و روش ها: طی یک مطالعه مورد - شاهدی سطح سرمی لیپیدهای خون در ۱۸۰ بیمار دیابتی مراجعه کننده به درمانگاه چشم بیمارستان شهید بهشتی بابل طی سال های ۸۷ و ۱۳۸۸ اندازه گیری شد. سپس اطلاعات به دست آمده از بیماران در ۳ گروه بیماران مبتلا به رتینوپاتی دیابتی بدون ادم ماکولا (گروه ۴۵:۱ نفر)، بیماران مبتلا به رتینوپاتی دیابتی با ادم ماکولا خفیف (گروه ۴۵:۲ نفر) و بیماران مبتلا به رتینوپاتی دیابتی با ادم ماکولا به همراه پلاک اگزودای سخت (گروه ۹۰:۳ نفر) طبقه بندی شدند. سپس مقادیر آزمایشگاهی جمع آوری شد و توسط نرم افزار آماری SPSS و آزمون های ANOVA و tukey مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها : در این بررسی میانگین کلسترول تام ((mg/dl در گروه های یک تا سه بترتیب ۵۳,۴±۲۱۳.۹۵، ۵۲.۲۰۲±۲۰۴.۱۷ و ۱۱۳.۲±۲۲۸.۷۴ (P>۰.۰۵)، میانگین HDL (mg/dl) در گروه های یک تا سه به ترتیب ۱۵.۵۸±۹۲۰.۲۵، ۲۲.۴۴±۴۷.۳۲ و ۱۱.۰۰۹±۴۸.۴۹ (P>۰.۰۵)، میانگین VLDL در گروه های یک تا سه بترتیب ۲۲.۳۹±۳۷۰۹، ۲۰.۲۳±۳۶.۸۵ و ۱۵.۱۲±۳۳.۵۱ (P>۰.۰۵)، میانگین تری گلیسرید (mg/dl) در گرو ه های یک تا سه بترتیب ۲۲۷.۹۱±۲۱۲.۷۴، ۱۰۹.۴۴±۱۸۷.۴۳ و ۲۳۸.۷۴±۲۱۸.۲۸ (P>۰.۰۵) بود. اما میانگین سطح LDL (mg/dl) در گروه سوم (۵۳.۷۵±۱۳۲.۳۳) بطور معنی داری بالاتر از گروه اول (۳۸.۴۸±۱۱۳.۳۹) و گروه دوم (۱۱۳.۰۸±۴۲.۰۸) بود (P<۰.۰۵).
استنتاج : نتایج این مطالعه نشان داد که، سطح سرمی LDL، با شدت ادم ماکولا و پلاک اگزودای سخت، ارتباط دارد.

مریم سید مجیدی، سپیده سیادتی، آزاده غلامی، علی بیژنی، کامران نصرتی، رامین فروغی، محمد مهدی زاده،
دوره ۲۲، شماره ۹۱ - ( مرداد ۱۳۹۱ )
چکیده

سابقه و هدف: با توجه به اهمیت ضایعات مرتبط با تروما در نسج نرم دهان و شباهت بالینی آن‌ها به ضایعات نئوپلاستیک، مطالعه حاضر با هدف تعیین فراوانی ضایعات مذکور در جمعیتی از شمال ایران انجام شد. مواد و روش‌ها: این مطالعه توصیفی گذشته نگر با استفاده از پرونده‌های بیماران موجود در بایگانی دو بخش پاتولوژی ارجاع ضایعات دهانی در دانشگاه علوم پزشکی بابل انجام شد. مشخصات دموگرافیک بیماران، محل و خصوصیات ضایعات مرتبط با تروما به همراه تشخیص بالینی و هیستوپاتولوژیکی استخراج شد. یافته‌ها: چهار صد و چهل و شش مورد ضایعه مرتبط با تروما یافت شد. تمامی ضایعات مرتبط با تروما در نسج نرم پدید آمده بودند. متوسط سنی بیماران ۹/۰±۸۲/۳۶ سال بود. ۱۸۵ بیمار (۵/۴۱ درصد) مذکر و ۲۶۱ بیمار (۵/۵۸ درصد) مؤنث بودند. شایع‌ترین محل بروز ضایعات، لثه (۳/۴۵ درصد) و بعد از آن، لب (۹/۲۴ درصد) بود. شایع‌ترین ضایعه، پیوژنیک گرانولوما (۶/۲۵ درصد) بود. میانگین سنی مبتلایان به کراتوز اصطکاکی و اپولیس فیشوراتوم از سایر موارد بیشتر و در مورد موکوسل از سایر ضایعات کمتر بوده است. ۶۲ مورد از ضایعات (۴/۱۴ درصد) در افراد زیر ۱۵ سال دیده شد. شایع‌ترین محل درگیری در افراد زیر ۱۵ سال، لب و لثه با شیوعی برابر و شایع‌ترین ضایعه موکوسل بود. تطابق تشخیص هیستوپاتولوژیکی با تشخیص بالینی در ۷/۵۴ درصد موارد دیده شد. استنتاج: به نظر می‌رسد ضایعات مرتبط با تروما شیوع نسبتاً بالایی در دهان و در جنس مؤنث دارند. ضایعات مرتبط با تروما در بافت نرم شیوع بیشتری نسبت به بافت سخت دارند که شاید به دلیل تماس بیشتر آن‌ها با عوامل محرک موضعی باشد. همچنین نتایج این مطالعه از نظر اپیدمیولوژیک ارزشمند بوده و اهمیت این دسته ازضایعات را در حرفه دندانپزشکی مشخص می‌نماید.
پرند کشاورزی ، مریم سیدمجیدی ، امرالله مصطفی زاده ، سیده ساجده عمادی ، علی بیژنی ، مجید فریدونی،
دوره ۲۲، شماره ۹۷ - ( بهمن ۱۳۹۱ )
چکیده

سابقه و هدف: با توجه به اثر استعمال دخانیات بر بروز و شدت بیماری پریودنتال، همچنین افزایش سطح CD۴۴ محلول در بزاق به عنوان یک مارکر تشخیصی در بعضی بیماری‌ها نظیر بیماری پریودنتال، مطالعه حاضر با هدف بررسی سطح CD۴۴ محلول در بزاق افراد سیگاری و غیر سیگاری با و بدون پریودنتیت مزمن متوسط، قبل و یک ماه بعد از درمان SRP (Scaling and Root Planning) انجام شد. مواد و روش‌ها: این مطالعه مورد- شاهدی به اندازه گیری سطح CD۴۴ محلول در بزاق ۵۰ مرد ۶۰-۳۰ ساله مراجعه کننده به بخش پریودنتولوژی و بیماری‌های دهان دانشکده دندان‌پزشکی بابل طی ساله‌های ۹۱-۱۳۹۰ (۲۳ نفر با پریودنتیت مزمن متوسط (۱۱ سیگاری و۱۲ غیرسیگاری) و ۲۷ نفر دارای پریودنشیوم سالم (۹ سیگاری و ۱۸ غیرسیگاری) در ابتدای مطالعه و یک ماه بعد از درمان SRP تنها در بیماران با پریودنتیت پرداخته است. یافته‌ها: بیشترین سطح CD۴۴ در افراد سیگاری دارای پریودنتیت مزمن و کمترین در افراد سالم غیر سیگاری دیده شد. کاهش قابل ملاحظه ای در غلظت CD۴۴ محلول در بزاق بعد از درمان در افراد مبتلا به پریودنتیت، در افراد سیگاری (۰۰۱/۰p=) و در غیر سیگاری (۰۳۱/۰p=) دیده شد که این کاهش غلظت در افراد سیگاری بیش از غیر سیگاری بود (۰۲۱/۰p=). استنتاج: به نظر می‌رسد که پریودنتیت به تنهایی باعث افزایش سطح CD۴۴ محلول در بزاق شده، از طرفی مصرف سیگار و وجود پریودنتیت اثر هم افزایی جهت افزایش سطح CD۴۴ محلول در بزاق دارند.
علیرضا میرشکار، سینا حقانی فر، ولی اله آرش، حکیمه قربانی، آیدا میرزایی، علی بیژنی،
دوره ۲۲، شماره ۹۸ - ( اسفند ۱۳۹۱ )
چکیده

سابقه و هدف: ارزیابی طول دندان نقش مهمی در موفقیت و شکست درمان‌های دندان‌پزشکی دارد. تاکنون رادیوگرافی پری اپیکال جهت تخمین طول دندان به کار رفته است که مستلزم اکسپوژر به اشعه، صرف زمان، هزینه و ناراحتی بیمار می‌باشد. استفاده از رادیوگرافی پانورامیک می‌تواند مشکلات فوق را حل نماید. مشکل اصلی این روش بزرگ‌نمایی غیر یکنواخت آن می‌باشد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط معنی‌دار بین طول واقعی و رادیوگرافیک دندان‌های پره‌مولر فک بالا می‌باشد. مواد و روش‌ها: در این مطالعه تحلیلی- کاربردی، ۸۹ دندان شامل ۵۹ دندان پره‌مولر اول و ۳۰ دندان پره‌مولر دوم در بیماران مراجعه کننده به کلینیک‌های ارتودنسی شهر بابل به صورت نمونه‌گیری غیر تصادفی آسان انتخاب شدند. دندان‌ها براساس سیستم شماره گذاری یونیورسال به ۴ گروه T۱۴،T۲۴،T۱۵،T۲۵ تقسیم شدند. اندازه‌گیری طول دندان روی کلیشه‌های پانورامیک و دندان‌ها با استفاده از کولیس دیجیتال انجام شد. برای تخمین طول دندان از آنالیز رگرسیون خطی استفاده گردید. یافته‌ها: در مقایسه میانگین طول واقعی و پانورامیک بین دو گروه جنسی اختلاف معنی‌داری مشاهده گردید (۰۵/۰< p). برای هر گروه جنسی فرمول رگرسیون به‌دست آمد: ۰۱۷/۳+x ۸۱۸/۰ طول پره‌مولر اول مذکر، ۸۷۵/۱+x ۸۵۲/۰ طول پره‌مولر اول مؤنث، ۰۲۸/۲-x ۰۳۰/۱ طول پره‌مولر دوم مذکر، ۲۴۶/۲-x ۰۲۰/۱ طول پره‌مولر دوم مؤنث (x= طول رادیوگرافیک). استنتاج: استفاده از کلیشه پانورامیک جهت تخمین طول دندان های پره‌مولر فک بالا با استفاده از دستگاه مورد مطالعه کاربردی و قابل اعتماد است.
مریم سیدمجیدی، سید محمود ربیعی، غلامعلی جورسرایی، سیدکمال سیدمجیدی، همایون علاقه مند، نغمه جماعت لو، ندا نازپرور، علی بیژنی،
دوره ۲۳، شماره ۱۱۰ - ( اسفند ۱۳۹۲ )
چکیده

سابقه و هدف: استفاده از شیشه سرامیک بیواکتیو به جهت توانایی آن در پیوند مستقیم با بافت استخوانی در بازسازی و ترمیم استخوان از دست رفته، مورد توجه قرار گرفته است. کیتوسان نیز غیر سمی است و دارای قابلیت سازگاری بیولوژیکی و قابلیت تجزیه بیولوژیکی می‌باشد. از طرفی، سیستم‌های تزریق پذیر به علت حداقل تهاجمی بودن و توانایی ایجاد داربست‌هایی در محل کاربرد، می‌توانند شکل عیب استخوانی را به خود بگیرند و نیاز به ایمپلنت از پیش ساخته شده را از بین ببرند. لذا در تحقیق حاضر، واکنش نسج همبندی رت به نانوکامپوزیت تزریق پذیر شیشه سرامیک- کایتوسان که به نظر می‌رسد جانشین خوبی برای مواد صناعی پر کننده نقص‌های استخوانی باشد و با توجه به امکان تولید این ماده در ایران، مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روش‌ها: این پژوهش، یک مطالعه حیوانی بود که در آن ۴۰ موش صحرایی به ۵ گروه ۸تایی تقسیم شدند. لوله‌های پلی اتیلن پر شده با نانوکامپوزیت قابل تزریق شیشه- سرامیک- کایتوسان، به عنوان گروه مورد و لوله‌های خالی به عنوان گروه شاهد در بافت همبند زیر جلدی موش‌های سفید بزرگ کاشته شد. نمونه‌های بیوپسی از نواحی مورد و شاهد پس از ۷، ۱۵، ۳۰، ۶۰ و ۹۰ روز، مورد بررسی هیستولوژیک قرار گرفتند و تعداد سلول‌های التهابی و رگ‌های خونی شمارش شد. برای بررسی تفاوت‌ها از آزمون‌های آماری t و Analysis of variance (ANOVA) در سطح معنی‌داری ۰۵۰/۰ > P استفاده شد. یافته‌ها: به طور کلی، اختلاف معنی‌داری در شدت التهاب بین دو گروه مورد و شاهد در روزهای مختلف دیده نشد. این مسأله در مورد تعداد رگ خونی نیز صادق بود (۰۵۰/۰ < P). استنتاج: به نظر می‌رسد که ماده پیش‌گفته، از سازگاری نسجی خوبی برخوردار است.
علیجان احمدی آهنگر، پیام سعادت، سید رضا حسینی، محمد تقی پور، محیا افتاری، علی بیژنی،
دوره ۲۷، شماره ۱۵۳ - ( مهر ۱۳۹۶ )
چکیده

سابقه و هدف: اختلالات شناختی از بیماریهای شایع دوران سالمندی است که بار اقتصادی و اجتماعی زیادی را به جامعه تحمیل میکند. با توجه به فقدان اطلاعات کافی در منطقه، هدف از انجام این مطالعه بررسی ارتباط بین فعالیت فیزیکی و برخی از ویژگیهای دموگرافیک با اختلالات شناختی در سالمندان شهر امیرکلا میباشد.
مواد و روشها: این مطالعه مقطعی بخشی از طرح کوهورت سالمندان شهر امیرکلا ۱(AHAP) بوده که بر روی ۱۳۹۰ سالمند ۶۰ سال و بالاتر در سال ۹۱-۱۳۹۰ انجام شده است. جهت اندازهگیری وضعیت شناختی از تست MMSE (Mini Mental Estate Examination) و برای اندازهگیری فعالیت فیزیکی از پرسشنامه استاندارد PASE (The Physical Activity Scale for Elderly) استفاده شد. دادهها وارد spss۱۹ گردید و توسط آزمونهای chi-square ،  t-test،  ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون لجستیک آنالیز شد.
یافتهها: از ۱۳۹۰ سالمند مورد مطالعه، ۷۶۳ نفر (۹/ ۵۴٪) مرد و ۶۲۷ نفر (۱/۴۵ ٪) زن بودند . در این بررسی ، ۴۲۱ نفر (۳/۳۰٪ ) دارای وضعیت شناختی غیرطبیعی و ۱۰۸۵نفر (۱//۷۸ ٪) دارای فعالیت فیزیکی کم بودند. میانگین فعالیت فیزیکی در افراد با MMSE نرمال بیشتر بود (۰۰۰/۰=P) و همبستگی مثبت و معنیداری بین آنها مشاهده گردید( ۰۰۰/۰=P ، ۱۱۷/۰=r ). در این مطالعه فعالیت فیزیکی از متغیرهای تاثیرگذار بر وضعیت شناختی بهویژه در زنان بود.
استنتاج: نتایج این مطالعه نشاندهنده فراوانی کمتر اختلالات شناختی در افراد با فعالیتهای فیزیکی بیشتر بود و این ارتباط در زنها بارزتر بود.
 
فاطمه غلامپور، نغمه ضیایی، سید رضا حسینی، علی بیژنی، رضا قدیمی،
دوره ۲۷، شماره ۱۵۶ - ( دی ۱۳۹۶ )
چکیده

سابقه و هدف: تعیین عوامل خطر بیماری‌های قلبی برای، غربالگری و پیشگیری از بیماری ضروری است. در این مطالعه ارتباط بین گروه‌های خونی ABO و خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی و عروقی مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی توصیفی تحلیلی، ۱۳۵۳ نفر از افراد ۶۰ سال و بالاتر شهر امیرکلا مورد بررسی قرار گرفتند. تشخیص بیماری قلبی عروقی بر اساس سابقه پزشکی، لیست داروهای مصرفی و مستندات درمانی فرد صورت گرفت و فنوتیپ گروه‌های خونی ABO مورد سنجش قرار گرفت و در نهایت فراوانی بیماری‌های کاردیوواسکولار در چهار گروه خونی مختلف با استفاده از نرم افزار آماری SPSS۱۶ مورد مقایسه قرار گرفت.
یافتهها: میانگین سنی نمونهها ٣٠/٧±٢١/٦٩ سال و شامل ٧٥٤ مرد (٧/٥٥ درصد) و ٥٩٩ زن (٣/٤٤ درصد) بودند. در این مطالعه، بیشترین فراوانی گروه های خونی O (۵/۳۳ درصد) و گروه خونی B (۳۳ درصد) بود. آنژین صدری با گروه خونی A ارتباط معناداری را نشان داد (۰۳۹/۰=p)؛ ولی سکته مغزی (۶۲۴/۰=(p، سکته قلبی (۲۲۹/۰=(p، نارسایی قلبی (۸۶۶/۰=(p، هیپرتانسیون (۶۲۳/۰=(p و همچنین سایر عوامل خطر با گروههای خونی ABO ارتباط نداشتند.
استنتاج: بر اساس نتایج به دست آمده، به جز ارتباط بین گروه خونی A و آنژین صدری، در سایر موارد بین فنوتایپهای گروه خونی ABO و ریسک ابتلا به بیماریهای قلبی-عروقی ارتباط معناداری وجود ندارد.
 
فرزانه رباط جزی، نغمه ضیایی، محمد تقی صالحی عمران، ایرج جعفری پور، محمد رضا خصوصی نیاکی، سوسن موعودی، علی بیژنی،
دوره ۲۷، شماره ۱۵۸ - ( اسفند ۱۳۹۶ )
چکیده

سابقه و هدف: شیوع افسردگی در بیماران مبتلا به سندرم حاد عروق کرونر (ACS) ۴۰-۱۰ درصد گزارش شده است. افسردگی متعاقب ACS با افزایش مرگ و میر و ناتوانی بیماران همراه است و این امر ضرورت پرداختن به این موضوع را مطرح میکند.
مواد و روشها: در این کارآزمایی بالینی که در سال ۹۵- ۱۳۹۴ در دانشگاه علوم پزشکی بابل انجام گرفت، ۴۷ نفر از بالغین بستری شده با تشخیص ACS به روش تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. ۲۴ نفر در گروه مداخله روزانه ۲۰ میلیگرم سیتالوپرام دریافت کردند و ۲۳ نفر گروه کنترل به مدت ۸ هفته بدون دریافت سیتالوپرام پیگیری شدند. در هفتههای صفر و ۳ و ۸، آزمون HADS و در هفته صفر و ۸ وضعیت کیفیت زندگی بیماران مورد ارزیابی قرار گرفت. هفت بیمار به علت عدم مراجعه از مطالعه خارج شدند.تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS  ( نسخه ۱۸) و آزمونهای آماری ، T-test و Repeated measure ANOVA انجام گرفت.
یافتهها: از ۴۰ بیمار مورد بررسی، ۱۴ نفر (۳۵ درصد) مذکر و ۲۶ نفر (۶۵ درصد) مونث بودند. میانگین سنی در گروه مداخله ۸/۸ ±۱/۶۳ و در گروه کنترل ۹/۷±۴/۶۸ سال بود. در پیگیری پس از مداخله، در گروه مداخله میزان افسردگی و اضطراب به طور معناداری کاهش یافت؛ کیفیت زندگی بیماران نیز در هفته ۸ بهبود یافت (۰۰۱/۰ >p). این تغییرات در حیطههای سلامت عمومی، کارکرد اجتماعی، بهزیستی هیجانی و انرژی / خستگی اختلاف معنیداری در دو گروه یافته است (۰۵/۰ >p). بین کاهش افسردگی و اضطراب و بهبود کیفیت زندگی ارتباط معنیداری دیده شد (۰۰۱/۰ >p).
استنتاج: درمان با سیتالوپرام در بهبود افسردگی و کیفیت زندگی بیماران ACS کمک کننده است.
 


صفورا سیفی، مژان غفوری، رجا اسکیان، شهریار افتخاریان، علی بیژنی،
دوره ۲۸، شماره ۱۶۰ - ( اردیبهشت ۱۳۹۷ )
چکیده

سابقه و هدف: تومورادنتوژنیک کراتوسیست تمایل به عود و رفتار تهاجمی بیشتری نسبت به کیست فولیکولار و فولیکول دندانی دارد. فاکتورهای عود آن در استروما چندان شناخته شده نیست. ائوزینوفیل ها لکوسیت های چندکاره اند که در مورد نقش آن ها نتایج ضد و نقیضی در ضایعات دهانی وجود دارد. هدف مطالعه حاضر ارزیابی تراکم ائوزینوفیل ها در ضایعات ادنتوژنیک با رفتار تهاجمی متفاوت است. مواد و روش ها: دراین مطالعه توصیفی تحلیلی، به روش مقطعی بلوک های پارافینه آرشیو دانشکده دندانپزشکی بابل جمع آوری شده و اطلاعات دموگرافیک آن ها ا استخراج شد. تراکم کلی ائوزینوفیل ها، تراکم ائوزینوفیل ها در نواحی مجاور و دور از اپی تلیوم ادنتوژنیک در اسلایدهای رنگ آمیزی شده با قرمز کنگو در ۱۰ فیلد میکروسکوپی و با ۴۰x بررسی شد. نتایج با آنالیزهای آماری ANOVA،, کای دو، one-wayتجزیه و تحلیل شد. یافته ها: تراکم ائوزینوفیل ها در فولیکول دندانی ۳/۰ ± ۸۰/۰ ، کیست فولیکولار ۱/۲ ±۷/۱ ، وتومور ادنتوژنیک کراتوسیست ۶/۵ ± ۱۴/ ۶بود. تراکم ائوزینوفیل ها در نواحی مجاور اپی تلیوم ادنتوزنیک در کراتوسیست و کیست فولیکولار بیشتر از نواحی دور از اپی تلیوم ادنتوژنیک بود (۰۰۱/۰ > p ) نتیجه گیری: از نتایج مطالعه حاضر به نظر می رسد که ائوزینوفیل ها در پاتوژنز کیست فولیکولار و تومور ادنتوژنیک کراتوسیست مؤثرند و افزایش تراکم آن ها در کراتوسیست بویژه در مجاورت اپی تلیوم ادنتوژنیک یکی از عوامل استرومایی در رفتار تهاجمی آن می باشد.
پرویز امری مله، فاطمه امری مله، نوین نیک بخش، محمود منادی، علی بیژنی،
دوره ۲۸، شماره ۱۶۹ - ( بهمن ۱۳۹۷ )
چکیده

سابقه و هدف: تراکئوستومی اتساعی پوستی در بسیاری از بخشهای مراقبتهای ویژه در دنیا، به طور گسترده مورد قبول قرار گرفته است. این مطالعه با هدف مقایسه عوارض تراکئوستومی اتساعی پوستی تعدیل شده (MPDT) با یا بدون برونکوسکوپی انجام پذیرفت.
مواد و روشها: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی با کد IRCT۲۰۱۶۰۲۲۹۷۷۵۲N۸، از اردبیهشت ۹۲ تا خرداد ۹۷، بر روی ۲۷۰ بیمار بستری در ICU بیمارستان آیت الله روحانی بابل که اندیکاسیون تراکئوستومی داشتند، انجام پذیرفت. بیماران به صورت سیستماتیک به دو گروه مساوی تقسیم شدند. روش انجام تراکئوستومی در هر دو گروه به صورت MPDT بود. ابتدا برش عرضی (۲سانتیمتر)، یک سانتی متر زیر غضروف کریکوئید داده شده و پس از رویت رینگ های تراشه PDT انجام گرفت. در گروه اول PDT بدون برونکوسکوپ و در گروه دوم مراحل انجام PDT تحت دید برونکوسکوپی انجام پذیرفت. مدت پروسیجر، مدت انتظار تا تراکئوستومی، عوارض تراکئوستومی مثل خونریزی، عفونت استوما و پنوموتوراکس، در دو گروه مقایسه گردید. داده ها با نرم افزار  SPSS نسخه ۲۲ و با استفاده از آزمون های مربع کای، تست نمونه مستقل و تست دقیق فیشر تجزیه و تحلیل گردید.
یافتهها: دو گروه از نظر سن، جنس، میانگین نمره آپاچی و مورتالیتی اختلافی نداشتند (۰۵/۰ p>). میانگین زمان لوله گذاری تراشه تا تراکئوستومی اختلاف معنی دار نبود (۶۳۲/۰ =p). مدت پروسیجر در گروه PDT بدون برونکوسکوپ ۵۴/۳±۴۴/۶ دقیقه و در گروه PDT با برونکوسکوپ ۳۰/۳±۲۵/۹ دقیقه بود (۰۰۱/۰ p<). میزان عوارض در گروه PDT بدون برونکوسکوپی ۱۴ بیمار (۴/۱۰ درصد) و در گروه با برونکوسکوپی ۱۲ بیمار (۹/۸ درصد) بود (۶۸۰/۰ =p).
استنتاج: تراکئوستومی به روش MPDT بدون برونکوسکوپ مانند PDT با برونکوسکوپ بی خطر است.
 
شماره ثبت کارآزمایی بالینی : ۸N۲۰۱۶۰۲۲۹۷۷۵۲IRCT
 
نوین نیک بخش، سوسن موعودی، فریماه محمدیان امیری، مائده نیازی فر، علی بیژنی،
دوره ۲۹، شماره ۱۷۳ - ( خرداد ۱۳۹۸ )
چکیده

سابقه و هدف: با توجه به اهمیت افسردگی به عنوان یک اختلال شایع روان پزشکی در مبتلایان به سرطان پستان، این مطالعه با هدف پیگیری شش ماهه بیماران سرطان پستان مبتلا به افسردگی دریافت کننده سیتالوپرام و روان درمانی گروهی انجام پذیرفت.
مواد و روشها: این مطالعه کارازمایی بالینی آینده نگر، بر روی ۴۰ بیمار مبتلا به سرطان پستان دارای افسردگی صورت گرفت. به ۲۰ بیمار روزانه ۴۰-۲۰ میلیگرم سیتالوپرام و۲۰ بیمار دیگر علاوه بر درمان دارویی مذکور تحت ۸ جلسه روان درمانی گروهی قرار گرفتند. بیماران در بدو مطالعه و در ماه ۶ ام درمان، با پرسشنامه HADS و کیفیت زندگی WHO-QOL BREF ارزیابی شدند و در نهایت نتایج درمانی و کیفیت زندگی دو گروه با استفاده از آزمون آماری t-test مورد مقایسه قرار گرفتند.
یافتهها: میانگین امتیاز افسردگی HADS در بدو مطالعه در گروه مورد روان درمانی ۱۹/۲±۰۵/۱۲ بوده که پس از مداخله به ۰۶/۲±۰۵/۲ (در ماه ۶)کاهش یافت. میانگین امتیاز اضطراب HADS در بدو مطالعه ۹۰/۲±۲۵/۱۳ بود که پس از مداخله به ۴۲/۲ ±۵۵/۴ (در ماه ۶) کاهش یافت (۰۵/۰P<). نتایج نشان داد که امتیاز کیفیت زندگی به طور کلی پس از درمان ترکیبی سیتالوپرام و روان درمانی گروهی از ۸۲/۴۰ به ۸۶/۸۰ در ماه ششم پس از درمان رسیده است، در حالی که در گروه تحت درمان با سیتالوپرام تغییر مختصری مشاهده شد (۰۰۱/۰ P<).
استنتاج: سیتالوپرام و روان درمانی گروهی در بهبود افسردگی، اضطراب، کیفیت زندگی و پیگیری ۶ ماهه پس از درمان مبتلایان به سرطان پستان تاثیر معنی داری داشته است.
 
شماره ثبت کارآزمایی بالینی : ۱N۲۰۱۵۰۶۳۰۲۲۹۹۱IRCT
 
ایرج محمدزاده، علی محمدپور میر، سارا ولئی، علی حبیب زاده بیژنی، محسن محمدی،
دوره ۳۰، شماره ۱۸۷ - ( مرداد ۱۳۹۹ )
چکیده

سابقه و هدف: سینوزیت در کودکان یک بیماری شایع بوده که منجر به مشکلات حاد و مزمن و گاهی عوارض شدید میشود. از آنجاییکه مطالعات جامع در مورد علل زمینهای سینوزیت مزمن در کودکان در کشور ما صورت نگرفته است، این مطالعه با هدف بررسی شیوع نقص ایمنی هومورال در بیماران مبتلا به سینوزیت مزمن در بیمارستان کودکان امیرکلا بابل انجام شد.
مواد و روشها: در این مطالعه، کلیه کودکان ۳ تا ۱۴ سالهای که بهعلت علائم تنفسی فوقانی به درمانگاههای عفونی، ایمونولوژی و آلرژی بیمارستان کودکان امیرکلا بابل مراجعه کرده بودند، وارد مطالعه شدند. کلیه بیماران از نظر سطح ایمونوگلوبولینهای سرم (IgM، IgE، IgA، IgG) مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: از ۱۲۰ کودک مورد مطالعه با میانگین سنی ۹/۲ ± ۹/۶ سال، ۷۹ مورد پسر بود. در ۴۹ درصد از کودکان مبتلا به سینوزیت مزمن اختلال ایمنی هومورال گزارش شد. افزایش IgE در ۵۴ بیمار گزارش شد (۴۵ درصد) و ۱۲ (۱۰ درصد) مورد کاهش IgA داشتند که در ۷ مورد درگیری توام افزایش IgE و کاهش IgA وجود داشت. بیشترین فصل ابتلا در پاییز بود. در ۱۰ درصد از بیماران نقص ایمنی گزارش شد که همهی موارد از نوع کمبود IgA بود. بیشترین موارد ابتلا در گروه سنی ۹-۵ سال بود. بین افزایش IgE و فصل رابطه معنیداری وجود داشت (۰۱۳/۰P=).
استنتاج: مطالعه ما نشان میدهد اختلال ایمونوگلوبینها در کودکان مبتلا به سینوزیت نسبتاً شایع و مورد انتظار است.
صفورا سیفی، محمد حسین مساعدی، عباس محمد پور، حمید رضا نوری، علی بیژنی،
دوره ۳۱، شماره ۲۰۴ - ( دی ۱۴۰۰ )
چکیده

سابقه و هدف: کارسینوم سلول سنگفرشی شایعترین تومور سر و گردن بوده و XRCC۱ یک ژن ترمیمکننده DNA است. نتایج متناقصی در مورد پلیمورفیسم ژن XRCC۱ در پاتوژنز و حساسیت ابتلا به کارسینوم سلول سنگفرشی دهان وجود دارد، لذا این مطالعه با هدف ارزیابی ارتباط پلیمورفیسم ژن XRCC۱ (RS۱۷۹۹۷۸۲) و فراوانی الل غالب در بیماران مبتلا به کارسینوم سلول سنگفرشی دهان و مقایسه آن با افراد سالم، انجام پذیرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه مورد- شاهدی، ۵۰ فرد بیمار و ۵۹ فرد سالم (کنترل) حضور یافتند که مقاطع پنج تا ده میکرون از بافت بلوکهای پارافینه افراد مبتلا به کارسینوم سلول سنگفرشی و پنج سیسی خون محیطی افراد سالم در لوله حاوی EDTA جمعآوری شد. DNA ژنومی با استفاه از کیت (Qiagen Kit) استخراج شد و در نهایت با استفاده از PCR-RFLP بررسی ژنوتیپی پلیمورفیسم انجام گرفت.
یافتهها: فراوانی ژنوتیپی و فراوانی الل پلی مورفیسمی بهطور معنیداری بین افراد مبتلا به کارسینوم سلول سنگفرشی و افراد گروه کنترل متفاوت بود (۰/۰۳۴۲ P=،۶/۵۳۰ ۲= ) و فراوانی الل T در گروه مورد ۳۴ درصد و در افراد سالم ۱۹ درصد بود. این الل مرتبط با ریسک ابتلا به کارسینوم سلول سنگفرشی بود (۰/۰۱۷۵ P=، ۲/۱۹۶۲ = OR). سیگار کشیدن ارتباط معنیداری با ژنوتیپ TTداشت (۱۰/۱-۴/۴۹ : CI % ۹۵ :۲۰/۶۵ = OR).
استنتاج: از نتایج مطالعه حاضر به نظر میرسد که پلیمورفیسم ژن  XRCC۱(rs۱۷۹۹۷۸۲)در پاتوژنز کارسینوم سلول سنگفرشی دهان موثر است و ژنوتیپ TT بر حساسیت فرد در ابتلا به سرطان دهان نقش دارد.
سیمین موعودی، شقایق خندان، سید رضا حسینی، رضا قدیمی، علی بیژنی،
دوره ۳۱، شماره ۲۰۴ - ( دی ۱۴۰۰ )
چکیده

 سابقه و هدف: جمعآوری دادههای تن سنجی جهت ارزیابی سلامت بالغین نقش مهمی دارد. این مطالعه با هدف ارزیابی تغییرات پنج ساله شاخص‌های تن سنجی سالمندان و همراهی آن با ویژگیهای جمعیتشناختی، قدرت عضلانی و بیماریهای همراه انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه طولی، بخشی از مطالعه کوهورت سالمندان امیرکلا (AHAP)، در شمال ایران در مقطع زمانی سال ۹۵-۱۳۹۰ است.سالمندانی که داده‌های تن سنجی ایشان در بانک اطلاعاتی کوهورت AHAP موجود بود، به‌طریق سرشماری وارد مطالعه شدند. علاوه بر متغیرهای جمعیت شناختی و بیماری های همراه، شاخص‌های تن‌سنجی (شامل قد، وزن، نمایه توده بدنی، دور گردن، دور کمر، دور باسن، نسبت دور کمر به باسن (WHR) و نسبت دورکمر به قد (WHtR)) نیز اندازهگیری شد و مقدار تغییر پنج ساله آنها محاسبه شد.
یافتهها: از مجموع ۸۹۷ سالمند، قد، دور گردن، دورکمر، دور باسن، WHtR (۰/۰۰۱>P) و WHR (۰/۰۳۱P=) کاهش معنی‌دار داشت. کاهش وزن معنی‌دار نبود(۰/۱۵۲P=). نمایه توده بدنی افزایش داشت(۰/۰۰۱>P) و کاهش مقدار قد، دور گردن، دورکمر، دور باسن و WHtR در بین دو جنس تفاوت معنی‌دار آماری داشت(۰/۰۰۱>P). تغییرات پنج ساله قد و دور باسن با تعداد بیماری‌های همزمان در سالمندان همبستگی معنی‌دار مستقیم داشت، قدرت عضلانی بازو و چهار سر ران با تعداد بیماری‌های همراه همبستگی معنی‌دار معکوس نشان داد.
استنتاج: با این مطالعه الگویی از کاهش معنیدار قد، دور گردن، دور کمر، دور باسن، نسبت دور کمر به باسن و نسبت دور کمر به قد و افزایش نمایه توده بدنی سالمندان در طول پنج سال معرفی شد. ضمن اینکه همراهی معنی دار تغییرات قد و دور باسن و همراهی قدرت عضلانی با بیماری­های همراه نشان داده شد.
دکتر ثمره جزایری، مریم سیدمجیدی، فاطمه بیژنی، سیدعلی سیدمجیدی،
دوره ۳۲، شماره ۲۱۰ - ( تیر ۱۴۰۱ )
چکیده

سابقه و هدف: کارسینوم سلول سنگفرشی دهان (OSCC)، ششمین سرطان شایع در جهان است. پودوپلانین یک گلیکوپروتئین شبه موسینی در ضخامت غشا است که در اندوتلیوم لنفاوی بیان شده اما در اندوتلیوم عروق خونی بیان نمی‌شود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی بیان ایمونوهیستوشیمیایی پودوپلانین و بررسی لنفانژیوژنز در کارسینوم سلول سنگفرشی دهان در مقایسه با مخاط نرمال دهان بود.
مواد و روشها: در این مطالعه آزمایشگاهی، ۴۰ بلوک پارافینه از بایگانی بخش پاتولوژی دهان، فک و صورت دانشکده دندانپزشکی بابل با تشخیص قبلی کارسینوم سلول سنگفرشی دهان و ۴۰ نمونه از مخاط نرمال دهان که طی جراحی دندان عقل نهفته به دست آمده بود با حداقل التهاب از دید بافتی و هیستوپاتولوژی، وارد مطالعه شدند و بیان ایمونوهیستوشیمیایی پودوپلانین در سلولهای اپیتلیالی دو گروه و تعداد عروق لنفاوی در آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت آنالیز دادهها از آزمون‌های Chi-sqaure، Mann-Whitney، Wilcoxon و Oneway ANOVA استفاده شد.
یافتهها: اختلاف میانگین تعداد عروق لنفی در ناحیه تهاجم تومور در گروه OSCC (۲/۰۲±۴/۴۳) و در مرکز تومور (۷۸/۷۲±۶/۲) به لحاظ آماری معنادار بود (۰/۰۰۱>P). در بررسی بیان پودوپلانین از نظر کیفی بین دو گروه مشخص شد که در گروه OSCC بیان پودوپلانین در ۲۳ مورد (۵۷/۵ درصد) بین ۵۱ تا ۱۰۰ درصد بوده است. در حالی که در گروه کنترل تنها ۴ مورد (۱۰ درصد) از نمونهها این میزان بیان را داشتهاند. بیان پودوپلانین در سلولهای اپیتلیالی در کارسینوم سلول سنگفرشی بهطور معنیداری بیش از مخاط نرمال دهان بود (۰/۰۰۱>P).
استنتاج: نتایج مطالعه حاضر نقش پودوپلانین را در پاتوژنز کارسینوم سلول سنگفرشی دهان مطرح مینماید.
هادی سرخی، فاطمه حیدری، حاجی قربان نورالدینی، علی بیژنی، محمد پورنصرالله، محسن محمدی،
دوره ۳۳، شماره ۱ - ( ویژه‌نامه شماره یک - آبان ۱۴۰۲ )
چکیده

سابقه و هدف: این مطالعه به بررسی کاربرد سونوگرافی در تشخیص ناهنجاری‌های غیرطبیعی، در بیمارستان کودکان امیرکلا می‌پردازد.
مواد و روش‌ها: کودکانی با پیلونفریت حاد تب‌دار و شرایط ورود مشخص به مطالعه، شامل تمام کودکان ۱ ماه تا ۱۸ سال، در سال‌هال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹، وارد مطالعه شدند. سونوگرافی به‌منظور تشخیص اختلالات ساختمانی سیستم ادراری انجام شد.
یافته‌ها: نتایج نشان می‌دهد که کلیه‌ی بزرگ‌تر از حجم معمولی (۲۹ درصد) و هیدرونفروز (۲۷ درصد) اختلالات شایع بوده‌اند. در مجموع، پسران دارای اختلالات بیش‌تری نسبت به دختران بوده‌اند. سونوگرافی در تشخیص ناهنجاری‌ها در کودکان زیر دو سال (۴۱ درصد) و بالای دو سال (۴۷ درصد) مؤثر بوده است. E.coli (۸۳ درصد) شایع‌ترین میکروارگانیسم در تمام گروه‌های سنی و جنسیت‌ها بوده است.
استنتاج: مطالعه نشان می‌دهد که در کودکان با پیلونفریت حاد تب‌دار، سونوگرافی به‌عنوان روشی غیرتهاجمی، دردسترس و با قیمت مناسب، برای تشخیص ناهنجاری‌های غیرطبیعی توصیه می‌شود
محمد گرجی نژاد، آتنا شیرزاد، علی بیژنی، نیلوفر جنابیان، سید رضا حسینی، مینا مطلب نژاد، زهرا سادات مدنی، فاطمه صیادی، محمد مهدی نقیبی سیستانی، رضا قدیمی، فاطمه بلدی، محمد حاجی میرزامحمد، مهسا مهریاری، الهام محمودی،
دوره ۳۳، شماره ۲۱۹ - ( فروردین ۱۴۰۲ )
چکیده

 سابقه و هدف: استئوپروز و پریودنتیت دو بیماری مرتبط با از دست رفتن استخوان میباشند که در میان زنان یائسه شایع است. استئوپروز یک اختلال استخوانی سیستمیک و پریودنتیت مسبب تحلیل موضعی استخوان آلوئول است. مطالعات بسیاری در مورد تأثیر استئوپروز بر بافت پریودنتال انجام شده اما نتایج آن‌ها ضد و نقیض است، بنابراین هدف از مطالعه حاضر تعیین رابطه استئوپورز با وضعیت پریودنتال در زنان یائسه بود.
مواد و روشها: این مطالعه مقطعی، بخشی از فاز دوم پروژه سلامت و سالمندی شهر امیرکلا (شمال ایران) بود که در آن ۲۱۰ زن سالمند یائسه بهصورت تصادفی در سه گروه ۷۰ نفره انتخاب شدند.گروهها شامل زنان یائسه با دانسیته استخوانی نرمال، استئوپروتیک و استئوپنیک بودند. وضعیت پریودنتال از طریق شاخصهای PDI (Periodontal disease indexPI(Plaque Index) و OHI-S (Simplified Oral Hygiene Index) اندازهگیری شد. توده معدنی استخوانی(BMD) با روش جذب سنجی اشعه ایکس با انرژی مضاعف (DEXA) دانسیتومتری اندازهگیری شد. دادهها با نرمافزار ۱۷SPSS و آزمونهای آماریANOVA ،کروسکال والیس و ضرایب همبستگی پیرسون ارزیابی گردید.
یافتهها: میانگین سنی شرکت کنندگان ۴/۳۶±۶۵/۲۴ سال بود. میان میانگین شاخصهای OHI(۱/۴۰±۲/۲۶PDI (۱/۴۲±۲/۷۶) و PI (۰/۸۷±۱/۲۳) در گروه استئوپروتیک، با میانگینOHI(۱/۶۲±۲/۰۱PDI (۱/۶۱±۲/۵۶) و PI (۰/۹۱±۱/۳۵) در گروه استئوپنی و میانگین OHI(۱/۳۷±۱/۷۳PDI (۱/۴۳±۲/۴۷) و PI (۰/۸۷±۱/۲۳) در گروه نرمال، تفاوتها از نظر آماری معنادار نبود(۰/۰۵˃P). OHI، PDI و PI با BMD همبستگی خفیف منفی اما غیرمعنیداری نشان دادند.
استنتاج: براساس مطالعه حاضر میان استئوپورز و وضعیت پریودنتال زنان یائسه ارتباطی وجود ندارد.

خدیجه ازوجی، فائزه رسول زاده شیخ، سید رضا حسینی، علی بیژنی، ندا مفتاح، کیوان لطیفی، پروین سجادی کبودی،
دوره ۳۳، شماره ۲۲۳ - ( مرداد ۱۴۰۲ )
چکیده

 سابقه و هدف: پیری جمعیت، یک پدیده جهانی است و با افزایش نسبت افراد بالای ۶۰ سال، جهان در حال پیر شدن است. مؤلفه مهم پیری موفق حفظ توده عضلانی و عملکرد آن در طول زندگی است. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط سطح سرمی ویتامین D و قدرت عضلانی در سالمندان که از مؤلفه‌های مهم سالمندی موفق است، انجام پذیرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، از ۱۶۱۶ فردی که در کوهورت سالمندان امیرکلا شرکت کردند، با اعمال معیارهای ورود و خروج، ۷۲۰ نفر به‌صورت تصادفی انتخاب شدند. ویتامین D برحسب غلظت سطح سرمی به ۳ گروه، کمبود (۲۰ng/ml>)، ناکافی (۳۰ng/ml>vitD۲۰ng/ml)، کافی(۳۰ng/ml) تقسیم شدند. قدرت عضلانی دست که با استفاده از DIGI Hand Dynamometer اندازه‌گیری شد و قدرت عضلات چهار سر ران که از سیستم گرید‌بندی بالینی MMT استفاده شد، برحسب نقطه برش استاندارد به دو دسته ضعیف و کافی تقسیم شدند. داده‌ها پس از ورود به نرم‌افزار SPSS۱۷ با استفاده از آزمون‌های آنالیز واریانس یک‌ طرفه، آزمون کای دو و همبستگی اسپیرمن مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافتهها: این مطالعه بر روی ۷۲۰ سالمند (۳۶۰ مرد و ۳۶۰ زن) شهر امیرکلا انجام شد. در افراد مورد مطالعه، میانگین قدرت عضلانی بازو ۹/۸±۲۵/۸۴ و میانگین قدرت عضلانی چهار سر ران ۱۰/۴±۲۲/۵۵ بود. میانگین سطح ویتامین دی در سالمندان مورد بررسی۳۳/۷۳±۳۵/۱۵ بود. از نظر قدرت عضلانی بازو و چهار سر ران در بین ۳ گروه ویتامین D اختلاف معنیداری مشاهده نشد (۰/۳۷۰=P، ۰/۲۷۲=P). در مردان بین قدرت عضلانی بازو و قدرت عضلانی چهار سر ران با BMI (۰/۱۶۱= r، ۰/۰۰۲=P)، (۰/۱۶۸= r، ۰/۰۰۰۱=P) همبستگی مثبت وجود داشت. در زنان بین قدرت عضلانی بازو و قدرت عضلانی چهار سر ران با فعالیت فیزیکی (۰/۱۹= r، ۰/۰۰۰۱=P) (۰/۲۲=r، ۰/۰۰۰۱=P) همبستگی مثبت وجود داشت.
استنتاج: این مطالعه نشان داد که بین سطح سرمی ویتامین D و قدرت عضلانی ارتباط معنیداری وجود ندارد.
آنژلا حمیدیا، سیده مریم زوارموسوی، لیلا مصطفوی پور، فرزان خیرخواه، علی بیژنی، آرمان مسعودی،
دوره ۳۳، شماره ۲۲۴ - ( شهریور ۱۴۰۲ )
چکیده

 سابقه و هدف: تشنج الکتریکی یک روش درمانی معمول در بیماران روانپزشکی است. این روش درمانی ممکن است سبب بروز اختلالات شناختی در بیماران تحت درمان شود. هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی درمانی داروی ممانتین بر عملکرد شناختی بیمارانِ تحت درمان با تشنج الکتریکی است.
مواد و روشها: در این کارآزمایی بالینی سه سوکور، ۶۰ بیمار مبتلا به فاز افسردگی اختلالات خلقی تک قطبی و دو قطبی غیر سایکوتیک به دو گروه ۳۰ نفره تقسیم شدند. در گروه مورد داروی ممانتین، ۲۴ ساعت قبل از شروع مطالعه با دوز ۱۰ میلیگرم روزانه شروع شد و طی یک هفته تا ۲۰ میلیگرم افزایش و تا پایان جلسه ششم از ECT ادامه پیدا کرد. در گروه کنترل دارونما داده شد. توانایی شناختی بیماران با استفاده از MMSE (Mini Mental Status Examination) و تست معاینه شناختی ادن بروک ۲۴ ساعت قبل، ۲۴ ساعت بعد از جلسه ششم و یک ماه بعد از اتمام ECT سنجیده شد. این مطالعه، ۱/۵ سال طول کشید و در بخش روان پزشکی بیمارستان شهید یحیی‌نژاد شهرستان بابل انجام شد.
یافتهها: در این مطالعه نمره MMSE در پایان دوره مطالعه (یک ماه بعد از اتمام ECT) در گروه ممانتین بهصورت معنیداری بالاتر از گروه کنترل بود(۰/۰۰۸=P). با این وجود نمره تستشناختی ادن بروک بین دو گروه بعد از ECT اختلاف معنیداری نداشت. ارتباط معنیداری در هیچکدام از آیتمهای تست ادن بروک بین دو گروه مشاهده نشد.
استنتاج: : با توجه به تست ادن بروک، ممانتین در کاهش اختلالات شناختی در بیماران کاندیدای دریافت ECT اثری نداشت، گرچه با توجه به تست MMSE بهبودی مشاهده شد.
 
فاطمه جعفری، آتنا شیرزاد، هادی پارسیان، علی بیژنی، عباس موسی پور،
دوره ۳۳، شماره ۲۲۴ - ( شهریور ۱۴۰۲ )
چکیده

 سابقه و هدف: آفت راجعه دهانی یکی از شایع‌ترین زخم‌های عودکننده در مخاط دهان می‌باشد که پاتوژنز آن به‌طور دقیق مشخص نشده است. به نظر می‌رسد اختلال در پاسخ ایمنی و استرس اکسیداتیو نقش مهمی در این بیماری دارد. با توجه به این‌که سلنیوم نقش تنظیم‌کننده در سیستم ایمنی و استرس اکسیداتیو دارد، هدف ازاین مطالعه بررسی سطح سرمی سلنیوم در بیماران مبتلا به استوماتیت آفتی راجعه و مقایسه آن با افراد سالم می‌باشد.
مواد و روشها: این مطالعه مورد- شاهدی در دانشکده دندانپزشکی بابل انجام شد. ۵۰ نفر در گروه مبتلایان به آفت راجعه دهانی قرار گرفتند و ۵۳ نفر فرد سالم که از نظر سن و جنس با گروه مورد همسان شدند، برای گروه کنترل انتخاب شدند. نمونه خون از هر دو گروه گرفته شد. سطح سرمی سلنیوم اندازه‌گیری شد. داده‌ها توسط نرم‌افزار ۱۷ SPSS و آزمون‌های آماری Independent Sample t Test و chi-square Tests مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: میانگین سنی گروه شاهد و مبتلا به آفت به ترتیب ۸/۲۱±۳۴/۷۷و ۹/۶۹±۳۷/۶۸ سال بود. زنان در گروه کنترل و مبتلا به آفت به ترتیب ۶۷/۹و ۷۴ درصد افراد را تشکیل دادند. میانگین سطح سرمی سلنیوم در گروه کنترل (µg/L۱۷/۰۳±۴۹/۱۶) نسبت به گروه مبتلا به آفت (µg/L ۱۷/۷۴±۳۱/۰۹)، به‌طور معنی‌داری بیش‌تر بود(۰/۰۰۱P<).
استنتاج: بر اساس مطالعه حاضر سطح سرمی سلنیوم در بیماران مبتلا به آفت راجعه دهانی کمتر از افراد سالم میباشد.
 

صفحه ۱ از ۲    
اولین
قبلی
۱
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Mazandaran University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb