۱۸ نتیجه برای تبری
عبدالکریم مهروز ، محمد انصاری ، احمد شریف تبریزی ،
دوره ۱۶، شماره ۵۵ - ( آذر ۱۳۸۵ )
چکیده
سابقه و هدف: طی سال های اخیر، نایتریک اکساید (NO) به عنوان مولکول دخیل در شروع سردردهای میگرنی مطرح شده است. این رادیکال آزاد از طریق مسیر پیام رسانی NO/cGMP و انبساط عروق مغز به ویژه سرخرگ های بزرگ درون جمجمه، در بروز سردردهای میگرنی دخالت می کند. در این تحقیق، تاثیر عصاره آبی دو گیاه دارویی مرزنجوش (Origanum vulgare) و اکلیل الملک (Melilotus officinalis) که در طب سنتی و طب جدید اثر درمانی و تسکینی آنها بر میگرن مورد تاکید قرار گرفته، بر میزان NO تولید شده توسط سلول های اندوتلیوم عروقی کشت شده، مورد مطالعه قرار گرفت.
مواد و روش ها: ۲۵ گرم پودر از قسمت مورد استفاده هر گیاه با ۲۰۰ میلی لیتر آب مقطر مخلوط شد. بعد از تصفیه و خشک کردن، عصاره نهایی به دست آمد. سلول های mouse endothelioma F-۲ cell line در محیط DMEM (محیط تغییر یافته Eagle) محتوی ۱۰ درصد FCS و ۲-۱ درصد پنی سیلین- استرپتومایسین تکثیر یافتند. غلظت نایتریت به عنوان شاخصی از تولید نایتریک اکساید با روش گریس و با دستگاه ELISA در nm ۵۴۰ اندازه گیری شد.
یافته ها: غلظت های ۴۰۰ و ۲۰۰،۱۰۰ از عصاره مرزنجوش به ترتیب، ۹/۳۳ درصد(p<۰,۰۰۱) ، ۸.۲۵ درصد (p<۰.۰۱) و ۱۳.۱ درصد (p<۰.۰۵) میزان NO را نسبت به گروه شاهد کاهش داد. برخلاف انتظار ما، عصاره های گیاه اکلیل الملک به جای کاهش میزان NO، مقدار آن را به طور چشمگیری افزایش داد. غلظت های ۴۰۰ و ۲۰۰، ۱۰۰ از عصاره این گیاه به ترتیب ۷۲.۹ درصد(p<۰.۰۰۱) ، ۵.۳۶ درصد (p<۰.۰۰۱) و ۱۲.۷ درصد (p<۰.۰۵) میزان NO را افزایش داد.
استنتاج: با توجه به نتایج به دست آمده و نظریه نایتریک اکسایدی میگرن شاید بتوان گفت، عصاره آبی مرزنجوش اثر خود را احتمالا از طریق کاهش میزان NO انجام می دهد و عصاره آبی اکلیل الملک اثر خود را با مکانیسم دیگری اعمال می کند.
بهرام عمواوغلی تبریزی ، بابک حاجی پور ، علی خدادادی ، محمدرضا همتی ، داریوش مهاجری ،
دوره ۱۷، شماره ۵۹ - ( مرداد ۱۳۸۶ )
چکیده
سابقه و هدف: سیکلوفسفامید یکی از داروهای ضدسرطان می باشد که در درمان بیماری هایی از قبیل لنفوما، لوسمی، نوروبلاستوما، کارسینومای تخمدان، سرطان پستان و بیماری های اتوایمیون مورد استفاده قرار می گیرد. با این وجود، مصرف این دارو به دلیل اثرات سمی در بافت های مختلف، در تخمدان نیز اثر کرده و باعث کاهش تعداد فولیکول های تخمدانی و دژنره شدن آنها می گردد.هورمون رشد باعث بهبود عملکرد بسیاری از بافت های بدن می شود. تحقیقات نشان داده اند که مصرف این هورمون باعث افزایش تعداد و اندازه فولیکول های تخمدانی می گردد. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر هورمون رشد در کاهش سمیت (Toxicity) حاصل از مصرف سیکلوفسفامید در فولیکول های تخمدانی می باشد.
مواد و روش ها: برای انجام این مطالعه، ۳۰ سر خرگوش ماده، نژاد سفید نیوزلندی، در ۳ گروه ده تایی توزیع گردید. گروه اول به عنوان شاهد فقط سرم نمکی به عنوان دارو دریافت کردند. به گروه ۲ و ۳، سیکلوفسفامید روزانه به مقدار ۱۰۰ میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن، به صورت خوراکی تجویز شد. به گروه ۳ روزانه ۰,۱۵ میلی گرم به ازای هر کیلـوگرم وزن بـدن، هورمـون رشد به صـورت زیر جلدی به مدت ۴۹ روز (۷ روز قبل از مصرف سیکلوفسفامید و ۱۴ روز بعد از آخرین مصرف سیکلوفسفامید) تزریق گردید. بعد از آخرین روز تزریق هورمون رشد، خرگوش ها توسط اتر بیهوش شده و پس از برداشتن تخمدان ها، تخمدان ها از لحاظ تعداد فولیکول ها و اثرات ایجاد شده مورد مطالعه آسیب شناسی بافتی قرار گرفتند.
یافته ها: دژنره شدن فولیکول ها در گروه ۲ و ۳ مشاهده گردید ولی تعداد فولیکول های دژنره در گروه ۲ بیش تر از گروه ۳ بود. نواحی دژنره دربافت تخمدان در گروه ۲ نسبت به دو گروه دیگر بیش تر بود. تفاوت وزن بدن و تخمدان در گروه ۱ و ۳ معنی دار نبود ولی اختلاف معنی داری در کاهش وزن بدن و تخمدان در گروه ۲ نسبت به دو گروه دیگر مشاهده شد.
استنتاج: تمامی این نتایج نشان دهنده اثر محافظتی هورمون رشد در بافت تخمدان، در مقابل سمیت ایجاد شده توسط سیکلوفسفامید است.
مهری جعفری شبیری ، علی دسترنج تبریزی ، سیمین آتش خویی ، منیژه سیاح ملی ، الهه اولادصاحب مدارک ، مرتضی قوجازاده ، نیر هدایتی ،
دوره ۲۱، شماره ۸۱ - ( فروردين و اردیبهشت ۱۳۹۰ )
چکیده
سابقه و هدف: هدف از این مطالعه بررسی ارزش سطح سرمی مس، روی و نسبت مس به روی در بیماران مبتلا به سرطان تخمدان و مقایسه آن با بیماران مبتلا به ضایعات خوش خیم تخمدان بود.
مواد و روش ها: در یک مطالعه مقطعی، ۵۰ بیمار مبتلا به سرطان تخمدان به عنوان گروه بدخیم و ۵۰ بیمار مبتلا به ضایعات خوش خیم تخمدان به عنوان گروه خوش خیم انتخاب شدند. در هر دو گروه میزان سرمی مس و روی به روش Atomic Absorption Spectrophotometry اندازه گیری شد. داده ها به وسیله آزمون های T-test و Chi-square و نرم افزار SPSS,۱۵ مورد آنالیز قرار گرفت.
یافته ها: سابقه شیردهی و RH مثبت خون در بیماران گروه بدخیم بیشتر از گروه خوش خیم بود. میانگین غلظت مس سرم (P=۰,۰۰۰۱) و نسبت مس به روی (P=۰.۰۰۳) در سرم بیماران گروه بدخیم به طور معنی داری بیشتر از گروه خوش خیم بود. ولی بین میانگین غلظت سرمی روی بیماران مبتلا به سرطان تخمدان و بیماران مبتلا به ضایعات خوش خیم تفاوت معنی داری وجود نداشت (P=۰.۷۱).
استنتاج: نتایج حاصل از مطالعه نشان داد که مقایسه مس و نسبت مس به روی در سرم بیماران مبتلا به سرطان تخمدان به طور معنی داری بیشتر از مقادیر عناصر فوق در سرم بیماران مبتلا به ضایعات خوش خیم تخمدان است. به نظر می رسد بتوان از مقادیر عناصر کمیاب فوق به عنوان روشی در تشخیص و یا بررسی تاثیر درمان سرطان های تخمدان استفاده کرد.
علیرضا جوادزاده ، علی تبریزی ، علی موسوی ، بابک رحیمی ، زهرا موسوی ،
دوره ۲۱، شماره ۸۳ - ( مرداد و شهریور ۱۳۹۰ )
چکیده
سابقه و هدف: جداشدگی شبکیه از جمله گرفتاری های چشمی است که در صورت تشخیص به موقع می توان مانع از عوارض بعدی آن شد. این مطالعه در جهت بررسی شیوع علل جداشدگی شبکیه در مراجعه کنندگان به یک بیمارستان در تبریز صورت گرفت تا در صورت نیاز تدابیر لازم در جهت پیشگیری انجام شود.
مواد و روش ها: طی یک مطالعه توصیفی تعداد ۳۰۰ بیمار با جداشدگی شبکیه مراجعه کننده به بیمارستان نیکوکاری دانشگاه علوم پزشکی تبریز از سال ۸۶ تا ۸۸ مورد بررسی قرار گرفتند و اطلاعات دموگرافیک، سابقه بیماری های چشمی، علل جداشدگی شبکیه و درمان های انجام شده برای تمام بیماران ثبت گردید.
یافته ها: میانگین بیماران سنی مورد بررسی۱۷,۱±۴۲.۵ سال و ۶۹ درصد مرد و ۳۱ درصد زن بودند. در۵۲.۷ درصد موارد درگیری در چشم راست و در ۴۷.۳ درصد موارد درگیری در چشم چپ بود. میوپی تنها در ۲۷.۳ درصد از بیماران وجود داشت. در ۳۷ درصد از بیماران سابقه قبلی جراحی کاتاراکت وجود داشت. در بین بیماران مبتلا به دکولمان رتین، در ۲۸.۷ درصد سابقه ای از تروما وجود داشت. تفاوت آماری معنی داری بین دو جنس از نظر میوپی، دیابت و تروما (p<۰.۰۵)، وجود داشت.
استنتاج: نتایج مطالعه نشان داد که وجود عواملی چون دیابت، سن بیماران، جنس مذکر، وجود میوپی و وجود سابقه جراحی کاتاراکت در سابقه بیماران از فراوانی بالایی برخوردار بود. بنابراین انجام بررسی های تکمیلی و مداخله در زمان لازم در کاهش میزان جداشدگی شبکیه در این بیماران می تواند کمک کننده باشد.
سید محمود عابدینی، سحر منتظری، جواد خلعتبری،
دوره ۲۲، شماره ۹۴ - ( آبان ۱۳۹۱ )
چکیده
سابقه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس (Multiple Sclerosis) یک بیماری وابسته به سیستم ایمنی با علل ناشناخته است و یکی از مهمترین بیماریهای ناتوان کننده نورولوژیک در بالغین خصوصاً جوانان است که بخش میلین سیستم اعصاب مرکزی (CNS) در آن تخریب میشوند. هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه سبکهای مقابله با استرس در افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس و افراد سالم شرق مازندران میباشد.
مواد و روشها: در این پژوهش که به روش مورد- شاهدی انجام شد. دوگروه در دامنه سنی ۲۰تا۴۰ سال، شامل ۱۹۱ بیمار مبتلا به MS و ۱۹۱ فرد سالم از همراهان بیمار از شرق مازندران که از نظر سن، جنس، وضعیت تأهل و سطح تحصیلات با یکدیگر همسان بودند انتخاب شدند. پرسشنامههای مشخصات دموگرافیک و سبکهای مقابله با استرس اندلر و پارکر به عنوان ابزارکارمورد استفاده قرار گرفتند. دادهها با استفاده از آزمون آماری تی مستقل مورد تجزیه تحلیل قرارگرفتند.
یافتهها: میانگین سبک مقابلهای مسئله مدار در بیماران ۸۶/۱۶ و در افراد سالم ۶۰/۱۵ (۰۵/۰ > p) میانگین سبک مقابلهای هیجان مدار در بیماران ۳۹/۳۲ در افراد سالم ۱۵/۳۳ (۰۵/۰ < p) و در نهایت میانگین سبک مقابلهای اجتنابی در بیماران ۰۵/۵۴ و در افراد سالم ۶۳/۳۲ بود (۰۱/۰ > p).
استنتاج: نتایج پژوهش حاضر نشان داد بیماران MS دراستفاده ازسبکهای مقابلهای مسئله مدار و هیجان مدار در مقایسه با افراد سالم تفاوت معنیداری نداشته و بیشتراز سبک مقابلهای اجتنابی استفاده میکنند.
محمدرضا حق شناس، عطیه عسگری، فرهنگ بابامحمودی، محمدصادق رضائی، احمد تبریزی، شهربانو نان دوست،
دوره ۲۲، شماره ۹۶ - ( دی ۱۳۹۱ )
چکیده
سابقه و هدف: بیماری آنفلوانزا یک عفونت حاد تنفسی است که سالیانه ۵ تا ۱۵ درصد از جمعیت را آلوده میکند. ویروس آنفلوانزا نوع A دارای ساب تایپهای متعددی است که نوع A/H۱N۱ آن اولین بار در سال ۲۰۰۹ گزارش شده و ایجاد بیماری شدیدتری نسبت به سایر تایپها می کند. لذا این مطالعه با هدف تعیین فراوانی ویروس آنفلوانزای A/H۱N۱ در نمونههای بیماران مراجعه کننده به مراکز درمانی در شهرهای مختلف استان مازندران طی سالهای ۱۳۹۰-۱۳۸۸ انجام شده است.
مواد و روشها: این مطالعه، یک مطالعه توصیفی- مقطعی بوده و جامعه مورد مطالعه شامل بیماران با علایم آنفلوانزا مراجعه کننده به مراکز درمانی استان مازندران طی سالهای ۱۳۹۰-۱۳۸۸ بوده که با استفاده از تست Real Time PCR مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: از مجموع ۱۳۶۳ بیمار با علایم آنفلوانزا، ۵۷۲ نفر (۹۷/۴۱ درصد) مرد و ۷۹۱ نفر (۰۳/۵۸ درصد) زن بودهاند که بیشترین بیماران در گروه سنی ۳۰-۲۱ سال (۲۵ درصد) قرار داشتند. کل نمونههایی دارای علایم آنفلوانزا، ۲۰۵ مورد (۰۴/۱۵ درصد) آنفلوانزای A/H۱N۱ داشتند که ۹۴ نفر (۸۵/۴۵ درصد) از بیماران مرد و ۱۱۱ نفر (۱۵/۵۴ درصد) از بیماران زن بوده اند که ۵ نفر (۴۴/۲ درصد) جان خودشان را از دست دادند.
استنتاج: ویروسهای آنفلوانزای نوع A ویروسی ناپایداری هستند که هر ساله تایپهای جدیدی از این نوع پدید میآید که خصوصیات متفاوتی را دارا میباشند در نتیجه برای ایجاد ایمنی بر علیه تایپهای جدید بایستی از واکسنهای جدید و همچنین از داروهای مناسب استفاده نمود.
پرند پورقانع، محمدعلی حسینی ، فرحناز محمدی، فضل الله احمدی، رسول تبری،
دوره ۲۳، شماره ۱۰۶ - ( آبان ۱۳۹۲ )
چکیده
سابقه و هدف: توانبخشی قلبی یک راهکار مؤثر جهت کاهش عوارض ناشی از عمل جراحی پیوند عروق کرونر قلب میباشد. هدف از تحقیق حاضر، آگاهی از درک عمیق بیماران بعد از عمل جراحی پیوند عروق کرونر قلب از برنامه توانبخشی قلبی جهت شناخت دقیقتر این برنامهها، تقویت موارد مثبت و حذف، یا کاهش موارد منفی، به منظور اثربخشی هر چه بیشتر این برنامه بود.
مواد و روشها: این مطالعه، یک تحقیق آنالیز محتوای کیفی قراردادی بود. نمونههای تحقیق، ۱۹ بیماری بودند که بعد از عمل جراحی باز عروق کرونر قلب، در برنامههای مرکز توانبخشی قلبی استان گیلان شرکت نموده بودند. روش انتخاب نمونهها، نمونهگیری مبتنی بر هدف و روش جمعآوری اطلاعات، مصاحبههای نیمه ساختارمند بود. فرایند تحلیل دادهها با توجه به مراحل پیشنهادی Graneheim و Lundman انجام شد. صحت علمی و استحکام دادهها، بررسی شد و موازین اخلاقی تحقیق، رعایت گردید.
یافتهها: نتایج آنالیز دادهها، به صورت چهار طبقه اصلی و یازده زیر طبقه، تعیین و بر اساس ماهیت، به صورت مفهومی و انتزاعی نامگذاری گردید. طبقات شامل «تنش تشخیص بیماری» با زیر طبقات ترس از عمل جراحی و مرگ، تشویش ناتوانی بعد از عمل و هزینه بالای درمان؛ «در جستجوی تطابق» با زیر طبقات حمایت خانواده، تمایل به توانمندی و باورهای مذهبی- اعتقادی؛ «باز تنظیم زندگی» با زیر طبقات ارتقای شایستگی فیزیکی، امید به زندگی و بازگشت به اجتماع و «عوامل مؤثر بر شرکت در توانبخشی قلبی» با زیر طبقات موانع شرکت در توانبخشی قلبی و تسهیل گرهای شرکت در توانبخشی قلبی بود.
استنتاج: بر اساس درک بیماران که بیانگر ارتقای شایستگی فیزیکی، امید به زندگی و بازگشت به اجتماع بود، اهمیت این برنامه و فراهم آوردن شرایط مطلوب جهت تسهیل شرکت بیماران، محرز میگردد.
شهربانو ناندوست کناری، محمد رضا حق شناس، محسن میرزایی، محمدصادق رضائی، احمد تبریزی،
دوره ۲۴، شماره ۱۱۹ - ( آذر ۱۳۹۳ )
چکیده
ایجاد A سابقه و هدف: بیماری آنفلوآنزا یک عفونت حاد تنفسی است که غالبا توسط ویروس های آنفلوانز ای نوع
می شود. این ویروس در سرتاسر دنیا پراکنده بوده و هر ساله همه گیری های با شدت متفاوت ایجاد م ی کند . ای ن مطالعه با
در نمونه های بیماران مراجعه کننده به مراکز بهداشت ی و درما نی استان A هدف تعیین فراوانی ویروس آنفلوآنزای تایپ
۱۳۸۸ انجام شده است. - مازندران طی سال های ۱۳۹۲
مواد و رو شها: این مطالعه ی ک مطالعه توص یفی- مقطع ی بوده و جامعه مورد مطالعه شامل ب یماران با علائم
۱۳۸۸ بوده است . در ای ن مطالعه از ۲۷۸۱ - آنفلوآنزا مراجعه کننده به مراکز درمانی استان مازندران ط ی سال ها ی ۱۳۹۲
نمونه گیری انجام شد. در این بررسی با A بیمار با علائم آنفلوآنزا جهت تشخ یص ویروس آنفلوآنزای تایپ
انجام شد و با استفاده از کیت های RNA استخراج Viral RNA/DNA Kits PureLink TM استفاده از
و با استفاده از پروتکل خاص و پر ایمرها و پروب SuperScript III Platinum, Quantitive Real Time PCR System
انجام شد. A تشخیص ویروس آنفلوآنزای نوع Real Time PCR اختصاصی و انجام تست
۱۸ درصد) از این افراد از نظر / ۴۴ درصد مرد بودند. ۵۱۶ نفر ( ۵۵ / ۵۵ درصد زن و ۵۲ / یافته ها: از مجموع ۲۷۸۱ نمونه، ۴۸
۴۵ درصد)). در این بررسی بیش ترین نمونه ها / ۵۴ درصد) و ۲۳۵ نفر مرد ( ۵۴ / مثبت بودند ( ۲۸۱ نفر زن ( ۴۶ A آنفلوآنزای تایپ
۲۱- مربوط به گروه سنی ۳۰ A ۲۴ درصد بوده است. بیش ترین موارد مثبت آنفلوانزای نوع / ۲۱ سال با ۵۶ - مربوط به گروه سنی ۳۰
۳۱ درصد بوده است. / مربوط به سال ۱۳۹۰ با ۶۱ A ۲۴ درصد بود. در این بررسی بیش ترین موارد مثبت آنفلوانزای نوع / سال با ۱۶
ویروس های ناپایدار بوده که امکان تغییرات ژنتیکی در ساختمان آن ها وجود A استنتاج: ویروس های آنفلوآنزای تایپ
دارد و هر ساله تایپ های جدیدی از آن پدی د م ی آی د که خصوص یات متفاوت ی را از لحاظ شدت ب یمار ی دارا م ی باشند .
تشخیص به موقع و شناسائی احتمالی تایپ های جدید می تواند درطراحی و ساخت واکسن مناسب کمک نماید. لذا برای ایجاد
می توان از واکسن و برای درمان آن از داروهای مناسب استفاده نمود. A ایمنی علیه ویروس های آنفلوآنزای تایپ
مهدیه نصیری، سید حمزه حسینی، سید یعقوب سخایی، نسیم تبریزی، جمشید یزدانی چراتی، محمود عابدینی،
دوره ۲۶، شماره ۱۴۰ - ( شهریور ۱۳۹۵ )
چکیده
سابقه و هدف: ماهیت پیشرونده و ناتوانکننده مولتیپل اسکلروزیس (MS) که ابعاد مختلف زندگی را تحت تأثیر قرار میدهد، باعث میشود تا این بیماری علاوه بر عوارض جسمی، اختلالات روانی متعددی نیز به همراه داشته باشد. مطالعات همراهی سطوح بالای استرس و انواع اختلالات روانشناختی را با این بیماری نشان دادهاند. هدف از این مطالعه بررسی شیوع اختلالات روانپزشکی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس در مازندران بوده است.
مواد و روشها: در مطالعه توصیفی– مقطعی حاضر در سال ۱۳۹۴، ۱۱۳ نفر از بیماران عضو انجمن MS مازندران علاوه بر پر کردن پرسش نامه اطلاعات فردی، تحت مصاحبه تشخیصی برای اختلالات محور یک (SCID-l) قرار گرفتند. شیوع اختلالات روانی با استفاده از نرمافزار۲۲ SPSS و آزمون آماری مجذور کای مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: ۸/۷۰ درصد افراد مورد مطالعه زن بودند. میانگین سنی افراد ۹۵/۹ ± ۴۶/۳۵ سال و میانگین مدت ابتلا به MS،۱۷/۵ ± ۳۱/۵ سال بود. ۲/۳۷ درصد افراد دارای نوعی اختلال افسردگی، ۵/۱۱ درصد نوعی اختلال اضطرابی و ۸/۸ درصد دارای اختلال عملکرد جنسی بودند. به طور کلی ۹/۴۶ درصد افراد دارای حداقل یک اختلال روانپزشکی بودند.
استنتاج: همآیندی اختلالات روانپزشکی به طور آشکاری در بیماری MS شایع است به ویژه شیوع اختلالات افسردگی در افراد مبتلا به MS در مقایسه با جمعیت عمومی بالاتر است. با توجه به تأثیر منفی اختلالات روانی بر سیر بیماری MS و کنترل آن، لازم است مداخلات روانپزشکی برای این بیماران به طور جدی در نظر گرفته شود.
نرگس کریمی، نسیم تبریزی، مائده موسوی، جمشید یزدانی چراتی،
دوره ۲۶، شماره ۱۴۶ - ( اسفند ۱۳۹۵ )
چکیده
سابقه و هدف: شایعترین نوروپاتی ناشی از تحت فشار قرار گرفتن موضعی عصب، سندرم تونل کارپ میباشد. هدف این مطالعه بررسی میزان شیوع سندرم تونل کارپ و فاکتورهای خطر مرتبط با آن میباشد.
مواد و روشها: این مطالعه مقطعی توصیفی بر روی بیماران مراجعهکننده به کلینیک مغز و اعصاب در شهر ساری در سالهای ۹۵- ۹۳ انجام شد. بیمارانی که علائم بالینی سندم تونل کارپ را داشتند و با نوار عصب و عضله مورد تائید قرار میگرفتند، وارد مطالعه میشدند. پس از تشخیص سندرم تونل کارپ، اطلاعات دموگرافیک و فاکتورهای خطر زمینهای جمعآوری میشد. سپس اطلاعات با استفاده از نرمافزار SPSS۲۰ مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار میگرفت.
یافتهها: شیوع سندرم تونل کارپ در کل بیماران مراجعهکننده در مدت یکسال و نیم، ۸۲/۱ درصد بوده است. از نظر توزیع شغلی در زنان، ۱۴/۶۶ درصد خانه دار بودند و در مردان شایعترین شغل، کشاورزی (۵۴/۵۴ درصد) بوده است. از نظر فاکتورهای خطر سندرم تونل کارپ، ۶/۱۱ درصد دیابت ملیتوس، ۷/۸ درصد هیپوتیروئیدی، ۱۷/۲ درصد شکستگی قدیمی مچ دست و ۴۴/۱ درصد روماتیسم مفصلی را ذکر می کردند. ۳۷/۷۵ درصد بیماران سندرم تونل کارپ ایدیوپاتیک داشتند.
استنتاج: این مطالعه نشان داده است که بیشتر بیماران، سندرم تونل کارپ ایدیوپاتیک داشتند و از مهمترین فاکتورهای خطر زمینهای همراه با سندرم تونل کارپ، دیابت ملیتوس، هیپوتیروئیدی، شکستگی قبلی مچ دست و روماتیسم مفصلی بوده است.
داود نصیری، علیرضا خلعتبری، سید حمید حسینی، حامد جعفرپور، زهرا کاشی،
دوره ۲۷، شماره ۱۵۰ - ( تیر ۱۳۹۶ )
چکیده
سابقه و هدف: دیابت یکی از شایعترین بیماریهای متابولیک است که از مهمترین عوارض آن، نوروپاتی میباشد. از سوی دیگر، اصلاح عادات غذایی به عنوان یکی از موثرترین و اقتصادیترین راههای پیشگیری از عوارض دیابت مطرح میباشد. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین الگوی غذایی با نوروپاتی دیابتی انجام شد.
مواد و روشها: مطالعه مشاهدهای حاضر با طراحی مقطعی بر روی ۱۷۶ نفر از بیماران دیابتی دارای نوروپاتی مراجعهکننده به درمانگاه دیابت بیمارستان امام (ره) ساری به روش نمونهگیری در دسترس در سال ۱۳۹۵ انجام شد. ابزار جمعآوری اطلاعات شامل پرسشنامه الگوی غذایی، چک لیست عوارض نوروپاتی و سوالات مشخصات جمعیت شناختی بیماران بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمونهای کایدو، کروسکال والیس، منویتنی، ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون خطی در سطح معنیداری ۰۵/۰ توسط نرم افزار SPSS,۱۸ صورت گرفت.
یافتهها: نتایج مطالعه نشان داد به ترتیب ۷۸ نفر (۳/۴۴ درصد) و ۹۸ نفر (۷/۵۵ درصد) از بیماران دارای الگوی غذایی نامطلوب و تاحدودی مطلوب بودند. در خصوص عوارض نوروپاتی حسی، بیش ترین و کم ترین فراوانی مربوط به گزگز شدن اندام ها (۳/۹۳ درصد) و آتروفی بافت نرم پا (۴/۷ درصد) و در نوروپاتی اتونوم، اختلالات گوارشی (۴/۵۷ درصد) و سابقه سنکوب (۸ درصد) بود. بین الگوی غذایی با تعدد عوارض نوروپاتی همبستگی منفی آماری وجود داشت (۲۱/۰-=r و ۰۳/۰=P).
استنتاج: طبق نتایج، عادات غذایی بیماران نیاز به اصلاح داشته و برخی از عوارض حسی و اتونوم در سطوح بالایی مشاهده شد. بنابراین هرگونه مداخله جهت پیشگیری از عوارض و پیشرفت آنها میبایست بر اصلاح الگوی غذایی، کاهش مطلوب قند خون و نیز اصلاح سبک زندگی متمرکز شود.
محمود موسی زاده، مرتضی بناکار، داریوش بهبهانی، مریم اکبری، محمد حسین دباغ منش، مینو محمدخانی، رضا تبریزی،
دوره ۲۷، شماره ۱۵۵ - ( آذر ۱۳۹۶ )
چکیده
سابقه و هدف: شواهد ضد و نقیضی منتشر شده است که نشان میدهد دیابت شیرین بارداری خطر بروز سقط خود به خودی را افزایش میدهد. با توجه به این موضوع، هدف مطالعهی مروری متاآنالیز حاضر بررسی ارتباط بین دیابت شیرین بارداری با سقط خودبهخودی بود.
مواد و روشها: مقالات مرتبط با استفاده از جستجو در پایگاه های اطلاعاتی ملی و بین المللی از بهمن ۱۳۷۸ تا اردیبهشت ۱۳۹۵ شناسایی شدند. مقالات واجد شرایط بعد از کنترل ارزیابی کیفیت وارد مطالعه متا آنالیز شدند. برای محاسبه هتروژنیسیته از آزمون کوکران تست (Q) و I۲ استفاده شد. از آنجایی که نتایج هتروژنیسیته بودند برا ی برآورد ارتباط بین دیابت شیرین بارداری با خطر ماکروزومی از مدل اثر تصادفی استفاده گردید. همه آنالیزها با استفاده از نرم افزار Stata انجام شد.
یافتهها: براساس نتایج ۲۶ مطالعه بررسی شده در ۲۲۸۰ زن باردار با دیابت شیرین بارداری، ۴۸۱ نفر دارای سقط جنین بودند در حالی که در ۲۴۱۴۵ زن باردار بدون دیابت شیرین بارداری، ۲۳۸۶ سقط جنین مشاهده شد. از آنجایی که بین مطالعات هتروژنیتی وجود داشت (۳۰,۶Q=، ۶۸,۳I-square=، ۰,۰۰۱>P-value). براساس یافتههای این مدل، نسبت شانس کلی سقط جنین در گروه زنان باردار با دیابت شیرین بارداری ۳ برابر بیشتر از گروه زنان باردار بدون دیابت شیرین بارداری بوده است (۸۲/۳، ۳۸/۲ با فاصله اطمینان ۹۵ درصد، ۰۱/۳:OR).
استنتاج: با کنترل و غربالگری مناسب زنان باردار از لحاظ دیابت شیرین بارداری شاید بتوان احتمال سقط خودبهخودی را کاهش داد.
طاهره شاکری، آسیه جوکار، مصطفی معلمی، حسن صیامیان، علیرضا خلعتبری،
دوره ۲۹، شماره ۱۷۷ - ( مهر ۱۳۹۸ )
چکیده
سابقه و هدف: تشریح علمی است که از اعضای انسان و چگونگی ترکیب آنها بحث میکند و دارای اهداف مختلفی از جمله معرفت به کمال صنع الهی و دست یافتن به علل امراض و درمان آنها میباشد. تشریح در دوران اسلامی وظایف الأعضاء (فیزیولوژی) را نیز شامل میشده است. هدف از این مطالعه نگرشی بر علم تشریح در متون مرجع طب ایرانی (دوران تمدن اسلامی) است.
مواد و روشها: این مطالعه یک پژوهش کیفی است که به روش تحلیل محتوا و با تمرکز بر کتب مرجع طب ایرانی انجام میپذیرد. این مطالعه در مراحل چندگانه (یافتن کلیدواژهها، جستجو در متون مرجع طب ایرانی- اسلامی، جستجو در کتب تاریخی و دایرهالمعارفهای اسلامی، جستجو در بانکهای الکترونیکی فارسی و لاتین، دستهبندی، مرتبسازی، مقایسه کردن) انجام شد.
یافتهها: علم تشریح مقدمه طبابت و جراحی بوده است و آثار کالبدشناسی اطبای مسلمان نیز مانند اروپاییان متأثر از کارهای جالینوس میباشد. پزشکان مسلمان بنا به شواهدی کالبد شکافی هم میکردهاند و در جراحی متبحر بوده و استادانی بنام در تشریح به جهان عرضه کردهاند.
استنتاج: اساس آناتومی جدید که به دست وزالیوس به این جایگاه رفیع رسیده، همان تشریح ایرانی- اسلامی بوده است که پس از تصحیح متون تشریحی جالینوس به اروپا راه یافت. با دیدگاه کل نگر طب پیشینیان ما، لزوم بررسی و پژوهشی بیشتر در این زمینه و تطبیق آن با علم نوین با توجه به ابعاد گستردۀ آن پیشنهاد میگردد.
نسیم تبریزی، نرگس کریمی،
دوره ۲۹، شماره ۱۷۹ - ( آذر ۱۳۹۸ )
چکیده
سابقه و هدف: مطالعاتی که تاکنون به بررسی بیماریهای نورولوژیک در ماه رمضان پرداخته اند، نتایج متفاوتی در زمینه موارد بستری، الگوی زمانی و فاکتورهای خطر موثر بر این بیماریها گزارش نمودهاند. این مطالعه به بررسی مقایسهای موارد بستری بیماریهای نورولوژیک در ماه رمضان و شوال پرداخته است.
مواد و روشها: این مطالعه مقطعی بر روی بیماران ۱۶ سال و بالاتر مراجعهکننده به اورژانس مرکز آموزشی درمانی بوعلی سینا ساری (مرکز ارجاعی بیماران نورولوژیک در استان مازندران) از یکم رمضان تا سی ام شوال سال ۱۴۳۶ قمری مطابق با ۱۳۹۴ خورشیدی انجام گرفت. اطلاعات دموگرافیک و یافتههای مربوط به بیماری در هر ماه از طریق بررسی پرونده و مصاحبه حضوری ثبت و آنالیز شد.
یافتهها: در این مطالعه تعداد افراد بستری با اختلالات نورولوژیک در ماه رمضان ۱۶۶نفر و شوال ۱۵۰ نفر بود.توزیع فراوانی موارد بستری در ماه رمضان و شوال تفاوت معنیداری نداشت (۶۸/۰=P). شایعترین بیماریها در ماه رمضان و شوال به ترتیب سکته مغزی ایسکمیک (۷/۳۶، ۴۰) درصد، تشنج (۱/۲۷، ۳/۲۳) درصد و سردرد (۱۲، ۷/۱۴) درصد بودند. تفاوت معنیداری از نظر جنسیت، سن، وضعیت تاهل، ساعت بروز، مراجعه و فاکتورهای خطر بیماریها بین بیماران بستری شده در ماه رمضان و شوال یافت نشد (۰۵/۰P>).
استنتاج: میزان بستری اکثر بیماریهای نورولوژیک در ماه رمضان نسبت به سایر ایام تفاوت معنیداری نداشت. ارائه توصیههای پزشکی مناسب میتواند در پیشگیری از ایجاد بیماریهای نورولوژیک در ماه رمضان نقش بسزایی داشته باشد.
آتنا شریفی رضوی، زینب هدایتی، نسیم تبریزی،
دوره ۳۰، شماره ۱۹۴ - ( اسفند ۱۳۹۹ )
چکیده
سابقه و هدف: استروک یا سکته مغزی ایسکمیک یکی از شایعترین بیماریهای نورولوژیک است که در بسیاری از موارد منجر به ناتوانی بیماران میشود. این مطالعه با هدف بررسی فاکتورهای موثر بر طول مدت بستری در بیماران مبتلا به استروک ایسکمیک تحت درمان ترومبولیتیک طراحی شد.
مواد و روشها: این مطالعه توصیفی-تحلیلی بهصورت گذشته نگر بر روی پروندههای بیماران بزرگسال پیدرپی مراجعهکننده با تشخیص استروک ایسکمیک که درسالهای۹۷-۱۳۹۵ در بخش مغز و اعصاب بیمارستان بوعلی سینا ساری تحت درمان ترومبولیتیک با آلتپلاز قرار گرفتهاند، طراحی شد. فاکتورهای مرتبط با طول مدت بستری مورد بررسی قرارگرفت.
یافتهها: پرونده ۱۷۳ بیمار بررسی شدند که ۹۵ بیمار (۹/۵۴ درصد) آنها مرد بودند. میانگین سنی بیماران ۳/۱۲±۵/۶۸ سال بود. در سیر بستری ۷/۱۹ درصد بیماران دچار پنومونی، ۸/۹ درصد دچار عفونت ادراری و ۱/۲ درصد به سایر عفونتها دچار شده بودند. عوارض هموراژیک ناشی از آلتپلاز در ۷/۱۲ درصد بیماران مشاهده شد. ۶/۵۲ درصد بیماران کمتر از ۷ روز و ۴۷/۴ درصد به مدت ۷ روز و بیشتر در بیمارستان بستری بودند. طول مدت بستری در بیمارستان با هایپرلیپیدمی (۰۰۵/۰=P)، شدت سکته مغزی (۰۲/۰=P)، درگیری عروق بزرگ (۰۰۱/۰P<)، عوارض هموراژیک (۰۰۴/۰=P) و ابتلا به عفونت بیمارستانی (۰۰۱/۰P<) رابطه معنیدار داشت.
استنتاج: هایپرلیپیدمی، فاکتورهای مرتبط با شدت سکته مغزی، عوارض ترومبولیز و عفونت های بیمارستانی بر طول مدت بستری بیماران استروک ایسکمیک دریافتکننده آلتپلاز موثر بوده و رویکرد مناسب با هدف پیشگیری و رفع این فاکتورها باید در اداره بیماران مدنظر قرار گیرد.
احمد علیخانی، مسعود معبودی، محمد خادملو، آزاده خلعتبری،
دوره ۳۱، شماره ۱۹۶ - ( اردیبهشت ۱۴۰۰ )
چکیده
سابقه و هدف: بیماری کروناویروس-٢٠١٩ (کووید-١٩)، بیماری عفونی سیستم تنفسی است که از طرف سازمان بهداشت جهانی، پاندمی اعلام گردید. این مطالعه، با هدف بررسی اثربخشی مدالیته های جدید درمانی در بیماران مبتلا به کووید-١٩، انجام پذیرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی– تحلیلی، گذشته نگر و کاربردی، بیماران بالای ١٧ سال مشکوک به پنومونی، بستری در بخش عفونی بیمارستان رازی قائمشهر، اسفند ٩٨ و فروردین ٩٩، وارد مطالعه شدند. گروه بیمار از موارد بستری که تحت درمان ترکیبی از دارو های بتااینترفرون، متیل پردنیزولون، ایمونوگلوبولین وریدی، ریباویرین، آربیدول، رمدسیویر، فاویپیراویر به علاوه کلترا و هیدروکسی-کلروکین بودند، انتخاب شدند.گروه کنترل، بیمارانی بودند که تنها کلترا و هیدروکسی-کلروکین دریافت نمودند. این مطالعه اثربخشی دارو ها را مورد بررسی قرار داده است. داده ها توسط نرمافزار SPSS نسخه ١٨ تفسیر شدند و سطح معنیداری در کل مطالعه، ٠٥/٠ p< در نظر گرفته شد.
یافتهها: در بررسی ٢١٧ بیمار مشکوک به کووید-١٩ در گروه بیماران، دامنه سنی ٨٨-١٧ سال، میانگین و انحراف معیار ٦٤/١٦±٢٣/٥٤ بوده است و گروه کنترل، دامنه سنی ٨٠-١٩ سال، میانگین و انحراف معیار ٢٣/١٦ ± ٨/٥٣ داشتند. مطالعه حاضر نشان داد، نیاز به بستری در بخش مراقبت های ویژه و نیاز به ونتیلاسیون مکانیکی در دو گروه با ٠٥/٠ p<، اختلاف معناداری دارد. در مقایسه دو گروه از نظر مرگ، اختلاف معنیداری دیده نشد (٠٥/٠ < p).
استنتاج: استفاده از درمانهای دارویی ضد التهابی و ضد ویروسی برای بیماران بستری در بیمارستان، تا زمانی که داروی اختصاصی بیماری شناسایی شود و واکسیناسیون وسیع صورت گیرد، منطقی به نظر میرسد.
مصطفی ایزانلو، علیرضا خلعتبری، امین علی آبادی، سیما داودی، امیر رئوفی، فائزه مدانلو، داود نصیری،
دوره ۳۲، شماره ۲۰۸ - ( اردیبهشت ۱۴۰۱ )
چکیده
سابقه و هدف: یکی از شایعترین عوارض حاصل از دیابت، اختلال و نقص در ترمیم زخمهای بیماران دیابتی است. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر سینرژیستی اکسیژن با فشار بالا (HBO) و پرده آمنیون انسانی سلولزدایی شده (dHAM) در ترمیم زخم تمام ضخامت دیابتی در موش صحرایی انجام شد.
مواد و روشها: در مطالعه تجربی حاضر ۶۰ سر موش صحرایی دیابتی نر به صورت تصادفی به ۴ گروه ۱۵ عددی تقسیم شدند که شامل زخم بدون درمان (Diabetic)، زخم تیمار شده با HBO، زخم تیمار شده با dHAM و زخم تیمار شده با HBO+ dHAM بودند. نمونهگیری از گروههای مورد مطالعه در روزهای ۷، ۱۴ و ۲۱ پس از ایجاد زخم انجام شد. ارزیابیها شامل درصد بسته شدن زخم، تراکم کلاژن، حجم بافت، تعداد سلولها و ارزیابی بیان ژن موثر در ترمیم و رگ زایی (TGF-β و VEGF) و ژنهای التهابی (TNF-α و IL-۱β) و مشخصه بیومکانیکی بافت زخم بود.
یافتهها: استفاده ترکیبی از HBO و dHAM سبب افزایش معنیدار در سرعت بسته شدن زخم، حجم اپیدرم و درم جدید، تراکم سلولهای فیبروبلاست و رگ خونی، تراکم کلاژن، ژنهای ترمیمی و رگزایی و نیز خصوصیات بیومکانیکی نسبت به گروه Diabetic بود (۰/۰۵>P). هم چنین بیان ژنهای التهابی و نیز تراکم نوتروفیلها در تمامی گروههای درمانی، به خصوص گروه ترکیبی نسبت به گروه Diabetic بهصورت معنیدار کاهش یافته بود (۰/۰۵>P).
استنتاج: ترکیب HBO و dHAM در مقایسه با استفاده جداگانه از هر کدام، تأثیر بیشتری در روند بهبودی زخمهای دیابتی داشته است.
نوشین موسی زاده، علیرضا خلعتبری، داود نصیری،
دوره ۳۳، شماره ۲۲۲ - ( تیر ۱۴۰۲ )
چکیده
سابقه و هدف: علوم تشریح برای دانشجویان پزشکی به جهت ارزش آن در پاراکلینیک و طبابت اهمیت خاصی دارد. ارائه این دروس و استفاده از روشهای ساده و در عین حال در دسترس آموزشی از دیرباز مورد توجه مدرسان این رشته بوده است. لذا مطالعه حاضر با هدف مقایسه آموزش درس جنینشناسی به روش ترکیبی و سنتی بر میزان یادگیری، یادداری و رضایتمندی دانشجویان پردیس پزشکی آمل انجام شد.
مواد و روشها: در مطالعه ترکیبی حاضر، تعداد ۵۰ دانشجوی پزشکی در دو گروه فیلم آموزشی و شاهد بهصورت تصادفی تقسیم شدند. ارزشیابی از دانشجویان در دو سطح کمی و کیفی انجام شد. در سطح کمی، نمرات آزمونهای میانترم و پایانترم ملاحظه شدند و همچنین با استفاده از چک لیست استاندارد به بررسی متغیرهای رضایتمندی و ... پرداخته شد. در سطح کیفی اطلاعات مربوط به دیدگاه دانشجویان از فیلمهای آموزشی با انجام مصاحبه با ۲۰ دانشجو جمعآوری و نتایج به روش تحلیل محتوای کیفی آنالیز گردید.
یافتهها: یافتههای بخش کمی نشان داد که وضعیت نمرات گروه فیلم در مقایسه با گروه شاهد بهطور معناداری در میانترم و پایانترم بهتر بود (۰/۰۵P<). همچنین نتایج حاصل از چک لیست حاکی از آن بود که در گروه فیلم در هر سوال، نمرات بالاتر از میانگین بوده و ارزیابی دانشجویان بهصورت کلی از این روش بالا بود. در بخش کیفی مطالعه، طبقه اصلی استخراج شده یادگیری اثربخش بود که شامل سه زیر طبقه ارتقاء یادگیری، افزایش انگیزه و تواناییهای شناختی بودند.
استنتاج: با توجه به این که روش فیلمهای آموزشی خللی در روند آموزش ایجاد نمیکند و میتواند عامل تاثیرگذار در یادگیری دروس تجسمی مانند جنینشناسی باشد، بهنظر میرسد پیشنهاد این روش در کلاسهای درس به دانشجویان کمککننده و مفید باشد.