جستجو در مقالات منتشر شده


۴۴ نتیجه برای دانش

مرتضی جوادی ، سیدعبداله مدنی ، احمد دانشی ، محمد محسنی ،
دوره ۱۰، شماره ۲۸ - ( مهر ۱۳۷۹ )
چکیده

کندروسارکوم سر و گردن از تومورهای بسیار نادر است که در این مقاله یک مورد آن که به بخش گوش و حلق و بینی بیمارستان رسول اکرم (ص) معرفی شده گزارش شده است. تومور به صورت وسیع نواحی سپتوم بینی، سینوس های اتمویید خلفی، اسفنویید، و اینتراکرنیال را درگیر کرده و درمان آن را با مشکل مواجه ساخته بود. تاخیر در مراجعه و یا تشخیص باعث وسیع تر شدن تومور می شود. مهمترین علامت آن انسداد بینی و خونریزی، و درمان انتخابی آن رزکسیون کامل جراحی می باشد.

مرتضی جوادی ، احمد دانشی ، سیدبهزاد پوستی ، شباهنگ محمدی ،
دوره ۱۲، شماره ۳۶ - ( مهر ۱۳۸۱ )
چکیده

موکورمایکوز مهلک‌ترین بیماری قارچی سیستمیک است که در زمینه بیماری دیابت یا نقص ایمنی بروز می‌کند و در صورت عدم تشخیص و درمان به موقع مرگ ‌و میر بسیار بالایی دارد. درمان این بیماری برطرف کردن بیماری زمینه ای، درمان دارویی با آمفوتریسینB ، و دبریدمان جراحی است که هرچه مداخله جراحی سریع تر انجام شود بهبودی واضح در پیش آگهی خواهیم داشت.

زهره شاه حسینی ، غلام رضا امین ، محمدحسین صالحی سورمقی ، ماه منیر دانش ، کبرا عابدیان ،
دوره ۱۵، شماره ۵۰ - ( بهمن ۱۳۸۴ )
چکیده

سابقه و هدف: قاعدگی دردناک یا دیسمنوره یکی از بیماریهای شایع زنان و علت اصلی مراجعه به کلینیک های زنان است که سبب اتلاف وقت و مشکلات متعدد برای دختران و زنان می شود. این مطالعه تاثیر قطره ویتاگنوس و مقایسه آن با دارونما را در درمان دیسمنوره اولیه بررسی می کند.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی دوسوکور، ۶۰ دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی مازندران، مبتلا به قاعده گی دردناک اولیه، به طور تصادفی در دو گروه ۳۰ نفره دارو و دارونما قرار گرفتند. به هر گروه روزانه ۴۰ قطره ویتاگنوس و یا دارونما به مدت ۳ ماه داده شد. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده استفاده شد و در پایان ماه اول، دوم و سوم پس از درمان شدت درد و علائم همراه ثبت گردید.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که شدت درد در گروه تجربی به میزان ۷۰ درصد کاهش یافت.
استنتاج: قطره ویتاگنوس می تواند به عنوان یک داروی موثر با کم ترین عوارض جانبی برای درمان دیسمنوره اولیه مورد استفاده قرار گیرد.

مهدی رسولی ، اسداله محسنی کیاسری ، وحید مخبری ، بابک باقری ، نزهت السادات دانش پور ، رامین شریعتی ، ساره حیدری ، داوود کاظمی صالح ، حسین ایزدی ، خدیجه حق شناس ، شهین عرب ،
دوره ۱۵، شماره ۵۰ - ( بهمن ۱۳۸۴ )
چکیده

سابقه و هدف: بیماری شریان کرونر (CHD) یک اختلال چند عاملی است. جنس مذکر، افزایش سن، فشار خون بالا، دیابت قندی، مصرف دخانیات و اختلال چربی خون، عوامل خطرساز کلاسیک و مستقل CHD می باشند. رابطه CHD با عوامل خطرساز آن تا حدودی وابسته به نژاد و منطقه جغرافیایی است، از این رو بررسی عوامل خطر CHD در جمعیت های مناطق مختلف ایران ضروری است. در این مطالعه نقش و رابطه عوامل خطرساز کلاسیک با شدت بیماری کرونر قلب بررسی می گردد. علاوه بر آن، خطر نسبی و مطلق CHD از روی هفت عامل خطر ساز اصلی با استفاده از نقاط فرامینگهام محاسبه می گردد.
مواد و روشها: این تحقیق یک مطالعه مقطعی است که در آن هفت عامل خطرساز اصلی CHD در ۲۶۰ نمونه (زن و مرد) در سنین ۴۰ تا ۷۰ سالگی که در بیمارستان دانشگاه مورد آنژیوگرافی قرار گرفته اند، مورد مطالعه قرار می گیرد. پارامترهای دموگرافی توسط پرسشنامه جمع آوری و داده های بیوشیمیایی بر روی سرم ناشتا سنجش شده اند. کلسترول توسط روش آنزیمی CHOD-PAP، تری گلیسرید توسط GPO-PAP و HDLc توسط متد رسوبی PTA-MgCl۲ و LDLc از معادله فریدوالد محاسبه گردید. افرادی که دارای انسداد بیش از ۷۰ درصد در حداقل یکی از شعب کرونر بودند، به عنوان مورد و افرادی که دارای هیچگونه انسداد نبودند (کمتر از ۱۰ درصد) و از نظر سن و جنس با گروه نمونه منطبق بودند، به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. شدت انسداد کرونر بر اساس تعداد رگ و میزان ضایعه در چهار گروه طبیعی، خفیف، متوسط و شدید درجه بندی گردید. برای بررسی ارتباط متغیرهای پیوسته با CHD و با یکدیگر از آزمون بستگی پیرسون و برای محاسبه شانس بیماری کرونر یا نسبت شانس (odds ratios) از رگرسیون لوژیستیک استفاده گردید.
یافته ها: از نظر متغیر های سن (P?۰,۰۰۰)، جنس (P?۰.۰۰۰)، عدمفعالیت فیزیکی(P @ ۰.۰۶) فشارخونبالا (P @ ۰.۰۶)، مصرف سیگار (P?۰.۰۰۳)، دیابت (P?۰.۰۰۰) و اختلال چربی خون بین دو گروه مورد و شاهد اختلاف معنی دار وجود داشت. تواتر وقوع افزایش تریگلیسیرید، افزایش کلسترول و افزایش بتالیپوپروتئین خون (افزایش (LDLc در بیماران کرونر بیش از گروه شاهد می باشد. نتایج آنالیز رگرسیون لوژیستیک نشان می دهد که بیماری کرونر با سن (r=۰.۲۸)، جنس مذکر (r=۰.۲۸) و دیابت (r=۰.۳۰) دارای بیشترین ارتباط می باشد. به علاوه، نسبت های شانس برای متغیرهای جنس مذکر برابر (P?۰.۰۰۰) ۳.۵، مصرف سیگار ۳.۸ (P?۰.۰۲)، عدم فعالیت فیزیکی ۱.۲ (P?۰.۰۶)، و دیابت ۵.۱ (P?۰.۰۰۰) بود. از نظر متغیرهای شاخص توده بدنی (BMI)، سطح تحصیلات، متوسط فشار خون سیستولی و دیاستولی، سابقه فامیلی (دیابت، اختلال چربی خون، فشار خون بالا، کم کاری تیروئید و بیماری کرونر زودرس) و سابقه پیشین اختلال چربی خون، فشار خون بالا، کم کاری تیروئید و بیماری کرونر بین دو گروه اختلاف معنی داری وجود نداشت. ولی سابقه پیشین دیابت و مصرف داروهای پایین آورنده چربی خون (استاتین ها) و ضد فشار خون به طور معنی دار در گروه بیمار بیشتر از گروه کنترل بود. نتایج این مطالعه همچنین نشان داد که نمره های فرامینگهام ۸.۷±۴.۴) در مقابل (P?۰.۰۰۰, ۵.۷±۴.۸ و خطر نسبی ۲.۵±۱.۳) در مقابل (P?۰.۰۰۰, ۱.۶±۰.۷ و مطلق ۱۴.۸±۸.۶) در مقابل (P?۰.۰۰۰, ۸.۰±۶.۷ برای CHD در بیماران کرونر بیش از افراد شاهد است. به علاوه بین نمره های فرامینگهام و خطر نسبی و مطلق برای CHD و شدت انسداد یک رابطه ممتد و رتبه ای وجود دارد.
استنتاج: داده های این تحقیق نشان می دهد که بین شدت بیماری کرونر قلب و متغیرهای اصلی قلبی - عروقی، نمره های فرامینگهام و خطر نسبی و مطلق CHD یک رابطه پیوسته و رتبه ای وجود دارد.

شهریار سمنانی ، سیما بشارت ، نفیسه عبدالهی ، عباس علی کشت کار ، احمد دانش ، محمد سخاوی ،
دوره ۱۵، شماره ۵۰ - ( بهمن ۱۳۸۴ )
چکیده

سابقه و هدف: سرطان مری سومین سرطان شایع گوارش و ششمین علت مرگ ناشی از سرطان در جهان می باشد. بالا بودن میزان بروز این بیماری در بعضی از مناطق جهان احتمال ارتباط بین سرطان مری و عوامل ژنتیکی را مطرح کرده است. شمال ایران یکی از این مناطق می باشد و در تمام آمارهای گزارش شده از آن بروز سرطان مری در قوم ترکمن بالاتر بوده است. این مطالعه به منظور بررسی ارتباط بین قومیت ترکمن با بروز سرطان مری در استان گلستان طراحی شده است.
مواد و روشها: مطالعه توصیفی - مقطعی حاضر طی سالهای ۸۲-۱۳۸۰ در شرق استان گلستان انجام شد. تمامی افراد ترکمن که طی مدت زمان مذکور در درمانگاه تخصصی اترک گنبد (وابسته به مرکز تحقیقات گوارش و کبد تهران و دانشگاه علوم پزشکی گلستان) پروند داشته و سرطان مری در آنها به وسیله آندوسکوپی و نمونه برداری به اثبات رسیده بود، وارد مطالعه شدند. اطلاعات فردی بیماران، نوع بافت شناسی سرطان مری، محل تومور به همراه آدرس و تلفن بیماران استخراج شد. با تمامی افراد تماس تلفنی گرفته شده و از خود شخص یا نزدیکان وی (در صورت فوت فرد مبتلا)، طایفه بیمار پرسیده شد. با کمک یکی از جامعه شناسان ترکمن، طایفه افراد با توجه به اسامی و محل سکونت آنها مورد بررسی مجدد قرار گرفت. آنالیز داده ها بین طوایف مختلف از نظر عوامل دموگرافیک (فردی) و کلینیکوپاتولوژیکی توسط آزمون آماری کراسکال والیس برای متغیرهای پیوسته و کای دو برای متغیرهای رتبه ای با سطح معنی داری p-valu<۰,۰۵ انجام گرفت. میزان بروز بر مبنای تعداد بیماران و جمعیت هر طایفه تخمین زده شد.
یافته ها: در مجموع ۱۰۶ بیمار ترکمن با متوسط سنی ۶۴,۲۲±۱۲.۱۲ (±SD) سال شامل ۶۱ مرد و ۴۵ زن وارد مطالعه شدند. توزیع فراوانی هر کدام از طوایف مختلف قوم ترکمن به صورت زیر بود: آتابای ۲۹.۲ درصد موارد، گوگلان ۲۸.۳ درصد، جعفربای ۲۵.۵ درصد، سایر طوایف ۶.۶ درصد و نامشخص ۱۰.۴ درصد. میانگین سنی و نسبت جنسی افراد مبتلا در بین طوایف مختلف تفاوت آماری معنی داری نداشت (p-value>۰.۰۵). ناهمگونی در بین طوایف مختلف ترکمن از نظر بروز سرطان مری دیده شد، طایفه آتابای کمترین و گوگلان بالاترین میزان بروز سرطان مری را داشت.
استنتاج: از آن جایی که سرطان مری در جمعیت ترکمن بسیار شایع است و با توجه به بروز بالای آن در جمعیت گوگلان، باید توجه خاصی به برنامه های غربالگری سرطان مری در این طایفه مبذول داشت. با انجام مطالعات بیشتری بر پایه جمعیت، می توان عوامل خطر احتمالی را در گروه های مختلف ترکمن بهتر توضیح داد.

ماه منیر دانش ، زهره شاه حسینی ، کبری عابدیان کاسگری ،
دوره ۱۶، شماره ۵۵ - ( آذر ۱۳۸۵ )
چکیده

سابقه و هدف: با توجه به این که خونریزی های ناشی از طولانی شدن مرحله سوم زایمان، شایع ترین علت مرگ و میر زنان در کشورهای در حال توسعه می باشد، این مطالعه به منظور بررسی و مقایسه تاثیر تزریق حجم های مختلف نرمال سالین داخل ورید بندناف در مقایسه با گروه شاهد بر کوتاه شدن مرحله سوم زایمان در زنان مراجعه کننده به زایشگاه بیمارستان امام خمینی ساری انجام گرفته است.
مواد و روش ها: تحقیق به روش تجربی بر روی ۱۲۰ مورد زایمان طبیعی یک قلو انجام پذیرفت. نمونه ها براساس جدول اعداد تصادفی در سه گروه تزریق ۲۰cc نرمال سالین (۴۰ نفر)، تزریق ۳۰cc نرمال سالین (۴۰ نفر) و شاهد (۴۰ نفر) قرار گرفتند. در دو گروه مورد، تزریق نرمال سالین ۵ دقیقه پس از زایمان جنین، داخل ورید بندناف انجام شد و در گروه شاهد هیچ مداخله ای انجام نپذیرفت. جهت تفسیر یافته ها از آزمون آماری آنالیز واریانس، کای دو فیشر و آزمون t استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن است که روش تزریق ۲۰و۳۰ میلی لیتر نرمال سالین داخل ورید بندناف در مقایسه با گروه شاهد، طول مرحله سوم زایمان را کاهش می دهد. همچنین آزمون آنالیز واریانس یکطرفه نشان می دهد که بین میانگین طول مرحله سوم زایمان درگروه تزریق۳۰ میلی لیتر نرمال سالین باگروه ۲۰ میلی لیتر نرمال سالین تفاوتی وجودندارد. گرچه این زمان در گروه تزریق ۳۰ میلی لیتر نرمال سالین اندکی کوتاه تر از گروه تزریق ۲۰ میلی لیتر نرمال سالین می باشد.
استنتاج: تزریق حجم های مختلف نرمال سالین داخل ورید بند ناف برای کوتاه کردن مرحله سوم زایمان تفاوتی با یکدیگر نداشته ولیکن در مقایسه با گروه شاهد به کوتاه کردن مرحله سوم زایمان کمک می کند.

انسیه فولادی ، ماه منیر دانش ، فهیمه کشفی ، صغری خانی ، رضاعلی محمدپور تهمتن،
دوره ۱۶، شماره ۵۵ - ( آذر ۱۳۸۵ )
چکیده

سابقه و هدف : از جمله فاکتـورهای خطر بالقوه در ایجاد مشکلات زناشویی، اختلاف دیدگاه زوجین نسبت به نازایی است. مطالعات کاهش کلی در سازگاری زناشویی زوجین را در زمینه مشکل ناباروری نشان داده است. این مطالعه با هدف شناسایی دیدگاه زنان و مردان نازا نسبت به نازایی و سازگاری زناشویی در مراجعین به مرکز نازایی رویان تهران انجام شده است.
مواد و روش ها : در این مطالعه مقطعی از طریق نمونه گیری مستمر،۱۶۰ زوج نازا که جهت پیگیری، تشخیص و درمان نازایی به مرکز درمانی رویان تهران(۱۳۸۴) مراجعه کرده بودند، انتخاب شدند داده ها با پرسشنامه های دیدگاه اعتماد به نفس کوبر اسمیت و سازگاری زناشویی اسپانیر جمع آوری گردید.
یافته ها : نتایج نشان داد که مردان نیز همانند زنان، به داشتن فرزند علاقه زیادی داشته و آن را مهم ترین موضوع زندگی خود می دانند و نیز در پیگیری، تشخیص و درمان نازایی تلاش کرده و جهت صحبت با همسر خود در مورد بچه دار شدن تمایل زیادی دارند. هم چنین اختلاف معنی داری بین اعتماد به نفس و سازگاری زناشویی مردان و زنان وجود نداشت اما ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد بین دیدگاه زنان و مردان و سازگاری زناشویی آنان ارتباط معنی دار وجود دارد.
استنتاج : در نظر گرفتن علاقه زنان و مردان و میزان سعی و تلاش و تمایل آنها جهت صحبت با همسر در مورد فرزند دار شدن و اعتماد به نفس و سازگاری زناشویی آنها می تواند به عنوان بخشی از ارزیابی های روان شناختی توسط روان شناسان مورد استفاده قرار گیرد. افزایش علاقه و درگیری زوجین در درمان ناباروری می تواند باعث تغییرات مثبت در روابط آنان شده و سبب شود نازایی اثر منفی روی زوجین نداشته باشد.

رضا دانشمند ، ربابه مزینانی ، فربد فدایی ،
دوره ۱۷، شماره ۵۹ - ( مرداد ۱۳۸۶ )
چکیده

سابقه و هدف: پژوهش های متعدد نشان داده است که داروهای ضد روانپریشی جدید نشانه های شناختی اسکیزوفرنیا را بیش از داروهای ضد روانپریشی نسل اول تخفیف می دهند. از آنجا که تاکنون پژوهشی که این تاثیرات را در مردم ایران بررسی نماید، وجود نداشت. این پژوهش با هدف مقایسه تاثیر ریسپریدون و هالوپریدول ساخت ایران را بر کاهش نشانه های شناختی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا انجام شد.
مواد و روش ها: در یک کارآزمایی بالینی ۶۶ بیمار مبتلا به اسکیزوفرنیا، مطابق ملاک های DSM-IV-TR، که در مرکز روانپزشکی رازی تهران بستری شده بودند، مورد مطالعه قرار گرفتند. پس از دوره دو هفته ای قطع دارو بیماران به طور تصادفی در دو گروه تحت درمان با هالوپریدول و ریسپریدون قرار گرفتند و در طی دوره ۸ هفته ای درمان آزمون های پایه ای و هفتگی MMSE برای آنها انجام شد.
یافته ها: هر دو دارو باعث بهبود نشانه های شناختی این بیماران شد و سیر بهبود نیز در هر دو گروه از هفته دوم درمان شروع شده تفاوت معنی داری بین آنها وجود نداشت (P<۰,۰۵).
استنتاج: یافته های متعدد پژوهشگران غربی که برتری ریسپریدون را بر هالوپریدول در بهبود نشان های شناختی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا نشان می دهند، در این مطالعه تایید نشد بر اساس این پژوهش انتخاب بین ریسپریدون و هالوپریدول در درمان بیماران می تواند با توجه به معیارهایی دیگر نظیر نیمرخ عوارض جانبی آنها و ... صورت گیرد.

کبری عابدیان کاسگری ، زهره شاه حسینی ، ماه منیر دانش ،
دوره ۱۸، شماره ۶۵ - ( مرداد و شهریور ۱۳۸۷ )
چکیده

سابقه و هدف: سندرم پیش از قاعدگی (PMS) یکی از شایعترین اختلالات زنان قبل از دوران یائسگی است بنحوی که (۹۷-۸۵ درصد) خانمها از علایم جسمی، خلقی و رفتاری PMS با شدت و طبیعت متفاوت رنج می برند. این سندرم هم چنین دارای پیامدهای اقتصادی به دلیل غیبت کاری و کاهش کارایی نیز می باشد. در مورد درمان آن نیز راهکارهای مختلفی پیشنهاد شده است از جمله قرص های جلوگیری از بارداری، آگونیستهای GnRH، دانازول، استفاده از مکملهای ویتامینی، کلسیم و تعدیل رژیم غذایی که نظرات در زمینه نوع تغذیه متناقض می باشد که در این تحقیق، به تاثیر رعایت رژیم غذایی نشاسته ای سه ساعته بر سندرم پیش از قاعدگی، در دانش آموزان سال دوم و سوم دبیرستانهای دولتی و غیردولتی شهر ساری پرداخته شده است.
مواد و روش ها: جامعه پژوهش این تحقیق نیمه تجربی متشکل از ۴۷۸ دانش آموز دبیرستانی دختر مدارس دولتی و غیردولتی شهرستان ساری بودند، که با استفاده از جداول اعداد تصادفی از بین مدارس دولتی و غیردولتی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای دو قسمتی شامل مشخصات فردی، اطلاعات مربوط به سوابق سیکل قاعدگی، بیماریها و مصرف داروها و سوالاتی در زمینه علایم جسمی، رفتاری و خلقی مرتبط با سندرم پیش از قاعدگی بود. علایم سندرم پیش از قاعدگی در بدو ورود به مطالعه و در پایان ماه های اول تا سوم بعد از شروع درمان که مشتمل بر رژیم سرشار از نشاسته بوده است مورد سنجش قرار گرفت. اطلاعات به صورت خود گزارش دهی بود که با استفاده از آمارهای توصیفی و استنباطی آنالیز گردید.
یافته ها: میانگین سنی شرکت کنندگان ۱۶,۸۹±۱.۱۲ با محدوده سنی ۱۴ تا ۱۹ سال بود. میانگین طول سیکل قاعدگی ۲۸.۸۷±۲.۱ روز و طول مدت خونریزی بطور متوسط ۶.۳۲±۱.۸ روز بیان شد. جمع نمره علایم جسمی PMS، قبل از رعایت رژیم غذایی و در بدو مطالعه ۱۲.۸۵±۸.۰۱ و در پایان ماه های اول، دوم و سوم بعد از رعایت رژیم نشاسته ای سه ساعته به ترتیب ۱۱.۱۳±۶.۷۱, ۱۲.۴۷±۷.۱۱, ۷۹.۰۳±۷.۵۹ بود که اختلاف معنی دار بود (P=۰.۰۰۰). جمع نمره علایم خلقی و رفتاری سندرم پیش از قاعدگی، قبل از رعایت رژیم غذایی در بدو مطالعه ۱۵.۸±۱۰.۰۲ و در پایان ماه های اول، دوم و سوم بعد از رعایت رژیم نشاسته ای سه ساعته به ترتیب ۱۱.۴۶±۷.۰۹, ۱۳.۰۶±۸.۱۳, ۲.۶۱±۹.۳۴ بود که اختلاف معنی دار بود.
استنتاج: نتایج حاصل از این تحقیق، نشان می دهد که مصرف مواد نشاسته ای پیچیده می تواند عاملی در بهبود علایم سندرم پیش از قاعدگی باشد. لذا یک برنامه آموزشی مدون از جانب سیاستگزاران بهداشتی در مدارس در خصوص تاثیر این گونه رژیم ها بر روی علایم سندرم پیش از قاعدگی از مصرف بی مورد داروها در این دوره زمانی جلوگیری به عمل آورد و با این عمل در بهداشت و سلامت دختران جوان به عنوان مادران آینده گامی مفید و موثر برداشت.

سعید دانشمندی ، علی اکبر پورفتح اله ، محمد کاظمی عرب آبادی ، غلام حسین حسن شاهی راویز، محسن رضائیان ، مجید آسیابانهارضایی ،
دوره ۱۸، شماره ۶۶ - ( مهر و آبان ۱۳۸۷ )
چکیده

سابقه و هدف: در حالی که دیابت ملیتوس نوع ۲ شایعترین فرم در بین انواع دیابتهاست، اما علت اصلی ایجاد آن هنوز ناشناخته است. عوامل ژنتیکی و محیطی زیادی را در ایجاد دیابت دخیل می دانند. سایتوکاینها از جمله عوامل مربوط به سیستم ایمنی می باشند که اثر آنها بر ایجاد دیابت به اثبات رسیده است. میزان بیان سایتوکینها در افراد و جوامع مختلف، متفاوت می باشد. طی مطالعات قبلی ثابت شده است که پلیمرفیسمهای موجود در ناحیه ۸۷۴+ ژن اینترفرون - گاما و ۵۹۰- ژن اینترلوکین -۴ با میزان بیان این دو سایتوکین در ارتباط است. با توجه به این شواهد در این مطالعه به بررسی پلیمرفیسمهای موجود در این نواحی با بیماری دیابت تیپ ۲ پرداخته شد.
مواد و روش ها: نمونه خون محیطی از ۵۱ بیمار دیابتی نوع ۲ و ۵۰ نفر از افراد غیر دیابتی به همراه ضد انعقاد EDTA جمع آوری شد و DNA به روش salting out از خون محیطی جدا شد. پلیمرفیسمهای موجود در ناحیه ۸۷۴+ ژن اینترفرون - گاما با روش ARMS-PCR و پلیمرفیسمهای موجود در ناحیه ۵۹۰- ژن اینترلوکین -۴ با روش PCR-RFLP بررسی شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که ژنوتیپ IFN-g TT در بیماران دیابتی نسبت به گروه کنترل افزایش داشت اما این اختلاف از لحاظ آماری معنی دار نبود بین تمام ژنوتیپهای IL-۴ و گروه کنترل نیز هیچگونه اختلاف معنی داری پیدا نشد.
استنتاج: با توجه به نتایج این مطالعه و دیگر محققین به نظر می رسد که پلیمرفیسمهای موجود در ناحیه ۵۹۰- ژن IL-۴و ناحیه ۸۷۴+ ژن IFN-g نمی تواند با این مطالعات در ارتباط باشند.

سیداسماعیل شفیعی ، سیدمحمدمهدی دانش پور ، علیرضا خلیلیان ، محمدحسین کریمی نسب ، سپیده پیوندی ، عاطفه هادیان ،
دوره ۱۹، شماره ۷۱ - ( مرداد و شهریور ۱۳۸۸ )
چکیده

سابقه و هدف: درد جلوی زانو از شایع ترین علایمی می باشد که بیمار بخاطر آن به کلینیک های ارتوپدی به خصوص کلینیک زانو مراجعه می کند. در بسیاری از موارد پس از معاینات بالینی، روش های پاراکلینیک و تصویربرداری، علت مشخصی که بتواند توجیه کننده این نوع درد باشد، شناسایی نمی شود. به این نوع درد که عامل پاتولوژیک قابل شناسایی ندارد سندرم درد جلوی زانو می گویند. این مطالعه با هدف تعیین رابطه بین ایندکس پاتلا و سندرم درد جلوی زانو در بیماران مراجعه کننده به کلینیک ارتوپدی بیمارستان امام خمینی ساری در سال ۱۳۸۷ انجام شده است.
مواد و روش ها: این مطالعه به صورت مورد - شاهدی بر روی ۴۴ بیمار که به کلینیک ارتوپدی بیمارستان امام خمینی ساری مراجعه کرده بودند، انجام شد. گروه مورد شامل ۲۲ نفر با سندرم درد جلوی زانو و گروه شاهد نیز شامل ۲۲ نفر از بیمارانی بودند که درد جلوی زانو نداشتند و به علت مشکلاتی غیر از زانو به کلینیک مراجعه کرده بودند. علاوه بر این دو متغیر عواملی چون شغل، ایندکس توده بدنی، طول تاندون و استخوان پاتلا و نسبت این دو متغیر نیز برای همه بیماران ثبت گردید. از تمام بیماران رادیوگرافی لاترال زانو به عمل آمد و در گرافی نسبت طول تاندون پاتلا به طول استخوان پاتلا (ایندکس پاتلا) محاسبه گردید و میزان ارتباط بین نسبت طول استخوان پاتلا به تاندون پاتلا با دردهای جلوی زانو در افراد سالم و بیمار مقایسه شد.
یافته ها: ایندکس پاتلا در بیماران با درد جلوی زانو (گروه مورد) بطور معنی داری بیشتر از گروه شاهد بود. این سندرم در خانم های خانه دار بیش از سایر خانم ها دیده می شود. شاخص توده بدنی و ایندکس پاتلا بین دو جنس مذکر و مونث اختلاف معنی داری نداشت (۱,۱۴±۰.۱۳ در مقابل ۰.۹۸±۰.۰۹).
استنتاج: از جمله عواملی که ما را بیش از پیش ترغیب نمود تا بتوانیم مطالعه اخیر را برای بررسی این سندرم انجام دهیم فقدان علت شناخته شده برای این سندرم بود. این مطالعه نشان داد که اختلاف معنی داری بین ارتباط ایندکس پاتلا در دو گروه مورد و شاهد وجود دارد اما بیان کرد که نمایه توده بدنی و ایندکس پاتلا در جنس مذکر و مونث رابطه معنی داری ندارند.

سیداسماعیل شفیعی ، مهدی محمدجوادی ، محمدحسین کریمی نسب ، مسعود شایسته آذر ، سیدمحمدمهدی دانش پور ، رضاعلی محمدپور ، انوشیروان محمدی ،
دوره ۱۹، شماره ۷۴ - ( بهمن و اسفند ۱۳۸۸ )
چکیده

سابقه و هدف: با توجه به گسترش فعالیت های حرفه ای ورزشی در سالهای اخیر و شیوع بالای پارگی رباط صلیبی قدامی زانو در ورزشکاران، بروز استئوآرتریت زانو در صورت درمان ناقص این پارگی و عدم ترمیم خودبخودی رباط، بررسی و شناخت نتایج عمل جراحیکمک بزرگی بهکاهش عوارض و بازگشت سریع ورزشکار به فعالیتهای قبلی خواهد کرد. هدف از این تحقیق، بررسی وشناخت نتایج عمل جراحی پارگی رباط صلیبی قدامی ورزشکاران شهرستان ساری در سال های ۸۷- ۸۶ بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی ۵۷ نفر از ورزشکاران مرد مراجعه کننده به بیمارستان های شهر ساری در سال های۸۷-۸۶ که قبلاً تحت عمل جراحی بازسازی رباط صلیبی قدامی قرارگرفته بودند، مورد بررسی قرارگرفتند. بیماران پس از عمل جراحی از نظر دامنه حرکتی و پایداری مفصل زانو توسط تست های Lachman وDrawer test مورد سنجش قرار گرفتند. آنالیز آماری نتایج با کمک آزمون های آماری t ،X۲ و ANOVA صورت گرفت.
یافته ها: میانگین سنی بیماران ۱۷/۶ ± ۵۶/۲۶ سال و متوسط فاصله زمانی بین عمل جراحی تا آخرین ویزیت بیماران ۵۷/۱۰± ۴/۱۸ ماه بود. شایع ترین علت پارگی، ورزش فوتبال ۲/۶۳ درصد بود. ۷/۹۴ درصد از بیماران از نتیجه عمل جراحی رضایت و ۳/۵ درصد از بیماران از نتیجه عمل ناراضی بودند. در میان بیماران ۷/۹۴ درصد محدوده حرکتی کامل (۱۴۰-۰ درجه) و ۳/۵ درصد محدودیت حرکتی ۳۰-۱۰ درجه داشتند. در ۲/۹۱ درصد بعد از جراحی مفصل زانو پایدار و در ۸/۸ درصد زانوی ناپایدار داشتند.
استنتاج: با توجه به نتایج حاصل از جراحی بازسازی رباط صلیبی قدامی و میزان بالای رضایتمندی بیماران از عمل جراحی، به نظر میرسد که بازسازی رباط به روش جراحی، روش موثری در درمان آسیبهای این رباط برای بیماران فعال از لحاظ جسمی میباشد.

مهران ضرغامی ، مژگان محمودی ، سیدمحمدمهدی دانش پور ،
دوره ۲۰، شماره ۷۶ - ( خرداد و تیر ۱۳۸۹ )
چکیده

سابقه و هدف: آثار انگشتان دست و سامانه اعصاب دارای منشا مشترک و بنیان ژنتیکی است. بنابراین هدف این مطالعه بررسی رابطه احتمالی خطوط انگشتان دست با اختلالات ژنتیکی شایع و ناتوان کننده دو قطبی نوع یک و روان گسیختگی بود.
مواد و روش ها: در یک مطالعه مورد شاهدی اثر انگشتان دست ۱۰۰ بیمار مبتلا به روان گسیختگی و ۱۰۰ بیمار مبتلا به اختلال دو قطبی نوع یک ۱۰۰ و ۱۰۰ فرد بدون سابقه اختلال روانی در خود و بستگان درجه یک ثبت گردید و به صورت بیخبر از تشخیص کدگذاری شد.
یافته ها: در بیماران دو قطبی اثر انگشت نوع گردبادی به طور با اهمیتی بیشتر (p<۰,۰۳) و در بیماران مبتلا به روان گسیختگی اثر انگشت نوع کمانی به طور با اهمیتی کمتر (p<۰.۰۰۲) از گروه شاهد سالم بود. بیماران دو قطبی فقط در دو انگشت نشانه و میانه چپ (به ترتیب p کوچکتر از ۰.۰۲ و ۰.۰۱) و بیماران مبتلا به روان گسیختگی در انگشت شست راست، حلقه راست و چپ (به ترتیبp کوچکتر از ۰.۰۴، ۰.۰۴ و ۰.۰۲) با گروه شاهد تفاوت داشتند. بیماران مبتلا به روان گسیختگی با مبتلایان به اختلال دو قطبی تفاوت مهمی نداشتند.
استنتاج: داشتن اثر انگشت نوع گردبادی در دو انگشت نشانه و میانه چپ و کمتر بودن اثر انگشت نوع کمانی در انگشت شست راست، حلقه راست و چپ به ترتیب مرتبط با اختلال دوقطبی نوع یک و روان گسیختگی هستند. اما نمی توان مبتلایان به روان گسیختگی را بر اساس اثر انگشتها از مبتلایان به اختلال دو قطبی تفکیک کرد.

سپیده پیوندی ، سیدحمزه حسینی ، سیدمحمدمهدی دانش پور ، رضاعلی محمدپور ، نازنین غلامی ،
دوره ۲۰، شماره ۸۰ - ( بهمن و اسفند ۱۳۸۹ )
چکیده

سابقه و هدف: استرس ناشی از نازایی سبب اختلال در رضایتمندی زناشویی، کاهش اعتماد به نفس و کاهش دفعات روابط جنسی زوج میشود. با توجه به مطالعات مختلف در مورد مسایل روحی روانی زوجهای نازا این مطالعه به منظور بررسی فراوانی افسردگی، اضطراب و رضایتمندی زناشویی در ۲۰۰ زن نابارور مراجعه کننده به مراکز نازایی شهر ساری در سال ۱۳۸۷ انجام شد.
مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی ۲۰۰ زن نازا از بین بیماران مراجعه کننده به مرکز نازایی بیمارستان امام خمینی و مرکز نازایی حضرت مریم انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات، سه سری پرسشنامه شامل: پرسشنامه اضطراب Cattle، پرسشنامه افسردگی Beck و پرسشنامه رضایتمندی زناشویی Enrich می باشد. پرسشنامه ها بعد از گرفتن رضایتنامه و ارایه توضیحات، توسط افراد مورد مطالعه تکمیل شد. نتایج حاصله از این پرسشنامه ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمونهای Chi-square و T-test تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: از ۲۰۰ فرد مورد بررسی، ۱۲۴ نفر (۶۲ درصد) دارای درجات مختلفی از افسردگی بودند. از این تعداد، ۵۵ نفر (۲۷,۵ درصد) افسردگی خفیف، ۵۱ نفر (۲۵.۵ درصد) افسردگی متوسط و ۱۸ نفر (۹ درصد) افسردگی شدید داشتند. همچنین از ۲۰۰ نفر، ۱۰۱ نفر (۵۰.۵ درصد) بدون اضطراب و ۳۸ نفر (۱۹ درصد) اضطراب خفیف و ۳۵ نفر (۱۷.۵ درصد) اضطراب متوسط، ۲۲ نفر (۱۱ درصد) اضطراب شدید و ۴ نفر (۲ درصد) اضطراب خیلی شدید داشتند. افراد شرکتکننده در مطالعه ۲۷ درصد عدم رضایت از زندگی زناشویی داشتند. بین میزان رضایتمندی زناشویی و شدت افسردگی و اضطراب بیماران ارتباط معنیداری مشاهده شد. در افرادی که شدت افسردگی و اضطراب آنان کمتر بود میزان رضایتمندی زناشویی بیشتر بود (P<۰.۰۵).
استنتاج: بر اساس نتایج این مطالعه به نظر میرسد که حضور روان شناسان بالینی و روانپزشکان در مراکز تشخیص و درمان نازایی میتواند امری موثر و مفید در کمک به افراد نابارور در سازگاری بهتر با استرس ناشی از نازایی باشد.

حسن کرمی ، مهرنوش کوثریان ، حسین کرمی ، سیداحمدشهاب کوثریان ، محمدرضا مهدوی ، زهرا دانشمندی ، محمد خادملو ، سهیلا شاه محمدی ،
دوره ۲۱، شماره ۸۳ - ( مرداد و شهریور ۱۳۹۰ )
چکیده

سابقه و هدف: ترانسفیوژن ‌های مکرر در افراد مبتلا به تالاسمی، آنها را در خطر عوارض ناشی از افزایش بار آهن قرار می ‌دهد که منجر به اختلال در عملکرد تعدادی از ارگان ‌ها همچون قلب، غدد درون ریز از جمله کبد و پانکراس در این بیماران می ‌شود. لذا این مطالعه با هدف بررسی تغییرات بالینی و آزمایشگاهی مربوط به پانکراس در بیماران تالاسمیک انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی - تحلیلی بوده است. جامعه مورد بررسی شامل ۶۴ بیمار تالاسمیک ماژور بودند که در دو گروه دیابتیک و غیردیابتی مورد مطالعه قرار گرفتند. علاوه بر برخی از خصوصیات فردی و آزمایشگاهی، آمیلاز، لیپاز و تریپسین سرم و الاستاز مفوعی نیز در هر دو گروه بررسی شدند. مقایسه نتایج با استفاده از آزمون ‌های T-test،Mann-Whitney وFisher's exact انجام گرفت.
یافته ها: میانگین سه فریتین آخر بین دو گروه دیابتیک و غیردیابتیک دارای اختلاف آماری معنی ‌دار بود (p<۰,۰۵). بیماران دیابتیک و غیردیابتیک از لحاظ میانگین میزان انسولین سرم، آمیلاز سرم و الاستاز مدفوعی اختلاف قابل توجهی نداشته ‌اند در صورتی ‌که در موارد قندخون ناشتا و ۲ ساعت پس از صرف غذا تفاوت کاملا معنی دار دیده شد (p<۰.۰۵). بررسی تست ‌های آزمایشگاهی انجام شده از نظر مقادیر نرمال و کمتر از نرمال نیز بیانگر وجود اختلاف واضح آماری در مقدار لیپاز سرم و الاستاز مدفوعی در دو گروه بوده است (p<۰.۰۵).
استنتاج: بیماری دیابت شیرین در کودکان تالاسمیک می ‌تواند اثرات نامطلوبی بر برخی از عملکردهای پانکراسی بر جای گذارد. بروز دیابت در زمینه تالاسمی، بیشتر در اثر ایجاد مقاومت بافتی در مقابل انسولین می‌ باشد تا تخریب سلول ‌های بتای پانکراسی و کاهش سطوح انسولین سرم.

مسعود شایسته آذر، محمدحسین کریمی نسب، مجید سجادی ساروی، سید اسماعیل شفیعی، سید محمد مهدی دانشپور، عاطفه هادیان، محمد خادمل،
دوره ۲۱، شماره ۸۵ - ( آذر و دی ۱۳۹۰ )
چکیده

سابقه و هدف : در حال حاضر درمان استاندارد جهت شکستگی‌های باز تیبیا، اکسترنال فیکساتور می باشد اما با توجه به مدت طولانی بستری شدن و برخی عوارض همراه، برخی از محققین روش مدولاری نیلینگ را به عنوان درمان جراحی جایگزین پیشنهاد کرده‌اند. هدف از این مطالعه مقایسۀ دو روش اکسترنال فیکساتور و اینتـرامدولاری نیلینگ در درمان شکستگی‌های بازتیبیا بوده است.
مواد و روش ها : این مطالعه به روش کارآزمایی بالینی شاهددار تصادفی، بر روی ۱۱۳ بیمار که به علت شکستگی باز تیبیای نوع Ï و ÏÏ طبقه‌بندی گاستیلو در طی یک دوره دو ساله انجام شد. ۵۴ بیمار با روش اینترامدولاری نیلینگ و ۵۹ بیمار با روش اکسترنال فیکساتور جراحی شدند. بیماران دو گروه از نظر مدت زمان جوش خوردن و عوارضی چون تأخیر در جوش خوردن، جوش نخوردن و عفونت با هم مقایسه شدند.
یافته ها : در این مطالعه ۱۱۳ بیمار که ۹۵ بیمار مذکر و ۱۸ نفر مونث بودند وارد مطالعه گردیدند. سن بیماران ۱۸ الی ۵۰ سال (متوسط ۳/۳۴ سال) بود. از ۵۹ بیمار که با اکسترنال فیکساتور عمل شدند، ۸ بیمار دچار تاخیر در جوش خوردن شدند، که از این تعداد، ۳ بیمار عارضه جوش نخوردن را تجربه کردند که تا ۶ ماه بعد از عمل هیچ‌گونه پیشرفتی در ساخت کالوس نداشتند. از ۵۴ بیمار که با مدولاری نیلینگ درمان شدند، ۲ بیمار دچار تاخیر در جوش خوردن و ۱ بیمار دچار جوش نخوردن شدند. وضعیت جوش نخوردن و تاخیر در جوش خوردن در دو روش اختلاف معنی‌داری نداشت (۰۵/۰p>).
استنتاج : با توجه به کاهش مدت بستری در روش نیل مدولاری و انجام جراحی مجدد و کاربرد نیل مدولاری در بعضی از بیماران که به روش اکسترنال فیکساتور به خوبی درمان نمی‌شوند توصیه می‌شود از همان ابتدا نیل مدولاری انجام شود.

مسعود شایسته آذر ، محمد حسین کریمی نسب، مجید سجادی ساروی، سید اسماعیل شفیعی، سید محمد مهدی دانشپور، عاطفه هادیان، محمد علی محسنی بندپی،
دوره ۲۱، شماره ۸۶ - ( بهمن و اسفند ۱۳۹۰ )
چکیده

چکیده سابقه و هدف : استئوآرتریت شایع‌ترین علت ناتوانی در سالمندان به شمار می‌رود. استئوآرتریت زانو فرایندی فعال از یک بیماری درگیرکننده غضروف زانو است که با تخریب غضروف و کاهش فاصله مفصلی، ضخیم شدن و اسکلروز استخوان زیر غضروف، کیست‌های زیر غضروف و شکل‌گیری استخوان جدید (استئوفیت) مشخص می‌شود. این مطالعه با هدف بررسی رابطه درد و ناتوانی بیماران استئوآرتریت زانو با ضعف عضلانی، دفرمیتی و تغییرات رادیوگرافیک انجام شد. مواد و روش ها : این مطالعه به صورت توصیفی بر روی ۶۰ بیمار مبتلا به استئوآرتریت زانو که ۳۵ نفر آن‌ها زن و ۲۵ نفر مرد بودند انجام شد. بیماران مبتلا به استئوآرتریت زانو بر اساس معیارهای درد زانو و وجود تغییرات رادیوگرافیک از بین مراجعه‌کننده به درمانگاه‌های اورتوپدی یک بیمارستان ریفرال آموزشی انتخاب شدند. برای بررسی شدت ناتوانی از پرسشنامه (Western Ontario and McMaster Universities Arthritis Index) WOMAC استفاده شد. یافته ها : بین شدت ناتوانی براساس معیار WOMAC و درد رابطه معنی‌دار وجود داشت (۰۵/۰p<) و همچنین بین شدت ناتوانی و ضعف عضلات ران و ساق رابطه معنی‌دار وجود داشت (۰۵/۰p<). استنتاج : در این مطالعه مشخص گردید درد و کاهش قدرت عضلات اطراف زانو رابطه مستقیم با شدت ناتوانی بیمار دارد و توصیه می‌گردد همزمان با اقدامات لازم جهت کاهش درد بیمار توصیه‌های لازم و اقدامات مورد نیاز جهت بازگشتن قدرت عضلات نیز صورت پذیرد که اقدامات لازم در هر دو زمینه به صورت توأم بهترین نتایج را به همراه خواهد داشت.
احمد شهاب کوثریان، مسعود شایسته آذر، سید محمد مهدی دانشپور،
دوره ۲۲، شماره ۹۲ - ( شهریور ۱۳۹۱ )
چکیده

صفحات رشد استخوانی یا فیز، مسئول رشد طولی استخوان‌های بلند می‌باشند که از ۴ لایه تشکیل شده، در رادیوگرافی‌ها به‌صورت خطی لوسنت عمود بر محور طولی استخوان دیده می‌شوند. به تدریج با افزایش سن و بلوغ استخوانی این خط لوسنت باریک‌تر شده و با توقف رشد طولی استخوان این خط نیز محو می‌شود. این پدیده در استخوان‌های مختلف در سنین متفاوتی ایجاد می‌شود اما با بلوغ کامل اسکلت در سن ۱۹ سالگی تمام صفحات رشد مسدود و اسکروز می‌شوند و ظاهر شدن مجدد آن‌ها پس از اسکلروز و بسته شدن معمول نیست. در این مطالعه دو بیمار جوان که به علت تروما تحت درمان گچ‌گیری مچ پا قرار گرفته اند را معرفی می‌کنیم که در رادیوگرافی کنترل پس از درمان، صفحات رشد انتهای تیبیا و فیبولا مجدد در آن‌ها ظاهر شد. پدیده جذب استخوان زیر غضروف (Resorbtion (Subchondral Bone امری شناخته شده است که در هر استخوانی که به علتی دچار هیپرمی و بی‌حرکتی شود، پس از ۶ تا ۸ هفته ایجاد می‌شود. این باند لوسنت به علت بهم خوردن توازن استئوبلاستی و استئوکلاستی به نفع جذب استخوان و در زیر غضروف ایجاد می‌شود. به عبارتی دیگر علت ظهور مجدد صفحه رشد در بیماران مورد مطالعه را می‌توان معکوس شدن استخوان‌سازی در صفحه رشد غضروفی که در گذشته انجام شده دانست که باعث جذب بافت استخوانی شده است.
عبدالستار پقه، مهدی فخار، مهدی شریف، وحید دانش، زیبا احمدی،
دوره ۲۳، شماره ۱۰۳ - ( مرداد ۱۳۹۲ )
چکیده

سابقه و هدف: اخیراً موارد زیادی از بیماری لیشمانیوز پوستی در شهرستان تربت جام از استان خراسان رضوی گزارش می‌شود. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی جنبه‌های اپیدمیولو‍ ژیک لیشمانیوز پوستی در این منطقه انجام گرفت. مواد و روش‌ها: این مطالعه توصیفی- مقطعی بر روی افراد مشکوک به لیشمانیوز پوستی که از سال ۱۳۸۸ تا سال ۱۳۹۰ به آزمایشگاه مراکز بهداشتی- درمانی شهرستان تربت جام مراجعه نمودند، انجام شد. تشخیص بیماری با تهیه گسترش مستقیم از ضایعات پوستی و سپس رنگ آمیزی با گیمسا بود. هم‌چنین به منظور تعیین گونه انگل از روش PCR اختصاصی گونه استفاده شد. یافته‌ها: در مجموع، از میان ۸۵۵ نمونه بررسی شده، نتیجه آزمایش مستقیم ۵۰۴ نفر (۹/۵۸ درصد) از نظر این بیماری مثبت شد که از این تعداد ۲۹۱ نفر (۷/۵۷ درصد) مذکر و ۲۱۳ نفر (۳/۴۲ درصد) زن بودند. هم‌چنین بیش‌ترین موارد بیماری مربوط به سال ۱۳۹۰ با ۲۰۴ مورد (۵/۴۰ درصد) بود. بیش‌ترین فراوانی در گروه سنی ۵ تا ۱۰ سال (۳/۲۲ درصد) و کم‌ترین آن در گروه سنی بالای ۴۰ سال (۶/۲ درصد) بود. در این مطالعه گونه انگل‌های لیشمانیا جدا شده از بیماران با استفاده از روش PCR اختصاصی گونه، لیشمانیا تروپیکا بود. استنتاج: با توجه به روند رو به افزایش بروز بیماری در سال‌های اخیر، به نظر می‌رسد یک کانون آندمیک جدید بیماری در این منطقه به تدریج در حال شکل‌گیری است. هم‌چنین با توجه این‌که مخزن اصلی بیماری انسان است تشخیص زودرس بیماری و درمان به موقع بیماران از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.
عارفه شفاعت، عبدالحکیم تیرگری سراج، سید محمد مهدی دانشپور، مینا حاجیان، محمد خادملو،
دوره ۲۳، شماره ۱۰۴ - ( شهریور ۱۳۹۲ )
چکیده

سابقه و هدف: اختلال بیش فعالی و نقص توجه (Attention deficit hyperactivity disorder یا ADHD)، الگوی پایدار کاهش توجه و بیش فعالی و رفتارهای تکانشی است که از آن چه به طور معمول در کودکان و نوجوانان با سطح رشد مشابه دیده می‌شود، شدیدتر است. اطلاعات درستی از میزان این اختلال در دوران نوجوانی در کشورمان در دسترس نمی‌باشد. با توجه به اهمیت مشکل و تغییر تابلوی بالینی این بیماری در دوران نوجوانی، مشخص شد که علایم این اختلال، به ویژه نقص توجه، در دوران نوجوانی بیشتر دیده می‌شود. از این‌رو، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی شیوع این اختلال در دانش‌آموزان دبیرستانی شهرستان ساری اجرا شد. مواد و روش‌ها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، جامعه مورد بررسی دانش‌آموزان ۱۷-۱۴ ساله دبیرستانی مشغول به تحصیل در سال تحصیلی ۹۱-۱۳۹۰ شهر ساری بودند. در این مطالعه، از مقیاس سنجش Connors -فرم والدین- (Connors parent questionnaire) استفاده شد و پس از جمع‌آوری پرسش‌نامه‌ها، داده‌ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: میانگین سنی در دانش‌آموزان مبتلا به ADHD، ۵/۱ ± ۱/۱۵ سال بود و تفاوت آماری معنی‌داری بین سن افراد مبتلا به بیش فعالی، با افراد غیر مبتلا، وجود نداشت. میزان شیوع ADHD در این مطالعه، ۲/۱۴ درصد بود. اگر چه شیوع ADHD در پسران بیشتر از دختران بود، اما این تفاوت از نظر آماری معنی‌دار نبود. استنتاج: شیوع اختلال بیش فعالی و نقص توجه در نوجوانان شهرستان ساری قابل توجه بود و با توجه به شیوع به نسبت بالای این اختلال، اهمیت سلامت روانی دانش‌آموزان به عنوان آینده سازان کشور ،ضرورت شناسایی، درمان و پیگیری گروه‌های در معرض خطر توسط نهاد‌های مسؤول آشکار می‌گردد.

صفحه ۱ از ۳    
اولین
قبلی
۱
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Mazandaran University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb