۲۷ نتیجه برای دیانتی
رمضان علی دیانتی نیلکی ، سیمین ناصری ، محمود شریعت ،
دوره ۱۲، شماره ۳۷ - ( دى ۱۳۸۱ )
چکیده
سابقه و هدف: کادمیوم یکی از فلزات سنگین سمی است که از راه های مختلف نظیر پساب های صنعتی، خانگی، کشاورزی و مکان های دفن غیربهداشتی مواد زاید شهری و صنعتی وارد منابع آب می شود. بررسی ها نشان می دهد آب های سطحی یا زیرزمینی در بعضی از مناطق اطراف منابع آلاینده، در مقادیر ۱/۰ تا ۱ میلی گرم بر لیتر به کادمیوم آلوده می باشند. درباره تعیین ایزوترم ها و عوامل موثر بر آن مربوط به حذف غلظت های کم کادمیوم (موجود در منابع آب آلوده شده) با استفاده از کربن فعال تحقیقی صورت نگرفته است. هدف از این تحقیق تعیین ایزوترم های جذب کادمیوم روی کربن فعال دانه ای، تعیین اثرات دما و pH آب روی ایزوترم های جذب و همچنین تعیین میزان کارآیی ستون کربن فعال در حذف کادمیوم از آب بوده است.
مواد و روش ها: وزن های مشخصی از کربن فعال (۰,۰۵ تا ۷/۰ گرم) به ۲۵۰ میلی لیتر آب حاوی غلظت معین کادمیوم (۲/۰ تا ۵ میلی گرم بر لیتر) موجود در ارلن مایرها به طور جداگانه اضافــه شـد وpH آنها در مقدار مورد نظر تنظیم گردید. ارلن ها در داخل انکوباتور یخچال دار مجهز به تکان دهنده (شیکر) قرار گرفتند و دمای مورد نظر تنظیم شد. به منظور تعیین زمان به تعادل رسیدن جذب، ارلن ها به مدت زمان های مختلفی از ۳۰ دقیقه تا ۶ ساعت در انکوباتور تکان داده شدندکه پس از هر بار میزان کادمیوم محلول باقی مانده پس از صاف کردن نمونه ها مطابق روش استاندارد به وسیله دستگاه جذب اتمی مورد اندازه گیری قرار می گرفت. با استفاده از داده های مربوط به آزمایشات تعیین ایزوترم ها، سینتیک جذب کادمیوم روی کربن فعال، اثر میزان کربن فعال بر سرعت جذب، اثر غلظت اولیه کادمیوم بر راندمان جذب، و همچنین اثرات تغییر دما و pH بر ایزوترم ها تعیین گردید. میزان جذب کادمیوم روی ستون کربن فعال در شرایط کار، با میزان پیش بینی شده از روی ایزوترم مقایسه شد. منحنی های نقطه شکست مربوط به عبور آب حاوی کادمیوم برای غلضت ۲۶/۰ میلی گرم بر لیتر در زمان تماس بستر خالی (EBCT) برابر ۳۰ دقیقه و برای غلظت ۵۹/۰میلی گرم بر لیتر در دو زمان تماس ۳۰ و ۶۰ دقیقه رسم گردید.
یافته ها: با افزایش pH و افزایش دما میزان جذب کادمیوم روی کربن فعال افزایش یافت. با افزایش غلظت اولیه کادمیوم با این که میزان جذب آن روی واحد وزن کربن فعال (q) زیاد شد، اما راندمان حذف آن روی مقدار مشخصی از کربن فعال کاهش یافت. جذب کادمیوم روی کربن فعال از معادله سینتیک درجه اول تبعیت کرد. با افزایش میزان کربن فعال سرعت جذب کادمیوم افزایش یافت. برای غلظت ۲۶/۰ میلی گرم بر لیتر کادمیوم ، نقطه شکست پس از عبور آب به میزان ۵۵ برابر حجم بستر خالی و برای غلظت ۵۹/۰ میلی گرم بر لیتر پس از عبور ۴۰ برابر حجم بستر خالی اتفاق افتاد. میزان جذب کادمیوم روی ستون کربن فعال بیشتر از میزان پیش بینی شده از ایزوترم بود.
استنتاج: گر چه حذف کامل ۲۶/۰ و ۵۹/۰ میلی گرم بر لیتر کادمیوم از آب به وسیله ستون کربن فعال امکان پذیر است اما نقطه شکست در منحنی مربوط به عملکرد ستون نسبتا زود فرا می رسد.
رمضان علی دیانتی نیلکی ، محمود شریعت ،
دوره ۱۳، شماره ۴۰ - ( مهر ۱۳۸۲ )
چکیده
سابقه و هدف: بررسی ها نشان می دهد که آب های سطحی با زیرزمینی در بعضی از مناطق اطراف منابع آلاینده در مقادیر بیش تر از حد مجاز شرب، به کادمیوم آلوده می باشند. در مورد جذب بیولوژیکی کادمیوم در غلظت های زیاد (موجود در فاضلاب های صنعتی) با استفاده از توده باکتریایی، گزارش های متعددی وجود دارد. اما درباره حذف غلظت های کم کادمیوم (موجود در منابع آب آلوده شده) به روش مذکور، تحقیقات اندکی صورت گرفته است، هدف از این تحقیق، تعیین خطوط منحنی (ایزترم های) جذب کادمیوم (در محدوده غلظت های ۰،۲ تا ۵ میلیگرم بر لیتر) به وسیله توده باکتریایی، تعیین اثراتPH و غلظت توده روی خطوط منحنی و همچنین تعیین میزان کارایی ستون حاوی بستر سیلیس دارای توده چسبیده، در حذف کادمیوم از آب بوده است.
مواد و روش ها: خطوط منحنی جذب کادمیوم به وسیله توده باکتریایی در PH های مختلف مطابق روشALTM تعیین شد.اثر غلظت توده بر میزان جذب کادمیوم روی واحد وزن توده (q)، میزان جذب کادمیوم به وسیله توده تازه و غیرتازه و همچنین میزان جذب کادمیوم از توده تماس با آب مقطر تعیین گردید. منحنی های نقطه شکست مربوط به عبور آب حاوی کادمیوم برای غلظت ۰،۵ میلی گرم بر لیتر در زمان تماس های بستر خالی (EBCT) برابر ۱۵ و ۳۰ دقیقه رسم گردید.
یافته ها: با افزایش غلظت اولیه کادمیوم، میزان جذب آن روی واحد وزن توده (q) زیاد، اما بازده حذف، کاهش یافت. جذب کادمیوم روی توده باکتریایی از معادله سینتیک درجه اول تبعیت کرد با افزایش غلظت توده از میزان جذب کادمیوم روی واحد وزن توده (q)، کاسته شد افزایش PH موجب افزایش جذب کادمیوم شد. میزان جذب کادمیوم به وسیله توده تازه و غیرتازه تقریبا با هم برابر بود. میزان جذب کادمیوم از توده بر اثر تماس با آب مقطر، ۱۶ درصد به دست آمد. برای غلظت ۰،۵ میلیگرم بر لیتر کادمیوم، در زمان ماندهای ۱۵ و ۳۰دقیقه، نقاط شکست به ترتیب پس از عبور آب به میزان ۴۰ و ۸۵ برابر حجم بستر خالی اتفاق افتاد.
استناج: جذب کادمیوم به وسیله توده باکتریایی غالبا به صورت فیزیکی است و از سینتیک درجه اول تبعیت می کند.
علی رمضان دیانتی نیلکی ، محمود شریعت ،
دوره ۱۴، شماره ۴۵ - ( دى ۱۳۸۳ )
چکیده
سابقه و هدف: آلودگی منابع آب به فلزات سنگین یکی از معضلات زیست محیطی در سطح جهانی است. به دلیل بالا بودن سطح سمیت کادمیوم و تمایل آن به تجمع در بافت های زنده، حذف آن از آب به توجهات خاص نیاز دارد. درباره تعیین میزان حذف غلظت های کم کادمیوم (موجود در منابع آب آلوده شده) به وسیله کربن فعال بیولوژیکی (BAC)، مطالعه ای یافت نشده است. هدف از این تحقیق، تعیین میزان جذب کادمیوم (۲/۰ تا ۱ میلی گرم بر لیتر) به وسیله BAC در شرایط مختلف از نظر دما و pHبوده است.
مواد و روش ها: آزمایش های تعیین ایزوترم ها به صورت ناپیوسته(Batch) در غلظت های مختلفی از کربن فعال بیولوژیکی و کادمیوم با تغییر pH و دما انجام شد. آزمایش های مربوط به تعیین کارآیی ستون BAC با عبور پیوسته آب حاوی کادمیوم از ستون انجام گرفت. اندازه گیری کادمیوم مطابق روش استاندارد به وسیله دستگاه جذب اتمی انجام پذیرفت. زمان به تعادل رسیدن جذب روی BAC ، ایزوترم های جذب و میزان جذب کادمیوم روی BAC در pH و دماهای مختلف، و همچنین کارآیی ستون BAC درحذف کادمیوم مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: زمان به تعادل رسیدن جذب، ۵/۱ ساعت به دست آمد. جذب کادمیوم به وسیله کربن فعال مورد مطالعه با معادله فروندلیچ، تطابق بیش تری نشان داد. میزان جذب کادمیوم به وسیله کربن فعال بیولوژیکی، بیش از دو برابر کربن فعال ساده به دست آمد. اثر افزایش دما بر افزایش میزان جذب کادمیوم به وسیله کربن فعال فاقد بیوفیلم (ساده) مشهودتر است. اثر تغییر pH بر میزان حذف کادمیوم به وسیله کربن فعال ساده، بیش تر از کربن فعال بیولوژیکی است.
استنتاج: با ایجاد پوشش باکتریایی روی کربن فعال می توان نسبت به حذف همزمان مواد آلی و فلزات سنگین از محیط های آبی اقدام نمود.
ذبیح اله یوسفی، انوشیروان محسنی بندپی، رمضانعلی دیانتی تیلکی، رضاعلی محمدپور، افشین ملکی، اسمعیل قهرمانی،
دوره ۲۰، شماره ۱ - ( ویژه نامه اسفند (شماره ۱) ۱۳۸۹ )
چکیده
سابقه و هدف: رنگهای شیمیایی که در صنایع نساجی به کار میرود؛ دارای خطرات بالقوهای از جمله سرطانزایی و جهشزایی برای انسان میباشند. به علاوه نفوذ رنگهای متفاوت به آبهای سطحی و زیرزمینی باعث رنگیشدن منابع آبی میشود، لذا هدف از این مطالعه بررسی راندمان حذف رنگهای راکتیو یلو۳ و دیسپرس یلو۳ توسط سیستم ترکیبی GÂÇ-SBR میباشد.
مواد و روش ها: این مطالعه تجربی در مقیاس Bach صورت گرفت. از دو راکتور SBR برای انجام این مطالعه استفاده شد. فاضلاب مورد استفاده به صورت سنتتیک (۱۸۰۰ÇÔD= ) بود. پس از راهاندازی راکتورها رنگهای راکتیو یلو۳ و دیسپرس یلو۳ به سیستم تزریق شد و راندمان حذف آن در زمان واکنشهای مختلف مورد بررسی قرار گرفت. پس از تعیین کارایی سیستم SBR در حذف رنگ و ÇÔD به بررسی کارایی سیستم GÂÇ-SBR پرداخته شد.
یافته ها: در زمان واکنش ۲۴ ساعت راندمان حذف سیستمهای SBR و GÂÇ-SBR برای رنگ راکتیو یلو۳ به ترتیب برابر با ۵۸ و ۷۲ درصد و برای رنگ دیسپرس یلو۳ ، ۸۵ و ۹۱ درصد شد. همچنین در زمان واکنش ۱۴ ساعت راندمان حذف ÇÔD در سیستم SBR و GÂÇ-SBR به ترتیب ۹۸ و ۵/۹۸ درصد شد.
استنتاج: کارایی سیستم GÂÇ-SBR در حذف رنگ راکتیو یلو۳ و دیسپرس یلو۳ بیشتر از سیستم SBR بود. ولی دو سیستم جهت حذف ÇÔD تفاوت چندانی نداشتند. در کل با افزایش زمان واکنش کارایی سیستمها افزایش مییافت و در یک زمان واکنش مشخص راندمان حذف حالت یکنواختی پیدا میکرد.
رمضانعلی دیانتی تیلکی، ذبیح اله یوسفی، جمشید یزدانی چراتی، داوود بلارک،
دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ویژه نامه اسفند (شماره ۲) ۱۳۹۰ )
چکیده
سابقه و هدف: فنل یکی از ترکیبات آلی موجود در فاضلاب های صنعتی است که خاصیت سرطان زایی آن به اثبات رسیده است. بنابراین قبل از تخلیه آن به محیط زیست باید مورد تصفیه قرار گیرد. هدف از این تحقیق استفاده از گیاه آزولای خشک شده برای جذب فنل از محلول های آبی می باشد.
مواد و روشها: ابتدا گیاه آزولا جمع آوری و با آب مقطر سه بار شستشو داده شد. سپس در دمای۱۰۵ درجه
سانتی گراد در فور به مدت ۲۴ ساعت خشک گردید و با الک ۱۸ تا ۳۰ اینچ دانه بندی شد. تغییرات pH، دوز جاذب، زمان تماس و غلظت فنل مورد بررسی قرار گرفت و غلظت باقی مانده با استفاده از اسپکتروفتومتر در طول موج ۵۰۰ نانومتر آنالیز شد. سپس داده های جذب توسط ایزوترم های جذب فروندلیخ و لانگمیر شرح داده شدند.
یافتهها: با افزایش زمان تماس و دوز جاذب، میزان جذب افزایش می یابد ولی بعد از ۱۵۰دقیقه و میزان جاذب ۱ گرم، میزان جذب تقریباً ثابت می ماند. همچنین با افزایش pH و غلظت اولیه فنل میزان جذب کاهش می یابد. بهترین pH برای جذب فنل ۳ می باشد و داده های جذب از ایزوترم فروندلیخ با ((R۲=,۹۹۷ بیشتر از ایزوترم تکمین و لانگمیر پیروی می کنند.
استنتاج: به طور کلی، این جاذب به صورت موفقیت آمیزی برای تصفیه فاضلاب های صنعتی و محلول های آبی می تواند به کار رود.
.
رمضانعلی دیانتی، جمشید یزدانی چراتی، داود بلارک،
دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ویژه نامه اسفند (شماره ۲) ۱۳۹۰ )
چکیده
سابقه و هدف: فنل یکی از مهم ترین ترکیبات موجود در فاضلاب صنایع است. فنل در طبقه بندی آلاینده ها، دارای اولویت خطرناک در آژانس بین الملی تحقیقات سرطان (IARC) و در فهرست سازمان حفاظت محیط زیست آمریکا معرفی شده است. بنابراین هدف از این مطالعه بررسی تأثیر سوربیتول برمیزان جذب فنل توسط گیاه عدسک آبی می باشد.
مواد و روشها: این مطالعه یک تحقیق تجربی است. در این تحقیق گیاه آبزی عدسک آبی با مقادیر متفاوت (۲/۰، ۴/۰ و ۶/۰ گرم) در تماس با غلظت های ۵ ، ۱۰ ، ۲۵ و ۵۰ پی پی ام فنل قرار گرفت و سوربیتول با دو مقدار مشخص۲/۰ ۰,۲ و ۱ گرم نیز به ظرف ها به عنوان ماده مغذی افزوده شد. آزمایشات در دو مرحله برای جلوگیری از خطای احتمالی انجام شد. هر چهار روز یک بار از تمام ظروف جهت تعیین غلظت آلاینده نمونه تهیه شد. غلظت فنل به روش رنگ سنجی در طول موج۵۰۰ نانومتر تعیین گردید.
نتایج: گیاه عدسک آبی قادراست فنل را از آب حذف نماید. افزودن کربوهیدرات سوربیتول به محیط کشت موجب افزایش میزان رشد و تکثیر و افزایش کارآیی حذف فنل به وسیله گیاه عدسک آبی می گردد.
استنتاج: گیاه عدسک آبی قادراست فنل را از آب حذف نماید. افزودن کربوهیدرات سوربیتول به محیط کشت موجب افزایش میزان رشد و تکثیر و افزایش کار آئی حذف فنل بوسیله گیاه عدسک آبی می گردد.
رمضانعلی دیانتی تیلکی، محمدعلی ززولی، جمشید یزدانی، مهدیه علم قلیلو، احسان رستمعلی،
دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ویژه نامه اسفند (شماره ۲) ۱۳۹۱ )
چکیده
سابقه و هدف: کلروفنلها یکی از فراوانترین ترکیبات سمی صنایع هستند که نسبت به تجزیه بیولوژیکی مقاوم و مدت زمان طولانی در محیط پایدار میمانند. نور خورشید به عنوان یک منبع قادر است انرژی موردنیاز بسیاری از واکنشهای فوتوشیمیایی را تأمین نماید. هدف از این تحقیق، تعیین میزان تجزیه ترکیب آلی مقاوم ۴-کلروفنل به وسیله نور خورشید در حضور اکسید روی به عنوان کاتالیزور بود.
مواد و روشها: مطالعه حاضر به صورت ناپیوسته انجام گرفت. حجم مشخصی از محلول ۴-کلروفنل پس از تنظیم pH همراه با مقادیر معینی از کاتالیزور به ظروف شیشهای دربدار ریخته شد تا فرایند تجزیه در ساعات میانی روز زیر تابش مستقیم نور خورشید انجام گیرد. برای تماس مؤثر بین کاتالیزور و محلول، از دستگاه همزن استفاده گردید. در این مطالعه تأثیر عواملی مانند دوز کاتالیزور، pH و زمان تماس بررسی شد. برای تعیین غلظت باقیمانده ۴-کلروفنل، دستگاه HPLC (High-performance liquid chromatography) مورد استفاده قرار گرفت.
یافتهها: نور خورشید با استفاده از نانوکاتالیزور اکسید روی در شرایط بهینه به دست آمده (دوز کاتالیزور ۵/۱ گرم در لیتر و pH قلیایی) قادر به حذف نزدیک به ۷۵ درصد ۴- کلروفنل بود. در مقادیر pH اسیدی، نانوذره اکسید روی خاصیت فوتوکاتالیزوری خود را از دست میدهد.
استنتاج: خورشید به عنوان منبع انرژی در حضور کاتالیزور میتواند منجر به کاهش قابل ملاحظه آلاینده آلی مقاوم ۴-کلروفنل گردد. کاتالیزور مصرف نمیشود و قابل استفاده مجدد است.
رمضانعلی دیانتی تیلکی، دانیان کاهه، محمدعلی ززولی،
دوره ۲۲، شماره ۹۷ - ( بهمن ۱۳۹۱ )
چکیده
سابقه و هدف: آمونیاک بهشکل یون آمونیوم از طریق فاضلابهای صنعتی، خانگی و کشاورزی به آبهای پذیرنده وارد میشود. یون آمونیوم علاوه بر سمی بودن، قادر است اکسیژن محلول آبهای پذیرنده را پایین آورده و حیات موجودات آبزی را به خطر اندازد. از روشهای متداول جهت حذف آمونیوم از آب و پساب روش تبادل یون با استفاده از زئولیتها میباشد. در این تحقیق زئولیت کلینوپتیلولایت با هدف حذف آمونیوم از آب در دو سیستم ناپیوسته و پیوسته مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روشها: آزمایشات ناپیوسته، با در تماس قرار دادن مقادیر مشخصی از کلینوپتیلولایت طبیعی به میزان ۵، ۱۰ و ۵۰ گرم بر لیتر بهطور جداگانه با محلولهای آبی حاوی یون آمونیوم با غلظتهای ۱، ۵ و ۱۰ میلیگرم بر لیتر در زمان تماسهای مختلف (۱۰الی ۲۴۰ دقیقه) انجام شد. آزمایشات پیوسته نیز در غلظتهای ۵ و ۱۰ میلیگرم در لیتر آمونیوم انجام شد.
یافتهها: حداکثر جذب آمونیوم در ۷ =pH و زمان تماس ۶۰ دقیقه بهدست آمد. با افزایش غلظت اولیه آمونیوم، ظرفیت جذب افزایش یافت. همچنین با افزایش مقدار جاذب ظرفیت جذب کاهش یافت. ایزوترم حاصل از این مطالعه با در نظر گرفتن ضریب همبستگی بالاتر R۲ با مدل ایزوترم فروندلیچ تطابق دارد. نتایج مربوط به آزمایشات ستونی نشان داد که با کاهش غلظت اولیه آمونیوم، مدت زمان رسیدن به نقطه شکست طولانیتر میشود. همچنین نقطه شکست برای غلظت های ۵ و ۱۰ میلیگرم بر لیتر آمونیوم به ترتیب برابر با ۴۵/۶ و ۳۲/۶ میلیگرم در گرم میباشد.
استنتاج: بنابراین بکارگیری روش تبادل یون با استفاده از زئولیت کلینوپتیلولایت میتواند با حداقل هزینه باعث حذف کامل آمونیوم از آب شود.
رمضانعلی دیانتی تیلکی، زینب رسولی،
دوره ۲۳، شماره ۱۰۴ - ( شهریور ۱۳۹۲ )
چکیده
سابقه و هدف: آنالیز، پایش و کنترل کیفیت آب شرب از جمله وظایف شرکتهای آب و فاضلاب و مراکز بهداشتی- درمانی است. از آن جا که تا کنون در خصوص تعیین کیفیت آب شرب شهرهای مختلف شهرستان سوادکوه، تحقیق جامعی صورت نگرفته است، این مطالعه به انجام رسید.
مواد و روشها: در این مطالعه، از دادههای موجود در شرکت آب و فاضلاب شهرستان سوادکوه مربوط به سالهای ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ استفاده شد. نمونههای آب برای تجزیه شیمیایی به صورت فصلی و برای تجزیه میکروبی به صورت ماهانه دریافت شد. نمونههای آب در آلاشت از چشمه هلی خامن و یک چاه و دو مخزن ذخیره، در زیرآب از چشمه گلناب دره و چاههای شماره ۴ و ۵ و مخزن ذخیره، در شیرگاه از چاههای شماره ۱، ۴ و ۵، مخزن ذخیره و چشمه گلناب دره و در پل سفید، از چشمه فلورد و مخزن ذخیره به وسیله شرکت آب و فاضلاب سوادکوه دریافت شد و در آزمایشگاه آن شرکت مورد تجزیه قرار گرفت.
یافتهها: در شهر پل سفید، میانگین سختی کل آب، mgCaco۳/l ۱۷۳ و میانگین هدایت الکتریکی آب µS/cm ۳۵۹ و میانگین pH برابر ۸/۷ به دست آمد. در پل سفید، ۸۷ درصد نمونههای آب در سال ۱۳۸۹ و ۸۵ درصد نمونهها در سال ۱۳۹۰ فاقد کلیفرم بودند. در شهر زیرآب، میانگین سختی کل آب mgCaco۳/l ۱۶۸ و میانگین هدایت الکتریکی آب µS/cm ۲۸۶ و میانگین pH برابر ۸ بود. در زیرآب، ۹۱ درصد نمونهها در سال ۱۳۸۹ و ۱۰۰ درصد نمونهها در سال ۱۳۹۰ فاقد کلیفرم بودند. در شیرگاه، میانگین سختی کل mgCaco۳/l ۱۸۴ و میانگین هدایت الکتریکی µS/cm ۳۴۴ و میانگین pH برابر ۸/۷ به دست آمد. در شیرگاه، کلیه نمونههای آب فاقد کلیفرم بودند. در آلاشت، میانگین سختی آب mgCaco۳/l ۱۷۲ و میانگین هدایت الکتریکی آب µS/cm ۳۳۳ و میانگین pH ۹/۷ به دست آمد. در آلاشت، کلیه نمونههای آب در سالهای پیشگفته، فاقد کلیفرم بودند. میزان نیتریت و نیترات در کلیه نمونههای آب در این شهرها پایینتر از حد استاندارد و در حد مطلوب بود. کلر باقیمانده در کلیه نمونهها در حد مطلوب و میزان فلوراید در کلیه نمونهها، کمتر از حد مطلوب بود.
استنتاج: میزان سختی آب در کلیه شهرهای مورد بررسی در حد متوسط و قابل قبول قرار داشت و میزان هدایت الکتریکی آب در این شهرها در حد مطلوب بود. pH نمونههای آب در کلیه شهرهای مورد بررسی، در حد قابل قبول قرار بود. میزان فلوراید در کلیه نمونههای آب مورد بررسی، پایینتر از حد مطلوب بود که لازم است مورد توجه قرار گیرد.
رمضانعلی دیانتی تیلکی، ذبیحاله یوسفی، جمشید یزدانی چراتی، داود بلارک،
دوره ۲۳، شماره ۱۰۶ - ( آبان ۱۳۹۲ )
چکیده
سابقه و هدف: حضور فنل در آب و فاضلاب به دلیل سمیت و تهدیدی که برای زندگی انسان و محیط زیست دارد، یک نگرانی عمده محسوب میگردد. بنابراین، هدف از این تحقیق بررسی جذب فنل توسط عدسک و آزولای اصلاح شده بود.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی- آزمایشگاهی، از گیاه عدسک و آزولای شستشو شده با اسید به عنوان جاذب جهت حذف فنل استفاده شد. تأثیر متغیرهای مختلف بر عملکرد جاذب بررسی شد. غلظت فنل به روش High-performance liquid chromatography (HPLC) اندازهگیری شد. همچنین ایزوترمها و سینتیکهای جذب تعیین شد.
یافتهها: با افزایش دوز جاذب و زمان تماس، راندمان جذب با هر دو جاذب افزایش یافت؛ در حالی که از ظرفیت جذب کاسته میشد. کارایی حذف، همچنین با کاهش غلظت اولیه فنل کاهش یافت. با افزایش pH محلول، کارایی حذف کاهش یافت. pH بهینه جذب ۳ بود. همچنین، بهترین نوع ایزوترم برای جاذبها Langmuir و بهترین سینتیک واکنش، سینتیک درجه ۲ بود.
استنتاج: گیاهان عدسک و آزولا میتوانند به عنوان جاذبهای مؤثر و ارزان و در دسترس، برای حذف ترکیبات آلی از پساب صنایع مورد استفاده قرار گیرند. هر چند به علت مزیتهای گیاه آزولا مانند فراوانی زیادتر، مزیت اصلی آن یعنی بالا بودن جدب فنل نسبت به گیاه عدسک، گزینه ایدهالتری میباشد.
محمد علی ززولی ، رمضانعلی دیانتی تیلکی ، مرجان صفرپور،
دوره ۲۴، شماره ۱۱۳ - ( خرداد ۱۳۹۳ )
چکیده
سابقه و هدف: نیترات به دلیل حلالیت بسیار بالای خود در آب، احتمالاً گستردهترین آلودگی آبهای زیر زمینی در جهان محسوب میشود، که تهدیدات جدی برای سلامتی بشر ایجاد کرده و همچنین در پدیده اتروفیکاسیون نقش دارد. هدف از این مطالعه بررسی حذف نیترات بوسیله نانو ذرات آهن صفر و تأثیر اشعۀفرابنفش و شدت یونی بر راندمان حذف میباشد.
مواد و روش ها: در این بررسی روش سطح پاسخ برای طراحی و آنالیز آزمایشات مورد استفاده قرار گرفت. آزمایشات با بکارگیری روش طراحی سطحی آماری باکس بنکن، با چهار متغییر مستقل شامل دوز نانو ذرات آهن صفر (۵/۰ تا ۲ گرم در لیتر)، غلظت اولیه نیترات ( ۵۰ تا ۱۵۰ میلیگرم در لیتر)، زمان تماس (۱۵-۶۰ دقیقه) و شدت یونی (۱۰۰۰ تا ۵۰۰۰ میکرومهوس بر سانتیمتر) انجام شد. تمامی آزمایشات هم در حضور اشعۀ فرابنفش و هم در غیاب آن انجام گردید.
یافته ها: حداکثر حذف نیترات در زمان تماس ۶۰ دقیقه و غلظت نانو ذره ۲ گرم در لیتر، غلظت نیترات ۱۰۰ میلیگرم در لیتر و شدت یونی ۳۰۰۰ میکرو مهوس بر سانتیمتر در شرایط حضور اشعۀ فرابنفش و عدم حضور آن به ترتیب برابر با ۳/۸۵ و ۶/۹۱ درصد به دست آمد. مدل پیشنهادی باضریب همبستگی R۲ برابر ۹۹۹۲/۰، ۹۹۴۶/۰ و R۲ (adj) برابر ۰۹۹۸۲ ،۹۸۸۴/۰ ، کاملاً مطابق با آزمایشات بودهاند.
استنتاج: نتایج نشان داد که راندمان حذف نیترات با افزایش زمان تماس و دوز نانو ذره افزایش مییابد. در حالیکه با افزایش شدت یونی و غلظت اولیه نیترات کاهش مییابد. تابش اشعۀ فرابنفش سبب تسریع میزان حذف نیترات میگردد.
رمضانعلی دیانتی تیلکی، مهدیه علم قلیلو، فرزانه ویسی،
دوره ۲۴، شماره ۱۱۵ - ( مرداد ۱۳۹۳ )
چکیده
سابقه و هدف: بیس فنول A یک ترکیب آلی مضر برای سلامتی میباشد که در مقیاس وسیع در صنایع مختلف استفاده یا تولید میشود. این ترکیب بسیار پایدار و نسبت به تجزیه بیولوژیکی مقاوم میباشد. لذا هدف از این مطالعه بررسی میزان تجزیه بیس فنول A با استفاده از نانو ذره اکسید روی در حضور اشعه فرابنفش میباشد.
مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع تجربی میباشد. مرفولوژی نانوذره با استفاده از اسکن میکروسکوپ الکترونی مشخص گردید. تعداد نمونه با استفاده از مدل آماری طرح مرکب مرکزی تثبیت شده تعیین شد. نمونهها با غلظت مشخص از بیس فنول A و نانوذره در شرایط بهرهبرداری متفاوت به صورت مجزا در معرض اشعه UV قرار گرفتند. غلظت بیس فنول A با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتری اندازهگیری شد. تجزیه وتحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار ۱۶Minitab انجام گرفت.
یافتهها: نتایج نشان دادند که راندمان تجزیه بیس فنول A با افزایش زمان ماند، دوز نانوذره، pH و کاهش آلاینده افزایش یافت. در مقادیر pH قلیایی، عملکرد نانو ذرات اکسید روی متفاوت از مقادیر اسیدی است. فرایند UV/ZnO قادر است ۹۷ درصد بیس فنول A را تجزیه نماید.
استنتاج: به طور کلی نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که فرایند تجزیه فتوکاتالیستی با استفاده از نانوذره اکسید روی در حضور اشعه فرابنفش روشی بسیار موثر برای تجزیه کامل بیس فنول A میباشد.
رمضانعلی دیانتی تیلکی، سپیده کاویانی، سید کریم حسنی نژاد درزی، جمشید یزدانی،
دوره ۲۴، شماره ۱۱۸ - ( آبان ۱۳۹۳ )
چکیده
سابقه و هدف: تکنیکهای جذب سطحی به طور گسترده برای حذف آلودگیها از فاضلاب به کار میروند به خصوص آن دسته از آلایندههایی که به آسانی قابل تجزیه بیولوژیکی نیستند از جمله رنگها. زئولیتهای طبیعی نیز به عنوان یک جاذب کم هزینه و قابل دسترسی زیاد و آسان میتواند برای حذف رنگ از پساب رنگی مورد استفاده قرار گیرد.
مواد و روشها: در این مطالعه جذب سطحی سه نوع رنگ آزو شامل، دو رنگ کاتیونی BR-۴۶، BR-۱۸ و یک رنگ ریاکتیو RR-۱۹۸ به وسیله کلینوپتیلولایت با انجام آزمایشات ناپیوسته مورد مطالعه قرار گرفت. تأثیر عواملی چون میزان دوز جاذب، غلظت اولیه رنگ، pH و زمان جذب مورد بررسی قرار گرفت. با استفاده از دادههای حاصل از آزمایشات، ایزوترم و سنتیک جذب تعیین گردید. اندازهگیری غلظت رنگ باقیمانده بر اساس روش استاندارد با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر انجام شد.
یافتهها: با افزایش زمان تماس و دوز جاذب، میزان جذب رنگ ها افزایش یافت. برای رنگهای BR-۱۸ وRR-۱۹۸ زمان تماس بهینه ۹۰ دقیقه و برای رنگ BR-۴۶ زمان تماس بهینه ۱۲۰ دقیقه به دست آمد. با افزایش دوز جاذب برای رنگهای کاتیونی، راندمان حذف تا ۹۹ درصد افزایش یافت. بهترین pH برای حذف رنگهای کاتیونی برابر ۹ به دست آمد. با کاهش غلظت رنگها، میزان حذف افزایش یافت. هم چنین ایزوترم جذب در هر سه رنگ از معادله لانگ موئیر تبعیت نموده و سرعت جذب نیز، سنتیک جذب شبه درجه دو به دست آمده است.
استنتاج: زئولیت برای حذف رنگهای کاتیونی بسیار موثر است. با توجه به ارزان قیمت بودن و دسترسی آسان استفاده از این زئولیت برای حذف کامل رنگهای کاتیونی توجیه پذیر است.
رمضانعلی دیانتی تیلکی ، ذبیح اله یوسفی، جمشید یزدانی چراتی ، سيد مهدی قاسمی،
دوره ۲۴، شماره ۱۲۰ - ( دی ۱۳۹۳ )
چکیده
سابقه و هدف: تاکنون روشهای مختلفی برای حذف فلزات سنگین، مثل سرب، از محلولهای آبی مورد توجه قرار گرفته است. استفاده از زائدات کشاورزی بهعنوان جاذبی ارزان قیمت از جمله این روشها به شمار میرود. هدف از این مطالعه بررسی کارایی کاه برنج طبیعی (خام) و اصلاح شده با اسید سیتریک در حذف سرب از محلولهای آبی است.
مواد و روشها: آزمایشها در مقیاس آزمایشگاهی و بهصورت ناپیوسته انجام شد. تأثیر پارامترهای مؤثر در فرآیندی مثل pH، زمان تماس، غلظت اولیه سرب و دوز جاذب بررسی شد. ایزوترم و سینیتیک برای ارزیابی دادهها مطالعه شدند. غلظت سرب با استفاده از دستگاه جذب اتمی اندازهگیری و از آنالیز ANOVA برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد.
یافتهها: pH و زمان تعادل بهینه برای جذب سرب بهوسیله هر دو جاذب برابر ۶ و ۱۲۰ دقیقه به دست آمد. با افزایش غلظت اولیه سرب تا ده میلیگرم در لیتر و افزایش دوز جاذب راندمان جذب برای هر دو جاذب افزایش نشان داد. ایزوترم جذب از مدل تمکین و سینتیک جذب از درجه دو پیروی میکرد. راندمان کاه برنج طبیعی ۸۵ درصد و کاه اصلاح شده ۹۹ درصد به دست آمد.
استنتاج: بر مبنای نتایج حاصل از این مطالعه میتوان اظهار کرد، کاه برنج، مخصوصاً کاه برنج اصلاح شده، میتواند به عنوان جاذبی ارزان قیمت و مناسب در حذف سرب از محلولهای آبی مورد استفاده قرار گیرد.
رمضانعلی دیانتی تیلکی، سارا اشرفی،
دوره ۲۴، شماره ۱۲۲ - ( اسفند ۱۳۹۳ )
چکیده
سابقه و هدف: مواد آلی طبیعی پیش ساز تشکیل ترکیبات جانبی حاصله از گندزدائی طی کلر زنی می باشند لذا حذف آنها ازآب ضروری است. با توجه به آلی دوست بودن زئولیت اصلاح شده با سورفکتانت ، انتظار می رود میزان جذب مواد آلی آن افزایش یابد. هدف از این مطالعه تعیین میزان حذف کربن آلی محلول ازآب به وسیله زئولیت طبیعی (NZ) و اصلاح شده با سورفکتانت کاتیونی(SMZ) میباشد.
مواد و روشها: برای اصلاح زئولیت از سورفکتانت آلکیل دی متیل بنزیل آمونیوم کلراید استفاده شد. با در تماس قرار دادن زئولیت با دترجنت روی همزن به مدت ۲۴ ساعت، جداسازی و شست و شو با آب مقطر انجام شد. محلولهای حاوی مواد آلی طبیعی با غلظتهای مختلف با زئولیت طبیعی واصلاح شده به مدت ۴۸ ساعت در تماس قرارداده شد. متغیرهای مورد مطالعه شامل pH، غلظت ماده آلی محلول و دوز جاذب بود. اندازهگیری میزان مواد آلی محلول باقیمانده با استفاده از دستگاه آنالیزور TOC مدل Shimadzu-۵۰۰۰ انجام شد.
یافتهها: با افزایش دز جاذب میزان جذب DOC افزایش یافت. در pH خنثی میزان جذب DOC بوسیله ۲۰ گرم بر لیتر NZ و SMZ به ترتیب ۳۳ و ۶۵ درصد بود. با افزایش غلظت DOC میزان جذب افزایش یافت. مدل فروندلیچ برای زئولیت اصلاح شده و مدل لانگ موئیر برای زئولیت طبیعی تطابق بیشتری نشان دادند.
استنتاج: با استفاده از زئولیت اصلاح شده بهوسیله سورفکتانت کاتیونی میتوان میزان جذب مواد آلی از آب را افزایش داد.
یحیی اسفندیاری، رمضانعلی دیانتی تیلکی، فاطمه کریمی نژاد،
دوره ۲۵، شماره ۱۳۰ - ( آبان ۱۳۹۴ )
چکیده
سابقه و هدف: نیتریت و نیترات یکی از عوامل آلودهکننده آبهای زیرزمینی هستند که موجب عوارض بهداشتی متعددی میشوند. با توجه به استفاده گسترده از کودهای کشاورزی نیترات دار در مناطق شمالی کشور، نتایج مطالعه حاضر میتواند به منظور پایش وضعیت کیفیت آب شهرستان میاندورود مورد استفاده قرار گیرد.
مواد و روشها: در این تحقیق تعداد ۲۷۶ نمونه از ۳۶ حلقه چاه آب شرب و کشاورزی از روستاهای توابع شهرستان میاندورود در طول شش ماه نخست سال ۱۳۹۲ گرفته شد. کلیه آزمایشات براساس کتاب استاندارد متد انجام گرفت. نتایج با نرم افزار Excel آنالیز گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که غلظت نیتریت در همه نمونهها در محدوده استاندارد ملی ایران بود، درصورتی که تغییرات غلظت نیترات در مواردی از حد استاندارد تجاوز نموده بود. روند تدریجی افزایش غلظت نیترات در همه چاهها مشاهده شد. همچنین نتایج حاکی از آن بود که رابطهای مستقیم بین تغییرات غلظت نیتریت و نیترات با عمق و دما وجود دارد.
استنتاج: غلظت نیترات در تعدادی از چاههای مورد بررسی بیش از حد استاندارد بوده است که این موضوع مؤید این است که آلودگی به نیترات در آبهای زیر زمینی منطقه باید مورد توجه قرار گیرد.
رمضانعلی دیانتی تیلکی، یوسف کر، قربان فیروزیان،
دوره ۲۵، شماره ۱۳۴ - ( اسفند ۱۳۹۴ )
چکیده
سابقه و هدف: به دلیل ناکافی بودن کمیت و کیفیت منابع آب موجود در مناطق روستائی گمیشان (استان گلستان) اهالی آن مناطق برای تامین بخشی از نیاز آبی خود جهت مصارف خانگی، آب باران را در آب انبار ذخیره و استفاده مینمایند. لذا بررسی وضعیت بهداشتی آب انبارهای روستایی این مناطق ضروری است.
مواد و روشها: در این مطالعه از آب انبارهای ۲۰۳ خانوار که به روش تصادفی از ۳۱ روستا انتخاب شده بود، به صورت دو بار تکرار نمونهبرداری انجام و آزمایشات باکتریولوژیکی مطابق روش استاندارد صورت گرفت. ارتباط بین دادههای وضعیت بهداشتی آب انبارها و نتایج کیفیت باکتریولوژیک آب محتوی آن مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافتهها: از مجموع ۴۰۶ نمونه آب که در آزمونهای کلیفرم کل و گرماپای مورد سنجش قرار گرفتند، ۹۴ مورد (۱۴/۲۳ درصد) حاوی آلودگی کلیفرم کل و ۲۸ مورد (۸۹/۶ درصد) دارای آلودگی کلیفرم گرما پای بودهاند. بین وضعیت بهداشتی آب انبارها و آلودگی کلیفرم کل و گرماپای در آب انبار رابطه معنیدار (۰۵/۰ ˂p) وجود داشته است.
استنتاج: با توجه به وجود شرایط غیر بهداشتی در آب انبارهای مورد مطالعه، لازم است تدابیر لازم در خصوص بهداشتی سازی آب انبارها صورت گیرد. همچنین بهتر است کاربری آب انبارها از شرب به غیر شرب تغییر یابد.
رمضانعلی دیانتی تیلکی، سیده صبا حسینی مطلق،
دوره ۲۷، شماره ۱۴۸ - ( اردیبهشت ۱۳۹۶ )
چکیده
سابقه و هدف: ترکیبات کروم (VI) سرطانزا هستند و در آبهای زیر زمینی بهصورت یونهای منفی کرومات و دیکرومات یافت میشوند. هدف از این مطالعه جذب آنها بهوسیله کربن فعال اصلاح شده با سورفکتانت کاتیونی بنزآلکونیوم کلراید بود.
مواد و روش ها: بر حسب غلظت بحرانی تشکیل میسل (CMC)، سه غلظت از بنزآلکونیوم کلراید شامل نصف، یک برابر و دو برابر غلظت تشکیل میسل برای اصلاح کربن فعال استفاده شد. بارگذاری سورفکتانت روی کربن فعال به روش تماس در زمان ۲۴ ساعت روی همزن انجام شد. کربن های فعال اصلاح شده و معمولی بهعنوان جاذب کروم شش ظرفیتی از محلولهای آبی مورد آزمایش قرار گرفتند. آزمایشات بهصورت ناپیوسته و پیوسته در شرایط محیط خنثی(۷ pH=)، اسیدی(۴ pH= ) و قلیائی (۱۰ pH=) انجام شد. کروم(VI) به روش اسپکتروفوتومتری اندازهگیری شد.
یافته ها: زمان به تعادل رسیدن جذب کروم برای کربن فعال معمولی ۱۸۰ دقیقه و برای کربن فعال اصلاح شده ۱۲۰ دقیقه بدست آمد. بر اساس مدل لانگموئیر حداکثر ظرفیت جذب کروم(VI) برای کربن فعال معمولی ۷۹/۱mg/g بود اما در کربن فعال اصلاح شده به ۸۷/۸ mg/g افزایش یافت. کربن فعالی که با دو برابر غلظت CMC از سورفکتانت اصلاح شده بود بیشترین کارآئی جذب را در pH برابر ۷ و دز جاذب ۵ گرم بر لیتر نشان داد. در آزمایشات پیوسته نقطه شکست منحنی کارآئی ستون حاوی کربن فعال اصلاح شده نسبت به کربن معمولی سه برابر بهبود یافت. ایزوترم جذب لانگموئیر و سینتیک شبه درجه دو بهدست آمد.
استنتاج: اصلاح کربن فعال با سورفکتانت کاتیونی موجب حذف کامل کروم (VI) در غلظتهای کمتر از ۱۰ میلیگرم بر لیتر میگردد. از اینرو میتوان از این روش برای افزایش کارآئی جذب این عنصر سمی از آب استفاده نمود.
رمضانعلی دیانتی تیلکی، مرتضی جعفرصالحی، علیرضا موحدی،
دوره ۲۹، شماره ۱۷۲ - ( اردیبهشت ۱۳۹۸ )
چکیده
سابقه و هدف: دیاکسیدکربن عامل اصلی اثر گلخانهای است. مطالعات قبلی نشان دادهاند که دیاکسیدکربن ناشی از مصرف گاز طبیعی و زغالسنگ موجب رشد ریزجلبکها میشود. در این مطالعه به تعیین میزان حذف دیاکسیدکربن حاصل از احتراق نفت سفید پرداخته شد.
مواد و روشها: آزمایشها با ساخت فتوبیوراکتور و تزریق هوا و گاز احتراق بهصورت جداگانه به محیط کشت فاقد منبع کربن، انجام شد. جریان گاز عبوری (از راکتور) ۵/۱ لیتر بر دقیقه بود. منبع نور با چهار عدد لامپ فلورسنت با شدت روشنایی ۱۰ کیلولوکس در دو حالت دائم و متناوب تامین شد. غلظت دیاکسیدکربن ورودی به راکتور در محدوده۵۸۰ تا ۶۰۰۰ قسمت در میلیون انتخاب و به روش NDIR اندازهگیری شد. غلظت اولیه جلبک ۲۰ میلیگرم در لیتر بود. میزان تولید زیست توده در مراحل مختلف آزمایش اندازهگیری شد.
یافتهها: میزان تولید جلبک با دیاکسیدکربن هوا و احتراق نفت سفید حاوی۵۵۰۰ قسمت در میلیون دیاکسیدکربن پس از ۸ روزبا تابش نور متناوب بهترتیب به ۰۷/۰ و ۴۱/۰ گرم در لیتر در روز و غلظت زیست توده بهترتیب به ۲۵/۰ و ۶۳/۱ گرم در لیتر رسید. فاکتور تثبیت دیاکسیدکربن در غلظت ۵۸۰ تا ۵۵۰۰ قسمت در میلیون با تابش نور متناوب در دامنه ۲۷/۲ تا ۰۳/۴ درصد ثبت شد. غلظت زیست توده در نور متناوب نسبت به نور دائم ۱۵ درصد کمتر بود و در غلظت دیاکسیدکربن ۵۵۰۰ قسمت در میلیون و نور دائم به ۹۱/۱ گرم در لیتر رسید.
استنتاج: در این مطالعه توانایی فتوبیوراکتور در حذف دیاکسیدکربن تایید شد. هم چنین افزایش غلظت دیاکسیدکربن در گاز احتراق، در افزایش تولید زیست توده نقش دارد.
رمضانعلی دیانتی تیلکی، جمشید یزدانی چراتی، صاحبه باوندی،
دوره ۲۹، شماره ۱۸۲ - ( اسفند ۱۳۹۸ )
چکیده
سابقه و هدف: دیازینون یکی از سموم پرکاربرد برای کنترل آفات کشاورزی است که موجب آلوده شدن منابع آب میشود. هدف ازاین مطالعه تعیین میزان جذب دیازینون ازمحلولهای آبی به وسیله زئولیت اصلاح شده باسورفاکتانت کاتیونی هگزا دسیل تری متیل آمونیوم برماید (HDTMA) بود.
مواد و روشها: این پژوهش یک مطالعه تجربی آزمایشگاهی بود که به صورت آزمایشات ناپیوسته انجام شد. مقدار سورفاکتانت HDTMA برای اصلاح زئولیت معادل یک برابر ظرفیت تبادل کاتیونی خارجی(ECEC) زئولیت (۵۳/۰ میلیمول بر گرم) مورد استفاده قرار گرفت. بارگذاری سورفاکتانت بر روی زئولیت به روش آغشته نمودن و تماس در زمان ۲۴ ساعت بر روی شیکر انجام شد. زئولیتهای اصلاح نشده و اصلاح شده با سورفاکتانت به عنوان جاذب دیازینون، مورد آزمایش قرار گرفتند. آزمایشات به صورت ناپیوسته در شرایط محیط اسیدی (۳=pH)، خنثی (۷=pH) و قلیایی (۱۱=pH) انجام شد.
یافتهها: زمان بهینه جذب دیازینون برای زئولیت اصلاح نشده (SZ) ۱۰ دقیقه و برای زئولیت اصلاح شده (HMZ) ۵ دقیقه به دست آمد. بر اساس مدل فروندلیچ میزان جذب دیازینون به وسیله زئولیت اصلاح شده حدود ۸ برابر زئولیت اصلاح نشده بود. نتایج نشان داد که حداکثر جذب ۶/۹۷ درصدی بر روی ۱ گرم بر لیتر HMZ در ۳=pH و غلظت ۵ میلیگرم بر لیتر دیازینون به دست آمده است. سینتیک جذب درجه ۲ و مدل ایزوترمی فروندلیچ، جذب دیازینون بر روی HMZ و SZ را به خوبی توصیف میکند.
استنتاج: با توجه به ظرفیت بالای زئولیت اصلاح شده، از این روش میتوان برای افزایش کارایی جذب دیازینون در پساب کارخانجات تولید و بستهبندی سموم استفاده نمود.