جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای رحمانیان

وجیهه حسن زاده، ولی علیپور، بابک گودرزی، امید رحمانیان، کاووس دیندارلو، محسن حیدری،
دوره ۲۷، شماره ۱۴۷ - ( فروردین ۱۳۹۶ )
چکیده

سابقه و هدف: انتشار سولفید هیدروژن (یک گاز بدبو و سمی) به اتمسفر به‎دلیل تأثیرات خطرناک بالقوه بر سلامت انسان، یک نگرانی در زمینه سلامت عمومی است؛ بنابراین، حذف سولفید هیدروژن از جریان هوای آلوده لازم است. در این مطالعه، عملکرد بیوفیلتری با بستر مخلوط فوم پلی‌اورتان و فیبر نخل در حذف سولفید هیدروژن ارزیابی شده است.

مواد و روش‌ها: جریان هوای حاوی سولفید هیدروژن با دبی برابرL/min ۶/۶ و زمان‌ماند بستر خالی (EBRT) برابر ۴۷ثانیه وارد بیوفیلتر شد. غلظت ورودی و خروجی سولفید هیدروژن به روش یدومتری سنجش گردید. افزونبراین، مقدار سولفات و pH بستر و شیرابه خروجی از بیوفیلتر و افت فشار در امتداد ارتفاع بیوفیلتر نیز پایش شدند.

یافته‌ها: بیوفیلتر موردمطالعه، بازده حذف ۱۰۰ درصد برای غلظت سولفید هیدروژن ورودی mg/m۳ ۰/۲۸۸ در EBRT برابر ۴۷ ثانیه داشت. حداکثر ظرفیت حذف (ECmax) بیوفیلتر برابر g/m۳.h ۱/۲۴ در بار ورودی g/m۳.h ۰/۲۸ به‌دست آمد (بازده حذف برابر ۱/۸۶ درصد ). با افزایش ظرفیت حذف بیوفیلتر، محتوای سولفات بستر تاmg۸/۱۰ به ازای هر گرم بستر افزایش و pH بستر به کمتر از ۱/۲ کاهش یافت. افت فشار بیوفیلتر در طی دوره بهره‌برداری، کمتر از mm۵ بود.

استنتاج: نگاه کلی به نتایج این تحقیق، نشان داد که مخلوطی از فوم پلی‌اورتان و فیبر نخل می‌تواند به‌عنوان یک بستر بالقوه بیوفیلتر (با افت فشار کم) برای تصفیه جریانهای هوای حاوی سولفید هیدروژن درنظر گرفته شود.


محمد جمالی، مهسا روشن فرزاد، زهرا ذوالفقاری، آرش صفاریان، عبدالکریک رحمانیان، کیوان اقبال، عباس رخشا، احسان محمدحسینی، سولماز قهرمانی،
دوره ۳۱، شماره ۲۰۴ - ( دی ۱۴۰۰ )
چکیده


سابقه و هدف: هیدروسفالوس از بیماریهای شایع کودکی است و تشنج در این بیماران ممکن است به دنبال عمل جراحی شانت رخ دهد. در این مطالعه اثر پیشگیرانه فنیتویین در برابر لوتیراستام در کودکان مبتلا به هیدروسفالوس شانتگذاری شده در یک مرکز ارجاعی بیماریهای جراحی مغزکودکان مقایسه شده است.
مواد و روشها: در این مطالعه کوهورت ترکیبی (هیستوریکال و آیندهنگر)، تمامی کودکان هیدروسفال زیر ۱۵ سال که طی سالهای ۱۳۹۹-۱۳۹۵ به علت هیدروسفالی تحت کارگذاری شانت ونتریکولوپریتونئال قرار گرفته بودند مورد مطالعه قرار گرفتند. محل انجام مطالعه بیمارستان نمازی، بیمارستان ارجاعی جراحی مغز و اعصاب کودکان در جنوب غرب ایران بود.
یافتهها: در این مطالعه ۷۴ کودک بیمار در گروه فنیتوئین و ۴۷ نفر در گروه لوتیراستام ارزیابی شدند. میانگین سن و توزیع جنسی کودکان بین گروه فنیتوئین و لوتیراستام (تفاوت معنیداری نداشت (۰/۷۵۳=P) و (۰/۸۵۱=P). در پیگیری‌‌های انجام شده ۱۳ بیمار در گروه لوتیراستام و ۱۰ نفر در گروه فنیتوئین دچار تشنج پس از ترخیص شدند. این تفاوت در رخداد تشنج بین دو گروه از نظر آماری در حد مرزی معنیداری بود (۰/۰۴۶=P).
استنتاج: براساس نتایج این مطالعه فنیتوئین تاثیر بهتری به نسبت لوتیراستام در کنترل تشنج در بیماران با هیدروسفالوس که تحت کارگذاری شانت وننریکولوپریتونئال قرار گرفته بودند دارد و با توجه به شناختهتر بودن ویژگیهای فارماکودینامیک و فارماکوکینتیک میتواند همچنان از داروهای مناسب مورد استفاده برای پیشگیری از تشنج در روزهای اول بعد از شانتگذاری برای کودکان مبتلا به هیدروسفالوس باشد.
نازنین رحمانیان، عباس محمدپور، ابوذر باقری، محمد شکرزاده، مرتضی اسکندانی،
دوره ۳۱، شماره ۲۰۵ - ( بهمن ۱۴۰۰ )
چکیده

سابقه و هدف: : القای پیری سلولی به‌عنوان یک استراتژی جدید برای جلوگیری از تکثیر غیرطبیعی سلول‌های سرطانی به‌کار می‌رود. دوکسوربیسین به علت خواص سرکوبگرانه و مهارکننده نئوپلازی مورد توجه است، اما دسترسی بالینی آن به علت اثرات غیر قابل برگشت بر روی بافت غیر هدف محدود شده است. به این ترتیب، ساختارهای نانولیپوزومی در سیستم‌های تحویل دارو با حداقل عوارض جانبی سیستمیک توسعه یافتند. نقش بیولوژیکی لیپوزومال دوکسوربیسین در التهاب، پیش نیاز برای شروع پیری نامشخص است. این مطالعه به منظور بررسی عملکرد P۵۳ و نشانگرهای التهابی مرتبط با پیری در طول دفع نانو لیپوزوم دوکسوربیسین در بافت نرمال کبد طراحی گردید.
مواد و روشها: گروه‌های مورد مطالعه در این مطالعه تجربی، شامل دوکسوربیسین ۰/۷۵، ۰/۵، ۰/۱ ) و نانولیپوزوم دوکسوربیسین (۰/۱، ۰/۰۵، ۰/۰۲۵) میلی‌گرم بر کیلوگرم بر وزن بدن موش و گروه کنترل بودند. بافت‌های کبد به منظور ارزیابی نشانگرهای التهابی مورد مطالعه قرار گرفتند و تکنیک PCR Real time برای بررسی بیان P۵۳ استفاده شد.
یافتهها: داده‌ها نشان داد که دوز ۰/۱ میلی‌گرم بر کیلوگرم بر وزن بدن موش نانو لیپوزوم دوکسوربیسین به‌طور معناداری باعث افزایش پیری در بافت کبد موش‌های صحرایی از طریق افزایش بیان ژن P۵۳ (۰/۵ P<) و مارکرهای التهابی مرتبط با پیری شامل TNF-α، NF-κB، اینترلوکین-۱ و اینترلوکین-۶ (۰/۰۱ P<) نسبت به دوز مشابه در دوکسوربیسین، گردید.
استنتاج: در این مطالعه شواهد کافی برای افزایش القای پیری در بافت کبد رت از طریق نانولیپوزومال دوکسوربیسین نسبت به دوکسوربیسین در هنگام دفع کبدی فراهم گردید.

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Mazandaran University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb