۸ نتیجه برای رحیمی اسبو
مریم پورحاجی باقر، محترم نصرالهی، محمد ایمان عینی، بهمن رحیمی اسبوئی،
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( ویژه نامه اسفند (شماره ۱) ۱۳۹۱ )
چکیده
سابقه و هدف : عفونت های بیمارستانی در سراسر دنیا رایج است . به دنبال بیمار ی های عفونی و عفونت های
بیمارستانی، مقاومت آنتی بیوتیکی باکتری های عامل عفونت پدیدار می شود . نظر به اهمیت عفون ت های بیمارستانی و
لاکتاماز، هدف از این مطالعه بررسی -β باکتری های مقاوم در برابر آنتی بیوتیک ها و به خصوص باکتری های مولد آنزیم
لاکتاماز در باکتری های جدا شده از عفونت های بیمارستانی بود. -β مقایسه شیوع آنزیم
مواد و روش ها: ۵۰ نمونه از عفونت های پوستی و ۵۰ نمونه از زخم های بیمارستانی جمع آوری شده از بیمارستان امام
خمینی، شهرستان ساری با استفاده از آزمایشات بیوشیمیایی و شناسایی آنزیم های بتا لاکتاماز با استفاده از روش اسیدومتری
مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها: در این مطالعه ۱۸۰ میکروارگانیسم از ۱۰۰ نمونه عفونت پوستی و زخم ها جداسازی شد. بررسی تولید آنزیم
لاکتاماز با استفاده از روش اسیدومتری در این نمونه ها نشان داد که فراوانی آنزیم بتا لاکتاماز در بین باکتری های پاتوژن -β
و غیر پاتوژن در حال افزایش است.
استنتاج: بنابراین وجود باکتری های بتالاکتاماز مثبت نه تنها خطر ابتلا به انواع عفونت ها به خصوص عفونت های
پوستی بیمارستانی را به ویژه در افرادی که به دلایل مختلف دچار ضعف سیستم ایمنی هستند افزایش می دهد بلکه سبب
مقاومت آن ها به آنتی بیوتیک های گروه بتا لاکتام نیز می شود.
بهمن رحیمی اسبویی، شیرزاد غلامی، محمد آزادبخت، هاجر ضیائی،
دوره ۲۲، شماره ۹۰ - ( تیر ۱۳۹۱ )
چکیده
چکیده سابقه و هدف: ژیاردیالامبلیا از تک یاخته های مهم تاژک دار رودهای است که از نظر انگلشناسی پزشکی و بهداشت عمومی در کشور ما و بسیاری از کشورها دارای اهمیت است. با توجه به اهمیت درمان ژیاردیازیس در مبتلایان بهویژه با استفاده از گیاهان دارویی و وجود مقاومت انگل به داروهای شیمیایی، مطالعه حاضر جهت بررسی تأثیر عصاره هیدروالکلی گیاه گندنا (Artemisia annua) بر روی مرحله کیستی انگل ژیاردیا لامبلیا در شرایط آزمایشگاهی(In vitro) انجام شد. مواد و روش ها: در این مطالعه که به روش تجربی انجام شد، عصاره هیدروالکلی گیاه گندنا در غلظتهای ۱، ۱۰، ۵۰ و ۱۰۰ میلی گرم بر میلیلیتراستخراج و بر روی کیست ژیاردیا که با استفاده از محلول ساکارز ۸۵/۰ مولار از نمونههای مثبت تهیه شده بود پس از رقیق کردن تأثیر داده شد. نتایج حاصل پس از ثبت با گروه کنترل مقایسه گردید. یافتهها: نتایج حاصل از تاثیر غلظتهای ۱، ۱۰، ۵۰ و ۱۰۰ میلی گرم بر میلیلیتر عصاره هیدروالکلی گیاه گندنا (Artemisia annua) در زمانهای مختلف نشان میدهد که غلظت ۵۰ و ۱۰۰ میلی گرم بر میلی لیتر از عصاره هیدروالکلی گیاه گندنا(Artemisia annua) پس از ۳ و ۲۴ ساعت بیشترین تاثیر کشندگی را بر روی کیست ژیاردیا در شرایط آزمایشگاهی داشته است. استنتاج: بر طبق نتایج حاصل از این مطالعه عصاره هیدروالکلی گیاه گندنا در غلظت ۱۰۰ میلی گرم بر میلیلیتر در مدت ۲۴ ساعت بهعنوان یک ترکیب مؤثر جهت از بین بردن کیست های انگل ژیاردیا مورد استفاده قرار میگیرد. بنابراین مطالعات دیگر بر روی حیوانات آزمایشگاهی(In vivo) جهت تأثیر عصاره هیدروالکلی گیاه گندنا توصیه میشود.
عبدالستار پقه، مهدی فخار، فاطمه مسگریان، بهمن رحیمی اسبویی، فرهاد بدیعی،
دوره ۲۳، شماره ۱۰۴ - ( شهریور ۱۳۹۲ )
چکیده
سابقه و هدف: در سالهای اخیر، موارد بروز بیماری لیشمانیوز پوستی در استان گلستان افزایش یافته است. از اینرو، هدف مطالعه حاضر، بررسی روند بروز این بیماری در شهرستان گنبد کاووس بود.
مواد و روشها: این مطالعه مقطعی از فروردین سال ۱۳۸۸ تا پایان اسفند ۱۳۹۱ بر روی بیماران مراجعه کننده به آزمایشگاه مرکز بهداشت شهرستان گنبد کاووس انجام شد. تشخیص اولیه بیماری با تهیه گسترش مستقیم از ضایعات پوستی و سپس رنگآمیزی با گیمسا بود. در ضمن، به منظور شناسایی گونه انگل، از روش PCR اختصاصی استفاده شد.
یافتهها: در مجموع، تعداد ۱۳۹۸ نمونه بین سالهای ۹۱-۱۳۸۸، مورد بررسی قرار گرفت که نتیجه آزمایش مستقیم ۹۴۶ نمونه (۶/۶۷ درصد) از نظر لیشمانیوز پوستی مثبت شد. از این تعداد، ۵۷۶ نفر (۸/۶۰ درصد) مذکر و ۳۷۰ نفر (۲/۳۹ درصد) مؤنث بودند. بیشترین موارد بیماری مربوط به سال ۱۳۸۸ با ۳۷۱ مورد (۲/۳۹ درصد) بود (۰۰۰۱/۰ > P). همچنین بیشترین فراوانی در گروه سنی زیر ۵ سال (۹/۳۵ درصد) و کمترین آن در گروه سنی بالای ۴۰ سال (۷/۰ درصد) بود. گونه انگلهای لیشمانیای جدا شده از بیماران با استفاده از روش PCR (Polymerase chain reaction) اختصاصی لیشمانیا ماژور (L.major) تعیین گردید.
استنتاج: نتایج مطالعه حاضر حاکی از افزایش میزان بروز بیماری در کودکان زیر ۵ سال بود. این مطلب، بیانگر بالا بودن میزان آندمیسیته بیماری در این منطقه میباشد؛ اگر چه با توجه به مداخلات انجام شده توسط مرکز بهداشت شهرستان گنبد کاووس، موارد جدید بیماری در سال ۱۳۹۱ کاهش یافته است.
مهدی نجم، محمد شکر زاده، مهدی فخار، مهدی شریف، سیده محبوبه حسینی، بهمن رحیمی اسبویی، فرشیده حبیبی،
دوره ۲۴، شماره ۱۱۳ - ( خرداد ۱۳۹۳ )
چکیده
سابقه و هدف: فلزات سنگین در اثر فاضلابهای صنعتی، شهری و کشاورزی به وجود میآیند. این فلزات معمولاًً در مقابل تصفیه شیمیایی مقاوم میباشند. این گونه فلزات به راحتی میتوانند باعث آلودگی زیست محیطی آبزیان به خصوص ماهیها شوند که یکی از مهمترین زنجیره غذایی انسانها محسوب میشوند. هدف از این مطالعه، بررسی غلظت فلزات سنگین از جمله سرب، کادمیوم و کروم در ماهی کلیکا و سه خاره ساحل بابلسر واقع در استان مازندران بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی ۵۰ ماهی سه خاره و ۵۰ ماهی کلیکا که توسط تور صیادی در سال ۱۳۹۱ که از مناطق ساحلی بابلسر صید شده بودند، مورد بررسی بیومتری قرار گرفته و سپس نمونهها را به روش هضم بافتی آماده سازی شده توسط دستگاه جذب اتمی مورد سنجش قرار گرفتند. پس از هضم نمونهها با اسید نیتریک ۶۵ درصد، سرب و کادمیوم و کروم آنها با دستگاه جذب اتمی شعله اندازهگیری شدند.
یافته ها: میانگین غلظت کلی سرب، کروم و کادمیوم در مپاهی سه خاره به ترتیب ۱۱۳/۰، ۲۸/۵ و ۰۴۶/۰ و میانگین غلظت کلی سرب، کروم و کادمیوم در ماهی کلیکا بهترتیب ۱۲۶/۰، ۲۹/۴ و ۰۹۶/۰ میکروگرم بر گرم وزن خشک نمونه بهدست آمد. نتایج این تحقیق نشان داد که اختلاف معنیداری بین تجمع این فلزات در جنس نر و ماده وجود ندارد همچنین نتایج حاصل از تعیین همبستگی نشان داد ارتباط معنیداری بین میزان فلزات سنگین در اندامهای مختلف ماهی و طول بدن وجود ندارد.
استنتاج: نتایج این بررسی نشان داد که غلظت فلزات سنگین سرب و کروم از استانداردهای گزارش شده توسط سازمان بهداشت جهانی کمتر بوده و نگران کننده نمیباشد. هر چند میانگین غلظت فلز کادمیوم در هر دو نوع ماهی از حداکثر مجاز برای مصارف انسانی بالاتر بوده و نیاز به بررسیهای بیشتر دارد. همچنین پیشنهاد میشود که از ماهیان کلیکا و سه خاره به عنوان بیواندیکاتور به منظور ارزیابی میزان آلودگی آب نواحی مختلف دریای خزر و حتی رودخانهها استفاده شود.
هاجر ضیایی هزارجریبی، زهره مومنی، محمد آزادبخت، بهمن رحیمی اسبویی، مهدی فخار، مشکات اکبریان،
دوره ۲۵، شماره ۱۳۴ - ( اسفند ۱۳۹۴ )
چکیده
سابقه و هدف: گیاه صابونی Saponaria officinalis از تیرهی میخکCaryophyllaceae بوده و گزارشات متناقضی در مورد خواص ضدمیکروبی این گیاه ذکر شده است. با توجه به اینکه مترونیدازول به عنوان داروی انتخابی بیماری تریکومونیازیس، دارای عوارض جانبی فراوانی میباشد، و از سوی دیگر تلاش برای یافتن داروهای جایگزین با منشا طبیعی از اهمیت خاصی برخوردار است، تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر عصاره هیدروالکلی برگ گیاه صابونی بر تریکوموناس واژینالیس در شرایط آزمایشگاهی انجام گرفت.
مواد و روشها: پس از تایید گیاه صابونی در هرباریوم، عصاره هیدروالکلی آن تهیه شد. آزمایش در پلیتهای استریل ۲۴ خانهایی کشت سلول انجام شد. به این منظور، μl۲۰۰ از محیط کشت TYM، μl۲۰۰ از غلظتهای متفاوت عصاره گیاه صابونی به تمام چاهکها افزوده و در چاهک شاهد مثبت، مترونیدازول اضافه شد. سپس به تمام چاهکها μl۱۰۰ محیط کشت حاوی سوش استاندارد تریکوموناس واژینالیس (حاوی ۵۰۰۰۰۰ انگل در میلیلیتر ) افزوده و پلیتها در دمای Cº ۳۷ نگهداری شدند. آزمایشات به صورت double blind و سه تایی انجام شد و میانگین تعداد انگلها به عنوان نتیجه رشد و تاثیر دارو در غلظتها و زمانهای مختلف ثبت شد.
یافتهها: تعداد انگل در غلظتهای ۵۰، ۱۰۰، ۲۰۰ ،۴۰۰، ۸۰۰ و ۱۶۰۰ میکروگرم درمیلیلیتر عصاره گیاه صابونی طی زمانهای ۲۴، ۴۸ و ۷۲ ساعت در مقایسه با گروه شاهد منفی سیر صعودی داشت، در حالی که در کنترل مثبت حاوی مترونیدازول هیچ انگلی رشد نکرد.
استنتاج: با توجه به این که برگ گیاه صابونی باعث تحریک رشد و افزایش تعداد انگل تریکوموناس شد، لذا به نظر میرسد میتوان از عصاره هیدروالکلی این گیاه به منظور انبوهسازی این انگل در محیطهای کشت استفاده نمود. اگر چه انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه ضروری است.
سیف علی مهدوی، بهزاد جوادیان، سعید برزگری، بهمن رحیمی اسبویی، محمود موسی زاده،
دوره ۲۹، شماره ۱۸۱ - ( بهمن ۱۳۹۸ )
چکیده
سابقه و هدف: لیشمانیوز جلدی ﺑﻌﺪ از ﻣﺎﻻرﻳﺎ، دوﻣﻴﻦ ﺑﻴﻤﺎری گرمسیری ﻣﻬﻢ اﺳﺖ که در بسیاری از کشورهای جهان از جمله ایران اندمیک میباشد. لذا این مطالعه با هدف بررسی اپیدمیولوژیکی و انتشار جغرافیایی این بیماری در استان گلستان انجام گرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، بیماران مراجعه کننده به مراکز بهداشتی- درمانی شهرهای مختلف استان گلستان با علائم لیشمانیوز جلدی در سالهای ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۵ مورد مطالعه قرار گرفتند. از ﺣﺎﺷﻴﻪ ﺿﺎﻳﻌﺎت، دو ﻋﺪد ﮔﺴﺘﺮش ﻧﺎزک ﺗﻬﻴﻪ و ﺑﻪ روش ﮔﻴﻤﺴﺎ رﻧﮓآﻣﻴﺰی ﺷﺪﻧﺪ. ﺳﭙﺲ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﻴﻜﺮوﺳﻜﻮپ نوری ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﻲ ﻗﺮارﮔﺮﻓﺘﻨﺪ. برای آنالیز دادهها از نرمافزار SPSS ورژن ۲۱ و آزمون آماری ANOVA استفاده شد.
یافتهها: از ۱۸۲۳ مورد، ۱۸۱۵ نفر (۵۶/۹۹ درصد) از نظر وجود آماستیگوت در نمونه زخم، مثبت گزارش شدند. بیشترین میزان بروز لیشمانیوز جلدی در فصل پاییز بود واز نظر سن، بیشترین شیوع آلودگی در کودکان زیر ۹ سال گزارش شد. بررسی توزیع فضایی بیماری نشاندهنده وجود نقطه داغ در کلاله و مراوه تپه بود(۰۵/۰< P).
استنتاج: نتایج نشان میدهد که شیوع لیشمانیوز جلدی در مناطق روستایی استان گلستان بیشتر است. همچنین برخی مناطق آن مانند کلاله و مراوه تپه نیاز به توجه فوری در بخش پیشگیری دارند.
سبحان رحیمی اسبو، مریم قائمی امیری، مصطفی مصطفی زاده بورا،
دوره ۳۴، شماره ۲۳۹ - ( آذر ۱۴۰۳ )
چکیده
سابقه و هدف: هوش مصنوعی در حال انقلاب فراگیری در زمینههای مختلف بهویژه در سلامت میباشد. با توجه به ماهیت نوظهور هوش مصنوعی در ایران و کمبود اطلاعات در این زمینه، مطالعه حاضر با هدف بررسی پذیرش، دانش، نگرش و آمادگی نسبت به هوش مصنوعی پزشکی از دیدگاه دانشجویان پزشکی انجام شد.
مواد و روشها: مطالعه توصیفی- مقطعی حاضر روی ۱۱۷ دانشجوی پزشکی که به صورت در دسترس وارد مطالعه شدند، انجام گرفت. پرسشنامه مطالعه شامل ویژگیهای دموگرافیک، آمادگی (۲۲ گویه در مقیاس لیکرت پنجتایی)، پذیرش (۲۸ گویه در مقیاس لیکرت پنجتایی)، دانش(۸ گویه در مقیاس لیکرت سهتایی) و نگرش نسبت به هوش مصنوعی (۱۳ گویه در مقیاس لیکرت پنج تایی) بود. دادههای جمعآوری شده با استفاده از SPSS نسخه ۲۷ شامل آمار توصیفی، آزمون t مستقل، آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون با سطح معنیداری کمتر از ۰۵/۰ آنالیز شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد که میانگین آمادگی (۱۳/۸۴±۶۶/۵۰)، سطح دانش (۳/۲۷±۱۷/۲۳) و پذیرش (۱۴/۸۳.±۹۵/۲۵) در سطح متوسط و نگرش (۶/۰۱±۴۶/۵۱) در سطح خوب بود. متغیرهای آمادگی، دانش، پذیرش و نگرش به هوشمصنوعی با یکدیگر دارای ارتباط مستقیم و معنیدار آماری(۰/۰۵>P) بودند و تنها آمادگی با نگرش ارتباط معنیدار آماری نداشت(۰/۵۱۶p=). نتایج رگرسیون نشان داد که شرکت در دورههای آموزشی هوش مصنوعی
(۰/۲۲ Beta=، ۰/۰۱۳P=) و دانش نسبت به هوشمصنوعی (۰/۴۱Beta=، ۰/۰۰۱>P)، پیشبینیکننده قوی آمادگی نسبت به هوشمصنوعی پزشکی هستند، زیرا این رابطه در هر دو رگرسیون خطی تکمتغیر ساده و چندمتغیره از نظر آماری معنیدار بود. علاوه بر این، متغیرهای استفاده از هوشمصنوعی و پذیرش نسبت هوشمصنوعی به عنوان پیشبینیکننده مستقل آمادگی هوش مصنوعی در رگرسیون خطی تکمتغیره شناسایی شدند.
استنتاج: دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی بابل نگرش مثبتی نسبت به هوش مصنوعی نشان دادند که بیانگر اهمیت روزافزون این فناوری در آموزش پزشکی است. این یافتهها نشان میدهد که برنامهریزان آموزشی باید بر ارتقای دانش، آمادگی و پذیرش دانشجویان نسبت به هوش مصنوعی از طریق دورهها و برنامههای آموزشی ساختارمند تمرکز کنند. چنین اقداماتی میتواند به آمادگی بهتر دانشجویان برای نقش فزاینده هوش مصنوعی در حوزه سلامت کمک کند.
زهرا رستم تبار، آقای سبحان رحیمی اسبو، مهدی محمدیان امیری، همت اله قلی نیا آهنگر، مریم قائمی امیری،
دوره ۳۴، شماره ۲۴۰ - ( دی ۱۴۰۳ )
چکیده
سابقه و هدف: مهارتهای بالینی در طب اورژانس بهعنوان یکی از اصلیترین اجزای موفقیت در مدیریت بیماران اورژانس میباشند. با توجه به اهمیت ویژه یادگیری مهارتهای بالینی در طب اورژانس، این مطالعه با هدف تعیین خودارزیابی از مهارتآموزی کارورزان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی بابل در بخش اورژانس، انجام پذیرفت.
مواد و روشها: این مطالعه بهصورت یک مطالعه توصیفی- مقطعی، روی ۱۰۰ نفر از کارورزان دانشگاه علوم پزشکی بابل که کارورزی طب اورژانس را گذرانیده بودند، در سال ۱۴۰۲ انجام شد. کارورزان پرسشنامههای دموگرافیک و رضایتمندی از کسب مهارتهای بالینی در اداره بیماران اورژانسی، کسب مهارتهای بالینی در انجام اقدامات درمانی اصلی و آموزش بخش اورژانس را پر کردند. در پایان دادهها وارد نرمافزار SPSS نسخه ۲۷ شد و بهوسیله آمارهای توصیفی و تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: میانگین سنی دانشجویان ۲۵/۴۱±۱/۴۲ بود. نتایج نشان داد، دانشجویان در زمینههای کسب مهارتهای بالینی در اداره بیماران اورژانسی، کسب مهارتهای بالینی در انجام اقدامات درمانی اصلی و کیفیت آموزش بخش اورژانس به ترتیب بیشترین رضایتمندی را در برخورد با درد شکم، تعبیه لوله بینی- معدهای، شستوشوی معده و تأثیر بخش طب اورژانس در بهبود فعالیتهای اورژانس و به ترتیب کمترین رضایتمندی را در برخورد با فوریتهای محیطی، اداره راه هوایی و ایجاد انگیزه در فراگیران برای مطالعه و کارهای پژوهشی داشتند.
استنتاج: با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه، در زمینه برخورد با فوریتهای محیطی، اداره راه هوایی و ایجاد انگیزه در فراگیران برای مطالعه و کارهای پژوهشی، نیاز به برنامهریزی و اتخاذ تدابیری جهت بهبود مهارت بالینی کارورزان، میباشد.