۶ نتیجه برای رنجی
ذبیح اله یوسفی، امان محمد قرنجیک، بهناز امان پور، محسن عادلی،
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ویژه نامه اسفند (شماره ۱) ۱۳۹۰ )
چکیده
سابقه و هدف: یافتن محل مناسب برای دفن مواد زائد جامد، از ضروریات طرحهای توسعه شهری است. شهر گنبد با جمعیتی معادل ۱۳۱۱۰۸ نفر روزانه ۱۲۰تن زباله تولید میکند. این میزان زباله در دو سایت موقت (در حریم رودخانه) و یک سایت دائم دفع میشود. نفوذ شیرابه و زباله به داخل آب زیرزمینی و رودخانه، سبب آلودگی و سایر مسائل زیست محیطی، ناشی از هر مکان یابی اشتباه میباشد. هدف این مطالعه مکانیابی محل دفن بهداشتی زباله شهرستان گنبد بر اساس ویژگی های ژئومورفولوژیک منطقه با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) است.
مواد و روشها: در این پژوهش، ابتدا معیارهای مهم دخیل در مکانیابی دفع زباله براساس ویژگیهای مورفولوژیکی منطقه شناسایی گردید دادههای از جمله تصاویر ماهوارهای LandSAT ETM+، IRS، فتوموزاییک مکان مبنای
Google Earth، نقشههای توپوگرافی، شیب، مدل رقومی ارتفاعی، عمق آبهای زیرمینی، شبکه راه ها، شبکه هیدروگرافی، ژئومورفولوژی، زمین شناسی، نقشه خاک و دادههای جهت باد، از جمله ضوابطی بودند که به عنوان ورودی به پایگاه داده مکان مبنای GIS انتقال داده شدند. در تحقیق حاضر از دو تکنولوژی (سنجش از دور و GIS ( به صورت توام استفاده شد. مدل منطق بولین در ابتدای تحلیل و درادامه مدل منطق فازی با توابع عضویت کاربر مبنا با دو متد WLC و OWA از جمله روشهایی بودند که در جهت حل مسأله مکانیابی استفاده شدند. در نهایت مناطق مناسب در ارتباط با اهداف تحقیق که همانا تعیین محلهای مناسب جهت دفن زبالههای شهری میباشد به صورت رستر با اندازه پیکسل ۳۰*۳۰ متری تعیین گردیدند. در نهایت تعیین محلهای مناسب جهت دفن زبالههای شهری به صورت رستر با اندازه پیکسل ۳۰*۳۰ متری تعیین گردیدند.
یافتهها: از طریق مطالعات میدانی، سه مکان دفن بهداشتی، جهت مقایسه و ارزیابی براساس وزن دهی پارامترها طبق متد روی همگذاری انتخاب شد و در نهایت با مطالعات دقیقتر بر روی مکانهای انتخاب شده و استخراج وزنهای مناسب بر روی هر یک، مکانهای انتخاب شده به ترتیب اولویت برای دفن بهداشتی بر روی نقشه نشان دار مشخص گردید. هر سه محل انتخاب شده برای دفع زباله ارزیابی شد. با توجه به بررسیهای میدانی و تحلیل نقشه GIS، نتیجه نشان داد مکان شماره ۱، به دلایل مختلف، در مقایسه با مکان شماره ۲ و سایت کنونی دفع زباله، مناسب تر است
استنتاج: از بین شرایط ژئومورفولوژیکی و ویژگیهای توپوگرافیک منطقه مورد مطالعه، فاکتور عمق سطح آب زیرزمینی از فاکتور کلیدی در این مکانیابی محسوب میشود که در بخشهای شمال شرق منطقه مطالعاتی (سایت شماره یک) بیشتر از سایر نواحی است.
فروغ رهنمای رودپشتی، نجمه رنجی، لیلا اسدپور،
دوره ۲۶، شماره ۱۳۹ - ( مرداد ۱۳۹۵ )
چکیده
سابقه و هدف: سودوموناس آئروژینوزا یک پاتوژن مهم فرصت طلب در افراد مبتلا به بیماری تنفسی مزمن یا افراد با نقص ایمنی است. این باکتری مقاومت ذاتی و اکتسابی به انواع آنتیبیوتیکها را نشان میدهد. یک مکانیسم مهم مقاومت به فلوروکوئینولونها در سودوموناس آئروژینوزا جهش در gyrA، یک زیرواحد توپوایزومراز نوع II می باشد. هدف از این مطالعه بررسی جهشهای ژن gyrA در جدایه های مقاوم به دارو در استان گیلان بود.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، ۴۴ جدایه سودوموناس آئروژینوزا جدا شده از نمونههای مختلف از جمله سوختگی، ادرار و ترشحات تنفسی به کمک روشهای بیوشیمیایی تعیین هویت شدند. حساسیت و مقاومت به آنتی بیوتیک به روش کربی بور تعیین گردید. از آزمون χ۲ بهره برده شد و برای معنیدار بودن نتایج ۰۵/۰< P لحاظ شد. برای بررسی جهش های ژن gyrA در جدایه های مقاوم به سیپروفلوکساسین، PCR- سکونسینگ انجام شد. نرم افزار CLCmain workbench v۳,۵ و نرم افزار بلاست (BLAST) برای مقایسه توالی ژن gyrA در جدایههای مقاوم با ژن رفرنس در PAO۱ مورد استفاده قرار گرفتند.
یافتهها: بالاترین میزان مقاومت به سیپروفلوکساسین در جدایهها MIC>۵۱۲ µg/ml بود. دو جهش T۸۳I و D۸۷Y در ژن gyrA در جدایههای مقاوم شناسایی شد. همچنین این مطالعه نشان داد که بین میزان MIC در جدایههای مقاوم به سیپروفلوکساسین و جهش در ژن gyrA ارتباطی وجود ندارد.
استنتاج: این نتایج نشان میدهد که جهش در ژن gyrA یکی از مهمترین مکانیسمهای مقاومت به سیپروفلوکساسین در جدایههای کلینیکی سودوموناس آئروژینوزا در گیلان بوده و به نظر میرسد جهش در gyrAبه همراه چند ژن درگیر در ایجاد مقاومت، باعث افزایش مقاومت در جدایههای مختلف شده باشد.
پونه انگورانی، شیرین حسنی رنجیر، احمدرضا سروش، سید داور سیادت، هانیه السادات اجتهد، فرشاد شریفی، سید مسعود ارزاقی، حسین فخرزاده، باقر لاریجانی،
دوره ۳۰، شماره ۱۹۳ - ( بهمن ۱۳۹۹ )
چکیده
اختلالات شناختی یکی از معضلات مهم در بحث سلامت عمومی سالمندان در سراسر دنیا به شمار میآید. نقص در ذخیره سازی و یادآوری اطلاعات جدید، اختلال در حافظه کوتاه مدت و سایر مشکلات شناختی از علائم معمول اختلالات شناختی است که متاسفانه تاکنون درمان قطعی مشخصی برای آن یافت نشده است. مطالعات اخیر نشان دهنده ارتباط بین میکروبیوتای روده و بسیاری از اختلالات شناختی از طریق مسیری با عنوان محور میکروبیوتا- روده- مغز است. تصور میشود که از این مسیر میکروبیوتای روده قادر است بر رفتار، عملکرد مغز و اعمال شناختی در دوران پیری اثرگذار باشد. در این مطالعه مروری به بررسی مکانیسمهای اثر زمینهای ارتباط دهنده میکروبیوتای روده و اختلالات شناختی و اثرات مداخله با پروبیوتیکها بر عملکرد شناختی پرداخته شده است.
مسعود شایسته آذر، سلمان غفاری، فرهاد قرنجیک، محمد خادملو،
دوره ۳۱، شماره ۲۰۰ - ( شهریور ۱۴۰۰ )
چکیده
سابقه و هدف: شکستگی اینترتروکانتریک فمور، شایعترین شکستگی است و بیشترین میزان مرگ ومیر بعد از عمل جراحی را دارد. از آنجایی که درمان اصلی این نوع شکستگیها جراحی است و انتخاب وسیله عمل مناسب نقش مهمی درکاهش بروز عوارض دارد، هدف از این مطالعه مقایسه نتایج بالینی بین (DHS) Dynamic Hip Screw و
(PFN) Proximal Femoral Nail در درمان جراحی شکستگیهای ناپایدار اینترتروکانتریک فمور است.
مواد و روشها: این پژوهش مقطعی، علیمقایسهای شامل تمامی بیماران با شکستگی اینترتروکانتریک فمور مراجعهکننده به بیمارستان/کلینیک ارتوپدی بیمارستان امام خمینی(ره) شهرستان ساری درطی سالهای۱۳۹۱لغایت۱۳۹۷ که نیازمند اقدام درمانی جراحی بودند، میباشد. ۳۰ نفر از بیماران بهصورت تصادفی در دو گروه با کارگذاری DHS و PFN قرار گرفتند و از نظر نتیجه عملکرد بالینی، طول مدت بیهوشی و عمل جراحی، میزان نیاز به ترانسفوزیون خون حین و بعد از عمل، کات اوت شدن وسیله، جوشخوردن شکستگی و مقدار زاویه گردن و تنه فمور مورد مقایسه قرار گرفتند. دادههای مطالعه با نرمافزار ۲۱SPSS تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد تفاوتی بین کارگذاری DHS و PFN از نظر جوش خوردگی شکستگی(۰/۲۳۴=P) و کات اوت شدن وسیله بعد از جراحی(۰/۱۵۷=P)، وجود ندارد. همچنین مشخص شد که بین کارگذاری DHS و PFN، در DHS مدت زمان کمتری برای جراحی و بیهوشی نیاز است(۰/۰۱۲=P) در DHS نسبت به PFN به میزان قابل توجهی نیاز به دریافت خون کمتر میباشد(۰/۰۲=P).
استنتاج: دراین پژوهش، درمان شکستگیهای ناپایدار اینترتروکانتریک باDHS بهعلت طول عمل جراحی، بیهوشی و نیاز کمتر به ترانسفوزیون خون، نسبت بهPFN برتری داشت.
سونیا صادق پور، حجت قاسم نژاد برنجی، یلدا ملک زادگان، سحر رضایی عربلوی دره، محمدرضا پاشایی، جواد فتحی، یوسف کرمی، محمد صباغان، مرتضی طاهری انگنه،
دوره ۳۳، شماره ۲ - ( ویژهنامه شماره دو - آذر ۱۴۰۲ )
چکیده
سابقه و هدف: تشخیص سرولوژیکی (S. stercoralis) Strongyloides stercoralis به دلیل واکنش متقابل با سایر نماتدهای انگلی اغلب چالش برانگیز است. بنابراین، لازم است برای تشخیص صحیح این عفونت انگلی نادیده گرفته شده از طریق سیستم گوارش وارد شده و حتی میتواند بر نازایی هم موثر باشد، آزمایشهای سرولوژیکی جدید با کارایی بالا معرفی شوند. این مطالعه با هدف، طراحی یک ساختار چند اپی توپی برای تشخیص S. stercoralis انجام پذیرفت.
مواد و روشها: مطالعه حاضر یک مطالعه ایمونوانفورماتیک محاسباتی میباشد. برای هدف این مطالعه، ابتدا بخشهای بسیار آنتیژنیک و اپیتوپهای بالقوه ایمنی غالب S. stercoralis از دو پروتئین آنتیژنیک شناسایی شدند و سپس تمام قسمتهای انتخاب شده توسط یک پیونددهنده مناسب به هم متصل شدند. در ادامه، ویژگیهای فیزیکوشیمیایی سازه طراحی شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سپس سازههای ثالثی سازه ساخته و مورد ارزیابی قرار گرفتند تا بهترین آنها مشخص شود.
یافتهها: ارزیابی بیوانفورماتیک نشان داد که ساختار پروتئینی طراحی شده میتواند آبدوست، پایدار در برابر حرارت و اسیدی باشد. همچنین مدل سه بعدی ساخته شده مشابه ساختار پروتئینهای طبیعی بود.
استنتاج: با توجه به نتایج مطالعه، سازه طراحی شده میتواند به عنوان یک آنتی ژن کارآمد در سیستم ELISA برای تشخیص سرولوژیک استرونژیلوئیدیازیس انسانی مورد استفاده قرار گیرد.
مهسا نارنجی، بهاره لشتوآقائی، زهرا دانش فر، سمانه فرخ فر، رضا عنایتی فرد، معصومه بحری،
دوره ۳۳، شماره ۲۲۶ - ( آبان ۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: پسوریازیس یک بیماری التهابی خود ایمن با درگیری بیشتر در پوست و مفاصل است که میتواند سبب آسیبهای روحی و روانی و در نتیجه کاهش کیفیت زندگی بیماران شود. این بیماری به لحاظ پاتوژنز و اپیدمیولوژی وجوه مختلفی دارد. بهبود خواص درمانی داروهای رایج این بیماری میتواند به بهبود کیفیت زندگی بیماران کمک کند.
در طی سالیان اخیر نانوذرات برای بهبود دارورسانی در بسیاری از بیماریها از جمله بیماریهای پوستی کاربرد دارند. کلسی پوتریول بهعنوان یک آنالوگ ویتامین D یکی از داروهای رایج برای درمان موضعی پسوریازیس است.
مواد و روشها: در مطالعه حاضر که یک مطالعهی درونتنی مداخلهای است، نانوذرات جامد لیپیدی
)(Solid Lipid Nanoparticles (SLN)) این دارو با اندازه ذرهای ۲۴۱ نانومتر و پتانسیل زتای ۵/۱۱- میلیولت ساخته و به روش incorporation وارد پایه نیمه جامد شد. اثر بخشی فرمولاسیون بر مدل پسوریازیس القا شده توسط کرم ایمیکیمود ۵ درصد در موش BALB/c نر، در بین گروه کنترل منفی (بدون درمان)، گروه کنترل مثبت (کلسی پوتریول) و گروه SLN (کرم SLN با کلسی پوتریول) بررسی شد.
یافتهها: نتایج روند رهایش دارو از فرمولاسیون مورد استفاده نشان دهنده تبعیت از روند هیگوشی بود و در پایان ۶ ساعت، ۷۶درصد دارو از این نیمهجامد رها شد. نتایج تاثیر فرمولاسیون بر مدل پسوریازیس نشان داد که در روز پنجم گروه SLN در مقایسه با دو گروه دیگر کاهش امتیاز التهاب را به شکل معنیدار داشته است (۰/۰۰۰۱>P)، اگرچه این تفاوت در روز دهم معنیدار نبود. همچنین بارگیری دارو در SLN توانست سرعت بهبود و کاهش التهاب را به شکل معنیدار افزایش دهد.
استنتاج: نتایج این مطالعه نشان داد که الحاق کلسی پوتریول با SLN میتواند سبب بهبود کیفیت و سرعت درمان ضایعات پوستی ناشی از پسوریازیس شود.