۶۷ نتیجه برای زارع
ژیلا ترابی زاده ، امین زارع ،
دوره ۱۲، شماره ۳۵ - ( تير ۱۳۸۱ )
چکیده
آدنوکارسینوم اوراکوس یک تومور نادر دستگاه ادراری- تناسلی با پیش آگهی ضعیف می باشد که از بقایای آلانتوئیس در خارج مثانه منشا می گیرد. درمان انتخابی آن سیستکتومی رادیکال و رزکسیون اوراکوس به طور کامل می باشد. بیمار حاضر آقای ۳۲ ساله ای است که با هماچوری ماکروسکوپی مراجعه کرده و با این تشخیص معرفی می شود.
محمد زارع جوشقانی ، محمد سعادت نیا ، ساسان حقیقی ،
دوره ۱۳، شماره ۴۱ - ( دى ۱۳۸۲ )
چکیده
سابقه و هدف: از جمله عوامل مرتبط با سکته مغزی، آنتی بادی ضد فسفولیپید در سرم خون مبتلایان می باشد. در سال های اخیر علاوه بر آنتی بادی ضد کاردیولیپین (aCL)، آنتی بادی ضد دیگر فسفولیپیدها(aPL) نیز به عنوان عوامل مستعد کننده سکته مغزی شناخته شده اند. در مطالعه حاضر علاوه بر بررسی شیوع آنتی بادی های aCL وaPL ، نوع آنتی بادی(IgM , IgG) نیز در بیماران مبتلا به سکته مغزی زیر ۴۵ سال بررسی شده است.
مواد و روش ها: در یک مطالعه توصیفی از بیماران دچار سکته مغزی زیر ۴۵ سال مراجعه کننده به بیمارستان الزهرا (س) اصفهان، سطح آنتی بادی های aCL(IgM , IgG) و aPL اندازه گیری شد. سپس خصوصیات بالینی، آزمایشگاهی و دموگرافیک بیماران با تیتر بالاتر از نرمال مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: از میان ۱۱۴ بیمار، ۲۳ نفر (۱۹,۶ درصد تیترهای IgM-IgG از aCL یا aPL بالاتر از نرمال داشتند. از این تعداد ۱۸ نفر (۳/۱۵ درصد) تیتر aCL بالاتر از نرمال داشتند. ۷ نفر از بیماران، مرد و ۱۶ نفر، زن بودند. تیتر بالاتر از نرمال aCL از نوع IgM و IgG به ترتیب در ۱۵ نفر (۲/۶۵ درصد) و ۸ نفر (۷/۳۴ درصد) و aPL از نوع IgM و IgG به ترتیب در ۱۹ نفر (۶/۸۲ درصد) و ۶ نفر (۲۶ درصد) به دست آمد. در ۵ نفر از بیماران (۲۱ درصد) تیترآنتی بادی های غیر کاردیولیپینی، بالاتر از نرمال بود aPL) بالاتر از نرمال و تیتر aCL در حد نرمال بود). سکته مغزی آمبولیک و ترومیوتیک به ترتیب در ۷ و ۱۶ بیمار دیده شد. سابقه سکته مغزی قبلی در ۷ بیمار وجود داشت. درگیری دریچه ای قلبی نیز در ۴۷ درصد بیماران دیده شد.
استنتاج: نتایج نشان می دهد که در ایران تیتر آنتی بادی ضد فسفولیپید در درصد قابل توجهی از بیماران زیر ۴۵ سال با سکته مغزی، بالاتر از نرمال بوده و نزدیک به ۲۰ درصد بیماران، تیترآنتی بادی های غیرکاردیولیپینی بالاتر از نرمال دارند. تیتر بالای IgM در درصد بیش تری از بیماران (که مطابق با دیگر تحقیقات در کشورهای توسعه نیافته مانند هند بود) را می توان به عواملی چون عفونت ها و توکسین ها که به عنوان افزایش دهنده حاد تیتر IgM مطرح هستند و در این کشورها بیش تر یافت می شوند، نسبت داد که خود نیاز به مطالعات بیش تر دارد.
فرشاد نقش وار ، حافظ تیرگرفاخری ، ژیلا ترابی زاده ، امید عمادیان ، ایرج ملکی ، امین زارع ،
دوره ۱۵، شماره ۴۸ - ( آبان ۱۳۸۴ )
چکیده
سابقه و هدف: هلیکوباکترپیلوری، باسیل گرم منفی ساکن در مخاط معده بوده و با طیف وسیعی از بیماریهای گوارشی همراه است. این ارگانیسم در کشورهای در حال توسعه شیوع بالایی داشته و داروهای مختلفی جهت درمان آن به کار می رود. برخی از موارد رژیم های درمانی با موفقیت همراه نبوده است. یکی از علل عدم موفقیت بروز مقاومت در بین سویه های باکتری نسبت به آنتی بیوتیک است. بنابراین برای به دست آوردن فرمول درمانی مناسب باید میزان حساسیت و مقاومت باکتری نسبت به آنتی بیوتیک ها سنجیده شود. هدف این مطالعه بررسی مقاومت هلیکوباکترپیلوری کشت داده شده از بیوپسی معده بیماران با علایم گوارشی فوقانی مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی (ره) شهرستان ساری نسبت به آنتی بیوتیک های منتخب می باشد.
مواد و روش ها: ۶۷ مورد هلیکوباکترپیلوری جدا شده از کشت بر علیه سه آنتی بیوتیک مترونیدازول، کلاریترومای سین، آموکسی سیلین مورد بررسی قرار گرفته است و از روش انتشار دیسک (Disk diffusion) برای تعیین حداقل غلظت ممانعت کننده از رشد (MIC) و همچنین برای شناسایی الگوی مقاومت آنتی بیوتیک هلیکوباکترپیلوری جدا شده، استفاده گردیده است. مرز بین حساسیت و مقاومت (Cut of point) عبارت است از MIC۹۰ که حداقل ۹۰ درصد نمونه ها در آن MIC یا کم تر، ایجاد هاله کرده باشند.
یافته ها: برای آموکسی سیلین MIC۹۰=۰,۲۵ g/ml تعیین شده و تمام نمونه ها به آموکسی سیلین حساس بوده اند برای کلاریترومایسین MIC۹۰=۰.۲۵ g/ml تعیین شده و فقط یک مورد مقاوم دیده شده است. برای مترونیدازول MIC۹۰=۱۶ g/ml تعیین شده و چهار مورد مقاوم دیده شده است.
استنتاج: این پژوهش نشان داد که بر خلاف تحقیقات انجام شده در کشورهای مختلف، سطح نسبتا پایینی از مقاومت نسبت به کلاریترومایسین و مترونیدازول دیده می شود. به علاوه همانند اکثر مقالات، هیچ مورد مقاومی به آموکسی سیلین مشاهده نشده است. بنابراین با استفاده از الگوی مقاومت دارویی می توان از داروهای بررسی شده در درمان هلیکوباکترپیلوری استفاده نمود.
صغری خانی ، هادی مجیدی ، رضاعلی محمدپور تهمتن ، روح اله عبدی ، کبری زارع ، انسیه فولادی ،
دوره ۱۵، شماره ۵۰ - ( بهمن ۱۳۸۴ )
چکیده
سابقه و هدف: تخمین سونوگرافیک وزن جنین، به طور وسیعی در تصمیم گیری های بالینی مورد استفاده قرار می گیرد. فرمولهای ریاضی زیادی برای تخمین وزن مورد استفاده قرار می گیرد و از پارامترهای متنوعی جهت این کار استفاده می کنند. یکی از رایج ترین فرمول هایی که استفاده می شود فرمول هدلاک (Hadlock) است که گفته می شود اواخر سه ماهه سوم بارداری دارای دقت زیادی است. ولی در پژوهش های مختلف دقت آن بسیار متفاوت گزارش شده است. حتی گفته شده برای تخمین وزن غیر طبیعی جنین از دقت کمی برخوردار است. این پژوهش به منظور تعیین دقت سونوگرافی جهت تخمین وزن هنگام تولد جنین های کوچک و بزرگ برای سن بارداری انجام شده است.
مواد و روشها: این پژوهش یک کارآزمایی بالینی است که از سال ۱۳۷۹ لغایت ۱۳۸۳ بر روی ۱۷۴ زن باردار با حاملگی تک قلو و کیسه آب سالم که در بخش زایشگاه بیمارستان امام خمینی ساری بستری شده بودند، انجام شد. نمونه ها پس از بستری به بخش سونوگرافی اعزام و تخمین وزن جنین متوسط یک سونولوژیست صورت می گرفت. سپس مادر به زایشگاه انتقال یافت و تا انجام زایمان مراقبت های لازم صورت می گرفت. بلافاصله پس از زایمان همه نوزادان به وسیله یک ترازوی دقیق وزن می شدند. سپس با وسیله تعیین شدت همبستگی و آزمون تی زوج (Pairred t Test)، ضریب توافقی کن دال تاو (Kendal-Tau) و رگرسیون چند گانه دقت سونوگرافی جهت تخمین وزن هنگام تولد تعیین گردید.
یافته ها: تغییرات وزن تخمینی به وسیله سونوگرافی با وزن واقعی هنگام تولد (در کل نمونه ها) توافق داشت (P<۰,۰۰۱). آزمون تی زوج نیز نشان داد وزن تخمینی به وسیله سونوگرافی با وزن واقعی تفاوت معنی داری ندارد. ولی پس از مطابقت دادن وزن هنگام تولد برای سن حاملگی، مشخص گردید که در گروه (Small for Gestational age) SGA و (Large for gestational age) LGA وزن تخمینی به وسیله سونوگرافی، تفاوت معنی داری با وزن واقعی هنگام تولد دارد (به ترتیب P<۰.۰۱, P<۰.۰۰۱) در گروه (appropriate for gestinal age) AGA سونوگرافی، وزن را بدون اختلاف معنی داری با وزن واقعی هنگام تولد تخمین زده بود.
استنتاج: یافته ها نشان داد که دقت سونوگرافی برای تخمین نوزادان با وزن طبیعی زیاد است، ولی برای تخمین نوزادان با وزن غیر طبیعی، کمتر است. لذا بدین وسیله توجه سونولوژیست های محترم را جهت پی گیری وزن واقعی نوزاد و مقایسه تخمین خود با وزن واقعی و افزایش مهارت جلب نموده، ضمنا به متخصصین محترم نیز تاکید می شود که در تصمیم گیری های حساس مامایی صرفا بر اساس سونوگرافی اقدام ننمایند و انجام پژوهش های بییشتر در این راستا توصیه می شود.
پروین زارعیان ، شهلا ظهیری ، فرزانه کتابچی ، شهره روزمه ، انسیه خلوصی ،
دوره ۱۷، شماره ۵۷ - ( فروردين ۱۳۸۶ )
چکیده
سابقه و هدف: یکی از مهم ترین مسایلی که علم پزشکی با آن روبرو بوده و می باشد، مساله درمان زخم ها است. از دیرباز داروهای صناعی گوناگونی که بیشتر شیمیایی می باشند جهت تسریع روند ترمیم زخم معرفی و به کار گرفته شده اند که متاسفانه اکثر آنان دارای نواقص، محدودیت ها و اثرات جانبی متعددی می باشند. همچنین از آن جا که تاکنون ثابت گردیده ترکیبات طبیعی نسبت به مواد شیمیایی دارای مضرات کم تری می باشند، هدف تحقیق کنونی، بررسی اثر یک فراورده طبیعی به نام گزانگبین بر روند ترمیم زخم پوستی است.
مواد و روش ها: به منظور انجام تحقیق حاضر در ابتدا ۲۴ سر خرگوش نر سالم نژاد هلندی انتخاب گردیدند. سپس در ناحیه پهلوی چپ حیوانات، زخمی به ابعاد ۲ ´ ۲ سانتی متر ایجاد گردید. در گروه آزمایشی گزانگبین، عصاره ۹ درصد گزانگبین در اوسرین و در گروه اوسرین، اوسرین به عنوان پماد پایه، روزی دو بار بر محل زخم مالیده شد. در گروه شاهد از هیچ ماده ای به منظور سرعت بخشیدن به روند ترمیم زخم استفاده نگردید. در هر سه گروه اندازه گیری سطح زخم باز تا روز هیجدهم ادامه یافت. در روز هیجدهم از موضع زخم ها، نمونه های بافتی تهیه گردید و آزمایش های آسیب شناسی بالینی شامل بررسی میزان آماس بافتی- میزان اپی تلیزاسیون- تشکیل بافت گرانوله- میزان ترمیم ناحیه درم و در صد برخی از سلول های در گیر در روندهای التهابی مانند ماست سل- ائوزینوفیل و نوتروفیل تعیین گردید.
یافته ها: نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که عصاره گزانگبین بر روند سرعت جمع شدگی زخم تاثیر مثبتی ندارد و این در حالی است که این ماده توانست تعداد نوتروفیل ها را کاهش (p<۰,۰۵) و تعداد ائوزینوفیل ها را (p<۰.۰۰۱) افزایش دهد. همچنین تاثیر گزانگبین بر کاهش شدت التهاب و افزایش ترمیم بافت درم نسبت به گروه شاهد از نظر آماری معنی دار است (p=۰.۰۲۷).
استنتاج: بررسی فوق نشانگر آن است که گرچه عصاره گزانگبین بر تسریع روند بهبود زخم، تاثیر مورد انتظار ما را نشان نداد، از آن جا که بر برخی از پارامترهای دخیل در روندهای ترمیمی اثرات مثبتی را نشان داد، می توان نتیجه گرفت که به احتمال بسیار، این فرآورده طبیعی دارای نقشی موثر بر فرایند ترمیم زخم می باشد که البته مطالعات بیشتری را در این زمینه می طلبد.
زهره زارع ، حسین ایمانی ، مسلم محمدی ، محمود مفید ، حسین دشت نورد ،
دوره ۱۹، شماره ۷۱ - ( مرداد و شهریور ۱۳۸۸ )
چکیده
سابقه و هدف: دی (۲- اتیل هگزیل) فتالات (DEHP) به عنوان نرم کننده در ساخت تولیدات پلی وینیل کلراید (PVC) کاربرد دارد. هدف از انجام این مطالعه بررسی اثرات DEHP بر وزن بدن، وزن بیضه، قطر لوله های منی ساز، ارتفاع اپیتلیوم منی ساز، قطر لومن لوله های منی ساز، تعداد سلول های سرتولی و اسپرماتیدهای گرد لوله های منی ساز بیضه موش سوری بود.
مواد و روش ها: در این تحقیق موش های سوری نر بالغ نژاد NMRI با میانگین سنی ۴ هفته انتخاب و سپس به سه گروه کنترل، حلال و تجربی تقسیم شدند. هر موش در گروه تجربی روزانه با ۲g/kg DEHP که در ۱۰۰ µl روغن ذرت حل شده بود و در گروه حلال روزانه با ۱۰۰ µl روغن ذرت به مدت ۱۴ روز گاواژ می شد. موش ها در گروه کنترل چیزی دریافت نمی کردند. روز اول و آخر آزمایش وزن هر موش اندازه گیری و ثبت شد. بیضه راست و چپ به طور جداگانه وزن شدند و سپس بیضه چپ در محلول بوئن ثابت شد. بعد از این مرحله بافت به ترتیب وارد مرحله پردازش و قالب گیری شد. به منظور انجام مطالعات بافتی برش های ۵ میکرومتری از بافت بیضه با رنگ آمیزی هماتوکسیلین و ائوزین رنگ آمیزی شدند.
یافته ها: تجویز DEHP موجب کاهش معنی دار وزن بدن و بیضه شد. به علاوه DEHP منجر به کاهش قطر لوله های منی ساز، ارتفاع اپیتلیوم منی ساز و قطر لومن لوله های منی ساز شد. تعداد سلول های سرتولی و اسپرماتیدهای گرد لوله های منی ساز به طور معنی دار نسبت به گروه کنترل کاهش یافت.
استنتاج: بر اساس یافته های مطالعه حاضرDEHP بر وزن بدن و بیضه، روند اسپرماتوژنزیس و در کل سیستم تولید مثلی جنس مذکر اثرات سمی دارد.
صادق خداویسی ، طاهره شکوهی ، علی زارعی محمودآبادی ،
دوره ۲۰، شماره ۷۶ - ( خرداد و تیر ۱۳۸۹ )
چکیده
مایستوما عفونت گرانولوماتوز مزمن بافت جلدی و زیر جلدی است که در اثر اکتینو مایست ها (اکتینومایستوما) و قارچها (یومایستوما) ایجاد می گردد. عوامل مسببه بیماری ارگانیسم اگزوژن خاک دوست می باشند که در پی تروما به زیر جلد وارد می شوند. بیماری مایستوما در ایران نادر و به صورت تک گیر (اسپورادیک) است. در این مطالعه مروری ۹۰ مورد گزارش شده در سالهای ۱۳۵۱ الی ۱۳۸۸ مشخص گردید. مبتلایان به مایستوما در ایران اکثرا مرد (۶۶,۳ درصد)، در محدوده سنی ۳۱ تا ۵۰ سال (۵۵.۱ درصد) و کشاورز (۴۴.۴ درصد) بوده اند. در ایران، پا بیشترین محل درگیری (۷۳.۸ درصد) و پس از آن ساق و بازو (هر کدام ۴.۸ درصد)، بیشترین عوامل اکتینومایستوما: اکتینومادور اما دوره (۲۳.۵ درصد) نوکاردیا آستروئیدس (۲۰.۶ درصد)، نوکاردیا کاویه (۱۳.۲ درصد) و بیشترین عوامل یومایستوما سودآلشریا بوئیدی (۱۰.۳ درصد) بوده است. بیشترین موارد بیماری از سه استان های شمالی کشور (۳۶ درصد) گزارش شده که در این میان استان مازندران با ۵۹.۴ درصد بیشترین موارد را به خود اختصاص داده است و ۲۷ درصد موارد از استان های جنوبی گزارش شده است. شایع ترین عامل گزارش شده در شمال کشور اکتینومادورا مادوره (۴۷.۸ درصد) بوده که ۶۸.۸ درصد موارد مایستومای گزارش شده ناشی از این ارگانیسم از این منطقه بوده است.
رضا باقریان سرارودی ، محسن معروفی ، مریم فتح اله گل ، فاطمه زارع ،
دوره ۲۰، شماره ۷۷ - ( مرداد و شهریور ۱۳۸۹ )
چکیده
سابقه و هدف: شیوه های مقابله ای، بروز علائم اضطراب و افسردگی از جمله مشکلات اساسی بیماران سکته قلبی است. معهذا مطالعات کافی در این مورد وجود ندارد. هدف این مطالعه بررسی شیوع علائم اضطراب و افسردگی و تعیین سبک های مقابله ای در این بیماران بود.
مواد و روش ها: در یک بررسی مقطعی ۱۰۰ بیمار که با تشخیص قطعی انفارکتوس میوکارد در یکی از بیمارستان های مجهز به واحد مراقبت قلبی (CCU) شهر اصفهان طی پائیز سال ۱۳۸۵ بستری شده بودند، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستان و مقیاس سبک های مقابله ای جالویس استفاده گردید.
یافته ها: میانگین (انحراف معیار) نمرات خرده مقیاس های اضطراب و افسردگی بترتیب۱۰,۲۲ (۳.۱۷) و۹.۲۸ (۳.۰۹) بودند. ۴۲ درصد از آزمودنی ها دارای علائم اضطراب و ۳۱ درصد از آنان دارای علائم افسردگی بودند. میانگین نمرات تراز شده سبک مقابله ای خود- اتکائی و سبک مقابله ای هیجانی بترتیب معادل۰.۶۸ و۰.۴۹ به عنوان شایع ترین و غیرمتداول ترین سبک های مورد استفاده بیماران سکته قلبی بدست آمد.
استنتاج: به طور کلی یافته ه ا نشان داد علائم اضطراب و افسردگی در بیماران پس از سکته قلبی بسیار شایع می باشد. شایع ترین شیوه های مقابله ای در بیماران پس از سکته قلبی به ترتیب مقابله های خود- اتکائی، خوش بینانه، مواجه شدن و حمایت جوینده می باشد. کارکرد مساله- مدار این مقابله ها بر کارکرد هیجان- مدار آنها برتری دارد. انتظار می رود دو سبک مواجه شدن و حمایت جوینده به کارکرد سالم روانشناختی این بیماران مربوط شود. بنابر این بررسی این موضوع در مطالعات آتی پیشنهاد می گردد.
جمشید یزدانی چراتی ، سودابه زارع ، الهه قربان پور ، بیژن شعبان خانی ،
دوره ۲۰، شماره ۷۹ - ( آذر و دی ۱۳۸۹ )
چکیده
سابقه و هدف: سرطان معده دومین عامل مرگ در بین مرگ های ناشی از سرطان در جهان و یکی از مهمترین عوامل مرگ و میر در استان مازندران محسوب میشود. بنابراین مطالعه حاضر برای تبیین الگوی جغرافیایی مرگ و میر ناشی از سرطان معده در استان مازندران و شناسایی نقاط پر خطر انجام گرفت.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی و دوره مورد مطالعه سال های ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴ بود. تعداد بیمارانی که به علت ابتلا به سرطان معده در دوره فوق در استان مازندران فوت کرده اند برابر ۱۶۶۳ نفر بوده است. داده ها بر اساس متغیرهای سن و جنس و مکان زندگی از دفتر ثبت بیماری استخراج و در قالب روشهای آمار توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار WIN BUGS تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: در میان افراد مورد بررسی ۱۲۱۰ نفر (۷۲,۸ درصد) مرد و ۴۵۳ نفر (۲۷.۲ درصد) زن بودهاند. با استفاده از آمار توصیفی میانگین سنی در مردان ۶۶ سال و در زنان ۶۹.۹ سال بدست آمد و با انجام آنالیز تک متغیره مشاهده شد که بروز این بیماری در مناطق روستایی بیشتر از مناطق شهری می باشد (P<۰.۰۵).
استنتاج: این مطالعه نشان داد که مرگ و میر ناشی از بیماری سرطان معده در سنین بالای ۵۰ سال بیشتر اتفاق میافتد. همچنین میتوان گفت مرگ و میر بیماران مبتلا به این بیماری، در مردان دو برابر بیشتر از زنان و در مناطق روستایی بیش از مناطق شهری است.
علی اسماعیلی ندیمی ، غلام حسین حسن شاهی راویز، وحید توکلیان فردوسیه ، رضا وزیری نژاد ، آرمین عباسی، حامد زارع رنجبر ،
دوره ۲۱، شماره ۸۴ - ( مهر و آبان ۱۳۹۰ )
چکیده
سابقه و هدف: بیماری های قلبی - عروقی شایع ترین علل مرگ و میر در جهان و ایران هستند.SDF-۱a به عنوان یک کموکین موثر در کاهش التهاب و آسیب، در آنژیوژنز نیز نقش دارد. این مطالعه به بررسی مقایسه ای سطح سرمی این کموکین در مبتلایان به سکته قلبی و افراد سالم بر اساس سن و جنس پرداخته است.
مواد و روش ها: این مطالعه مورد - شاهدی در دو گروه ۶۳ نفری شامل یک گروه مبتلا به سکته قلبی و گروه دیگر افراد غیرمبتلا (همراهان افراد بستری شده در سایر بخش های بیمارستان به عنوان گروه کنترل) انجام شد. از گروه کنترل یک نوبت در روز اول بستری و از گروه مبتلا به سکته در دو نوبت (روز اول بستری و روز هفتم) خونگیری محیطی انجام شد. اطلاعات از طریق شرح حال و روش های پاراکلینیک جمع آوری شد و سطح سرمی SDF-۱a در نمونه ها اندازه گیری شد.
یافته ها: از ۶۳ بیمار شرکت کننده در هر گروه ۷۹,۴ درصد مرد و ۲۰.۶ درصد زن بودند. در گروه مبتلایان به سکته قلبی ۸۰.۹۵ درصد اولین سکته را داشتند. ۶۳.۵ درصد بیماران در زمان ترخیصQ wave MI بودند.اختلاف غلظت ها به طور کلی بین کنترل (۳۳.۵۸) و نمونه ۲۴ ساعت اول (۳۳.۷۱) معنی دار نبود (p>۰.۰۵) ولی بین کنترل و نمونه روز هفت (۱۳۲.۱۲) و نمونه ۲۴ ساعت اول و نمونه روز هفت معنی دار بود (p<۰.۰۵).
استنتاج: مطالعه ما نشان داد که با گذشت یک هفته از سکته، غلظت SDF-۱a افزایش یافته که ممکن استSDF-۱a به عنوان یک کموکین ضد التهاب و رگساز در سکته قلبی حاد موثر باشد.
فرزانه میکائیلی منیع، شاهپور احمدی خوئی، حسین زارع ،
دوره ۲۱، شماره ۸۵ - ( آذر و دی ۱۳۹۰ )
چکیده
سابقه و هدف : انتقال از دوره متوسطه به دانشگاه برای بیشتر افراد رخدادی تنش زا محسوب می شود و لازم است دانشجویان مهارت های مختلفی برای سازگاری باآن داشته باشند. هدف این مطالعه بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی مدیریت تنیدگی، خودآگاهی و ارتباط موثر بر سلامت عمومی دانشجویان سال اول است.
مواد و روش ها : روش مطالعه حاضر نیمه تجربی با گروه شاهد بود. از بین دانشجویان سال اول مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد واحد ارومیه، ۱۰۰ نفر با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب و بهصورت تصادفی در ۴ گروه ۲۵ نفری (سه گروه آزمایش و یک گروه شاهد) قرار گرفتند و سپس سه نوع آموزش با محتوای مدیریت تنیدگی، خودآگاهی و ارتباط موثر، طی ۶ جلسه یک و نیم ساعته ارائه گردید و نمره پرسشنامه سلامت عمومی قبل و بعد از آموزش با هم مقایسه گردید.
یافته ها : تفاوت بین تفاضل نمرات پیشآزمون و پس آزمون گروههای آزمایش و شاهد، در تمام مولفههای سلامت عمومی به نفع گروه آزمایش معنیدار بود(۰۵/۰>p). در گروههای آموزش مدیریت تنیدگی و خودآگاهی، مولفه اضطراب و بیخوابی و در گروه برقراری ارتباط موثر، مولفه نشانه های بدنی در قیاس با سایر مولفهها بیشتر بهبود یافته بود. بررسی نتایج حاصل از مقایسه دو به دو میانگینها نشان داد آموزش مهارتهای برقراری ارتباط موثر در تمام مولفههای سلامت عمومی و نمرهکلی آموزش، اثربخش بود که در قیاس با سایر مهارتها، تغییر و بهبود بیشتری را بهدنبال داشت.
استنتاج : مجموع یافتهها حاکی از تاثیر مثبت آموزشها بر بهبود سلامت عمومی بود. لذا پیشنهاد میشود این نوع آموزشها، خصوصاً آموزش مهارتهای ارتباطی، بهعنوان بخشی از برنامه های بهداشت روانی دانشگاهها قرار گیرد.
ذبیح اله یوسفی، رضاعلی محمدپور، ابراهیم زارعی، منصور برافراشتهپور،
دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ویژه نامه اسفند (شماره ۲) ۱۳۹۱ )
چکیده
سابقه و هدف: یکی از بزرگترین مشکلات زیست محیطی صنایع چوب و کاغذ، تخلیه فاضلاب رنگی حاوی لیگنین به محیط زیست میباشد. هدف از این بررسی، تعیین کارایی فرایند فتوکاتالیستی ۲TiO داپ شده با آهن در حضور UV
(Ultra violet) جهت تجزیه لیگنین از فاضلاب مصنوعی صنعت چوب و کاغذ بود.
مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع مقطعی، در مقیاس آزمایشگاهی و در یک رآکتور ۲ لیتری انجام شد. نانوی موردنظر با روش سل-ژل (Sol-gel) سنتز شد. آزمایشها بر اساس روشهای استاندارد آزمایشهای آب و فاضلاب انجام گردید. جذب لیگنین با استفاده از روش اسپکتروفتومتری UV/Vis (Visible/UV) در طول موج ۲۸۰ نانومتر صورت گرفت. تعداد نمونهها بر اساس روش فاکتوریل، ۷۲ نمونه برآورد شد. جهت ترسیم نمودارها و تجزیه و تحلیل آماری نتایج، نرمافزارهایExcel و SPSS نسخه ۱۶ و آزمون برازش رگرسیونی مورد استفاده قرار گرفت.
یافتهها: بیشترین درصد حذف در حضور UV حدود ۴/۹۵ درصد و در حضور نور خورشید ۴/۸۷ درصد بود. وقتی غلظت از ۱۵/۰ به ۳۰/۰ گرم در لیتر افزایش یافت، میزان دفع لیگنین نیز افزایش پیدا کرد. در همه pHها با افزایش زمان ماند از ۱۵ به ۱۲۰ دقیقه، درصد حذف افزایش و بعد از ۶۰ دقیقه میزان حذف تا حدودی ثابت ماند و pH بهینه ۷ به دست آمد. همچنین وقتی که غلظت نانو افزایش و pH کاهش یافت، سرعت واکنش افزایش پیدا کرد.
استنتاج: میزان حذف در ناحیه نور مرئی و در حضور نور خورشید به طور قابل توجهی بالا بود که نشان دهنده نقش مؤثر داپ کردن نانو میباشد. بنابراین با توجه به نتایج این تحقیق، فرایند فتوکاتالیستی با استفاده از نانوی داپ شده به علت مقدار کم نانوی مصرفی، انرژی مصرفی پایین و راندمان بسیار بالا میتواند به عنوان یک جایگزین مناسب برای حذف لیگنین از صنایع چوب و کاغذ مورد استفاده قرار گیرد.
آتوسا کیالاشکی، فاطمه شکوهی، مریم توفیقی، ماندانا زعفری، نسیم زارع نژاد،
دوره ۲۲، شماره ۹۳ - ( مهر ۱۳۹۱ )
چکیده
سابقه و هدف: سندرم قبل از قاعدگی از مشکلات عمده ۹۰- ۸۰ درصد خانم ها است که با ترکیبی از تغییرات آزاردهنده فیزیکی، روانی یا رفتاری در خلال مرحله لوتئال سیکل قاعدگی مشخص میشود. اگرچه روشهای درمانی مختلفی برای آن مطرح شده است، اما درمانی که کاملاً مؤثر و قطعی باشد مشخص نگردیده است. با توجه به شیوع بسیار بالای سندرم قبل از قاعدگی و اهمیت آن بر ابعاد جسمی، روانی و اجتماعی فرد و از آنجاکه در حال حاضر در مطالعات تجربی، هیچ نوع درمانی برای آن مورد تأئید کامل قرار نگرفته، مطالعه حاضر جهت بررسی اثر عصاره لاواندر بر سندرم قبل از قاعدگی انجام شد.
مواد و روشها: پژوهش حاضر یک کارآزمایی بالینی یک سوکور بوده که بر روی دانشجویان دختر پس از تأئید سندرم قبل از قاعدگی و رد افسردگی (پرسشنامه بک) انجام شد. ۹۰ دانشجو به صورت تصادفی به دو گروه مورد و پلاسبو تقسیم شدند. نمونه ها از یک هفته قبل از قاعدگی با عصاره لاواند، (دو قطره ۲ بار در روز به مدت ۲ ماه متوالی) تحت درمان قرار گرفته و سپس شدت علایم سندرم قبل و پس از درمان اندازه گیری و با هم مقایسه شد. سپس دادهها با نرمافزار آماری SPSS۱۷ و آزمونهای ۲ Xو من ویتنی و t-test آنالیز شد.
یافتهها: گروه مورد و شاهد قبل از درمان از نظر شدت کلی علایم سندرم قبل از قاعدگی همگن بودند (۰۸۶/۰= p). نتایج نشان داد اگر چه شدت علایم سندرم قبل از قاعدگی بعد از درمان درهر دوگروه دارو و دارونما کاهش یافت اما میزان کاهش شدت علایم سندرم قبل از قاعدگی بعد از درمان در گروه لاواندر نسبت به دارونما کمتر بود (۰۰۰/۰= p).
استنتاج: عصاره گیاه لاواند به طور مؤثری باعث کاهش علایم سندرم قبل از قاعدگی شد و میتوان از آن به عنوان درمان مکمل در تسکین علایم سندرم قبل از قاعدگی استفاده کرد تا ضمن کاهش نیاز آنان به داروهای مسکن و عوارض جانبی آن از هزینههای اضافه سیستم درمانی هم اجتناب شود.
احسان زارعی، محمد عرب، آرش رشیدیان، سید محمود قاضی طباطبایی، عباس رحیمی فروشانی،
دوره ۲۲، شماره ۹۸ - ( اسفند ۱۳۹۱ )
چکیده
سابقه و هدف: ارزش ادراک شده به مفهوم ارزیابی کلی مشتری از میزان مطلوبیت یک کالا یا خدمت بر مبنای ادراک وی از منافع دریافت شده در مقابل هزینههای پرداخت شده است. هدف این مطالعه بررسی رابطه بین کیفیت خدمات ارائه شده در بیمارستانهای خصوصی شهر تهران با ارزش ادراک شده از سوی بیماران بود.
مواد و روشها: این مطالعه مقطعی و توصیفی- تحلیلی در سال ۱۳۸۹ انجام شد. تعداد نمونههای مطالعه ۹۶۹ بیمار بود که از ۸ بیمارستان عمومی خصوصی در شهر تهران انتخاب شدند. دادههای مطالعه از طریق یک پرسشنامه ۱۸ آیتمی (شامل ۱۴ آیتم کیفیت، ۴ آیتم ارزش ادراک شده) جمع آوری شد که روایی و پایایی آن تأیید شده بود. آنالیز داده ها با استفاده از روشهای آمار توصیفی و رگرسیون چند متغیره در نرم افزار SPSS۱۷ انجام شد.
یافتهها: بهطور کلی میانگین نمره ادراک بیماران از کیفیت خدمات، ۰۱/۴ و میانگین نمره کلی ارزش ادراک شده نیز ۴۳/۳ از ۵ بود. بر اساس نتایج رگرسیون، حدود ۲۷ درصد از واریانس ارزش ادراک شده توسط ابعاد کیفیت خدمت تبیین میشود. کیفیت تعامل قویترین عامل مؤثر بر ارزش ادراک شده بیمار است که قدرت پیشبینی این عامل حدود دو برابر دو بعد دیگر کیفیت (کیفیت فرایند و کیفیت محیط) است.
استنتاج: سه بعد کیفیت خدمات تعیینکنندههای کلیدی ارزش ادراک شده در بیمارستانهای خصوصی تهران بودند. برای ارتقاء ارزش ادراک شده از سوی بیماران، اقدامات بهبود کیفیت باید بر کاهش و متناسب کردن هزینههای پولی، زمانبندی و انجام دقیق خدمات، و تقویت جنبههای روابط بین شخصی و مهارتهای ارتباطی پزشکان، پرستاران و پرسنل متمرکز باشد.
لیلا ولی زاده، نعمت بیلان، سهیلا زارعی، اکبر شریفی،
دوره ۲۲، شماره ۹۸ - ( اسفند ۱۳۹۱ )
چکیده
سابقه و هدف: آسم یکی از شایعترین بیماریهای مزمن دوره کودکی و نوجوانی است که منجر به محدودیت در اکثر ابعاد زندگی شده و سبب کاهش کیفیت زندگی مبتلایان میگردد. کنترل محرکها یکی از ارکان مدیریت آسم است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش و کنترل محرکهای آسم بر کیفیت زندگی در نوجوانان مبتلا به آسم اجرا شد.
مواد و روشها: پژوهش حاضر یک کار آزمایی بالینی تصادفی شده است که با مشارکت شصت نوجوان سنین دوازده تا هجده سال انجام شد. افراد به طور تصادفی به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند. پرسشنامه کوتاه شده کیفیت زندگی کودکان مبتلا به آسم جونیپر (۱۹۹۶) قبل از مداخله و پنج هفته بعد از مداخله توسط نوجوانان تکمیل گردید. جلسات آموزشی و برنامهریزی تعدیل انفرادی محرکهای آسم و پیگیری تلفنی در گروه تجربی انجام گرفت. دادهها در نرم افزار SPSS۱۳ تجزیه و تحلیل شد و از آزمونهای تی و کای دو استفاده گردید.
یافتهها: تفاوت نمرات قبل و بعد از مداخله در متغیر کیفیت زندگی بین دو گروه اختلاف آماری معنیداری را نشان داد و آموزش و کنترل محرکهای آسم در ارتقای کیفیت زندگی نوجوانان مؤثر بود (۰۰۱/۰≤p).
استنتاج: آموزش در خصوص محرکهای آسم به همراه تعدیل فردی شده محرکها در دوره نوجوانی مستقیماً با مشارکت نوجوان مبتلا به آسم باعث ارتقای کیفیت زندگی بیمار میگردد. لذا پیشنهاد میشود چنین مداخله نوجوان محور به جای والد محور در درمانگاهها و کلینیکهای سرپایی ریه در نظر گرفته شود.
شماره ثبت کارآزمایی بالینی : ۱ N۲۰۱۱۱۲۰۷۸۳۱۵IRCT
راضیه زارعی، محمد زهیر حسن صراف، ابوالقاسم عجمی، داریوش مسلمی، امراله مصطفی زاده،
دوره ۲۳، شماره ۹۹ - ( فروردين ۱۳۹۲ )
چکیده
سابقه و هدف: سرطان معده سومین سرطان شایع در ایران و چهارمین سرطان شایع و دومین سرطان کشنده در سراسر جهان است. غضروف کوسه ماهی، پروتئینی دارد که آنژیوژنز (رگ زایی) را در شرایط آزمایشگاهی و مدلهای حیوانی متوقف میسازد. اما نقش آن درمهار آنژیوژنزو یا پاسخهای ایمنی ضد توموری انسان معلوم نشده است. هدف از این مطالعه تأثیرخوراکی این دارو بر روی تعداد سلولهای Treg گردش خون محیطی همراه با پاسخ سایتوکاینی TGF-β معرف فعالیت مهاری لنفوسیتهای T مهارکننده و همراه با آن تغییر در توازن بین الگوی سایتوکاینی سلولهای TH۱ وTH۲در بیماران مبتلا به سرطان معده است.
مواد و روشها: در این مطالعه مورد شاهدی بیست وسه بیمار مبتلا به سرطان معده از نوع Intestinal انتخاب و به دو گروه تحت درمان با غضروف شارک (۱۴= n) و گروه کنترل (۹= n) تقسیم شدهاند. حداقل یک ماه پس از اتمام درمان استاندارد، به بیماران گروه درمانی، ۶۰ عدد قرص ۱۵۰ میلیگرمی غضروف کوسه ماهی روزی سه بار به مدت ۲۰ روز تجویز گردیده و یک هفته پس از مصرف دارو، با جداسازی سلولهای تک هسته ای گردش خون بیماران و کشت این سلولها در مجاورت آنتیژن مختص تومور، سلولهای تنظیم کننده T (Treg) با فلوسایتومتری و سایتوکاینهای TGF-β،IFN-γ،IL-۴ به روش الیزا اندازه گیری شدند. جهت تعیین تکثیر لنفوسیتها در برابر آنتی ژن مختص تومور آزمایش MTT به عمل آمد. سپس داده ها توسط آزمون های آماری توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: در گروه تحت درمان با غضروف کوسه ماهی در مقایسه با گروه کنترل بعد درمان میزان
γ-IFN افزایش و IL-۴کاهش یافته بود (۰۵/۰< P)، اما تعداد سلولهای Treg و میزان TGF-β تغییری نیافت. تفاوت معنیداری در اندازهگیریها در گروه کنترل به دست نیامد (۰۵/۰> P).
استنتاج: این دوز مصرفی از غضروف کوسه ماهی در انسان های مبتلا به سرطان معده، با کاهش IL-۴ (ایمونیتی سلولهای TH۲) و افزایش تولید IFN-γ (ایمونیتی سلولهای TH۱) موجب تقویت پاسخهای ایمنی سلولی ضد توموری میشود.
بهروز پورآقا، رقیه خبیری، ابوالقاسم پوررضا، احسان زارعی،
دوره ۲۳، شماره ۱۰۶ - ( آبان ۱۳۹۲ )
چکیده
سابقه و هدف: خدمات تشخیصی بخش بسیار مهم و جدایی ناپذیر از مراقبتهای درمانی نوین است و حدود ۷۰ درصد تشخیصهای پزشکی بر اساس نتایج آنها صورت میگیرد. هدف این مطالعه، بررسی میزان تأثیر درآمد خانوار، دسترسی جغرافیایی، پرداخت مستقیم بیمار، ویزیت پزشکان و میزان بستری بیمه شدگان، بر میزان بهرهمندی از خدمات آزمایشگاهی و تصویربرداری طرف قرارداد سازمان تأمین اجتماعی بود.
مواد و روشها: این پژوهش به صورت تحلیلی انجام شد. برای سنجش تأثیر مؤلفههای پیشگفته بر میزان بهرهمندی، از بانکهای اطلاعاتی سازمان تأمین اجتماعی در هر استان طی سالهای ۹۰-۱۳۷۷ استفاده شد. جامعه پژوهش، ۲۴ میلیون نفر از افراد تحت پوشش این سازمان بودند که طی این سالها برای دریافت خدمات آزمایشگاهی و تصویربرداری به بخش درمان مستقیم و غیر مستقیم سازمان مراجعه نموده بودند. برای تخمین مدل از رگرسیون دو طرف لگاریتمی با لحاظ اثرات ثابت و نرمافزار Eviews استفاده شد.
یافتهها: یافتههای تخمینی حاصل از مدل نشان داد که مؤلفههای دسترسی جغرافیایی به مراکز آزمایشگاهی (۳۱/۰ = β) و تصویربرداری (۵۰/۰ = β)، درآمد خانوار برای بهرهمندی از خدمات آزمایشگاهی (۲۴/۰ = β) و تصویربرداری (۴۳/۰ = β)، بار مراجعه سرپایی به پزشکان بر بهرهمندی از خدمات آزمایشگاهی (۵۶/۰ = β) و تصویربرداری (۴۳/۰ = β) و بار مراجعه بستری بر بهرهمندی از خدمات آزمایشگاهی (۳۵/۰ = β) و تصویربرداری (۵۱/۰ = β) تأثیر معنیدار دارند. همچنین میزان پرداخت از جیب بیماران در هنگام استفاده از خدمات فوق و بار مراجعه سرپایی و بستری درمان مستقیم، تأثیر معنیداری بر بهرهمندی از این خدمات نداشته است.
استنتاج: توجه صرف سیاستگذاران عرضه سلامت به پرداخت از جیب بیماران، تأمین کننده تناسب بهرهمندی از خدمات درمانی نیست. گاهی تنظیم بهرهمندی، از کانالهایی مانند دستورات پزشکان عمومی و متخصص و یا دسترسی جغرافیایی صورت میگیرد که اغلب از آنها غفلت میشود.
رویا باغانی، فاطمه فرامرزی، مریم باغجری، فاطمه زارع، یاسر تبرایی،
دوره ۲۳، شماره ۱۰۷ - ( آذر ۱۳۹۲ )
چکیده
سابقه و هدف: با پیشرفت روزافزون اطلاعات و تکنولوژی پزشکی، مشکلات اخلاقی همراه با آن هم رو به افزایش است و راهنماهای اخلاقی لازم است تا با کاستن از این مشکلات از سلامت انسانها حفاظت کند. این امر به خصوص در حرفه مامایی ضروری به نظر میرسد(۲). این تحقیق با هدف پی بردن به میزان رعایت کدهای اخلاقی توسط دانشجویان مامایی هنگام انجام معاینات واژینال در بخش زایمان و عوامل مؤثر بر آن صورت گرفته است.
مواد و روشها: مطالعه توصیفی- تحلیلی مقطعی به روش سرشماری از دانشجویان ترم ۵ و ۷ رشته مامایی دانشگاه علوم پزشکی سبزوار در سال ۹۱ که مجموعاً ۴۳ نفر بودند، صورت گرفته است. ابزار گردآوری اطلاعات شامل چک لیستی پژوهشگر ساخته از کدهای اخلاقی و فرم مصاحبهای که در برگیرنده عوامل مؤثر بر رعایت کدهای اخلاقی بوده، میباشد. اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه وتحلیل گردید.
یافتهها: میزان رعایت کدها در بین دانشجویان ترم ۷ بیشتر از دانشجویان ترم ۵ بود. میزان رعایت کدهای اخلاقی در حیطه روابط مامایی ۷/۹۵ درصد در حیطه عملکرد مامایی ۶/۸۶ درصد و در حیطه مسئولیت حرفهای مامایی ۵۰ درصد بود. میزان رعایت کدها با ترم تحصیلی، نوبت شیفت کارآموزی و یادآوری مکرر رعایت اصول اخلاقی توسط مربی رابطه معنیدار داشت.
استنتاج: با توجه به اینکه یادآوری مکرر رعایت اصول اخلاقی توسط مربی از عوامل تأثیر گذار بر رعایت کدهای اخلاقی در معاینات واژینال میباشد، توجه به این نکته در فرآیند آموزشی مهم میباشد
عنایتاله بخشی، سپیده زارع دلاور، فرین سلیمانی، اکبر بیگلریان،
دوره ۲۳، شماره ۱۱۰ - ( اسفند ۱۳۹۲ )
چکیده
سابقه و هدف: شناسایی عوامل خطر و اثرات متقابل آنها، در مطالعات پزشکی بسیار مهم است. هدف از این مطالعه، شناسایی اثرات متقابل عوامل خطر فلج مغزی در کودکان ۶-۱ ساله بود.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، اطلاعات ۲۲۵ کودک ۶-۱ ساله که در سالهای ۸۷-۱۳۸۶ جمعآوری شده بود، مورد استفاده قرار گرفت. برای شناسایی اثرات متقابل از رگرسیون منطقی با رویکرد شناسهگزینی استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با نرمافزار R نسخه ۲-۱۵-۲ انجام شد.
یافتهها: ترکیبات منطقی [(سابقه مثبت پزشکی حاملگی فعلی = ۰) × (ازدواج فامیلی والدین = ۱) × (پارگی زودرس کیسه آب = ۰) × (آسفیکسی = ۱)] و [(ازدواج فامیلی والدین = ۱) × (پارگی زودرس کیسه آب = ۱) × (آسفیکسی = ۱)] و همچنین آسفیکسی در سطح ۰۵/۰ معنیدار شناسایی شدند.
استنتاج: رویکرد شناسهگزینی منطقی به عنوان یک روش جدید، قابلیت خوبی برای شناسایی و لحاظ کردن اثرات متقابل بین عوامل خطرساز بیماریها، از جمله فلج مغزی دارد.
رضاعلی محمدپور تهمتن، جمشید یزدانی، سودابه زارع، حافظ تیرگر فاخری، سمیه باقری،
دوره ۲۳، شماره ۱۱۰ - ( اسفند ۱۳۹۲ )
چکیده
سابقه و هدف: سرطان به عنوان سومین علت مرگ در ایران شناخته شده است. استانهای شمالی کشور به خصوص مازندران و گلستان دارای میزان بروز بالای سرطان گوارش هستند. هدف این مطالعه، یافتن توزیع جغرافیایی میزان مرگ و میر این بیماری و استانداردسازی آن جهت تعیین تفاوتهای موجود بین شهرستانها در نقشه بود.
مواد و روشها: دادههای این مطالعه مربوط به موارد مرگ ناشی از سرطان دستگاه گوارش ثبت شده در سالهای ۸۴-۱۳۸۰ در استانهای گلستان و مازندران بود. برای استفاده از مدل رگرسیون Poisson تعمیم یافته، از دادههای انبوهه استفاده شد و با محاسبه میزان مرگ و میر، پس از استانداردسازی با استفاده از نرمافزار GIS (Geographic information systems) نسبت به ترسیم نقشه جغرافیایی اقدام گردید.
یافتهها: از بین ۵۷۱۵ فرد فوت شده به علت سرطان دستگاه گوارش، ۱۸/۶۵ درصد مربوط به استان مازندران و ۸۲/۳۴ درصد مربوط به استان گلستان بودند. میزان مرگ و میر استاندارد شده در نقاط مرکزی استان مازندران، مقدار کمتری را نشان داد. از شهرستان چالوس تا مرز گرگان، SMR (Standardized mortality ratio) بیشتر بخشها بین ۰/۱-۹/۰ به دست آمد. از ابتدای مرزبندی گرگان تا انتهای شرقی مرزهای جغرافیایی استان گلستان، برای تمامی بخشها میزان مرگ و میر بالاتر از ۱ به دست آمد. مدل رگرسیونی تا حدودی ناهمگنی مربوط به SMR را از بین برد.
استنتاج: تغییرات میزان مرگ و میر ناشی از سرطان دستگاه گوارش، از روی نقشه جغرافیایی استانهای مازندران و گلستان بیان کننده مخاطره بالا و تأثیر ساختار جغرافیایی و اجتماعی- اقتصادی این منطقه میباشد.