محمود عابدینی ، رضا حبیبی ساروی ، اشرف زروانی ، منصور فرهمند ،
دوره ۱۸، شماره ۶۶ - ( مهر و آبان ۱۳۸۷ )
چکیده
سابقه و هدف: با وجود شباهت های فراوان در اپیدمیولوژی (همه گیری شناسی) بیماری مولتیپل اسکلروزیس (ام اس) در دنیا، شیوع آن متغیر است. در مطالعات کرتزکی ایران جزو کشورهای با شیوع پایین بیماری ام اس طبقه بندی گردید. مطالعه حاضر با هدف دستیابی به شیوع مقطعی بیماری ام اس در استان مازندران و ارزیابی سایر جنبه های اپیدمیولوژیک آن انجام گرفته است.
مواد و روش ها: مطالعه در سال ۱۳۸۶ به صورت مقطعی بر روی تمام بیماران ام اس ثابت شده (۵۸۲ نفر، ۱۶۱ مرد و ۴۲۱ زن) مقیم مازندران که عضو انجمن ام اس مازندران نیز بوده اند، صورت پذیرفت. ضمن مصاحبه، اطلاعات دموگرافیک و مشخصات بیماری شرکت کنندگان در پرسش نامه ثبت گردید. آمار نفوس استان مازندران (۲,۸۹۳.۰۸۷ نفر) ازنتایج سرشماری سال ۱۳۸۵ اخذ گردید.
یافته ها: میانگین سن بیماران ۹,۴±۳۴.۳ و شیوع مقطعی بیماری ۲۰.۱ در صد هزار [فاصله اطمینان %۹۵ (CI):۱۸.۷-۲۲.۱] بوده است. نسبت زنان به مردان ۲.۶ بوده و بیماری در دهه سوم عمر شایع تر بود. اختلالات بینایی با۴۰.۱ درصد (%۹۵ CI ۳۸.۵-۴۲.۹:) و اختلالات حسی با ۴۳.۲ درصد (%۹۵ CI ۳۲.۸-۳۶.۱:) به ترتیب شایع ترین علایم اولیه بوده اند.
استنتاج: مازندران جزو مناطق با شیوع متوسط بالای ام اس می باشد که این نتیجه مغایرت قطعی با اطلاعات پیشین دارد. سایر اطلاعات همه گیری شناسی تقریبا از الگوی جهانی تبعیت نموده و بررسی های دقیق تری را می طلبد.
آقای دکتر محمود عابدینی، خانم دکتر اشرف زروانی، آقای دکتر ابراهیم خوش نما، آقای دکتر سید محمد باغبانیان،
دوره ۲۲، شماره ۸۷ - ( فروردین ۱۳۹۱ )
چکیده
بیماری هالروردن اسپاتز یک بیماری نادر ولی شناخته شده با اختلال عملکرد نورولوژیک پیشرونده و زوال عقل است شیوع آن ۱ تا ۳ در هر یک میلیون نفر ذکر شده است و شروع علایم عمدتاً در اواخر دوران کودکی و اوایل سن بلوغ است، ولی مواردی از آن در دوران بزرگسالی نیز گزارش شده است و میتواند فامیلیال یا اسپورادیک باشد. موارد فامیلی بهصورت اتوزومال مغلوب و ناشی از موتاسیون ژن پانتوتنات کیناز واقع بر کروموزوم ۲۰ به ارث میرسد که نتیجه آن رسوب غیرطبیعی آهن در گلوبوس پالیدوس و پارس رتیکولاتا است. نمای کلینیکی اصلی آن اختلالات حرکتی غیر طبیعی و شناختی است.تشخیص آن بر اساس وجود توأم علایم پیرامیدال و اکستراپیرامیدال در کلینیک و نمای رادیولوژیک آن است. نمای رادیولوژیک آن سیگنال هیپواینتنس در گلوبوس پالیدوس و ماده سیاه در MRI مغز است. گاه هیپراینتسیتی پالیدال با یک سیگنال هیپواینتس احاطه شده است که به آن علامت چشم ببر میگویند که برای بیماری هالروردن- اسپاتز نیز اختصاصی میباشد.
عبدالرسول علایی، مریم برزین، اشرف زروانی، سید محمود عابدینی،
دوره ۲۲، شماره ۹۸ - ( اسفند ۱۳۹۱ )
چکیده
سابقه و هدف: میگرن حدود ۱۲ درصد از جمعیت عمومی را متأثر می سازد. بیماری میگرن یکی از علل ضایعات پارانشیم مغز است. با به کارگیری تصویربرداری مقطعی از مغز به خصوص MRI پنجره جدیدی بر روی پاتوژنز، تشخیص و پیگیری بیماران باز شده است. ما ضایعات تشریحی را در MRI مغز بیماران با میگرن و بدون میگرن را بررسی مینماییم.
مواد و روشها: این مطالعه به روش مورد- شاهدی و شامل ۱۲۰ نفر از بیماران مراجعه کننده به درمانگاه اعصاب بوده است که بین ۵۰-۳۰ سال سن داشتند. موارد با علایم بالینی میگرن به واحد MRI جهت تصویربرداری معرفی شدند. گروه شاهد (بدون میگرن) در مطالعه حاضر افرادی بودند که فاقد کرایتریای تشخیصی میگرن بودهاند. MRI مغز بیماران برای تشخیص تغییرات در شدت سیگنال مورد ارزیابی قرار گرفت. دو رادیولوژیست به طور یک سوکور یافتههای غیر طبیعی در هر دو گروه استاندارد را بر اساس روشهای اختصاصی مورد تشخیص قرار داده و ثبت نمودند.
یافتهها: ۶۰ نفر در هر یک از گروههای شاهد و مورد بررسی قرار داشتند که از لحاظ سن و جنس همسان بودند. میانگین سنی گروه مورد ۹/۶±۳/۳۹ سال و گروه شاهد ۲/۶±۶/۳۸ سال بود. در ۳۵ نفر (۳/۵۸ درصد) از گروه مورد تغییر در سیگنال ماده سفید در سوپراتنتوریال مغز داشتهاند در حالیکه در ۱۲نفر (۲۰ درصد) از افراد گروه شاهد تغیرات فوق را در MRI داشتند (۰۰۰/۰=p). کانونهای با افزایش سیگنال ماده سفید به طور مشخصی نواحی تحت قشری مغز را درگیر کرده که در مواردی قشر مغز نیز درگیر بود.
استنتاج: در بیماران مبتلا به میگرن ضایعات با سیگنال بالا اکثراً در ماده سفید و گاهی در قشر مغز دیده میشود لذا، اثبات وجود کانونهای با سیگنال بالا در MRI در بیمارانی که علایم تیپیک میگرن را دارا میباشند، میتواند به تشخیص بیماری کمک نماید و حتی در پیگیری بیماران میتوان استفاده نمود. تغییرات در سیگنال پارانشیم مغز بیماران مبتلا به میگرن میتواند نشان دهنده شدت بیماری و صدمه مغزی باشد.