جستجو در مقالات منتشر شده


۸ نتیجه برای زنجانی

زلیخا عطارد ، هاله رحمان پورزنجانی ، مریم حسین زاده ، علیرضا خلیلیان ،
دوره ۱۳، شماره ۳۹ - ( تير ۱۳۸۲ )
چکیده

سابقه و هدف: اختلالات هیپرتانسیو حین بارداری، یکی از سه عامل عمده مرگ مادران را به همراه خونریزی و عفونت تشکیل می دهد. در تلاش برای پیگشیری از پراکلامپسی، راه کارهای مختلفی مورد استفاده قرار گرفته است. داروهای استفاده شده شامل آسپیرین و آنتی اکسیدان ها می باشند. هدف از این بررسی نقش تجویز آسپیرین در پیشگیری از پراکلامپسی در خانم های پراپمی بار مراجعه کننده به درمانگاه پره ناتال بیمارستان حضرت فاطمه زهرا (س) از آبان ماه سال ۱۳۸۰ تا پایان خردادماه سال ۱۳۸۱ تا پایان خرداد ماه سال ۱۳۸۱ بوده است.
مواد و روش ها: این مطالعه یک کارآزمایی تصادفی دوسوکور است که بر روی دو گروه از خانم های نخست زا و یک قلو بین هفته های ۱۳ تا ۳۲ بارداری انجام شد. هیچ یک از افراد مورد مطالعه، سابقه آسم. فشار خون، دیابت، زخم معده و حساسیت به آسپیرین نداشتند. از ۵۳۷ خانم شرکت کننده در مطالعه همه به جز ۴۸ نفر تا پایان مطالعه همراهی نمودند. ۴۸۹ نفر باقی مانده، به صورت تصادفی، به دو گروه تقسیم شدند. گروه شاهد (۲۵۲ نفر) دارونما دریافت کردند و گروه مورد (۲۳۷ نفر) آسپرین دریافت نمودند. افراد هر دو گروه در هر مراجعه روتین به درمانگاه پره ناتال از نظر فشارخون پروتئینوری و ادم بررسی شدند. دو گروه از نظر سن مشابه سازی شدند. از odds Ratio و x۲ برای تجزیه و تحلیل آماری استفاده شد.
یافته ها: بروز پراکلامپسی بین دو گروه به لحاظ آماری، معنی دار نبود، هیچ موردی از اکلامپسی در دو گروه مشاهده نشد و مورتالیتی پره ناتال نیزدر هیچ یک از دو گروه وجود نداشت. فراوانی پراکلامپسی در گروه مورد، ۳,۳۷ درصد و در گروه شاهد، ۴.۷۶ درصد بوده است که از لحاظ آماری معنی دار نبوده است.
استنتاج: به نظر نمی رسد که تجویز آسپیرین با دوز پایین در خانم های پرایمی پار، در پیشگیری از بروز پراکلامپسی، زایمان پرترم، وزن کمتر از ۲۵۰۰ گرم و مورتالیتی پرناتال موثر باشد. مطالعه بر روی استفاده از سایر داروهای پروفیلاکتیک و بررسی اثر دقیق فارماکوکینتیک آسپرین توصیه می شود.
محمدمجید اوریادی زنجانی ، راهب قربانی ،
دوره ۱۵، شماره ۵۰ - ( بهمن ۱۳۸۴ )
چکیده

سابقه و هدف: توانایی زبانی در یک فرد از طریق پنج شاخص کیفیت گفتار؛ روانی گفتار، دقت گفتار، پیچیدگی گفتار، سرعت گفتار و میزان واژگان در دسترس بررسی می شود. این مطالعه چهار شاخص (به استثنای دقت گفتار) را در کودکان طبیعی فارسی زبان ۵-۴ ساله شهرهای سمنان، تنکابن و بیرجند بررسی می کند.
مواد و روشها: مطالعه از نوع توصیفی - تحلیلی می باشد. تعداد ۳۰ نمونه در هر شهر و جمعا ۹۰ کودک از میان کودکان مهدهای کودک، پس از گرفتن آزمون انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. پس از جمع آوری نمونه های گفتاری، داده ها تحلیل و مشخصه های فرعی محاسبه شد و در نهایت نتایج حاصله در سه شهر با استفاده از آنالیز واریانس یک طرفه و کروسکال والیس مقایسه گردید.
یافته ها: میانگین طول پنج گفته طولانی و میانگین تعداد فعل در جمله در گفتار آزاد کودکان سمنانی به طور معنی داری از کودکان بیرجندی بیشتر بوده اما میانگین تعداد بندهای وابسته در جمله در گفتار توصیفی کودکان تنکابنی و بیرجندی بیشتر از کودکان سمنانی بود. همچنین غنای واژگانی در گفتار آزاد و سرعت گفتار آزاد و توصیفی کودکان بیرجندی از کودکان سمنانی و تنکابنی بیشتر و نهایتا میانگین طول گفته و در گفتار توصیفی کودکان سمنانی از کودکان تنکابنی بیشتر بود.
استنتاج: گویش بر شاخص های کیفیت گفتار فرد تاثیر می گذارد. بنابراین بایستی در ارزیابی، تشخیص و درمان اختلالات زبانی کودکان دارای گویش های مختلف، تفاوت های مربوط به کیفیت گفتار آنها را در نظر گرفت.

رحیم سروری زنجانی ، سیدمحسن میراسماعیلی ، علی محمد لطیفی ، ابراهیم ولی پور ،
دوره ۱۸، شماره ۶۸ - ( بهمن و اسفند ۱۳۸۷ )
چکیده

سابقه و هدف: در ایران آفت کش هایی از نوع ارگانوفسفوره از قبیل کلروپیریفوز و دیازینون در کشاورزی استفاده وسیعی دارد. این ترکیبات موجب غیر فعال شدن آنزیم کولین استراز شده و مانع انتقال پیام عصبی می شود. این مسمومیت در انسان موجب بیماری و حتی مرگ می شود. بنابراین در این مطالعه از مناطق مختلف آلوده به ارگانوفسفره سویه های مختلف باکتریایی جداسازی شد و سویه ای با بیشترین توانایی در هیدرولیز این ترکیبات انتخاب گردید تا با هدف رفع آلودگی های محیط ازاین ترکیبات مضر، مورد استفاده قرار گیرد.
مواد و روش ها: در این مطالعه از پساب کارخانجات شیمیایی و خاک های کشاورزی آلوده نمونه برداری شد و نمونه ها به وسیله محیط کشت نمکی معدنی غنی شده با کلروپیریفوز و دیازینون، چندین سویه باکتریایی جداسازی شدند. این سویه ها دارای آنزیم ارگانوفسفره انهیدراز بوده و می توانستند از دیازینون و کلروپیریفوز به عنوان منبع کربن و فسفر استفاده نمایند. یکی از این سویه ها انتخاب شد و قدرت تجزیه کنندگی آن از طریق کروماتوگرافی مایع با کارای بالا (HPLC) مورد بررسی قرار گرفت. سپس این سویه به روش برگی مورد شناسایی بیشتر قرار گرفت.
یافته ها: ازپساب و خاک کشاورزی، ده سویه باکتریایی جداسازی شدند که این سویه ها از دیازینون و کلروپیریفوز به عنوان منبع کربن و فسفر استفاده می نمودند. یکی از این سویه ها که سریعتر و بهتر از بقیه می توانست رشد کند و توانایی تجزیه بالایی داشت IHU (Imam Hossein University ۴)نامگذاری گردید و بر اساس ویژگی های بیوشیمیایی و میکروسکوپی این سویه به عنوان سویه ای از پسودوموناس ها معرفی شد.
استنتاج: با توجه به این یافته ها سویه باکتریایی جداسازی شده آفت کش های ارگانوفسفوره را به عنوان منبع کربن و فسفر مصرف می کند. مصرف این ترکیبات از طریق میکروارگانیسم ها پدیده مهمی است زیرا از این طریق، ترکیبات سمی حذف شده و آلودگی محیط برطرف می شود. نتیجه این مطالعه نشان می دهد که این سویه می تواند جهت رفع آلودگی ناشی از آفت کش های ارگانوفسفوره مورد استفاده قرار بگیرد.

محمد جواد شعبانی، حمید محسن آبادی، زهرا زنجانی،
دوره ۲۸، شماره ۱۶۴ - ( شهریور ۱۳۹۷ )
چکیده

سابقه و هدف: اجتناب و همجوشی شناختی دو مؤلفه تشکیل‌دهنده انعطاف‌ناپذیری روانشناختی و از مفاهیم اصلی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) هستند. هدف از این مطالعه بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه اجتناب و همجوشی- نسخه نوجوانان (AFQ-Y۸) بود.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع توصیفی مقطعی است. نمونه مورد مطالعه شامل ۳۰۰ دانشآموز شهر کاشان بود که به روش نمونهگیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه اجتناب و همجوشی- نسخه نوجوانان (AFQ-Y۸) و مقیاس تجدید نظر شده اضطراب آشکار کودکان (RCMAS) بود. ساختار عاملی پرسشنامه با استفاده از روش تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی مورد بررسی قرار گرفت. هم‌چنین اعتبار همگرا با پرسشنامه RCMAS و پایایی بازآزمائی و همسانی درونی پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل عامل اکتشافی، حاکی از وجود یک عامل به نام "انعطافناپذیری روانشناختی" در این پرسشنامه بود. تحلیل عامل تأییدی، الگوی یک عاملی این پرسشنامه را تأیید کرد (۰۷/۰ ۰۰/۰(RMSEA ۹۰% CI=. همچنین، اعتبار همگرای این پرسشنامه با RCMAS (۰۰۱/۰>p، ۶۰/۰=r) مطلوب و همسانی درونی و پایایی بازآزمایی (به فاصله چهار هفته) به ترتیب ۷۱/۰ و ۶۵/۰ بود.
استنتاج: پرسشنامه اجتناب و همجوشی- نسخه نوجوان (AFQ-Y۸) برای سنجش انعطاف ناپذیری روانشناختی نوجوانان ایرانی، ابزاری مناسب و دارای خصوصیات روانسنجی قابل قبول می باشد.
منصوره مصطفایی، ترانه امامقلی خوشه چین، محسن داداشی، پوران مختاری زنجانی،
دوره ۳۰، شماره ۱۸۴ - ( اردیبهشت ۱۳۹۹ )
چکیده

سابقه و هدف: یکی از ابعادی که با کیفیت زندگی زنان باردار رابطه مستقیم دارد بعد سلامت روان آنان میباشد. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر مشاوره گروهی با رویکرد روانشناسی مثبت گرا بر کیفیت زندگی زنان باردار انجام شد.
مواد و روشها: مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده است. ابتدا با روش نمونهگیری آسان تعداد ۵۶ زن باردار انتخاب شده و سپس با استفاده از روش تصادفی بلوکهای به دو گروه ۲۸ نفره مداخله و کنترل تقسیم شدند. جمعآوری دادهها با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط با سلامت SF-۳۶ در سه مرحله پیش‌‌زمون، پسآزمون و شش هفته بعد از مداخله انجام گردید. مداخلات روانشناسی مثبتگرا طی ۸ جلسه۶۰ دقیقه ای به صورت دوبار در هفته اجرا و دادهها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های کایاسکور، تی مستقل و تحلیل واریانس تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: بعد از مداخله بین میانگین نمره کل کیفیت زندگی درگروه مداخله (۹/۱۱ ± ۷۸/۷۶) و میانگین نمره گروه کنترل (۰۶/۱۳ ± ۹۰/۶۷) تفاوت معنیداری مشاهده شد (۰۱/۰=P). میانگین نمرات ابعاد جسمی و روانی کیفیت زندگی نیز در پسآزمون اختلاف معنیداری داشتند (۰۵/۰ > P). شش هفته بعد از مداخله در بعد روانی اختلاف معنیداری بین دو گروه دیده شد(۰۴۳/۰P=) اما در مقایسه میانگین نمره کل کیفیت زندگی (۰۵۸/۰P=) و بعد جسمی (۰۹۳/۰P=) آن تفاوت معناداری بین دو گروه وجود نداشت. نتایج تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر برای همه متغیرها در گروه مداخله اختلاف معناداری را نشان داد (۰۰۱/۰> P).
استنتاج: مشاوره مثبتگرا میتواند موجب بهبود کیفیت زندگی و سلامت روان مادارن باردارشود، اما کیفیت زندگی یک مقوله چند بعدی است که حفظ بهبود آن مستلزم توجه به تمامی ابعاد سلامتی و تداوم مشاوره میباشد.
 
شماره ثبت کارآزمایی بالینی : ۶N۲۰۱۶۰۵۲۱۰۲۷۹۹۴IRCT
هانیه کبریتی، زهرا زنجانی، عبداله امیدی، منصور سیاح،
دوره ۳۳، شماره ۲۲۴ - ( شهریور ۱۴۰۲ )
چکیده

 سابقه و هدف: بسیاری از افراد چاق علائم روانشناختی متعدد از قبیل اضطراب، افسردگی، مشکلات تنظیم هیجان و... دارند، اعتیاد به غذا نیز از دیگر مشکلات روانشناختی مرتبط با چاقی است. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن‌آگاهی (MBSR) بر متغیرهای اضطراب، افسردگی، دشواری در تنظیم هیجان و اعتیاد به غذا در افراد چاق، برای اولین بار، انجام پذیرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، از بین زنان چاق مراجعه‌کننده به مراکز سلامت شهری شهرستان کاشان در سال ۱۳۹۸، از ۴۰ نفر به‌صورت هدفمند و در دسترس نمونه‌گیری شد و سپس به‌طور تصادفی در دو گروه مداخله MBSR (۲۰ نفر) و گروه کنترل (۲۰ نفر) جلسات آموزشی بدون محتوای درمانی جای گرفتند. مداخله MBSR طبق پروتکل (کابات زین) طی ۸ جلسه ۹۰ دقیقه‌ای هفتگی اجرا شد. نمونهها در سه مرحله پیش‌آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه بهوسیله پرسشنامههای اضطراب، استرس، افسردگی (DASS-۲۱) و دشواری در تنظیم هیجان (DERS) و مقیاس اعتیاد به غذا (YFAS) ارزیابی شدند. داده‌ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر در نرم‌افزار SPSS۱۶ آنالیز شدند.
یافتهها: درمان MBSR باعث کاهش معنی دار میزان اضطراب (۰/۰۱P<)، افسردگی (۰/۰۰۰P<)، دشواری در تنظیم هیجان (۰/۰۲P=) و شدت اعتیاد به غذا (۰/۰۰۳P=) نسبت به گروه کنترل در مرحله پس‌آزمون، شده است. البته این کاهش در مرحله پیگیری در متغیرهای اضطراب، افسردگی و اعتیاد به غذا معنی دار، اما کاهش متغیر تنظیم هیجان، نسبت به گروه کنترل معنیدار نبود (۰/۰۵ P>).
استنتاج: به نظر میرسد مداخله روانشناختی MBSR را میتوان به عنوان بخشی از مراقبتهای درمانی جامع برای افراد چاق لحاظ نمود.

شماره ثبت کارآزمایی بالینی : ۱N۲۰۱۹۰۸۰۴۰۴۴۴۳۶IRCT
 
هانیه کبریتی، زهرا زنجانی، عبداله امیدی، منصور سیاح،
دوره ۳۳، شماره ۲۲۵ - ( مهر ۱۴۰۲ )
چکیده

اصلاحیه : تاثیر درمان« کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی » بر اضطراب، افسردگی، دشواری تنظیم هیجان و شدت اعتیاد
به غذا در افراد چاق: یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده


هانیه کبریتی۱     
زهرا زنجانی۲     
عبداله امیدی۳     
منصور سیاح۴

مولف مسئول: زهرا زنجانی کاشان: دانشگاه علوم پزشکی کاشان، دانشکده پزشکی                            E-mail: z_zanjani۲۰۰۵@yahoo.com
۱. کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کاشان، کاشان، ایران
۲. دانشیار، گروه روانشناسی بالینی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کاشان، کاشان، ایران
۳. استاد، گروه روانشناسی بالینی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کاشان، کاشان، ایران
۴. استاد، گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کاشان، کاشان، ایران


در مقاله فوق که در شماره ۲۲۴ شهریور سال ۱۴۰۲ در دوره ۳۳ این نشریه منتشر شده بود، نام نویسنده مسئول از هانیه کبریتی به زهرا زنجانی اصلاح می‌گردد.
 
فاطمه ساربان نژاد، عبدالله امیدی، زهرا زنجانی، الهه قاسم زاده حسینی، نرگس قلی زاده،
دوره ۳۴، شماره ۲۴۰ - ( دی ۱۴۰۳ )
چکیده

سابقه و هدف: لیکن پلان دهان یک بیماری خودایمنی التهابی و مزمن است که اغلب تهدید کننده حیات نیست، اما به دلیل ماهیت مزمن و فقدان درمانی که از پیشروی بیماری جلوگیری کند، پیامدهای روانی- اجتماعی متعددی به همراه دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن‌آگاهی بر علایم و نشانه‌های بیماری، استرس، اضطراب و افسردگی مبتلایان به بیماری لیکن پلان دهان، انجام پذیرفت.
مواد و روشها: در این پژوهش کارآزمایی بالینی کنترل شده، از طرح تحقیق دوگروهی همراه با پیش‌آزمون و پس‌آزمون استفاده شد. نمونه پژوهش شامل ۳۶ زن مبتلا به لیکن پلان دهان بودند که با روش نمونه‌گیری هدفمند بر اساس ملاک‌های ورود انتخاب شدند و به‌صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. داده‌ها به‌وسیله پرسش‌نامه DASS-۲۱، مقیاس درجه‌بندی دیداری (VAS) و معیار تانگ پراسوم جمع‌آوری شدند. گروه آزمایش ۸ جلسه درمان MBSR دریافت کردند و گروه کنترل مداخله روان‌شناختی دریافت نکردند. در نهایت داده‌ها به‌وسیله نرم‌افزار SPSS-۲۲ تجزیه ‌و تحلیل شدند.
یافتهها: در گروه آزمایش، میانگین نمرات استرس، اضطراب وافسردگی درمرحله پس‌آزمون به ترتیب ۴/۲۲±۹/۲۹، ۳/۲۹±۵/۹۴ و ۵/۵۵±۷/۰۰ و در گروه کنترل به ترتیب ۴/۸۴±۱۰/۹۴، ۴/۷۰±۷/۷۱و ۵/۴۴±۹/۶۵ بود که پس از تعدیل نمرات پیش‌آزمون، نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که میانگین دو گروه آزمایش و کنترل در این متغیرها در مرحله پس‌آزمون تفاوت معنی‌داری دارد (۰/۰۵>P). میانگین شدت درد یا سوزش در گروه آزمایش در مرحله پس‌آزمون ۱/۸۵±۲/۹۴ و در گروه کنترل۱/۶۹±۳/۶۵ بود؛ اما بین این نمرات تفاوت معنی‌داری وجود نداشت، برای متغیر نشانه‌های بیماری نیز تفاوت فراوانی نوع ضایعات در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی‌داری نداشت (۰/۰۵<P).
استنتاج: نتیجه این پژوهش نشان داد که می‌توان از درمان MBSR در جهت کاهش آشفتگی‌های روان‌شناختی مبتلایان به بیماری لیکن پلان دهان بهره برد.

شماره ثبت کارآزمایی بالینی : ۱N۲۰۲۲۱۲۰۴۰۵۶۷۰۹IRCT

 

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Mazandaran University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb