جستجو در مقالات منتشر شده


۱۶ نتیجه برای سجادی

کریم اله حاجیان ، پروین سجادی ، عباس علی پور ، نرگس حبیبیان ،
دوره ۱۲، شماره ۳۴ - ( فروردين ۱۳۸۱ )
چکیده

سابقه و هدف: ارزیابی پایش رشد کودکان یکی ازمهمترین منابع اطلاعاتی در تشخیص اختلال رشد و شروع سو تغذیه در کودکان است. لذا هدف از این مطالعه تعیین روند رشد کودکان از بدو تولد تا ۲ سالگی در مناطق روستایی شهرستان بابل و مقایسه آن با منحنی استاندارد NCHS می باشد.
مواد و روش ها: این بررسی بر اساس اطلاعات موجود (Existing data) در سیستم پایش رشد کودکان تحت پوشش خانه های بهداشت شهرستان بابل درسال ۱۳۷۷ انجام گرفته است. نمونه گیری به روش خوشه ای بوده است که ۴۲۹ کودک از میان متولدین ۷۳ تا ۷۵ از طریق دفتر ثبت موالید انتخاب شده اند. صدک های قد و وزن بر حسب سن و جنس محاسبه و با استاندارد NCHS مقایسه گردید.
یافته ها: نتایج پایش رشد وزنی کودکان مورد مطالعه در مقایسه با صدک های استاندارد نشان می دهد که وزن ۵/۶۷ درصد کودکان در یک ماهگی بین صدک پنجاهم تا نود و هفتم استاندارد بوده است. با افزایش سن این رقم کاهش یافته است، به طوری که در ۶ ماهگی ۲/۴۵ درصد، در ۱۲ ماهگی ۶/۴۲ درصد و در ۲۴ ماهگی ۲/۴۴ درصد کودکان وزن شان بین صدک پنجاهم و نود و هفتم استاندارد بوده است. وقتی که ارقام فوق را در دو جنس مقایسه می کنیم، تقریبا برای دختران ۵ تا ۲۰ درصد کمتر از پسران است. این نتایج نشان می دهد با افزایش سن، کودکانی که وزن آنها بالای صدک پنجاهم استاندارد بوده است به پایین تر از صدک پنجاهم استاندارد افت کرده است. نتایج همچنین نشان می دهد که صدک پنجاهم وزن پسران تا ۱۲ ماهگی و برای دختران تا ۶ ماهگی بالاتر از صدک مشابه در NCHS است، ولی در سنین بعد تا ۲ سالگی زیر صدک پنجاهم استاندارد قرار می گیرد. همچنین اختلال در رشد قدی در سنین پایین تر ۱ تا ۳ ماهگی آغاز می شود، به طوری که در یک ماهگی صدک پنجاهم قد نزدیک به استاندارد است ولی از ۳ ماهگی به بعد از صدک پنجاهم NCHS انحراف پیدا می کند. به طورکلی در صدک های وزن و قد کودکان جامعه پژوهش در مقایسه با صدک های NCHS اختلاف معنی داری مشاهده گردیده است (P<۰,۰۵).
استنتاج: نتایج دلالت می کند که قضاوت در مورد رشد شیرخوران ایرانی با استفاده از استانداردهای غیرایرانی صحیح نمی باشد. بنابراین تهیه منحنی های رشد کشوری در ایران ضروری به نظر می رسد.

سیداسماعیل شفیعی ، محمدحسین کریمی نسب ، مسعود شایسته آذر ، مجید سجادی ساروی ،
دوره ۱۷، شماره ۶۰ - ( آبان ۱۳۸۶ )
چکیده

سابقه و هدف: آرتروسکوپی زانو تکنیک با ارزشی است که برای تشخیص و درمان ضایعات داخل مفصلی کاربرد دارد اما گاهی با دردهای متوسط تا شدیدی بعد از عمل همراه می باشد لذا تسکین درد بعد از آرتروسکوپی سبب تسریع بازگشت بیماران به فعالیت روزمره می شود. به منظور کاهش درد بعد از آرتروسکوپی تا کنون مطالعات زیادی صورت گرفته است. هدف از این مطالعه مقایسه تاثیر تزریق داخل مفصلی مرفین با مارکائین در تسکین درد ۲۴ ساعت اول پس از آرتروسکوپی زانو می باشد.
مواد و روش ها: در این کارآزمایی بالینی تصادفی ۳۰ بیمار که به علت پارگی منیسک جهت ترمیم یا خارج کردن منیسک تحت عمل آرتروسکوپی قرار گرفته بودند، وارد مطالعه شدند بیماران به صورت تصادفی در دو گروه ۱۵ نفری تقسیم شدند. در یک گروه ۷cc مارکائین ۵/۰ درصد و درگروه دوم ۱۰mg مرفین پس از عمل آرتروسکوپی داخل مفصل زانو تزریق شد و پاسخ به دارو در ساعت های ۶و ۱۲و ۱۸و ۲۴ بعد از عمل با معیار VAS ارزیابی شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که کاهش درد در گروه مارکائین در ۶ ساعت اول بعد از آرتروسکوپی به صورت معنی داری بیشتر از گروه مرفین بود. در سایر ساعات تفاوتی بین دو گروه وجود نداشت. هیچ عارضه جانبی ناشی از تزریق در دو گروه مشاهده نشد. سن و جنس و قد و وزن بیماران نیز در پاسخ درمانی آنها تاثیرگذار نبود.
استنتاج: تزریق داخل مفصلی مارکائین در تسکین درد پس از آرتروسکوپی زانو در ساعت ۶ پس از جراحی نسبت به مرفین موثرتر است و در ساعات بعدی تفاوتی بین دو دارو وجود ندارد. با توجه به نتایج به دست آمده جا دارد که تحقیقات بیشتری در زمینه درمان درد پس از عمل جراحی آرتروسکوپی انجام شود.

مسعود شایسته آذر، فرشته طالب پور، عبدالرسول علایی ، عاتکه هادی نژاد، مجید سجادی ، آرزو نوذری ،
دوره ۲۰، شماره ۷۵ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۹ )
چکیده

سابقه و هدف : در بررسی‌های قبلی انجام شده در مناطق مختلف دنیا نشان داده شده که کمردرد یکی از مهمترین علل ناخوشی انسان است که منجر به محدودیت‌ها ومشکلات فراوان و قابل توجه برای بیماران و درپی آن برای اجتماع می‌گردد. سنجش انحنای ستون فقرات در بررسی علل کمردرد مفیدبوده و براین اساس در این مطالعه ما به مقایسه زوایای لومبارلوردوز و لومبوساکرال در مبتلایان به کمردرد و افراد سالم پرداخته شد.
مواد و روش ها :این مطالعه مورد- شاهدی بر روی ۳۰ نفر از بیماران مبتلا به کمردرد (گروه مورد) مراجعه‌کننده به درمانگاه ارتوپدی و ۳۰ نفر از افراد با سایر مشکلات (گروه شاهد) مراجعه‌کننده به درمانگاه ارولوژی و داخلی بیمارستان امام خمینی (ره) ساری جهت بررسی رابطه بین کمر دردوزوایای لومبار لوردوزیس و لومبوساکرال انجام شد. افراد واجد شرایط بطور تصادفی وارد مطالعه شدند.و اطلاعات مورد نیاز از قبیل: سن، جنس، محل زندگی، شغل و تحصیلات در فرم پرسشنامه‌ای که بدین منظورتهیه شده بود ثبت گردید. علاوه برآن رادیوگرافی لترال افراد مورد مطالعه درحالت ایستاده جهت تعیین زوایای لومبار لوردوز و لومبوساکرال تهیه شد. برای بررسی آماری از نرم‌افزار spss۱۶ کمک گرفته شد.
یافته ها :در گروه مورد(مبتلایان به کمردرد) ۱۸ نفر (۶۰ درصد) مرد و ۱۲ نفر (۴۰ درصد) زن بودند (در طیف سنی ۲۰تا۷۲ سال) در حالیکه در گروه شاهد ۲۰ نفر (۷/۶۶ درصد) مرد و ۱۰ نفر (۳/۳۳ درصد) زن بودند (در طیف سنی ۱۷تا۷۱ سال). متوسط سنی گروه مورد ۰۲/۱۴ ± ۷۷/۴۲ و متوسط سنی گروه شاهد ۱۴/۱۴ ± ۱۴/۳۵ بود. متوسط زاویه لومبو ساکرال در گروه مورد ۸۶/۸ ± ۵/۱۸ و در گروه شاهد ۶۰/۱۲ ± ۷۷/۲۳ بوده که تفاوت معنی‌داری نداشت (۰۵/۰p>). متوسط زاویه لومبارلوردوزیس در گروه مورد ۹۰/۱۱ ± ۴۷/۲۹ و گروه شاهد ۱۷/۱۵ ± ۹۷/۲۹ که تفاوت معنی‌دار نداشت (۰۵/۰p>).
استنتاج :نتایج این مطالعه نشان دادکه زاویه لومبارلوردوزیس و زاویه لومبو ساکرال با میزان بروزکمردرد ارتباطی ندارند. با این وجود برای تایید یا رد این مطلب مطالعات بیشتری در این زمینه لازم می‌باشد.

عذرا اخی ، مظفر شعبانی ، مهرنوش کوثریان ، وجیهه غفاری ، سیده ندا سجادی ،
دوره ۲۱، شماره ۸۴ - ( مهر و آبان ۱۳۹۰ )
چکیده

سابقه و هدف: علی ‌رغم این ‌که کم کاری مادرزادی تیروئید، از علل قابل پیشگیری عقب‌ ماندگی ذهنی است، کمتر از ۱۰ درصد نوزادان مبتلا بر اساس علائم بالینی در ماه اول تشخیص داده می ‌شوند و چنانچه تشخیص بر مبنای برنامه ‌های غربالگری صورت نگیرد، تشخیص دیررس بوده و عوارض جبران ناپذیر مغزی - شنوایی ایجاد خواهد شد. هدف از انجام این مطالعه، تعیین شیوع کم کاری مادرزادی تیروئید در استان مازندران بود.
مواد و روش ها: مطالعه یک بررسی توصیفی (غربالگری) بود. از نوزادان متولد شده از دی ماه ۸۶ تا دی ماه ۸۷ در استان مازندران نمونه خون پاشنه پا بر روی کاغذ فیلتر مخصوص تهیه شد. مقادیر TSH با روش ELISA اندازه‌ گیری شد و TSH³۵ mlu/L به عنوان ملاک فراخوان در نظر گرفته شد. تشخیص هایپوتیروئیدی نوزادان بر اساس TSH>۱۰ یا T۴<۶,۵ صورت گرفت. درمان بر اساس نتایج حاصل از آزمایشات دوم انجام گرفت، به جز در مواردی که TSH اولیه بیشتر یا مساوی ۲۰ بود که از همان ابتدا درمان آغاز شده و در صورتی که نتایج آزمایش دوم نرمال گزارش گردید، درمان قطع شده و مورد به عنوان هایپوتیروئیدی گذرا تلقی شد.
یافته ها: از ۴۵۲۱۸ نوزاد بررسی شده ۴۹ درصد دختر و ۵۱ درصد پسر بودند، ۲۱۰۹ نوزاد (۴,۶ درصد) فراخوان شدند که از این تعداد، ۱۸۸۵ نوزاد دارای TSH بین ۵ mlu/L تا ۱۰ mlu/L و ۱۸۵ نوزاد دارای TSH بین ۱۰ mlu/L تا۲۰ mlu/L و۳۹ نوزاد دارای TSH³۲۰ mlu/L بودند. در ۷۳ نوزاد هایپوتیروئیدی تشخیص داده شد. بدین ترتیب شیوع هایپوتیروئیدی نوزادی ۱.۶ در ۱۰۰۰ تولد زنده در استان مازندران به دست آمد. همچنین شیوع هایپوتیروئیدی گذرای نوزادی ۱ در ۲۵۰۰ تولد زنده بود.
استنتاج: با توجه به شیوع بالای کم کاری تیروئید در استان مازندران، ادامه برنامه غربالگری ضروری است.

مسعود شایسته آذر، محمدحسین کریمی نسب، مجید سجادی ساروی، سید اسماعیل شفیعی، سید محمد مهدی دانشپور، عاطفه هادیان، محمد خادمل،
دوره ۲۱، شماره ۸۵ - ( آذر و دی ۱۳۹۰ )
چکیده

سابقه و هدف : در حال حاضر درمان استاندارد جهت شکستگی‌های باز تیبیا، اکسترنال فیکساتور می باشد اما با توجه به مدت طولانی بستری شدن و برخی عوارض همراه، برخی از محققین روش مدولاری نیلینگ را به عنوان درمان جراحی جایگزین پیشنهاد کرده‌اند. هدف از این مطالعه مقایسۀ دو روش اکسترنال فیکساتور و اینتـرامدولاری نیلینگ در درمان شکستگی‌های بازتیبیا بوده است.
مواد و روش ها : این مطالعه به روش کارآزمایی بالینی شاهددار تصادفی، بر روی ۱۱۳ بیمار که به علت شکستگی باز تیبیای نوع Ï و ÏÏ طبقه‌بندی گاستیلو در طی یک دوره دو ساله انجام شد. ۵۴ بیمار با روش اینترامدولاری نیلینگ و ۵۹ بیمار با روش اکسترنال فیکساتور جراحی شدند. بیماران دو گروه از نظر مدت زمان جوش خوردن و عوارضی چون تأخیر در جوش خوردن، جوش نخوردن و عفونت با هم مقایسه شدند.
یافته ها : در این مطالعه ۱۱۳ بیمار که ۹۵ بیمار مذکر و ۱۸ نفر مونث بودند وارد مطالعه گردیدند. سن بیماران ۱۸ الی ۵۰ سال (متوسط ۳/۳۴ سال) بود. از ۵۹ بیمار که با اکسترنال فیکساتور عمل شدند، ۸ بیمار دچار تاخیر در جوش خوردن شدند، که از این تعداد، ۳ بیمار عارضه جوش نخوردن را تجربه کردند که تا ۶ ماه بعد از عمل هیچ‌گونه پیشرفتی در ساخت کالوس نداشتند. از ۵۴ بیمار که با مدولاری نیلینگ درمان شدند، ۲ بیمار دچار تاخیر در جوش خوردن و ۱ بیمار دچار جوش نخوردن شدند. وضعیت جوش نخوردن و تاخیر در جوش خوردن در دو روش اختلاف معنی‌داری نداشت (۰۵/۰p>).
استنتاج : با توجه به کاهش مدت بستری در روش نیل مدولاری و انجام جراحی مجدد و کاربرد نیل مدولاری در بعضی از بیماران که به روش اکسترنال فیکساتور به خوبی درمان نمی‌شوند توصیه می‌شود از همان ابتدا نیل مدولاری انجام شود.

مسعود شایسته آذر ، محمد حسین کریمی نسب، مجید سجادی ساروی، سید اسماعیل شفیعی، سید محمد مهدی دانشپور، عاطفه هادیان، محمد علی محسنی بندپی،
دوره ۲۱، شماره ۸۶ - ( بهمن و اسفند ۱۳۹۰ )
چکیده

چکیده سابقه و هدف : استئوآرتریت شایع‌ترین علت ناتوانی در سالمندان به شمار می‌رود. استئوآرتریت زانو فرایندی فعال از یک بیماری درگیرکننده غضروف زانو است که با تخریب غضروف و کاهش فاصله مفصلی، ضخیم شدن و اسکلروز استخوان زیر غضروف، کیست‌های زیر غضروف و شکل‌گیری استخوان جدید (استئوفیت) مشخص می‌شود. این مطالعه با هدف بررسی رابطه درد و ناتوانی بیماران استئوآرتریت زانو با ضعف عضلانی، دفرمیتی و تغییرات رادیوگرافیک انجام شد. مواد و روش ها : این مطالعه به صورت توصیفی بر روی ۶۰ بیمار مبتلا به استئوآرتریت زانو که ۳۵ نفر آن‌ها زن و ۲۵ نفر مرد بودند انجام شد. بیماران مبتلا به استئوآرتریت زانو بر اساس معیارهای درد زانو و وجود تغییرات رادیوگرافیک از بین مراجعه‌کننده به درمانگاه‌های اورتوپدی یک بیمارستان ریفرال آموزشی انتخاب شدند. برای بررسی شدت ناتوانی از پرسشنامه (Western Ontario and McMaster Universities Arthritis Index) WOMAC استفاده شد. یافته ها : بین شدت ناتوانی براساس معیار WOMAC و درد رابطه معنی‌دار وجود داشت (۰۵/۰p<) و همچنین بین شدت ناتوانی و ضعف عضلات ران و ساق رابطه معنی‌دار وجود داشت (۰۵/۰p<). استنتاج : در این مطالعه مشخص گردید درد و کاهش قدرت عضلات اطراف زانو رابطه مستقیم با شدت ناتوانی بیمار دارد و توصیه می‌گردد همزمان با اقدامات لازم جهت کاهش درد بیمار توصیه‌های لازم و اقدامات مورد نیاز جهت بازگشتن قدرت عضلات نیز صورت پذیرد که اقدامات لازم در هر دو زمینه به صورت توأم بهترین نتایج را به همراه خواهد داشت.
مهدی نیک ورز ، مسعود شایسته آذر ، محمد حسین کریمی نسب، مجید سجادی، علیرضا خلیلیان، میلاد بهاری،
دوره ۲۴، شماره ۱۱۴ - ( تیر ۱۳۹۳ )
چکیده

سابقه و هدف: درد قدامی زانویکی ازاختلالات شایع در جوانان و بالغین می‌باشد. نظر برآن است که کندرومالاسی پاتلا می‌تواند علت اصلی آن باشد. علی‌رغم اقدامات درمانی مختلف هم‌چنان درمان کندرومالاسی پاتلا غیرقطعی بوده و در اکثریت مواقع مقاوم به درمان می‌باشند. لذا ارائه راهکار درمانی مناسب و جدید دراین رابطه ضروری به نظر می‌رسد. هدف این مطالعه مقایسه اثرات درمان با PRP با فیزیوتراپی می‌باشد. مواد و روش ها: این پژوهش کار آزمایی بالینی غیر تصادفی بر روی ۶۰ بیمار مبتلا به کندرو مالاسی پاتلا و درد قدام زانو انجام شد. ۳۰ بیمار تحت درمان فیزیوتراپی و ۳۰ بیمار تحت تزریق داخل مفصلی PRP قرار گرفته و بررسی شدند. پیامد اصلی مورد بررسی درد بیماران بود که با مقیاس VAS (Visual Analogue Score) سنجیده شد و عوارض احتمالی نیز ثبت گردید. یافته ها: تفاوت معنی‌داری بین دو گروه از نظر سن، جنس و سمت زانوی مبتلا وجود نداشت (۰۵/۰< P). از نظر مدت درد قبل از درمان تفاوت معنی‌دار بین دو گروه وجود داشت (۰۵/۰< P). از نظر میزان درد و بهبود علایم در زمان پیگیری بعد از ۴۵ روز گروه فیزیوتراپی بهبود قابل توجهی نسبت به گروه PRP نشان داد (۰۵/۰< P). عوارض قابل توجهی ناشی از درمان در دو گروه دیده نشد. استنتاج: در پایان پیگیری بیماران درمان در گروه فیزیوتراپی نتیجه بخش‌تر بودیعنی میزان کاهش درد و بهبود علایم در این گروه بهتر از گروه تزریق PRP بود.
علی احمدی، حمیرا سجادی، کورش اعتماد، ارسلان خالدی فر، محمود مباشری،
دوره ۲۵، شماره ۱۲۴ - ( اردیبهشت ۱۳۹۴ )
چکیده

چکیده سابقه و هدف: سندرم حاد کرونر شامل سکته قلبی با و بدون بالارفتن قطعه ST و آنژین ناپایدار می باشد. ویژگی های اپیدمیولوژیک این بیماران و عوامل تعیین کننده مرگ و میر آن‌ها در ایران تا کنون بررسی نشده است. این مطالعه با هدف تعیین ویژگی های بیماران مبتلا به سندرم حاد کرونر و تعیین‌کننده‌های مرگ و میر آن ها در ایران انجام گردیده است. مواد و روش‌ها: مطالعه حاضر به صورت هم گروهی آینده نگر مبتنی بر بیمارستان بوده است. هم گروه بیماران با توجه به تاریخ ابتلا به سندرم حاد کرونر و تاریخ بستری در بیمارستان، مدت بستری و تاریخ ترخیص از بیمارستان به دلیل مرگ یا بهبودی نسبی تعریف شد. بیماران از تاریخ تشکیل هم گروه تا زمان رخداد واقعه پیگیری شدند. در این مطالعه از اطلاعات ۲۰۷۵۰ بیمار مبتلا به سکته های قلبی کلیه بیمارستان‌های دارای بخش قلب در ۳۱ استان ایران به عنوان هم گروه استفاده شد. برای تعیین فاکتورهای مرتبط با مرگ و میر بیماران از رگرسیون کاکس (مدل مخاطرات تناسبی) و محاسبه نسبت مخاطره استفاده شد. یافته‌ها: میزان بروز مرگ در هزار شخص- سال در بیماران پی گیری شده سکته قلبی با و بدون بالا رفتن قطعه ST به ترتیب ۴/۳۶۹۸ و ۳/۴۵۷۳ در هزار نفر– سال بود. میانگین و انحراف معیار سن بیماران مبتلا به سکته قلبی با بالا رفتن قطعه ST۱/۱۳ ± ۵/۶۰ سال و در بیماران بدون بالارفتن قطعه ST ۴/۱۳± ۹/۶۲ سال بود. شیوع دیابت نوع دو و فشارخون بالا به ترتیب در بیماران ۲/۲۲درصد و ۵/۳۵درصد بود. شیوع سکته قلبی با بالا رفتن قطعه ST در بیماران ۸/۷۵درصد و شیوع سکته قلبی بدون بالا رفتن قطعه ST در بیماران ۲/۲۴درصد بود. سن بالاتر از ۸۴ سال، جنسیت زن، بی سوادی، عدم دریافت درمان ترومبولیتیک، سابقه خانوادگی، درد قفسه سینه قبل از ورود به بیمارستان و درد مقاوم به درمان، انسداد شاخه راست قلب، تاکیکاردی بطنی، سکته قلبی با بالارفتن قطه ST، نارسایی قلب و دریافت آنژیوپلاستی مهم ترین تعیین کننده های مرگ بیماران بودند. استنتاج: الگوی غالب نوع سکته در بیماران ایرانی، سکته قلبی با بالا رفتن قطعه ST بود. گزارش ویژگی‌های بیماران مبتلا به سندرم حاد کرونر و عوامل تعیین کننده مرگ و میر در آن ها می تواند در اتخاذ استراتژی و تصمیم گیری کارکنان نظام سلامت و نحوه ارزیابی، پایش، مراقبت و درمان و نحوه برخورد با بیماران کمک کننده باشد. از جمله استراتژی های مهم می توان آموزش به مردم برای مراجعه به اورژانس در صورت داشتن علائم سندرم کرونر حاد و دسترسی و دریافت درمان در وقت طلایی و پیشگیری از مرگ های قابل اجتناب را نام برد.
حسین سلطانی، موسی سجادی، علی محمدپور،
دوره ۲۶، شماره ۱۴۵ - ( بهمن ۱۳۹۵ )
چکیده

سابقه و هدف: عوارض گوارشی در بیماران تحت تهویه مکانیکی با تغذیه لوله‌ای شایع بوده و باعث عدم تحمل تغذیه می‌شود. پیش‌بینی می‌شود با تخلیه گازهای معده بتوان این عوارض را کاهش داد. مطالعه حاضر با هدف تعیین اثر تخلیه گازهای معده بر عوارض گوارشی در بیماران تحت تهویه مکانیکی با تغذیه از راه لوله در بخش مراقبت‌های ویژه انجام شد.

مواد و روش‌ها: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده دو گروهی یک سو کور، در بخش‌های مراقبت‌های ویژه بیمارستان شهید کامیاب مشهد، در سال ۱۳۹۴، بر روی ۶۴ بیمار تحت تهویه مکانیکی با مد CPAP انجام گرفت. در گروه آزمون، تخلیه گازهای معده از راه لوله بینی معدی انجام شد. در گروه شاهد مداخله‌ای صورت نگرفت. عوارض گوارشی شامل دیستانسیون شکم، اسهال و استفراغ، قبل و بعد از مداخله در دو گروه مقایسه شدند.

یافته‌ها: دو گروه از نظر اسهال (۲۳/۰p=) و استفراغ (۱p=) اختلاف معنی‌داری نداشتند اما در میزان دیستانسیون اختلاف معنی‌دار مشاهده شد (۰۰۴/۰p=).

استنتاج: تخلیه گازهای معده در بیماران تحت تهویه مکانیکی با تغذیه از راه لوله بینی معدی میزان دیستانسیون معده را کاهش می‌دهد. لذا ضمن پیشنهاد مطالعات تکمیلی، استفاده از این روش توصیه می‌شود.


نیلوفر کاظمی، حمیرا سجادی، محمدرضا واعظ مهدوی، محمد کمالی، غلامرضا قائد امینی هارونی، زهرا جرجران شوشتری،
دوره ۲۷، شماره ۱۴۷ - ( فروردین ۱۳۹۶ )
چکیده

سابقه و هدف: اولین مواجهه با ناتوانی در خانواده صورت می‌گیرد که جنبه‌های اجتماعی، اقتصادی و روان‌شناختی خاصی دارد. یکی از عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر سلامت، سرمایه اجتماعی است که هدف از این مطالعه، بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی با سلامت روان خانوارهای دارای فرد ناتوان در شهر تهران می‌باشد.

مواد و روش‌ها: مطالعه مقطعی حاضر، بهصورت تحلیل ثانویه براساس داده‌های دور دوم طرح سنجش عدالت در شهر تهران و در سال ۱۳۹۰ انجام ‌شد. نمونه مورد مطالعه شامل: ۳۵۷۱ خانوار دارای فرد ناتوان بود که پرسشنامه سلامت روان را تکمیل کرده بودند. جهت تعیین رابطه سرمایه اجتماعی با سلامت روان خانواده‌های دارای فرد ناتوان، از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با کمک نرم‌افزارهای SPSS ۱۶ و Amos صورت گرفت.

یافته‌ها: ۴/۴۸ درصد پاسخگویان را مردان و ۶/۵۱ درصد آنان را، زنان تشکیل ‌دادند. از میان افراد مورد مطالعه، ۸/۶۶ درصد سلامت روانی مطلوبی نداشتند. وضعیت سرمایه اجتماعی بین‌گروهی و سرمایه اجتماعی کل، پایین‌تر از سطح متوسط بود. نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد که سرمایه اجتماعی بهطور معنی‌داری با سلامت روان خانواده‌های دارای فرد ناتوان رابطه دارد (۰۰۱/۰P<). مدل‌های اندازه‌گیری با توجه به شاخص‌های RMSEA:۰,۸۹۶ GFI:۰.۹۷۵ CFI:۰.۰۶ برازش مناسبی داشتند.

استنتاج: سرمایه اجتماعی از عوامل اجتماعی مهم و تأثیرگذار بر سلامت روان خانوارهای دارای فرد ناتوان است. در این راستا، فراهم نمودن شرایط مناسب جهت مشارکت‌های اجتماعی بیشتر، ایجاد اعتماد عمومی و حمایت‌های عاطفی، روانی و اجتماعی بیشتر، در خصوص این خانواده‌ها در جهت ارتقای سلامت روان آنها، اقدامی لازم به‌نظر می‌رسد.


معصومه امام وردی، علی محمد پور، شاپور بدیعی اول، موسی سجادی،
دوره ۲۹، شماره ۱۷۶ - ( شهریور ۱۳۹۸ )
چکیده

سابقه و هدف: اختلال خواب در بیماران تحت همودیالیز شایع است. مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثر ماساژ بازتابی و طب فشاری بر کیفیت خواب این بیماران انجام گرفت.
مواد و روشها: در این‌ کارآزمایی بالینی ۹۰ بیمار به روش در دسترس انتخاب و به طورتصادفی به سه گروه تخصیص یافتند. در گروه طب فشاری، ماساژ نقطه شن من، در مجموع ۱۲ جلسه انجام گردید. در گروه ماساژبازتابی، ماساژ پا انجام شد. برای گروه شاهد فقط مراقبت های معمول صورت گرفت. کیفیت خواب قبل، ضمن و پایان مداخله به کمک مقیاس خواب پیتزبرگ در گروهها اندازه گیری ومقایسه شد.
یافتهها: نمره کلی کیفیت خواب قبل از مداخله بین ۳ گروه تفاوت معنیدار نداشت. ۲ هفته پس از مداخله میانگین کیفیت خواب در گروه ماساژ بازتابی۱/۳±۴/۴، طب فشاری ۱/۲±۲/۵ و شاهد ۸/۳±۷/۹ بود و ۴ هفته پس از مداخله در گروه ماساژ بازتابی ۵/۲±۲/۳، طب فشاری ۵/۲±۹/۳ و شاهد ۸/۳±۸/۹ بود. نمره کل کیفیت خواب در میانه و پایان مداخله در هر ۲ گروه مداخله به طور معنیداری از گروه شاهد کمتر بود (۰۱/۰P<) اما بین ۲ گروه مداخله تفاوت معنیداری مشاهده نشد. خطا ۵ درصد میباشد.
استنتاج: ماساژ بازتابی و طب فشاری بهطور یکسان و موثر کیفیت خواب بیماران تحت همودیالیز را بهبود میبخشند و میتوانند به عنوان روش غیر دارویی ساده و در دسترس، بسته به شرایط، برای بهبود کیفیت خواب استفاده شوند.
 
شماره ثبت کارآزمایی بالینی : ۱N۲۰۱۷۱۲۲۰۰۳۷۹۸۰IRCT
 
سیدمحمد باغبانیان، سیده نغمه سجادی ساروی، حامد چراغمکانی، علی اصغر نادی،
دوره ۲۹، شماره ۱۸۰ - ( دی ۱۳۹۸ )
چکیده

سابقه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس (MS) از بیماریهای شایع نورولوژیک در بالغین جوان میباشد این مطالعه به منظور تعیین شیوع انواع سردرد در این بیماران انجام گرفته است.
مواد و روشها: این مطالعه به صورت توصیفی مقطعی با روش نمونهگیری آسان از بیماران مبتلا به MS دچار سردرد همزمان مراجعهکننده به کلینیکهای اعصاب وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مازندران در سال ۱۳۹۶ انجام شد. اطلاعات جمعآوری شده با SPSS نسخه ۲۴ مورد آنالیز آماری قرار گرفت.
یافتهها: از ۱۲۹ نفر بیمار مبتلا به MS با سابقه سردرد، ۱/۴۱ درصد دارای سردردهای میگرنی و ۶/۵۶ درصد دارای سردردهای تنشی بودند. ۴۷ درصد مبتلایان از انواع شدید سردرد رنج میبردند که بیشترین میزان آن مربوط به سردردهای میگرنی بود. بین نوع عودکننده فروکشکننده MS و سردردهای تنشی و میگرنی ارتباط معنیداری وجود داشت(۰۰۱/۰=P). حدود نیمی از بیماران سابقه سردرد قبل از ابتلا به MS را ذکر نمیکردند و میان سردردهای میگرنی جدید و اورا ارتباطی یافت نشد(۰۵/۰<P).
استنتاج: بر اساس مطالعه حاضر سردردهای تنشی شایع ترین نوع سردرد در میان بیماران مبتلا به MS میباشد. در نوع عودکننده فروکشکنندهMS  شایعترین نوع سردرد میگرن بوده است. با توجه به اثرات نامطلوب سردرد برکیفیت زندگی، آگاهی از نوع شایع سردرد می تواند به درمان و بهبود کیفیت زندگی این بیماران کمک شایانی نماید.

 
 
عذرا مهاجر، نوشین سجادی، فاطمه دره، علی ارجمند شبستری، یزدان قندی،
دوره ۲۹، شماره ۱۸۱ - ( بهمن ۱۳۹۸ )
چکیده

سابقه و هدف: درد قفسه سینه شایعترین دلیل مراجعه کودکان به متخصصین قلب است. در کودکان درد قفسه سینه بیشتر مرتبط با اختلالات غیرقلبی مانند مشکلات غضروف و دندهها، تروما، کشیدگی عضلات و علل ریوی است. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش احتمالی کمبود کلسیم و ویتامین D در ایجاد درد قفسه سینه استخوانی عضلانی کودکان انجام شد.
مواد و روشها: در این مطالعه مورد شاهدی همسان شده، تعداد ۱۰۰ کودک ۱۵-۵ ساله با درد قفسه سینه و تعداد ۱۰۰ کودک سالم از نظر درد قفسه سینه پس از کسب رضایت آگاهانه در سال ۱۳۹۸ در بیمارستان امیرکبیر شهر اراک از نظر کلسیم و ویتامین D بررسی شدند. تحلیل دادهها توسط نرمافزار آماری stata v,۱۱ انجام شد.
یافتهها: میانگین متغیرهای سن، وزن، قد و کلسیم در دو گروه مورد و شاهد با هم اختلاف معنیدار نداشت.
میانگین کلسیم در کودکان مبتلا به درد قفسه سینه برابر ۸۳/۰±۳۹/۹ و در کودکان سالم برابر ۶/۰±۲۶/۹ به دست آمد که اختلاف این دو گروه معنیدار نبود (۲۰۶/۰P=). میانگین ویتامین D در کودکان با درد قفسه سینه برابر ۹۶/۴±۵۱/۲۲ و
در کودکان سالم برابر ۸۱/۹±۳۳/۴۰ به دست آمد. اختلاف این دو گروه معنیدار بود (۰۰۲/۰P=). نتایج رگرسیون لجستیک برای رابطه ویتامین D با درد قفسه سینه نشان داد، نسبت شانس معنیدار و برابر ۶۳/۷ و با حدود اطمینان ۲۳/۱۵-۸۶/۳ میباشد.
استنتاج: این مطالعه گواه خوبی است برای اینکه بسیاری از دردهای قفسه سینه مرتبط با کمبود ویتامین D است و پیشنهاد میشود که در کودکان مبتلا به درد قفسه سینه با منشا استخوانی عضلانی، سطح سرمی ویتامین D مورد ارزیابی قرار گیرد.
 
رضا قدیمی، زهرا مرادی، پروین سجادی،
دوره ۳۰، شماره ۱۹۱ - ( آذر ۱۳۹۹ )
چکیده

سابقه و هدف: معضل سوءتغذیه به عنوان یکی از بزرگترین تهدیدکنندههای سلامت، رفاه، استقلال و کاهش کیفیت زندگی سالمندان مطرح است. لذا هدف از این مطالعه، بررسی شیوع سوءتغذیه و ارتباط آن با برخی عوامل موثر بر وضعیت تغذیه در سالمندان شهرستان بابل بود.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، ۵۲۰ سالمند ساکن شهرستان بابل بهصورت نمونه گیری چند مرحله ای در سال ۱۳۹۶ انتخاب شدند. مشخصات دموگرافیکی و برخی عوامل مرتبط و موثر بر سوءتغذیه توسط چک لیست جمعآوری و نیز وضعیت تغذیهای سالمندان با کمک پرسشنامه استاندارد ارزیابی مختصر تغذیه ای ویژه سالمندان (MNA) ارزیابی گردید. دادهها توسط نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شد و جهت مقایسه و تحلیل دادهها از آزمونهای مجذور کای و تی مستقل استفاده شد.
یافتهها: تعداد ۲۶۱ نفر (۲/۵۰ درصد) مرد و ۲۵۹ نفر (۸/۴۹ درصد) زن با میانگین سنی بهترتیب ۷/۷± ۲/۶۹ و ۲/۷±۱/۶۹ سال بررسی شدند. ۹ نفر (۷/۱ درصد) سالمندان دچار سوءتغذیه و ۱۴۵ نفر (۹/۲۷ درصد) در معرض خطر بودند که این میزان به طور معناداری در زنان، سالمندان ساکن شهر، بازنشستهها، در افراد با درآمد پایین و همچنین در افرادی که تنها و یا با فرزندان خود زندگی میکردند، بالاتر بود (۰۰۵/۰= P). وضعیت سوء تغذیه با عواملی مانند بیاشتهایی، خشکی دهان، تهوع، درد، پیری زودرس، یبوست، استفراغ، مشکل چشایی و بویایی، زخم دهانی، مشکلات بلعی و دندانی ارتباط معنیدار داشت (۰۰۱/۰= P).
استنتاج: با توجه به درصد بالای سالمندان در معرض خطر سوء تغذیه و اثرات داشتن شغل و درآمد ماهیانه مناسب بر وضعیت تغذیهای آنان برنامهریزی برای این قشر آسیبپذیر بهویژه سالمندان با درآمد پایین توجه خاصی را می طلبد.
نازلی نمازی، زهره سجادی هزاوه، الهام اختری، محمدحسین آیتی، باقر لاریجانی،
دوره ۳۰، شماره ۱۹۳ - ( بهمن ۱۳۹۹ )
چکیده

 سابقه و هدف: با وجود مطالعات متعدد در خصوص اثر پروبیوتیکها در کنترل انواع مختلف دیابت، به نظر میرسد جمعبندی شواهد موجود میتواند به روشن شدن میزان اثر این دست از مکملهای غذایی به کنترل دیابت کمک کند. لذا هدف از مطالعه حاضر، بررسی نقش پروبیوتیکها بر کنترل شاخص وضعیت گلیسمی و سایر عوامل بیوشیمیایی در بیماران مبتلا به دیابت میباشد.
مواد و روشها: مطالعه حاضر یک مطالعه مروری چتری (Umbrella review) است که در آن مطالعات مرور سیستماتیک، متاآنالیز، مطالعات مرور سیستماتیک و متاآنالیزی که اثرات پروبیوتیکها را در انواع دیابت مورد بررسی قرار داده بودند، به زبان انگلیسی و فارسی در دو پایگاه الکترونیکی Pubmed و Scopus تا انتهای سپتامبر ۲۰۲۰ جمعآوری شدند.
یافتهها: در نهایت۳۱ مطالعه واجد شرایط شناسایی شدند. در این مطالعات تاثیر مصرف مکمل یا مواد غذایی غنی شده با پروبیوتیک بر شاخصهای متابولیسم قند (۱۸ مطالعه)، پروفایل لیپیدی (۱۲ مطالعه)، عوامل التهابی و استرس اکسیداتیو (۱۱ مطالعه)، فشار خون (۴ مطالعه) و BMI (۲ مطالعه) در بیماران دیابت نوع ۲ و دیابت بارداری مورد بررسی قرار گرفته بود.
استنتاج: نتایج مطالعه حاضر حاکی از اثرات مثبت مکملیاری با پروبیوتیک بر وضعیت گلیسمی، لیپیدی، فشارخون، وضعیت استرس اکسیداتیو و التهابی در بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ و دیابت بارداری میباشد. اما به دلیل هتروژنیتی بالا در برخی از شاخصهای بررسی شده، انجام مطالعات کارآزمایی بالینی دوسوکور با کیفیت متدولوژی بالا میتواند به روشن شدن اثربخشی کمک کند.
خدیجه ازوجی، فائزه رسول زاده شیخ، سید رضا حسینی، علی بیژنی، ندا مفتاح، کیوان لطیفی، پروین سجادی کبودی،
دوره ۳۳، شماره ۲۲۳ - ( مرداد ۱۴۰۲ )
چکیده

 سابقه و هدف: پیری جمعیت، یک پدیده جهانی است و با افزایش نسبت افراد بالای ۶۰ سال، جهان در حال پیر شدن است. مؤلفه مهم پیری موفق حفظ توده عضلانی و عملکرد آن در طول زندگی است. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط سطح سرمی ویتامین D و قدرت عضلانی در سالمندان که از مؤلفه‌های مهم سالمندی موفق است، انجام پذیرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، از ۱۶۱۶ فردی که در کوهورت سالمندان امیرکلا شرکت کردند، با اعمال معیارهای ورود و خروج، ۷۲۰ نفر به‌صورت تصادفی انتخاب شدند. ویتامین D برحسب غلظت سطح سرمی به ۳ گروه، کمبود (۲۰ng/ml>)، ناکافی (۳۰ng/ml>vitD۲۰ng/ml)، کافی(۳۰ng/ml) تقسیم شدند. قدرت عضلانی دست که با استفاده از DIGI Hand Dynamometer اندازه‌گیری شد و قدرت عضلات چهار سر ران که از سیستم گرید‌بندی بالینی MMT استفاده شد، برحسب نقطه برش استاندارد به دو دسته ضعیف و کافی تقسیم شدند. داده‌ها پس از ورود به نرم‌افزار SPSS۱۷ با استفاده از آزمون‌های آنالیز واریانس یک‌ طرفه، آزمون کای دو و همبستگی اسپیرمن مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافتهها: این مطالعه بر روی ۷۲۰ سالمند (۳۶۰ مرد و ۳۶۰ زن) شهر امیرکلا انجام شد. در افراد مورد مطالعه، میانگین قدرت عضلانی بازو ۹/۸±۲۵/۸۴ و میانگین قدرت عضلانی چهار سر ران ۱۰/۴±۲۲/۵۵ بود. میانگین سطح ویتامین دی در سالمندان مورد بررسی۳۳/۷۳±۳۵/۱۵ بود. از نظر قدرت عضلانی بازو و چهار سر ران در بین ۳ گروه ویتامین D اختلاف معنیداری مشاهده نشد (۰/۳۷۰=P، ۰/۲۷۲=P). در مردان بین قدرت عضلانی بازو و قدرت عضلانی چهار سر ران با BMI (۰/۱۶۱= r، ۰/۰۰۲=P)، (۰/۱۶۸= r، ۰/۰۰۰۱=P) همبستگی مثبت وجود داشت. در زنان بین قدرت عضلانی بازو و قدرت عضلانی چهار سر ران با فعالیت فیزیکی (۰/۱۹= r، ۰/۰۰۰۱=P) (۰/۲۲=r، ۰/۰۰۰۱=P) همبستگی مثبت وجود داشت.
استنتاج: این مطالعه نشان داد که بین سطح سرمی ویتامین D و قدرت عضلانی ارتباط معنیداری وجود ندارد.

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Mazandaran University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb