۱۲ نتیجه برای مردانی
مسعود مردانی ،
دوره ۱۰، شماره ۲۹ - ( دى ۱۳۷۹ )
چکیده
سابقه و هدف: سیاه زخم یا شاربون یکی از بیماری های مشترک بین انسان و دام محسوب می شود که توسط باسیل گرم مثبت اسپوردار به نام Bacillus anthracis ایجاد می شود. این بیماری هنوز یکی از مشکلات بهداشتی کشورهای در حال توسعه می باشد. ایران یکی از مناطق آلوده به این بیماری محسوب می شود. استان چهارمحال و بختیاری یکی از قطب های کشاورزی و دامداری ایران است که سالیانه متحمل خسارات فراوانی ناشی از ابتلای انسان و حیوانات به سیاه زخم می گردد. این مطالعه با هدف بررسی یافته های کلینیکی و آزمایشگاهی و اقدامات درمانی روی موارد سیاه زخم جلدی انجام شده است.
مواد و روش ها: این تحقیق به صورت گذشته نگر و به روش توصیفی روی ۵۰ بیمار ثابت شده سیاه زخم جلدی از پرونده های بیماران بستری در بخش عفونی بیمارستان آیت اله کاشانی شهرکرد بین سالهای ۱۳۶۶ تا ۱۳۷۶ انجام گرفته است.
نتایج:شایع ترین سن ابتلا ۱۱ تا ۲۰سال بوده و آقایان اندکی بیش از خانم ها به سیاه زخم جلدی مبتلا شده اند. اکثریت بیماران مورد بررسی در فصل تابستان به بیماری مبتلا شده بودند و بالغ بر ۹۶ درصد بیماران ساکن مناطق روستایی بوده اند. از لحاظ منبع عفونت، ۳۲ درصد سابقه تماس با دام آلوده و ۱۲درصد گزش حشرات را ذکر نموده بودند. شایع ترین عضو گرفتار، صورت و سپس دست ها و بازو بوده است و ۱۰۰ درصد بیماران ادم غیرگوده گذار و ۸۰ درصد آنها ضایعه نکروتیک همراه با اریتم داشته اند. تب در ۷۸ درصد، سردرد در ۶۴ درصد و لنفادنوپاتی ناحیه ای در ۴۲ درصد بیماران وجود داشت. افزایش ESR، لکوسیتوز و CRP مثبت از علایم آزمایشگاهی کمک کننده محسوب می شوند، اگرچه تشخیص نهایی با اسمیر از ترشحات زخم و کشت آن میسر می گردد.تمامی بیماران با پنی سیلین درمان و ۹۲ درصد آنها تا سه روز پس از شروع آنتی بیوتیک از تب رها شدند. در بررسی انجام شده، مرگ و میر صفر درصد و شایع ترین عارضه، عفونت ثانوی محل زخم بوده است.
استنتاج: در مناطق اندمیک بیماری سیاه زخم، هر زخم مشکوک با ادم غیرگوده گذار با یا بدون ضایعه نکروتیک باید از نظر سیاه زخم بررسی شود و شناخت هرچه بیشتر بیماری در کشورهای در حال توسعه و گسترش تحقیقات پزشکی به خصوص در زمینه راه های پیشگیری از بیماری می تواند کمک موثری در کاهش موارد ابتلا به بیماری محسوب شود.
مسعود مردانی ، سیدابراهیم نوریان ،
دوره ۱۲، شماره ۳۴ - ( فروردين ۱۳۸۱ )
چکیده
در این مقاله یک مورد سل پستان در یک خانم ۷۴ ساله گزارش می شود. در معاینه کلینیکی، توده پستان به عنوان یک تومور بدخیم در نظر گرفته شد ولی بررسی های بافت شناسی ضایعه پستان موید گرانولوماهای متعدد کازئوز بود. امتحان مستقیم ترشحات توده پستانی از نظر عامل مولد بیماری سل منفی بود، اما کشت آن بعد از دو ماه مثبت گزارش گردید. بیمار بعد از خارج نمودن توده با عمل جراحی و تجویز داروهای ضد سل بهبودی قابل توجهی نشان داد.
حجت اله کریمی جشنی ، محمدحسین نصراصفهانی ، حسین بهاروند ، حسین ایمانی ، محمد مردانی ،
دوره ۱۴، شماره ۴۲ - ( فروردين ۱۳۸۳ )
چکیده
سابقه و هدف: از کشت توده سلول داخلی بلاستوسیست در محیط مناسب، سلول های بنیادی جنینی به دست می آید. از این سلول ها به عنوان یک ابزار تحقیقاتی در تولید حیوانات ترانس ژنیک و مطالعه تکوین جنین استفاده می شود. با روش انجماد شیشه ای می توان بلاستوسیست های تولید شده را برای استفاده های بعدی نگهداری کرد. هدف از این مطالعه بررسی تعداد و میزان حیات سلول های توده داخلی بلاستوسیست های منجمد شده به روش انجماد شیشه ای است. به امید این که بتوان از جنین های منجمد شده نیز جهت تولید سلول های بنیادی استفاده نمود.
مواد و روش ها: پس از بلوغ ولقاح آزمایشگاهی تخمک های نابالغ گاو، جنین ها در محیط Ham's F۱۰ بر لایه سلول های vero به مدت ۷ روز در دمای CO۲ %۵ , ۳۹°C کشت داده شد. ۵۰۰ عدد بلاستوسیست انتخاب و به دو گروه تقسیم گردید. یک گروه به عنوان شاهد و گروه دیگر به روش انجماد شیشه ای (۴۰ درصد اتیلن گلیکول، ۱۸ درصد فایکل، ۳/۰ مولار ساکارز) منجمد شد. پس از ذوب، جنین ها به مدت ۲۴ ساعت کشت داده شدند و جنین های متسع شده، انتخاب و همراه با گروه شاهد با روش Immunosurgery توده سلولی داخلی آن ها جدا شد. برای بررسی حیات سلول ها از رنگ آمیزی تریپان بلو استفاده گردید.
یافته ها: درصد حیات توده سلول داخلی بلاستوسیست های روز هفتم در گروه شاهد و انجماد به ترتیب ۹۶درصد و ۸۵ درصد و میانگین تعداد سلول ها به ترتیب۱۷,۴±۳ و ۱۴±۲ بود. درصد حیات توده سلول داخلی بلاستوسیست های روز هشتم در گروه شاهد و انجماد به ترتیب ۹۵درصد و ۸۲ درصد و میانگین تعداد سلول ها به ترتیب ۱۸.۶±۳ و ۱۵.±۲ بود.
استنتاج: درصد حیات و تعداد سلول های توده داخلی بلاستوسیست های گروه شاهد و انجماد درروز هفتم و هشتم دارای اختلاف معنی داری است. به روش انجماد شیشه ای درصد حیات و تعداد سلول ها به طور معنی داری کاهش می یابد. لذا بهتر است که جهت تولید سلول های بنیادی از بلاستوسیست های منجمد نشده استفاده شود.
مریم مردانی ، آزاده اندیشه تدبیر ، رضا احمدی ،
دوره ۲۱، شماره ۸۴ - ( مهر و آبان ۱۳۹۰ )
چکیده
سابقه و هدف: لیکن پلان دهانی بیماری شایعی است که در بعضی مطالعات به عنوان ضایعه پیش بدخیم مطرح شده و توانایی تبدیل شدن به کارسینوم سلول سنگفرشی دهان را دارد. هدف این مطالعه بررسی شیوع تغییرات بدخیمی در بیماران مبتلا به لیکن پلان دهانی بود.
مواد و روش ها: این مطالعه گذشته نگر شامل ۳۸۶ بیمار مبتلا به لیکن پلان بود که بر اساس معیار WHO در فاصله زمانی سال های ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۸ در شیراز انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفته بودند.
یافته ها: چهار نفر از ۳۸۶ بیمار (۱,۰۳ درصد)، شامل یک مرد و سه زن، تغییرات بدخیمی نشان دادند. تمام تغییرات بدخیمی در انواع قرمز رنگ لیکن پلان دیده شد و زبان شایع ترین مکان درگیری بود.
استنتاج: نتایج مطالعه حاضر فرضیه افزایش ریسک تغییرات بدخیمی در لیکن پلان دهانی را تایید می کند و بر این اساس پیشنهاد می شود که بیماران به صورت سالیانه مونیتور شوند تا در صورت ایجاد تغییرات بدخیمی در مراحل اولیه تشخیص داده شود.
حمید بدلی، صادق خداویسی، مهرناز محمد داودی، الهام بیرانوند، مسعود مردانی،
دوره ۲۴، شماره ۱۱۴ - ( تیر ۱۳۹۳ )
چکیده
امروزه با وجود پیشرفت هایی در زمینه علوم دارویی و داروهای ضد قارچی ، عفونت های قارچی تهاجمی موجب
مرگ و میر بسیاری از بیماران مبتلا به نقص سیستم ایمنی می شوند. قارچ های فرصت طلب کاندیدا و آسپرژیلوس، منجر به
عفونت های پیشرفته و سیستمیک تهاجمی در این افراد م ی شوند. هرچند به طور قابل توجهی وضعیت سیستم ایمنی فرد
تعیین کننده روند بیماری است، اما برای کنترل این عفونت ها استفاده از داروهای ضد قارچی مؤر لازم می باشد و درمان ضد
قارچی زود هنگام برای نجات این بیماران ضروری می باشد. امروزه تعدادی عوامل ضد قارچی مؤثر با قابلیت تحمل پذیری
بالاتر برای بیمار در دسترس است که در مقایسه با آمفوتریسین ب داکسی کولات بسیار گران قیمت تر می باشد . در درمان
تجربی عفونت خونی کاندیدایی، فلوکونازول داروی انتخابی برای بیماران نوتروپنیک بدون سپسیس شدید یا شوک
سپتیک بوده و م صرف قبلی داروهای آزولی م ی باشد. آمفوتریسین ب داُکسی کولات یا کاسپوفانژین گزین ه ای برای درمان
بیماران با مصرف قبلی دارو های آزولی می باشند. در بیماران نوتروپنیک درمان تجربی با آمفوتریسین ب داُکسی کولات
انتخاب اول در نظر گرفته شده است . برای درمان عفونت های ناشی از گون ه های کاندیدا آلبیکنس،کاندیدا تروپیکالیس و
کاندیدا پاراپسیلوسیس، داروی فلوکونازول و برای درمان عفونت های ناشی از کاندیدا گلابراتا و یا کاندیدا کروزئی،
داروی آمفوتریسین ب داُکسی کولات یا کاسپوفانژین خط اول درمان توصیه می شود. دستورالعمل مهم درمان
آسپرژیلوزیس تهاجمی به صورت درمان اولیه، درمان نجات دهنده و درمان ترکیبی در بیماران بد حال م ی باشد .
وریکونازول،کاسپوفانژین (اگر به عنوان درمان اولیه استفاده نشود ) و آمفوتریسین ب لیپوزومی برای درمان بیماران مقاوم به
درمان توصیه می شود. هم چنین درمان ترکیبی ب ا کاسپوفانژین همراه با وریکونازول و آمفوتریسین ب لیپوزومی باید در
بیماران بد حال در نظر گرفته شود . در تصمیم گیری های بالینی برای تجویز یک دارو باید نتایج حاصل از مطالعات و راه
کارهای منتشر یافته و هم چنین وضعیت صدور مجور و هزینه های برآوردی آن در نظر گرفته شود.
الهام مرادی ، اسفندیار حیدریان ، مصطفی غلامی ارجنکی، جواد صفاری چالشتری ، گشتاسب مردانی، علیرضا کریمی طاقانکی ، زهرا نورمحمدیان،
دوره ۲۵، شماره ۱۲۷ - ( مرداد ۱۳۹۴ )
چکیده
چکیده
سابقه و هدف: متوترکسات به عنوان داروی شیمیدرمانی باعث آسیب مزمن هپاتوسلولار، ارتشاح سلولهای التهابی، استرس اکسیداتیو و آسیب مستقیم روی لوله های کلیه میشود. کوئرستین یک فلاونوئید با خواص آنتیاکسیدانی و ضد التهابی است. بنابراین، هدف از این پژوهش بررسی اثر کوئرستین روی رفع سمیت کبدی و کلیوی ناشی از متوترکسات میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، ۳۲ سر موش صحرایی به ۴ گروه تقسیم شدند. گروه اول (شاهد) غذای معمولی، گروه دوم (تست بدون درمان) متوترکسات تک دوز، گروه سوم متوترکسات با کوئرستین و گروه چهارم (کنترل مثبت) متوترکسات با سیلیمارین دریافت کردند. پس از ۵ روز، نمونه های خون تهیه شد وCr, ALP, GOT, GPT، اوره سرم و ظرفیت آنتیاکسیدانی پلاسما اندازهگیری شدند. بخش های از کبد و کلیه جهت اندازهگیری فعالیت آنزیم کاتالاز، مالون دی آلدئید وSOD کبدی وکلیوی و مطالعات هیستوپاتولوژیکی برداشته شد.
یافته ها: مقادیر سرمی Cr, ALP, GPT, GOTو MDA کبدی و کلیوی در گروه دوم، نسبت به گروه کنترل افزایش معنی داری (۰۵/۰>p) را نشان داد. پارامترهای مذکور به طور معنیداری (۰۵/۰>p) در گروه دریافت کننده کوئرستین کاهش یافت. FRAP ، SOD، کاتالاز کبدی و کلیوی و اوره سرم در گروه دوم، به طور معنی داری (۰۵/۰>p) نسبت به گروه کنترل کاهش یافت. تجویز کوئرستین باعث افزایش معنیدار (۰۵/۰>p) این پارامترها وکاهش ارتشاحات لنفوسیتی کبدی و کلیوی گردید.
استنتاج: بر اساس این نتایج، تجویز کوئرستین در رفع مسمومیت کبدی و کلیوی ناشی از متوترکسات نقش محافظتی دارد که به علت خاصیت آنتیاکسیدانی این ماده می باشد.
رضا نگارنده، مرجان مردانی حموله، نسرین رضایی،
دوره ۲۵، شماره ۱۳۰ - ( آبان ۱۳۹۴ )
چکیده
سابقه و هدف: مراقبت تسکینی یک مفهوم مهم در پرستاری بالینی میباشد که تعاریف متفاوتی از این مفهوم در ادبیات موجود است. هدف مطالعه حاضر تحلیل مفهوم مراقبت تسکینی و شناسایی ویژگیها، پیشایندها و پیامدهای آن در بافت فرهنگی ایران بود.
مواد و روشها: در این مطالعه برای تحلیل مفهوم مراقبت تسکینی از الگوی هیبرید مشتمل بر سه مرحله نظری، کار در عرصه و تحلیل نهایی استفاده شد. در مرحله نظری مقالات مرتبط موجود در پایگاههای اطلاعاتی PubMed، CINAHL، ScienceDirect، Google Scholar، SID و Magiran در محدوده سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۳ میلادی مورد جستجو قرار گرفتند. جهت جستجو از واژههای" Palliative care " و "Nursing care" در عنوان و چکیده مقالات استفاده شد. در مرحله کار در عرصه از ۸ کارشناس پرستاری به روش نمونهگیری هدفمند، مصاحبههای عمیق و نیمه ساختارمند به عمل آمد. در مرحله آخر با ترکیب دو مرحله قبل تحلیل نهایی انجام شد.
یافتهها: طبقات اصلی استخراج شده در زمینه تحلیل مفهوم مراقبت تسکینی از دیدگاه پرستاران مشتمل بر مدیریت درد، مراقبت کل نگر و مراقبت مبتنی بر معنویت و مذهب بودند.
استنتاج: یافتههای این مطالعه نشان میدهد که مراقبت تسکینی جنبه مهمی در پرستاری بالینی به شمار میآید. مراقبت تسکینی یک مراقبت کل نگر، انسانی و مشارکتی برای ارتقای کیفیت زندگی بیمار و خانواده وی محسوب میشود که با در نظر گرفتن جنبههای جسمی، روانی، معنوی، مذهبی، فرهنگی و اجتماعی بیماران به حمایت از ایشان اقدام مینماید و در همه بیماریها و در تمام طول زندگی افراد حتی در شرایط دشوار زندگی مانند بروز قحطیها ارائه میگردد و انحصاراً مراقبتی برای پایان زندگی نیست.
محسن شهریاری، آرش خلیلی، مرتضی شمسی زاده، داود مردانی، اکوان پایمرد، مهدی مولوی وردنجانی،
دوره ۲۶، شماره ۱۳۹ - ( مرداد ۱۳۹۵ )
چکیده
سابقه و هدف: درد پس از قطع عضو، پیامدهای مختلفی از جمله ناتوانی،کاهش کیفیت زندگی و کاهش تواناییهای ارتباطی بیمار با دیگران دارد. هدف از این مطالعه بررسی اثر ماساژ بازتابی پا بر درد بیماران پس ازقطع عضو اندام تحتانی بوده است.
مواد و روشها: مطالعه کارآزمایی بالینی حاضرروی بیماران کاندید عمل آمپوتاسیون اندام تحتانی بستری شده در بیمارستان الزهرا (س) اصفهان به تعداد ۲۵ نفر در هر گروه (گروه مداخله و گروه کنترل) انجام شد. جهت ارزیابی شدت درد از مقیاس عددی درد (Numeric Rating Scale) استفاده گردید و مدت ۳۰ دقیقه تکنیک ماساژ بازتابی پا (پای سالم) برای بیماران گروه مداخله انجام شد و برای گروه کنترل نیز ماساژ ساق و کف پا به صورت ساده به مدت ۳۰ دقیقه انجام گردید و این حرکت ۸ الی ۱۰بار تکرار شد. از آزمونهای آماری کای اسکویر، T-test، فیشر و آزمون آنالیز واریانس یک طرفه استفاده گردید.
یافتهها: ماساژ بازتابی پا باعث کاهش معنیدار شدت درد در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل شد به صورتی که بیماران گروه مداخله به طور معنیداری از شدت درد کمتری بعد از مداخله برخوردار بودند (۰۰۹/۰ = p). طبق آزمون
T-test بین میانگین شدت درد قبل از عمل گروه مداخله و شاهد، تفاوت معنیدار نبود (۵۲/۰=p). بین دو گروه از نظر اختلاف میانگین شدت درد، تفاوت معنیداری وجود داشت (۰۰۱/۰˂p).
استنتاج: ماساژ بازتابی پا در بیماران تحت آمپوتاسیون موجب کاهش درد بعد از عمل میگردد بنابراین استفاده از آن جهت کاهش درد بیماران توصیه میگردد.
شماره ثبت کارآزمایی بالینی : ۱N۲۰۱۶۰۱۱۸۲۵۹۲۹IRCT
علی اکبر مظفری، رسول شهروز، عباس احمدی، حسن ملکی نژاد، کریم مردانی،
دوره ۲۷، شماره ۱۵۵ - ( آذر ۱۳۹۶ )
چکیده
ارزسابقه و هدف: استرس اکسیداتیو، عامل تغییر پارامترهای اسپرم و رشد جنین میباشد. این مطالعه اثرات محافظتی ویتامین E بر پارامترهای اسپرم و لقاح داخل آزمایشگاهی را مورد بررسی قرار داد.
مواد و روشها: در این مطالعه، موشهای سوری نر به چهار گروه کنترل سرم فیزیولوژی، گروه فنیل هیدرازین، گروه ویتامین E به علاوه فنیل هیدرازین و گروه ویتامین E تقسیم گردیدند. جهت لقاح، موش سوری ماده استفاده گردید. ۳۵ روز پس از درمان، موشها کشتار و اسپرم آنها استحصال و پارامترهای اسپرم بررسی گردید. برای گرفتن تخمک از موش های ماده، تحریک تخمکگذاری انجام، حیوانات کشتار و تخمک آنها استحصال و با اسپرمها لقاح داده شد. آنالیز آماری دادهها توسط نرم افزار SPSS و با آزمون آنالیز واریانس مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: میانگین درصد اسپرم های با DNA آسیب دیده، کیفیت کروماتین و مورفولوژی غیر طبیعی، در گروه فنیل هیدرازین نسبت به گروه کنترل افزایش معنیداری پیدا نمود که با تجویز آنتیاکسیدانت این شاخصها به طور معنیداری بهبود پیدا نمودند. در گروه فنیل هیدرازین، میانگین درصد لقاح، بلاستوسیت و تعداد جنینهای متوقف شده نسبت به گروه کنترل افزایش قابل ملاحظهای نشان داد که با تجویز ویتامین E این پارامترها به طور قابل ملاحظهای بهبود پیدا نمودند.
استنتاج: این مطالعه نشان داد که استفاده از ویتامین E باعث بهبودی شاخصهای اسپرم و روند رشد جنین در شرایط آزمایشگاهی شده است، لذا برای بهبودی پارامترهایهای فوق، استفاده از ویتامین E توصیه میشود.
سحر صادقی، افسانه نوروزی، حمید رضا آزادی، فردین فرجی، مهسا مردانی، بهمن صادقی،
دوره ۲۹، شماره ۱۷۳ - ( خرداد ۱۳۹۸ )
چکیده
سابقه و هدف: گاز بیهوشی N۲O (نیتروژن اکسید) رایجترین گاز بیهوشی مورد استفاده در اتاق عمل است و به دنبال استنشاق مزمن آن احتمال بروز عوارض متعددی، از جمله نوروپاتی محیطی وجود دارد. این مطالعه با هدف مقایسه عوارض نورولوژیک ناشی از تماس باگاز نیتروژن اکسید در کارکنان شاغل در اتاق عمل با سایر کارکنان بیمارستان انجام شد.
مواد و روشها: در این مطالعه هم گروهی چند مرکزی ۱۱۰ نفر از کارکنان شاغل در اتاق عمل بیمارستان ولیعصر (عج) اراک و الزهرا (س) اصفهان و۲۲۴ نفر از کارکنان شاغل در سایر بخشهای همان بیمارستانها به صورت تصادفی ساده انتخاب و به صورت فردی همسان شدند. سپس علائم نوروپاتی و آزمونهای نورولوژیک ، در دو گروه بررسی شد و جهت تایید تشخیص نیز نمونهها به درمانگاه نورولوژی ارجاع شدند.
یافتهها: از نظر آتاکسی، بیحسی، ضعف و پارستزی اندام های فوقانی و تحتانی و آزمون رومبرگ و سطح ویتامین B۱۲ بین دو گروه تفاوت آماری معنیدار دیده شد (۰۵/۰P<) اما از نظر میانگین سطح هموگلوبین، درک حس دما، لمس، تمایز دو نقطه و آزمون tandem walking و وضعیت راه رفتن، اختلاف آماری معنیدار مشاهده نشد (۰۵/۰P≥).بنابراین
استنتاج:به نظر می رسد تماس مزمن با گاز نیتروس اکساید منجر به کاهش ویتامین B۱۲ وبروز علائم و عوارض نورولوژیک می گردد. بنابراین سنجش و ارزیابی بالینی و آزمایشگاهی آن در کارکنان اتاق عمل لازم و ضروری است.
محسن مردانی کیوی، کامران اسدی، آرش اریس، احسان کاظم نژاد لیلی، امین ایزدی،
دوره ۳۲، شماره ۲۱۳ - ( مهر ۱۴۰۱ )
چکیده
سابقه و هدف: تشخیص شدت و محل دقیق پارگی روتاتور کاف (RCT) جهت انتخاب روش درمانی اهمیت زیادی دارد. در این مطالعه ارزش تشخیصی دو روش تصویرداری آرتروگرافی رزونانس مغناطیسی غیرمستقیم I-MRA)) و تصویربرداری رزونانس مغناطیسی MRI)) با یکدیگر مقایسه شدند.
مواد و روشها: این مطالعه مقطعی در سال ۱۳۹۹ بر روی ۳۶ بیمار مراجعهکننده به کلینیک ارتوپدی بیمارستان اجرا شد. بیماران با شک بالینی به RCT ابتدا شش هفته به صورت محافظه کارانه درمان شدند. در صورت عدم پاسخ، ابتدا تصویربرداری به دو روش MRI و I-MRA انجام شد و سپس بیماران جهت تشخیص و درمان نهایی تحت آرتروسکوپی قرار گرفتند. تصاویر به فاصله یک هفتهای توسط یک نفر رادیولوژیست موسکولواسکلتال ارزیابی شدند.
یافتهها: نتایج هر دو روش تصویربرداری با نتایج آرتروسکوپی همخوانی داشت و میزان توافق I-MRA (ضریب کاپا: ۰/۱۰۴± ۰/۶۹۸) بیشتر از MRI (ضریب کاپا: ۰/۱۱۵± ۰/۶۰۶) بود. حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت (PPV) و منفی (NPV) و دقت درMRI و I-MRA در تشخیص RCTهای جزئی به ترتیب ۷۸/۲۸، ۸۴/۶۲، ۹۰/۰۰، ۶۸/۷۵ و ۸۰/۵۵ درصد در مقابل ۸۶/۹۶، ۹۲/۳، ۹۵/۲۴، ۸۰/۰۰، ۸۸/ ۸۹درصد بود. در تشخیص RCTهای تمام ضخامت حساسیت، ویژگی، NPV، PPV و دقت دو روش با هم مشابه و به ترتیب ۸۹/۸۸، ۵۹/۹۲، ۸۰/۰۰، ۱۵/۹۶ و ۶۷/۹۱ درصد بود. حساسیت، ویژگی، NPV ، PPV و دقت درMRI و I-MRA در تشخیص پارگی ساب اسکاپولاریس به ترتیب ۵۰/۰۰، ۹۶/۸۷، ۶۶/۶۷، ۹۳/۹۴ و ۹۱/۶۷ درصد در مقابل ۵۰/۰۰، ۱۰۰، ۱۰۰، ۹۴/۱۴ و ۹۴/۴۴ درصد بود.
استنتاج: MRA نسبت به MRI، ارزش تشخیصی بیشتری در پارگیهای جزئی و ساب اسکاپولاریس روتاتور کاف دارد.
سکینه شفیعا، مهرزاد مردانی، منصوره میرزایی، فرشته طالب پور امیری،
دوره ۳۴، شماره ۲۳۶ - ( شهریور ۱۴۰۳ )
چکیده
سابقه و هدف: عارضه استرس پس از تروما(PTSD) نوعی بیماری روانپریشی است که به دنبال جنگ، آزار و اذیتهای دوران کودکی، تجاوز، حوادث و بلایای طبیعی چون زلزله، و سایر حوادث ناگوار زندگی به وجود می آید. این استرسها میتوانند باعث آسیب نواحی مختلف مغزی و در نتیجه رفتارهای مرتبط با این نواحی شوند. استرس مزمن منجر به تشدید فعالیت سلولهای میکروگلیا و در نتیجه از دست دادن خارهای دندریتی در قشر پره فرونتال میانی و هیپوکمپ میشود. همچنین تخریب شکلگیری حافظه به دنبال مواجهه با استرس مشاهده میگردد، لذا ناتوانی در جایگزینی خاطرات جدید به جای خاطرات آزار دهنده قبلی بهوجود میآید. پاتوفیزیولوژی PTSD شامل تغییرات در مناطق و مدارهای آناتومیک خاص مغز است. آسیب به قشر جلوی مغز (PFC) میتواند مانع از فراموشی خاطرات نامناسب و آزار دهنده شود. PFC نقش مهمی در پاسخهای فیزیولوژیک مغز ایفا کرده و عملکرد لازم برای ایجاد پاسخهای آرام، منطقی و انعطافپذیر را فراهم میکند. مطالعات نشان داده است که استرس حاد باعث تضعیف قشر پره فرونتال میشود. داروهای مرتبط با بیماریهای روانپریشی دارای اثرات جانبی میباشند و احتمال برگشت بیماری در برخی از بیماران وجود دارد پیدا کردن راههای درمانی جدید با سودمندی بیشتر و کمترین اثرات جانبی از اهمیت بسیار برخوردار است. ورزش بهعنوان یک روش درمانی کمکی قادر به بهبود تغییرات ساختمانی و عملکردی ایجاد شده بهوسیله استرس میباشد.
مواد و روشها: در این آزمایش از موشهای نر آزمایشگاهی نژاد ویستار و مدل حیوانی single prolonged stress بهعنوان یه مدل معتبر برای القای PTSD استفاده شد. پس از انجام مداخله ورزشی با تردمیل بهمدت ۴ هفته (ورزش اجباری با شدت متوسط) (دو هفته اول با سرعت ۱۰ متر بر دقیقه به مدت نیم ساعت در روز و دو هفته دوم با سرعت ۱۵ متر بر دقیقه به مدت نیم ساعت در روز و ۵ روز در هفته)، حافظه شناختی و خاموشی ترس بهوسیله تستهای رفتاری (ORMT و ٍExtinction) مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس حیوانات تحت بیهوشی عمیق با کتامین و زایلازین و با استفاده از بیدردی کشته و مغزها خارج شده و هیپوکمپ جهت انجام مطالعات بافتی به روش رنگآمیزی گلژی فیکس شد. قشر پرهفرونتال نیز جهت اندازهگیری BDNF در ۸۰- درجه فریز گردید.
یافتهها: نتایج این بررسی نشان داد رتهای مبتلا به PTSD کاهش خاموشی ترس بهعنوان یک توانایی برای فراموشی خاطرات آزار دهنده و افزایش فریزینگ و کاهش حافظه شناختی و همچنین کاهش میزان BDNF در قشر پره فرونتال و کاهش انشعابات دندریتی را نشان میدهند. برنامه ورزشی انتخاب شده قادر به بهبود معنیدار آسیبهای رفتاری ایجاد شده (حافظهشناختی و خاموشی ترس و همچنین کاهش رفتار فریزینگ به عنوان معیاری از ترس) و افزایش سطح BDNF در قشر پرهفرونتال بود. همچنین افزایش نسبی اشعابات دندریتی در هیپوکمپ پس از این پروتکول ورزشی مشاهده شد.
استنتاج: تاثیر یک دوره منظم ۴ هفتهایی از ورزش با شدت متوسط قادر است آسیبهای ناشی از استرس اعمال شده توسط یک مدل حیوانی PTSD را بر ساختمان بافتی و عملکرد نواحی هیپوکمپ و قشر پره فرونتال بهبود ببخشیده و آسیبهای وارده به حافظه شناختی و خاموشی ترس را کاهش دهد.