جستجو در مقالات منتشر شده


۸۵ نتیجه برای شکرزاده

بیژن شعبان خانی ، محمد آزادبخت ، محمد شکرزاده لموکی ، شیرین بهرامی قانع ،
دوره ۱۱، شماره ۳۰ - ( فروردين ۱۳۸۰ )
چکیده

سابقه و هدف: یکی از عوارض صنعتی شدن جوامع، مصرف مواد شیمیایی مختلف می باشد که عمدتا بسیار خطرناک و کشنده هستند. فلزات سنگین نیز جزو این دسته از عوامل محسوب می شوند.
مواد و روش ها: با توجه به خاصیت تجمع پذیری این فلزات، میزان سرب و کادمیوم در دو نوع سبزی اسفناج و تربچه شهرستان ساری مورد بررسی قرار گرفت. تکنیک به کار گرفته شده جهت آماده سازی نمونه ها، روش خاکستر خشک بود که توسط دستگاه اسپکتروسکوپ جذب اتمی اشعه دو فلز سرب و کادمیوم مورد اندازه گیری کمّی قرار گرفت. از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه به منظور مقایسه میانگین فلزات سنگین (سرب و کادمیوم) در چهار منطقه جغرافیایی (شمال، شرق، غرب و جنوب) در سبزیجات اسفناج و تربچه استفاده گردید.
نتایج: اختلاف معنی داری بین میانگین سرب (در هر دو سبزی اسفناج و تربچه) در چهار منطقه جغرافیایی مشاهده شد (P<۰,۰۵)، اما در خصوص کادمیوم این اختلاف معنی دار نبوده است. در بین دو فلز مورد بررسی، فلز سرب بالاترین میزان را داشت که بالاتر از حد استاندارد ۲ ppm است. بالاترین میزان کادمیوم در سبزیجات، در منطقه جنوب مشاهده شد که با توجه به استاندارد کادمیوم در سبزیجات (۰.۲۵ ppm) در مورد اسفناج کمی بالاتر از حد استاندارد و در مورد سبزی تربچه نزدیک به حد استاندارد است.
استنتاج: دو عامل آب و هوا به عنوان اصلی ترین عوامل در انتقال مستقیم سرب به گیاهان مطرح می باشند.

حبیب واحدی ، پروین پورعبدالهی ، اکبر بیگلریان ، محمد شکرزاده لموکی ، آذر کبیرزاده ، رقیه صادقی ، حسین‌ جلاهی ، بیژن شعبان خانی ، مهرنوش کوثریان ،
دوره ۱۷، شماره ۵۹ - ( مرداد ۱۳۸۶ )
چکیده

سابقه و هدف: امروزه در اکثر جوامع کاهش چشمگیری در روند مصرف شیر در کودکان دیده می شود، که این روند تامین کلسیم مورد نیاز کودکان را با مشکل مواجه خواهد ساخت؛ خصوصا این که بیماری استئوپروزیس (Osteoporosis) به طور قطع با دریافت کافی کلسیم در سنین کودکی و نوجوانی ارتباط دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی آگاهی و الگوی مصرف شیر در کودکان ۱۲-۷ ساله شهرستان ساری و مادران آنها در ارتباط با مصرف شیر و فرآورده های آن می باشد.
مواد و روش ها: نمونه های پژوهش در مجموع ۶۳۸ نفر از کودکان ۱۲-۷ ساله پسر و دختر مقطع ابتدایی (شهری و روستایی) بودند که از ۱۶ مدرسه به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. اطلاعات لازم با استفاده از پرسشنامه های جداگانه و متفاوت که حاوی سوالات مربوط به آگاهی و پرسشنامه بسامد خوراک مصرف شیر و فرآورده های آن که از طریق مصاحبه مستقیم به دست آمده است. داده های مطالعه با آزمون های آماری ANOVA, t-Test، تعقیبی دانکن (Duncan follow up)، کای دو و ضریب هم بستگی آنالیز شدند.
یافته ها: در این بررسی ۴۴ درصد کودکان و ۳۷,۷ درصد مادران با مصرف شیر، ۵۰.۱ درصد کودکان و ۱۹.۴ درصد مادران در بعضی اوقات، و ۵.۵ درصد کودکان و ۱۹.۴ درصد مادران بدون مصرف شیر بودند. مهمترین دلیل بدون مصرف شیر بین کودکان و مادران آنها در دسترس نبودن آن به ترتیب (۲۷.۹ درصد و ۱۷.۷ درصد) ذکر شده بود. آگاهی ۶۷ درصد کودکان و ۴۸.۷ درصد مادران از مزایای شیر مطلوب، ۲۱.۱ درصد کودکان و ۴.۵ درصد مادران نیمه مطلوب، ۱.۴ درصد کودکان و ۱.۱ درصد مادران نا مطلوب بود. مقدار شیر مصرفی ۶۲ درصد کودکان شهری و ۴۹ درصد کودکان روستایی روزانه فقط یک واحد بود. در مجموع مقدار شیر مصرفی ۵۹ درصد پسران و ۵۵ درصد دختران کمتر از مقادیر توصیه شده می باشد. میانگین انحراف معیار میزان شیر مصرفی کودکان با مقطع تحصیلی تفاوت آماری معنی دار (p=۰.۰۰۱)، اما با جنس آنها تفاوت معنی دار نشان نداد. هم چنین ارتباط الگوی مصرف شیر کودکان با جنس، مقطع تحصیلی، سطح سواد پدر معنی دار، اما با سطح سواد مادر، شغل مادر و شغل پدر معنی دار نبود. میزان آگاهی کودکان از مزایای شیر با سطح سواد مادر، پدر، شغل مادر معنی دار (P<۰.۰۰۴)، اما با جنس آنها معنی دار نبود.
استنتاج: در این بررسی مقدار شیر مصرفی بیش از نیمی از جمعیت مورد مطالعه، کمتر از مقادیر توصیه شده (استاندارد) می باشد. لذا برای ارتقای سلامتی کودکان و پیشگیری از اثرات مخرب بیماری استئوپروزیس در بزرگسالی نیاز به اتخاذ تدابیر لازم برای افزایش مصرف شیر در بین کودکان می باشد.

محمدعلی ابراهیم زاده ، فرانک انصاری ، احمد رمضانی ، محمد شکرزاده ، بیژن شعبان خانی ، سیدسهیل سعیدی ساروی ، زهرا باقرزادگان ،
دوره ۱۷، شماره ۶۱ - ( آذر ۱۳۸۶ )
چکیده

سابقه و هدف: امروزه لزوم ارزیابی روند تجویز و مصرف دارویی نمایان شده است. در این میان، آنتی بیوتیک ها از اهمیت ویژه ای برخوردارند.
مواد و روش ها: الگوی مصرف آنتی بیوتیک ها در بخش های مختلف بیمارستان امام خمینی (ره) ساری طی شش ماه نخست سال ۱۳۷۹ و ۱۳۸۴ با روش ATC/DDD (طبقه بندی تشریحی، درمانی، شیمیایی - مقدار معین روزانه) مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: مصرف آنتی بیوتیک ها در شش ماه نخست ۱۳۷۹، ۹۵,۴ و در شش ماه نخست ۱۳۸۴، ۱۲۴ واحد [مقدار معین روزانه، تقسیم بر تعداد تخت اشغال شده، ضرب در تعداد روزها، ضرب در ۱۰۰ (DDD/۱۰۰ bed-days)] بود. بیشترین افزایش مربوط به وانکومایسین و کلیندامایسین بود. مصرف کوتریموکسازول و آمینوگلیکوزیدها نسبتا بدون تغییر مانده بود اما مصرف پنی سیلین جی کم شده بود. بخش های ICU و زنان و زایمان بیش ترین مقدار آنتی بیوتیک را در شش ماه نخست ۱۳۸۴ مصرف کرده بودند. سفازولین پر مصرف ترین دارو در تمام مدت مطالعه بود.
استنتاج: به نظر می رسد نیاز بیش تری به سیاست گذاری و برنامه ریزی آموزشی در خصوص داروها وجود داشته باشد. ارزیابی توزیع داروها در بیمارستان نیز ضروری به نظر می رسد.

شهرام اعلا ، محمد شکرزاده ، آرش محمدپور شجاع ، پونه ابراهیمی ، نفیسه سادات حسنی ،
دوره ۱۸، شماره ۶۴ - ( خرداد و تیر ۱۳۸۷ )
چکیده

سابقه و هدف: امروزه نقش فلزاتی چون روی و مس در بیماری های التهابی بسیار مورد توجه قرارگرفته است زیرا بسیاری از آنها نقش فعال کننده فرآیند های متابولیکی را در بافت مفاصل و عملکرد سیستم ایمنی ایفا می کنند. مطالعات متعددی این ارتباط را نشان داده است و عده ای هم مرتبط ندانستند. هدف از این مطالعه ارزیابی غلظت پلاسمایی روی و مس در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئی (RA) مراجعه کننده به کلینیک روماتولوژی در ساری و مقایسه آنها با گروه شاهد بود.
مواد و روش ها: در ایـن بررسی ۸۰ نفر وارد مطالعه شدند که ۴۰ نفر آنها بیماران مبتلا به RA و ۴۰ نفر به عنوان گروه شاهد بودند. بیماران با گروه شاهـد از نظر سـن و جنس همسان سـازی شدند و از تمام افراد ۱۰ میلـی لیتر خون وریدی گرفته شد. برای به دست آوردن غلظت پلاسمایی روی و مس از دستگاه اسپکترومتر جذب اتمی استفاده شد.
یافته ها: میزان غلظت روی در بیماران در مقایسه با گروه شاهد به صورت معنی داری کمتر بود اما میزان غلظت مس بین این دو گروه تفاوت معنی داری را نشان نداد. بین میانگین غلظت روی و مس در بیماران ارتباط معنی داری وجود نداشت، اما بین میانگین غلظت روی و نسبت غلظت Zn/Cu ارتباط معنی داری وجود داشت و این ارتباط معنی دار بین میانگین غلظت مس و نسبت غلظت Zn/Cu هم وجود داشت. ارتباط بین غلظت روی و این نسبت قوی تر بود یعنی کاهش غلظت روی در کاهش این نسبت موثرتر بود.
استنتاج: به نظر می رسد در مبتلایان به RA غلظت پلاسمایی روی در مقایسه با افراد شاهد به صورت معنی داری کمتر بوده است ولی غلظت پلاسمایی مس تفاوت بارزی نداشت. در مورد این که آیا بیماران مبتلا به RA نیازمند مصرف مکمل های روی، در طی درمان خود می باشند یا خیر به مطالعات بیش تری نیازمند است.

محمد شکرزاده ، مهناز محمودی راد ، منصوره میرزایی ، نریمان مصفا، مائده آهنگری ،
دوره ۱۹، شماره ۷۰ - ( خرداد و تیر ۱۳۸۸ )
چکیده

سابقه و هدف: امروزه برای کمک به ترمیم آسیب های پوستی نظیر سوختگی ها، زخم های مزمن دیابتیک یا زخم های مزمن ناشی از جراحی، از کشت کراتینوسایت ها و پیوند آن ها به محل ضایعه استفاده می شود. در این روش باید پیوستگی لازم برای کشت سلول های اپیدرمال در شرایط آزمایشگاه ایجاد شود. به این منظور در این تحقیق از روش ساده کاشت اپیدرم به همراه محیط کشت بدون سرم که در آن نیازی به فیبروبلاست های ۳T۳ وجود ندارد، استفاده شد.
مواد و روش ها: قطعه کوچکی از پوست موش صحرایی را در تریپسین قرار داده و درم را از اپیدرم جدا نمودیم. سپس اپیدرم را به قطعات یک میلی متری تقسیم کرده و در یک فلاسک کاشتیم. پس از گذشت نیم ساعت، روی قطعات اپیدرم، محیط کشت بدون سرم افزوده و هر دو روز یک بار محیط کشت را تعویض کردیم. پس از ۲۱ روز تقریبا ۷۰ درصد سطح فلاسک توسط کراتینوسایت ها پوشانیده شد. این کراتینوسایت ها پس از دو بار پاساژ در تانک ازت ذخیره شدند.
یافته ها: کشت خالص کراتینوسایت به آسانی به روش کاشت اپیدرم و بدون استفاده از سرم های با منشا حیوانی و نیز لایه تغذیه کننده به دست آمد.
استنتاج: کاشت اپیدرم در محیط کشت بدون سرم یک روش ساده برای جداسازی کراتینوسایت های اتولوگ از قطعه کوچکی پوست می باشد که در آینده می توان از این روش برای کشت کراتینوسایت های انسانی جهت ترمیم زخم ها استفاده کرد.

محمد شکرزاده، سکینه سادات حسینی پیام، مهریار زرگری، علی عباسی، سعید عابدیان، عیسی لیالی، امیر شادبورستان، محمود امیدی، الهام احمدی باصیری،
دوره ۲۰، شماره ۱ - ( ویژه نامه اسفند (شماره ۱) ۱۳۸۹ )
چکیده

سابقه و هدف: دیازینون یک حشره‌کش‌ ارگانوفسفره است که برای کنترل آفات در مزارع کشاورزی و باغات استفاده می‌شود. دیازینون به آسانی از جداره روده، سیستم تنفسی و پوست جذب شده و در کبد به دیازکسون که سمی‌تر است متابولیزه می‌شود. هدف از این مطالعه، بررسی اثر دیازینون به‌صورت مزمن بر فعالیت آنزیم سوپر اکسید‌ دیسموتاز اریتروسیت موش صحرایی و تأثیر مصرف ویتامین‌های آنتی‌اکسیدانت می‌باشد. مواد و روش‌ها: در این مطالعه از موش‌های صحرایی که به ۹ گروه تقسیم شدند استفاده شد. گروه شاهد (نرمال سالین)، کنترل (روغن سویا)، دیازینون (mg/kg ۳۰)، ویتامین‌های E ، C و A (به ترتیب با دوزهای mg/kg۱۰۰، mg/kg۵۰۰ و IU/kg ۴۰۰) و سه گروه دیگر ترکیبی از دیازینون و هر یک از ویتامین‌ها را با مقادیر ذکر شده به صورت داخل صفاقی به مدت ۱۴ روز دریافت کردند. ۷ روز بعد از آخرین تزریق حیوانات بیهوش شدند و یک میلی‌لیتر خون از قلب آن‌ها گرفته‌ شد. گلبول‌های قرمز خون جدا و لیز شد. از همولیزات برای سنجش فعالیت آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز استفاده شد. اطلاعات با استفاده از رایانه وارد نرم‌افزار SPSS گردید. سپس با آزمون‌های آماری کراسکال والیس و من‌ویتنی با سطح معنی‌داری ۰۵/۰ آزمون تفاوت بین گروه‌ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: فعالیت آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز در گروه دیازینون نسبت به گروه کنترل (۰۰۸/۰p=) و گروه‌های دیازینون + ویتامین‌ها نسبت به گروه کنترل (۰۰۵/۰p=) افزایش معنی‌داری داشته ‌است. استنتاج: دیازینون منجر به افزایش تولید رادیکال‌های آزاد سوپر اکسید و در نتیجه استرس اکسیداتیو می‌شود. احتمالا ویتامین‌ها به عنوان آنتی‌اکسیدانت‌های غیر‌آنزیمی در کاهش سطح رادیکال‌های آزاد و احیاء آنزیم‌های آنتی‌اکسیدانت موثر واقع می‌شوند.
آتنا دهقان سکاچایی ، محمد شکرزاده ، محمد قربانی ، یحیی مقصودلو ، زین العابدین بابایی ،
دوره ۲۰، شماره ۷۸ - ( مهر و آبان ۱۳۸۹ )
چکیده

سابقه و هدف: امروزه تجمع مواد سمی در غذا، آب، زمین و هوا یکی از بحث های مهم برای سلامتی بشر و محیط زیست می باشد. در این مطالعه میزان باقیمانده حشره کش دیازینون، در روزهای مختلف پس از سمپاشی و همچنین فرآیندهای موثر در کاهش این ترکیب شیمیایی مورد بررسی قرار گرفته است.
مواد و روش ها: در این بررسی ابتدا یک گلخانه کاشت میوه خیار احداث و بوته خیار در آن کاشته شد، سپس بوته های حامل میوه خیار با غلظت های معین سم دیازینون سمپاشی شدند. پس از برداشت میوه خیار، روند کاهش سم طی ده روز مورد آنالیز کمی قرار گرفت. بخش دیگر آزمایشات به ارزیابی تاثیر فرآیندهایی چون نگهداری در سردخانه ۴?C به مدت ۱۰ روز، انواع شستشو و پوستگیری نمونه های جمع آوری شده خیار که حاوی باقیمانده سم بود، اختصاص یافت. نمونه های جمع آوری شده پس از آماده سازی مقدماتی و مراحل استخراج با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی گازی و با شناساگر ربایش الکترونی تعیین مقدار شد.
یافته ها: با افزایش زمان نگهداری میوه، از میزان باقیمانده سم کاسته شد. فرآیندهای ماده غذایی مانند شستشو با آب آشامیدنی، شستشو با آب و مایع ظرفشویی و پوستگیری به ترتیب موجب حذف ۱۹ درصد، ۳۵ درصد و ۴۶ درصد از باقیمانده سم شد. دو روز نگهداری در یخچال موجب حذف ۶ درصد از باقیمانده سم شد در حالیکه پس از ده روز نگهداری این کاهش به ۶۹ درصد رسید.
استنتاج: میزان باقیمانده سم دفع آفات نباتی توسط فرآیندهای متداول خانگی تا حد زیادی کاهش می یابد که میتوان هر یک از این فرآیندها را برای تقلیل دریافت این ترکیبات شیمیایی توصیه نمود.

محمد شکرزاده، محمد کرمی، محمد امین ابراهیمی قادی،
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ویژه نامه اسفند (شماره ۱) ۱۳۹۰ )
چکیده

سابقه و هدف: حشره‌کش‌های ارگانوفسفره از جمله دیازینون و دورسبان در کشاورزی برای از بین بردن انواع آفات مزارع برنج مورد استفاده قرار می‌گیرند که به علت پایداری و نیمه عمر بالا، این سموم می‌توانند در محصول برنج باقی‌مانده داشته و عوارض مختلف را پس از مصرف در انسان ایجاد نمایند. لذا با توجه به میزان مصرف این دسته از سموم در استان مازندران که قطب تولید برنج در ایران می‌باشد این بررسی مقطعی بر روی باقی‌مانده این سموم در برنج طارم و رقم پر محصول خزر تولیدی شهرستان آمل در استان مازندران به عمل آمده است مواد و روش‌ها: نمونه‌های برنج از دو رقم قید شده بر اساس مناطق جغرافیایی در شهرستان آمل به تعداد ۲۴ نمونه مرکب و مخلوط تهیه گردید و پس از پوست کندن، نمونه‌ها آرد شده و توسط حلال آلی n- هگزان استخراج این سموم از نمونه‌های صورت گرفته و سپس توسط روش تقطیر در خلاء تغلیظ شده و در نهایت با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی گازی مجهز به آشکارساز MS مورد سنجش کمی قرار گرفته و سپس میانگین هر سم در نوع برنج در هر منطقه محاسبه گردیده و توسط روش آنالیز واریانس‌ها مورد ارزیابی آماری قرار گرفته و ۰۵/۰p< به‌عنوان معنی‌دار در نظر گرفته شده است. یافته‌ها: از نتایج حاصل از این تحقیق مشخص گردید که تقریباً تمامی نمونه‌ها دارای باقی‌مانده دو سم دیازینون و دوراسبان هستند ولی به جزء نمونه طارم منطقه غرب شهرستان آمل، سایر نمونه‌ها در محدوده نرمال غلظت باقیمانده دو سم فسفره دیازینون و دوراسبان می‌باشند ولی نمونه طارم منطقه غرب دارای میزان بالاتر از حد مجاز استاندارد سم دیازینون تعیین شده توسط سازمان جهانی بهداشت می‌باشد. استنتاج: نتایج مطالعه حاضر بیان می‌کند که سموم دیازینون و دوراسبان درتمامی نمونه‌های مورد بررسی در این تحقیق یافت شده است و با توجه به حد مجاز این دو سم طبق استاندارد WHO (حداکثر ppb۱۵) و مصرف برنج در سبد غذایی اغلب مردم منطقه و صادرات به سایر شهرستان‌های همجوار و دیگر استان‌ها، این مشکل می‌توانند تهدیدی برای مصرف کننده‌ها باشد.
محمد شکرزاده لموکی، نسرین پاکروان، سیده کاملیا شیخ الاسلامیان،
دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ویژه نامه اسفند (شماره ۲) ۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده از آفت کش ها به منظور ارتقاء سطح تولیدات غذایی سبب بروز مسمومیت به شکل حاد و مزمن در افراد مخصوصاً کشاورزان شده است. دیازینون از پرکاربردترین سموم ارگانوفسفره می‌باشد که باعث ایجاد استرس اکسیداتیو و پراکسیداسیون لیپیدی می‌گردد. مهار برگشت ناپذیر آنزیم کولین استراز نیز از مکانیسم‌های اصلی مسمومیت با این ترکیبات است. هدف از این مطالعه بررسی اثر حفاظتی N- استیل سیستئین بر سطح گلوتاتیون کبد و آنزیم استیل کولین استراز خون در موش سوری، در مسمویت حاد ناشی ازدیازینون می‌باشد. مواد و روش‌ها: این مطالعه روی موش‌های آزمایشگاهی نر در محدوده‌ی وزنی gr۴۰ـ۳۰ انجام شد. نمونه‌ها به طور تصادفی به ۷ گروه (۵ تایی) تقسیم شده بودند و تزریقات داخل صفاقی به صورت زیر انجام شد. گروه‌ ۱ـ نرمال سالین ۲ـ روغن سویا ۳ـ دیازینون ( mg/kg۲۰) ۴ـ N استیل سیستئین (mg/kg ۱۰۰) ۵ ـ N ـ استیل سیستئین (mg/kg ۱۰۰) + دیازینون (mg/kg ۲۰) ۶ ـ پرالیدوکسیم (mg/kg ۲۰) + دیازینون (mg/kg ۲۰) ۷ـ پرالیدوکسیم (mg/kg ۲۰) + دیازینون (mg/kg ۲۰) + N ـ استیل سیستئین (mg/kg ۱۰۰) ۲۴ ساعت پس از آخرین تزریق با بیهوش نمودن حیوانات، بافت کبدی خارج و ۳ ml خون از قلب حیوان نیز گرفته شد که به ترتیب میزان گلوتایتون احیا (GSH) و مهار آنزیم کولین استراز با استفاده از روش Elman در آنها اندازه گیری شد. یافته‌ها: نتایج حاصل از اثر دیازینون و N ـ استیل سیتسئین بر سطح گلوتاتیون احیاء و استیل کولین استراز خون نشان می‌دهد که دیازینون در مقایسه با گروه کنترل باعث کاهش سطح گلوتاتیون و کولین استراز خون می‌شود و دریافت N- استیل سیستئین سبب افزایش هر دو مورد می‌‌گردد. گرچه این افزایش معنی‌دار نبوده است (P >۰/۰۵). استنتاج: N- استیل سیستئین باعث بهبود مهار استیل کولین استراز و وضعیت آنتی اکسیدانتی بدن در مقابل سم ارگانو فسفره دیازینون می‌شود و از طریق افزایش گلوتاتیون احیاء در سمیت زدایی رادیکال‌های آزاد ناشی ازدیازینون مؤثر است ولی این اثر حفاظتی در مسمومیت حاد، از نظر آماری معنی‌دار نمی‌باشد که شاید بتوان علت آن را در فرصت کمی که در اختیار سلول است تا از سیستئین به عنوان پیش سازگلوتاتیون استفاده کند، دانست.
محمد شکرزاده، علی عباسی، امیر شادبورستان، محمود امیدی، فرشته جیواد،
دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ویژه نامه اسفند (شماره ۲) ۱۳۹۰ )
چکیده

سابقه و هدف دیازینون یک حشره کش ارگانوفسفره است و منجر به مهار آنزیم استیل کولین استراز می شود، این آنزیم برای فعالیت مطلوب سیستم عصبی مورد نیاز است. سلنیوم یک ریز مغزی با عملکرد های مهم آنتی اکسیدانتی، آنتی موتاژنیک و نیز پیشگیری کننده از بدخیم شدن سلول‌های نرمال است. هدف این مطالعه بررسی نقش محافظتی سلنیوم در جلوگیری از آسیب بافتی ناشی از دیازینون در موش های صحرایی است. .مواد و روش‌ها: این مطالعه روی موش های آزمایشگاهی نر نژاد ویستار در محدوده ای وزنی gr۲۵۰-۲۰۰ انجام گرفت (۵n=). حیوانات به طور تصادفی به ۹ گروه تقسیم شدند و به مدت ۴ هفته مواد شیمیایی را به صورت داخل صفاقی دریافت کردند. بعد از کالبد گشایی کبد و کلیه جداسازی شد و در فرمالین بافری ۱۰ درصدی پایدار گردید سپس با استفاده از شیوه های رایج پاساژ بافت و تهیه مقاطع آسیب شناسی، برش‌هایی با ضخامت ۵ میکرون توسط میکروتوم تهیه و جهت رنگ آمیزی با هماتوکسیلین-ائوزین آماده گردیدند. نتایج: در کبد گروه هایی که دیازینون دریافت کرده بودند، نکروز فوکال و کانونی هپاتوسیت‌ها ایجاد گردید و باعث اتساع سینوزوئید‌ها و خونریزی در پارانشیم کبد گردید. سلنیوم در دوزmg/kg ۵/۰ مشابه گروه کنترل بود هرچند در دوز بالا mg/kg ۲ باعث فیبروز و نکروز فوکال، احتقان وریدها و اسپاستی لیتیک می‌شود. در گروه هایی که همراه با دیازینون سلنیومmg/kg ۵/۰ باعث ارتشاح سلول های التهابی در پورتال تراکت و اتساع وریدهای مرکزی گردید. دیازینون همرا با سلنیوم mg/kg۲ باعث نکروز در zone ۳ کبدی و نکروز اسپاستی لیتیک می گردد. استنتاج: این مطالعه نشان داد که دیازینون توانایی ایجاد آسیب در بافت کبد را داراست هر چند در بافت کلیه آسیب کمتری ایجاد کرد و نشان داده شد که سلنیوم در دوزmg/kg ۵/۰ قادر به کاهش اینآسیب بود ولی زمانی که دوز آن افزایش می‌یافت خود به عنوان یک عامل آسیب زا عمل کرده و منجر به نکروز و فیبروز می‌گردد.
محمد شکرزاده، علی عباسی، امیر شادبورستان، محمود امیدی،
دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ویژه نامه اسفند (شماره ۲) ۱۳۹۰ )
چکیده

سابقه و هدف: دیازینون یکی از آفت کش های ارگانوفسفره است که می تواند از طریق القای استرس اکسیداتیو منجر به تولید رادیکال های آزاد شود و از این طریق تعادل سیستم آنتی اکسیدانتی بدن را تغییر دهد. آنتی اکسیدان نقش مهمی در پیشگیری از آسیب های ناشی از رادیکال های آزاد ایفا می کنند. این مطالعه به ارزیابی اثر آنتی اکسیدانتی ال-کارنیتین در موش های مواجهه یافته با دیازینون پرداخته است. .مواد و روش‌ها: این مطالعه روی موش های آزمایشگاهی نر نژاد ویستار در محدوده ای وزنی gr۲۵۰-۲۰۰ انجام گرفت (۵n=). حیوانات به مدت ۴ هفته مواد شیمیایی را به صورت داخل صفاقی دریافت کردند. بعد از کالبد گشایی کبد و کلیه تمامی حیوانات جداسازی شد و سپس در فرمالین بافری ۱۰ درصدی پایدار گردید. از نمونه‌های فوق با استفاده از شیوه های رایج پاساژ بافت و تهیه مقاطع آسیب شناسی، برش‌هایی با ضخامت ۵ میکرون توسط میکروتوم تهیه و جهت رنگ آمیزی با هماتوکسیلین-ائوزین آماده گردیدند.. یافته ها: در کبد گروه هایی که دیازینون دریافت کرده بودند، نکروز فوکال و کانونی هپاتوسیت‌ها ایجاد گردید. همچنین باعث اتساع سینوزوئید‌ها و خونریزی در پارانشیم کبد گردید. پاتولوژی کبد و کلیه در گروه های دریافت کننده کارنیتین در دوز mg/kg ۵۰ مانند گروه کنترل بود در دوزmg/kg ۱۵۰اتساع ورید مرکزی در کبد دیده شد. در گروه دیازینون و ال-کارنیتین التهاب ورید مرکزی، پرخونی و نکروز مشهود بود. در دوزmg/kg ۱۵۰ التهاب همچنان وجود داشت ولی نکروز به طور قابل ملاحظه‌ای کاهش یافته بود. درآسیب شناسی بافت کلیه نیز التهاب و پرخونی سینوزوئیدها در گروه دریافت کننده دیازینون وجود داشت. استنتاج: این مطالعه نشان داد که دیازینون توانایی ایجاد آسیب در بافت کبد را داراست هر چند در بافت کلیه آسیب کمتری ایجاد کرد همچنین نشان داده شد که ال کارنیتین به صورت وابسته به دوز قادر است آسیب ناشی از دیازینون را در بافت کبد و کلیه کاهش دهد.
امیر شادبورستان، الهه خاکسار، محمد شکرزاده، محمود تقوی،
دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ویژه نامه اسفند (شماره ۲) ۱۳۹۰ )
چکیده

سابقه و اهداف : از آنجایی که برنج منبع اصلی غذایی برا ی اکثریت مردم دنیا از جمله ایران را تشکیل می‌دهد، تعیین غلظت و توزیع فلزات سنگین در گیاه برنج اهمیت زیادی دارد. هدف از این تحقیق، برآورد میزان فلزات سنگین کادمیوم، کروم و سرب در برنج تولیدی شهرستان مبارکه‌است. مواد و روشها: این مطالعه از نوع توصیفی – مقطعی بوده است. نمونه‌برداری با روش تصادفی طبقه بندی شده، از ۱۰ شهر و دهستان شهرستان مبارکه صورت گرفت. از هر شهر و یا دهستان، سه نمونه برداشت شد و سپس با هم مخلوط گردید. آماده‌سازی نمونه‌ها براساس روش ذکر شده در A.S.T.M(۲۰۰۰) صورت گرفت و غلظت کروم، سرب و کادمیوم تعیین شد. به منظور انجام محاسبات، توصیف و تجزیه و تحلیل داده‌ها از نرم‌افزارهای Excel و SPSS ۱۵ و آزمون آماری T-Test استفاده شد. یافته ها: میانگین غلظت کادمیوم در نمونه‌های برداشتی mg/kg ۰۴۸/۰± ۱۷۸/۰ بود. غلظت کادمیوم در ۴۰ درصد از نمونه‌های مرکب، برابر و یا بیشتر از میزان استاندارد بود. میانگین غلظت سرب و کروم در نمونه‌ها به ترتیب برابر mg/kg ۰۵۹/۰± ۱۷۶/۰ و ۰۵۵/۰±۱۴۸/۰ برحسب وزن خشک بود. غلظت سرب و کروم در تمامی نمونه ها، کمتر از حد استاندارد تعیین شده توسط FAO/WHO بودند و این اختلاف از نظر آماری معنادار بود(P<۰,۰۰۱). استنتاج : تنها در برخی موارد غلظت کادمیوم از حد استاندارد گذشته بود و تمامی نمونه‌ها از نظر سرب و کروم پایین تر از حد استاندارد بودند. میزان دریافت هفتگی کادمیوم، کروم و سرب پایین تر از حد استاندارد تعیین شده توسط کمیته قانون‌گذاری افزودنی‌ها و آلاینده‌های غذایی FAO/WHO بود. لذا خطر جدی سلامت عمومی راتهدید نمی‌کند.
محمد شکرزاده، محمد عبدالهی، علی‌اکبر ملکی راد، حبیبه سادات محسنی، زهرا بایرامی، شهربانو خاکسار، مریم توانا،
دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ویژه نامه اسفند (شماره ۲) ۱۳۹۱ )
چکیده

سابقه و هدف: وجود نگرانی در رابطه با اثرات مضر سرب، کادمیوم و سایر عوامل سمی خارج شده از اگزوز اتومبیل ها بر روی سلامت انسان رو به افزایش است. مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان غلظت سرب و کادمیوم در خون افسران راهنمایی و رانندگی و رانندگان تاکسی در شهر اراک و مقایسه آن با گروه شاهد انجام شد. مواد و روش‌ها: این مطالعه بر روی ۴۹ نفر از افسران راهنمایی و رانندگی، ۴۷ نفر از رانندگان تاکسی و ۴۷ نفر از معلمان به عنوان گروه شاهد انجام شد. از افراد نمونه، خون‌گیری صورت گرفت و برای تعیین غلظت از دستگاه جذب اتمی استفاده گردید. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه ۲۰ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: میانگین سطح خونی سرب در افسران راهنمایی و رانندگی ۸۵۴/۱۷ ± ۸۵۵/۲۲، در رانندگان تاکسی ۶۱۵/۱۷ ± ۷۸۳/۲۱ و در گروه شاهد ۶۸۸/۱۹ ± ۰۷۴/۱۸ میکروگرم بر دسی‌لیتر بود. میانگین سطح خونی کادمیوم نیز در افسران راهنمایی و رانندگی ۱۲۶/۰ ± ۱۶۱/۰، در رانندگان تاکسی ۱۱۷/۰ ± ۱۶۸/۰ و در گروه شاهد ۱۲۱/۰ ± ۱۶۱/۰ میکروگرم بر دسی‌لیتر محاسبه شد. از لحاظ آماری اختلاف معنی داری بین گروه های مورد مطالعه با سطح خونی سرب و کادمیوم و همچنین بین سابقه کاری و مصرف سیگار با سطح سرب و کادمیوم خون مشاهده نشد و سطح خونی سرب و کادمیوم پایین تر از حد مجاز مواجهه شغلی (Occupational exposure limit یا OEL) بود. استنتاج: غلظت سرب در خون گروه های مورد بررسی در شهر اراک با توجه به مطالعات قبلی در این زمینه بالا رفته  است که احتمال دارد ناشی از افزایش آلودگی های محیطی و صنعتی منطقه باشد.
محمد شکرزاده، پدرام ابراهیم نژاد، محمود امیدی، امیر شادبورستان، زاوش زال زر،
دوره ۲۲، شماره ۹۰ - ( تیر ۱۳۹۱ )
چکیده

سابقه و هدف: کارسینومای هپاتوسلولار انسانی(HCC) یکی از علت‌های رایج مرگ و میر در دنیا است. دارو رسانی هدفمند در سطح سلول، بافت یا گیرنده‌های اختصاصی سلولی یکی از فن‌آوری‌های بالقوه برای درمان HCC می‌باشد. هدف از این مطالعه بررسی خواص سیتوتوکسیسیته نانوذرات Docetaxel (DTX) می‌باشد. که توسط روش رادیکال پلیمریزاسیون تهیه شده‌اند. مواد و روش ها: تعداد ۱۰۴×۱ عدد سلول در هر چاهک پلیت ۹۶ خانه کاشته شد و سپس مقادیر ۵۰-۰۱/۰ میکروگرم بر میلی لیتراز نانو دارو و داروی اصلی پس از یک روز از زمان کشت سلول به آن‌ها اضافه گردید. سپس تعداد سلول‌های زنده و فعالیت آنزیم دهیدروژناز میتوکندریایی سلول‌های مزبور با استفاده از روش MTT assay طی زمان‌های ۲۴، ۴۸و۷۲ ساعت مشخص گردید. یافته‌ها: نتایج حاصل از تست MTT ، مهار قوی و وابسته به غلظت تکثیر سلول‌های سرطانی HepG۲ را توسط نانو دارو نسبت به داروی اصلی نشان می‌دهد. غلظت‌های مهاری (IC ۵۰) که با آنالیز آماری به‌دست آمد برای نانو دارو و داروی اصلی در طی زمان‌های انکوباسیون ۲۴، ۴۸ و ۷۲ ساعت به‌ترتیب شامل ۶۸/۰±۰۲/۱، ۸۶/۰±۳۹/۰، ۹۳/۰±۲۰/۰ و ۳۴/۱±۳۹/۱۰، ۹۷/۰±۸۷/۸ و ۷۶/۰±۹۹/۵ میکروگرم بر میلی‌لیتر می‌باشد. استنتاج: شواهد موجود حاکی از سمیت سلولی بیشتر نانو ذرات داروی DTXنسبت به داروی آزاد بر روی سلول‌های سرطانی کبد می‌باشد بنابراین فرمولاسیون نانو ذرات داروی حاصل از این مطالعه می‌تواند به‌عنوان یک داروی انتخابی مناسب جهت مطالعات تکمیلی آینده در محیط درون تن پیشنهاد شود.
علی عباسخانیان، محمد شکرزاده، محمدرضا رافتی، مهدی مشهدی اکبر، علی عرب، جمشید یزدانی چراتی،
دوره ۲۲، شماره ۹۰ - ( تیر ۱۳۹۱ )
چکیده

سابقه و هدف: تشنج ناشی از تب، یکی از شایع‏ترین انواع تشنج در کودکان می‏باشد و عوامل مختلفی به عنوان عامل وقوع آن شناسایی شده است. این مطالعه به تعیین و مقایسه سطح سرمی عنصر منیزیم در سه گروه کودکان مبتلا به تشنج ناشی از تب، کودکان تبدار بدون وقوع تشنج و کودکان سالم پرداخته و ارتباط سطح سرمی این عنصر را با شدت تب، مورد بررسی قرار داده است. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع مورد- شاهدی بوده و جمعیت مورد مطالعه شامل ۹۴ کودک مبتلا به تشنج ناشی از تب، ۹۳ کودک از گروه تب‌دار بدون وقوع تشنج و ۴۰ کودک سالم بوده‌اند. محدوده سنی کودکان مورد مطالعه نیز از ۶ ماه تا ۶ سال بود. سطح سرمی عنصر مذکور، با روش اسپکتروفتومتری جذب اتمی اندازه‏گیری شد و نتایج توسط آزمون آماری t-test و ضریب همبستگی پیرسون مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته‌ها: میانگین تب (دمای آگزیلاری) در گروه تشنج ناشی از تب ۴/۰± ۸/۳۸ و در گروه تبدار بدون تشنج ۴۴/۰ ± ۴/۳۸ درجه سانتی‌گراد بود. میانگین سطح سرمی منیزیم در سه گروه به ترتیب ۸۵/۲ ± ۶۶/۱۵، ۹۷/۱ ± ۶۱/۱۴ و mg/L ۸۶/۱ ± ۴۴/۱۹ گزارش شد. سطح سرمی منیزیم در کودکان مبتلا به تب تشنج در مقایسه با گروه سالم (۰۰۱/۰< p) و همچنین در گروه تبدار بدون تشنج در مقایسه با گروه سالم کاهش معنی‏داری نشان داد (۰۰۵/۰< p) علاوه براین، سطح سرمی منیزیم در گروه تشنج ناشی از تب ارتباط معنی‏دار معکوسی با شدت تب داشت (۳۱۲/۰- = r و ۰۰۵/۰< p). استنتاج: به نظر می‌رسد که منیزیم، نقش مهمی در پاتوفیزیولوژی تشنج ناشی از‏تب ایفا می‏کند و افزایش تب درکودکان تب‌دار با کاهش منیزیم ارتباط معنی‌داری دارد.
محمد شکرزاده، نعمت اله آهنگر، محمد عبدالهی، امیر شادبورستان، محمود امیدی، سکینه سادات حسینی پیام،
دوره ۲۲، شماره ۹۱ - ( مرداد ۱۳۹۱ )
چکیده

سابقه و هدف: استفاده وسیع از آفت‌کش‌ها در کشاورزی و بهداشت باعث، آلودگی محیط زیست و افزایش خطر مسمومیت به شکل حاد و مزمن در افراد شده است. دیازینون یکی از پرکاربردترین ترکیبات ارگانوفسفره در جهان است. مطالعات مختلف حاکی از این است که ترکیبات ارگانوفسفره باعث ایجاد استرس اکسیداتیو و پراکسیداسیون لیپیدی می‌شوند. مواد و روش‌ها: این مطالعه روی موش‌های آزمایشگاهی نر نژاد ویستار در محدوده وزنی gr۲۵۰-۲۰۰ انجام گرفت. نمونه‌ها به طور تصادفی به ۱۵ گروه (۵ تایی) تقسیم و به مدت ۴ هفته مواد شیمیایی (سم دیازینون، ال- کارنیتین و سلنیم) را به صورت داخل صفاقی(IP) دریافت کردند. (گروه‌های ۱- نرمال سالین؛ ۲- روغن سویا (حلال دیازینون)؛ ۳- دیازینون mg/kg۲۰؛ ۴، ۵ و ۶- دوزهای mg/kg ۱۵۰ و ۱۰۰، ۵۰ ال- کارنیتین؛ ۷، ۸ و ۹- دوزهای mg/kg ۱۵۰ و ۱۰۰، ۵۰ ال کارنیتین+ دیازینون mg/kg ۲۰؛ ۱۰، ۱۱ و ۱۲- دوزهای mg/kg ۲ و ۱، ۵/۰ سلنیت سدیم و ۱۳، ۱۴ و ۱۵- دوزهای mg/kg ۲ و ۱، ۵/۰ سلنیت سدیم+ دیازینون mg/kg ۲۰). ۲۴ ساعت پس از آخرین تزریق با بیهوش نمودن حیوانات به‌وسیله کتامین بافت کبد خارج و گلوتاتیون (GSH) احیاء با استفاده از روش المن اندازه‌گیری شد. یافته‌ها: نتایج حاصل از اثر دیازینون و دوزهای مختلف ال-کارنیتین بر سطح گلوتاتیون احیاء نشان می‌دهد که دیازینون در مقایسه با گروه کنترل باعث کاهش سطح گلوتاتیون می‌شود و از طرفی ال-کارنیتین به صورت وابسته به دوز سطح GSH را افزایش می‌دهد. تجویز سلنیم با دوز mg/kg ۵/۰ باعث افزایش معنی‌دار آنزیم فوق نسبت به گروهی- که دیازینون تنها دریافت کرده بودند، شد (۰۵/۰ p<). استنتاج: سلنیم و ال-کارنیتین باعث بهبود وضعیت آنتی اکسیدانتی بدن در مقابل سم ارگانوفسفره دیازینون می‌شوند و از طریق افزایش گلوتاتیون احیاء در سمیت زدایی از رادیکال‌‌های آزاد ناشی از دیازینون مؤثر هستند.
محمد شکرزاده، حمید بدلی، جمشید یزدانی، زینب امیری، محمود امیدی،
دوره ۲۲، شماره ۹۲ - ( شهریور ۱۳۹۱ )
چکیده

سابقه و هدف: پنیسیلیوم‌ها دارای تنوع فراوانی در گونه‌های قارچی هستند که برخی از آن‌ها دارای تأثیرات مفیدی می‌باشند. اثرات ضد میکروبی گونه‌های مختلف آن‌ها بررسی شده و مطالعاتی بر روی اثرات سمیت بعضی از گونه‌های آن‌ها انجام شده است. پنیسیلیوم سیترینوم یکی از انواع پنیسیلیوم‌ها می‌باشد که مایکوتوکسینی به نام سیترینین تولید می‌کند، لذا عصاره این قارچ نیز می‌توانداثرات سمیت سلولی قابل ارزیابی داشته باشد. مواد و روش‌ها: ابتدا DNA قارچ به دست آمده از خاک مجتمع دانشگاهی پیامبر اعظم(ص) واقع درشهرستان ساری استان مازندران، استخراج و سپس توالی نوکلئوتیدی آن تعیین و مورد شناسایی قرار گرفت و عصاره اتانولی حاوی متابولیت‌های قارچ تهیه شد. سپس اثر این عصاره با غلظت‌های مختلف بر روی رده‌های سلولی سرطانی کبد (HepG۲) و ریه (A۵۴۹) و تخمدان (SKOV۳) و سینه (MCF۷) و نیز رده‌های سلولی نرمال کلیه (LLC-PK۱) و تخمدان همستر (CHO) توسط روش MTT assay بررسی و داروی سیس پلاتین نیز به‌عنوان کنترل مثبت در نظر گرفته شد. محاسبات آماری برای مقایسه IC۵۰ ها با استفاده از نرم‌افزار آماری انجام و مقایسه داده‌ها صورت پذیرفت. یافته‌ها: بررسی‌ها نشان می‌دهد که تفاوت معنی‌داری بین میزان IC۵۰ متابولیت قارچ و داروی سیس پلاتین در همه رده‌های سلولی مورد بررسی وجود دارد (۰۰۵/۰< p). همچنین میزان IC۵۰ متابولیت قارچ برروی خطوط سلولی سرطانی با خطوط سلولی نرمال تفاوت معنی‌داری را نشان داده است (۰۵/۰< p). استنتاج: این بررسی نشان داد که عصاره اتانولی متابولیت قارچ پنیسیلیوم سیترینوم بر روی رده‌های سلولی سرطانی و نرمال به‌کار رفته در این مطالعه، نسبت به داروی ضد سرطان سیس پلاتین نمی‌تواند اثرات سمیت قابل ملاحظه‌ای را از خود نشان دهد ولی در دوزهای به‌کار برده شده اثرات مهار رشد سلول‌های سرطانی را بهتر از سلول‌های نرمال از خود نشان داده است.
محمد شکرزاده، نعمت الله آهنگر، مهریار زرگری ، زهرا گیلانی، امیر شادبورستان، محمود امیدی،
دوره ۲۲، شماره ۹۷ - ( بهمن ۱۳۹۱ )
چکیده

سابقه و هدف: دیازینون یک حشره‏کش ارگانوفسفره است که به میزان زیادی در باغبانی، کشاورزی و دامپروری کاربرد دارد. دیازینون می‏تواند از طریق دستگاه گوارش، سیستم تنفسی و پوست وارد بدن شود و باعث اخلال در فرایند احیاء، تغییر در فعالیت آنزیم‏های آنتی‌اکسیدان و افزایش پراکسیداسیون لیپدی در بسیاری از ارگان‏ها شود. هدف از این مطالعه، بررسی اثر تحت مزمن مواجهه با سم دیازینون بر پراکسیداسیون لیپیدی غشای سلول و اثر محافظتی مصرف ال-کارنیتین بر این روند می‏باشد. مواد و روش‌ها: در این مطالعه روی موش‏های آزمایشگاهی نر نژاد ویستار انجام شد. حیوانات به طور تصادفی به ۸ گروه (هر گروه ۵ سر) تقسیم شدند. گروه کنترل نرمالین سالین، گروه دوم سم دیازینون با دوز mg/kg ۲۰ (کنترل مثبت)، گروه سوم و چهارم و پنجم هر کدام به ترتیب دوزهای ۱۵۰ Mg/kg ۱۰۰ و ۵۰ از کارنیتین را دریافت کردند. گروه‏های ششم و هفتم و هشتم هر کدام به ترتیب دوزهای ۱۵۰ mg/kg، ۱۰۰ و ۵۰ از ال- کارنیتین را به همراه دیازینون mg/kg ۲۰ دریافت کرده. ۲۴ ساعت پس از آخرین تزریق، حیوانات توسط تزریق کتامین بیهوش شدند و ml۲ از خون قلب حیوانات خارج شد. سپس غلظت مالون دی آلدهید ((MDA بر حسب میکرومولار تیوباربیتوریک اسید با روش lappena محاسبه شد. یافته‌ها: غلظت سرمی MDA در گروه دریافت کننده دیازینون نسبت به گروه کنترل (۰۰۹/۰ =p) افزایش معنی‌داری داشت و هم چنین سطح سرمی MDA در گروه‏های دریافت کننده ترکیب دیازینون و دوزهای مختلف ال-کارنیتین نسبت به گروه دریافت‌کننده دیازینون، کاهش معنی‌داری را نشان می‏دهد(۰۱۴/۰ =p). استنتاج: ال-کارنیتین باعث بهبود پراکسیداسیون لیپیدی تولید شده در بدن توسط سم دیازینون می‏شود و با کاهش سطح مالون دی آلدهید (MDA) در خنثی سازی رادیکال‏های آزاد ناشی از سم دیازینون مؤثر است.
محمد شکرزاده، عاطفه پرورش، سمیه شاهانی، عمران حبیبی، زاوش زال زر،
دوره ۲۲، شماره ۹۷ - ( بهمن ۱۳۹۱ )
چکیده

سابقه و هدف: شیمی درمانی یکی از روش‏های درمان سرطان می‏باشد، اما فقدان سایتوتوکسیسیتی انتخابی اغلب منجر به بروز عوارض جانبی غیرقابل تحمل می‏گردد. امروزه استفاده از گیاهان دارویی در درمان سرطان به دلیل عوارض جانبی کمتر از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است گیاه Lagenaria siceraria Standl به دلیل دارا بودن ترکیبات پلی فنلیک، کوکوربیتاسین‏ها، پکتین، فلاونوئید و ساپونین برای مطالعات سمیت سلولی با اهمیت می‏باشد. در این مطالعه اثرات سایتوتوکسیک عصاره میوه گیاه بر رده سلول سرطانی ریه مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روش‌ها: ابتدا عصاره هیدروالکلی میوه گیاه به روش پرکولاسیون تهیه شد و سپس اثرات محلول‏های حاوی نمونه با غلظت‏های مختلف، (g/mlμ ۵۰۰۰، ۱۰۰۰،۵۰۰، ۲۵۰،۱۰۰، ۱۰، ۱، ۱/۰)، بر روی رده سلولی سرطانی ریه (A۵۴۹) توسط متد MTT بررسی شد. داروی سیس پلاتین به عنوان کنترل مثبت در نظر گرفته شد. محاسبات آماری برای مقایسه IC۵۰ با استفاده از نرم‏افزار آماری Prism Ver,۳ انجام و مقایسه داده‌ها با روش آنالیز واریانس (ANOVA) و t-test صورت گرفته است. یافته‏ها: یافته‏ها حاکی از آن است که میزان IC۵۰ داروی ضد سرطان سیس پلاتین به عنوان یک داروی رایج در بازار به طور معنی‏داری کمتر از عصاره گیاه کدو قلیانی می‏باشد با این حال عصاره این گیاه اثر مهارکنندگی رشد قابل توجهی بر روی سلول سرطانی ریه نشان داد. استنتاج: نتایج نشان داد که عصاره گیاه Lagenaria siceraria یک ترکیب سایتوتوکسیک مؤثر بر روی سلول‏های سرطانی ریه می‏باشد و و باید بررسی‏های بیشتری در جهت یافتن ترکیبات مؤثر موجود در عصاره گیاه صورت گیرد تا گامی در جهت یافتن و طراحی داروهای جدید و مؤثر در درمان سرطان باشد (μg/ml ۵/۶ ± ۰۹۴/۹۳= IC۵۰).
محمد شکرزاده، محمود علی رکنی، گالستین،
دوره ۲۲، شماره ۹۸ - ( اسفند ۱۳۹۱ )
چکیده

سابقه و هدف: آلودگی خاک‌ها و محیط‌های آبی با فلزات سنگین یک مشکل جدی و در حال گسترش است. ورود فلزات سمّی از طریق فعالیت‌های انسانی باعث آلودگی بسیاری از خاک‌ها شده است. در بررسی سمیت فلزات در سیستم‌های مختلف و پیچیده گیاه - خاک، عوامل زیادی وجود دارند که مرتبط با ویژگی‌های خاک، خصوصیات گیاه و دیگر عوامل زیست محیطی می‌باشند. لذا ورود فلزات سنگین به زنجیره غذایی و رسیدن به غلظت‌های بحرانی، اثرات سوء متابولیکی و فیزیولوژیکی در موجودات زنده بر جای می‌گذارد. مواد و روش‌ها: به منظور بررسی اثرات فلزات سنگین (کروم- کادمیوم- سرب) آب آبیاری و رقم برنج طارم این تحقیق در سال های زراعی ۱۳۹۰- ۱۳۸۹ در ۳ منطقه موارم کلا، سیدمحله و محله کلا واقع در شهرستان‌های قائم‌شهر، ساری و جویبار (در منطقه مرکزی استان مازندران کشور ایران) انجام گرفت. نمونه‌برداری شامل نمونه‌های منابع آب آبیاری و محصول برنج انجام گردید. نمونه‌برداری و نحوه انجام آزمایش میزان فلزات سنگین با توجه به روش پیشنهادی کتاب استاندارد متد بوده و در خاتمه کار، میزان غلظت فلزات مورد نظر در نمونه‌ها توسط دستگاه جذب اتمی سنجیده شد. جهت انجام محاسبات آماری و مقایسه کمّی داده‌ها (میانگین ± انحراف معیار) از روش آنالیز واریانس‌ها و آماره T.Test توسط نرم افزار Prism و Stata۱۱ استفاده شده که ۰۵/۰p<، به‌عنوان معنی‌دار تلقی شده است. یافته‌ها: نتایج تحقیق حاضر نشان می‌دهد که در نمونه‌های آب مناطق تحت مطالعه فلز کادمیوم در تمامی مناطق از جمله منطقه سیّد محله بالاتر از استاندارد بوده و در ارتباط با سایر فلزات، اگرچه کمتر از استاندارد بوده ولی با توجه به اثر تجمعی (Accumulative) عناصر، حائز اهمیت بوده و همچنین از میان فلزات سنگین کروم، کادمیوم و سرب در نمونه برنج مناطق تحت مطالعه، فلز کادمیوم در مناطق جویبار (محله کلاء) و سیّدمحله بالاتر از استاندارد بوده و در منطقه موارم کلاء کم‌تر از استاندارد می‌باشد. فلز سرب در نمونۀ برنج منطقه جویبار (محله کلاء) بیش تر از استاندارد و در سایر مناطق بررسی شده، کمتر از میزان استاندارد بوده است و در خصوص فلز کروم، این فلز در تمامی مناطق تحت مطالعه، کمتر از استاندارد می‌باشد. استنتاج: این موضوع با عنایت به اثرات تجمعی فلزات سنگین و عوارض سوء ناشی از آن بر جوامع انسانی و نیز تهدید امنیت غذایی قابل توجه خاص می باشد.

صفحه ۱ از ۵    
اولین
قبلی
۱
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Mazandaran University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb