۲۴ نتیجه برای بیان
کتایون مرتضی سمنانی ، مجید سعیدی ، بیتا شهنواز ،
دوره ۱۳، شماره ۳۸ - ( ۱-۱۳۸۲ )
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به عوارض مختلف گزارش شده از آنتی اکسیدان های تجاری، در سال های اخیر، تحقیقات بر روی دستیابی به آنتی اکسیدان های سالمتر و موثرتر از منابع طبیعی، متمرکز شده است. هیدروکینون، یک ماده روشن کننده است که برای روشن نمودن نواحی هیپرپیگمانته در فرآورده های آرایشی بکار می رود. این ماده شیمیایی به سختی پایدار میشود و بر اثر اکسیداسیون، به سرعت درمعرض هوا قهوه ای رنگ می گردد. در این پژوهش اثر آنتی اکسیدانی عصاره متانولی شیرین بیان در مقایسه با آنتی اکسیدان های تجاری مورد بررسی قرارگرفته است.
مواد و روش ها: پودر ریشه خشک شده شیرین بیان با متانول عصاره گیری شد. فعالیت آنتی اکسیدانی عصاره در مقایسه با آنتی اکسیدان های تجاری ( سدیم متابی سولفیت و بوتیل هیدروکسی تولوثن) در غلظت های ۰,۱، ۰.۵، ۱ و۲ درصد (وزنی/وزنی) در کرم هیدروکینون ۲ درصد بررسی گردید. فرآورده های حاویس آنتی اکسیدان ها و عصاره فوق به مدت سه ماه در دمای ۲۵±۰.۵ درجه سانتیگراد و ۴۵±۰.۵ درجه سانتیگراد و به دور از نور نگهداری شدند. پایداری فیزیکی و درصد هیدروکینون باقیمانده پس از ۲ هفته، ۱، ۲ و ۳ ماه بررسی گردید. جهت اندازه گیری میزان هیدروکینون باقیمانده از روش اسپکتروفتومتری UV و طول موج ۲۹۴ نانومتر استفاده شد.
یافته ها: نتایج مطالعه حاکی از تسریع تخریب هیدروکینون با افزایش دما بود. افزایش غلظت آنتی اکسیدان سبب افزایش درصد هیدروکینون باقیمانده در فرآورده می گردید. اما افزایش درصد آنتی اکسیدان های تجاری به ویژه در مورد سدیم متا بی سولفیت یک درصد و بوتیل هیدروکسی تولوئن دو درصد، سبب کاهش پایداری فیزیکی فراورده گردید. در ماه سوم، در هر دو دمای ۲۵ و ۴۵ درجه سانتی گراد، عصاره در تمامی غلظت ها فعالیت آنتی اکسیدانی بیشتری را در مقایسه با آنتی اکسیدان ها تجاری نشان داد (P<۰,۰۰۱). در دمای سوم، فرآورده های حاوی ۰.۱، ۰.۵، ۱ و ۲ درصد عصاره پایداری فیزیکی مناسبی را با مقدار هیدروکینون باقیمانده ۷۲، ۷۶، ۷۸ و ۸۱ درصد (به ترتیب افزایش غلظت) در دمای ۲۵ درجه سانتی گراد و ۵۱، ۵۵، ۶۰ و ۶۳ درصد در دمای ۴۵ درجه سانتی گراد، نشان داد.
استناج: با استفاده از این نتایج می توان عصاره شیرین بیان را با غلظت های ۰,۵ و ۱ درصد، به عنوان یک آنتی اکسیدان طبیعی موثر برای مواد حساس به اکسیداسیون پیشنهاد نمود.
فاطمه عبدالهی ، محمد آزادبخت ، بیژن شعبان خانی ، فریده رضایی ابهری ، نرگس مسلمی زاده ،
دوره ۱۶، شماره ۵۶ - ( ۱۱-۱۳۸۵ )
چکیده
سابقه و هدف: اکثر زنان، یائسگی را یک مرحله طبیعی از زندگی خود تلقی می کنند، اما تعداد بسیار زیادی از آنان مشکلات عدیده ای را قبل و بعد از آن تجربه خواهند کرد. به علت عوارض ناشی از هورمون درمانی و شیوع متفاوت عوارض یائسگی در جمعیت هایی با رژیم های غذایی متفاوت و اثرات شبه استروژنی گیاه شیرین بیان، برای اولین بار تاثیر این دارو جهت کاهش عوارض منوپوز مورد بررسی قرار می گیرد.
مواد و روش ها: پس از انتخاب نمونه ها و همگونی از نظر سن، سن یائسگی، و نمایه توده بدنی (BMI) در دو گروه مورد (۲۹نفر) و شاهد(۲۴نفر) قرار گرفتند. به نمونه های گروه مورد ۲۵۰ میلی گرم کپسول شیرین بیان و به نمونه های گروه شاهد دارونما سه بار در روز داده شد. میانگین تعداد گرگرفتگی و علایم یائسگی KI در هر دو هفته محاسبه و به چهار درجه، بدون علایم، خفیف، متوسط و شدید تقسیم شد. پس از جمع آوری داده ها با برنامه SPSS و فرمول آماری t تجزیه و تحلیل شد و میزان تاثیر دارو بر تعداد گرگرفتگی و علایم یائسگی در زمان های مختلف ارزیابی شد. جهت تهیه دارو پودر حاصل از عصاره آبی ریشه شیرین بیان به روش خیساندن و PH قلیایی به شیوه HPLC تهیه و کپسول های ۲۵۰ میلی گرمی آماده گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد میانگین تعداد گر گرفتگی، علایم یائسگی و میزان هورمون تحریک کننده فولیکولی به ترتیب از ۶ ± ۲,۸ و ۳۲.۲ ± ۶.۸ و ۷۲.۲۹ ± ۳۶ به ۱.۰۶ ± ۱.۱ و ۹.۵ ± ۵.۲ و ۶۵.۱۲ ۳۶ ± کاهش اما در گروه دارونما در شروع و پایان دوره تفاوت معنی داری نداشت. و نیز میزان استرادیول در زنان دریافت کننده دارو به طور معنی داری افزایش یافت (از ۶۳.۷۷ ± ۴۱.۰۲ به ۱۰۲.۲۹ ± ۷۵.۹۳).
استنتاج: عصاره آبی شیرین بیان سبب کاهش گرگرفتگی و دیگر عوارض یائسگی می شود. با توجه به این که شیرین بیان از گیاهان بومی ایران می باشد، می تواند یک روش ارزان و بدون عارضه جهت درمان عوارض یائسگی باشد.
حسین رستمی، سید جعفر موسوی، فیروز ابراهیمی، عباس حاجی زاده،
دوره ۲۲، شماره ۹۷ - ( ۱۱-۱۳۹۱ )
چکیده
سابقه و هدف: باکتریهای کلستریدیوم بوتولینوم هفت نوع نوروتوکسین تولید میکنند که تیپهای A، B، E و F منجر به بوتولیسم در انسان میشوند. یکی از روشهای درمانی بوتولیسم میتواند از طریق مهار فعالیت آنزیمی ناحیه کاتالیتیک نوروتوکسین بوتولینوم توسط مهارکنندهها باشد. در این مطالعه، ناحیه کاتالیتیک نوروتوکسین بوتولینوم تیپ E در وکتور بیانی pET۲۸a همسانهسازی و در باکتری میزبان E. coli سویه BL۲۱(DE۳) بیان شده است.
مواد و روشها: به منظور همانندسازی ناحیه مورد نظر، DNA ژنومی باکتری استخراج گردید. با استفاده از واکنش PCR توالی مورد نظر تکثیر شد. سپس محصول PCR در وکتور pGEM-T Easy وارد و وکتور نوترکیب به سلولهای میـزبان E. coli سویه DH۵α منتقل گردید. سپس با واکنش الحاق محصول همسانهسازی شده از وکتور pGEM-T Easy به وکتور بیانی pET۲۸a منتقـل شد. در نهایت پلاسمیـد نوترکیب pET۲۸a به باکتـری E. coli سویه BL۲۱(DE۳) انتقال داده شد. بیان ناحیه کاتالیتیک در شرایط استاندارد مورد مطالعه قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از برش آنزیمی و واکنش PCR بیانگر همانندسازی و زیر همانندسازی به ترتیب در وکتورهای pGEM-T Easy و pET۲۸a بود. نتایج تعیین توالی نیز صحت حضور توالی مورد نظر را تأیید کرد. در نهایت بیان قطعه مورد مطالعه، با استفاده از ژل SDS-PAGE و آزمایش وسترن بلات تأیید گردید.
استنتاج: همسانهسازی توالی مورد مطالعه، به ترتیب در وکتورهای pGEM-T Easy و pET۲۸a با صحت کامل انجام گرفت. همچنین نتایج بیان و تأیید محصول بیانی در باکتری E. coli BL۲۱(DE۳) بیانگر صحت بیان محصول مورد نظر بود.
محمد شکرزاده ، نفیسه نصری نصرآبادی ، سعید عابدیان ، رامین عطایی ، وحید حسینی، زربخت انصاری، حامد حقی،
دوره ۲۳، شماره ۱۰۹ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده
سابقه و هدف: ملاتونین یک آنتیاکسیدان بالقوه است که دارای ویژگیهای حفاظت سلولی و ضدسرطانی است. غشاء معدی- رودهای منبع عمدهای از ملاتونین در بدن میباشد. با در نظر گرفتن این منبع مهم بسیاری از دانشمندان نقش حفاظتی برای ملاتونین در دستگاه گوارش در نظر گرفتهاند. با توجه به تعداد بالای بیماران مبتلا به آدنوکارسینومای معده در استان مازندران این مطالعه برای اولین بار با هدف تعیین بیان رسپتور ملاتونینی MT۲ در نمونههای بافتی آدنوکارسینومای معده و مقایسه آن با افراد سالم انجام شد.
مواد و روشها: ۳۰ بیمار مبتلا به آدنوکارسینومای معده و۳۰ فرد سالم انتخاب شدند. بعد از استخراج RNA از بافتها و تهیه cDNA بیان ژنهای MT۲ وHGPRT با استفاده از روش Real-time PCR مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از اتمام واکنش Real-Time PCR مقادیر Ct بهدست آمده از نمونههای مبتلا و سالم برای هریک از ژنهای مرجع و MT۲ را وارد نرمافزار Excelشد و بعد از به دست آوردن CT∆∆-۲ تغییرات بیان این ژنها در نمونهها با تست Tukey و در برنامه SAS مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج به دست آمده از مطالعه ما نشان داد که بیان گیرنده MT۲ در بافتهای سرطانی و بافتهای مجاورآنها در مقایسه با بافتهای افراد سالم تا حد زیادی بالاتر است و بیان آن در بافتهای مجاور بافت سرطانی بسیار بیشتر از خود بافتهای سرطانی و بافتهای طبیعی است.
استنتاج: نتایج حاصل ازاین مطالعه، برای اولین بار بیان گیرنده MT۲ در بافتهای آدنوکارسینومای معده را نشان داد که هم راستا با مطالعات صورت گرفته در مورد سرطان کولون وسرطان سینه است و بیان بالا در بافتهای مجاور نشاندهنده مکانیزم مقاومتی میباشد که بیان کننده نقش دفاعی ملاتونین در سیستم گوارش است.
مصطفی بخشی، فیروز ابراهیمی، جمیل زرگان، شهرام نظریان، وحیده شیخ زاده،
دوره ۲۴، شماره ۱۱۷ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده
Normal
۰
false
false
false
EN-US
ZH-TW
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer۴
چکیده
سابقه و هدف: باکتری E. coliO۱۵۷:H۷ جزء پاتوژنهای رودهای میباشد که آسیبهای جدی در دستگاه گوارش پدید میآورد. اتصال باکتری در روده بزرگ به واسطه یک سری از فاکتورهای
بیماری زا صورت میپذیرد که پروتئینهای ترشحی نوع ۳ نیز جزء این فاکتورها دستهبندی میشوند. در بین پروتئینهای موجود در سیستم مذکور، پروتئین EspA نقش اصلی و مهم را در پیکره شکلگیری این سیستم ایفا میکند. هدف از انجام این تحقیق همسانسازی و بیان این پروتئین به شکل نوترکیب
جهت دستیابی به یک ساختار و منبع پایدار برای تولید آن به منظور بررسیهای آینده به عنوان کاندید واکسن میباشد.
مواد
و روشها: طراحی پرایمر اختصاصی برای ژن espA توسط نرمافزار Oligo
۷ انجام شد و
تکثیر ژن توسط واکنش PCR از روی DNA الگو صورت پذیرفت. واکنشهای
هضم آنزیمی و الحاق ژن درون وکتور بیانی pET۲۸a(+) انجام شد. پس از تأیید همسان سازی ژن مورد نظر، بیان نوترکیب پروتئین EspA با استفاده از القاءگر مصنوعی IPTG صورت پذیرفت. آنالیز وسترن بلات نیز برای تأیید پروتئین EspA صورت پذیرفت.
یافتهها: همسان سازی ژن espA درون وکتور pET۲۸a(+) به شکل مناسب بین جایگاه های مربوطه صورت پذیرفت و
پروتئین EspA پس از القا، بیان نوترکیب مناسب و قابل توجهی را
نشان داد. آنتیبادی
مورد استفاده در وسترن بلات نیز توانست به شکل مناسبی EspA را شناسایی کند.
استنتاج: ساختار نوترکیب پایدار محتوی ژن espA تولید
گردید که بیان نوترکیب قابل توجهی از پروتئین را نشان داد. بنابراین پروتئین EspA را میتوان در مطالعات آینده برای بررسی میزان ایمنسازی علیه E. coli O۱۵۷:H۷ مورد بررسی قرار داد.
ندا فخار، یوسف قنبری کاکاوندی، سعید رضایی زارچی، حسین منتخب یگانه،
دوره ۲۵، شماره ۱۲۶ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده
سابقه و هدف: مطالعات اخیر نشان داده است که نه تنها کمیت، بلکه کیفیت اسیدهای چرب تغذیهای میتواند بر پارامترهای لیپیدی موثر باشند. اسید الائیدیک اصلیترین فرآورده جانبی اشباعسازی شده روغنهای گیاهی، با تغییر پروفایل لیپیدی، تشدید التهاب و عوامل التهابی به عنوان عاملی مهم و دخیل در بروز بیماریهای قلبی- عروقی به خصوص آتروسکلروز شناخته شده است. از طرف دیگر نقش tumor necrosis factor alpha در مسیرهای التهابی منتهی به آتروسکلروز مشهود میباشد. لذا در مطالعه حاضر اثر اسید الائیدیک بر بیان این ژن مورد ارزیابی قرار گرفت.
مواد و روشها: سلـولهـای J۷۴۴ تحت تیمـار ۲۴ ساعتـه اسید الائیدیـک در دو غـلظت mµ۱۰۰و ۲۰۰ قــرار گرفتند. سپس RNA سلولها استخراج و بعد از سنتز cDNA میزان بیان ژن TNF-α با تکنیک Real-Time PCR مورد سنجش قرار گرفت.
یافتهها: میزان بیان ژن TNF-α در رده سلولی ماکروفاژی J۷۴۴ در هر دو غلظت در مقایسه با گروه کنترل آنها تفاوت معنیداری نداشت.
استنتاج: با توجه به مشهود بودن تاثیر اسیدهای چرب ترانس بر بروز و پیشرفت آتروسکلروز، نتایج این تحقیق مشخص نمود که اثر اسید الائیدیک بر پیشرفت آتروسکلروز، احتمالاً از طریق تغییر در سطح بیان ژن TNF-α نیست.
بابک عبدی، رشید جامعی، مهدی ایمانی،
دوره ۲۵، شماره ۱۳۲ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده
سابقه و هدف: شقایق دریایی از جنس اکتینیا در مناطق جزری سواحل صخرهای شمال اسپانیا بسیار متداول است. اکتینیا فراگاسیا یکی از گونههای مهم است که پروتئین سمی فراگاسیاتوکسین C را جهت دفاع و شکار ترشح میکند. هدف اصلی از این مطالعه، انتقال پلاسمید حاوی ژن کدکننده فراگاسیاتوکسین C به اشیرشیاکلی سویه BL۲۱، بیان و یافتن شرایط مطلوب بیان میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی برای انتقال شیمیایی، باکتریها جهت جذب پلاسمید حاوی ژن FraC بهوسیله کلسیم کلراید سرد شسته و جهت اطمینان از انتقال پلاسمیدها، باکتریها روی محیط حاوی آنتیبیوتیک مناسب (آمپیسیلین) کشت داده شدند. برای اطمینان بیشتر، استخراج پلاسمیدها در حجم کم با استفاده از کیت استخراج پلاسمید GF-۱ صورت گرفت. سپس تحت برش آنزیمهای NcoI وHind ІІІ و همچنین کنترل PCR قرار گرفتند. بعد از تأیید حضور پلاسمید حاوی ژن FraC در باکتری میزبان، باکتریها جهت یافتن شرایط مطلوب بیان پروتئین FraC توسط IPTG ۱mM در زمانهای مختلف و دمای cº۲۰ القا شدند. پس از جمعآوری باکتریهای بیانکننده FraC در زمانهای مختلف، بیان آنها روی ژل سدیم دودسیل سولفات پلیآکریل آمید(SDS-PAGE) مشهود بود.
یافتهها: نتایج ما نشان داد که پلاسمید حاوی ژن FraC با موفقیت انتقال یافت. همچنین نتایج SDS-PAGE نشان داد که FraC در زمانهای ۶ و ۸ ساعت با استفاده از IPTG ۱mM در دمای cº۲۰ بیشترین بیان را دارند.
استنتاج: با توجه به نتایج، هر دو مرحله انتقال شیمیایی تأثیر قابل توجهی در کارایی انتقال دارند. رعایت اصول و دمای مطلوب میتواند ما را دریافتن شرایط مطلوب برای بیان هر پروتئین خاص در باکتریها یاری کند.
مریم شمسی، وحید نجاتی، غلامرضا نجفی،
دوره ۲۵، شماره ۱۳۲ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده
سابقه و هدف: هدف از این مطالعه بررسی آثار دوزهای مختلف عصاره شیرین بیان بر بلوغ آزمایشگاهی اووسیتها و توان باروری آزمایشگاهی در موشهای مبتلا به سندرم تخمدان پلیکیستیک (PCOS: Polycystic Ovary Syndrome) میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی ۳۲ سر موش سفید آزمایشگاهی به طور تصادفی انتخاب و به چهارگروه مساوی تقسیم شدند.گروه یک گروه کنترل بود.گروه دو با دریافت ۲/۰ سیسی استرادیول والرایت، PCOS در آنها برانگیخته شد. گروه سه و گروه چهار، موشهای مبتلا به PCOSبودند که عصاره شیرین بیان را به ترتیب با دوزهای ۱۰۰ و mg/kg/day ۱۵۰ به مدت ۳ هفته دریافت کردند. بعد از ۳ هفته از قلب موشها خونگیری به عمل آمد و هورمونهای تستوسترون و استروژن اندازهگیری شد. سپس تخمکهای فاز ژرمینال وزیکول از تخمدان موشها جداشده و در محیط کشت TCM۱۹۹ کشت داده شد. پس از ۲۴ ساعت تخمکها به متافاز II رسیده و با اسپرم لقاح داده شدند و تکامل جنینی تا مرحله بلاستوسیست در زیر میکروسکوپ معکوس بررسی شد.
یافتهها: میزان هورمونهای تستوسترون و استروژن در گروههای درمانی نسبت به گروهPCOS کاهش معنیدار داشت (۰۵/۰< p)، همچنین اووسیتهای بالغ، درصد لقاح، جنینهای دوسلولی و تعداد بلاستوسیستها در گروههای درمانی نسبت به PCOS افزایش معنیداری نشان داد (۰۵/۰< p).
استنتاج: نتایج تحقیق نشان داد که شیرینبیان بر میزان هورمونهای جنسی در موشهای مبتلا به PCOS موثراست و همچنین میتواند بلوغ آزمایشگاهی اووسیتها (وتوان باروری آزمایشگاهی را در موشهای مبتلا به PCOS را افزایش دهد.
آتنا رمضانی، محمود جلالی،
دوره ۲۶، شماره ۱۴۲ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده
سابقه و هدف: گیرندههای فعال کننده تکثیر پروکسیزومها PPARγ)) گروهی از گیرندههای هستهای وابسته به لیگاند هستند که به عنوان عوامل نسخه برداری عمل میکنند. در واقع افزایش فعالیت PPARγ سبب افزایش بیان و ترشح آدیپونکتین میشود که در بیماران با اختلالات کرونر قلب این فاکتور کاهش مییابد. لذا این تحقیق با هدف تاثیر مکمل امگا ۳ و ویتامین E بر بیان این ژن صورت گرفت.
مواد و روشها: این تحقیق یک مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور و موازی بر روی ۶۲ بیمار مبتلا به اختلال عروق کرونر قلب در مرکز تحقیقات قلب تهران در سال ۱۳۹۲ می باشد. بیماران به سه گروه دریافت کننده اسید چرب n-۳ و گروه دریافت کننده توام n-۳ و ویتامین E و دارونما (پارافین خوراکی) به مدت ۸ هفته تقسیم شدند. بیان ژن PPARγ در سلولهای تک هستهای خون محیطی (PBMC) در ابتدا و انتهای هفته هشتم اندازه گیری شد. دادههای بررسی مصرف با Nutritionist IV و آزمونهای آماری با نرم افزارSPSS:۱۸ Inc.,Chicago,USA)) مورد آنالیز قرار گرفت.
یافتهها: بیان ژن PPARγ در PBMC در دو گروه مداخله امگا ۳ و توام امگا ۳ و ویتامین E، در انتهای مطالعه نسبت به ابتدای مطالعه به طور معنی داری افزایش یافت (به ترتیب ۰۲۹/۰ p=و ۰۳۸/۰p=). همچنین بین سه گروه مورد مطالعه تفاوت آماری معنیداری مشاهده گردید (۰۲۷/۰p=).
استنتاج: مصرف چهار کپسول حاوی اسید چرب امگا ۳ با و یا بدون ویتامین E در مدت ۸ هفته مکمل یاری سبب افزایش بیان ژن PPARγ در این بیماران گردید.
دکتر رحیم گل محمدی، دکتر حسین الیاسی، خانم مطهره گل محمدی،
دوره ۲۷، شماره ۱۴۹ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده
سابقه و هدف: بررسی بیان ژن P۱۶ که یک مهار کننده تومور است، از نظر بالینی و آسیبشناسی در سرطان پستان اهمیت دارد. هدف از این مطالعه، تعیین میزان بیان ژن P۱۶ با شاخصهای بافتی و پاتولوژی با دو روش هیستوشیمی و ایمونوهیستوشیمی میباشد.
مواد و روشها: این مطالعه توصیفی تحلیلی بر روی تعداد ۱۰۰ نمونه سرطانی پستان که به بیمارستان امداد شهید بهشتی شهر سبزوار مراجعه کرده بودند، انجام شد. بعد از ثابت کردن نمونهها در فرمالین، پاساژ بافتی، مقطع گیری و رنگ آمیزی انجام شد. تشخیص آسیب شناسی توسط دو پاتولوژیست انجام گرفت. دادهها با نرم افزار SPSS۱۶ با آزمون کای دو تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: از تعداد ۱۰۰ نمونه مورد مطالعه، تعداد ۸۲ نمونه بدخیمی (۸۲ درصد) با بیان بالایژن P۱۶همراه بود. ۱۸ مورد (۱۸ درصد) از نمونههای بدخیمی فاقد بیان ژن P۱۶ بود. در نمونه های غیرسرطانی (نمونه های سالم) بیان بالای ژنP۱۶ مشاهده نشد. بین بیان بالای ژن P۱۶ با گرید بالایی تومور ارتباط معنیداری وجود داشت (۰۰۱/۰< P) همچنین بین مرحله ی (Stage) تومور و بیان ژن P۱۶ ارتباط معنی داری وجود داشت (۴۶/۰< P).
استنتاج: در مطالعه حاضر، بیان ژن P۱۶ در بیمارانی که در گرید بالای بافتی قرار داشتند، بیشتر مشاهده شده است، بنابراین بیان بالای ژنP۱۶ را در نمونههای سرطانی میتوان نشانهای از پیشآگهی بد قلمداد نمود.
زکیه اسمعیلی، نسیم حیاتی رودباری، سیمین محمدی گرجی، کاظم پریور،
دوره ۲۷، شماره ۱۵۴ - ( ۸-۱۳۹۶ )
چکیده
سابقه و هدف: گیاه شیرینبیان گیاهی چندساله است که به واسطه دارا بودن ترکیبات دارویی و غذایی مهم، در دنیا حائز اهمیت بوده و مورد توجه صنایع دارویی و غذایی قرار گرفته است. هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر عصاره شیرین بیان بر بلوغ آزمایشگاهی تخمکهای نارس موش نژاد NMRI میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعهی تجربی، حیوانات بهصورت تصادفی به پنج گروه کنترل، شم، تجربی ۱، ۲ و ۳ تقسیمبندی شدند. جهت تحریک تخمکگذاری از هورمون PMSG به میزان ۵/۷ واحد بینالمللی برای هر موش بهصورت تزریق داخل صفاقی استفاده شد. موشهای گروه کنترل فقط آب و غذای مخصوص موشها دریافت کردند. به موشهای گروه شم در طی ۷ روز، روزانه ۰۰۲/۰ میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن آب مقطر بهصورت گاواژ و به موشهای سه گروه تجربی ۱ و ۲ و ۳ در طی ۷ روز، روزانه به ترتیب ۰۰۱/۰، ۰۰۲/۰ و ۰۰۵/۰میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن عصاره ی شیرین بیان از راه دهان به آنها گاواژ شد. سپس موشهای در روز ۸ تشریح شدند. تخمدانهای آنها جدا شده وتخمکها جهت رسیدن به مرحلهی متافاز دو، طی ۲۴ ساعت بررسی شدند. اووسیتهایی که در متافاز دو با اسپرمی که از موش نر به دست آورده شد، لقاح داده شد و بعد از ۲۴ و ۴۸ ساعت نتایج لقاح آزمایشگاهی تخمک (IVF) بررسی شد.
یافتهها: به دنبال مصرف عصارهی گیاه شیرینبیان، تأثیرات مثبتی بر روی تعداد فولیکولها، بلوغ تخمکها، تعداد جنین دوسلولی و چهار سلولی در گروه تجربی دو و سه نسبت به گروه کنترل مشاهده شد.
استنتاج: نتایج فوق به دلیل خواص فیتواستروژنیک شیرین بیان نشاندهندهی تأثیرات مفید این عصاره بر بلوغ تخمک و باروری میباشد.
امین ساعد، سمیه مجتبوی، مجتبی نجفی، علی زیار، حامد حقی، رامین عطایی،
دوره ۲۷، شماره ۱۵۷ - ( ۱۱-۱۳۹۶ )
چکیده
سابقه و هدف: دیابت، یک اختلال متابولیک توازن سوخت و ساز است که به صورت هیپرگلیسمی و تغییر متابولیسم چربی در اثر عدم توانایی سلولهای بتای جزایر پانکراس در تولید انسولین و یا عدم پاسخ به انسولین مشخص میگردد. اخیراً شواهدی از خواص ضد دیابتی رزوراترول مشاهده شد، اما مطالعه دقیقی در خصوص خواص ضد نوروپاتی آن و تاثیر آن در بیان ژن Sirt-۱ صورت نگرفته است؛ بنابراین این مطالعه جهت بررسی بیشتر خواص ضد دیابتی و ضد نوروپاتی این ترکیب دارویی طرح ریزی شده است.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، موشهای سوری نژاد BALB/c به ۶ گروه تقسیم شدند: گروه کنترل منفی، نرمال سالین را به صورت صفاقی دریافت داشتند؛ سایر موشها با تزریق تک دوز داخل صفاقی mg/kg ۲۰۰ استرپتوزوسین، دیابتی شدند و گروههای درمانی رزوراترول (۲۰۰mg/kg) و متفورمین (۳۰۰mmg/kg) را به مدت ۲۱ روز به صورت گاواژ خوراکی دریافت داشتند. پس از پایان درمان دارویی، وزن و قند خون موشها به وسیله دستگاه گلوکومتر و نوروپاتی به وسیله دستگاه صفحه داغ (هات پلیت) بررسی شد. پس از کشتن موشها و استخراج RNA کبدی، بررسی بیان ژن Sirt۱ با استفاده از روش Real time-PCR انجام گردید.
یافتهها: بر اساس نتایج حاصل، رزوراترول اثرات معنیداری در کاهش قند خون و نوروپاتی محیطی داشت که قابل مقایسه با متفورمین بود. همچنین باعث افزایش بیان Sirt-۱ گردیده است (P<۰,۰۱)..
استنتاج: با توجه به تاثیر رزوراترول در کاهش اثر قند خون و تاثیر آن در افزایش بیان Sirt۱ میتوان آن را به عنوان یک درمان کمکی در کاهش مقاومت به انسولین و نوروپاتی در نظر گرفت.
ندا ابراهیم زاده، هاجر واثقی، گرشاسب ریگی، غلامرضا اسماعیلی جاوید، شهلا محمد گنجی، امیررضا فرهود، مجید پرنور،
دوره ۲۸، شماره ۱۶۲ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده
سابقه و هدف: زخم پای دیابتی یکی از معضلات بیماری دیابت نوع ۲ میباشد. عوامل مختلفی از جمله تغییرات میزان سیتوکینهایی مثل اینترلوکین- β ۱ (IL-۱β) می تواند در روند بهبود زخم پای دیابتی اختلال ایجاد کند. فاکتورهای مختلفی در تغییرات میزان IL-۱β میتواند مؤثر باشد که از جمله آنها میتوان به تغییرات میزان نوروترانسمیترها (خصوصا دوپامین) و گیرنده های آن ها اشاره نمود. هدف از انجام این مطالعه بررسی تغییرات IL-۱β و گیرنده دوپامین DRD۲ در سلول های تک هسته ای خون محیطی(PBMC) در زخم دیابت بوده است.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی و مقایسهای در سال ۱۳۹۶، نمونه خون محیطی از ۳۱ بیمار دیابتی دارای زخم پا و ۲۹ بیمار دیابتی بدون زخم و ۲۵ نفر غیر مبتلا به دیابت به عنوان گروه کنترل جمعآوری شد. پس از جدا سازی سلولهای PBMCs از آنها RNA کلی استخراج و cDNA سنتز و در نهایت میزان تغییرات بیان ژنهایIL-۱β و گیرنده DRD۲ با تکنیکreal time PCR اندازهگیری شد. همچنین غلظت سرمی IL-۱β در سرم این بیماران مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: کاهش معنیداری در بیان ژن IL-۱β، هم چنین کاهش غلظت سرمی این سیتوکین در افراد دیابتی با زخم پا دیده شد. هم چنین کاهش معنیدار بیان ژن گیرنده DRD۲ در بیماران با و بدون زخم پا مشاهده شد.
استنتاج: به نظر میرسد کاهش بیان IL-۱β در ارتباط با تغییرات بیان ژن گیرنده DRD۲ میباشد. بنابراین بعد از انجام مطالعات تکمیلی شاید بتوان چنین اظهار داشت که کاهش بیان DRD۲ را به عنوان یک عامل پیش آگهی معرفی کرده و به عنوان عاملی موثر در گسترش زخم پای دیابتی دانست.
پریا علیزاده، احمد دریانی، احسان احمدپور، توحید کاظمی، عادل اسپوتین، محمود محامی اسکویی، یعقوب آزادی، صبا رجبی، داریوش شانه بندی،
دوره ۲۸، شماره ۱۶۹ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده
سابقه و هدف: توکسوپلاسما گوندیی انگل تک یاخته درون سلولی اجباری میباشد. با توجه به شیوع بالای توکسوپلاسموزیس و اهمیت وافر این بیماری در بهداشت عمومی، دستیابی به واکسن موثر و روش های تشخیصی حساس برای این بیماری، بیش از پیش حائز اهمیت است. هدف از این بررسی، شناسایی و کلون کردن ژن کدکننده پروتئین ROP۱۳ سویه RH انگل توکسوپلاسما گوندیی و بیان آن در سلول یوکاریوتیک CHO بود.
مواد و روشها: در این تحقیق، ژن ROP۱۳پس از تکثیر با روش PCR، در پلاسمید انتقالی pTG۱۹-Tکلون و پس از آن در سوش TOP۱۰ باکتری E.coli ترانسفورم شد. سپس ساب کلونینگ ژن ROP۱۳ در پلاسمید بیانی pcDNA۳ انجام شد. هم چنین پلاسمید pcROP۱۳ در سلول یوکاریوتی CHO ترانسفکت شد و به منظور بررسی بیان ژن نوترکیب از روش IFA استفاده شد.
یافتهها: با استفاده از روش های PCR، تعیین توالی و روش هضم آنزیمی، کلونینگ ژن ROP۱۳ در پلاسمیدهای بیانی و انتقالی تایید شد. نتایج تعیین توالی ژن کدکننده ROP۱۳ با سویه RH ثبت شده در بانک جهانی ژن تشابه کامل داشت. هم چنین با استفاده از روش IFA، بیان ژن ROP۱۳ در سلول یوکاریوتیک CHO مورد تایید قرار گرفت.
استنتاج: نتایج نشان داد که کلونینگ و ترانسفورم قطعه ROP۱۳ در پلاسمید pcDNA۳با موفقیت انجام شده و در سلول یوکاریوتCHO بیان می شود. لذا از این پلاسمید نوترکیب می توان در مطالعات آتی به منظور واکسیناسیون و تشخیص عفونت می توان بهره برد.
میترا خادمی، فرهاد نظریان فیرزآبادی، احمد اسماعیلی،
دوره ۲۹، شماره ۱۷۶ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده
سابقه و هدف: بیمارگرهای مقاوم به آنتیبیوتیکهای رایج، یکی از مهمترین چالشهای جهانی در علوم پزشکی است. یکی از راه کارهای مناسب در این زمینه، جایگزینی پپتیدهای ضدمیکروبی قوی به جای آنتیبیوتیکها در کنترل بیمارگرهای مهم است.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، توالی DNA کد کننده پپتید ضدمیکروبیDermaseptin B۱ (DrsB۱) از قورباغه جداسازی و به توالی کدکننده دمین مسئول اتصال به کیتین پروتئین قارچی Avr۴ به صورت دو سامانه ژنی متصل شد. ناقلهای نوترکیب به صورت جداگانه به کمک باکتری Agrobacterium rhizogenes جهت تولید ریشههای مویین به ریزنمونههای برگی توتون منتقل شدند. استخراج پپتیدهای نوترکیب از ریشههای مویین توتون انجام شد و فعالیت ضدمیکروبی آنها علیه تعدادی از بیمارگرهای انسانی مهم مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: آنالیزهای PCR و RT-PCR نیمه کمی به ترتیب انتقال ترانس ژنها و بیان آنها را در ریشههای مویین توتون مورد تائید قرار دادند. بررسی اثرات ضدمیکروبی پپتیدهای نوترکیب نشان داد که هر دو پپتید نوترکیب دارای
اثرات بازدارندگی معنیداری (۰۱/۰< P) در جلوگیری از رشد بیمارگرهای باکتریایی بودند. بیش ترین اثر مهارکنندگی مربوط به پپتید نوترکیب CBD-DrsB۱ بود و علیه باکتریهای Enterococcus faecalis و Bacillus subtilis مشاهده شد، در صورتی که پپتید نوترکیب DrsB۱-CBD علیه باکتریهای Escherichia coli, Staphylococcus aureus و Pseudomonas aeruginosa دارای کمترین اثر ضدمیکروبی بود.
استنتاج: نتایج این مطالعه برای اولین بار نشان داد که پپتیدهای نوترکیب دارای فعالیت ضدباکتریایی بالایی هستند. از آن جایی که ظهور مقاومت علیه پپتیدهای ضدمیکروبی در باکتریها به سهولت امکانپذیر نیست، احتمالاً راه کار این مطالعه بتواند جایگزین مناسبی برای داروهای شیمیایی با خواص آنتیبیوتیکی پیشنهاد کند.
امیرحسین داوری، فردین احمد خانی، جلال جعفرزاده، رقیه میرزاخانی، سمیه رودگری، صغری باقری، مجتبی نبیلی، مریم موذنی،
دوره ۲۹، شماره ۱۷۸ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
در سال های اخیر، افزایش تنوع مخمرهای بیماری زا جدا شده از نمونههای بالینی مشاهده شده است. با این حال کاندیدا آلبیکنس همچنان عامل اصلی عفونتهای قارچی مخمری است.کاندیدا آلبیکنس به عنوان یکی از مخمرهای مهم فلور نرمال مخاط بدن انسان، می تواند موجب عفونتهای جلدی، مخاطی و منتشره در افراد مستعد شود. برای القاء عفونت، مخمر باید توانایی چسبندگی به سطوح زنده و غیر زنده و به دنبال آن تهاجم به بافت میزبان و جذب آهن را داشته باشد. یکی از اصلیترین خصوصیات ، قابلیت تغییر آن از حالت تک سلولی به حالت رشد هیفال است. دیمورفیسم در پاسخ به برخی از شرایط خاص مانند دما، pH یا در دسترس بودن سرم ایجاد میگردد و این تغییرات که به ارگانیسم اجازه می دهد تا به بافت ها حمله کند با افزایش بیان چندین ژن در ارتباط است. این ژنها شامل، خانواده ژنی SAP که مسئول کد کردن آسپارتیک پروتئازهای ترشحی (Saps ) است، خانواده ژنی شبه آگلوتینین (ALS) که مسئول کد کردن پروتئینهای چسبنده است و سیستم تغییر فنوتیپی و مورفولوژیکی، میباشد. در این مطالعه مروری سعی شده است تا با تکیه بر نتایج مطالعات اخیر در خصوص تنظیم سیگنالهای ترشحی، مهمترین و ضروری ترین ژن های مسئول فاکتورهای ویرولانس کاندیدا آلبیکنس جمعآوری و ارائه گردد. درک صحیح از فیزیولوژی و ژنتیک فاکتورهای بیماریزایی این مخمر مطمئنا می تواند محققین را در جهت مقابله بهتر و موثرتر و طراحی دارو های جدید یاری دهد.
بهاره افشار، لیلا امینی، سید مسعود نبوی، مهشاد محمدنوری، شایسته جهانفر، مریم حسنی،
دوره ۳۰، شماره ۱۹۲ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
سابقه و هدف: بیماری مولتیپل اسکلروزیس (MS) میتواند بر عملکرد جسمی و تصویر بدنی تاثیرگذار باشد. هدف مطالعه حاضر تعیین تاثیر بیان نوشتاری بر تصویر بدنی زنان مبتلا به MS بود.
مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع کارآزمایی تصادفی همراه با گروه کنترل بود که با طراحی چهارگروهی سولومون بر روی ۱۱۶ زن مبتلا به MS در سال ۱۳۹۸، در یک کلینیک تخصصی MS در شهر تهران انجام شد. نمونهها بهطور تصادفی در دو زیرگروه کنترل (A۱ و A۲) و مداخله (B۲ و B۱) قرار گرفتند. زیرگروههای A۲ وB۲ دارای پیشآزمون و پس آزمون و A۱ و B۱تنها پس آزمون داشتند. بیان نوشتاری به مدت ۶ هفته در منزل شامل صفحات صبحگاهی، ملاقات با کودک درون و اجرای تکالیف خلاقانه انجام شد. تصویر بدنی با استفاده از پرسشنامه تصویر بدنی فیشر در پیش از مداخله (در دو گروه) و پیگیریهای بلافاصله، ۴ هفته و ۸ هفته (در هر چهار زیرگروه) بعد از مداخله سنجیده شد. برای گروههایکنترل، مراقبت روتین انجامگرفت. تجزیه و تحلیل دادهها در نرمافزار SPSS ۲۶ انجام شد.
یافتهها: میانگین تصویر بدنی در گروه B۲ در پیشآزمون (۸۹/۱۹±۶۵/۱۴۵)، در پیگیری بلافاصله (۵۴/۹±۸۹/۱۵۶)، ۴ هفته (۹۲/۸±۱۶/۱۵۸) و ۸ هفته (۲۷/۸±۹۶/۱۵۳) و در گروه کنترل A۲ در پیگیریهای فوق بهترتیب ۱۷/۷±۹۶/۱۴۴، ۱۰/۵±۵۵/۱۴۵، ۸۴/۷±۲۸/۱۴۵، ۱۵/۹±۰۰/۱۴۵ بود. بیان نوشتاری بهطور معنیداری تصویر بدنی را در گروه B۲ در پیگیری بلافاصله و ۴ هفته بعد از مداخله نسبت به پیشآزمون بهبود بخشید (۰۰۱/۰P˂). تفاوت بینگروه آزمون وکنترل در دو پیگیری بلافاصله (۰۰۲/۰=P) و ۴ هفته (۰۳/۰=P) بعد از مداخله نیز معنیداری بود.
استنتاج: بیان نوشتاری میتواند در ارتقای تصویر بدنی در زنان مبتلا به MS تاثیرگذار باشد.
شماره ثبت کارآزمایی بالینی : ۴N۲۰۱۱۰۶۲۹۰۰۶۹۱IRCT
مریم میرزایی حتکنی، کلثوم اینانلو راحتلو، محمدرضا منظم اسماعیل پور، امیر عباسی گرمارودی، منیره خادم،
دوره ۳۱، شماره ۱۹۸ - ( ۴-۱۴۰۰ )
چکیده
سابقه و هدف: آسیب غیرقابل برگشت در گوش داخلی به NIHL شناخته میشود. مواجهه با صدای بیش از حد، میتواند بیان ژنهای ملکولهای درگیر در پیشرفت NIHL را تحت تاثیر قرار دهد. ژن SLC۲۶A۴ یا همان PDS، مسئول ایجاد ناشنوایی سندرومیک و غیرسندرومیک است و بر روی جایگاه DFNB قرار دارد. هدف این مطالعه، بررسی میزان بیان ژن مورد نظر در اثر تماس با صدای سفید یکنواخت است.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، ۱۰ سر رت نر ویستار سالم به گروه مواجهه (۶n=) و گروه کنترل (۴n=) تقسیم شدند. گروه مواجهه در اتاقکهای صوتی بازآوا در تماس با صدای سفید یکنواخت dB۵±۱۱۰ days, SPL=۶hr/day, ۸ قرار گرفتند. نمونهگیری از حلزون گوش یک ساعت )۵(n= و یک هفته )۵(n= پس از قطع مواجهه انجام شد و سپس استخراج RNA، سنتز cDNA و آنالیز Real-Time PCR صورت گرفتند. علاوه بر این آنالیزهای هیستولوژیک نیز انجام شد. نتایج با آزمون آماری One-Way ANOVA (فاصله اطمینان ۹۵درصد) بررسی شدند.
یافتهها: در هر دو نقطه زمانی یک ساعت و یک هفته بعد از مواجهه، بیان ژن SLC۲۶A۴ بهطور معناداری کاهش یافت (P-value به ترتیب ۰۰۰۵/۰ و ۰۰۰۳/۰). Fold change در مقایسه با گروه نرمال (=۱) به ترتیب ۰۷۳۳/۰ و ۰۰۷۱۲/۰ محاسبه شد. تصاویر هیستولوژیک آسیبهای جدی به حلزون گوش را نشان دادند.
استنتاج: انتظار میرود در صورت مداومت مواجهه با صدای عمدی و متعاقبا کاهش بیان SLC۲۶A۴ در حلزون گوش در قطع تماسهای طولانیتر و عدم بازگشت آن به سطح پایه خود، منجر به بروز ناشنوایی حسی-عصبی شود.
طهورا موسوی، رضا ولدان، علیرضا رفیعی، محمدرضا حق شناس،
دوره ۳۱، شماره ۱۹۸ - ( ۴-۱۴۰۰ )
چکیده
سابقه و هدف: پاپیلوما ویروس انسانی(HPV) از جمله عوامل عفونی است که در انسان منجر به زگیل و بدخیمی های پوستی ژنیتال و غیرژنیتالی می شود. پروتئین E۷این ویروس، انکوپروتئین کوچکی است که هدف اصلی در واکسن های درمانی محسوب می شود. پروتئین E۷ به همراه HIV-۱ پپتید Tat(۴۹-۵۹)نقش حفاظتی ایفا نموده که منجر به پاسخ ایمنی Th۱ و CTLs ها می شود. هدف از این مطالعه طراحی پروتئین نوترکیب HIV-۱ Tat ۴۹-۵۹/HPV۱۶, ۱۸, ۶, ۱۱ E۷ در محیط آزمایشگاهی بود تا بتوان عملکرد این آنتی ژن را در بیان MHC۱ مورد بررسی قرار داد.
مواد و روشها: در این مطالعه جهت بررسی بیان MHC۱ و همچنین عملکرد پپتید Tat در عرضه پروتئین نوترکیب به سطح MHC۱ از رده سلولی ماکروفاژ J۷۷۴ استفاده شد. رده سلولی ماکروفاژ موشی J۷۴۴ با غلظتهای ۱۰، ۵۰ و ۱۰۰ میکروگرم از هر یک از پروتئینهای دارای پپتیدTat و فاقد پپتیدTat تیمار شدند. پس از ۲۴ ساعت سلول ها جمع آوری و سپس توسط دستگاه فلوسایتومتری خوانش شد.
یافتهها: در این بررسی سلول های J۷۷۴ با پروتئین های E۷-Tat و E۷ در غلظتهای مختلف تریت و مورد ارزیابی قرار گرفتند. این مطالعه نشان می دهد که غلظت ۱۰ میکروگرم از پروتئین E۷-Tat منجر به افزایش بیان MHC۱ شده است، در حالی که در غلظت های بالاتر از این پروتئین، بیان مولکول MHC۱ نسبت به گروه فاقد Tat کاهش چشمگیری داشته است.
استنتاج: بررسی این مطالعه نشان میدهد که پروتئین E۷-Tat در غلظتهای پایینتر میتواند به عنوان محرکی در جهت افزایش بیان MHC۱ عمل کند و به نظر میرسد که می تواند در واکسنهای تراپئوتیک مورد استفاده قرار گیرد.
سعید پیرمرادی،
دوره ۳۲، شماره ۲۰۷ - ( ۱-۱۴۰۱ )
چکیده
سابقه و هدف: آسم یک بیماری رایج التهابی مزمن مجاری هوایی است و در اثر ترکیبی از تعاملات پیچیده محیطی و ژنتیکی ایجاد میشود که درک ناقصی از آنها داریم. این عوامل شدت بیماری آسم و نیز نحوه پاسخ آن به درمان را تحت تأثیر قرار میدهند. بیان متفاوت ژن در بیماران مبتلا به آسم در مقابل گروه شاهد در چندین مطالعه گزارش شده است.
مواد و روشها: مطالعه حاضر در صدد شناسایی لیست مشترکی از ژنهای متفاوت بیان شده (DEG) با استفاده از روشهای بیوانفورماتیکی بود. سه مطالعه از دادههای مایکروارای (microarray)،که معیارهای ورود به سیستم تعریف شده دارند، شناسایی شد. این مطالعات در مجموع ۲۶۸ نمونه را شامل میشدند که در آنها، ۱۶۷ فرد بیمار و ۱۰۱ فرد دیگر سالم بودند. این مطالعات تجزیه و تحلیل شدند و سپس یک متاآنالیز بر روی آنها انجام شد.
یافتهها: با شناسایی ژنهای مشترک در مطالعات مختلف که دچار کاهش و یا افزایش بیان معنادار شده بودند، از آنها در بررسی مسیرهای بیولوژیکی و مولکولی و سلولی استفاده شد که درکل، مشخص شد این مجموعه از ژنها میتوانند در آسم و برخی مسیرهای موثر در فرایند عملکردی این بیماری نقش داشته باشند.
استنتاج: براساس یافتههای مطالعه حاضر، میتوان با بررسی اهداف اثرگذاری و آنالیز عملکردی ژنهای جدید موثر در بیماری آسم و محصولات پروتیینی آنها و همچنین بررسی نقش درمسیرهای برهمکنشی بیماری آسم، راهکارهای درمانی مناسبی برای مهار عوارض و آسیبهای بیماری آسم ارائه کرد.