۱۴ نتیجه برای بیان ژن
محمد شکرزاده ، نفیسه نصری نصرآبادی ، سعید عابدیان ، رامین عطایی ، وحید حسینی، زربخت انصاری، حامد حقی،
دوره ۲۳، شماره ۱۰۹ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده
سابقه و هدف: ملاتونین یک آنتیاکسیدان بالقوه است که دارای ویژگیهای حفاظت سلولی و ضدسرطانی است. غشاء معدی- رودهای منبع عمدهای از ملاتونین در بدن میباشد. با در نظر گرفتن این منبع مهم بسیاری از دانشمندان نقش حفاظتی برای ملاتونین در دستگاه گوارش در نظر گرفتهاند. با توجه به تعداد بالای بیماران مبتلا به آدنوکارسینومای معده در استان مازندران این مطالعه برای اولین بار با هدف تعیین بیان رسپتور ملاتونینی MT۲ در نمونههای بافتی آدنوکارسینومای معده و مقایسه آن با افراد سالم انجام شد.
مواد و روشها: ۳۰ بیمار مبتلا به آدنوکارسینومای معده و۳۰ فرد سالم انتخاب شدند. بعد از استخراج RNA از بافتها و تهیه cDNA بیان ژنهای MT۲ وHGPRT با استفاده از روش Real-time PCR مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از اتمام واکنش Real-Time PCR مقادیر Ct بهدست آمده از نمونههای مبتلا و سالم برای هریک از ژنهای مرجع و MT۲ را وارد نرمافزار Excelشد و بعد از به دست آوردن CT∆∆-۲ تغییرات بیان این ژنها در نمونهها با تست Tukey و در برنامه SAS مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج به دست آمده از مطالعه ما نشان داد که بیان گیرنده MT۲ در بافتهای سرطانی و بافتهای مجاورآنها در مقایسه با بافتهای افراد سالم تا حد زیادی بالاتر است و بیان آن در بافتهای مجاور بافت سرطانی بسیار بیشتر از خود بافتهای سرطانی و بافتهای طبیعی است.
استنتاج: نتایج حاصل ازاین مطالعه، برای اولین بار بیان گیرنده MT۲ در بافتهای آدنوکارسینومای معده را نشان داد که هم راستا با مطالعات صورت گرفته در مورد سرطان کولون وسرطان سینه است و بیان بالا در بافتهای مجاور نشاندهنده مکانیزم مقاومتی میباشد که بیان کننده نقش دفاعی ملاتونین در سیستم گوارش است.
ندا فخار، یوسف قنبری کاکاوندی، سعید رضایی زارچی، حسین منتخب یگانه،
دوره ۲۵، شماره ۱۲۶ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده
سابقه و هدف: مطالعات اخیر نشان داده است که نه تنها کمیت، بلکه کیفیت اسیدهای چرب تغذیهای میتواند بر پارامترهای لیپیدی موثر باشند. اسید الائیدیک اصلیترین فرآورده جانبی اشباعسازی شده روغنهای گیاهی، با تغییر پروفایل لیپیدی، تشدید التهاب و عوامل التهابی به عنوان عاملی مهم و دخیل در بروز بیماریهای قلبی- عروقی به خصوص آتروسکلروز شناخته شده است. از طرف دیگر نقش tumor necrosis factor alpha در مسیرهای التهابی منتهی به آتروسکلروز مشهود میباشد. لذا در مطالعه حاضر اثر اسید الائیدیک بر بیان این ژن مورد ارزیابی قرار گرفت.
مواد و روشها: سلـولهـای J۷۴۴ تحت تیمـار ۲۴ ساعتـه اسید الائیدیـک در دو غـلظت mµ۱۰۰و ۲۰۰ قــرار گرفتند. سپس RNA سلولها استخراج و بعد از سنتز cDNA میزان بیان ژن TNF-α با تکنیک Real-Time PCR مورد سنجش قرار گرفت.
یافتهها: میزان بیان ژن TNF-α در رده سلولی ماکروفاژی J۷۴۴ در هر دو غلظت در مقایسه با گروه کنترل آنها تفاوت معنیداری نداشت.
استنتاج: با توجه به مشهود بودن تاثیر اسیدهای چرب ترانس بر بروز و پیشرفت آتروسکلروز، نتایج این تحقیق مشخص نمود که اثر اسید الائیدیک بر پیشرفت آتروسکلروز، احتمالاً از طریق تغییر در سطح بیان ژن TNF-α نیست.
آتنا رمضانی، محمود جلالی،
دوره ۲۶، شماره ۱۴۲ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده
سابقه و هدف: گیرندههای فعال کننده تکثیر پروکسیزومها PPARγ)) گروهی از گیرندههای هستهای وابسته به لیگاند هستند که به عنوان عوامل نسخه برداری عمل میکنند. در واقع افزایش فعالیت PPARγ سبب افزایش بیان و ترشح آدیپونکتین میشود که در بیماران با اختلالات کرونر قلب این فاکتور کاهش مییابد. لذا این تحقیق با هدف تاثیر مکمل امگا ۳ و ویتامین E بر بیان این ژن صورت گرفت.
مواد و روشها: این تحقیق یک مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور و موازی بر روی ۶۲ بیمار مبتلا به اختلال عروق کرونر قلب در مرکز تحقیقات قلب تهران در سال ۱۳۹۲ می باشد. بیماران به سه گروه دریافت کننده اسید چرب n-۳ و گروه دریافت کننده توام n-۳ و ویتامین E و دارونما (پارافین خوراکی) به مدت ۸ هفته تقسیم شدند. بیان ژن PPARγ در سلولهای تک هستهای خون محیطی (PBMC) در ابتدا و انتهای هفته هشتم اندازه گیری شد. دادههای بررسی مصرف با Nutritionist IV و آزمونهای آماری با نرم افزارSPSS:۱۸ Inc.,Chicago,USA)) مورد آنالیز قرار گرفت.
یافتهها: بیان ژن PPARγ در PBMC در دو گروه مداخله امگا ۳ و توام امگا ۳ و ویتامین E، در انتهای مطالعه نسبت به ابتدای مطالعه به طور معنی داری افزایش یافت (به ترتیب ۰۲۹/۰ p=و ۰۳۸/۰p=). همچنین بین سه گروه مورد مطالعه تفاوت آماری معنیداری مشاهده گردید (۰۲۷/۰p=).
استنتاج: مصرف چهار کپسول حاوی اسید چرب امگا ۳ با و یا بدون ویتامین E در مدت ۸ هفته مکمل یاری سبب افزایش بیان ژن PPARγ در این بیماران گردید.
دکتر رحیم گل محمدی، دکتر حسین الیاسی، خانم مطهره گل محمدی،
دوره ۲۷، شماره ۱۴۹ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده
سابقه و هدف: بررسی بیان ژن P۱۶ که یک مهار کننده تومور است، از نظر بالینی و آسیبشناسی در سرطان پستان اهمیت دارد. هدف از این مطالعه، تعیین میزان بیان ژن P۱۶ با شاخصهای بافتی و پاتولوژی با دو روش هیستوشیمی و ایمونوهیستوشیمی میباشد.
مواد و روشها: این مطالعه توصیفی تحلیلی بر روی تعداد ۱۰۰ نمونه سرطانی پستان که به بیمارستان امداد شهید بهشتی شهر سبزوار مراجعه کرده بودند، انجام شد. بعد از ثابت کردن نمونهها در فرمالین، پاساژ بافتی، مقطع گیری و رنگ آمیزی انجام شد. تشخیص آسیب شناسی توسط دو پاتولوژیست انجام گرفت. دادهها با نرم افزار SPSS۱۶ با آزمون کای دو تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: از تعداد ۱۰۰ نمونه مورد مطالعه، تعداد ۸۲ نمونه بدخیمی (۸۲ درصد) با بیان بالایژن P۱۶همراه بود. ۱۸ مورد (۱۸ درصد) از نمونههای بدخیمی فاقد بیان ژن P۱۶ بود. در نمونه های غیرسرطانی (نمونه های سالم) بیان بالای ژنP۱۶ مشاهده نشد. بین بیان بالای ژن P۱۶ با گرید بالایی تومور ارتباط معنیداری وجود داشت (۰۰۱/۰< P) همچنین بین مرحله ی (Stage) تومور و بیان ژن P۱۶ ارتباط معنی داری وجود داشت (۴۶/۰< P).
استنتاج: در مطالعه حاضر، بیان ژن P۱۶ در بیمارانی که در گرید بالای بافتی قرار داشتند، بیشتر مشاهده شده است، بنابراین بیان بالای ژنP۱۶ را در نمونههای سرطانی میتوان نشانهای از پیشآگهی بد قلمداد نمود.
امین ساعد، سمیه مجتبوی، مجتبی نجفی، علی زیار، حامد حقی، رامین عطایی،
دوره ۲۷، شماره ۱۵۷ - ( ۱۱-۱۳۹۶ )
چکیده
سابقه و هدف: دیابت، یک اختلال متابولیک توازن سوخت و ساز است که به صورت هیپرگلیسمی و تغییر متابولیسم چربی در اثر عدم توانایی سلولهای بتای جزایر پانکراس در تولید انسولین و یا عدم پاسخ به انسولین مشخص میگردد. اخیراً شواهدی از خواص ضد دیابتی رزوراترول مشاهده شد، اما مطالعه دقیقی در خصوص خواص ضد نوروپاتی آن و تاثیر آن در بیان ژن Sirt-۱ صورت نگرفته است؛ بنابراین این مطالعه جهت بررسی بیشتر خواص ضد دیابتی و ضد نوروپاتی این ترکیب دارویی طرح ریزی شده است.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، موشهای سوری نژاد BALB/c به ۶ گروه تقسیم شدند: گروه کنترل منفی، نرمال سالین را به صورت صفاقی دریافت داشتند؛ سایر موشها با تزریق تک دوز داخل صفاقی mg/kg ۲۰۰ استرپتوزوسین، دیابتی شدند و گروههای درمانی رزوراترول (۲۰۰mg/kg) و متفورمین (۳۰۰mmg/kg) را به مدت ۲۱ روز به صورت گاواژ خوراکی دریافت داشتند. پس از پایان درمان دارویی، وزن و قند خون موشها به وسیله دستگاه گلوکومتر و نوروپاتی به وسیله دستگاه صفحه داغ (هات پلیت) بررسی شد. پس از کشتن موشها و استخراج RNA کبدی، بررسی بیان ژن Sirt۱ با استفاده از روش Real time-PCR انجام گردید.
یافتهها: بر اساس نتایج حاصل، رزوراترول اثرات معنیداری در کاهش قند خون و نوروپاتی محیطی داشت که قابل مقایسه با متفورمین بود. همچنین باعث افزایش بیان Sirt-۱ گردیده است (P<۰,۰۱)..
استنتاج: با توجه به تاثیر رزوراترول در کاهش اثر قند خون و تاثیر آن در افزایش بیان Sirt۱ میتوان آن را به عنوان یک درمان کمکی در کاهش مقاومت به انسولین و نوروپاتی در نظر گرفت.
ندا ابراهیم زاده، هاجر واثقی، گرشاسب ریگی، غلامرضا اسماعیلی جاوید، شهلا محمد گنجی، امیررضا فرهود، مجید پرنور،
دوره ۲۸، شماره ۱۶۲ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده
سابقه و هدف: زخم پای دیابتی یکی از معضلات بیماری دیابت نوع ۲ میباشد. عوامل مختلفی از جمله تغییرات میزان سیتوکینهایی مثل اینترلوکین- β ۱ (IL-۱β) می تواند در روند بهبود زخم پای دیابتی اختلال ایجاد کند. فاکتورهای مختلفی در تغییرات میزان IL-۱β میتواند مؤثر باشد که از جمله آنها میتوان به تغییرات میزان نوروترانسمیترها (خصوصا دوپامین) و گیرنده های آن ها اشاره نمود. هدف از انجام این مطالعه بررسی تغییرات IL-۱β و گیرنده دوپامین DRD۲ در سلول های تک هسته ای خون محیطی(PBMC) در زخم دیابت بوده است.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی و مقایسهای در سال ۱۳۹۶، نمونه خون محیطی از ۳۱ بیمار دیابتی دارای زخم پا و ۲۹ بیمار دیابتی بدون زخم و ۲۵ نفر غیر مبتلا به دیابت به عنوان گروه کنترل جمعآوری شد. پس از جدا سازی سلولهای PBMCs از آنها RNA کلی استخراج و cDNA سنتز و در نهایت میزان تغییرات بیان ژنهایIL-۱β و گیرنده DRD۲ با تکنیکreal time PCR اندازهگیری شد. همچنین غلظت سرمی IL-۱β در سرم این بیماران مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: کاهش معنیداری در بیان ژن IL-۱β، هم چنین کاهش غلظت سرمی این سیتوکین در افراد دیابتی با زخم پا دیده شد. هم چنین کاهش معنیدار بیان ژن گیرنده DRD۲ در بیماران با و بدون زخم پا مشاهده شد.
استنتاج: به نظر میرسد کاهش بیان IL-۱β در ارتباط با تغییرات بیان ژن گیرنده DRD۲ میباشد. بنابراین بعد از انجام مطالعات تکمیلی شاید بتوان چنین اظهار داشت که کاهش بیان DRD۲ را به عنوان یک عامل پیش آگهی معرفی کرده و به عنوان عاملی موثر در گسترش زخم پای دیابتی دانست.
میترا خادمی، فرهاد نظریان فیرزآبادی، احمد اسماعیلی،
دوره ۲۹، شماره ۱۷۶ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده
سابقه و هدف: بیمارگرهای مقاوم به آنتیبیوتیکهای رایج، یکی از مهمترین چالشهای جهانی در علوم پزشکی است. یکی از راه کارهای مناسب در این زمینه، جایگزینی پپتیدهای ضدمیکروبی قوی به جای آنتیبیوتیکها در کنترل بیمارگرهای مهم است.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، توالی DNA کد کننده پپتید ضدمیکروبیDermaseptin B۱ (DrsB۱) از قورباغه جداسازی و به توالی کدکننده دمین مسئول اتصال به کیتین پروتئین قارچی Avr۴ به صورت دو سامانه ژنی متصل شد. ناقلهای نوترکیب به صورت جداگانه به کمک باکتری Agrobacterium rhizogenes جهت تولید ریشههای مویین به ریزنمونههای برگی توتون منتقل شدند. استخراج پپتیدهای نوترکیب از ریشههای مویین توتون انجام شد و فعالیت ضدمیکروبی آنها علیه تعدادی از بیمارگرهای انسانی مهم مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: آنالیزهای PCR و RT-PCR نیمه کمی به ترتیب انتقال ترانس ژنها و بیان آنها را در ریشههای مویین توتون مورد تائید قرار دادند. بررسی اثرات ضدمیکروبی پپتیدهای نوترکیب نشان داد که هر دو پپتید نوترکیب دارای
اثرات بازدارندگی معنیداری (۰۱/۰< P) در جلوگیری از رشد بیمارگرهای باکتریایی بودند. بیش ترین اثر مهارکنندگی مربوط به پپتید نوترکیب CBD-DrsB۱ بود و علیه باکتریهای Enterococcus faecalis و Bacillus subtilis مشاهده شد، در صورتی که پپتید نوترکیب DrsB۱-CBD علیه باکتریهای Escherichia coli, Staphylococcus aureus و Pseudomonas aeruginosa دارای کمترین اثر ضدمیکروبی بود.
استنتاج: نتایج این مطالعه برای اولین بار نشان داد که پپتیدهای نوترکیب دارای فعالیت ضدباکتریایی بالایی هستند. از آن جایی که ظهور مقاومت علیه پپتیدهای ضدمیکروبی در باکتریها به سهولت امکانپذیر نیست، احتمالاً راه کار این مطالعه بتواند جایگزین مناسبی برای داروهای شیمیایی با خواص آنتیبیوتیکی پیشنهاد کند.
امیرحسین داوری، فردین احمد خانی، جلال جعفرزاده، رقیه میرزاخانی، سمیه رودگری، صغری باقری، مجتبی نبیلی، مریم موذنی،
دوره ۲۹، شماره ۱۷۸ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
در سال های اخیر، افزایش تنوع مخمرهای بیماری زا جدا شده از نمونههای بالینی مشاهده شده است. با این حال کاندیدا آلبیکنس همچنان عامل اصلی عفونتهای قارچی مخمری است.کاندیدا آلبیکنس به عنوان یکی از مخمرهای مهم فلور نرمال مخاط بدن انسان، می تواند موجب عفونتهای جلدی، مخاطی و منتشره در افراد مستعد شود. برای القاء عفونت، مخمر باید توانایی چسبندگی به سطوح زنده و غیر زنده و به دنبال آن تهاجم به بافت میزبان و جذب آهن را داشته باشد. یکی از اصلیترین خصوصیات ، قابلیت تغییر آن از حالت تک سلولی به حالت رشد هیفال است. دیمورفیسم در پاسخ به برخی از شرایط خاص مانند دما، pH یا در دسترس بودن سرم ایجاد میگردد و این تغییرات که به ارگانیسم اجازه می دهد تا به بافت ها حمله کند با افزایش بیان چندین ژن در ارتباط است. این ژنها شامل، خانواده ژنی SAP که مسئول کد کردن آسپارتیک پروتئازهای ترشحی (Saps ) است، خانواده ژنی شبه آگلوتینین (ALS) که مسئول کد کردن پروتئینهای چسبنده است و سیستم تغییر فنوتیپی و مورفولوژیکی، میباشد. در این مطالعه مروری سعی شده است تا با تکیه بر نتایج مطالعات اخیر در خصوص تنظیم سیگنالهای ترشحی، مهمترین و ضروری ترین ژن های مسئول فاکتورهای ویرولانس کاندیدا آلبیکنس جمعآوری و ارائه گردد. درک صحیح از فیزیولوژی و ژنتیک فاکتورهای بیماریزایی این مخمر مطمئنا می تواند محققین را در جهت مقابله بهتر و موثرتر و طراحی دارو های جدید یاری دهد.
مریم میرزایی حتکنی، کلثوم اینانلو راحتلو، محمدرضا منظم اسماعیل پور، امیر عباسی گرمارودی، منیره خادم،
دوره ۳۱، شماره ۱۹۸ - ( ۴-۱۴۰۰ )
چکیده
سابقه و هدف: آسیب غیرقابل برگشت در گوش داخلی به NIHL شناخته میشود. مواجهه با صدای بیش از حد، میتواند بیان ژنهای ملکولهای درگیر در پیشرفت NIHL را تحت تاثیر قرار دهد. ژن SLC۲۶A۴ یا همان PDS، مسئول ایجاد ناشنوایی سندرومیک و غیرسندرومیک است و بر روی جایگاه DFNB قرار دارد. هدف این مطالعه، بررسی میزان بیان ژن مورد نظر در اثر تماس با صدای سفید یکنواخت است.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، ۱۰ سر رت نر ویستار سالم به گروه مواجهه (۶n=) و گروه کنترل (۴n=) تقسیم شدند. گروه مواجهه در اتاقکهای صوتی بازآوا در تماس با صدای سفید یکنواخت dB۵±۱۱۰ days, SPL=۶hr/day, ۸ قرار گرفتند. نمونهگیری از حلزون گوش یک ساعت )۵(n= و یک هفته )۵(n= پس از قطع مواجهه انجام شد و سپس استخراج RNA، سنتز cDNA و آنالیز Real-Time PCR صورت گرفتند. علاوه بر این آنالیزهای هیستولوژیک نیز انجام شد. نتایج با آزمون آماری One-Way ANOVA (فاصله اطمینان ۹۵درصد) بررسی شدند.
یافتهها: در هر دو نقطه زمانی یک ساعت و یک هفته بعد از مواجهه، بیان ژن SLC۲۶A۴ بهطور معناداری کاهش یافت (P-value به ترتیب ۰۰۰۵/۰ و ۰۰۰۳/۰). Fold change در مقایسه با گروه نرمال (=۱) به ترتیب ۰۷۳۳/۰ و ۰۰۷۱۲/۰ محاسبه شد. تصاویر هیستولوژیک آسیبهای جدی به حلزون گوش را نشان دادند.
استنتاج: انتظار میرود در صورت مداومت مواجهه با صدای عمدی و متعاقبا کاهش بیان SLC۲۶A۴ در حلزون گوش در قطع تماسهای طولانیتر و عدم بازگشت آن به سطح پایه خود، منجر به بروز ناشنوایی حسی-عصبی شود.
سعید پیرمرادی،
دوره ۳۲، شماره ۲۰۷ - ( ۱-۱۴۰۱ )
چکیده
سابقه و هدف: آسم یک بیماری رایج التهابی مزمن مجاری هوایی است و در اثر ترکیبی از تعاملات پیچیده محیطی و ژنتیکی ایجاد میشود که درک ناقصی از آنها داریم. این عوامل شدت بیماری آسم و نیز نحوه پاسخ آن به درمان را تحت تأثیر قرار میدهند. بیان متفاوت ژن در بیماران مبتلا به آسم در مقابل گروه شاهد در چندین مطالعه گزارش شده است.
مواد و روشها: مطالعه حاضر در صدد شناسایی لیست مشترکی از ژنهای متفاوت بیان شده (DEG) با استفاده از روشهای بیوانفورماتیکی بود. سه مطالعه از دادههای مایکروارای (microarray)،که معیارهای ورود به سیستم تعریف شده دارند، شناسایی شد. این مطالعات در مجموع ۲۶۸ نمونه را شامل میشدند که در آنها، ۱۶۷ فرد بیمار و ۱۰۱ فرد دیگر سالم بودند. این مطالعات تجزیه و تحلیل شدند و سپس یک متاآنالیز بر روی آنها انجام شد.
یافتهها: با شناسایی ژنهای مشترک در مطالعات مختلف که دچار کاهش و یا افزایش بیان معنادار شده بودند، از آنها در بررسی مسیرهای بیولوژیکی و مولکولی و سلولی استفاده شد که درکل، مشخص شد این مجموعه از ژنها میتوانند در آسم و برخی مسیرهای موثر در فرایند عملکردی این بیماری نقش داشته باشند.
استنتاج: براساس یافتههای مطالعه حاضر، میتوان با بررسی اهداف اثرگذاری و آنالیز عملکردی ژنهای جدید موثر در بیماری آسم و محصولات پروتیینی آنها و همچنین بررسی نقش درمسیرهای برهمکنشی بیماری آسم، راهکارهای درمانی مناسبی برای مهار عوارض و آسیبهای بیماری آسم ارائه کرد.
امین لطف ورزی، فرخنده نعمتی،
دوره ۳۲، شماره ۲۱۸ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده
سابقه و هدف: سرطان کلورکتال سومین نوع شایع سرطان از نظر بروز و سومین نوع سرطان از نظر مرگ و میر در سراسر جهان گزارش شده است. هدف از این مطالعه، بررسی بیان ژن CTGF وMLH۱ در بافتهای توموری افراد مبتلا به سرطان کلورکتال و بافتهای نرمال مجاور آن در جمعیتی از مبتلایان استان گلستان میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه آزمایشگاهی،۲۰ نمونه بافت سرطانی کلورکتال و ۲۰ نمونه بافت سالم مجاور آن، از مرکز تحقیقات بیمارستان صیاد شیرازی گرگان جمعآوری شدند. بعد از استخراج RNA و سنتز cDNA و طراحی پرایمر، بیان ژنهای CTGF و MLH۱ با روش Real Time PCR مورد سنجش قرار گرفت و آنالیز آماری دادهها با نرمافزار گراف پد پریسم انجام شد.
یافتهها: نسبت بیان ژن CTGF در بافت تومور به بافت سالم مجاور آن افزایش داشته است(۰/۰۵>P)، در حالی که نسبت بیان ژن MLH۱ در بافت تومور به بافت سالم مجاور آن کاهش داشته است (۰/۰۵>P).
استنتاج: بر اساس یافتههای مطالعه حاضر، ژن CTGF با افزایش بیان و ژن MLH۱ با کاهش بیان، در بروز سرطان کلورکتال نقش ایفا میکند.
محمد زنگویی، میترا رفیعی، آتنا منصوری،
دوره ۳۴، شماره ۲۳۳ - ( ۳-۱۴۰۳ )
چکیده
سابقه و هدف: سرطان پستان رایجترین سرطان در جمعیت زنان و سومین عامل مرگ و میر مربوط به سرطان بانوان است. با توجه به اهمیت تشخیص زود هنگام سرطان، لزوم یافتن بیومارکرهای مرتبط با این بیماری به منظور پیشآگهی و تشخیص زود هنگام سرطان پستان امری ضروریست. ژن گیرنده استروژن بتا که نام کامل آن Estrogen Receptor-β میباشد. این مطالعه با هدف بررسی تغییرات بیانی گیرنده استروژن β در نمونههای توموری بافت سرطان در مقایسه با نمونه بافت نرمال به منظور دستیابی به یک بیومارکر برای پیشآگهی احتمال ابتلا به سرطان، انجام پذیرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، در سال ۱۴۰۲ بر روی ۳۰ بافت توموری و سالم اطراف تومور از بیماران مبتلا به سرطان سینه که در بیمارستان امید مشهد تحت عمل جراحی قرار گرفتند و توسط پزشک متخصص تایید شده بودند و هنوز هیچ درمانی شامل درمانهای شیمی درمانی و پرتو درمانی برای آنها انجام نشده بود؛ انجام گرفت. نمونهها پس از عمل جراحی از بیماران مبتلا به سرطان پستان جمعآوری گردید و بلافاصله به فریزر ⁰C ۷۰- منتقل شد. پس از اخراج RNA و سنتز، cDNAبا روش Real-Time PCRبیان ژن ESR و ژن GAPDHبه عنوان ژن خانهدار کنترل داخلی مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: در این مطالعه تعداد ۳۰ بیمار مبتلا به سرطان مورد بررسی قرار گرفتند. در این مطالعه کمترین سن بیماران ۳۲ سال و بیشترین بیماران سن ۶۲ سال بوده است و میانگین سن شرکتکنندگان نیز ۵/۴۷ (۹/۳۸±۴۷/۵) بود ۶ نفر دارای گرید توموری یک، ۱۶ نفر دارای گرید توموری دو و ۸ نفر دارای گرید توموری سه بودهاند. توزیع متاستاز را در بیماران ۱۱ نفر معادل ۳۶/۷ درصد از بیماران دارای متاستاز و ۱۹ نفر معادل ۳/۶۳ درصد بیماران فاقد متاستاز بودهاند. توزیع اندازه تومور، بیمار دارای اندازه تومور کمتر از ۱ سانتیمتر یعنی معادل معادل ۱۶/۷ درصد و ۲۵ بیمار دارای اندازه تومور بین ۱ تا ۲ سانتیمتر یعنی معادل۸۳/۳ درصد داشتند. تغییرات در بیان ژن ESRβ در بافت تومور و سالم مجاور تومور در بیماران مبتلا به سرطان پستان بررسی شد. بیان افزایشی این ژن در نمونههای توموری نسبت به بافت سالم مجاور تومور مشاهده شد. همچنین تحلیل این نتایج با کمک نرمافزار SPSS نشان داد که شدت بیان ژن با درجه تومور ارتباط معنیداری بین هر سه گروه وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که بین دو گروه از از بیماران براساس وجود یا عدم وجود متاستاز تومور شان اختلاف معنیداری وجود دارد.
استنتاج: به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که شدت بیان ژن با درجه تومور ارتباط معنیداری بین هر سه گروه وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که بین دو گروه از از بیماران براساس وجود یا عدم وجود متاستاز تومورشان اختلاف معنیداری وجود دارد. تغییر بیان معنیداری بین نمونههای سالم و تومور مشاهده شد. از این رو این ژن میتواند بهعنوان یک بیومارکر برای تشخیص سرطان مورد استفاده قرار گیرد.
آرزو فرهادی، عرفان چراغی، نسترن فراهانی، فاطمه خدابنده لو، محمد فواد حیدری، رضا حیدری، مهدی قربانی، محمود وحیدی، جواد بهروزی،
دوره ۳۴، شماره ۲۳۷ - ( ۷-۱۴۰۳ )
چکیده
سابقه و هدف: سرطان معده یکی از سرطانهای شایع با یک میلیون بیمار جدید در سال بوده و پس از سرطان ریه دومین عامل مرگ و میر ناشی از سرطان در سراسر دنیا میباشد. این بیماری بسیار ناهمگون با محل اولیه، هیستولوژی، طبقهبندی مولکولی و رفتار بیولوژیکی متفاوت میباشد و اطلس ژنوم سرطان چهار زیرگروه مختلف آدنوکارسینوم معده را مشخص کرده است. طی چند دهه گذشته مطالعات مولکولی مختلفی جهت فهم مکانیسم ایجاد و پیشرفت سرطان معده و همچنین شناسایی بیومارکرهای تشخیصی و پیشآگهی دهنده جدید انجام شده است. چندین فرآیند داخل سلولی از جمله تغییر در بیان ژنها میتواند منجر به ایجاد و یا پیشرفت سرطان معده گردد. تغییر در پروفایل بیانی ژنها نه تنها در سرطان بلکه در بیماریهای دیگری از جمله بیماریهای قلبی، بیماریهای خود ایمنی و دیابت میتواند دخیل باشد. ژن CLU از جمله ژنهای محافظت شده در طول تکامل است و محصول آن پروتئین کلاسترین میباشد که در انواع مختلفی از فرایندهای سلولی از جمله اتصالات بین سلولی و مرگ برنامهریزی شده سلول ایفای نقش میکند. کلاسترین دارای نقش چندگانه در سرطانزایی و تهاجم تومور میباشد. در یک دستهبندی، این ژن را در گروه ژنهای مهارکننده متاستاز طبقهبندی میکنند. بر خلاف ژنهای مهارکننده تومور، ژنهای مهارکننده متاستاز در تومورها دچار جهش نمیشوند، درمقابل در اغلب موارد بیان آنها بهصورتکاهشی تنظیم میگردد. لذا هدف از انجام مطالعه حاضر بررسی ارتباط تغییرات سطح بیان ژن CLU و پیشآگهی بیماران مبتلا به سرطان معده میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، ۵۰ جفت بافت تومور و بافت سالم مجاور از بیماران مبتلا به سرطان معده جمعآوری شدند. در ابتدا، بیان نسبی ژن CLU از طریق روش واکنش زنجیرهای پلیمراز کمی در زمانواقعی (qRT-PCR) ارزیابی شد. استخراج RNA با استفاده از محلول RNX-plus و سنتز cDNA با استفاده از کیت شرکت BIOFACT و به روش مخلوط Random Hexamer و الیگو dT انجام شد. سطوح بیان ژنها به وسیله ترموسایکلر StepOnePlus مورد سنجش قرار گرفت و از GAPDH به عنوان ژن کنترل داخلی استفاده شد. پس از آن جهت بررسی بیشتر تغییرات بیان ژن CLU، بیان این ژن در دو گروه از بیماران بررسی گردید. برای ارزیابی اثر بیان ژن CLU در مدت زمان بقای بیماران، آنالیز کاپلا- مایر انجام شد. بهعلاوه، یک آنالیز جامع جهت بررسی بیان ژن CLU در سرطانهای مختلف با استفاده از دادههای TCGA انجام شد.
یافتهها: بررسی بیان ژن CLU نشان داد میزان بیان این ژن در نمونههای تومور برابر با ۰/۴۶ نمونههای حاشیه تومور میباشد. در ادامه برای بررسی بیان این ژن از دیتایهای دو کوهورت دیگر استفاده گردید. نتایج آنالیزها نشان دادند که بیان این ژن در نمونههای توموری بیماران نسبت به نمونههای نرمال، پایین تر بوده و در تمامی مراحل بیماری سرطان معده نسبت به بافت مجاور تومور، کاهش معنیداری دارد. در بررسی بقا کلی بیماران اختلاف معنیداری در مدت زمان بقاء بین بیمارانی که بیان بالای ژن CLU داشتهاند با آنهایی که بیان پایینتر این ژن را داشته اند، مشاهده گردید. بیان پایینتر این ژن همراه با کاهش مدت زمان بقاء بیماران بود. نتایج بررسی جامع نشان داد در اکثر سرطانهای بررسی شده بیان این ژن کاهش مییابد.
استنتاج: براساس یافتههای مطالعه حاضر، میتوان از بیان ژن CLU بهعنوان یک مارکر پیشآگهی در سرطان معده استفاده کرد و ژن درمانی CLU را به عنوان یکی از گزینههای درمانی سرطان معده در نظر داشت.
فرهنگ بابامحمودی، حدیثه صابری، فرزانه ربیعی، حسین جلالی، محمدرضا مهدوی،
دوره ۳۴، شماره ۲۳۹ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده
سابقه و هدف: یکی از اهداف سلولی اولیه مایکوباکتریومها، ماکروفاژها هستند که باکتری استراتژیهای مختلفی برای زنده ماندن و تکثیر در داخل فاگوزومها از جمله مانند ممانعت از اسیدیفیکاسیون فاگوزوم و ممانعت از ادغام فاگوزومی دارند. از طرفی اهمیت polarization و plasticity ماکروفاژها در مواجهه با عوامل عفونی، بین ماکروفاژهای M۱ و M۲ کاملا شناخته شده است. باتوجه به نقش دو ژن DUSP۱۴ و RAP۲A در فرایندهای ایمنی ذاتی، هدف از این مطالعه بررسی بیان این ژنها در ماکروفاژهای افراد سالم آلوده شده با سویههای PB۸، H۳۷Rv و MTBRils است تا بتوان درک جامعتری از چگونگی عملکرد ایمنی ذاتی بهدست آید.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، پنج فرد سالم که نتیجه تست PPD آنها منفی بوده است و سابقه ابتلا به بیماری سل را نداشتند انتخاب شدند. سپس PBMC ها با استفاده از گرادیانت فایکول جدا شده و با دستگاه Cell Counter تعداد سلولهای موجود در رسوب شمارش گردید در ساخت محیط کشت به ازای ۵۰۰ میلیلیتر محیط stem span، ۲ میلیلیتر لیپید کلسترول و ۵ میلیلیتر (۱۰x) Pen/Strep به محیط اضافه شد و پس از ۹ روز در محیط کشت غنی شده، تمایز و در نهایت بیان ژنهای DUSP۱۴ و RAP۲A پس از مواجهه با سه سویه PB۸، H۳۷Rv و MTBRils طی ۴، ۱۸ و ۴۸ ساعت پس از آلوده کردن سلولها در محیط کشت، با روش ریل تایم بررسی گردید. بدینصورت که در ابتدا mRNA از محیط استخراج شد و از روی آن cDNA ساخته شد و PCR با مسترمیکس Takara صورت پذیرفت. جهت اندازهگیری میزان نسبی بیان تک تک ژنها از روش -ΔΔ Ct۲ استفاده شد. بههمین منظور میزان بیان هر ژن در مقایسه با ژن رفرنس برای هر بیمار در سه مرحله بررسی شد. جهت بررسی آماری از نرمافزار SPSS نسخه ۲۲ و GraphPad Prism نسخه ۸ استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که ۴ ساعت پس از تیمار سلولها با سویه H۳۷Rv بیان ژن RAP۲A نسبت به دو سویه دیگر بیان بیشتری داشته است، اگر چه افزایش بیان معنیدار نیست. همچنین بیان ژن DUSP۱۴ در ۴ ساعت پس از آلوده شدن با همه سویهها اگرچه افزایش معنیداری پیدا نکرد؛ اما در سویه PB۸ افزایش بیان بیشتری نسبت به سویههای دیگر داشت. در این مطالعه نشان داده شد که بیان ژن RAP۲A پس از گذشت ۴۸ ساعت از آلودگی ماکروفاژها، سویههای H۳۷Rv و MTBRils نسبت به PB۸ و گروه کنترل کاهش نشان داد. بیان ژن DUSP۱۴ نیز در همه زمانها در گروه H۳۷Rv و MTBRils نسبت به PB۸ و گروه کنترل کاهش معنیداری دیده شد.
استنتاج: کاهش بیان ژن RAP۲A در دو سویه مایکوباکتریوم H۳۷Rv و MTBRils نشان میدهد مایکوباکتریوم توبرکلوزیس با کاهش فعالیت GTPase، سعی در اختلال در روند فاگوزوم و شیفت پاسخها به سمت ماکروفاژهای M۲ دارد. مطالعات آتی بر روی نقش پلیمورفیسمهای ژنهای RAP۲A و DUSP۱۴ توصیه میگردد.