۶ نتیجه برای بیماران بستری
الهام یوسفی عبدالملکی، مژگان تیمورزاده بابلی، محمد عابدی سماکوش، محبوبه شیرزاد، فرهنگ بابامحمودی،
دوره ۲۲، شماره ۹۷ - ( ۱۱-۱۳۹۱ )
چکیده
سابقه و هدف: هیپوناترمی شایعترین اختلال الکترولیتی در بیماران بستری بوده که در خصوص میزان شیوع آن گزارشات بسیار متفاوتی وجود دارد. لذا این مطالعه با هدف تعیین فراوانی هیپوناترمی و عوامل مرتبط در بیماران مبتلا به سل بستری شده در بیمارستان رازی قائمشهر انجام شده است.
مواد و روشها: این یک مطالعه مقطعی از نوع بررسی دادههای موجود میباشد. جامعه مورد بررسی کلیه بیماران مبتلا به سل بستری در بیمارستان رازی قائمشهر در فاصله سالهای ۸۵ الی ۹۰ بودند. بیمار مبتلا به سل به بیماری گفته میشود که علائم بالینی این بیماری به همراه کشت خلط مثبت یا علائم رادیوگرافی دال بر بیماری داشته و درمان ضد سل دریافت کرده بود متغیرهای مورد بررسی شامل سطوح سدیم، سن، جنس، نوع سل، نوع رژیم دارویی (استاندارد/ خط دوم) بود. هیپوناترمی به دو آزمایش متوالی سطح سدیم کمتر از ۱۳۵ اطلاق میشد. اطلاعات بهدست آمده توسط نرمافزار آماری SPSS و آزمون Chi-square مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: از ۲۰۰ بیمار مبتلا به سل مورد بررسی ۱۱۵ نفر (۵/۵۷ درصد) مرد بودند. میانگین سنی بیماران مورد بررسی ۸/۲۰ ± ۲/۵۱ سال بود. هایپوناترمی در ۳۶ نفر (۱۸ درصد) از بیماران مورد بررسی وجود داشت که محدوده اطمینان
۹۵ درصد این میزان بین ۶/۱۲ درصد تا ۴/۲۳ درصد بود. توزیع مرگ و میر در بیماران مورد بررسی به تفکیک وضعیت هایپوناترمی اختلاف معنیداری نداشت. هایپوناترمی به تفکیک نوع سل اختلاف معنیداری نداشت.
استنتاج: هایپوناترمی در بیماران مبتلا به سل از فراوانی قابل ملاحظهای برخوردار بوده و میبایست در فرایند پیگیری بیماران مبتلا به سل بیشتر مورد توجه قرار بگیرد.
کرم سینا ، محمد بابایی شیب آبندانی، اصغر نادی قرا،
دوره ۲۴، شماره ۱۲۱ - ( ۱۱-۱۳۹۳ )
چکیده
چکیده
سابقه و هدف: از اهداف مهم فعالیتهای گروه درمانی، رضایت بیمار است که در ارتقای سلامتی بیمار تاثیر بهسزایی دارد. بنابراین هدف این مطالعه، سنجش میزان رضایت بیماران بستری از ارائه خدمات درمانی در بیمارستان امام خمینی (ره) ساری؛ بر اساس مدل سرکوال میباشد.
مواد و روشها: تحقیق حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی میباشد. نمونه این پژوهش ۳۳۱ نفر از بیماران بستری در بخشهای داخلی، جراحی، زنان، ارتوپدی و غیره در بیمارستان امام خمینی (ره) ساری در سال ۱۳۹۲ بودند که از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدهاند. دادهها از طریق پرسشنامه سروکوال جمع آوری و از طریق نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. برای بررسی فرضیات پژوهش از آزمون کولموگروف- اسمیرنف، آزمون t تک نمونهای، آزمون t زوجی و آزمون فریدمن، استفاده شده است.
یافتهها: میانگین بدست آمده برای حوزه انتظارات برابر با ۲۸/۰±۱۰/۴ و برای حوزه ادراکات برابر با ۲۶/۰±۶۹/۲ است که با توجه به مقدار t با میزان ۱۷/۶۵ و sig. که کمتر از ۰۵/۰ است، یعنی اینکه بین انتظارات با ادراکات
بیماران اختلاف معنیداری وجود دارد. از طرفی بین انتظارات با ادراکات بیماران در هر یک از ابعاد پنجگانه مدل سروکوال اختلاف معنیداری وجود دارد. از نظر بیماران در بعد موارد محسوس، بیشترین اولویت مربوط به همدلی، و مابقی الویتها به ترتیب مربوط به ظاهر فیزیکی، پاسخگویی، تضمین و قابلیت اطمینان مدل سروکوال بوده است.
استنتاج: یافتهها نشان میدهد بین انتظارات با ادراکات بیماران در بیمارستان امام خمینی (ره) ساری، اختلاف معنیداری وجود دارد و رضایت بیماران جلب نشده است.
یداله جنتی، فاطمه مطلق، نادیا کلبادی نژاد، مظاهر جعفرنژاد،
دوره ۲۶، شماره ۱۴۳ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
سابقه و هدف: رضایت بیمار پدیده پیچیدهای است که تحت تاثیر عوامل گوناگونی قرار دارد. مراقبت پرستاری یکی از مهمترین عوامل شناخته شده است. لذا این مطالعه به بررسی میزان رضایتمندی بیماران از خدمات پرستاری در بیمارستانهای دولتی شهر بهشهر در سال ۱۳۹۳ پرداخته است.
مواد و روشها: این مطالعه تحلیلی– مقطعی بر روی ۳۰۰ بیمار به شیوه نمونهگیری در دسترس انجام شده است. دادهها به وسیله پرسشنامه رضایت بیمار (PSI) جمعآوری و توسط نرم افزار SPSS و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون آماری دقیق فیشر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: با توجه به دادهها، تنها ۳ درصد افراد از خدمات پرستاری ارائه شده رضایت کامل داشتند، ۲۰ درصد رضایت متوسط و ۷۷ درصد بیماران بستری از خدمات پرستاری ناراضی بودند. بیشترین رضایتمندی از خدمات پرستاری در بخش مراقبتهای ویژه قلبی و کمترین رضایتمندی در بخش داخلی زنان وجود داشت. در میان متغیرها تنها نوع بخش با رضایتمندی بیماران از خدمات پرستاری ارتباط معنیدار آماری داشت (۰۱/۰< p).
استنتاج: پژوهش حاضر نشان داد که میزان رضایتمندی بیماران از خدمات پرستاری در سطح مطلوبی قرار ندارد. نظر به این که کارایی سازمان و رضایت مددجو با یکدیگر ارتباط مستقیم دارند، لذا ارزیابی منظم و مستمر میزان رضایتمندی بیماران از ارائه خدمات در بیمارستانها ضروری به نظر میرسد. ضمن آنکه باید با شناسایی عوامل مرتبط و ارائه راهکارهای عملیاتی، در جهت حذف عوامل ایجاد کننده نارضایتی و افزایش بهرهوری سازمان گام برداریم.
ماهتابه عزیزپور، ویدا شفیع پور، محمود موسی زاده، روانبخش اسمعیلی،
دوره ۲۸، شماره ۱۶۴ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
سابقه و هدف: مهار کنندههای فیزیکی به طور شایع در بخشهای مراقبت های ویژه استفاده میشوند. فقدان دانش کافی در زمینه کاربرد این ابزارها سبب استفاده نابجا و ایجاد عوارض و مشکلات برای بیماران میگردد. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش پرستاران در استفاده از مهار کنندههای فیزیکی و میزان کاربرد صحیح آن در بیماران بستری در بخشهای مراقبتهای ویژه طراحی و انجام پذیرفت.
مواد و روشها: این مطالعه مداخله ای نیمه تجربی با کد کارازمایی بالینی IRCT۲۰۱۶۰۵۲۹۱۹۶۷۷N۲ که در سال ۱۳۹۵ انجام پذیرفت، میزان استفاده از مهار کننده های فیزیکی و میزان کاربرد صحیح آن در بیماران بستری در بخش های ویژه در گروه مداخله و شاهد ثبت و بعد از یک دوره آموزشی، با میزان استفاده از مهار کننده های فیزیکی و کاربرد صحیح آن در گروه مداخله قبل و بعد از آموزش مقایسه شد. فاصله زمانی بین پایان آموزش و شروع بررسی، ۱۵ روز بود. جهت آنالیز دادهها از نرمافزار SPSS استفاده شد.
یافتهها: استفاده از مهارکنندههای فیزیکی قبل از آموزش در گروه مداخله ۸/۴۹ درصد و در گروه شاهد ۷/۴۹ درصد و بعد از آموزش، درگروه مداخله ۶/۳۷ درصد و در گروه شاهد ۷/۴۹ درصد بود. بین دو گروه قبل و بعد از آموزش تفاوت معناداری وجود داشت. میزان استفاده صحیح از مهار کنندههای فیزیکی در گروه مداخله قبل آموزش ۳۴ درصد و گروه شاهد ۳/۳۷ درصد و بعد از آموزش در گروه مداخله ۹/۳۷ درصد و گروه شاهد ۳/۳۷ درصد بود (۰۰۱/۰ p<).
استنتاج: آموزش به پرستاران می تواند منجر به کاهش استفاده از مهارکنندههای فیزیکی و همچنین افزایش میزان استفاده صحیح از مهارکننده های فیزیکی در بخش های مراقبت های ویژه شود و لذا این امر باید مدنظر دست اندرکاران قرار گیرد.
شماره ثبت کارآزمایی بالینی : ۱N۲۰۱۴۱۲۲۲۲۰۳۹۴IRCT
سید محمدمهدی موسوی، حمیدرضا گلی، الهام امیری، مهرداد غلامی،
دوره ۳۴، شماره ۲۳۷ - ( ۷-۱۴۰۳ )
چکیده
سابقه و هدف: گونههای اسینتوباکتر بهعنوان یکی ازعوامل اصلی عفونتهای بیمارستانی ظاهر شدهاند. اسینتوباکتر بومانی، بهعنوان شایعترین زیرگونه بالینی، میتواند باعث ایجاد طیف گستردهای از عفونتهای بیمارستانی از جمله پنومونی، عفونتهای خون و عفونتهای زخم شود. این عفونتها به دلیل افزایش میزان مقاومت دارویی در بین این باکتریها، معمولاً با نرخ بالای مرگ و میر همراه هستند. تولید بتالاکتامازها یک مکانیسم مقاومت مهم در برابر بتالاکتامها است. رونویسی از این ژنهای بتالاکتامازی توسط توالیهای الحاقی(ISs) مختلفی که در نزدیکی آنها قرار دارند، تقویت میشود. توالیهای الحاقی که بیشتر با ژنهای کارباپنم از در ایزولههای مقاوم به چند داروی اسینتوباکتر بومانی مرتبط میباشد عبارتند از: ISAba۱، ISAba۲، ISAba۳، ISAba۴ و IS۱۸. این مطالعه با هدف ارزیابی الگوی مقاومت دارویی و تشخیص مولکولی توالیهای الحاقی ISAba۱ و ISAba۲ در ایزولههای اسینتوباکتر بومانی جدا شده از بیماران بستری در بیمارستانهای آموزشی شهر ساری انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه توصیفی- مقطعی (cross-sectional) در یک دوره شش ماهه، از فروردین تا شهریور سال ۱۴۰۱، در بیمارستانهای آموزشی شهر ساری انجام شد. در این مطالعه، ۹۰ ایزوله اسینتوباکتر بومانی از نمونههای بالینی مختلف بیماران بستری جمعآوری شد. به منظور تأیید گونه اسینتوباکتر بومانی، از تستهای فنوتایپی مختلف از جمله TSI، اکسیداز، MR/VP، OF، اوره، سیترات و SIM استفاده شد. الگوی حساسیت آنتیبیوتیکی ایزولهها با استفاده از روش دیسک دیفیوژن و بر اساس دستورالعمل CLSI ۲۰۲۱ مورد بررسی قرار گرفت. حداقل غلظت مهاری (MIC) کولیستین با استفاده از روش میکروبراث تعیین شد. برای ارزیابی حضور ژنهای ISAba۱ و ISAba۲، روشPCR (Polymerase Chain Reaction) با استفاده از پرایمرهای اختصاصی انجام شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه ۲۲ تحلیل شدند. برای تعیین اختلافات معنیدار از آزمون کایدو استفاده شد. مقدار P کمتر یا مساوی ۰۵/۰ بهعنوان سطح معنیداری در نظر گرفته شد.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که ایزولههای اسینتوباکتر بومانی دارای سطح بالایی از مقاومت نسبت به چندین آنتیبیوتیک از جمله سیپروفلوکساسین، ایمیپنم، دوریپنم، سفپیم، سفازیدیم، پیپراسیلین تازوباکتام و پیپراسیلین بودند، به طوریکه همه ایزولهها (۱۰۰ درصد) نسبت به این آنتیبیوتیکها مقاوم بودند. با این حال، بالاترین میزان حساسیت نسبت به آنتی بیوتیک کولیستین مشاهده شد (۹۸/۸ درصد). همچنین، فراوانی ژنهای ISAba۱ و ISAba۲ در میان ایزولهها به ترتیب ۹۵/۵ درصد و ۸۱/۱ درصد بود که نشاندهنده شیوع بالای این عناصر ژنتیکی در بین ایزولههای مورد مطالعه است.
استنتاج: یافتههای این مطالعه بیانگر حساسیت بالای ایزولهها نسبت به آنتیبیوتیک کولیستین بود، اما به جهت جلوگیری از مقاومت به آن و همچنین بهدلیل داشتن عوارض کلیوی، باید با احتیاط مصرف شود. نتایج این مطالعه نشان میدهد که وجود عناصر الحاقی مانند ISAba۱ و ISAba۲ نقش مهمی در افزایش بیان ژنهای مقاومت دارویی و انتقال آنها در اسینتوباکتر بومانی دارد. این امر میتواند به توضیح شیوع بالای مقاومت دارویی در این باکتریها کمک کند و نشاندهنده اهمیت بالای تشخیص و کنترل این عوامل در کاهش عفونتهای بیمارستانی است. بنابراین، شناسایی و کنترل این عوامل میتواند گامی مؤثر در بهبود روشهای پیشگیری و درمان عفونتهای ناشی از اسینتوباکتر بومانی باشد.
مریم نظری، ملیحه صادقی، نگار آدینه، عاطفه اصحابی،
دوره ۳۵، شماره ۲۴۵ - ( ۳-۱۴۰۴ )
چکیده
سابقه و هدف: سوءتغذیه با افزایش مـدت بـستری، تأخیر در بهبودی و افزایش مرگ و میر بیمـاران بـستری منجر به افزایش هزینههای بیمارسـتانی میشود که در صورت انجام مداخلات به هنگام و تشخیص به موقع قابل پیشگیری است. این مطالعه با هدف بررسی غربالگری تغذیهای بیماران بالای ۱۹ سال در هنگام پذیرش در بیمارستان کوثر سمنان انجام پذیرفت.
مواد و روشها: در این مطالعهی مقطعی، ۵۰۶ نفر از بیماران بزرگسال بستری شده در ۶ ماه نخست سال ۱۴۰۱ در بیمارستان کوثر سمنان وارد مطالعه شدند. پس از جمعآوری اطلاعات مربوط به وضعیت تغذیهای از چک لیست ارزیابی اولیه تغذیهای، بیماران در معرض سوء تغذیه در سه گروه کمخطر، خطر متوسط و پرخطر برای سوء تغذیه غربالگری و طبقهبندی شدند. دادهها در سطح معنیداری کمتر ۰۵/۰ تحلیل شدند.
یافتهها: ۳۵۰ بیمار از ۵۰۶ بیمار بررسی شده در هنگام پذیرش در معرض خطر سوء تغذیه بودند که ۷/۴۹ درصد مرد و ۳/۵۰ درصد زن با میانگین سنی ۲۲/۱۸ ± ۹/۶۰ سال بودند. شدت خطر سوء تغذیه در هنگام پذیرش در ۷۱/۳۳ درصد موارد کم، در ۷۱/۱ درصد موارد متوسط و در ۵۷/۶۴ درصد موارد بالا بود.
بهعلاوه خطر سوء تغذیه در بدو پذیرش در بیماران مسن (۰۵/۰>P) و در بیماران بستری در بخش داخلی (۰۰۱/۰P<) بهطور معنیداری بالاتر بود. مدت بستری در بیماران با خطر بالا برای سوء تغذیه بهطور معنیداری بیشتر از بیماران با خطر کم و متوسط بود (۰۴۹/۰=P). خطر مرگ و میر در افراد با خطر بالای سوء تغذیه افزایش مییافت (۰۳۲/۰=P).
استنتاج: سوء تغذیه در بیماران بزرگسال بستری در بیمارستان شایع بود و باعث افزایش طول مدت بستری در بیمارستان و مرگ و میر شد. بنابراین، ارزیابی وضعیت تغذیه بیماران در مراحل اولیه بستری و درمان، تغذیه مناسب برای کاهش پیامدهای آن بر بیماران و سیستم مراقبت بهداشتی، ضروری است.