جستجو در مقالات منتشر شده


۶ نتیجه برای سلامت عمومی

عباس مسعودزاده ، علیرضا خلیلیان ، مهسا اشرفی ، کامران کیمیابیگی ،
دوره ۱۴، شماره ۴۵ - ( ۱۰-۱۳۸۳ )
چکیده

سابقه و هدف: توجه به نیازهای روحی- روانی نسل جوان که درصد قابل توجهی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند بسیار حایز اهمیت است. با توجه به آسیب پذیری زیاد این قشر جمعیتی و لزوم شناخت به موقع بسیاری از اختلالات روانی که شروع آنها عمدتا در این سنین می باشد، هدف این مطالعه بررسی وضعیت سلامت روانی دانش آموزان مقطع دبیرستان شهر ساری (۸۲-۸۱) و تشخیص موارد مشکوک به اختلالات روانی می باشد.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر به روش توصیفی- مقطعی بر روی ۱۰۶۸ دانش آموز مقطع دبیرستان با استفاده از پرسشنامه جمعیت شناختی و آزمون های استاندارد SCL-۹۰-R , GHQ-۲۸ انجام و نتایج حاصله با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و تحلیلی و به کمک نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: براساس آزمون GHQ-۲۸، ۳۹,۱ درصد از دانش آموزان و بر مبنای آزمون SCL-۹۰، ۵۸.۸ درصد از آنان مشکوک به اختلال روانی بودند. شیوع انواع آسیب های روانی در ابعاد ۹ گانه آزمون SCL-۹۰-R به ترتیب شامل، افکار پارانویید، حساسیت در روابط متقابل، وسواس و اجبار، پرخاشگری، افسردگی، اضطراب، روان پریشی، شکایت جسمانی و ترس مرضی بود. هم چنین نتایج تفاوت معنی داری را بین سلامت روانی دانش آموزان با جنسیت، احساس نیاز به مشاوره و مقطع تحصیلی در تمامی ابعاد ۹ گانه آزمون نشان داد. هیچ گونه تفاوت معنی داری بین سلامت روانی و تحصیلات مادر در ابعاد آزمون وجود نداشت و نیز بین سلامت روانی دانش آموزان و شاخص های سن، محل سکونت خانواده، وضعیت مسکن، شغل پدر، شغل مادر، تحصیلات پدر، معدل سال قبل و معدل ترم گذشته و تعداد افراد خانواده حداقل در برخی از ابعاد آزمون، تفاوت معنی داری وجود داشت. اما همچنین از لحاظ آماری، همبستگی معنی داری بین دو آزمون انجام شده در تحقیق وجود داشت.
استنتاج: با توجه به فراوانی بالای موارد احتمالی مبتلا به اختلالات روانی حاصل از نتایج هر دو آزمون، لزوم برنامه ریزی متناسب جهت شناخت به موقع این اختلالات از طریق معاینات دوره ای و اقدامات پیشگیری از طریق آموزش بهداشت روانی و فعال کردن مراکز مشاوره دانش آموزی از طرف مسوولین امر ضروری می باشد و نیز با توجه به همبستگی بالای دو آزمون فوق در غربالگری آسیب روانی، تستGHQ-۲۸ با توجه به سهولت انجام آن به عنوان وسیله سرند اولیه پیشنهاد می شود.

فرزانه میکائیلی منیع، شاهپور احمدی خوئی، حسین زارع ،
دوره ۲۱، شماره ۸۵ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده

سابقه و هدف : انتقال از دوره متوسطه به دانشگاه برای بیشتر افراد رخدادی تنش زا محسوب می شود و لازم است دانشجویان مهارت های مختلفی برای سازگاری باآن داشته باشند. هدف این مطالعه بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی مدیریت تنیدگی، خودآگاهی و ارتباط موثر بر سلامت عمومی دانشجویان سال اول است.
مواد و روش ها : روش مطالعه حاضر نیمه تجربی با گروه شاهد بود. از بین دانشجویان سال اول مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد واحد ارومیه، ۱۰۰ نفر با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب و به‌صورت تصادفی در ۴ گروه ۲۵ نفری (سه گروه آزمایش و یک گروه شاهد) قرار گرفتند و سپس سه نوع آموزش با محتوای مدیریت تنیدگی، خودآگاهی و ارتباط موثر، طی ۶ جلسه یک و نیم ساعته ارائه گردید و نمره پرسشنامه سلامت عمومی قبل و بعد از آموزش با هم مقایسه گردید.
یافته ها : تفاوت بین تفاضل نمرات پیش‌آزمون و پس آزمون گروه‌های آزمایش و شاهد، در تمام مولفه‌های سلامت عمومی به نفع گروه آزمایش معنی‌دار بود(۰۵/۰>p). در گروه‌های آموزش مدیریت تنیدگی و خودآگاهی، مولفه اضطراب و بی‌خوابی و در گروه برقراری ارتباط موثر، مولفه نشانه های بدنی در قیاس با سایر مولفه‌ها بیشتر بهبود یافته بود. بررسی نتایج حاصل از مقایسه دو به دو میانگین‌ها نشان داد آموزش مهارت‌های برقراری ارتباط موثر در تمام مولفه‌های سلامت عمومی و نمره‌کلی آموزش، اثربخش بود که در قیاس با سایر مهارت‌ها، تغییر و بهبود بیشتری را به‌دنبال داشت.
استنتاج : مجموع یافته‌ها حاکی از تاثیر مثبت آموزش‌ها بر بهبود سلامت عمومی بود. لذا پیشنهاد می‌شود این نوع آموزش‌ها، خصوصاً آموزش مهارت‌های ارتباطی، به‌عنوان بخشی از برنامه های بهداشت روانی دانشگاه‌ها قرار گیرد.

افشین قلی پور برادری، علی مهدوی، قاسم شکری افرا، سید حمزه حسینی، جمشید یزدانی چراتی ، سید عبدالله عمادی، محمد علی حیدری گرجی،
دوره ۲۲، شماره ۹۸ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده

سابقه و هدف: پرستاری حرفه‌ای پر استرس بوده و پرستاران به‌دلیل شیفت‌های کاری طولانی همیشه مستعد تهدید سلامتی در ابعاد مختلف آن هستند. روی نیز یک ریز مغذی و یک عنصر بسیار نادرکه برای سلامتی انسان ضروری می‌باشد. لذا این تحقیق به منظور بررسی تأثیر مکمل روی بر سلامتی پرستاران بخش‌های مراقبت ویژه انجام شده است. مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر، یک مطالعه تجربی از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی شده (RCT) دو سوکور شاهددار است که تعداد ۴۶ پرستار مراقبت‌های ویژه (۲۳ نفر مداخله و ۲۳ نفر کنترل) با اختلال در سلامت عمومی از بیمارستان‌های امام خمینی (ره) و فاطمه زهرا (س) ساری با روش نمونه‌گیری در دسترس در سال ۱۳۹۰ انتخاب شده‌اند. گروه مداخله کپسول سولفات روی ۲۲۰ میلی گرم را دو روز در میان به مدت یک ماه مصرف کرده و گروه کنترل پلاسبو را به همین روش مصرف کرده‌اند. قبل و بعد از مداخله سطح سلامت عمومی و سطح سرمی روی اندازه‌گیری شده است. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه اطلاعات فردی و پرسشنامه استاندارد سلامت عمومی بوده است. قبل از مداخله و یک ماه بعد از آن پرسشنامه‌ها تکمیل و داده‌ها جمع‌آوری شده‌اند. سپس داده‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS۱۸ و با استفاده از آزمون آماری کولموگروف- اسمیرنوف توزیع نمونه‌ها بررسی شده است. همچنین با استفاده از آزمون‌های آماری توصیفی و استنباطی (مجذور خی، t مستقل و زوجی)، تجزیه و تحلیل داده‌ها انجام شده است. یافته‌ها: میانگین و انحراف معیارکلی نمره سلامتی در گروه مداخله، یک ماه بعد از آزمون ۵۴/۹ ± ۰۴/۲۳ و گروه کنترل ۸۲/۱۳± ۹۶/۲۷ بوده است مطالعه نشان داد که تفاوت معنی‌دار نبوده است (۲۹۸/۰=p). اما در چهار بعد از ابعاد سلامت عمومی فقط در بعد نشانه‌های جسمی در گروه مداخله تفاوت معنی‌دار بوده است (۰۴۴/۰=p)، سایر ابعاد سلامت عمومی تفاوت معنی‌دار نبوده است (۰۵/۰> p). ومیانگین و انحراف معیار سطح سرمی روی در گروه مداخله در یک ماه بعد از آزمون ۴/۱۳ ± ۵۷/۷۳ و در گروه کنترل ۳/۱۴±۶۷/۵۹ بوده و تفاوت معنی‌دار بوده است (۰۳۴/۰=p). استنتاج: با توجه به پایین بودن سطح سرمی روی در پرستاران مراقبت‌های ویژه و تأثیر مثبت مکمل روی بر بعضی از ابعاد سلامت عمومی، استفاده از مکمل روی برای ارتقاء سطح سلامت عمومی پرستاران منطقی به‌نظر می‌رسد. شماره ثبت کارآزمایی بالینی : ۲۰۱۲۰۶۲۵۴۳۶۵۱۳IRCT
خالد اصلانی، کوثر هاتف نیا، خدیجه شیرالی نیا،
دوره ۲۵، شماره ۱۳۰ - ( ۸-۱۳۹۴ )
چکیده

سابقه و هدف: پرخاشگری یکی از شایع‌ترین اختلالاتی است که باعث ارجاع کودکان و نوجوانان به مراکز مشاوره و روان درمانی می‌شود هدف پژوهش حاضر پیش‌بینی پرخاشگری کودکان براساس سلامت عمومی و ابعاد خشونت علیه مادران بود.

مواد و روش‌ها: جامعه آماری مورد بررسی کلیه مادران کودکان پیش دبستانی شهرستان دزفول بودند. نمونه‌ای ۲۵۰ نفری به روش نمونه‌گیری چند مرحله‌ای انتخاب شد. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر، پرسشنامه سلامت عمومی، پرسشنامه سنجش خشونت نسبت به زنان و پرسشنامه مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی بود.

یافته‌ها: ضریب همبستگی بین سلامت روانی مادران با پرخاشگری کودکان ۵۱۷/۰- و ضرایب همبستگی خشونت روانی، فیزیکی، جنسی، و اقتصادی علیه مادران با پرخاشگری کودکان به ترتیب ۶۴۷/۰، ۶۱۸/۰، ۳۶۰/۰، و ۳۴۴/۰ بودند که در سطح آلفای ۰۰۱/۰ معنی‌دار بودند. سلامت روانی مادران و خشونت روانی و جنسی علیه مادران، پرخاشگری کودکان را پیش‌بینی می‌کنند.

استنتاج: برای حل مشکلات پرخاشگری کودکان، باید به سیستم‌های بزرگ‌تر یعنی خانواده و ارتباطات افراد خانواده با یکدیگر توجه نمود.


زهرا خلیلی، ابوالفضل حسین نتاج، احترام سادات ایلالی،
دوره ۳۳، شماره ۲۲۱ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده

 سابقه و هدف: سوءرفتار یکی از چالشهای مطرح در حیطه مراقبت از سالمندان است که می‌تواند زمینه‌ساز ایجاد اختلال در سلامت عمومی سالمندان باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط سلامت عمومی با سوءرفتار در سالمندان مراجعه‌کننده به مراکز بهداشت شهرستان ساری در سال ۱۴۰۰ انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع همبستگی بود که بر روی ۳۴۷ سالمند به‌صورت خوشه‌ای و تصادفی انجام شد. ابزار جمع‌آوری اطلاعات شامل پرسشنامه جمعیت‌شناختی، پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (GHQ-۲۸) و پرسشنامه سوءرفتار با سالمند در خانواده بود. پس از گردآوری اطلاعات به روش مصاحبه، داده‌ها در نرم‌افزار SPSS نسخه ۲۲ با استفاده از آزمون‌های آمار توصیفی، تی مستقل، تحلیل واریانس، رگرسیون خطی چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: در این مطالعه میانگین سنی سالمندان ۸/۶۲±۷۲/۸۶ سال و ۵۳/۹ درصد از شرکت‌کنندگان مرد بودند. بیش‌ترین و کم‌ترین شیوع سوءرفتار به ترتیب مربوط به زیر مقیاس غفلت عاطفی(۷۲/۹ درصد) و طرد شدگی(۹/۸ درصد) بود. ۵۷/۳ درصد از سالمندان از وضعیت سلامت عمومی نامطلوبی برخوردار بودند. نتایج همبستگی بین ابعاد متغیرهای سلامت عمومی و سوءرفتار نشان داد که در اکثر روابط به جز غفلت مراقبتی با زیرمقیاس‌های سلامت جسمانی (۰/۱۰۵P=)، اضطراب و بی‌خوابی(۰/۷۰۷P=)، عملکرد اجتماعی(۰/۲۱۱P=) و هم‌چنین سو‌ء‌رفتار مالی با زیرمقیاس سلامت جسمانی(۰/۱۵۶P=)، ارتباط آماری معناداری وجود داشت.
استنتاج: باتوجه به میزان بالای سوءرفتار در سالمندان و هم‌چنین تاثیر سوء آن بر سلامت عمومی، وجود برنامه‌هایی جهت افزایش آگاهی و آموزش به سالمندان و هم‌چنین انجام اقدامات پیشگیرانه ضروری به نظر می‌رسد.
 

امیرحسین خوشگوئیان، حسین کرمی، عادله بهار، طهورا خوشگوئیان،
دوره ۳۳، شماره ۲۲۹ - ( ۱۱-۱۴۰۲ )
چکیده

سابقه و هدف: تالاسمی، اختلالی رایج در ایران و جهان است. پیشرفت‌های‌ صورت گرفته در زمینه تشخیص و درمان بیماری تالاسمی موجب شد افراد مبتلا به این بیماری بتوانند برای مدت طولانی‌تری زندگی کنند. در این بیماران تزریق‌های مکرر خون با عوارض جسمی متعددی همراه است که می‌توانند سبب اختلالاتی چون افسردگی، اضطراب، استرس شود که این مشکلات با کاهش کیفیت زندگی همراه هستند. لذا این مطالعه با هدف مقایسه کیفیت زندگی در بیماران بتا تالاسمی ماژور با و بدون تزریق خون انجام پذیرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی تحلیلی مقطعی، که با کد اخلاق IR.MAZUMS.REC,۱۴۰۲.۱۸۶۶۵ دانشگاه علوم پزشکی مازندران انجام شد، ۱۷۰ بیمار تالاسمی ماژور ۱۸تا۶۰ سال مراجعه کننده به مرکز تالاسمی بیمارستان بوعلی سینا ساری در تابستان ۱۴۰۲ مورد بررسی قرار گرفتند. با توجه به معیار ورود سطح تحصیلات و محدوده سنی جامعه مورد مطالعه ۱۱۶ بیمار از ۱۷۰بیمار تالاسمی ماژور مطالعه شدند. با توجه به این‌که به لحاظ آماری تعداد بیماران تالاسمی ماژور با و بدون تزریق خون مراجعه‌کننده به مرکز تالاسمی بیمارستان بوعلی سینا ساری تقریبا برابر هستند. از ۱۱۶ بیمار با معیار ورود، ۵۸ بیمار تحت درمان با تزریق خون دوره‌ای و ۵۸ بیمار تحت کنترل بدون نیاز به تزریق خون مورد مطالعه قرار گرفتند. بیماران تالاسمی تحت درمان با ترانسفوزیون خون، هر ۳۰-۱۵ روز جهت تزریق و بیمارانی که نیاز به تزریق خون ندارند، هر ۱تا ۳ ماه برای کنترل به مرکز تالاسمی مراجعه می‌کردند. جهت بررسی کیفیت زندگی از پرسشنامه استاندارد ۳۶ SF استفاده شد. ﭘﺎﻳـﺎﻳﻲ ﻭ ﺭﻭﺍﻳـﻲ پرسشنامه به ﺯﺑﺎﻥ ﻓﺎﺭﺳﻲ با ضریب آلفای کرونباخ ۰/۷۷ تا ۰/۰۹ و vitality scale ۰/۵۶ گزارش شد. جهت تجزیه و تحلیل متغیرها از شاخص‌های فراوانی، درصد و آزمون t مستقل و آزمون مربعات (کای اسکوئر) استفاده شد.
یافتهها: از میان بیماران تالاسمی ماژور مطالعه شده، ۵۲ (۴۴/۸ درصد) نفر مرد و ۶۴ (۵۵/۱ درصد) نفر زن بودند. میانگین سن در گروه با و بدون تزریق خون به ترتیب ۸/۳۵±۳۴/۷۵ و ۳۹/۳۳±۸/۱۸ سال بود. میانگین سن بین دو گروه تفاوت آماری معنی‌داری نداشت (۰/۱۲۸=P). وضعیت تاهل، شغل و میزان تحصیلات بین بیماران با و بدون تزریق تالاسمی ماژور بررسی شده تفاوت معنی‌داری نداشت. از میان عوارض بالینی بررسی شده، دیابت با تفاوت معنی‌داری در گروه با تزریق خون بیش‌تر بود (۰/۰۰۱=P). از میانگین ضرایب شاخصهای هشت گانه آزمون ۳۶ SF، زیر مقیاس سلامت عمومی (GH) در بیماران با تزریق خون با میانگین و انحراف‌معیار ۲۰/۱۹±۵۵/۷۹ نسبت به گروه بدون تزریق ۲۱/۵۹±۴۴/۰۵ به‌طور معنی‌داری بهتر بود (۰/۰۰۲=P).
استنتاج: پیشنهاد می‌گردد در بیماران تالاسمی خصوصا تالاسمی ماژور با یا بدون تزریق خون، همانند سایر اقدامات کنترل دوره‌ای و درمانی پزشکی، ارزیابی سلامت عمومی و کیفیت زندگی در فواصل منظم انجام شود تا جهت بهبود کیفیت زندگی این بیماران، مداخلات روانشناسی یا روانپزشکی به موقع در زمان مورد نیاز انجام شود.
 

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Mazandaran University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb