جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای سندرم تخمدان پلی کیستیک

مریم جوادیان، زهرا بصیرت، مهرداد کاشی‌فرد ،
دوره ۲۱، شماره ۸۵ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده

سابقه و هدف : سندرم تخمدان پلی کیستیک یک اختلال شایع آندوکرین همراه با اختلالات لیپید می‌باشد که با افزایش ریسک بیماری‌های قلبی- عروقی و چاقی مرکزی همراه می‌باشد. این مطالعه با هدف تعیین رابطه لیپید پس از غذا با نسبت دور کمر به باسن و انسولین در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک و مقایسه آن با گروه کنترل انجام شده است.
مواد و روش ها : این مطالعه مورد- شاهدی بر روی ۲۰ خانم مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک و ۲۰ نفر کنترل سالم که از نظر سن یکسان و از نظر شاخص توده بدنی بین ۲kg / m ۲۰ تا ۲kg / m ۲۳ بودند، در مرکز ناباروری فاطمه الزهرا بابل انجام شده است. نسبت دور کمر به دور باسن محاسبه شد و سطح تری گلیسرید، کلسترول، HDL ناشتا و پس از غذا، انسولین و تست تحمل گلوکز اندازه گیری شد و در دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت.
یافته ها : زنان مبتلا به تخمدان پلی کیستیک سطوح بالاتری از تری گلیسرید پس از غذا (mg/dl۵/۱۲۱±۶/۲۰۳ در مقابل mg/dl ۵/۴۱±۷/۱۱۷، ۰۱۸/۰p=)، کلسترول پس از غذا (mg/dl ۹/۳۶±۱/۲۱۰ در مقابل mg/dl ۲۹±۹/۱۶۹، ۰۰۱/۰p=)، قند خون ناشتا (mg/dl ۷/۱۱±۶/۹۱ در مقابل mg/dl ۲/۱۴±۸/۸۱، ۰۲۳/۰p= )، انسولین (ÏÜ/ml۲/۲۵±۷/۱۳۱ در مقابل ÏÜ/ml ۱۸±۲/۷۵، ۰۳۳/۰p=) و نسبت دور کمر به دور باسن (۰۶/۰±۸۷/۰ در مقابل ۱۴/۰±۷۴/۰، ۰۰۱/۰p=) در مقایسه با گروه کنترل داشتند . در حالت ناشتا نیز تری گلیسرید (mg/dl ۹/۶۸±۱/۱۵۸ در مقابل mg/dl ۹/۳۵±۱۱۸، ۰۲۹/۰p=) و کلسترول (mg/dl ۶/۳۲±۹/۱۸۹ در مقابل mg/dl ۲۵±۱۵۴، ۰۰۰/۰p=) در بیماران بیشتر از گروه کنترل بود. بین سطح لیپیدهای اندازه‌گیری شده با سطح انسولین و نسبت دور کمر به باسن همبستگی معنی دار وجود نداشت.
استنتاج : سطوح تری گلیسرید و کلسترول ناشتا و پس از غذا و انسولین در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی‌کیستیک بیشتر از زنان نرمال بود و به نظر می‌رسد نسبت دورکمر به باسن و سطح انسولین بر این ارتباط تأثیرگذار نبوده است.

فهیمه گل بابایی، منصوره جمشیدی منش، هادی رنجبر، سید علی آذین، صدیق مرادی،
دوره ۲۹، شماره ۱۷۲ - ( ۲-۱۳۹۸ )
چکیده

سابقه و هدف: زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلیکیستیک از اختلال عملکرد جنسی رنج برده که این مسئله در کلینیک ها نادیده گرفته می شود. این مطالعه با هدف اثر بخشی مدل مشاورهای PLISSIT بر عملکرد جنسی زنان مبتلا به این سندرم انجام پذیرفت.
مواد و روشها: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی بر روی ۶۶ زن ۴۵-۱۸ ساله مبتلا به سندرم تخمدان پلیکیستیک که به دو گروه مداخله  و کنترل تخصیص یافتند، انجام پذیرفت(۳۳ نفر هر گروه). چهار جلسه یک ساعته فردی بصورت هفتگی بر اساس مدل PLISSIT برای گروه مداخله برگزار شد. گروه کنترل تنها مراقبت روتین دریافت کرد. ابزار ارزیابی، شاخص عملکرد جنسی زنان بود که  قبل از مداخله، یک ماه و دو ماه بعد از آن در دو گروه تکمیل گردید. نتایج با آزمونهای فریدمن، من‏ویتنی‏یو و ویلکاکسون مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: میانگین سنی ۹۶/۵ ± ۲۶/۲۹، سطح تحصیلات ۶۵/۲ ± ۰۲/۱۲ و شاخص توده بدنی ۶۷/۳ ± ۹۵/۲۵  در دوگروه همگن بود. همچنین دو گروه از نظر علائم مربوط به سندرم از جمله هیرسوتیسم، آکنه، طاسی، نازایی و وضعیت قاعدگی همسان بودند. میانگین نمره عملکرد جنسی در گروه مداخله، قبل ۵۶/۲±۳۹/۲۰ و بعد از مداخله ۷۰/۴±۴۰/۲۴ و در پیگیری ۲۶/۱±۷۳/۲۳ بود(۰۰۱/۰< P)، در حالی که تفاوت معنادار در گروه کنترل دیده نشد(۴۰۵/۰P=). همچنین تنها حیطه رطوبت واژن بعد از مداخله (۲۴۵/۰ (P= و پیگیری)۴۲۳/۰P=) بین دو گروه دارای تفاوت معنیدار نبود
استنتاج: مدل PLISSIT باعث بهبود عملکرد جنسی زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی‏کیستیک شد و به عنوان ابزار ارزیابی و مدیریتی مشکلات جنسی در مراحل اولیه در این گروه از زنان توصیه می‏شود.
 
شماره ثبت کارآزمایی بالینی : ۱۶N۲۰۱۵۱۲۰۲۳۰۳۴IRCT
 
ذکرا زاغی، سید داور سیادت، هانیه السادات اجتهد، نوشین شیرزاد، شیرین حسنی رنجبر، باقر لاریجانی،
دوره ۳۰، شماره ۱۹۳ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده

 سندرم تخمدان پلیکیستیک (PCOS) یک اختلال پیچیده متابولیک و غدد درون ریز است که ۱۳-۸ درصد از زنان سنین باروری را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار میدهد. این اختلال معمولاً با اختلالات قاعدگی، ناباروری، چاقی و مقاومت به انسولین همراه است. اگرچه دلیل اصلی این سندرم ناشناخته است، اما محققان طی چند سال اخیر ارتباط بین تغییرات میکروبیوم روده (دیس بیوزیس) را با بسیاری از انواع بیماریهای غدد درون ریز نشان دادهاند. لذا این مقاله مروری با هدف درک بهتر نقش میکروبیوم روده در ایجاد و پیشرفت بیماری سندرم تخمدان پلی کیستیک و مکانیسمهای زمینهساز این بیماری انجام شده است. براساس جمعبندی یافتههای اخیر در مورد نقش میکروبیوتای روده در بروز این بیماری، هرچند هنوز نمیتوان با قطعیت در این خصوص نتیجهگیری کرد اما شواهدی وجود دارد که نشان میدهد با کنترل متابولیک افراد شاید بتوان از بروز PCOS پیشگیری کرد. به منظور ارائه رویکردهای درمانی جدید برای زنان مبتلا به PCOS، روشن شدن مکانیسمهای احتمالی زمینهای از اهمیت ویژه ای برخوردار است. مطالعات نشان دادهاند که اصلاح میکروبیوم روده در زنان مبتلا به PCOS، با استفاده از مداخلات پروبیوتیک، پریبیوتیک، سین بیوتیک و روشهای پیوند میکروبیوتای مدفوع، میتواند در بهبود بسیاری از علائم این سندرم و جلوگیری از بروز عوارض بیشتر موثر باشد. بنابراین توصیه میشود در کنار سایر درمانهای متداول، تعدیل میکروبیوتای روده هم مورد توجه قرار گیرد. البته به تحقیقات و کاوش بیشتری در این زمینه در آینده نیاز میباشد.

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Mazandaran University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb