۵ نتیجه برای عارضه
رضا صالحی ، مانی مفیدی ، محمد حسینی کسنویه ،
دوره ۱۷، شماره ۶۱ - ( ۹-۱۳۸۶ )
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به عدم استفاده روتین از داروی سوکسینیل کولین در موارد انتوباسیون یا لوله گذاری داخل تراشه (tracheal intubation) در بخش اورژانس، این مطالعه با هدف مقایسه میزان موفقیت و عوارض لوله گذاری داخل تراشه در دو روش با و بدون تزریق سوکسینیل کولین (Succinyl Choline) انجام گرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه مداخلهای (Interventional)، طبق روش آسان غیر احتمالی ??? فرد کاندید لوله گذاری داخل تراشه واجد شرایط در اورژانس بیمارستان رسول اکرم وارد طرح شدند. داده های دموگرافیک ارزیابی شدند. سپس بیماران بصورت تصادفی در یکی از پروتکلهای A (RSI با سوکسینیل کولین) یاB (Modified RSI بدون سوکسینیل کولین) قرار گرفته و انتوبه شدند. موفقیت و عوارض اتفاق افتاده در حین و بلافاصله پس از انتوباسیون در پرسشنامهها ثبت گشته و با برنامه SPSS ۱۱ مورد آنالیز آماری قرار گرفت.
یافتهها: میانگین سنی افراد در گروه ۳۴,۱±۵.۱ A سال و در گروه ۳۵.۱±۵.۳ B سال بود.در گروه ۳۵A مورد (۴۶.۶ درصد) زن و ?? مورد مرد (۵۳.۴ درصد) و در گروه B نیز?? مورد (۴۹.۳ درصد) زن و ?? مورد (۵۰.۷ درصد) مرد بودند که اختلاف بین دو گروه معنیدار نبود. در گروه A ۷? نفر (?? درصد) در اولین کوشش و ۱ نفر (۲ درصد) در دومین کوشش انتوبه شدند. در ? مورد (? درصد) برادیکاردی، در ? مورد (۶.۱۰ درصد) هیپوتانسیون، در ۲مورد (۶.۲ درصد) استفراغ، در ? مورد (۶.۲ درصد) هیپرتانسیون و در ? مورد (?۲ درصد) هیپوکسی (O۲ sat<۹۰%) رخ داد. در گروه ۶۶Bورد (?? درصد) در اولین کوشش و ? مورد (۱۲ درصد) نیز در دومین کوشش انتوبه شدند. برادیکاردی در ?مورد (۲.۶ درصد)، هیپوتانسیون در ?مورد (?۲ درصد)، استفراغ در ۳ مورد (? درصد)، هیپوکسی در ??مورد (۱? درصد) رخ داد و و هیپرتانسیون در هیچکدام از موارد دیده نشد. در این مطالعه میزان موفقیت در روش RSI همراه با سوکسینیل کولین به طور معنیداری بیشتر بود. (Pvalue<۰.۰۵) از نظر میزان عوارض ناشی از دارو ها و انتوباسیون بین دو گروه اختلاف معنیداری دیده نشد. (Pvalue >۰.۰۵).
استنتاج: مطالعه ما نشان داد در انتوباسیون بیماران اورژانسی، درمواردیکه سوکسینیل کولین کنترااندیکاسیون یا منبع استعمال (Contraindication) ندارد، بهتر است به روش RSI انجام گیرد.
سیدخلیل فروزان نیا ، سیدجلیل میرحسینی ، محمدرضا حاجی اسماعیلی ، محمدحسن عبدالهی ، مهدی حدادزاده ، سیدحبیب اله حسینی ، سیدحسین مشتاقیون ،
دوره ۱۹، شماره ۷۰ - ( ۳-۱۳۸۸ )
چکیده
فیستول شریان بی نام به نای(TIF) عارضه تاخیری و نادر تراکئوستومی است و به دلیل خونریزی فراوان تهدیدکننده حیات می باشد. این عارضه در ۰,۱ درصد موارد تراکئوستومی و در عرض ۱۴-۷ روز نخست پس از جراحی تراکئوستومی روی می دهد. منابع موجود میزان زنده ماندن این بیماران ۱۴.۳ را درصد گزارش کرده اند. ما در این گزارش یک مورد فیستول شریان بی نام به نای را ۵۰ روز پس از تراکئوستومی گزارش می کنیم که با اقدام به موقع تشخیصی- درمانی بیمار نجات یافت.
معین مقدم احمدی، محمدتقی آشوبی، صدیقه صمیمیان، حبیب اسلامی کنارسری، محدثه صفری،
دوره ۳۱، شماره ۱۹۶ - ( ۲-۱۴۰۰ )
چکیده
سابقه و هدف: تشکیل سروما یکی از عوارض شایع جراحی هرنیوپلاستی است و شناخت عوامل مرتبط با این عارضه، برای پیشگیری از بروز سروما مفید میباشد. این مطالعه با هدف بررسی فراوانی عارضه سروما و عوامل دموگرافیک و بالینی مرتبط با آن، پس از جراحی هرنیوپلاستی اینگوئینال انجام پذیرفت.
مواد و روشها: این مطالعه مقطعی، در مرکز آموزشی درمانی پورسینای شهر رشت در سال ۱۳۹۸ بر روی۱۳۰ بیمار مبتلا به فتق اینگوئینال اولیه و تحت عمل جراحی هرنیوپلاستی اینگوئینال با استفاده از مش انجام شد. هر گونه تجمع مایع در محل عمل جراحی و اطراف آن که موجب برآمدگی واضح، ناراحتی، درد و احساس سنگینی بود و نیاز به آسپیراسیون سوزنی داشت، به عنوان سروما در نظر گرفته شد. فراوانی بروز عارضه سروما در زمان های ۲۴ ساعت، یک هفته و یک ماه بعد از عمل بررسی شد. متغیرهای دموگرافیک و بالینی با پرسش شفاهی و مرور پرونده پزشکی ارزیابی شدند و آنالیز آماری داده ها با نرم افزار SPSS۲۰ صورت گرفت.
یافتهها: عارضه سروما ۲۴ ساعت، یک هفته و یک ماه پس از جراحی به ترتیب در ۵ نفر (۸/۳ درصد) (CI ۹۵%: ۱%- ۷%)، ۸ نفر (۲/۶ درصد) (CI ۹۵%: ۲%- ۱۰%) و ۷ نفر(۴/۵ درصد) (CI ۹۵%: ۱,۳%- ۸.۷%) مشاهده شد.
استنتاج: انجام مطالعه توصیفی مشابه با حجم نمونه بیشتر و همچنین انجام مطالعات تجربی برای بررسی دقیق ارتباط عوامل دموگرافیک و بالینی با بروز سروما بعد از عمل جراحی هرنیوپلاستی و اثر بخشی تکنیکهای مختلف جراحی در پیشگیری از این عارضه پیشنهاد میگردد.
فرشته طالبپور امیری، مهری میرحسینی، پردیس سیدپور، سپیده خلیلی سوادکوهی، سکینه شفیعا،
دوره ۳۲، شماره ۲۱۲ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده
سابقه و هدف: عارضه استرسی بعد از تروما (PTSD) یک عارضه روانی جسمانی است. فلوکستین (FLX) به عنوان یک مهارکنندههای انتخابی باز جذب سروتونین برای درمان مبتلایان به PTSD شناخته شده است. ورزش قادر است علایم ناشی از PTSD را بهبود ببخشد. این مطالعه با هدف تعیین اثرات ورزش و فلوکستین بر بافت بیضه و هورمون های جنسی در رتهای مبتلا به PTSD، انجام پذیرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، ۸۰ سر رت بالغ نر به دو گروه PTSD و سالم تقسیم شدند. سپس هر گروه به ۴ زیر گروه کنترل، ورزش، فلوکستین و فلوکستین + ورزش تقسیم شدند. PTSD از طریق استرس طولانی مدت منفرد القاء شد. ۱۴ روز بعد از القاء PTSD، ورزش اجباری متوسط با استفاده از Treadmill به مدت ۴ هفته، هر هفته ۵ روز انجام شد. فلوکستین با دوز mg/kg/day ۱۰ به مدت ۴ هفته به شکل حل شده در آب آشامیدنی تجویز شد. ۴ هفته بعد از درمان، تست خاموشی ترس، هیستولو پاتولوژی بیضه و هورمونهای جنسی بیضه و هورمون محرکه فولیکولی مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: عارضه استرسی بعد از تروما (PTSD) منجر به کاهش هورمون جنسی بیضه و افزایش هورمون محرکه فولیکولی و کاهش خاموشی ترس شد. فلوکستین و ورزش توانست بر آسیب بافتی بیضه اثر محافظتی داشته باشد و همچنین باعث افزایش میزان هورمون جنسی بیضه و کاهش هورمون هیپوفیز قدامی و افزایش ایندکس خاموشی شود. اما تجویز توام ورزش و فلوکستین نقش موثرتری بر این پارامترها داشت. ورزش توام با داروی فلوکستین باعث افزایش معنیدار خاموشی ترس در رتهای PTSD شد (۰/۰۵P˂).
استنتاج: ورزش و فلوکستین توانستند اثر محافظتی بر ساختار بافتی بیضه و اختلالات هورمونی ناشی از PTSD داشته باشند و همچنین ترس ناشی از استرس را که از علائم این بیماری میباشد، کاهش دهند.
سکینه شفیعا، مهرزاد مردانی، منصوره میرزایی، فرشته طالب پور امیری،
دوره ۳۴، شماره ۲۳۶ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
سابقه و هدف: عارضه استرس پس از تروما(PTSD) نوعی بیماری روانپریشی است که به دنبال جنگ، آزار و اذیتهای دوران کودکی، تجاوز، حوادث و بلایای طبیعی چون زلزله، و سایر حوادث ناگوار زندگی به وجود می آید. این استرسها میتوانند باعث آسیب نواحی مختلف مغزی و در نتیجه رفتارهای مرتبط با این نواحی شوند. استرس مزمن منجر به تشدید فعالیت سلولهای میکروگلیا و در نتیجه از دست دادن خارهای دندریتی در قشر پره فرونتال میانی و هیپوکمپ میشود. همچنین تخریب شکلگیری حافظه به دنبال مواجهه با استرس مشاهده میگردد، لذا ناتوانی در جایگزینی خاطرات جدید به جای خاطرات آزار دهنده قبلی بهوجود میآید. پاتوفیزیولوژی PTSD شامل تغییرات در مناطق و مدارهای آناتومیک خاص مغز است. آسیب به قشر جلوی مغز (PFC) میتواند مانع از فراموشی خاطرات نامناسب و آزار دهنده شود. PFC نقش مهمی در پاسخهای فیزیولوژیک مغز ایفا کرده و عملکرد لازم برای ایجاد پاسخهای آرام، منطقی و انعطافپذیر را فراهم میکند. مطالعات نشان داده است که استرس حاد باعث تضعیف قشر پره فرونتال میشود. داروهای مرتبط با بیماریهای روانپریشی دارای اثرات جانبی میباشند و احتمال برگشت بیماری در برخی از بیماران وجود دارد پیدا کردن راههای درمانی جدید با سودمندی بیشتر و کمترین اثرات جانبی از اهمیت بسیار برخوردار است. ورزش بهعنوان یک روش درمانی کمکی قادر به بهبود تغییرات ساختمانی و عملکردی ایجاد شده بهوسیله استرس میباشد.
مواد و روشها: در این آزمایش از موشهای نر آزمایشگاهی نژاد ویستار و مدل حیوانی single prolonged stress بهعنوان یه مدل معتبر برای القای PTSD استفاده شد. پس از انجام مداخله ورزشی با تردمیل بهمدت ۴ هفته (ورزش اجباری با شدت متوسط) (دو هفته اول با سرعت ۱۰ متر بر دقیقه به مدت نیم ساعت در روز و دو هفته دوم با سرعت ۱۵ متر بر دقیقه به مدت نیم ساعت در روز و ۵ روز در هفته)، حافظه شناختی و خاموشی ترس بهوسیله تستهای رفتاری (ORMT و ٍExtinction) مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس حیوانات تحت بیهوشی عمیق با کتامین و زایلازین و با استفاده از بیدردی کشته و مغزها خارج شده و هیپوکمپ جهت انجام مطالعات بافتی به روش رنگآمیزی گلژی فیکس شد. قشر پرهفرونتال نیز جهت اندازهگیری BDNF در ۸۰- درجه فریز گردید.
یافتهها: نتایج این بررسی نشان داد رتهای مبتلا به PTSD کاهش خاموشی ترس بهعنوان یک توانایی برای فراموشی خاطرات آزار دهنده و افزایش فریزینگ و کاهش حافظه شناختی و همچنین کاهش میزان BDNF در قشر پره فرونتال و کاهش انشعابات دندریتی را نشان میدهند. برنامه ورزشی انتخاب شده قادر به بهبود معنیدار آسیبهای رفتاری ایجاد شده (حافظهشناختی و خاموشی ترس و همچنین کاهش رفتار فریزینگ به عنوان معیاری از ترس) و افزایش سطح BDNF در قشر پرهفرونتال بود. همچنین افزایش نسبی اشعابات دندریتی در هیپوکمپ پس از این پروتکول ورزشی مشاهده شد.
استنتاج: تاثیر یک دوره منظم ۴ هفتهایی از ورزش با شدت متوسط قادر است آسیبهای ناشی از استرس اعمال شده توسط یک مدل حیوانی PTSD را بر ساختمان بافتی و عملکرد نواحی هیپوکمپ و قشر پره فرونتال بهبود ببخشیده و آسیبهای وارده به حافظه شناختی و خاموشی ترس را کاهش دهد.