جستجو در مقالات منتشر شده


۵ نتیجه برای مواد غذایی

سید رضا عقیلی، طاهره شکوهی، علیرضا خسروی، بهار سلمانیان،
دوره ۲۱، شماره ۸۶ - ( ۱۱-۱۳۹۰ )
چکیده

چکیده سابقه و هدف: حساسیت جهانی درخصوص سلامت مواد غذایی رو به افزایش است. برنج بدون پوسته به‌عنوان دانه غذایی اصلی در ایران ممکن است در شرایط نگهداری به انواع قارچ‌ها آلوده شود. آلودگی قارچی برنج مورد مصرف غذایی انسان به‌طور مستقیم، در صورت وجود زمینه مناسب برای رشد و گسترش قارچ از مسیر گوارشی و یا غیرمستقیم در اثر امکان تولید مایکوتوکسین‌ها در دانه‌ها، حیات و سلامت انسان را به مخاطره می‌اندازد. این مطالعه با هدف بررسی شیوع آلودگی قارچی در دانه‌های برنج محصول کشاورزان استان مازندران که موردمصرف غذایی آن‌ها قرار می‌گیرند صورت گرفته است. مواد و روش‌ها: در خلال ماه‌های شهریور تا آبان ۱۳۸۸، بر اساس آمار تصادفی در ۱۵ شهر استان مازندران، یکصد نمونه برنج از ۱۰۰ کشاورز جمع‌آوری شد. این نمونه ها موردمصرف غذایی همان کشاورزان بوده است و در منزل نگهداری می‌شد و علامت مشخصی مبنی بر آلودگی قارچی نداشتند. پس از برطرف کردن آلودگی سطحی با هیپوکلریت ۱ درصد و دو نیم کردن، در پلیت حاوی محیط پتیتودکستروزآگار + کلرامفنیکل کشت و درحرارت c°۲۷ و c°۱۷ انکوبه شدند (در هر پلیت ۱۲ دانه در مجموع ۲۴۰۰ دانه). عناصر قارچی رشد یافته با روش‌های تشخیص قارچ‌شناسی مورد شناسایی قرار گرفتند. یافته‌ها: ۹۳ درصد از نمونه‌ها حداقل در یکی از پلیت‌ها و یکی از دانه‌ها آلودگی قارچی نشان دادند. جنس‌های آسپرژیلوس (۹۶/۴۳ درصد)، کلادوسپوریوم (۹۶/۱۳ درصد)، آلترناریا (۲۱/۱۰ درصد)، رودوترولا (۵۰/۷ درصد) و پنی‌سیلیوم (۷۹/۴ درصد) بیشترین عناصر قارچی جدا شده بودند. با وجود اهمیت موضوع آلودگی برنج به عناصر قارچی، مطالعه آلودگی قارچی برنج در کشور بسیار اندک می‌باشد. جدا سازی و شیوع بالای قارچ‌های جدا شده در این مطالعه، با نتایج حاصل از تحقیق دیگران در ایران و سایر کشورها همخوانی دارد. افزایش میانگین رطوبت در نواحی غربی استان از عوامل تفاوت در فراوانی انواع قارچ‌های آلوده‌کننده در دانه‌ها بوده است. استنتاج: بسیاری ازعناصر قارچی جدا شده از دانه‌های برنج مصرفی، می‌توانند به‌طور مستقیم در بیماری‌زایی انسان نقش ایفا نمایند و از سویی برخی از آن‌ها در صورت عدم دقت در هنگام نگهداری در منازل و بروز شرایط، قادر به تولید مایکوتوکسین می‌باشند که اثرات نامطلوبی در سلامتی انسان به بار خواهد آورد؛ لذا شناسایی آلودگی قارچی به عنوان قدم اول تعیین سلامت برنج مورد مصرف توصیه می‌گردد و بایستی به‌عنوان یک عامل سلامت دانه‌ها مورد ارزیابی قرار گیرد.
سید مصطفی حسینی، محمد رضا عربستانی، حسن محمودی، الهام فرهنگ آرا،
دوره ۲۵، شماره ۱۲۳ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

سابقه و هدف: استافیلوکوکوس اورئوس یکی از شایع‌ترین علل مهم بیماری‌های منتقله از غذا در جهان می‌باشد. انتروتوکسین‌های تولید شده توسط این باکتری از دسته فاکتورهای ویرولانس بسیار مهم و جزء سوپر آنتی‌ژن‌های توکسین پیروژنیک (PTSAgs) می‌باشد که تاثیرات عمیقی بر میزبان خود دارند. هدف از این مطالعه بررسی شیوع سویه‌های استافیلوکوکوس اورئوس در انواع مواد غذایی، بررسی الگوی حساسیت آنتی‌بیوتیکی آن ها و شناسایی ژن‌های انتروتوکسین و هم چنین ژن mecA با استفاده از روش PCR می‌باشد. مواد و روش‌ها: در مجموع ۵۱۰ نمونه مواد غذایی مختلف در طی سال‌های ۱۳۹۲ و ۱۳۹۳ از سطح شهر همدان جمع‌آوری و از نظر وجود استافیلوکوکوس اورئوس مورد بررسی قرار گرفتند. الگوی حساسیت آنتی‌بیوتیکی همه باکتری‌های جدا شده با استفاده از روش دیسک دیفیوژن تعیین و پس از استخراج ژنومی سویه‌های جدا شده، ژن‌های انتروتوکسین و ژن mecA شناسایی شد. یافته‌ها: به طور کلی، ۴۹ سویه (۶۰/۹ درصد) استافیلوکوکوس اورئوس ایزوله گردید. سویه‌ها به ترتیب بیش‌ترین مقاومت آنتی‌بیوتیکی را به اریترومایسین و تتراسایکلین ۱۵ (۶۱/۳۰ درصد)، جنتامایسین ۱۴ (۵۷/۲۸ درصد)، کلیندامایسین ۱۳ (۵۳/۲۶ درصد)، سیپروفلوکساسین و ریفامپین ۱۲ (۴۸/۲۴ درصد)، تریمتوپریم/سولفامتاکسازول ۷ (۲۸/۱۴ درصد) و سفوکسیتین ۳ (۱۰/۶ درصد) داشتند. همه نمونه‌های مقاوم به سفوکسیتین دارای ژن mecA بودند. ۲۵ (۰۲/۵۱ درصد) از سویه‌ها دارای ژن انتروتوکسین بودند، بیش‌ترین فراوانی مربوط به ژن انتروتوکسین G ۱۸ (۷۳/۳۶ درصد) می‌باشد، انتروتوکسین I در ۶ (۲۴/۱۲ درصد) و انتروتوکسین H در ۳ (۱۲/۶ درصد) سویه گزارش گردید. انتروتوکسین J در هیچ نمونه‌ای یافت نشد. ۲۳ سویه فقط دارای یک انتروتوکسین و ۲ سویه دارای دو انتروتوکسین بودند. استنتاج: شیوع بالای ژن‌های انتروتوکسین مشاهده شده در این مطالعه، خطر بالای مسمویت با غذاهای آلوده به این باکتری را نشان می‌دهد. افزایش سویه‌های مقاوم به متی‌سیلین و دیگر آنتی‌بیوتیک‌ها در مواد غذایی می‌تواند مشکل و نگرانی جدی برای سلامت جامعه باشد.
حسین حاجی آقا علیزاده، رحمن سیفی، سید عباس رادمرد،
دوره ۲۶، شماره ۱۳۸ - ( ۴-۱۳۹۵ )
چکیده

سابقه و هدف: بازیافت انرژی از پسماندها، روشی مناسب برای مدیریت پسماندها و تولید انرژی از پسماندهای مواد غذایی است. تولید انرژی به روش سوزاندن پسماندها، گازهای آلاینده قابل توجهی تولید می‌کند که تهدیدی برای محیط زیست می باشد. هضم بی‌هوازی پسماندها، روشی مناسب برای تولید انرژی پاک می باشد. هدف این مطالعه بررسی هضم بی‌هوازی پسماند مواد غذایی به‌وسیله آماده سازی با مایکروویو در زمان و توان‌های مختلف است که در نهایت موجب افزایش هضم بی‌هوازی و تولید متان می‌شود.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه، پسماند مواد غذایی از رستوران دانشگاه بوعلی‌سینا جمع‌آوری شد و آماده‌سازی پسماندهای مواد غذایی توسط مایکروویو قبل از تغذیه راکتورها انجام گرفت. به منظور آماده سازی پسماند مواد غذایی، از مایکروویو خانگی با توان‌های ۴۵۰ و ۶۳۰ وات و در مدت زمان‌های تابش مایکروویو ۱۰۰، ۲۰۰ و ۳۰۰ ثانیه استفاده شد. راکتورها در دمای مزوفیلیک (۳۷ درجه) و در ۱۵ روز راه‌اندازی شدند و مقادیر SCOD و TCOD قبل از بارگذاری و در انتهای آزمایش اندازه‌گیری شدند. مقادیر متان تجمعی آزمایشگاهی با کمک نر‌م‌افزار متلب بر معادلات نمایی، گومپرتز تغییرشکل یافته و لاجستیک برازش شدند و بهترین مدل از لحاظ بیش‌ترین مقدار R۲ و کم‌ترین مقدار RMSE و SSE مشخص شد.

یافته‌ها: بر اساس نتایج، بهترین عملکرد هضم بی‌هوازی، بیش‌ترین مقدار  AWT IMAGE و بیش‌ترین تولید متان در توان مایکروویو ۶۳۰ وات و در مدت زمان تابش ۳۰۰ ثانیه به‌دست آمد. هم‌چنین همه منحنی‌های تولید متان تجمعی با مدل‌های ریاضی نمایی، گومپرتز تغییر شکل یافته و لاجستیک برازش شدند.

استنتاج: افزایش توان و زمان تابش مایکروویو موجب افزایش محلولیت مواد و AWT IMAGEمواد غذایی می‌گردد. متناسب با افزایش مقدار  AWT IMAGE ، مقدار تولید بیوگاز روزانه نیز افزایش می‌یابد. مقدار کاهش TS و VS با افزایش توان و زمان تابش مایکروویو افزایش می‌یابد. هم‌چنین مدل گومپرتز تغییر شکل یافته، مدلی جامع و انعطاف‌پذیر می‌باشد که به‌خوبی با داده‌های آزمایشگاهی برازش می‌شود و بیش‌ترین مقدار R۲ و کم‌ترین مقدار RMSE و SSE را نتیجه می‌دهد.


محمد شکرزاده، احمد علی عنایتی، حسن مکرمی، علی زبار،
دوره ۲۷، شماره ۱۵۲ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده

سابقه و هدف: آفتکشها بهدلیل سمیت مزمن میتوانند در بدن تجمع پیدا کنند. تجمع سموم در بدن با تماس مستقیم از طریق در معرض سموم قرار گرفتن یا غیر مستقیم از طریق غذا ، تنفس یا جذب از راه پوست اتفاق میافتد. هدف این مطالعه بررسی میزان باقیمانده سم دیازینون و مالاتیون در محصولات خیار تولیدی و مصرفی شهرستانهای استان مازندران بوده است.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی سموم مالاتیون و دیازینون از نمونههای خیار جمعآوری شده از شهرستانهای مختلف استان مازندران در سال ۱۳۹۴ توسط حلال آلی ان-هگزان استخراج گردید و توسط دستگاه روتاری حلال خارج شد. سپس سطوح دیازینون و مالاتیون با استفاده از گازکروماتوگرافی که با دتکتور جرم سنجی (MS) تجهیز شده بود ارزیابی گردید. در این مطالعه حساسیت بر اساس ppb (قسمت در میلیارد ) بود.
یافتهها: تمام نتایج بهدست آمده از دیازینون مناطق مختلف در محدوده مجاز بودند. ولی نتایج بهدست آمده از مالاتیون بعضی مناطق در محدوده مجاز نبودند. بالاترین میزان سم مالاتیون مربوط به بابل و پایینترین میزان خوانده شده آن مربوط به آمل، بالاترین میزان سم دیازینون مربوط به بابل و پایینترین میزان خوانده شده آن مربوط به کیاکلا بود.
استنتاج: نتایج به‌دست آمده بیان‌گر آن است که نمونه‌‌های خیار انتخاب شده دارای باقی‌مانده سم دیازینون در محدوده مجاز ( ppm ۵۰) می باشد ولی میزان مالاتیون در محدوده مجاز (۰,۲ppm( ۲۰۰ppb)) در بعضی از شهرستان‌ها نمی‌باشدکه در برخی موارد می‌تواند مسمومیت‌هایی را برای انسان ایجاد ‌کند.


محمدرضا شیران، مهدی چرمچیان لنگرودی، لیلا نجفیان، فاطمه خالقی،
دوره ۳۰، شماره ۱۹۱ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده

سابقه و هدف: برچسب، به ابزار ارتباطی و اطلاعاتی میان تولیدکننده/توزیعکننده و مشتری اشاره دارد که شامل تمام اطلاعات اختیاری و اجباری است که روی بستهبندی محصول به نمایش گذاشته میشود. شرط اولیه برای تشکیل نگرش مثبت نسبت به برچسبهای مواد غذایی، آگاهی وآموزش است. هدف از این مطالعه، مدلسازی معادله ساختاری آگاهی و نگرش مصرفکنندگان شهر ساری در مورد برچسبهای مواد غذایی میباشد.
مواد و روشها: مطالعه حاضر به صورت پیمایشی در سال ۱۳۹۸ انجام شد. جامعۀ آماری کلیه مصرفکنندگان مواد غذایی شهر ساری در استان مازندران بود که ۱۶۷نفر از آنها بر اساس فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. جمعآوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامۀ محقق ساخته بود. همچنین بر پایه مقدار میانگین واریانس استخراج شده (۶۲۱/۰< AVE > ۵۰۱/۰) و پایایی ترکیبی (۹۴۱/۰< CR > ۸۲۳/۰)، پرسشنامه دارای روایی همگرا و پایایی مناسبی بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS V۱۶  و SmartPLS ۲,۰.M۳ استفاده شد.
یافتهها: نتایج به دست آمده از مطالعه حاضر نشان داد که ویژگیهای محصول، ویژگیهای برچسب، سن و تحصیلات تأثیر معنیداری بر میزان آگاهی در خصوص اطلاعات برچسب مواد غذایی داشتند(۰۱/۰(P<. میزان آگاهی در خصوص اطلاعات برچسب مواد غذایی و سن تأثیر معنیداری بر نگرش نسبت به برچسبهای مواد غذایی داشتند(۰۱/۰(P<.
استنتاج: بر اساس نتایج این مطالعه، پیشنهاد میشود نسبت به بالا بردن آگاهی مصرفکننده از برچسب محصولات برای توانایی آنها در استفاده و تفسیر و تغییر نگرش آنها نسبت به برچسبهای مواد غذایی اقدام گردد.

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Mazandaran University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb