جستجو در مقالات منتشر شده


۱۱ نتیجه برای کبد چرب غیرالکلی

ترنگ تقوائی، عادله بهار، وحید حسینی، ایرج ملکی، میلاد کسرایی،
دوره ۲۲، شماره ۹۸ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده

سابقه و هدف: بیماری کبد چرب غیر الکلی (NAFLD)یکی از شایع‌ترین بیماری‌های کبدی می‌باشد، که ۳۰ درصد از مردم کشور ما و ۳۰-۵ درصد از مناطق آسیا – اقیانوسیه و ۴۰-۲۰ درصد از جمعیت غرب درگیر می‌باشند. با توجه به شیوع بالای بیماری کبد چرب غیر الکلی و عوارض آن و عدم وجود اطلاعات کافی و مقطعی در رابطه با درمان‌های قطعی آن، این مطالعه با هدف بررسی اثر سیلی مارین بر پیشگیری از پیشرفت روند استئاتوهپاتیت غیرالکلی/ کبد چرب غیر الکلی ( NAFLD/NASH ) انجام شد. مواد و روش‌ها: مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی دوسوکور است. نحوه انتخاب نمونه‌ها تصادفی ساده و جامعه مورد مطالعه، بیماران مبتلا به استئاتوهپاتیت غیر الکلی مراجعه کننده به کلینیک‌های گوارش شهر ساری بود. افراد به‌طور تصادفی با استفاده از جدول تصادفی به دو گروه مورد (گروه A) و شاهد (گروه B) تقسیم شدند به گروه مورد قرص سیلی مارین ۱۴۰ میلی گرم دو بار در روز و به گروه شاهد قرص پلاسبو با شکل و بسته‌بندی کاملاً مشابه ,دو بار در روز به مدت ۶ ماه، تجویز گردید. داده‌ها از طریق آزمون T Test Independent، Paired T Test وآزمون کای دو تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها: در انتهای مطالعه، اختلاف میزان کاهش آنزیم‌های کبدی در دریافت‌کنندگان سیلی مارین نسبت به گروه شاهد معنی‌دار بود همچنین وضعیت سونوگرافی در گروه تحت درمان با سیلی مارین نسبت به گروه شاهد به طور معنی‌داری بهبود یافته بود. همچنین هیچ‌گونه عارضه جانبی با مصرف سیلی مارین در طول مطالعه مشاهده نشد. استنتاج: با توجه به بهبود واضح آنزیم‌های کبدی در گروه مورد، لذا سیلی مارین در درمان کبد چرب غیر الکلی می‌تواند به‌عنوان دارویی مؤثر مد نظر قرار گیرد. شماره ثبت کارآزمایی بالینی: Nl ۱۳۸۸۰۵۱۷۲۳۰۸ LRCT
مهرنوش صفرپور، لیلا کهن، عبدالحسین پورخواجه،
دوره ۲۵، شماره ۱۳۱ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده

سابقه و هدف: بیماری کبد چرب غیرالکلی  (NAFLD)عمده‌ترین علت اختلال در عملکرد کبد بوده که با چاقی همراه می‌باشد. ژن امنتین (ITLN۱) به میزان زیادی در بافت چربی احشایی بیان می‌شود. سطح امنتین پلاسما با چاقی ارتباط معکوس دارد و در افراد با بیماری کبد چرب افزایش می‌یابد. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین پلی‌مورفیسم Val۱۰۹Asp ژن امنتین و خطر ابتلاء به NAFLD انجام گرفته است.

مواد و روش‌ها: این مطالعه مورد- شاهدی بر روی ۹۴ بیمار مبتلا به کبد چرب غیرالکلی (۴۵ زن با دامنه سنی ۸۳-۲۰ سال و ۴۹ مرد با دامنه سنی ۶۶-۲۱ سال) و ۱۸۸ شرکت کننده سالم (۹۰ زن با دامنه سنی ۸۱-۱۹ سال و ۹۸ مرد با دامنه سنی ۶۵-۲۰ سال) انجام شد. DNA ژنومی از نمونه خون افراد استخراج شد. پلی‌مورفیسم ژنتیکی Val۱۰۹Asp ژن امنتین به کمک روش PCR-RFLP تعیین گردید. به منظور بررسی ارتباط بین پلی‌مورفیسم Val۱۰۹Asp ژن امنتین و ابتلاء به NAFLD، آنالیز رگرسیون لوجستیک به کار برده شد.

یافته‌ها: فراوانی آلل Asp در گروه سالم و بیمار به ترتیب ۷۷ درصد و ۶۷ درصد و فراوانی آلل Val ۲۳ درصد و ۳۳ درصد بود. ارتباط آماری معنی‌داری بین آلل Val و استعداد ابتلا به NAFLD مشاهده شد (۰۱/۰ =p ، ۴/۲-۱/۱ :CI ۹۵ درصد ، ۶/۱.(OR: هم‌چنین نتایج نشان داد که ژنوتیپ Asp/Val با افزایش خطر ابتلا به بیماری همراه می‌باشد (۰۰۵/۰=p ، ۵/۳-۲/۱ :CI ۹۵ درصد، ۰۷/۲ .(OR:

استنتاج: پلی مورفیسم Val۱۰۹Asp ژن امنتین با استعداد ابتلا به NAFLD در ارتباط می‌باشد.


محمود خرمی، مجید عفتی، علی زارعی محمودآبادی، جواد رئوف سرشوری،
دوره ۲۶، شماره ۱۴۲ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده

سابقه و هدف: سندرم کبد چرب غیرالکلی در جامعه ایرانی شیوع بالایی دارد. کبد چرب غیرالکلی از استئاتوز کبدی ساده تا سیروز و کارسینوم کبدی را شامل می‌شود. با توجه به عوارض شدید و برگشت‌ ناپذیر بیماری در مراحل پیشرفته، درمان به ‌موقع به ‌ویژه با داروهای گیاهی می‌تواند به‌ عنوان یک استراتژی مهم در درمان مطرح باشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر داروی ترکیبی (گیاهی- دریایی) حصا-آ بر پارامترهای بیوشیمیایی و پروفایل چربی و هیستولوژی کبد چرب در موش صحرایی بود.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی، ابتدا ۲۸ سر موش صحرائی نر نژاد ویستار (با وزن ۲۰±۱۸۰ گرم) به ‌صورت تصادفی به گروه‌های تغذیه با جیره استاندارد (۷ سر) و تغذیه با رژیم پرچرب (۲۱ سر) تقسیم و پس از هشت هفته تیمار، گروه شاهد به همراه ۷ سر از گروه HFD (High fat diet)، برای تأیید کبد چرب کشته و پارامترهای بیوشیمیایی و تغییرات هیستوپاتولوژیک کبد حیوانات ارزیابی شد. باقیمانده موش‌های گروه HFD مجدداً به گروه‌های تغذیه با HFD همراه با حصا-آ (mg/kg/day۵۰۰) و تغذیه با HFD و آتورواستاتین (mg/kg/day۳۰) تقسیم و به مدت ۳۰ روز تحت درمان قرار گرفتند. در پایان پارامترهای سرمی آسیب بافت کبد، تغییرات پروفایل لیپیدی سرم و تغییرات هیستوپاتولوژیک آن مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها: هشت هفته تیمار، با HFD باعث بروز اثرات مضر متابولیکی شامل هیپرتری گلیسیریدمی، هیپرکلسترولمی و اختلال عملکرد کبد شد. هم ‌چنین افزایش معنی‌دار (۰۵/۰< p). فعالیت آنزیم‌های کبدی در سرم مشاهده شد. تیمار با حصا-آ موجب کاهش معنی‌دار میزان پارامترهای آسیب بافت کبد در سرم گردید. نتایج بافت‌شناسی کبد تغییرات ایجاد شده توسط جیره پرچرب و اثرات حفاظتی حصا-آ را مورد تائید قرار داد.

استنتاج: با توجه به نتایج به ‌دست ‌آمده، ترکیب گیاهی دریایی حصا-آ به ‌عنوان یک داروی داخلی در مقایسه با آتورواستاتین می‌تواند اثرات درمانی مؤثر و بدون عوارض نسبت به داروهای شیمیایی در کبد چرب غیرالکلی مورد استفاده قرار گیرد.


ابولفضل ایرانی خواه، احمد حرمتی، منصوره شاکری، محمد آقا علی،
دوره ۲۸، شماره ۱۶۵ - ( ۷-۱۳۹۷ )
چکیده

بیماری کبد چرب غیرالکلی (NAFLD) شایعترین علت بیماری کبد در کودکان میباشد. با افزایش شیوع چاقی کودکان، NAFLD به طور فزایندهای در کودکان دیده میشود. شیوع آن بسته به جمعیت مورد مطالعه (نوع نژاد و قومیت) و تعریف NAFLD مورد استفاده در مطالعه، متفاوت است. در ایران در مطالعاتی که انجام شده است، شیوع کبد چرب را در کودکان چاق بین ۵۰ تا ۵۵ درصد و در جمعیت عمومی کودکان حدود ۱۷ درصد ذکر کرده اند.
اکثر بیماران مبتلا به  NAFLDبدون علامت هستند. با این حال، ممکن است درد شکمی در قسمت راست و بالا، هپاتومگالی یا علائم غیر اختصاصی مانند ناراحتی شکمی، ضعف، خستگی یا اختلال توجه وجود داشته باشند. روشهای تشخیصی این بیماری، تستهای آزمایشگاهی، بیومارکرها، مطالعات تصویربرداری ازقبیل سونوگرافی، CT، MRI و بیوپسی میباشد. درمان قطعی ثابت شده برای کبد چرب غیرالکلی وجود ندارد. اگرچه اصلاح ریسک فاکتورها مثل چاقی، دیابت و هایپرلیپیدمی اغلب توصیه می‌شود، کاهش وزن تنها درمان مفید و سودمند است. مدیریت بیماری کبد چرب کودکان و تشخیص و درمان زود هنگام و صحیح این بیماری میتواند منجر به کاهش عوارض ناشی از بیماری گردد. لذا در این مطالعه به منظور مروری سیستماتیمک بر مطالعات انجام شده با استفاده مقالات موجود مشابه در پایگاههای اطلاعاتی‌PubMed ProQuest ، Scopus و  Google Scholarدر مورد بیماری و علایم کبد چرب کودکان، همهگیرشناسی، اتیولوژی، عوارض و سیر بیماری، یافتههای آزمایشگاهی، روشهای تشخیص افتراقی و درمان و پیگیری بیماری تا سال ۱۳۹۶ پرداخته شده است.
قاسم مسعودزاده، علیرضا براری، آسیه عباسی دلویی، پروین فرزانگی،
دوره ۳۱، شماره ۱۹۷ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده

سابقه و هدف: اثر تمرینات با شدت مختلف و رزوراترول (Resveratrol) بر نشانگرهای کبدچرب غیرالکلی (NAFALD) کمتر مطالعه شده است. هدف مطاله حاضر بررسی تاثیر هشت هفته تمرین هوازی با شدت بالا و متوسط و مصرف رزوراترول بر تغییرات سطوحFGF-۲۱ و سایتوکراتین-۱۸در NAFALD بود.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی ۴۸ سر موش صحرایی نر بالغ ویستار (با میانگین وزن ۱۰±۲۱۰ گرم) بهطور تصادفی به ۶ گروه: کنترل سالم، بیمار، سالین، تمرین شدید، تمرین متوسط و مصرف رزوراترول تقسیم شدند. دوره تمرین در مدت هشت هفته، ۵ جلسه در هفته و هر جلسه ۴۵ دقیقه انجام شد. القای NAFALD بهصورت گاواژ امولسیون پرچرب بود. مصرف رزوراترول نیز روزانه و به میزان ۱۰۰ میلیگرم در کیلوگرم وزن بدن بود. سطوح سرمی FGF-۲۱ و سایتوکراتین-۱۸به روش الایزا و سطوح FGF۲۱ mRNA به روش  Rt-PCRاندازهگیری شد. آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون توکی با شرط ۰۵/۰< P بهکار گرفته شد.
یافتهها: سطوح سرمی FGF-۲۱، سطوحFGF۲۱ mRNA کبدی و سطوح سرمی سایتوکراتین-۱۸ در گروه رزوراترول، تمرین شدید و تمرین متوسط در مقایسه با گروه بیمار (شاهد) کاهش معنیداری داشت (۰۰۱/۰< P). البته بین دو گروه تمرینی و رزوراترول تفاوت معنیداری مشاهده نشد.
استنتاج: مکمل یاری رزوراترول و تمرین ورزشی با شدت بالا و متوسط با کاهش FGF-۲۱ و سایتوکراتین-۱۸ سرمی موشهای صحرایی مبتلا به NAFALD همراه میشود.
 
امیر فلاح نژاد مجرد، لاله بهبودی، ساناز میرزایان شانجانی، مجتبی ایزدی،
دوره ۳۱، شماره ۱۹۷ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده

سابقه و هدف: بیماری کبد چرب غیرالکلی شایعترین بیماری کبدی در دنیاست. عوامل ژنتیکی، پیدایش و توسعه بیماری را تحت تاثیر قرار می‌دهد. مطالعه حاضر به منظور بررسی تأثیر هشت هفته تمرین ترکیبی (هوازی، مقاومتی) بر ترکیب بدنی با سه ژنوتیپ (TT،CT،CC) پلی مورفیسم C۶۷۷T ژن متیلن تترا هیدروفولات ردوکتاز بود.
مواد و روشها: در این پژوهش نیمه تجربی میزان ترکیب بدنی۶۰ بیمار مرد چاق ۳۰ تا ۴۰ ساله با BMI بین۳۰ الی ۳۵ k/m۲ مبتلا به کبد چرب غیرالکلی گرید ۱ در شش گروه (سه گروه تجربی و سه گروه کنترل) سه ژنوتیپ (TT،CT،CC) قبل و پس از ۸ هفته تمرین ترکیبی بررسی و به منظور مقایسه گروه ها ازروش آماری تحلیل واریانس با اندازه های تکراری و میزان خطا (۰۵/۰ ˂α) و نرم افزار SPSS۱۹ استفاده شد.
یافتهها: شاخص توده بدنی در پایان ۸ هفته پروتکل تمرین در گروه ژنوتیپ TT نسبت به دو گروه ژنوتیپ CT (P=۰,۰۳۱) و CC (P=۰,۰۲۳) کاهش معنی­دار و چربی احشایی درگروه ژنوتیپ TT نسبت به گروه ژنوتیپ CT (P=۰,۰۳۹) و گروه ژنوتیپ CC (P=۰,۰۳۴) و گروه ژنوتیپ CT نسبت به گروه ژنوتیپ CC کاهش معنی­داری داشت (P=۰,۰۴۶).در خصوص نسبت دورکمر به دور باسن اگر­چه کاهش در بین گروه های ژنوتیپی معنی­دار نبود ولی روند کاهشی در کلیه گروه­ها مشاهده گردید.
استنتاج: تاثیر پروتکل تمرینی بر ترکیب بدنی در ژنوتیپ TT نسبت به دو ژنوتیپ CT و  CC کاهش بیش تری نشان داد. این یافته بر این نکته اشاره دارد که با توجه به کاهش شاخص توده بدنی و چربی احشایی احتمالا بهبود عملکرد کبد در بیماران کبد چرب غیر الکلی حاصل گردد.
منیر حسنی پرور، سعید کریما، مجید سیرتی ثابت، افسانه گودرزی،
دوره ۳۱، شماره ۲۰۳ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده

 سابقه و هدف: افزایش آنزیم سیترات لیاز وابسته به ATP (ACLY)، در افراد با کبد چرب غیرالکلی(NAFLD) مشاهده شده است. یکی از ترکیباتی که امروزه جهت پیشگیری از کبد چرب مورد توجه قرار گرفته است، تاثیر تری‌گلیسریدهای متوسط زنجیر (MCT) میباشد. در این مطالعه تاثیر پیشگیرانه MCT بر روی تغییرات بیان ژن آنزیم ACLY و میزان استیلاسیون لیزین ۲۷ هیستون ۳ (H۳K۲۷ac) در مدل حیوانی بررسی شد.
مواد و روشها: در این مطالعه ۱۸ سر موش صحرایی نر از نژاد ویستار به سه گروه ۶ تایی کنترل، تغذیه شده با رژیم فروکتوز و تغذیه شده با رژیم فروکتوز+MCT تقسیم شدند. پس از ۶ هفته تغذیه با رژیم‌های ذکر شده، موش‌ها کشته شدند، بیان ژن آنزیم ATP سیترات لیاز با استفاده از روش Real-time qPCR ارزیابی شد. همچنین استیلاسیون H۳K۲۷ از طریق وسترن بلاتینگ بررسی شد. آنالیز واریانس یکطرفه با شرط ۰/۰۵ P< بکار گرفته شد.
یافتهها: ایندکس کبدی در موش‌های تغذیه شده با فروکتوز+MCT نسبت به گروه فروکتوز افزایش معنی‌داری نشان داد(۰/۰۵P<). میزان تجمعات قطرات تری‌گلیسرید در لام‌های تهیه شده از گروه تغذیه شده با فروکتوز+MCT نسبت به گروه تغذیه شده با فروکتوز تغییر چشمگیری نداشت. اگرچه فروکتوز بیان ژن ACLY را افزایش داد، اما تغییرات بیان ژن ACLY در گروه تغذیه شده با فروکتوز+MCT نسبت به گروه کنترل و تغذیه شده با فروکتوز معنی‌دار نبود(۰/۰۵P<). فروکتوز+MCT، میزان H۳K۲۷ac را نسبت بهگروهکنترل و تغذیه شده با فروکتوز به‌صورت معنی‌داری کاهش داد(۰/۰۵P<).
استنتاج: براسـاس یافته‌هــای مطالعــه حاضـر استفاده از MCT به همراه فروکتـوز در پیشگیـری از ایجاد کبد چرب غیرالکلی بی‌تاثیر است.
هاجر شکری افرا، محبوبه ابراهیمی، ریحانه ابراهیمی شهابی، ترنگ تقوایی، ضیاءالدین اولادی، احمد رئیسی،
دوره ۳۳، شماره ۲ - ( ۹-۱۴۰۲ )
چکیده

بیماری کبد چرب غیرالکلی (NAFLD) بیش از یک‌سوم جمعیت بزرگ‌سال ایران را تحت تأثیر قرار داده و با توجه به شیوع فزاینده عوامل خطرساز آن، پیش‌بینی می‌شود که به زودی، به یک اپیدمی با پیامد‌های اجتماعی و اقتصادی گسترد‌ه تبدیل گردد. تا کنون، NAFLD از سوی نظام سلامت عمومی کم‌تر مورد توجه بوده و لزوم اﺗﺨﺎذ و تدوین ﺳﯿﺎﺳﺖﻫﺎ و دستورالعمل‌های مؤثر ملی ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ شواهد جهت پیشگیری، تشخیص، مراقبت و درمان NAFLD ضرورت دارد. پژوهشگران مرکز تحقیقات بیماری‌های گوارش و کبد دانشگاه علوم پزشکی مازندران، با هدف کمک به رفع این چالش، گزارش خلاصه سیاستی حاضر را با استفاده از شواهد پژوهشی موجود در پایگاه‌های داده معتبر و بررسی اسناد بالادستی کشوری ارائه نموده‌اند. در وهله اول، پیشنهاد می‌شود که NAFLD به عنوان یک مسئله جدی سلامت اجتماعی مورد حمایت قانونی و مالی دولت قرار گیرد و وزارت بهداشت برنامه‌های راهبردی و دستورالعمل‌های اجرایی مربوطه را متناسب با شرایط موجود نظام سلامت کشور ارائه نماید. ترسیم استاندارد خدمات کشوری توسط کارگروه‌های تخصصی کبدی، تأمین بودجه برای توسعه منابع انسانی، فیزیکی و مطالعاتی، ارائه خدمات مراقبتی درمانی از طریق کلینیک‌های چندتخصصی و توسعه سیستم‌های بهداشتی آموزشی مردم‌محور از راهکارهای پیشنهادی قابل اجرا و با اولویت بالا می‌باشند
ترنگ تقوایی، هاجر شکری افرا، سید حسن عمادی جمالی، حافظ فاخری، ایرج ملکی، محبوبه ابراهیمی،
دوره ۳۳، شماره ۲ - ( ۹-۱۴۰۲ )
چکیده

سابقه و هدف: کبد چرب غیرالکلی شایعترین اختلال کبدی در سراسر جهان است. فیبرواسکن کبد روشی غیرتهاجمی برای ارزیابی میزان سفتی و فیبروز کبدی است. کبد چرب در بیماران مبتلا به سندرم متابولیک، افراد چاق و مبتلا به دیابت تیپ ۲ شیوع بیش‌تری دارد. این مطالعه با هدف بررسی یافته‌های فیبرواسکن و سطح آنزیم‌های کبدی، تری‌گلیسرید، کلسترول و خصوصیات دموگرافیک مبتلایان به کبد چرب انجام شده است.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی-توصیفی، ۳۰۰ بیمار مراجعه‌کننده به کلینیک فوق‌تخصصی گوارش و کبد شهرستان ساری در یک مقطع یک‌ساله (۱۳۹۶-۱۳۹۷) که طبق نتایج سونوگرافی، دارای کبد چرب تشخیص داده شدند و بیماری‌های ویلسون، هموکروماتوز، هپاتیت‌های ویروسی و اتوایمیون برای بیماران رد شد، وارد مطالعه شدند. یافته‌های دموگرافیک و آزمایش‌های لازم از طریق اطلاعات موجود در پرونده ثبت شد. شدت استئاتوز و فیبروز از نتایج فیبرواسکن کبد تعیین شد. داده‌ها توسط نرم‌افزار SPSS نسخه ۱۶ تجزیه و تحلیل شدند. برای بیان توزیع متغیرهای کمیگروه‌های مورد مطالعه از میانگین و انحراف معیار و برای توصیف داده‌های کیفی از فراوانی و درصد استفاده شد. جهت مقایسه بین متغیرهای کمی independent t-test و مقایسه بین متغیرهای کیفی از آزمون Chi-Square استفاده شد.
یافتهها: سن بیماران از ۱۸ تا ۸۳ سال بوده با میانگین سنی ۱۳/۰۱±۴۸/۱۰ سال و شاخص توده بدنی (BMI)
۵/۴۷±۳۰/۸۸ مورد مطالعه قرار گرفتند. جنسیت و استعمال سیگار ارتباطی با شدت استئاتوز و فیبروز کبدی نداشت. در ۵۸/۳۳ درصد بیماران استئاتوز درجه ۳ () و در ۶۲ درصد آن‌ها فیبروز درجه ۱ () دیده شد. BMI و تری‌گلیسرید با شدت استئاتوز کبدی ارتباط معنی‌داری داشت (۰/۰۱P<). هم‌چنین، ایجاد فیبروز کبدی با افزایش سن، BMI، AST، ALT، ALP، و Chol ارتباطی معنی‌داری را نشان داد (۰/۰۵P<).

استنتاج: کاهش وزن و کنترل تری‌گلیسرید جهت کاهش استئاتوز و فیبروز کبدی توصیه می‌شود. انجام دوره‌ای فیبرواسکن کبدی در پیگیری تغییرات فیبروز کبدی پیشنهاد می‌گردد.

 
رضا ایرایی، پریسا خانی چراغ، حدیث موسوی، محمد یزدی، نگین چاوشی نژاد، رضوان یزدیان رباطی،
دوره ۳۳، شماره ۲۲۹ - ( ۱۱-۱۴۰۲ )
چکیده

 
تجمع لیپید در کبد با بیماری کبد چرب غیرالکلی (Nonalcoholic Fatty Liver Diseas: NAFLD) مرتبط است. چاقی و مقاومت به انسولین عوامل اصلی مرتبط با NAFLD هستند. مسیر سیگنالینگ AMPK/SIRT۱ نقش مهمی در افزایش مشکلات متابولیسم لیپید ایفا می‌کند. مطالعات اخیر نشان داده است که محور سیگنالینگ AMPK/SIRT۱ در پیشگیری و کاهش آسیب کبدی نقش دارد. افزایش تنظیم AMPK/SIRT۱ می‌تواند متابولیسم لیپید و اکسیداسیون را در سلول‌های کبدی تنظیم کند. در NAFLD، افزایش فعالیت AMPK/SIRT۱ می‌تواند سنتز اسیدهای چرب و کلسترول را با کاهش ژن‌های چربی‌زایی (FAS، SREBP-۱c، ACC و HMGCR) مهار کند. بنابراین، فعال‌سازی مسیر سیگنالینگ AMPK/SIRT۱ یک هدف بالقوه درمانی برای اختلالات کبدی است. در این بررسی، حداکثر مطالعات اخیر در مورد محور سیگنالینگ مسیر AMPK/SIRT۱ و اثر فعال‌کننده‌های طبیعی را بر مسیر AMPK/SIRT۱ در کبد چرب غیرالکلی خلاصه گردید

نفیسه صادقی، صالح رحمتی،
دوره ۳۴، شماره ۲۳۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده

سابقه و هدف: تمرینات اینتروال شدید (HIIT) بر بیان ژن‌های تغییر یافته به‌واسطه چاقی و کبد چرب غیرالکلی تأثیر می‌گذارند. پریلیپین‌ها (PLINs) خانواده‌ای متشکل از پنج پروتئین هستند که بر سطح قطرات چربی در بافت‌های مختلف از جمله بافت چربی احشایی بیان می‌شوند و متابولیسم لیپید را تنظیم می‌کنند. پژوهش حاضر اثر یک برنامه هشت هفته‌ای HIIT بر بیان ژن‌های پریلیپین ۳ و ۵ در بافت چربی احشایی موش‌های نر چاق مبتلا به کبد چرب غیرالکلی را مورد مطالعه قرار می‌دهد.
مواد و روشها: آزمودنیها در این مطالعه تجربی، ۲۴ سر موش صحرایی نر نژاد ویستار تشکیل داده است. حیوانات بهصورت تصادفی و مساوی به سه گروه با نام‌های کنترل، کبد چرب، و HIIT با کبد چرب تقسیم شدند. برای القای چاقی و کبد چرب از رژیم غذایی پرچرب استفاده شد. موشهای صحراییگروه کبدچرب بهمدت ۱۰هفته تحت رژیمغذایی در دسترس پرچرب قرارگرفتند. پس از اتمام ۱۰هفته مصرف رژیم غذایی پرچرب برای اطمینان از القاء مداخله از شاخص لی (Lee's index = body weight [g]/body length [cm] ×۱۰۰) استفاده شد. برنامه HIIT بهمدت هشت هفته و هر هفته پنج جلسه با استفاده از تردمیل مخصوص جوندگان و شیب صفر اجرا گردید. شدت تمرین با محاسبه حداکثر اکسیژن مصرفی تخمینی تعیین شد. ۴۸ ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی و پس از ده ساعت ناشتایی موشها با ترکیب مناسب زایلزین و کتامین بیهوش شدند. نمونه بافت چربی احشایی در میکروتپوبهای مخصوص با استفاده از نیتروژن مایع منجمد گردید و برای اندازهگیری بیان ژن به آزمایشگاه ارسال شد. از آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری ۰/۰۵ P< جهت بررسی تفاوت بین گروه‌ها استفاده گردید.
یافتهها: آنالیز دادهها با استفـاده از آزمـون آنالیـز واریانــس یـک ‌طـرفــه نشـان داد کـه بیـن گـروههای مطالعـه حاضـر در مـورد بیان ژن‌های ( PLIN۳ (F۲,۲۱ = ۴۷۱/۳۰ ، P= ۰/۰۰۱ و ( PLIN۵ (F۲,۲۱ = ۱۸۵/۶۰ ، P= ۰/۰۰۱، بافت چـربی احشایی تفـاوت معنـی‌داری وجود دارد. استفـاده از آزمـون تعقیبـی توکـی بیانگـر افزایـش بیـان ژنهـای(۰/۰۰۱ PLIN۳ (P= و (۰/۰۰۱  PLIN۵ (P= بافت چربی احشایی در گروه کبد چرب نسبت به گروه کنترل بود. کاهش معنی‌دار بیان ژنهای مذکور در گروه HIIT با کبدچرب نسبت به گروههای کنترل و کبد چرب مشاهده شد (۰/۰۰۱=P).

استنتاج: نتایج پژوهش حاضر نشان داد بیان ژنهای PLIN۳ و PLIN۵ بافت چربی احشایی به ‌واسطه القای کبد چرب افزایش پیدا کرد و برنامه HIIT باعث تعدیل این افزایش شد. کاهش بیان ژن‌های مذکور نسبت به گروه سالم اشاره به اثر مفید فعالیت بدنی در شرایط سلامت دارد و در مطالعه حاضر می‌تواند بیانگر این باشد که برنامه HIIT اثرات مفید بیشتری علاوه بر جبران خسارت بیماری داشته است. کاهش بیان ژنهای PLIN۳ و PLIN۵ بافت چربی احشایی به‌عنوان مکانیسم‌هایی از اثرگذاری HIIT به‌عنوان راهی برای مقابله با اثرات مضر چاقی و کبد چرب مطرح هستند.



صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Mazandaran University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb