جستجو در مقالات منتشر شده


۷ نتیجه برای Star

محمودرضا حیدری ، میترا عباسی فرد ،
دوره ۱۲، شماره ۳۴ - ( ۱-۱۳۸۱ )
چکیده

سابقه و هدف: گیاه خردل سیاه به طور سنتی برای رفع دردهای عصبی و روماتیسمی به کار می رود. هدف از این مطالعه، ارزیابی اثرات ضد دردی گیاه خردل سیاه است.
مواد و روش ها: عصار پرکوله گیاه خردل سیاه با دوزهای مختلف، به صورت IP به موش سوری تزریق و اثر ضد دردی آن با آزمون های فرمالین و Tail-flick اندازه گیری شد.
یافته ها: در آزمون فرمالین عصاره حاصل از روش پرکوله با دوزهای ۱۰۰، ۲۰۰ و۳۰۰ میلی گرم/کیلوگرم قادر به ایجاد اثر ضد دردی معنی داری نسبت به گروه کنترل بوده و دوز ۳۰۰ میلی گرم/کیلوگرم عصاره بیشترین اثر ضددردی را داشته است. مقایسه اثر ضد دردی ۳۰۰ میلی گرم/کیلوگرم عصاره پرکوله با ۵/۲ میلی گرم/کیلوگرم مرفین و ۳۰۰ میلی گرم/کیلوگرم A.S.A در آزمون فرمالین نشان دهنده این بود که در فاز اول درد، بین اثر ضد دردی عصاره،A.S.A و مرفین تفاوت معنی داری وجود نداشت. در فاز مزمن، اثر ضد دردی عصاره با اختلاف معنی داری (p<۰,۰۵) از A.S.A بهتر بود، ولی در این فاز در مقایسه با مرفین، اختلاف معنی داری مشاهده نشد.اثر ضد دردی ۳۰۰ میلی گرم/کیلوگرم عصاره در مقایسه با ۵/۲ میلی گرم/کیلوگرم مرفین در دقایق ۱۵، ۳۰ و۹۰ آزمون Tail-flick تفاوت معنی داری نداشت و در دقایق ۱۵، ۳۰ و ۴۵ پس از تزریق اختلاف معنی داری بین اثر ضد دردی عصاره و A.S.A وجود نداشت.در روش Tail-flick، اثر ضد دردی عصاره در حضور نالوکسان در دقایق ۱۵ و ۳۰، کاهش معنی داری داشته است (P<۰.۰۱).
استنتاج: در این تحقیق، اثر ضد دردی نسبتا خوبی از عصاره گیاه خردل سیاه مشاهده شد که می تواند زمینه تحقیق بیشتری را فراهم نماید.

معصومه کاظمی ، هدایت صحرایی ، مهناز آذرنیا ، حسین بهادران ،
دوره ۲۰، شماره ۷۶ - ( ۳-۱۳۸۹ )
چکیده

سابقه و هدف: مطالعات قبلی نشان داده است که مصرف مورفین در طی بارداری می تواند موجب تاخیر در نمو جفت و جنین و در نتیجه ایجاد نقایص جنینی گردد. این پژوهش به بررسی اثر مصرف مورفین توسط مادر باردار بر تکوین سلول های اپاندیمی شبکه کروئید دستگاه عصبی مرکزی در موش های بزرگ آزمایشگاهی نژاد ویستار پرداخته است.
مواد و روش ها: در این تحقیق از موش های بزرگ آزمایشگاهی نژاد ویستار با محدوده وزنی ۱۷۰-۲۰۰ گرم استفاده شد. گروه های آزمایش پس از بارداری، مورفین را با دوز ۰,۰۵ mg/ml در آب آشامیدنی دریافت نمودند. گروه کنترل آب آشامیدنی دریافت می کردند. در روز ۱۴ و ۱۷ بارداری موش های باردار با کلروفرم کشته شده و جنین ها به همراه رحم طی عمل جراحی از بدن حیوان خارج و به منظور فیکس شدن به مدت سی روز در محلول فرم آلدئید ۱۰ درصد قرار گرفتند. سپس جنین های فیکس شده مراحل پردازش بافتی را طی کرده و پس از برش گیری و رنگ آمیزی با روش هماتوکسیلین-ائوزین از نظر تکوین سلول های اپاندیمی شبکه کروئید دستگاه عصبی مرکزی جنین مورد بررسی میکروسکوپی قرار گرفتند. برای تعیین تفاوت آماری در دوگروه از نرمافزار موتیک استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد سطح شبکه کروئید و همچنین تعداد سلول های اپاندیما در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل افزایش معنی دار نشان داد (p<۰,۰۵).
استنتاج: در مجموع، مصرف مورفین خوراکی می تواند از تکوین و عملکرد طبیعی سلول های شبکه کروئید جلوگیری کند. این آسیب ممکن است منشا نقص عملکرد و تکوین سلول های شبکه کروئید در نوزادانی باشد که از مادران معتاد به دنیا آمده اند.

معصومه معتمدی جویباری، همایون خزعلی،
دوره ۲۴، شماره ۱۱۸ - ( ۸-۱۳۹۳ )
چکیده

سابقه و هدف: گرلین به طور عمده از معده، در زمان گرسنگی ترشح می‌شود. این نوروپپتید در تخمدان نیز وجود دارد. با این‌که اثر کاهش وزن و محدودیت غذایی بر سیستم تولید مثلی اثبات شده است اما مکانیسم دخیل در این فرایند کاملا مشخص نیست. بنابراین هدف از این آزمایش بررسی اثر بالانس انرژی منفی بر بیان گرلین، رسپتور گرلین و ژن‌های درگیر در استروئیدوژنز تخمدان در فازهای مختلف جنسی می‌باشد. مواد و روش‌ها: ۴۸ عدد موش صحرایی ماده باکره نژاد ویستار (۲۵۰-۳۰۰ گرم) به دوگروه تقسیم شدند. در یگ گروه، رت‌ها تحت محدودیت غذایی ۵۰ درصد به مدت ۱۰ روز قرار گرفتند. رت‌های گروه دوم در این مدت دسترسی آزادانه به غذا داشتند. در روز آزمایش، حیوانات هر گروه بر اساس فاز استروس خود توسط تست واژینال اسمیر به چهار گروه (پرواستروس، استروس، دی استروس ۱ و دی استروس۲) تقسیم شدند. سپس موش‌های صحرایی بیهوش شده و تخمدان آن‌ها خارج شد. میزان بیان گرلین و رسپتور گرلین، آروماتاز و StAR توسط روش real-time PCR اندازه‌گیری شد. یافته‌ها: نتایج حاصل نشان داد که بیان mRNA گرلین و رسپتور گرلین در موش‌های صحرایی که در محدودیت غذایی ۵۰ درصد قرار داشتند به‌طور معنی‌داری از رت‌های نرمال پایین‌تر است در حالی‌که بیان mRNAآروماتاز و StAR در برخی فازها نسبت به موش‌های صحرایی نرمال بالاتر است. استنتاج: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که کاهش وزن می‌تواند اثری متفاوت و مستقل بر بیان گرلین تخمدان داشته باشد.
قدسیه علیزاده ، حبیبه کردساردویی ، حمیدرضا اخوان ، احمد نقیب زاده تهامی،
دوره ۲۴، شماره ۱۲۰ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده

سابقه و هدف: مصرف فرآورده‌های گوشتی روزبه‌روز در حال افزایش است. نیتریت و نیترات به‌عنوان نگهدارنده در فرآورده‌های گوشتی استفاده می‌شوند. مسئله قابل‌توجه در ارتباط با این ترکیبات، تشکیل نیتروزآمین و اثرات بالقوه سرطان‌زایی آن است؛ بنابراین در این مطالعه این ترکیب و برخی ویژگی‌های شیمیایی سوسیس و کالباس‌های توزیع‌شده در سطح شهر کرمان مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روش‌ها: از پنج برند گوناگون سوسیس و کالباس در روز سوم پس از تولید نمونه‌برداری انجام شد و میزان باقی‌مانده نیتریت، نشاسته و پروتئین آن‌ها مورد بررسی قرار گرفت و با میزان استاندارد آن‌ها در استاندارد ملی ۲۳۰۳ (سوسیس و کالباس- ویژگی‌ها و روش‌های آزمون) مقایسه شد. یافته‌ها: با مطالعه ۱۳ نمونه مورد بررسی، مشاهده شد، میران باقی‌مانده نیتریت در ۱۵,۳ درصد نمونه‌ها از حدود استاندارد خارج بود. در ارتباط با نشاسته ۲۳.۰۷ درصد نمونه‌ها، میزان نشاسته‌ای بالاتر از حد استاندارد داشتند. ۶۹.۲۳ درصد نمونه‌ها میزان پروتئینی کمتر از میزان ذکر شده در استاندارد ۲۳۰۳ (سوسیس و کالباس- ویژگی‌ها و روش‌های آزمون) نشان دادند. استنتاج: با توجه به نتایج به دست آمده، میزان نیتریت باقی‌مانده، همین‌طور میزان پروتئین و نشاسته نیز در مواردی خارج از میزان تعیین شده در استاندارد ملی ۲۳۰۳ بود. لذا رعایت استانداردهای مربوطه و پایش مرتب این ترکیبات، به‌ویژه افزودنی نیتریت در فرآورده‌های گوشتی از سوی کارخانه‌های تولیدکننده و مراجع ذیصلاح ضروری به نظر می‌رسد

رضا علی پناه مقدم، آرش مهری، عباس نقی زاده باقی، علی نعمتی، ودوود ملک زاده، محمد ماذنی، فریده منافی، محمد محمدزاده وردین، علیرضا محمدنیا،
دوره ۲۸، شماره ۱۶۰ - ( ۲-۱۳۹۷ )
چکیده

سابقه و هدف: آنزیم پاراکسوناز ۲ یکی از آنزیم‌های خانواده پاراکسوناز می‌باشد که بر خلاف آنزیــم‌های پاراکسوناز ۱ و ۳ جزء سیستم آنتی ‌اکسیدانی داخل سلولی بوده و در بسیاری از سلولها بیان می‌شود. یکی از ترکیبات گیاهی که اخیرا، در زمینههای مختلفی از جمله اثرات آنتی ‌اکسیدانی مورد توجه فراوانی قرار گرفته است آندروگرافولید می ‌باشد. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر آندروگرافولید روی بیان آنزیم پاراکسوناز ۲ انجام گرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی آزمایشگاهی، از ۱۸ سر موش در ۳ گروه ۶ تایی شامل گروه کنترل (دریافتکننده‌ی سرم فیزیولوژی)، گروه دریافت کننده‌ی آندروگرافولید با دوز ۵/۳ میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن و گروه دریافت کننده ی آندروگرافولید با دوز ۷ میلی گرم به ازای هر کیلو گرم وزن بدن، استفاده گردید. جهت بررسی میزان بیان آنزیم پاراکسوناز ۲ از روش Real-time PCR استفاده شد.
یافتهها: آندروگرافولید با دوزهای ۵/۳ و ۷ میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن موش صحرایی نر باعث کاهش در بیان کبدی آنزیم پاراکسوناز ۲ نسبت به گروه کنترل می‌شود. میزان کاهش بیان آنزیم پاراکسوناز ۲ نسبت به گروه کنترل در هر دو دوز ۷ و ۵/۳ میلی گرم به ازای هر کیلو گرم وزن بدن تقریبا یکسان می ‌باشد.
استنتاج: این مطالعه برای اولین بار نشان داد که تزریق آندروگرافولید با دوزهای ۵/۳ و ۷ میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن موش صحرایی نر باعث کاهش در بیان کبدی آنزیم پاراکسوناز ۲ می‌شود.
 
 
محمد حسین رفیعی، حامد جعفرزاده، عقیل ملایی، ابراهیم نصیری،
دوره ۳۰، شماره ۱۸۷ - ( ۵-۱۳۹۹ )
چکیده

سابقه و هدف: عنایت بـه اهمیـت تـرمیم زخـم در جراحـی، لــزوم یــافتن جایگزین‌های مـؤثر در فرآیند تـرمیم زخـم در فراوردههای گیـاهی بر مبنای مستندات طب سنتی ایرانی مورد توجه می باشد. هدف از این مطالعه تعیین اثر پماد ابوخلسا بر روند بهبود زخم‌های جراحی می‌باشد.
مواد و روشها: در این پژوهش مداخله‌ای - تجربی، تعداد ۲۴ سر رت نژاد ویستار، به‌طور تصادفی در ۴ گروه مساوی شاهد (بدون مداخله)، کنترل مثبت (تیمار با کرم سیلورسولفادیازین ۱درصد)، مداخله۱ (تیمار با پماد ابوخلسا) و مداخله۲ (تیمار با مخلوط پماد ابوخلسا (هواچوبه) و کرم سیلورسولفادیازین ۱درصد) قرار گرفتند. در نمونه‌های همه گروه‌ها، در ناحیه پشت گردن، یک زخم ایجاد شد؛ سپس گروه‌ها به مدت ۲۱ روز تحت تیمار موضعی قرار گرفتند. در روزهای ۴، ۷، ۱۴ و ۲۱ زخم‌های در حال ترمیم، مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده‌ها توسط نرم‌افزار SPSS۲۲ و به‌وسیله آزمون one-way ANOVA و آزمون تعقیبی گیمز_هاول برای داده‌های توزیع نرمال و آزمون کروسکال والیس برای داده‌های با توزیع غیرنرمال تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: درصد بهبـود زخـم در روز چهارم (۰۰/۰= P) و هفتم (۰۲/۰= P) در گروه مداخله ۱ نسبت به گروه شاهد تفاوت معنی‌داری داشت و در چهاردهمین روز در گروه‌های شاهد، کنترل مثبت، مداخله ۱ و مداخله۲ به ترتیب ۴/۴±۱۶/۸۱، ۲۷/۱۹±۸۴، ۴±۲۸/۹۴ و ۱۹±۲۰/۸۲ درصد بود. که در گروه مداخله۱ به‌طور چشمگیری بالاتر از سایر گروه‌ها بود اما از نظر آماری معنی‌دار نبود (۰۷/۰= P).
استنتاج: استفاده موضعی از پماد ریشه ابوخلسا می‌تواند التیام زخم جراحی را تسهیل کند.
شکیبا عطاییان، محمد ازادبخت، حسین عسگری راد، فرشته طالب پور، فاطمه اکبری، شروین امیرخانلو،
دوره ۳۲، شماره ۲۱۴ - ( ۸-۱۴۰۱ )
چکیده

سابقه و هدف: زخم عارضهای با شیوع بالا در جامعه میباشد و مطالعات مختلفی در زمینه تسـریع رونـد بهبـودی زخم به انجام رسیده است. هدف از این مطالعه بررسی اثر فرمولاسیون لیپوژل حاوی عصاره رامنوس کاتارتیکا
(
Rhamnus cathartica L. یکی از گیاهان بومی ایران، بر بهبود زخم در رت‌های نژاد ویستار بود.

مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، جهت تهیه فرمولاسیون لیپوژل، فرمولاسیون‌های متفاوتی با نسبت‌های مختلف پارافین، پلی‌اتیلن و عصاره تهیه و برای یافتن بهترین فرمولاسیون آزمایش شد. برای بررسی اثربخشی عصاره در بهبود زخم، تعداد ۲۰ رت به چهار گروه (۵N=) نرمال سالین، پایه لیپوژل، لیپوژل عصاره و اکتیو واتر تقسیم شدند. زخم کامل به مساحت ۲×۲ سانتیمتردر پشت حیوان ایجاد شد. بررسی ابعاد زخم و مطالعات هیستوپاتولوژی در روزهای ۳، ۵، ۷ و ۱۲ انجام گرفت.
یافتهها: فرمولاسیون حاوی ۹۵ درصد پارافین و ۵ درصد پلی‌اتیلن به‌دلیل پوشانندگی بهتر پوستی، قوام مناسب و یکنواختی بهتر، به‌عنوان فرمولاسیون نهایی لیپوژل انتخاب شد. محتوای تام فنولی و فلاونوئیدی گیاه رامنوس کاتارتیکا به ترتیب برابر با ۴/۵ و mg/g ۲۳/۴۱۵ شد. نتایج مطالعات درون‌تنی نشان داد که ابعاد زخم در گروه عصاره نسبت به بقیه گروه‌ها تفاوت معنی‌دار آماری دارد(p۰/۰۵) و گیاه رامنوس کاتارتیکا قدرت خوبی در بهبود زخم داشت. هم‌چنین نتایج هیستوپاتولوژی گواه بر این بود که این گیاه در مواردی همچون رسوب کلاژن، نورگ‌زایی، بلوغ فیبروبلاست و تشکیل اپیدرم نسبت به سایر گروه‌ها اثر بهتری داشت(p۰/۰۵).
استنتاج: بر اساس یافتههای مطالعه حاضر، لیپوژل حاوی عصاره رامنوس کاتارتیکا در بهبود زخم با ضخامت کامل موثر است.
 

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Mazandaran University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb