۱۷ نتیجه برای Uv
ناصر ولایی ، مهرنوش کوثریان ، ابراهیم نصیری ، سیده فاطمه موسوی ،
دوره ۱۶، شماره ۵۲ - ( ۳-۱۳۸۵ )
چکیده
سابقه و هدف: تعداد و کیفیت مقالات منتشر شده در مجلات علمی - پژوهشی از شاخص های ارزیابی فعالیت پژوهشی اعضا هیات علمی و همچنین برون داد دانشگاه های علوم پزشکی می باشد. تا به حال روی مقالات منتشر شده در مجله «نامه» بازنگری انجام نشده بود. به منظور بررسی تعداد و کیفیت مقالات منتشر شده در مجله «نامه»، مطالعه ای در تابستان ۱۳۸۴ انجام شد.
مواد و روش ها: تحقیق به روش توصیفی و با نمونه گیری سرشماری انجام شد. شمارههای ۱ تا ۴۷ مجله مربوط به سال های ۱۳۷۱ تا تابستان ۱۳۸۴ برای مقایسه دربخش بررسی شدند. پرسشنامه ای مشتمل بر ۴۸ سوال با استفاده از منابع تدریس روش تحقیق و مقاله نویسی تهیه شد. از آمار توصیفی و آزمون مناسب برای نمایش داده ها و مقایسه آنها استفاده شد.
یافته ها: تعداد ۴۰۷ مقاله مربوط به ۱۳,۵ سال انتشار بررسی شد. ۴۳ مقاله مربوط به شماره های قبل از درجه علمی - پژوهشی (۱۳۷۴- ۱۳۷۱) و ۳۶۴ مورد مربوط به شماره های ۱۲ به بعد بود که در ۲ گروه ۱۸۲ تایی بررسی شد. مقالات منتشر شده در دوره اول عموما به صورت مقالات مروری و معرفی مورد بوده و در دوره دوم و سوم شامل مطالعات توصیفی، کارآزمایی بالینی و تجربی بود. فاصله زمانی انجام مطالعه و تاریخ روی جلد مجله در دوره اول ۱.۶±۱ و در دوره دوم۱.۵±۱.۳۵ و ۱.۳±۱.۲۲سال بود. تعداد منابع مورد استفاده در حال حاضر ۱۱.۵±۲۰ به ازای هر مقاله و تعداد منابع فارسی ۳.۳۸±۲.۱ می باشد. تفاوت تعداد منابع مورد استفاده در دو دوره به لحاظ آماری معنی دار بود (۰.۰۰۰>P). ولی تفاوت منابع فارسی استفاده شده معنی دار نبود.
استنتاج: سیر تکاملی مقالات چاپ شده در مجله به لحاظ تعداد و کیفیت پژوهش های انجام شده در مقالات اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی مازندران و سایر دانشگاه ها محسوس است.
حمید عبادی ، افسانه برقعی ، مسعود مالی ، ماریا طالبی ، محمدرضا ربیعی ،
دوره ۱۷، شماره ۵۸ - ( ۳-۱۳۸۶ )
چکیده
سابقه و هدف: سرگیجه وضعیتی خوش خیم حمله ای (BPPV) شایع ترین علت سرگیجه است. پاتوفیزیولوژی این بیماری امروزه بر اساس نظریه سنگ مجرا (canalolithiasis) توصیف می شود. این مطالعه به منظور مقایسه اثر دوروش مانور فیزیکی و تجویز دارو در درمان BPPV انجام گرفته است.
مواد و روش ها: این مطالعه تجربی روی ۴۵ بیمار مبتلا به BPPV انجام شده است. بیماران طی اولین معاینه به صورت تصادفی انتخاب و بر اساس سن و جنس و علت بیماری همسان سازی و سپس به دو گروه تقسیم شدند. ۲۲ نفر تحت درمان دارویی با بتاهیستین و ۲۳ بیمار تحت درمان با مانور ایپلی (Epley) قرار گرفتند. میزان بهبودی هر گروه با آزمون هال پایک (Hall Pike) و شرح حال یک هفته و یک ماه بعد ارزیابی شد.
یافته ها: یک هفته بعد از درمان ۵۸,۳ درصد در گروه دارو و ۹۴.۱ درصد در گروه مانور، آزمون هال پایک منفی داشتند، میزان بهبودی شکایات نیز از همه بیماران سوال شد که یک هفته بعد از درمان ۳۹.۷۷ درصد بیماران گروه دارو و ۸۱.۵۲ درصد بیماران گروه مانور بهبود یافتند که این اختلاف به لحاظ آماری معنی دارا می باشد (p<۰.۰۰۱).۳۳۸/۴-=Z) یک ماه بعد از درمان ۵۶.۸۳ درصد گروه دارو و ۸۶/۹۶ درصد گروه مانور بهبود یافتند (P<۰.۰۱ و z=-۳.۳۶) اختلاف بین میزان بهبودی یک هفته و یک ماه بعد از درمان در گروه دارو معنی دار بود (P<۰.۰۱ و z=۲.۸۵) ولی در گروه مانور اختلاف معنی داری به دست نیامد.
استنتاج: مانور ایپلی در کنترل کوتاه مدت علائم BPPV بسیار موثرتر از دارو عمل می کند و روش مناسبی برای درمان این بیماری می باشد.
سیدمهدی سادات، رضوان ذبیح الهی، فوزیه جوادی، روح اله وهاب پور، سیدداور سیادت ، کیهان آزادمنش ، ارفع مشیری ، کاظم پریور ، محمدرضا آقاصادقی، ،
دوره ۲۱، شماره ۸۴ - ( ۷-۱۳۹۰ )
چکیده
سابقه و هدف: یافتن یک واکسن موثر بر علیه عفونت HIV همچنان به عنوان یک دغدغه و چالش اساسی مطرح می باشد. در مطالعه قبلی ما، ویریون هایHIV-۱ با قابلیت یکبار تکثیر ساخته شده بودند. در مطالعه حاضر ارزیابی ایمونولوژیکی آنها جهت بررسی القا پاسخ های همورال و سلولی در مدل موشی انجام گرفته است.
مواد و روش ها: در این مطالعه آزمایشگاهی ویریون های نسل اول و دوم در سلول های انسانی HEK۲۹۳T تولید و در گروه های مختلف موشی با سه دوز با / یا بدون ادجونت تزریق شدند. پس از آخرین تزریق، پاسخ های ایمنی در سرم و سلول های طحالی موش های ایمن شده بوسیله روش الایزا بررسی شدند.
یافته ها: گر چه در تمامی گروه های ایمن شده با فرمولاسیون های مختلف، پاسخ سلولی مشاهده شده، لیکن درگروه اصلی تزریق شده به همراه ادجوانت های جدید بالاترین تیتر آنتی بادی اختصاصی، سایتوکاین های IFN-g و IL-۴ و همچنین بیشترین تعداد سلول های مترشحه IFN-g دیده شد که بیانگر پاسخ قوی سلولی در این گروه می باشد.
استنتاج: برای دست یابی به یک واکسن موثر بر علیه HIV نیاز به تحریک پاسخ های همورال و سلولی قوی می باشد. نتایج این تحقیق، بیانگر قابلیت تحریک قوی سیتم ایمنی توسط رژیم تزریقی ویریون به همراه دو ادجونتM۷۰ و CpG می باشد که امکان دستیابی به یک واکسن موثر را پدید می آورد.
ادریس حسین زاده، عباس رضایی، قدرت الله شمس خرم آبادی، صلاح عزیزی، عبدالرحیم یوسف زاده،
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده
سابقه و هدف:باتوجه به استفاده روزافزون از کروم در صنایع شیمیایی، آبکاری فلزات، دباغی چرم و فرآیندهای رنگرزی، آلودگی آب با کروم به یک مشکل قابل توجه تبدیل شده است. کروم شش ظرفیتی (Cr (VI)) به عنوان یک ماده سمی برای موجودات آبزی، حیوانات و انسان و به عنوان یک عامل سرطانزا شناخته شده است بنابراین بایستی قبل از تخلیه مستقیم فاضلابهای حاوی Cr (VI) به محیط، حذف شوند. هدف این مطالعه کاربرد حذف فتوکاتالیستی Cr (VI) با استفاده از نانوذرات اکسید روی به عنوان کاتالیست و در یک رآکتور ناپیوسته می باشد.
مواد و روشها:در این مطالعه تجربی که از نوع بنیادی- کاربری می باشد، در ابتدا نانوذرات ZnO تجاری تهیه شدند. pH نقطه صفر بار الکتریکی (pHZPC) نانوذرات با استفاده از روش تعادل در سیستم ناپیوسته تعیین شد. شرایط مختلف آزمایشگاهی مانند غلظت اولیه Cr(VI) (mg.L-۱۱۰ تا ۵۰)، pH محلول (۳ تا ۹) و دوزهای متغیر نانوذرات (gr۱/۰ تا ۱) در زمان تماسهای مختلف (صفر تا ۱۲۰ دقیقه) و در یک شدت تابش UV بررسی شدند. به علاوه مدلهای سینتیکی برای حذفCr (VI) مورد بررسی قرار گرفتند. غلظت Cr (VI) به روش رنگسنجی با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر در طول موج nm۵۴۰ و با روش ۱،۵-دی فنیل کاربازاید (DPC) با دقت mg.L۱۵ تعیین شد.
یافتهها:مقدار pHZPC برایZnO ، ۵۱/۷ بود. نتایج نشان داد که کارآیی حذف Cr (VI) با افزایش دوز نانوذرات ZnO افزایش مییابد. درصد حذف Cr (VI) با افزایش غلظت اولیه کروم کاهش نشان داد. حداکثر حذف Cr (VI) در pH اسیدی به دست آمد (۶۵/۸۶ درصد برای ۳=pH در مقابل ۵۵/۴۲ درصد در ۹=pH). آنالیز مدلهای سینتیکی نشان داد که حذف Cr (VI) از مدل(L–H) Langmuir–Hinshelwoodتبعیت میکند (۹۹۵/۰=R۲) و ممکن است جذب Cr (VI) برروی سطح ZnO مرحله کنترل کننده پیشرفت فرآیند باشد.
استنتاج:نتایج این مطالعه نشان داد فرآیند UV/ZnO یک روش مؤثر برای حذف Cr (VI) از محلولهای آبی میباشد و ممکن است فرآیند UV/ZnO به طور مؤثری در حذفCr (VI) در غلظتهای پایین و pH اسیدی کارآ باشد.
جواد اختری، مهدی عباس تبار، سعید عابدیان کناری،
دوره ۲۴، شماره ۱۲۱ - ( ۱۱-۱۳۹۳ )
چکیده
رابطه نانوتکنولوژی و ایمونولوژی را از جوانب مختلف میتوان بررسی کرد. کاربردهای نانوتکنولوژی در علم ایمونولوژی گسترده بوده و از ویژگیهای مهمی در زیستفناوری پزشکی برخوردار است. رهایش اجزاء فعال ایمونولوژیک به جایگاههای هدف با استفاده از حاملهای نانو یکی از این موارد است. به علاوه کاربرد موفق نانوتکنولوژی در حوزه ایمونولوژی، نسلهای جدیدی از واکسنها، ادجوانتها و داروهای تنظیمکننده سیستم ایمنی را تولید کرده که هدف نهایی آن بهبود پاسخ به بیماریهای عفونی و غیرعفونی است. نانوتکنولوژی در شکلگیری واکسنها و عوامل جدید سرکوبکننده سیستم ایمنی نقش دارد. از سوی دیگر دستکاری و کنترل اشیاء در مقیاس نانو می تواند سبب درک بهتر ما از پاسخهای ایمنی شود.
محمدجواد باقری پور، فیروز ابراهیمی، عباس حاجی زاده، شهرام نظریان،
دوره ۲۵، شماره ۱۲۴ - ( ۲-۱۳۹۴ )
چکیده
چکیده
سابقه و هدف: نوروتوکسینهای باکتری کلستریدیوم بوتولینوم از قویترین سموم شناخته شده میباشند که سبب بروز سندروم خطرناک بوتولیسم در انسان و حیوان میشوند. تحقیقات نشان داده است که زیر واحد اتصالی این سم دارای خاصیت ایمنیزایی بوده و میتواند در تهیه واکسن نوترکیب مورد استفاده قرار گیرد. از آنجا که واکسنهای نوترکیب به تنهایی قادر به برانگیختن موثر پاسخهای ایمنی نیستند، استفاده از ادجوانتهای زیستسازگار و ایمن از اهمیت زیادی برخوردار است. در سالهای اخیر مطالعات زیادی جهت استفاده از نانوذرات به عنوان ادجوانت و نیز بستری جهت رسانش واکسن صورت گرفته است. هدف از این تحقیق، بررسی اثر نانوذرات کیتوسان بر روی رسانش موثر یک کاندید واکسن نوترکیب علیه نوروتوکسین بوتولینوم تیپ E بود.
مواد و روشها: بیان و تخلیص پروتئین نوترکیب ناحیه اتصالی BoNT/E در باکتری E. coli BL۲۱ (DE۳) صورت پذیرفت. نانوذرات کیتوسان حاوی پروتئین مذکور با روش ژلاسیون یونی ساخته شد و به صورت زیرجلدی به موش تزریق گردید. همزمان، آنتیژن مورد نظر همراه با ادجوانت فروند نیز به گروه موشی جداگانه، تزریق شد و در نهایت میزان تیتر آنتیبادی IgG با روش الایزای غیرمستقیم مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: پروتئین نوترکیب ناحیه اتصالی BoNT/E، بیان و تخلیص شد و سپس به وسیله وسترن بلات مورد تایید قرار گرفت. میزان بارگذاری پروتئین در نانوذرات بیش از ۹۰ درصد بود. نتایج الایزا نشان داد که میزان تولید آنتیبادی IgG پس از هربار تزریق افزایش یافته است.
استنتاج: نتایج این تحقیق نشان میدهد نانوذرات کیتوسان توانایی تحریک موثر سیستم ایمنی هومورال را دارد.
مهدی احمدی مقدم، نعمت اله جعفرزاده حقیقی فرد، سمانه میرعالی، سهند جرفی، فیض اله دیناروند، نادعلی علوی،
دوره ۲۶، شماره ۱۴۳ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
سابقه و هدف: به دلیل خطرات بالقوه پسابهای نساجی، از جمله جهش زایی لازم است قبل از تخلیه به محیط، با استفاده از روشهای مؤثر تصفیه شوند. فرآیندهای اکسیداسیون پیشرفته بدلیل تولید رادیکالهای فعال هیدروکسیل قادرند با سرعتی بالاتر از دیگر فرآیندها عمل کرده و کارائی حذف مواد رنگی از پساب صنایع نساجی را افزایش دهند. این مطالعه با هدف بررسی کارایی فرایند حذف رنگ بر روی نانوکاتالیست UVA/ZnO و UVA/TiO۲ انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه در یک راکتور منقطع روی نمونه سنتتیک و واقعی انجام و اثر متغیرهایی نظیر غلظت اولیه رنگزا، غلظت کاتالیست TiO۲ & ZnO، زمان و pH و حضور عوامل مداخلهکننده بر کارایی حذف رنگزا بررسی شد. همچنین از دافنیا مگنا جهت آزمون سمیت استفاده شد.
یافتهها: بر اساس نتایج، فرآیند UVA/ZnO با ۶۹ درصد و فرآیندUVA/TiO۲ با ۵/۹۵ درصد در شرایط بهینه بیشترین درصد حذف رنگزا را داشتهاند. pH بهینه در دو فرایند به ترتیب ۹ و ۲ بود. مطالعه حاضر نشان دادکه غلظت اولیه رنگزا و COD رابطه معکوسی با درصد حذف رنگزا در دو فرایند دارند (۰۵/۰p<، ۹۹/۰ r۲ZnO= ، ۹۴/۰ r۲TiO۲=). با افزایش کاتالیست و زمان در دو فرایند درصد حذف رنگزا افزایش مییابد. در این تحقیق LC۵۰۹۶ ساعته از ۷/۹۶ به ۷/۴۴ میلیگرم بر لیترکاهش یافت.
استنتاج: بهطور کلی، نتایج این مطالعه نشان داد فرایند TiO۲/UVAبا بهینه سازی عوامل عملیاتی موثر، کارایی بالایی در رنگبری R.B ۸۶ و کاهش سمیت دارد.
رقیه پیری، مجید کرمانی، علی اسرافیلی،
دوره ۲۷، شماره ۱۴۷ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
سابقه و هدف: ترکیبات کلروفنلی از جمله آلایندههای مقاوم و سمی هستند که بهوسیله صنایع بسیاری وارد محیط زیست میشوند و با نشت به آبهای زیرزمینی یا شستهشدن خاکهای آلوده، سبب آلودگی منابع آبی میشوند. این مطالعه بهمنظور ارزیابی میزان تجزیه ۴-کلروفنل (۴CP) توسط فرآیند UV/NaPS انجام شده است.
مواد و روشها: در این مطالعه، فرآیند اکسیداسیون فتوشیمیایی در یک فتوراکتور، با مقیاس آزمایشگاهی ۵/۱ لیتری و با جریان منقطع مجهزشده به لامپ UV با توان ۵۰۰۰۰ صورت گرفت. تأثیر متغیرهای مستقل شامل غلظت پرسولفات سدیم (mmol/L ۸۴-۴/۸)، pH (۱۰-۳)، غلظت ۴-کلروفنل (mmol/L ۵-۵/۰) و زمان واکنش (۳۰-۲ دقیقه) بر بازده حذف ۴-کلروفنل بررسی شد. غلظتهای خروجی ۴-کلروفنل بهوسیله دستگاه UV/Visible در طول موج nm ۲۸۰ تعیین گردید. میزان کل کربن آلی با دستگاه آنالیز TOC اندازهگیری شد. همچنین، مدلهای سینتیکی فرآیند مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: در این مطالعه، بازده بهینه حذف ۴-کلروفنل توسط فرآیند UV/NaPS در غلظت پرسولفات سدیم mmol/L ۴/۸، ۵pH=، غلظت اولیه ۴-کلروفنل برابر با mmol/L ۵/۱ در زمان واکنش ۳۰ دقیقه به میزان ۳/۸۹ درصد بهدست آمد. افزون بر این، در شرایط مشابه ۴/۶۰ درصد از کل کربن آلی حذف شد. دادهها نیز از مدل سینتیکی درجه اول تبعیت داشتند.
استنتاج: با توجه به افزایش استفاده از اشعه UV در فرآیندهای تصفیه آب و بازده قابلقبول فرآیند UVNaPS برای حذف آلاینده ۴-کلروفنل، پس از آنالیزهای سود-هزینه، استفاده از این روش برای حذف ۴-کلروفنل قابلپیشنهاد است.
نسرین آقاجری، حبیب الله یونسی، نادر بهرامی فر، زهرا قاسمی،
دوره ۲۷، شماره ۱۵۰ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده
سابقه و هدف: رنگها یکی از مهمترین گروه مواد شیمیایی آلاینده محیط زیست میباشند. به دلیل قابلیت حل شدن و پایداری بالای رنگها در آب، توجه فزایندهای به تخریب و تصفیه آنها از پسابهای صنعتی معطوف شده است .
مواد و روش ها: در این مطالعه کارایی نانوذرات TiO۲ نشانده شده بر زئولیت H فرم Fe-ZSM۵ به عنوان فوتوکاتالیست برای تخریب رنگ راکتیوقرمز ۱۹۸ از آب تحت نور UV بررسی شد. به منظور تعیین شرایط بهینه، اثر پارامترهای غلظت رنگ و pH محلول مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: تصاویر SEM نشان میدهد که ذرات تیتان به خوبی بر روی سطح زئولیت Fe-ZSM۵ قرار گرفتهاند و آنالیز FT-IR نیز حضور زئولیت Fe-ZSM۵ و فاز آناتاز TiO۲، در فوتوکاتالیست سنتز شده را تایید نمود و با استفاده از آنالیزهای EDS و BET به ترتیب درصد مختلف مادههای مورد نظر و مساحت سطح ویژه و حجم حفرات در فوتوکاتالیست به دست آمد در نهایت با استفاده از آنالیز UV-Vis انرژی باندگپ فوتوکاتالیست سنتزی ۷۴/۲ بهدست آمد.
استنتاج: مقادیر بهینه pH و غلظت رنگ موجود برای حذف رنگ به وسیله فوتوکاتالیست Fe-ZSM۵@TiO۲ سنتزی به ترتیب برابر ۴ و ۱۰۰ میلی گرم بر لیتر به دست آمد. بیشترین حذف ۱۰۰ درصد رنگ راکتیوقرمز ۱۹۸ در شرایط بهینه تحت تابش نور UV در مدت زمان ۱۰۵ دقیقه میباشد. فوتوکاتالیست سنتزی قابلیت استفاده مجدد تا ۵ بار بدون کاهش کارایی را دارد.
علیرضا رحمانی، قربان عسگری، مصطفی لیلی، رویا اعظمی گیلان،
دوره ۲۷، شماره ۱۵۳ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده
سابقه و هدف: فاضلاب صنایع، یکی از بزرگترین بخشهای تولیدکننده فاضلاب در جهان محسوب شده و ۲۰ درصد از آلودگی آبی صنایع مربوط به آن میباشد. حذف رنگ از فاضلابهای رنگی، به بزرگترین مشکل موجود برای صنایع نساجی تبدیل شده است. هدف از این تحقیق، بررسی عملکرد فرآیندهای اکسیداسیون پیشرفته فنتون-پراستیک اسید و فتوفنتون-پراستیک اسید، در حذف رنگ متیلن بلو (MB) از محیطهای آبی میباشد.
مواد و روشها: پژوهش حاضر، یک مطالعه تجربی میباشد، که در آن تأثیر فاکتورهای محیطی شاملpH (۹-۳ )، زمان تماس (۳۰-۲ دقیقه )، غلظت پراستیک اسید (۵۰-۵ میلی گرم در لیتر )، غلظت کلرور فریک (۲۰۰-۵ میلیگرم در لیتر ) و غلظت رنگ متیلن بلو (۱۰۰-۵ میلیگرم در لیتر) بر کارایی حذف، در حضور و عدم حضور پرتو ماوراء بنفش، بررسی شد. آزمایش در یک راکتور منقطع انجام شد و کارایی روش در حذف رنگ با استفاده از دستگاه اسپکترو فتو متری اندازهگیری شد.
یافتهها: یافتههای حاصل از این تحقیق نشان داد که در طی فرآیند فنتون-پراستیک اسید، بیشترین راندمان حذف رنگ (۹۹ درصد)، تحت شرایط بهینهpH برابر ۳، غلظت پراستیک اسید ۳۰ میلیگرم در لیتر، غلظت کلرور فریک ۶۰ میلیگرم در لیتر و غلظت رنگ متیلن بلو ۱۰ میلی گرم در لیتر، در مدت زمان ۳۰ دقیقه بهدست آمد، در حالی که با فرآیند فتوفنتون-پراستیک اسید، همین میزان حذف رنگ، در زمان تماس کمتر، یعنی ۲۰ دقیقه رخ میدهد.
استنتاج: راندمان بالای حذف در فرآیند فتوفنتون-پراستیک اسید، در یک مدت زمان نسبتاً کوتاه، که حاصل تولید رادیکال هیدروکسیل میباشد، نشان می دهد که این فرآیند میتواند بهطور موثری برای حذف رنگ MB بهکار گرفته شود و جایگزین مناسبی برای سیستمهای متداول تصفیه فاضلابهای در بردارنده ترکیبات آلی مشابه باشد.
فاطمه آزادبخت، علی اسرافیلی، مجتبی یگانه بادی، جواد ساجدی فر، مهناز امیری، میترا غلامی،
دوره ۲۷، شماره ۱۵۴ - ( ۸-۱۳۹۶ )
چکیده
سابقه و هدف: آنتیبیوتیکها بهطور گستردهای برای درمان بیماریها استفاده میشوند. مترونیدازول یک آنتیبیوتیک از خانواده نیتروایمیدازول میباشد که بهطور گستردهای برای درمان بیماریهای عفونی ناشی از باکتریها و تکیاختهها استفاده میشود. این ترکیب تجزیه ناپذیر، دارای حلالیت بالا در آب، سمی، سرطانزا و جهشزا میباشد. فرایند اکسیداسیون پیشرفته یک روش مؤثر در حذف مترونیدازول میباشد. هدف از این پژوهش، بررسی کارآیی فرایند اکسیداسیون پیشرفته بر پایه پرسولفات (UV/Na۲S۲O۸) برای حذف مترونیدازول از محلولهای آبی میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، اثر متغیرهای pH، غلظت پرسولفات و زمان تماس توسط یک لامپ UV-C با قدرت ۱۶ وات مطالعه گردید و غلظت باقی مانده مترونیدازول توسط دستگاه اسپکتروفتومتر مدل UV-Vis مدل Cecil CE۷۴۰۰ سنجش شد.
یافتهها: در این مطالعه، ۹=pH، غلظت پرسولفات ۷/۰ میلی مول بر لیتر و زمان تماس ۳۰ دقیقه، بهعنوان شرایط بهینه به دست آمد. نتایج نشان داد که فرایند حذف مترونیدازول توسط اکسیداسیون پیشرفته بر پایه پرسولفات (UV/Na۲S۲O۸) از مدل سینتیک درجه اول پیروی مینماید.
استنتاج: نتایج این بررسی نشان داد اکسیداسیون پیشرفته بر پایه پرسولفات (UV/Na۲S۲O۸) روش مؤثری جهت حذف مترونیدازول از محلولهای آبی میباشد و بهعنوان فرایندی مؤثر و کارآمد میتواند جهت تصفیه محلولهای آبی مربوطه مورد استفاده قرار گیرد.
پریسا توسلی، ادریس بذرافشان، فردوس کرد مصطفی پور، زهرا مقصودی، داوود بلارک، حسین کمانی، امین الله زارعی،
دوره ۲۸، شماره ۱۵۹ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده
سابقه و هدف: محصولات دارویی به ویژه آنتیبیوتیک ها از جمله آلایندههای نوپدیدی میباشند که به دلیل خاصیت تجمعی، اثرات سوء مختلف و ایجاد مقاومتهای دارویی، نگرانیهای عمدهای را در محیط زیست ایجاد نمودهاند. مطالعه حاضر با هدف بررسی کارایی فرآیند اکسیداسیون پیشرفته توسط پرسولفات فعال شده با UV در حذف آنتیبیوتیک آفلوکساسین از محیط های آبی انجام پذیرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، به منظور تعیین راندمان حذف آفلوکساسین و COD در محیط های آبی، متغیرهای مهم بهره برداری شامل pH اولیه محلول (۱۲-۲)، غلظت پرسولفات (۳۵۰۰-۵۰ میلی گرم در لیتر)، غلظت آفلوکساسین (۱۰۰-۲ میلیگرم در لیتر)، زمان واکنش (۳۰-۶ دقیقه) و توان تابشی لامپ UV (۸، ۱۵، ۳۰ وات)، مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: حداکثر راندمان حذف آفلوکساسین و COD در pH برابر ۶، غلظت پرسولفات معادل ۳۵۰ میلیگرم بر لیتر، غلظت آفلوکساسین برابر ۴۰ میلی گرم بر لیتر، زمان تماس ۲۰ دقیقه و شدت تابش UV معادل ۸ وات به ترتیب برابر با ۳۵/۹۴ و ۱۷/۷۹ درصد حاصل گردید. با استفاده از روش اکسیداسیون پیشرفته توسط پرسولفات فعال شده با UV، غلظت آفلوکساسین و COD به ترتیب به ۲۶/۲ و ۲۱/۳۷ میلی گرم در لیتر کاهش یافت.
استنتاج: نتایج نشان داد که استفاده از پرسولفات فعال شده با UV در حذف آنتی بیوتیک آفلوکساسین از محلولهای آبی روشی موثر و کارآمد میباشد.
مهدی قهاری، رمضان علی طاهری، مهدی فصیحی رامندی،
دوره ۲۹، شماره ۱۷۱ - ( ۱-۱۳۹۸ )
چکیده
سابقه و هدف: توکسوپلاسما گوندی (T. gondii) یک انگل داخل سلولی اجباری بوده که از طریق مدفوع گربه
دفع میگردد. تلاشهای زیادی برای توسعه واکسن توکسوپلاسموزیس صورت گرفته است اما هیچ یک از آنها قادر به ایجاد پاسخ ایمنی حفاظتی نسبت به انگل نبودهاند. ادجوانتها برای فرمولاسیون واکسن ضروری میباشند تا پاسخهای ایمنی قویتری ایجاد نمایند و به عنوان یک ادجوانت، نانو موادی چون نانو آلوم می توانند پاسخهای ایمنی هومورال و سلولی را تحریک کنند. این مطالعه با هدف بررسی اثرات حفاظتی نانو آلوم فرموله شده در توکسوپلاسما گوندی کشته شده انجام پذیرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، کاندید واکسن به طور جداگانه در آلوم، ادجوانت فروند کامل و ادجوانت نانو آلوم تهیه شد. موشهای BALB/c سه بار با فواصل دو هفتهای ایمن شدند. برای بررسی نوع واکنش ایمنی القا شده، سرمها برای اندازهگیری IgG توتال، ایزوتایپ IgG۱ و IgG۲a و نیز IL-۴، IFN-γ، TNF-α و IL-۲ مورد بررسی قرار گرفتند. برای ارزیابی تکثیر لنفوسیت، از روش BrdU استفاده شد.
یافتهها: ایمنزایی موشها با واکسن کشته شده توکسوپلاسما فرموله شده در ادجوانت نانو آلوم باعث افزایش پاسخ تکثیر لنفوسیت، TNF-α، IL-۴، IL-۲ و IFN-γ، IgG توتال و همچنین ایزوتایپهای IgG۱ و IgG۲a در مقایسه با سایر گروههای تجربی میگردد.
استنتاج: ادجوانت نانو آلوم میتواند سطح بالایی از پاسخ ایمنی هومورال و سلولی را در مقایسه با گروه دریافتکننده واکسن توکسوپلاسمای کشته شده و فرموله شده در آلوم القا نماید.
راحله حسینی، حورالعین عرب، باقر لطفی، بهمن قبادی، حسین استیری، فرشته طالب پور امیری، محمدعلی ابراهیم زاده، مهریار زرگری،
دوره ۳۱، شماره ۲۰۲ - ( ۸-۱۴۰۰ )
چکیده
سابقه و هدف: استامینوفن داروی متعارف ضد درد وتب است که مصرف بیش از حد مجاز آن یکی از دلایل مراجعه به اورژانس مسمومیت بوده و میتواند باعث آسیب کبدی و کلیوی شود. در این مطالعه اثرات عصاره الکلی Eryngium caucasicum trauv در مقابل استرس اکسیداتیو القا شده توسط استامینوفن در پلاسما و بافت کلیه موشBALB/C بررسی شد.
مواد و روشها: در این مطالعه، ۴۸سر موش نر بالغ بهصورت تصادفی به ۸ گروه تقسیم شدند:کنترل (محلول سالین)، استامینوفن(۴۰۰ میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن) و دوزهای مختلف عصاره ۴۰۰،۲۰۰ و ۶۰۰ میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن همراه با استامینوفن (۴۰۰ میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن) وعصاره ۲۰۰، ۴۰۰ و ۶۰۰ میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن بدون استامینوفن که آنها را به مدت یک هفته به فرم گاواژ دریافت نمودند. ۲۴ ساعت پس از آخرین تیمار، مقادیر پلاسمایی اوره، کراتینین، ظرفیت آنتیاکسیدانی پلاسما، مالون دیآلدهید و گلوتاتیون بافتی سنجش شد. مقایسه میانگینها مربوط به تأثیر عصاره در گروههای آزمایشی با گروههای کنترل و استامینوفن با نرمافزار SPSS-۱۶ انجام شد.
یافتهها: عصاره الکلی Eryngium caucasicum در موشهای تیمارشده با استامینوفن بهطور معنیداری مقادیر پلاسمایی اوره، کراتینین و میزان پراکسیداسیون لیپیدی (MDA) بافت کلیه را کاهش و میزان ظرفیت آنتیاکسیدانتی پلاسما و گلوتاتیون بافتی را افزایش داد (۰۰۱/۰P<).
استنتاج: یافته های مطالعه حاضر حاکی از این بود که عصاره الکلی Eryngium caucasicum دارای اثرات حفاظتی در برابر سمیّت کلیوی ناشی از استامینوفن است و اثرات حفاظتی فوق احتمالا با خواص آنتیاکسیدانی و پاکسازی رادیکالهای آزاد توسط عصاره مرتبط باشد.
رامین طاهری، سمانه فلاحی لیما، نوید علمی صدر، مجید میرمحمدخانی،
دوره ۳۱، شماره ۲۰۴ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
سابقه و هدف: پسوریازیس یک بیماری التهابی مزمن با منشا ایمنی و ژنتیکی است که عمدتا پوست و مفاصل را درگیر میکند. این بیماری میتواند با عوارض چشمی همراه باشد و باعث کاهش بینایی و کیفیت زندگی شود. هدف از این مطالعه تعیین شیوع و نوع درگیری چشمی در بیماران مبتلا به پسوریازیس است تا با شناسایی بیماری در زمان مناسب از عوارض ناخواسته پیشگیری نماییم.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی- مقطعی که در سال ۱۳۹۸ در کلینیک کوثر سمنان (دانشگاه علوم پزشکی سمنان) انجام شد، ۴۰ بیمار مبتلا به پسوریازیس به روش تمام شماری وارد مطالعه شدند و مورد معاینه سیستمیک و چشمی قرار گرفتند. معیارهای ورود شامل محدوده سنی ۸۰-۱۰ سال و گذشت حداقل ۶ ماه از تشخیص بیماری بود.
یافتهها: میانگین سنی بیماران ۱۷/۰۵ ± ۴۳/۳۳ سال بود. ۱۷ نفر از بیماران مورد بررسی مرد (۴۲/۵ درصد) و ۲۳ نفر (۵۷/۵ درصد) زن بودند. بیماریهای چشمی در مبتلایان به پسوریازیس بهترتیب شیوع شامل خشکی چشم (۵۷/۵ درصد)، بلفاریت خلفی (۵۰ درصد)، پرخونی ملتحمه(۲۷/۵ درصد)، کاتاراکت (۲۰ درصد) و یووئیت قدامی (۷/۵ درصد) بود. وجود بیماری چشمی با مدت ابتلا به پسوریازیس رابطه معنی دار داشت (۰/۰۳=P).
استنتاج: مطالعه حاضر نشان داد که بیماریهای سطح چشم مثل خشکی چشم و بلفاریت خلفی در مبتلایان به پسوریازیس شیوع بالایی دارند و این اختلالات با مدت زمان ابتلا به پسوریازیس مرتبط است. از این رو توصیه میشود تا مبتلایان به پسوریازیس تحت معاینات دورهای و منظم چشمی قرار گیرند، تا بیماریهای چشمی در زمان مناسب شناسایی شده و از عوارض ناخواسته پیشگیری شود.
نیلوفر دربندی، علی عزیزی چشمه کبود،
دوره ۳۳، شماره ۲۲۶ - ( ۸-۱۴۰۲ )
چکیده
سابقه و هدف: بیماری آلزایمر نوعی اختلال تخریب عصبی است که با تجمع پلاکهای آمیلوئیدی در نورونها همراه است. افزایش کلسترول خون باعث افزایش رسوب این پروتئینها و تحلیل حافظه میشود. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر رزوواستاتین بهعنوان داروی کاهنده کلسترول در رتهای آلزایمری، انجام پذیرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه پژوهشی اصیل(تجربی)، حیوانات به گروههای کنترل، استرپتوزوتوسین (جهت القاء آلزایمر)، رزوواستاتین و رزوواستاتین همراه با استرپتوزوتوسین تقسیم شدند. در همه گروهها سالین (μg/rat ۱) و یا استرپتوزوتوسین (mg/kg ۳) بهصورت درون بطن مغزی تزریق شد. گاواژ سالین (ml/kg ۱) یا رزوواستاتین (mg/kg ۲۰ و ۱۰) روزانه از یک روز قبل از کانول گذاری شروع و بهمدت دو هفته ادامه یافت. در پایان دورهی تیمار آزمون اجتنابی غیرفعال، تعداد نورون های سالم در ناحیه CA۱ و اندازهگیری شاخصهای استرس اکسیداتیو در سرم خون انجام شد.
یافتهها: استرپتوزوتوسین در مقایسه با گروه کنترل بهطور معنیداری بازخوانی حافظه، تعداد نورونهای سالم در ناحیه CA۱، قدرت آنتیاکسیدانتی کل و سطح آنزیم سوپراکسید دیسموتاز را کاهش و میزان مالوندیآلدهید را افزایش داد (۰/۰۰۱P<). گاواژ رزوواستاتین (mg/kg ۲۰) بهمدت ۲ هفته شاخصهای فوق را در گروه استرپتوزوتوسین بهطور معنیداری معکوس کرد (۰/۰۰۱P<) که به معنی بهبود حافظه میباشد. گاواژ رزوواستاتین به تنهایی تاثیر معنیداری بر شاخصهای فوق نداشت (۰/۰۵
استنتاج: استرپتوزوتوسین از طریق مکانیسمهای مختلف از جمله افزایش استرس اکسیداتیو و بهدنبال آن مرگ سلولی منجر به کاهش نورونهای ناحیه CA۱ و کاهش حافظه میشود. به نظر میرسد رزوواستاتین قادر است از طریق مهار شاخصهای استرس اکسیداتیو از اثرات مخرب استرپتوزوتوسین بر حافظه و یادگیری جلوگیری نماید.
زهرا حسینی، سعید عابدیان،
دوره ۳۴، شماره ۲۳۵ - ( ۵-۱۴۰۳ )
چکیده
بیماری بهجت (Behcet’s disease:BD) یک اختلال التهابی سیستمیک مزمن و عود کننده است که عمدتاً با زخمهای مکرر دهان، یووئیت (التهاب چشم)، زخمهای تناسلی و ضایعات پوستی مشخص میشود که با بهبودی و تشدید تظاهر پیدا میکند. آرتریت، ضایعات گوارشی، واسکولیت، اپیدیدیمیت، و ضایعات سیستم عصبی مرکزی نیز از دیگر تظاهرات در بیماران BD میباشد. این بیماری بیشتر در مناطق آسیایی مدیترانهای و چین دیده می شود. سن شروع بیماری ۲۰ تا ۴۰ سالگی میباشد. گرفتاری چشمی یکی از علل عمده و مهم ناتوانی ناشی از این بیماری و یکی از عوارض مهم آن است، حتی احتمال ایجاد نابینایی کامل نیز وجود دارد. علائم چشمی بیماری بهجت در۸۰-۴۰ درصد موارد بیماری رخ میدهد. بهجت چشمی به صورت یووئیت (التهاب چشم) تظاهر میکند. یووئیت بیماری شایعی است که عمدتاً جوانان را مبتلا میکند و در تعداد قابل توجهی باعث از دست دادن بینایی میشود. یووئیت یک بیماری التهابی چشمی شایع و تهدیدکننده بینایی است و شامل چندین عامل هتروژن بالینی است. شیوع انواع مختلف یووئیت به عوامل متعددی مانند سن، جنس، نژاد، توزیع جغرافیایی، عوامل محیطی، ژنتیک، محل آناتومیک فرآیند التهابی (یووئیت قدامی، میانی، خلفی، پان یووئیت)، هیستوپاتولوژی (گرانولوماتوز، غیرگرانولوماتوز)، نوع فرآیند التهابی(حاد، مزمن، عودکننده) و علت (عفونی، غیرعفونی) و عادات اجتماعی بستگی دارد. تحقیقات اپیدمیولوژیک یووئیت برای درک علت و ایمونوپاتوژنز این گروه از بیماریها ضروری است. عوارض شایع چشمی تهدیدکننده بینایی یووئیت بهجت (BU) شامل ادم، غیرپرفیوژن، نئوواسکولاریزاسیون و آتروفی شبکیه و/یادیسک نوری می باشد. در بین مارکر های ژنتیکی متنوع، HLA ClassI، HLA-B*۵ و زیر کلاس ان HLA-B*۵۱ قوی ترین ارتباط را با بیماری بهجت دارد. اما نقش دقیق آن در یووئیت ایدیوپاتیک مشخص نیست. بسیاری از مطالعات ارتباط B*۵۱ را با یووئیت تایید کردند. علاوه بر این، ژن های دیگری نیز در بروز بیماری نقش دارند. این بیماری با HLA-B۵ و زیرگروه ان ژن B۵۱، به ویژه آلل B*۵۱۰۱ مرتبط است. ارتباط HLA-B۵۱ با تظاهرات مختلف BD متناقض گزارش شده است، که تا حدی بهدلیل زمینههای مختلف منطقهای و قومی در مطالعات متفاوت است. HLA-B۲۷ شایعترین نوع HLA در بیماران مبتلا به یووئیت بهویژه در یووئیت قدامی است و بیشتر پیشآگهی است زیرا بیماران را مستعد ابتلا به بیماریهای عود کننده میکند. ژنهای درگیر شامل ژنهای بیانکننده اینترلوکینها، کموکاینها، گیرندههای کموکاین و فاکتور نکروز تومور و ژنهای دخیل در سیستم کمپلمان هستند. توزیع جغرافیایی، اشکال خانوادگی، و منشأ قومی بیماران مبتلا به بیماری بهجت (BD)، شواهد زیادی به نفع پیشینه ژنتیکی است. اگر چه BD معمولاً بهصورت پراکنده رخ میدهد، تجمع خانوادگی و شیوع بالاتری در خواهر و برادر و والدین بیماران BD مشاهده شده است. اگر چه پاتوژنز دقیق انواع یووئیت مشخص نیست، شواهد واضح و بهدست آمده از این فرضیه حمایت میکند که یووئیت توسط عدم تعادل پاسخ ایمنی ناشی از فعل و انفعالات عفونی، تروما و عوامل محیطی در افراد با زمینه ژنتیکی خاص ایجاد میشود. در این فرآیند سلولهای میلوئیدی ساکن بافت و لنفوسیتها نقش مهمی در شروع و گسترش التهاب چشم بیماری دارند.