۲۲ نتیجه برای شاه حسینی
زهره شاه حسینی ، غلام رضا امین ، محمدحسین صالحی سورمقی ، ماه منیر دانش ، کبرا عابدیان ،
دوره ۱۵، شماره ۵۰ - ( بهمن ۱۳۸۴ )
چکیده
سابقه و هدف: قاعدگی دردناک یا دیسمنوره یکی از بیماریهای شایع زنان و علت اصلی مراجعه به کلینیک های زنان است که سبب اتلاف وقت و مشکلات متعدد برای دختران و زنان می شود. این مطالعه تاثیر قطره ویتاگنوس و مقایسه آن با دارونما را در درمان دیسمنوره اولیه بررسی می کند.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی دوسوکور، ۶۰ دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی مازندران، مبتلا به قاعده گی دردناک اولیه، به طور تصادفی در دو گروه ۳۰ نفره دارو و دارونما قرار گرفتند. به هر گروه روزانه ۴۰ قطره ویتاگنوس و یا دارونما به مدت ۳ ماه داده شد. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده استفاده شد و در پایان ماه اول، دوم و سوم پس از درمان شدت درد و علائم همراه ثبت گردید.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که شدت درد در گروه تجربی به میزان ۷۰ درصد کاهش یافت.
استنتاج: قطره ویتاگنوس می تواند به عنوان یک داروی موثر با کم ترین عوارض جانبی برای درمان دیسمنوره اولیه مورد استفاده قرار گیرد.
کبری عابدیان کاسگری ، زهره شاه حسینی ، میترا عادلی ،
دوره ۱۶، شماره ۵۴ - ( آبان ۱۳۸۵ )
چکیده
سابقه و هدف: سرطان پستان یکی از بیماری های غیرواگیر است که منجر به مرگ تعداد زیادی از افراد در جوامع بشری می شود. شایع ترین سرطان گزارش شده در زنان ایرانی، سرطان پستان می باشد که ۱۸,۹ درصد از کل سرطان ها را به خود اختصاص داده است. انجام روش های غربالگری در تشخیص اولیه سرطان پستان مهم می باشد. با توجه به نقش مهم باورها در عملکرد زنان و اهمیت انجام ماموگرافی به عنوان موثرترین روش در دسترس برای تشخیص زودرس سرطان، این مطالعه به بررسی باورهای بهداشتی زنان نسبت به انجام ماموگرافی پرداخته است.
مواد و روش ها: در این بررسی توصیفی ۴۰۰ زن بالای ۴۰ سال، مراجعه کننده به مراکز بهداشتی - درمانی شهر ساری با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و باورهای بهداشتی آنان در مورد ماموگرافی بر اساس مدل بهداشتی چمپیون از طریق پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت و اطلاعات حاصله با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی آنالیز گردید.
یافته ها: اکثریت زنان مورد بررسی (۶۹,۵ درصد) تا به حال ماموگرافی را انجام نداده بودند و ۱۳.۹ درصد از زنان مورد مطالعه، انجام ماموگرافی را در اعضای خانواده (درجه یک) ذکر نمودند. ۵۵.۸ درصد از زنان کاملا موافق بودند که انجام ماموگرافی فرد را از سلامت پستان های خود مطمئن می کند. ۴۱.۶ درصد از زنان کاملا موافق بودند که تشخیص زودرس سرطان مانع برداشتن پستان می شود و شایع ترین مانع برای انجام ماموگرافی این بود که انجام خودآزمایی پستان برای یافتن توده در پستان از نظر آنان کفایت می کند و نیاز به انجام ماموگرافی نیست. ۳۴.۵ درصد از زنان کاملا موافق تاثیر سرطان پستان بر روند شغلی فرد بودند. ۳۴.۷ درصد کاملا موافق از دست دادن پستان در اثر سرطان بودند. بین شغل زنان و نظرات آنها در ارتباط با فواید، موانع انجام ماموگرافی و استعداد ابتلا به سرطان و وخامت سرطان پستان آزمون آماری انجام شد که ارتباط آماری معنی دار نبود. بین تحصیلات زنان و نظرات آنها در ارتباط با فواید و موانع انجام ماموگرافی ارتباط آماری معنی دار بود (P<۰.۰۵).
استنتاج: با وجود باورهای بهداشتی مثبت نسبت به ماموگرافی، میزان انجام ماموگرافی بسیار کم می باشد. بنابراین توصیه می شود با استفاده از تحقیقات، عواملی را که در افزایش پذیرش روش های غربالگری سرطان پستان نقش دارند، شناسایی و از این عوامل برای تشویق زنان در جهت استفاده از این روش ها، بهره برداری شود. ضمنا پیشنهاد می شود که ماموگرافی به طور روتین و رایگان به عنوان یک آزمون غربالگری در زنان بالای ۴۰ سال مراجعه کننده به مراکز بهداشتی به اجرا گذاشته شود.
ماه منیر دانش ، زهره شاه حسینی ، کبری عابدیان کاسگری ،
دوره ۱۶، شماره ۵۵ - ( آذر ۱۳۸۵ )
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به این که خونریزی های ناشی از طولانی شدن مرحله سوم زایمان، شایع ترین علت مرگ و میر زنان در کشورهای در حال توسعه می باشد، این مطالعه به منظور بررسی و مقایسه تاثیر تزریق حجم های مختلف نرمال سالین داخل ورید بندناف در مقایسه با گروه شاهد بر کوتاه شدن مرحله سوم زایمان در زنان مراجعه کننده به زایشگاه بیمارستان امام خمینی ساری انجام گرفته است.
مواد و روش ها: تحقیق به روش تجربی بر روی ۱۲۰ مورد زایمان طبیعی یک قلو انجام پذیرفت. نمونه ها براساس جدول اعداد تصادفی در سه گروه تزریق ۲۰cc نرمال سالین (۴۰ نفر)، تزریق ۳۰cc نرمال سالین (۴۰ نفر) و شاهد (۴۰ نفر) قرار گرفتند. در دو گروه مورد، تزریق نرمال سالین ۵ دقیقه پس از زایمان جنین، داخل ورید بندناف انجام شد و در گروه شاهد هیچ مداخله ای انجام نپذیرفت. جهت تفسیر یافته ها از آزمون آماری آنالیز واریانس، کای دو فیشر و آزمون t استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن است که روش تزریق ۲۰و۳۰ میلی لیتر نرمال سالین داخل ورید بندناف در مقایسه با گروه شاهد، طول مرحله سوم زایمان را کاهش می دهد. همچنین آزمون آنالیز واریانس یکطرفه نشان می دهد که بین میانگین طول مرحله سوم زایمان درگروه تزریق۳۰ میلی لیتر نرمال سالین باگروه ۲۰ میلی لیتر نرمال سالین تفاوتی وجودندارد. گرچه این زمان در گروه تزریق ۳۰ میلی لیتر نرمال سالین اندکی کوتاه تر از گروه تزریق ۲۰ میلی لیتر نرمال سالین می باشد.
استنتاج: تزریق حجم های مختلف نرمال سالین داخل ورید بند ناف برای کوتاه کردن مرحله سوم زایمان تفاوتی با یکدیگر نداشته ولیکن در مقایسه با گروه شاهد به کوتاه کردن مرحله سوم زایمان کمک می کند.
کبری عابدیان ، صغری خانی ، زهره شاه حسینی ، علی یزدان پناه ،
دوره ۱۷، شماره ۵۸ - ( خرداد ۱۳۸۶ )
چکیده
سابقه و هدف: تزریق واکسن سرخک - سرخجه (MR) به خانم باردار ممنوع است و توصیه شده بعد از تزریق MR تا ۳ ماه، حاملگی صورت نگیرد. از طرفی ابتلا مادر باردار یا در معرض قرار گرفتن او نیز در برابر این بیماری ها، پیامدهایی را در بر داشته است. لذا با توجه به اجرای طرح کشوری تزریق MR به افراد زیر ۲۵ سال، بررسی فراوانی پیامدها و ناهنجاری های مادرزادی در نوزادان متولد شده از مادران واکسینه شده در طول اجرای این طرح در استان مازندران انجام گرفت.
مواد و روش ها: این مطالعه هم گروهی تاریخی (historical cohort) به طور سرشماری بر روی ۱۰۳۱ نمونه در سطح استان مازندران انجام شد که در میان آنان ۴۰۶ زن باردار بدون اطلاع از وضعیت بارداری، واکسن MR را دریافت کرده بودند. اطلاعات این مادران به همراه اطلاعات ۴۹۳ مادر باردار که در طی سال های ۸۱ و ۸۲ واکسینه نشده بودند، مورد تجزیه و تحلیل نهایی قرار گرفت. اطلاعات توسط پرسشنامه از روی پرونده بهداشتی و تماس تلفنی برای حصول اطمینان از واکسینه شدن و یا نشدن مادر، جمع آوری شد. سپس پردازش اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی انجام گردید.
یافته ها: پیامد نامطلوب حاملگی در مجموع شامل ۵۸ مورد ( ۶,۵درصد) در بین کل نمونه ها بود که در ۲۴ نفر (۴۱.۳۸ درصد) از گروه شاهد و ۳۴ نفر (۵۸.۶۲ درصد) از گروه مورد مشاهده شد و به ترتیب فراوانی عبارت بوده از: زایمان زودرس ۲۷ نفر (۴۶.۵۷ درصد) ] ۸ نفر (۲۹.۶۲ درصد) در گروه شاهد و ۱۹ نفر (۷۰.۳۸ درصد) در گروه مورد[، وزن زیر ۲۵۰۰ گرم هنگام تولد ۱۹ نفر (۳۲.۷۵ درصد) ] ۱۲نفر (۶۳.۱۶ درصد) در گروه شاهد و ۷ نفر (۳۶.۸۴ درصد) در گروه مورد[، مرده زایی ۶ نفر (۱۰.۳۴ درصد) [۱ نفر (۱۶.۶۷ درصد) در گروه شاهد و ۵ نفر (۸۳.۳۳ درصد) در گروه مورد[ و سقط ۶ نفر (۱۰.۳۴ درصد) ] ۲ نفر (۳۳.۳۳ درصد) در گروه شاهد و ۴ نفر (۶۶.۶۷ درصد) درگروه مورد] و فقط ۱ مورد محدودیت رشد داخل رحمی در گروه شاهد وجود داشت. به طورکلی بین دو گروه واکسینه شده و نشده از نظر پیامد نامطلوب حاملگی تفاوت معنی داری وجود نداشت (P>۰.۰۵).
استنتاج: نتایج این تحقیق و سایر تحقیقات مشابه به این مفهوم نمی باشد که واکسیناسیون بر علیه سرخجه در حاملگی بی خطر و مجاز است، بلکه تاکید بر آن دارد که اگر زنان باردار به طور اتفاقی واکسینه شوند باید از نظر خطر احتمالی پی گیری و مورد مشاوره قرار گیرند.
کبری عابدیان کاسگری ، زهره شاه حسینی ، ماه منیر دانش ،
دوره ۱۸، شماره ۶۵ - ( مرداد و شهریور ۱۳۸۷ )
چکیده
سابقه و هدف: سندرم پیش از قاعدگی (PMS) یکی از شایعترین اختلالات زنان قبل از دوران یائسگی است بنحوی که (۹۷-۸۵ درصد) خانمها از علایم جسمی، خلقی و رفتاری PMS با شدت و طبیعت متفاوت رنج می برند. این سندرم هم چنین دارای پیامدهای اقتصادی به دلیل غیبت کاری و کاهش کارایی نیز می باشد. در مورد درمان آن نیز راهکارهای مختلفی پیشنهاد شده است از جمله قرص های جلوگیری از بارداری، آگونیستهای GnRH، دانازول، استفاده از مکملهای ویتامینی، کلسیم و تعدیل رژیم غذایی که نظرات در زمینه نوع تغذیه متناقض می باشد که در این تحقیق، به تاثیر رعایت رژیم غذایی نشاسته ای سه ساعته بر سندرم پیش از قاعدگی، در دانش آموزان سال دوم و سوم دبیرستانهای دولتی و غیردولتی شهر ساری پرداخته شده است.
مواد و روش ها: جامعه پژوهش این تحقیق نیمه تجربی متشکل از ۴۷۸ دانش آموز دبیرستانی دختر مدارس دولتی و غیردولتی شهرستان ساری بودند، که با استفاده از جداول اعداد تصادفی از بین مدارس دولتی و غیردولتی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای دو قسمتی شامل مشخصات فردی، اطلاعات مربوط به سوابق سیکل قاعدگی، بیماریها و مصرف داروها و سوالاتی در زمینه علایم جسمی، رفتاری و خلقی مرتبط با سندرم پیش از قاعدگی بود. علایم سندرم پیش از قاعدگی در بدو ورود به مطالعه و در پایان ماه های اول تا سوم بعد از شروع درمان که مشتمل بر رژیم سرشار از نشاسته بوده است مورد سنجش قرار گرفت. اطلاعات به صورت خود گزارش دهی بود که با استفاده از آمارهای توصیفی و استنباطی آنالیز گردید.
یافته ها: میانگین سنی شرکت کنندگان ۱۶,۸۹±۱.۱۲ با محدوده سنی ۱۴ تا ۱۹ سال بود. میانگین طول سیکل قاعدگی ۲۸.۸۷±۲.۱ روز و طول مدت خونریزی بطور متوسط ۶.۳۲±۱.۸ روز بیان شد. جمع نمره علایم جسمی PMS، قبل از رعایت رژیم غذایی و در بدو مطالعه ۱۲.۸۵±۸.۰۱ و در پایان ماه های اول، دوم و سوم بعد از رعایت رژیم نشاسته ای سه ساعته به ترتیب ۱۱.۱۳±۶.۷۱, ۱۲.۴۷±۷.۱۱, ۷۹.۰۳±۷.۵۹ بود که اختلاف معنی دار بود (P=۰.۰۰۰). جمع نمره علایم خلقی و رفتاری سندرم پیش از قاعدگی، قبل از رعایت رژیم غذایی در بدو مطالعه ۱۵.۸±۱۰.۰۲ و در پایان ماه های اول، دوم و سوم بعد از رعایت رژیم نشاسته ای سه ساعته به ترتیب ۱۱.۴۶±۷.۰۹, ۱۳.۰۶±۸.۱۳, ۲.۶۱±۹.۳۴ بود که اختلاف معنی دار بود.
استنتاج: نتایج حاصل از این تحقیق، نشان می دهد که مصرف مواد نشاسته ای پیچیده می تواند عاملی در بهبود علایم سندرم پیش از قاعدگی باشد. لذا یک برنامه آموزشی مدون از جانب سیاستگزاران بهداشتی در مدارس در خصوص تاثیر این گونه رژیم ها بر روی علایم سندرم پیش از قاعدگی از مصرف بی مورد داروها در این دوره زمانی جلوگیری به عمل آورد و با این عمل در بهداشت و سلامت دختران جوان به عنوان مادران آینده گامی مفید و موثر برداشت.
صغری خانی ، کبری عابدیان ، زهره شاه حسینی ، محمدرضا مهدوی ،
دوره ۲۰، شماره ۷۹ - ( آذر و دی ۱۳۸۹ )
چکیده
سابقه و هدف: زایمان زودرس در ۱۰ درصد کل زایمانها رخ داده، مهمترین علت مرگ نوزادان است. روشهای مختلفی جهت شناسایی زود هنگام زایمان زودرس مورد استفاده قرار میگیرد که استریول بزاق یکی از این روش ها است و در حال حاضر در مرحله تحقیقاتی قرار دارد. این پژوهش به منظور تعیین رابطه زایمان زودرس با سطح استریول بزاق انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش مورد - شاهدی آشیان کرده بر روی ۴۶۶ خانم باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی - درمانی شهر ساری درسال ۱۳۸۶ تا ۱۳۸۸ انجام شد. دربین هفته های ۲۵ تا ۳۴ بارداری از استریول بزاق یک نمونه تهیه و فریز شد. پس از پایان نمونه گیری و پیگیری خانم ها تا هنگام زایمان، زنانی که زایمان زودرس داشتند (۵۸ نفر) درگروه مقایسه و از میان بقیه آنان، افراد مشابه با آنان از نظر میانگین سنی، میزان تحصیلات و اندکس توده بدن (BMI) به تعداد مساوی با گروه مقایسه انتخاب و به عنوان گروه کنترل در نظرگرفته شدند. سپس نمونه های بزاق ذوب و استریول اندازه گیری شد.
یافته ها: بین دو گروه از نظر سن، تعداد حاملگی، میزان تحصیلات و شاخص توده بدن تفاوت معنی داری وجود نداشت. دو گروه از نظر سن حاملگی به هنگام نمونه گیری (P<۰,۰۵) و فاصله زمانی بین اخذ نمونه بزاق تا زایمان (P<۰.۰۵)، میزان افزایش وزن در طی بارداری (P<۰.۰۵)، وزن هنگام تولد نوزاد (P<۰.۰۵) و وضعیت اشتغال (P<۰.۰۵) تفاوت معنی داری داشتند. Odds Ratio نشان داد بین سطح استریول بزاق و رخ دادن زایمان پره ترم رابطه وجود دارد [CI۹۵%=۲.۵۱-۱۳.۹ و OR=۵.۹۱].
استنتاج: با توجه به قدرت پیشگویی کنندگی منفی بالای استریول میتوان گفت از استریول بزاق فقط برای شناسایی زنانی که دچار زایمان زودرس نمی شوند، استفاده و از مداخلات غیر ضروری اجتناب کرد. مطالعات بیشتر برای تعیین نقش استریول بزاق جهت پیشگیری زایمان زودرس ضروری است.
زهره شاه حسینی ، معصومه سیمبر ، علی رمضان خانی ،
دوره ۲۰، شماره ۸۰ - ( بهمن و اسفند ۱۳۸۹ )
چکیده
سابقه و هدف: گرچه مطالعات زیادی در زمینه وضعیت سلامت نوجوانان انجام شده است، ولیکن تحقیقات کیفی اندکی در رابطه با نیازهای آموزشی سلامت دختران نوجوان انتشار یافته است. هدف از این مطالعه، بررسی نیازهای آموزشی سلامت دختران نوجوان می باشد.
مواد و روش ها: در این تحقیق کیفی، ۶۷ دختر نوجوان ۱۲ تا ۱۸ ساله و ۱۱ فرد کلیدی آگاه با حضور در مصاحبه های نیمه ساختار یافته، تجارب خود را پیرامون نیازهای آموزشی دختران نوجوان بیان نمودند. نمونه گیری مبتنی بر هدف از بین افراد ساکن در مناطق شهری و روستایی شهرستان ساری صورت گرفت. پس از جمع آوری اطلاعات، تحلیل داده ها از طریق روش تحلیل درون مایه ای صورت گرفت.
یافته ها: استخراج کدهای مطالعه منجر به پدیدار شدن دو درونمایه تطابق آموزش ها با نیازها (شامل بر دو طبقه اصلی: نیاز به محتوای مناسب آموزشی و نیاز به شیوه مناسب آموزشی) و مشارکت همگانی در آموزش (شامل بر دو طبقه اصلی: ارتقا عملکرد رسانه ها و مشارکت شبکه های اجتماعی) شد. هر طبقه اصلی نیز مشتمل بر چند طبقه فرعی بود که با جملاتی از مشارکت کنندگان در پژوهش، توضیح داده شد.
استنتاج: نتایج این مطالعه نشان داد که ارتقا سطح دانش و آگاهی دختران نوجوان در مورد مفاهیم مرتبط با بهداشت باروری و ارتقا مهارت های زندگی از اساسی ترین نیازهای آموزشی آنان می باشد.
سیدابوالحسن نقیبی، جمشید یزدانی، زلیخا خوجه، محمد شاه حسینی،
دوره ۲۳، شماره ۹۹ - ( فروردين ۱۳۹۲ )
چکیده
سابقه و هدف: برنامهریزی در زمینه بهداشت دهان و دندان مستلزم شناخت فاکتورهای مؤثر بر آن است. مدل بزنف فرایند تغییر رفتار و متغیرهای دخیل در تصمیمگیری افراد برای انجام رفتار را بررسی مینماید. این مطالعه به منظور تعیین عوامل مؤثر بر رفتار بهداشت دهان و دندان بر اساس مدل بزنف در دانشآموزان دبیرستانی شهرهای بابل و نوشهر انجام گرفت.
مواد و روشها: این پژوهش یک مطالعه مقطعی میباشد. حجم نمونه ۷۰۰ نفر بوده و روش نمونه گیری تصادفی طبقهای میباشد ابزار مطالعه پرسشنامه بر اساس مدل بزنف که براساس روش لیکرت از ۰ تا ۱۰ امتیاز دهی شد. دادهها با استفاده از آزمون مدلهای تعمیم یافته خطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: بر اساس یافتههای پژوهش، میانگین نمره آگاهی دانشآموزان ۷۰درصد و میانگین نمره نگرش دانشآموزان ۳/۷۶ درصد بود. در سازه نرمهای انتزاعی مدل بزنف در دانشآموزان مورد مطالعه مهمترین عامل خواست والدین ۶۵ درصد و بعد از آن به ترتیب چهرههای هنری و سینمایی ۳۶ درصد، افراد مورد احترام فامیل ۳/۱۸ درصد و معلمین ۱۶ درصد بود. در سازه عوامل قادر ساز مدل بزنف در دانشآموزان مورد مطالعه بیشترین میزان مربوط به داشتن پول برای خدمات دندان پزشکی ۵۸ درصد و بعد از آن به ترتیب گران بودن خدمات دندانپزشکی ۴۶ درصد، داشتن بیمه مکمل ۳۴ درصد و در دسترس بودن مراکز دندانپزشکی تخصصی و مجهز ۳۲ درصد بود.
استنتاج: سازه نرمهای انتزاعی و سازه عوامل قادر ساز مدل بزنف درشناخت وتوجه به سلامت دهان و دندان در دانشآموزان مورد مطالعه مؤثر بوده است بنابراین شایسته است در برنامه ریزی و مداخلات آموزشی مورد توجه قرار گیرد.
اعظم صالحی، مرجان احمد شیروانی، نورالدین موسوی نسب، زهره شاه حسینی،
دوره ۲۷، شماره ۱۵۶ - ( دی ۱۳۹۶ )
چکیده
سابقه و هدف: علیرغم نقش مهم ارائه دهندگان خدمات بهداشتی در ارائه اطلاعات مورد نیاز در مورد روشهای غربالگری قبل از تولد به مادران باردار، ابزار جامعی برای بررسی نیازهای آموزشی این گروه از تیم سلامت وجود ندارد. مطالعه حاضر با هدف طراحی پرسشنامه نیازهای آموزشی ارائه دهندگان خدمات بهداشتی در مورد غربالگری قبل از تولد انجام پذیرفت.
مواد و روشها: این مطالعه در دو مرحله انجام پذیرفت. نسخه اولیه پرسشنامه این پژوهش روش شناختی به صورت قیاسی و با مروری جامع بر منابع مرتبط با موضوع پژوهش در کنار نظرخواهی از گروه خبرگان و مادران باردار تدوین شد. در ادامه روایی صوری، روایی محتوایی و پایایی آن به صورت کیفی و کمی مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: تدوین پرسشنامه نیازهای آموزشی ارائه دهندگان خدمات بهداشتی در مورد غربالگری قبل از تولد و روانسنجی آن، منجر به شکلگیری پرسشنامه نیازهای آموزشی ارائه دهندگان خدمات بهداشتی با ۳۵ سوال و در چهار بعد زمان مناسب، تکنیکها، قوانین و مقررارت و پیگیری شد. متوسط شاخص روایی محتوای ابزار ۹۴/۰ و پایایی ابزار فوق با بررسی ضریب آلفای کرونباخ برای کل ابزار ۷۲/۰ بود. اندازهگیری شاخص همبستگی درون خوشهای در فاصله زمانی دو هفته نشان داد که ابزار فوق از ثبات برخوردار است (۰۰۱/۰ p< و۹۸/.=.(ICC
استنتاج: پرسشنامه طراحی شده، ابزاری روا و پایا برای بررسی نیازهای آموزشی ارائه دهندگان خدمات بهداشتی در مورد غربالگری قبل از تولد میباشد. بومی سازی ابزار در سایر فرهنگها از پیشنهادات این مطالعه میباشد.
مریم توحیدپور، محمدحسن شاه حسینی، صدیقه مهرابیان، ابوطالب صارمی،
دوره ۲۸، شماره ۱۶۸ - ( دی ۱۳۹۷ )
چکیده
سابقه و هدف: اوره آپلاسما اوره آلیتیکوم جزء شایعترین عوامل ایجادکننده اورتریت غیرگونوکوکی بوده که عفونت بدون علامت بالینی ناشی از این باکتری میتواند سبب سوء عملکرد غدد جنسی و حضور آن در مایع منی سبب افت در میزان باروری شود. هدف از این مطالعه، شناسایی اوره آپلاسما اوره آلیتیکوم در مایع منی مردان نابارور با بهرهگیری از روش PCR به عنوان روشی دقیق، با توجه به اهمیت موضوع ناباروری میباشد.
مواد و روشها: تست PCR جهت شناسایی اوره آپلاسما اوره آلیتیکوم ابتدا با استفاده از سوش استاندارد، بهینه و سپس به لحاظ ویژگی و حد تشخیص بررسی شد. نمونههای مایع منی از ۱۰۰ مرد نابارور اخذ و به دو بخش به منظور آنالیز اسپرم و نیز تستPCR تقسیم گردید. استخراج DNA با روش فنل- کلروفرم و تست PCR جهت شناسایی اوره آپلاسما اوره آلیتیکوم به انجام رسید.
یافتهها: از مجموع ۱۰۰ نمونه مایع منی مردان نابارور مورد مطالعه، ۱۶ نمونه (۱۶ درصد) از نظر وجود اوره آپلاسـما اوره آلیتیکوم مثبت و این دسـته از نمونهها با توجه به نتایج حاصله از اسـپرموگرام از نظر تعداد لوکوســیت بالاتر از حــد نرمـال (Mil/ml ۱-۰) گزارش شدند.
استنتاج: غربالگری زوج های نابارور بدون علائم بالینی و درمان به موقع آنتیبیوتیکی آنها نقش مهم و بهسزایی در درمان ناباروری دارد، لذا تکنیک PCR به عنوان یک روش تشخیصی با ارزش و قابل اعتماد جهت تشخیص این باکتری مطرح شده است.
آرزو عالیشاه، ژیلا گنجی، رضاعلی محمدپور، زهرا کیانی، زهره شاه حسینی،
دوره ۲۸، شماره ۱۶۸ - ( دی ۱۳۹۷ )
چکیده
سابقه و هدف: توانمندی باروری زنان به مفهوم توانایی و حق تصمیمگیری آزادانه در فعالیتهای باروری مانند تعداد فرزند و فاصله بین فرزندان می باشد. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین انگیزههای فرزندآوری و توانمندی باروری زنان انجام شد.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی- همبستگی، تعداد ۸۱۰ زن(۵۰۰ زن شهری و ۳۱۰ زن روستایی) مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهرستان ساری، به روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای در سال ۱۳۹۶ وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری داده ها، چک لیست ویژگی های جمعیتی- باروری، پرسشنامه انگیزه های فرزندآوری میلر و پرسشنامه توانمندی زنان در باروری بود. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون های آماری تی مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی انجام شد.
یافتهها: میانگین و انحراف معیار نمره توانمندی باروری زنان در جمعیت شهری و روستایی به ترتیب ۸۶/۱۲±۶۵/۹۱ و ۱۴/۱۳±۴۶/۹۱ بوده که از نظر آماری تفاوت معنی داری نداشته است (۵۹۳/۰=(p. آزمون رگرسیون خطی نشان داد
که توانمندی باروری زنان با بعد مثبت انگیزه های فرزندآوری به طور مستقیم (۰۰۱/۰< p، ۱۳/۰= β ) و با بعد منفی انگیزههای فرزندآوری بهطور معکوس (۰۰۱/۰< p، ۳۰/۰- = β ) ارتباط دارد. همچنین عواملی مانند وضعیت اشتغال زنان (۰۰۳/۰< p، ۱۱/۰= β )، تحصیلات همسر (۰۲۹/۰< p، ۱۳/۰= β ) و سن آخرین فرزند (۰۲۱/۰< p، ۰۷/۰-= β ) از سایر عوامل موثر بر توانمندی باروری زنان میباشد.
استنتاج: توانمندی باروری زنان از عوامل مختلف اجتماعی-اقتصادی متاثر می باشد که به نظر می رسد یکی از عوامل مهم آن سطح تحصیلات مردان است. لذا برنامه ریزی های مناسب در این خصوص نتایج سودمندی را در ارتقاء توانمندی باروری زنان به همراه خواهد داشت.
زینب حمزه گردشی، زهره شاه حسینی، مائده رضایی،
دوره ۲۸، شماره ۱۷۰ - ( اسفند ۱۳۹۷ )
چکیده
سابقه و هدف: ناباروری با آسیب به ابعاد مختلف فیزیکی، روانی، اجتماعی و اقتصادی منجر به بروز تنش در روابط فردی و بین فردی زوجین میشود. همچنین بروز استرس، افزایش درگیریهای بین زن و شوهر و مشکلات در مسائل جنسی از جمله عواملی هستند که در درازمدت زمینه را برای کاهش رضایت از زندگی مشترک ایجاد میکنند اما بهنظر میرسد. مشاوره میتواند نقش مهمی درشناسایی مشکلات افراد داشته باشد و درتصمیم برای بهترین انتخاب، کمک کننده باشد. لذا هدف ازمطالعه حاضر نقش مداخلات مشاوره در ابعاد مختلف سلامت زوجین نابارور است.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر یک مطالعه مرور ساختاریافته بوده که پژوهشگران به دو شیوه سرچ الکترونیک و سرچ از منابع دیگر (کتاب و سرچ دستی)، جست و جو را آغاز کردند. پایگاه عمومی جستجو توسط پژوهشگران شامل Google scholar و سپس پایگاههای اختصاصیتر در دسترس نظیر SID، Magiran، Irandac، Samane Danesh Gostar Barekat، Web of Science، Science Direct، Cochrane Library، ProQuest، PubMed [including Medline] و Springer با استفاده از کلمات کلیدی، مقالات مرتبط از سال ۱۹۷۹ تا ۲۰۱۶ مورد جستجو قرار گرفته است.
یافتهها: از ۴۵۰ مطالعه سرچ شده، ۴۴ مقاله برای نوشتن مطالعه حاضر انتخاب شده است. نتایج مطالعه حاضر منجر به سازماندهی در دو طبقه اولیه (بررسی شیوه¬های مختلف مشاوره و تاثیر مداخله) و ثانویه (نوع مداخله، تعداد جلسات، محتوای برنامه) گردید
استنتاج: روشهای مشاورهای (مشاوره گروهی، درمانشناختی رفتاری، روان درمانی گروهی) و تکنیکهای کاربردی در تغییر افکار، نگرش و باورها میتواند کمککننده باشد. لذا به نظر میرسد به کارگیری روشهای مشاورهای توسط مشاوران، روان شناسان و متخصصین خبره میتواند به عنوان مکمل در کنار درمانهای ناباروری نقش به سزایی در میزان سلامت افراد داشته باشد.
الهه سمامی، فروزان الیاسی، سید نورالدین موسوی نسب، لیلا شجاعی، احسان زابلی، زهره شاه حسینی،
دوره ۲۹، شماره ۱۷۸ - ( آبان ۱۳۹۸ )
چکیده
سابقه و هدف: مدیریت استرس بیماران مبتلا به سرطان پستان و خصوصاً بیماران تحت شیمی درمانی یکی از اهداف سیستمهای ارائه دهنده خدمات در سراسر دنیا می باشد. مطالعه مروری حاضر با هدف بررسی تأثیر مداخلات غیر دارویی بر استرس زنان مبتلا به سرطان پستان تحت شیمی درمانی انجام پذیرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه مروری سیستماتیک، جستجوی جامع در پایگاههای اطلاعاتی،
Google Scholar، Cochrane library، Science Direct، Web of Science، Springer، Scopus، PubMed،
Scientific Information Database and Iranian Registery of Clinical Trials، Magiran و با استفاده از کلید واژههایی نظیر Non- Parmacological Interventions، Chemotherapy، Breast cancer، Distress، Stress و معادل فارسی آنان صورت گرفت. از مجموع ۷۴۵۹۰ مطالعه به دست آمده، پس از حذف موارد تکراری و غیر مرتبط در نهایت کیفیت، ۹ مطالعه با استفاده از مقیاس Jadad مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: یافتههای مطالعه حاضر به دو طبقه کلی مداخلات روانشناختی شامل درمان شناختی- رفتاری و حل مسئله و مداخلات طب مکمل شامل موسیقی درمانی، ریکی درمانی، یوگا و ورزش تقسیم گردید. نتایج نشان داد که اکثر مداخلات سبب کاهش استرس بیماران میشود.
استنتاج: با توجه به اثر بخشی مداخلات غیر دارویی در کاهش استرس زنان مبتلا به سرطان پستان تحت شیمی درمانی، پیشنهاد میگردد با آگاهی رسانی به بیماران در مورد اثر بخشی این مداخلات و حق انتخاب برای آنان در کنار توانمندسازی ارائه دهندگان خدمات بهداشتی در ارائه این مداخلات، به ارتقاء سلامت زنان کمک نمود.
معصومه جباری، زهرا کاشی، سید نورالدین موسوی نسب، منیر السادات حسینی طبقدهی، زهره شاه حسینی،
دوره ۳۱، شماره ۲۰۰ - ( شهریور ۱۴۰۰ )
چکیده
سابقه و هدف: خودکارآمدی جنسی به عنوان یکی از عناصر مهم سلامت جنسی، در بسترهای متفاوت فرهنگی- اجتماعی تحت تاثیر متغیرهای فردی و بین فردی گوناگونی میباشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی خودکارآمدی جنسی و عوامل مرتبط با آن در زنان دیابتی سنین باروری میباشد.
مواد و روشها: این مطالعه مقطعی در سال ۱۳۹۹-۱۳۹۸ در شهر ساری در شمال ایران انجام شد. در این مطالعه، ۴۱۰ نفر به روش تصادفی ساده از بین زنان دیابتیک در سنین باروری مراجعهکننده به مراکز غدد دانشگاه علوم پزشکی مازندران انتخاب شدند. گردآوری دادهها با پرسشنامههای خودکارآمدی جنسی وزیری، عملکرد جنسی زنان روزن، رضایت زناشویی انریچ و پنج عاملی شخصیت گلدبرگ انجام شد. تحلیل دادهها با آزمونهای تی مستقل، ANOA، پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه پس رونده انجام شد.
یافتهها: در این مطالعه میانگین نمره خودکارآمدی جنسی واحدهای مورد پژوهش (۱۶/۴۸-۱۵/۳۷ : فاصله اطمینان ۹۵درصد)۵/۷۰±۱۵/۹۳ بود. رگرسیون خطی چندگانه پس رونده نشان داد که متغیرهای تحصیلات همسر )۱/۲۷=β، ۰/۰۲۶ =P)، سن همسر(۰/۰۹- =β ، ۰/۰۱۳ =P)، تیپ شخصیت- وظیفه مداری (۰/۰۹ =β، ۰/۰۱۴ =P)، شغل (۲/۲۶- =β، ۰/۰۲۲ =P)، رضایت از طبقه اجتماعی- اقتصادی (۰/۹۳ =β ، ۰/۰۲۴ =P)، عملکرد جنسی (۰/۲۳=β، ۰/۰۰۰۱> P)، رضایت زناشویی (۰/۰۶ =β، ۰/۰۰۰۱ >P) و مصرف داروی ضد افسردگی (۱/۱۳- =β، ۰/۰۵۱ =P)، ۵۹ درصد از واریانس نمره خودکارآمدی جنسی را تبیین مینمایند.
استنتاج: باتوجه به اینکه عوامل متعدد جمعیتی- اجتماعی- طبی بر خود کارآمدی جنسی زنان دیابتی سنین باروری موثر میباشد، لازم است دربررسی سلامت جنسی این افراد و ارائه خدمات مرتبط ازرویکرد چندگانه با مشارکت بین بخشی کمک گرفت.
حدیثه السادات نبوی، ژیلا گنجی، رضاعلی محمدپور، زهره شاه حسینی،
دوره ۳۲، شماره ۲۱۵ - ( آذر ۱۴۰۱ )
چکیده
سابقه و هدف: مادران، خط اول آموزش سلامت جنسی به نوجوانان به شمار میآیند. مطالعه حاضر با هدف تعیین فراوانی گفتگوی سلامت جنسی میان مادران و نوجوانان و عوامل مرتبط با آن در خانوارهای تحت پوشش مراکز بهداشتی- درمانی شهر ساری انجام شد.
مواد و روشها: این پژوهش مقطعی در فاصله زمانی ماه مرداد تا دی سال ۱۳۹۹ بر روی ۱۹۶ مادر دارای فرزند نوجوان ۱۵ تا ۱۹ ساله تحت پوشش مراکز بهداشتی- درمانی و پزشکان خانواده شهر ساری با روش نمونه گیری تصادفی ساده انجام شد. ابزار مورد استفاده در این مطالعه شامل فرم اطلاعات جمعیتی- اجتماعی- طبی، پرسشنامه موانع گفتگوی سلامت جنسی میان والدین و نوجوانان و ابزار موضوعات سلامت جنسی مورد گفتگو میان والدین و نوجوانان بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از میانگین و انحراف معیار و توزیع فراوانی و آزمون رگرسیون لجستیک استفاده شد.
یافتهها: تقریبا همه مادران (۹۹/۵درصد) حداقل در مورد یکی از موضوعات سلامت جنسی با نوجوانانشان گفتگو داشتند، اما گفتگوی سلامت جنسی مطلوب در ۴۹ درصد مادران مشاهده شد. خجالت زده شدن نوجوان(۵۴/۸ درصد پسران و ۳۸درصد دختران) و امکان ایجاد حس کنجکاوی در نوجوان در زمینه جنسی(۴۹ درصد پسران و ۵۸/۷ درصد دختران) شایعترین موانع گفتگوی سلامت جنسی مادر با هردو جنس بود. آزمون رگرسیون لجستیک نشان داد که شانس گفتگوی سلامت جنسی مطلوب میان مادران و پسران، ۹۳درصد کمتر از گفتگوی سلامت جنسی مطلوب میان مادران و دختران است.
استنتاج: با توجه به فراوانی پایین گفتگوی مطلوب سلامت جنسی میان مادران و نوجوانان، توجه به موانع این گفتگو و اتخاذ راهکارهای لازم برای رفع آن از اقدامات ضروری در سیاستگذاری سلامت نوجوانان میباشد.
زینب حمزه گردشی، زهره شاه حسینی، افسانه فندرسکی، فرنگیس حبیبی، محمد احمدی،
دوره ۳۲، شماره ۲۱۸ - ( اسفند ۱۴۰۱ )
چکیده
دوران بارداری یک دوره حیاتی است. سبک زندگی سالم در دوران بارداری اثرات مستقیم و غیرمستقیم عمیقی بر سلامت مادر، جنین و نوزادی در درازمدت دارد. طبق بررسیهای به عمل آمده، آموزش سبک زندگی سالم به مادران باردار در ایران از جمله در سطح مراقبتهای اولیه سلامت وضعیت مطلوبی ندارد و عدم بهروز رسانی برنامه آموزشی برای ماماها و نداشتن محتوای آموزشی مکتوب و جامع از دلایل آن به شمار میرود. با هدف پرداختن به این مشکل سلامت، خلاصه سیاستی حاضر با استفاده از بهترین شواهد پژوهشی و رویکرد پیادهسازی بهترین شواهد در عمل، گزینه « انطباق آموزش سبک زندگی سالم به مادران باردار توسط ماماها با معیارهای مبتنی بر بهترین شواهد» را به سیاستگذاران سلامت مادران در وزارت بهداشت و دانشگاههای علوم پزشکی ارائه و پیشنهاد مینماید. در این راستا آموزش ماماهای شاغل در مراکز بهداشتی و درمانی و بیمارستانها به شیوهای ساختارمند، ادغام آموزش سبک زندگی سالم به مادران در برنامههای مراقبتهای اولیه سلامت،گنجاندن آن در در پرونده الکترونیک سلامت زنان باردار و پایش مستمر این فعالیتها توصیه میشود.
زهره شاه حسینی، رویا نیکبخت، لیلا حاجی پور، نگین سالاریان، منیرالسادات حسینی طبقدهی،
دوره ۳۳، شماره ۲۲۸ - ( دی ۱۴۰۲ )
چکیده
سابقه و هدف: گرچه ترس و اضطراب دوران بارداری میتواند با پیامدهای نامطلوب بارداری همراه باشد، ولیکن مطالعات انجام شده با نتایج متفاوتی همراه میباشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط ترس و اضطراب کرونا و تجارب زایمانی بود.
مواد و روشها: این مطالعه طولی در شش شهر استان مازندران در فاصله زمانی خرداد ۱۴۰۰ تا بهمن ماه همان سال بر روی ۲۷۸ زن باردار انجام شده است. نمونهها به روش نمونهگیری چند مرحلهای از بین زنان مراجعهکننده به مراکز بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی مازندران انتخاب شدند.گردآوری دادهها با پرسشنامههای ترس از کووید ۱۹، اضطراب از کووید ۱۹ و پرسشنامه تجربه زایمانی ویجیما (Wijma) انجام شد. توصیف متغیرها با استفاده از شاخصهای توصیفی و تحلیل آن ها با توسط مدل رگرسیون خطی چندگانه انجام شد.
یافتهها: در این مطالعه ۱۳۵ نفر (۴۸/۶ درصد) ترس از کرونا و۱۲۶ نفر (۴۵/۳ درصد) اضطراب ناشی از کرونا را ذکر نمودند. آنالیز تک متغیره نشان داد ترس کرونا با تجربه منفی زایمان ارتباط معنیداری داشته است(۰/۰۰۱>P)، ولیکن ترس و اضطراب کرونا با پیامدهای نوزادی همراه نبود. مدلهای خطی چندگانه نشان داد که ترس از کرونا بیشترین تاثیر را بر حیطه فقدان پیشبینی مثبت (Lack of positive anticipation) در بین سایر حیطههای تجربه زایمانی دارد(۰/۳۸۸B=)
استنتاج: با توجه به اینکه ترس و اضطراب زنان باردار در دوران کرونا با تجربه منفی زایمانی همراه میباشد، لذا سیاستگذاران بهداشتی باید بر راهکارها و مداخلات مناسب برای کاهش ترس و اضطراب این گروه از زنان در موارد مشابه در آینده تمرکز نمایند.
بهاره یوسفی دودران، فروزان الیاسی، زینب حمزه گردشی، رویا نیک بخت، زهره شاه حسینی،
دوره ۳۳، شماره ۲۳۰ - ( اسفند ۱۴۰۲ )
چکیده
سابقه و هدف: کیفیت زندگی جنسـی یکـی از شاخههای مهم کیفیت زندگی بوده و وسیلهای جهت بررسی رابطه بین مشکلات جنسی و کیفیت زندگی میباشد. معنای زندگی نیز یکی از شاخصهای اثرگذار بر کیفیت زندگی است. در میان جمعیت کشور، دانشجویان به دلیل قرار داشتن در دوره تحول جوانی، در معرض پرسش درباره معنای زندگی قرار دارند. لذا هدف از این مطالعه تعیین ارتباط بین معنای زندگی و کیفیت زندگی جنسی دانشجویان متاهل دانشگاه علوم پزشکی مازندران و همسران آنها در سال ۱۴۰۲، میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی از نوع مقطعی، پس از تصویب در کمیته اخلاق، ۱۸۵ زوج از دانشجویان متاهل دانشگاه علوم پزشکی مازندران و همسران آنها در اردیبهشت و خرداد ۱۴۰۲ با روش نمونهگیری دومرحلهای طبقهای با تخصیص متناسب وارد مطالعه شدند. ابتدا تعداد دانشجویان متاهل هر دانشکده(طبقه) تعیین شده سپس شرکتکنندگان با روش در دسترس وارد مطالعه شدند. معیارهای ورود به این پژوهش شامل تمایل به مشارکت، ایرانی بودن، متاهل بودن، داشتن همسر در قید حیات، تک همسر بودن و معیار خروج شامل عدم تمایل همسر به تکمیل پرسشنامه درنظر گرفته شد. شرکتکنندگان پرسشنامههای کیفیت زندگی جنسی، معنای زندگی، DASS-۲۱، وضعیت اجتماعی- اقتصادی قدرت نما و فرم محقق ساخته اطلاعات جمعیتی- طبی- روانشناختی را به شکل آنلاین و از طریق سایت پرس لاین تکمیل نمودند. از نرمافزار SPSS ۲۵ و آزمونهای آماری پیرسون، تی- دونمونهای مستقل، آنالیز واریانس یکراهه و رگرسیون آمیخته خطی با مدل پسرو (Backward) استفاده شد. نرخ ریزش ۲۰ درصد و سطح معنی داری ۰/۰۵>P در نظر گرفته شد.
یافتهها: درصد پاسخگویی در این مطالعه ۸۷/۲ درصد بود. میانگین سن مردان۷/۸۷±۳۱/۸۸ سال و زنان ۸/۳۴±۲۸/۸۱ سال میباشد. میانگین نمره کیفیت زندگی جنسی مردان و زنان شرکتکننده در مطالعه بهترتیب ۲۵/۵۴±۵۹/۸ و ۶۰/۰۵±۱۵/۹۳ میباشد. طبق آزمون تی دو نمونهای زوجی، نمره کیفیت زندگی جنسی مردان از زنان ۲/۵۳±۶/۱۵ واحد بیشتر و معنیدار است (۰/۰۰۱>P). طبق رگرسیون آمیخته خطی با مدل پسرو، ارتباط معنیداری بین کیفیت زندگی جنسی زوجین با مدت تاهل ۱۰-۶ سال (۱۴/۶۹- =r) و ۱۵-۱۱ سال (۱۹/۰۸- =r)، مکان زندگی با خانواده در شهر (۱۸/۷۶=r) و روستا (۲۷/۴۳=r)، نداشتن حریم خصوصی (۲۸/۲۹- =r)، مالکیت منزل مسکونی (۷/۶۴=r)، عدم ابتلا به بیماری جسمی (۱۵/۰۹=r) و بیماری روانپزشکی (۱۵/۰۴=r)، ناباروری (۱۰/۰۰- =r)، عدم دریافت مطالب آموزش مسائل جنسی (۶/۷۶- =r)، وضعیت اجتماعی-اقتصادی به صورت خودارزیابی قیمت مسکن در حد متوسط (۸/۸۵=r) و خودارزیابی توان مالی برای خرید مسکن در حد خیلی پایین (۱۴/۵۲- =r)، افسردگی (۱/۹۳- =r) و معنای زندگی (۰/۱۱ =r) وجود داشت(۰/۰۵>P).
استنتاج: معنای زندگی درحضور سایر فاکتورهای جمعیتی، طبی، روانشناختی، اجتماعی واقتصادی ارتباط مستمر و معنیداری با کیفیت زندگی جنسی دارد و توجه به این عوامل در برنامهریزیهای مرتبط با دانشجویان ضروری است. مطالعات بعدی میتواند در جهت جستجوی عوامل ارتقاءدهنده معنای زندگی و به تبع آن کیفیت زندگی جنسی دانشجویان و همسران آنها انجام شود.
محبوبه امید، زهره شاه حسینی، ابوالفضل حسین نتاج، مرضیه زمانیان، ژیلا گنجی،
دوره ۳۴، شماره ۲۳۲ - ( اردیبهشت ۱۴۰۳ )
چکیده
سابقه و هدف: کاهش تمایل به فرزندآوری یکی از دغدغهها و چالشهای مهم در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه میباشد. همچنین سیاستهای کنونی حاکم در این کشورها سعی در شناخت عوامل مرتبط با آن را دارند، و تا به امروز این راه منجر به افزایش جمعیت در کشورهایی که جمعیت رو به پیری دارند، شده است. با توجه به وسعت اهمیت این موضوع، این مطالعه هدف تعیین بررسی عوامل مرتبط با تمایل به فرزند آوری به صورت نظام مند، انجام پذیرفت.
مواد و روشها: این مطالعه مروری نظام مند که در سال ۲۰۲۴ انجام شده است، در پنج مرحله انجام شد که شامل طراحی سوال مطالعه، جستجو، استخراج مطالعات وابسته به تحقیق، انتخاب مطالعات مرتبط، جدولبندی اطلاعات و گزارش نتایج بود. جستجو در بانکهای اطلاعاتی داخلی و خارجی شاملSID ،PubMed ، magiran ، Iran doc، Science Direct، Scopus و موتور جستجوی Google scholar با کلید واژههایی مانند "عوامل مرتبط"، "فرزندآوری"، "عوامل روانی"، "عوامل اجتماعی"، "عوامل فرهنگی"، "عوامل جسمی"، "عوامل فردی"، "عوامل مذهبی"، "کاهش"، "ایران" و "تمایل"، و معادل انگلیسی شان انجام پذیرفت. مطالعات در بازه زمانی ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۴ (دوازده سال اخیر، به دلیل تغییرات عمده در جهان) بررسی شدند. جهت انتخاب مطالعات معیار ورود و یا خروج در نظر گرفته شد. همچنین غربالگری کیفیت مطالعات به وسیله چک لیست نیوکاسل انجام شد. پس از انتخاب و بررسی کیفیت، دادههای موجود در مطالعات طبقهبندی شد.
یافتهها: یافتهها براساس پاسخ به سؤال اصلی تحقیق در سه طبقه عوامل اجتماعی و محیطی، عوامل روانی- جسمی و عوامل دموگرافیک قرارگرفتند. بررسی ۱۶ مطالعه مقطعی نشان داد که، عواملی همچون، جنس، سن، تاهل، تحصیلات، نژاد، محل زندگی که در طبقه دموگرافیک قرار میگیرند. از جمله عوامل مرتبط دیگر در تمایل به فرزندآوری هستند. دین و مذهب، پیشرفت تکنولوژی، تجارب زندگی، فرهنگ و سیاست حاکم بر جامعه، ساختار خانوادگی، همسالان و مسائل اقتصادی، دسترسی به رسانه از جمله موارد مرتبط دیگری هستند که در دسته عوامل اجتماعی و محیطی قرار میگیرد و در ۶ مطالعه به آن اشاره شد. بررسی حاصل از ۷ مطالعه مقطعی دیگر به ارتباط طبقه بعدی یعنی عوامل روانی- جسمی اشاره داشت. در این مطالعات ارتباط عواملی همچون شخصیت، افسردگی، خودکار آمدی، بیماری زمینهای و سوابق باروری و ناباروری را در فرزندآوری مرتبط دانست. لازم به ذکر است که گفته شود برخی مطالعات در چند طبقه قرار گرفتند و طبقات باهم همپوشانی داشتند.
استنتاج: براساس یافتههای این مطالعه، عوامل گستردهای به تمایل افراد به فرزندآوری مرتبط میباشد که مطالعات حاضر در این پژوهش در بیان آنها به اندازه کافی نمیباشد. اما میتوان از این عواملی که در مطالعات گوناگون مطرح شده است به عنوان راهنمایی در جهت شناخت عوامل مرتبط کمک گرفت و با برنامهریزی در جهت مدیریت و یا تقویت برخی از آنها به افزایش تمایل به فرزندآوری کمک نمود.
زهره شاه حسینی، رویا نیک بخت، لیلا حاجی پور، فاطمه جعفری، ملیحه نوراله پور شیاده، منیرالسادات حسینی طبقدهی،
دوره ۳۴، شماره ۲۳۲ - ( اردیبهشت ۱۴۰۳ )
چکیده
سابقه و هدف: در سالهای اخیر کاهش نرخ باروری در کشور از جمله استان مازندران رخ داده است. کاهش رشد جمعیت منجر به تغییرات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کاهش توان سیاسی و نظامی کشور میشود، لذا این مطالعه با هدف تحلیل مدل رگرسیونی آمیخته از عوامل مرتبط با انگیزه فرزندآوری در زوجین متاهل استان مازندران، انجام پذیرفت.
مواد و روشها: این مطالعه مقطعی-تحلیلی، در چهار شهر استان مازندران در فاصله زمانی مهر ۱۴۰۱ تا اسفند همان سال بر روی ۴۶۸ زوج (۹۳۶ نفر) تحت پوشش مراکز بهداشتی به روش نمونهگیری چند مرحلهای انجام شد. گردآوری دادهها با پرسشنامههای جمعیتی- اجتماعی، پرسشنامه انگیزههای فرزندآوری نقیبی و همکاران و پرسشنامه کوتاه شده شخصیت نئو رامستد و جان انجام شد. تجزیه و تحلیل دادهها با نرمافزار SPSS نسخه ۲۲ انجام شد. سطح معنیداری در کلیه آزمونها ۰۵/۰ در نظر گرفته شد. در توصیف متغیرهای کیفی از شاخصهای آماری تعداد و درصد، و برای متغیرهای کمی از میانگین و انحرافمعیار استفاده شد. جهت بررسی تاثیر همه عوامل بر روی انگیزه فرزندآوری زوجین با توجه به این که مطالعه بهصورت زوجی میباشد، از مدل رگرسیون خطی آمیخته به روش پسرو استفاده شد.
یافتهها: در این مطالعه میزان پاسخدهی ۲/۹۳ درصد بود و آنالیز نهایی بر روی اطلاعات حاصل از ۴۶۸ زوج انجام شد. میانگین و انحراف معیار سن زنان و مردان بترتیب ۶/۷۶±۳۵/۶۴ و۸/۲۹±۳۹/۷۵ و طول مدت ازدواج۷/۸۱±۱۲/۸۵بوده است. در این مطالعه ۲۶۱ (۵۵/۸ درصد) از زنان خانه دار، ۱۶۷ (۳۵/۷درصد) از مردان کارمند، ۳۲۹ (۷۱/۳درصد) از زنان دارای سابقه سزارین، ۵۴ (۱۱/۵ درصد) از زوجین بدون فرزند و ۳۷۲ (۵/۷۹ درصد) از زوجین ساکن شهر بودند. میانگین نمره انگیزه فرزندآوری زنان و مردان به ترتیب ۹/۳۶±۶۰/۸۲و ۸/۲۹±۶۰/۵۸بوده است. براساس ضریب رگرسیونی تطبیق داده شده، در زوجین با وضعیت اقتصادی اجتماعی مطلوب (۰/۰۰۱P<، ۴/۸۹-=β) و تا حدی مطلوب (p<۰/۰۰۱،۲/۲۹-=β) نسبت به افراد با وضع اقتصادی اجتماعی نامطلوب انگیزه کمتری برای فرزندآوری داشتهاند. همچنین افراد با ویژگی شخصیتی برونگرا (۰۰۱/۰P<، ۵۰/۰-=β) نسبت به افراد با سایر ویژگیهای شخصیتی انگیزه کمتری برای فرزندآوری داشتهاند. نتایج نشان داد که با افزایش طول سالهای زندگی مشترک، از انگیزه فرزندآوری زوجین کاسته میشود(۰/۰۰۱P<، ۰/۱۱-=β). در حالی که زوجینی که ابراز نموده بودند که خواستارتعداد فرزند بیشتری هستند (۰/۰۰۱P<،۱۴/۶۳=β) و نیز ترجیح به فرزند پسر داشتهاند(۰/۰۵P<، ۱/۴۱=β) انگیزه بیشتری برای فرزندآوری داشتند. در این مطالعه بین نمره انگیزه فرزندآوری زوجین شهری و روستایی اختلاف معنیدار آماری وجود نداشت.
استنتاج: در این مطالعه نشان داده شد که عوامل فردی اجتماعی از جمله وضعیت اقتصادی اجتماعی، طول مدت ازدواج و ویژگی شخصیتی بر انگیزه فرزندآوری تاثیر میگذارد، بهطوریکه در زوجین برونگرا، دارای وضعیت اقتصادی اجتماعی مطلوب و با افزایش سالهای ازدواج انگیزه فرزندآوری کاهش مییابد. لذا سیاستگذاران و برنامهریزان بهداشتی باید توجه بیشتری به زوجین برونگرا در سالهای اول زندگی مشترک داشته باشند.