۳۴ نتیجه برای شمس
فاطمه چراغی ، فرشید شمسایی ،
دوره ۱۲، شماره ۳۷ - ( دى ۱۳۸۱ )
چکیده
سابقه و هدف: درد یک تجربه مخرب و صدمه زا است و در خاطر نوزاد دچار درد باقی می ماند. بدون توجه به پاسخ های رفتاری و فیزیولوژیکی او در برابر محرکات دردناک نمی توان تنها از طریق مشاهدات فردی در رفع درد اقدام کرد. لذا این تحقیق با هدف تعیین نشانه های رفتاری و فیزیولوژیکی درد در نوزادان بستری در بخش های نوزادان، در سال ۸۱-۱۳۸۰ انجام شد.
مواد و روش ها: این پژوهش یک مطالعه توصیفی- مقطعی می باشد. حجم نمونه ۱۵۰ نفر برآورد و طی سه ماه و نیم این حجم تامین شد. ابزار گردآوری داده ها چک لیست بود که بر اساس تئوری سیناکتیو تکاملی آلس (اقتباس از تحقیق هاوارد و تابر) و ابزار بررسی درد نوزاد- شیرخوار(NIPS) ساخته لورنس تدوین شد.برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار EPI۶ کمک گرفته شد.
یافته ها: ۳/ ۷۳درصد واحدهای مورد پژوهش از بین نشانه های فیزیولوژیکی، برافروختگی چهره در طول پروسیجرهای ناراحت کننده داشتند. همچنین میانگین ضربان قلب و تنفس در طول پروسیجرها نسبت به قبل از آنها افزایش محسوسی داشتند. از بین نشانه های رفتاری به ترتیب تغییر حالات چهره (۳/۹۷ درصد) گریه کردن (۹۶ درصد) و تغییر الگوی تنفسی (۳/۹۳ درصد) بیشترین نمره را کسب نمودند. فقط بین برافروختگی صورت و نوع پروسیجر ارتباط معنی داری مشاهده شد (P<۰,۰۱).
استنتاج: بررسی و اتخاذ تدابیر مناسب برای رفع درد نوزادان بستری، نیاز به یک چارچوب مشخص و استاندارد به عنوان یک راهکار تیمی یکسان دارد. از آنجایی که نوزادان قادر به ابراز کلامی درد خود نیستند، باید به پاسخ های فیزیولوژیکی و رفتاری آنان توجه نمود. با استناد به یافته های این تحقیق، از بین این نشانه ها، برافروختگی صورت، افزایش ضربان قلب، افزایش تعداد تنفس، گریه کردن، و تغییر الگوی تنفسی می توانند سرنخ های کلیدی برای بررسی درد باشند که نیاز به ابزار خاص و پیچیده ای برای سنجش ندارند.
امیر سیاهپوش ، نصراله قاسمی ، غلامرضا اصغری ، محمدرضا شمس اردکانی ،
دوره ۱۸، شماره ۶۳ - ( فروردين و اردیبهشت ۱۳۸۷ )
چکیده
سابقه و هدف: گیاه عطر سنگ گیاهی معطر از خانواده کاسنی و انحصاری فلات ایران می باشد. این گیاه حاوی روغن های فرار بوده، در بررسی روغن فرار گیاه مشخص گردید که اصلی ترین مواد متشکله روغن فرار سزکویی ترپن ها (Sesquiterepens) می باشد. تاکنون هیچگونه مطالعه ای در زمینه فلاونوییدهای این گیاه منتشر نشده است.
مواد و روش ها: از پودر گل، میوه و اندام هوایی که توسط فریز درایر خشک گردیده بود توسط متانول آبکی ۵۰ درصد و اسیدکلریدریک، ۱,۲ مولار عصاره تهیه شده و توسط HPLC فلاونوییدها شناسایی و مقدار آنها تعیین شد.
یافته ها: فلاونوییدهای میرستین، کوئرستین، لوتئولین، آپی ژنین و کامپفرول در گل، میوه و اندام هوایی در فصل گل دهی و میوه دهی شناسایی و اندازگیری شد.
استنتاج: نتایج بررسی فلاونوییدها نشان می دهد که گل حاوی هر ۵ فلاونویید فوق بوده، میوه ها و اندام های هوایی در فصل گل دهی و میوه دهی حاوی کامپفرول، لوتئولین، کوئرستین می باشد. این گیاه غنی از فلاونوییدها بوده و می تواند مورد مناسبی برای بررسی های فارماکولوژیک باشد.
محمدرضا عماد ، شهریار میرشمس ، علیرضا مقتدری ، امیرحسین یزدانی ، لیلا بیدکی ،
دوره ۱۸، شماره ۶۴ - ( خرداد و تیر ۱۳۸۷ )
چکیده
سابقه و هدف: نقاط ماشه ای یکی از علل شایع درد محسوب می شود و تزریق به داخل نقاط ماشه ای می تواند به طور موثری باعث غیر فعال شدن این نقاط و احساس بهبود بیمار گردد. میزان تاثیر تزریق به داخل نقاط ماشه ای به طور عمده با تکنیک تزریق ارتباط دارد. این مطالعه روش کشش عضله بلافاصله پس از تزریق را با روش تزریق بدون کشش در درمان نقاط ماشه ای مورد مقایسه قرار می دهد.
مواد و روش ها: بیماران مبتلا به نقاط ماشه ای درناحیه گلوتئال با توجه به موارد ورود و خروج مطالعه از درمانگاه های دانشکده پزشکی شیراز گردآوری شدند. افراد در دو نوبت معاینه در درمانگاه و دو نوبت تماس تلفنی مورد ارزیابی قرار گرفتند. محلول تزریق شده به تمام بیماران مخلوط لیدوکائین و متیل پردنیزولون استات بود. بیماران به دو گروه تقسیم شدند: در گروه الف تزریق بدون کشش عضله مبتلا صورت گرفت و درگروه ب بلافاصله پس از تزریق، عضله مبتلا ۳ مرتبه و هر بار به مدت ۲۰ ثانیه در جهت محدوده حرکتی، تحت کشش قرار گرفت. ابزار اندازه گیری در ارزیابی ها شامل شدت درد عددی (۱۰-۰)، "مقیاس وجه تشابه (دیداری)" و معیار "فهرست خلاصه شده درد" بودند.
یافته ها: بر اساس مقیاس وجه تشابه دیداری در ۱ ماه پس از تزریق، تفاوت قابل ملاحظه ای بین دو گروه وجود داشت. همچنین بر اساس شدت درد عددی (۱۰-۰) ۱ ماه و ۲ ماه پس از تزریق، تفاوت قابل ملاحظه ای بین دو گروه مشاهده شد ولی هیچیک از موارد تشکیل دهنده معیار فهرست درد به جز وضعیت خلقی بین دو گروه تفاوتی نداشت.
استنتاج: در درمان علامتی نقاط ماشه ای در ناحیه گلوتئال، روش کشش عضله بلافاصله پس ازتزریق متیل پردنیزولون از روش تزریق بدون کشش (حداقل تا ۲ ماه پس از تزریق) موثرتر است.
محمدجواد هادیان فرد ، لیلا بیدکی ، علیرضا مقتدری ، شهریار میرشمس ،
دوره ۱۸، شماره ۶۵ - ( مرداد و شهریور ۱۳۸۷ )
چکیده
سابقه و هدف: شانه درد یک عارضه شایع پس از سکته (Stroke) است که ایجاد محدودیت های زیادی در توانبخشی این بیماران جهت دستیابی به کارایی فیزیکی مطلوب پس از سکته می کند ولی اطلاعات در مورد شیوع آن و فاکتورهای همراهش محدود است. در این مطالعه به بررسی جزییات بیشتری در مورد فاکتورهای همراه با شانه درد پس از سکته پرداخته شد.
مواد و روش ها: این مطالعه بر روی ۱۹۱ بیمار سکته مغزی (در هر سن و جنس) که به بخش طب فیزیکی- توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی شیراز از سال ۱۳۸۰ لغایت ۱۳۸۳ مراجعه کرده بودند انجام شد. بیماران به مدت یکسال ارزیابی شدند. در ویزیت اول پرسشنامه ای بر اساس گزارش شخص بیمار از درد شانه و سپس شرح حال و معاینه فیزیکی و جمع آوری اطلاعات در خصوص سابقه قبلی شانه درد، سابقه قبلی جراحی قلب باز (CABG) وجود اسکولیوز (scoliosis) و محدودیت حرکتی گردن، تعیین نوع سکته بر اساس MRI و CT مغزی، پوکی استخوان بر اساس عکس ساده رادیولوژی یا تراکم استخوان و اسپاستیسیتی در عضلات اداکتور شانه و دو سربازویی از طریق Ashworth scale تنظیم شد. در جلسات بعدی ویزیت که هر ۲ ماه صورت گرفت مجددا پرسشنامه مورد ارزیابی قرار گرفته و بروز شانه درد درج گردید.
یافته ها: ۴۹ بیمار (۳۲,۲ درصد) دچار شانه درد شدند بیشترین شیوع درد شانه بین ۲ تا ۶ ماه پس از سکته بود (۷۱.۳ درصد) که از این تعداد ۳۹ نفر (۷۹.۶ درصد) اسپاستیسیتی و ۸ نفر (۱۶.۳ درصد) تون عضلانی شل داشتند. در گروه بدون شانه درد تنها (۶.۸ درصد) اسپاستیسیتی و اکثرا (۸۴.۵ درصد) تون طبیعی داشتند. به ترتیب در گروه با درد شانه و بدون درد شانه، ۶.۷ درصد و ۱.۹ درصد سابقه جراحی قلب باز، ۶.۱ درصد و ۱ درصد اسکولیوز، ۶۷.۳ درصد و ۳۵.۹ درصد خونریزی داخل پارانشیم مغز (Intra cranial hemorrhage) و ۷۳.۵ درصد و ۲۳.۳ درصد محدودیت حرکات گردن، ۲۴.۵ درصد و ۳۵ درصد پوکی استخوان داشتند.
استنتاج: اسپاستیسیتی در گروه شانه درد بطور قابل ملاحظه ای از نظر آماری بیش از گروه بدون درد شانه بود (P<۰,۰۰۱) که این می تواند بدلیل ایجاد کپسولیت (Capsulitis) مفصل شانه و التهاب بافت نرم بخصوص لیگامانها و عضلات کمربند شانه و نیمه دررفتگی قدامی تحتانی مفصل شانه باشد. نیز ارتباط معنی داری بین وجود سکته از نوع Intra cranial hemorrhage و کاهش محدوده حرکتی گردن و درد شانه بدست آمد. طبق این نتایج بدست آمده بنظر می رسد جهت پیشگیری از درد شانه پس از سکته توجه به درمان اسپاستیسیتی و همچنین درمان مشکلات زمینه ای ناحیه گردن و توانبخشی آنها کمک کننده باشد. توصیه می شود در مطالعات بعدی تاکید بیشتری روی این نکات جهت پیشگیری از درد شانه بشود.
علی شمسی زاده زرندی ، وحید شیبانی ، غلام رضا سپهری ، افروز آذرنگ ، آذر نامجو ،
دوره ۱۹، شماره ۷۱ - ( مرداد و شهریور ۱۳۸۸ )
چکیده
سابقه و هدف: در این مطالعه شدت وابستگی فیزیکی به مرفین (با بررسی علایم سندرم قطع)، میزان مرگ و میر و تغییرات وزن در برخی از روش های رایج القا وابستگی به مرفین با هم مقایسه شده اند.
مواد و روش ها: در این مطالعه شش روش شایع ایجاد وابستگی به مرفین انتخاب شدند. در تمام این روش ها وابستگی به مرفین در موش های وستار نر مورد بررسی قرار گرفت. در تمام این روش ها وابستگی به مرفین با تزریق مکرر مرفین انجام شد. علایم سندرم قطع در تمام گروه ها در روز آخر تزریق و چهار ساعت پس از مصرف آخرین دوز مرفین به مدت ۲۰ دقیقه بررسی شد. این علایم شامل پرش عمودی، اسهال، دندان قروچه، پتوز، تکان دادن سر، تکاندن بدن مثل سگ خیس و ایستادن روی دو پا هستند.
یافته ها: نتایج نشان داد که در همه گروه ها متعاقب مصرف نالوکسان تمامی علایم سندرم قطع آشکار خواهند شد اما به هر حال شدت بروز این علایم (پرش عمودی، اسهال، دندان قروچه، تکان دادن سر، تکاندن بدن مثل سگ خیس و ایستادن روی دو پا) در گروه های مختلف متفاوت بود. همچنین میزان مرگ و میر و تغییرات وزن نیز در گروه های مختلف متفاوت بود.
استنتاج: به طور خلاصه نتایج این مطالعه نشان داد که روش های متفاوت ایجاد وابستگی به مرفین منجر به درجات متفاوتی از علایم و رفتارهای سندرم قطع، مرگ و میر و تغییرات وزن می شود.
محمد کاظمی عرب آبادی ، علی اکبر پورفتح اله ، غلام حسین حسن شاهی راویز ، وحید پولادوند ، نرگس یقینی ، علی شمسی زاده زرندی ،
دوره ۱۹، شماره ۷۳ - ( آذر و دی ۱۳۸۸ )
چکیده
سابقه و هدف: عفونت نهفته هپاتیت B یک فرم بالینی از بیماری هپاتیت B می باشد که فرد قادر به پاکسازی کامل ویروس از بدن نمی باشد. محققین علت این امر را در تفاوتهای ژنتیکی و ایمونولوژیکی می دانند. سایتوکاینهایی مانند اینترلوکین ۱۲ توانایی ایجاد تغییر در پاسخ ایمنی علیه را ویروس دارند. هدف ما در این مطالعه بررسی سطح سرمی اینترلوکین ۱۲ در بیماران مبتلا به عفونت نهفته هپاتیت B بوده است.
مواد و روش ها: در این مطالعه ابتدا تعداد ۳۷۰۰ مورد پلاسما که از نظر HBsAg منفی بودند جمع آوری شد و سپس از نظر Anti-HBc مورد آزمایش قرار گرفتند سپس نمونه های HBsAg-/Anti-HBc+ از نظر وجود HBV-DNA با روش PCR مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه های HBV-DNA مثبت به عنوان موارد عفونت نهفته هپاتیت B به همراه ۱۰۰ فرد سالم از نظر میزان سطح سرمی اینترلوکین ۱۲ با تکنیک الیزا مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج این تحقیق نشان داد که دو گروه از نظر سطح سرمی اینترلوکین ۱۲ با هم دارای تفاوت معنی دار آماری نمی باشند.
استنتاج: باتوجه به اینکه اینترلوکین ۱۲ می بایست در طی عفونتهای ویروسی جهت مبارزه و ریشه کنی بیماری افزایش یابد، میتوان اینگونه نتیجه گرفت که شاید بیماران مبتلا به عفونت نهفته هپاتیت B در تولید مقادیر لازم و کافی از این سایتوکین دارای نقص می باشند و در نتیجه نمی توانند پاسخ ایمنی مناسب و کافی جهت مبارزه با هپاتیت B از خود نشان دهند.
اسماعیل محمدنژاد ، شمس الملوک جلال منش ، محمود محمودی ،
دوره ۱۹، شماره ۷۴ - ( بهمن و اسفند ۱۳۸۸ )
چکیده
سابقه و هدف: شمارش CD۴-T cell مهمترین شاخص در برآورد شدت ضعف سیستم ایمنی، پیشگویی بروز، تشخیص، تصمیم گیری برای شروع درمان ضد رتروویروسی و پیگیری پاسخ به درمان محسوب می شود. این مطالعه با هدف تعیین سندرم های بالینی منجر به بستری در مبتلایان به عفونت HIV بر حسب شمارش CD۴ انجام شد.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع مقطعی- توصیفی بوده که در سال ۸-۱۳۸۷ در بیمارستان امام خمینی(ره) تهران انجام شد. پرونده ۷۱ بیمار AIDS/HIV که در طی سالهای مورد بررسی، حداقل یک بار به بیمارستان امام خمینی (ره) تهران مراجعه کرده و تست الیزا و وسترن بلوت مثبت برای HIV داشتند مورد بررسی قرار گرفتند. پرسشنامه حاوی اطلاعات مورد نظر و مبتنی بر هدف بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS با ویرایش ۱۶ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین سن افراد مورد مطالعه ۱/۸ + ۳۵ سال بود که ۵/۹۱درصد مرد و ۵/۸ درصد زن بودند. ۶/۷۴ درصد سابقه اعتیاد و ۳۸ درصد سابقه اقامت در زندان داشتند. میانگین شمارش CD۴ بیماران ۰۹/۲۰+۹/۲۰۲ سلول در میکرو لیتر بود و ۱/۲۱ درصد از بیماران داروی رترو ویروسی دریافت کرده بودند. ۳/۴۹ درصد از بیماران همزمان با HIV به هپاتیت C و ۶/۱۸ درصد به هپاتیت B مبتلا بوده اند. مبتلایان به سندرم بالینی آمپیم، ازوفاژیت کاندیدایی و آبسه فمور به ترتیب با میانگین ۶۹۸، ۵۳۶ و ۵۰/۳۴۹ سلول در میکرولیتر بیشترین شمارش CD۴ و مبتلایان به پنوموسیستیس کارینی،توکسو پلاسما مغزی و سل ریوی به ترتیب با ۸۳/۷۵، ۶۶/۹۴ و ۹۵/۱۴۳ سلول در میکرولیتر کمترین شمارش CD۴ را نشان دادند. بین سندرم پنومونی با شمارش CD۴ کمتر از ۲۰۰ سلول در میکرولیتر (p<۰,۰۰۱)، سابقه اقامت در زندان و بیماری سل ریوی (p<۰.۰۰۱) و ابتلا به سل و شمارش CD۴ کمتر از ۲۰۰ سلول در میکرولیتر (P=۰.۰۱۲) رابطه معنی داری مشاهده شد.
استنتاج: در بیماران با شمارش CD۴ کمتر از ۲۰۰ سلول در میکرو لیتر احتمال بروز پنومونی پنوموسیستیس، توکسوپلاسمای مغزی و سل ریوی بیشتر است. شمارش CD۴ در هپاتیتهای نوع B و C شبیه به همدیگر بوده و بیمارانیکه سابقه اقامت در زندان داشتند بروز بیماری سل ریوی در آنها بیشتر بود.
محمد مهدی ناصحی ، فرهاد محولاتی شمس آبادی، محمد غفرانی،
دوره ۲۰، شماره ۷۵ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۹ )
چکیده
سابقه و هدف : چالشهای تشخیصی و درمانی فراوانی در برخورد با بیماران مبتلا به صرع مقاوم به درمان وجود دارد.این مطالعه با هدف بررسی یافتههای پاراکلینیک کودکان مبتلا به صرع مقاوم مراجعهکننده به بیمارستان مفید و تاثیر آنها در پاسخ درمانی بیماران انجام شد.
مواد و روش ها :مطالعه بصورت مقطعی در طی سالهای ۱۳۸۶ لغایت ۱۳۸۷ انجام گردید. کلیه بیمارانی که با صرع مقاوم به درمان به بیمارستان کودکان مفید مراجعه کرده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات دموگرافیک، کلینیکال و پاراکلینیکال ۱۵۰ کودک در فرم اطلاعاتی طراحی شده وارد گردید. با استفاده از نرمافزار SPSS و با استفاده از آزمونهای χ۲ یافتهها مورد تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته ها :میانگین سنی بیماران ۱۴/۵۱ ± ۵۸/۸۳ ماه و ۳/۴۳ درصد دختر و ۷/۵۶ درصد پسر بودند که ۷/۳۲ درصد صرع ایدیوپاتیک و ۶/۵۷ درصد صرع سیمپتوماتیک داشتند. نتایج آزمایشات بیوشیمیایی ۳/۳ درصد بیماران غیرطبیعی (کاهش قندخون یا کاهش کلسیم یا تستهای کبدی غیرطبیعی) بود، نتایج آزمایشات متابولیک ۸ درصد بیماران غیرطبیعی گزارش شد. نتایج EEG در ۷/۲ درصد طبیعی، ۷/۴۲ درصد به صورت امواج غیراختصاصی و ۶/۵۴ درصد غیرطبیعی بود. نتایج سیتیاسکن و MRI بترتیب در ۳/۳۹ درصد و ۷/۴۲ درصد موارد غیرطبیعی بود. عدم پاسخ در ۳/۴۹ درصد و پاسخ نسبی در ۳/۱۳ درصد مشاهده گردید و ۳/۳۷ درصد موارد پاسخ درمانی کامل داده بودند. پاسخ به درمان در بیماران با EEG (۰۱۷/۰p=)، سیتیاسکن (۰۲۱/۰p=) و MRI مغزی (۰۲/۰p=) غیرطبیعی بطور معنیداری کمتر از بیماران با EEG طبیعی یا با امواج غیر اختصاصی، سیتیاسکن و MRI مغزی طبیعی بود.
استنتاج :بنظر میرسد وجود آنومالی در مغز (یافتههای غیرطبیعی در تصویربرداری) و اختلال عملکرد کورتکس در نوار مغزی از عواملی میباشند که سبب عدم پاسخ مناسب درمانی در بیماران با صرع مقاوم میشود.
ابراهیم صالحی فر، سیاوش عابدی ، ابراهیم میرزایی، شمسی کلهر، گوهر اسلامی، شهرام علا ، مسعود علیالی ، علی شریف پور،
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ویژه نامه اسفند (شماره ۱) ۱۳۹۰ )
چکیده
سابقه و هدف: پنومونی اکتسابی از بیمارستان یکی از عفونت های شایع در بخش مراقبتهای ویژه (ICU) است که میزان مرگ و میر آن بالاست. با توجه به متفاوت بودن نوع میکروارگانیسمهای دخیل و مقاومت آنتی بیوتیکی آنها در مراکز مختلف، این مطالعه با هدف تعیین پروفایل میکروارگانیسمها و الگوی مقاومت آنها به منظور شروع مؤثرتر درمان تجربی انجام شده است.
مواد و روشها:. در این مطالعه ک.هورت آینده نگر تمامی بیماران پذیرفته شده در سه بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان امام خمینی (ره) ساری از بهمن ۱۳۹۰ تا مرداد ۱۳۹۱ به صورت آیندهنگر جهت بروز پنومونی بررسی شدند نمونهبرداری خلط با دو روش ETA (endotracheal aspiration) و BAL (bronchoalveolar lavage) انجام شد. تعیین الگوی مقاومت با روش انتشار دیسک مطابق با توصیههای CLSI (Clinical and Laboratory Standards Institute) و Broth Dilution انجام شد.
یافتهها: شیوع پنومونی بیمارستانی ۴/۱۱ درصد شامل ۴/۹۱ درصد وابسته به ونتیلاتور (VAP) و ۶/۸ درصد غیر VAP بود. شایعترین میکروارگانیسمهای جدا شده آسینتوباکتر (۲۲ درصد) و استافیلوکوکوساورئوس (۶/۱۴ درصد) بود. سی درصد از گونههای آسینتوباکتر به تمامی سفتازیدیم مؤثرترین آنتی بیوتیک روی آسینتوباکتر بود (میزان مقاومت ۲/۲۲ درصد). تمامی سوشهای آسینتوباکترنسبت به سیپروفلوکساسین و سفتریاکسون مقاوم بودند. در روش دیسک، ۵۰ درصد و در روش Broth Dilution، ۳/۳۳ درصد سوش های استافیلوکوک به ونکومایسین مقاوم بودند.
استنتاج: با توجه به شیوع بالای آسینتوباکتر و استاف طلایی و بر اساس نتایج کشت و تعیین حساسیت، بهترین آنتیبیوتیک های پیشنهادی جهت شروع درمان تجربی، سفتازیدیم، توبرامایسین و افلوکساسین میباشد. در این مرکز استفاده از سفتریاکسون و سیپروفلوکساسین، حداقل تا ارزیابی مجدد و اطمینان از کارایی آنها توصیه نمیشود.
نرگس شمس علی زاده ، عبدالرحیم افخم زاده ، بهزاد محسن پور ، بیان صالحیان ، نسیم شمس علی زاده ،
دوره ۲۱، شماره ۸۱ - ( فروردين و اردیبهشت ۱۳۹۰ )
چکیده
سابقه و هدف: خودکشی یک مشکل اساسی و پیشگیری از آن یک اولویت جهانی است. اقدام قبلی به خودکشی مهمترین پیش بینی کننده مرگ در اثر خودکشی می باشد. بررسی قصد مرگ در خودکشی به عنوان یک عامل مهم در جدی بودن خودکشی می تواند در برنامه ریزی برای پیشگیری از خودکشی موثر باشد.
مواد و روش ها: این مطالعه به صورت توصیفی مقطعی در۱۶۳ نفر از اقدام کنندگان به خودکشی به روش مسمومیت که در سال ۱۳۸۷ به بیمارستانهای شهرستان سنندج مراجعه نموده بودند، صورت گرفت. از آمار توصیفی و آمار تحلیلی شامل آزمون Chi-square و نرم افزاری SPSS جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.
یافته ها: قصد مرگ با سن، سابقه اقدام قبلی و داشتن تحصیلات پایین و برنامه ریزی شده بودن اقدام، ارتباط معنیداری داشت. بین قصد مرگ و جنس، تاهل، اعلام قصد و روش خودکشی ارتباط معنی داری مشاهده نشد.
استنتاج: با توجه به اینکه اکثر اقدام کنندگان به خودکشی فکر می کردند که این اقدامشان منجر به مرگ می گردد، باید خودکشی به روش مسمومیت، جدی تلقی گردد. کلیه اقدام کنندگان، بخصوص افراد با سن بالاتر، با تحصیلات پایین تر، کسانی که سابقه قبلی اقدام را داشتند و افراد با برنامه ریزی قبلی از نظر احتمال اقدامات بعدی مورد توجه قرار گیرند.
ادریس حسین زاده، عباس رضایی، قدرت الله شمس خرم آبادی، صلاح عزیزی، عبدالرحیم یوسف زاده،
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( ویژه نامه اسفند (شماره ۱) ۱۳۹۱ )
چکیده
سابقه و هدف:باتوجه به استفاده روزافزون از کروم در صنایع شیمیایی، آبکاری فلزات، دباغی چرم و فرآیندهای رنگرزی، آلودگی آب با کروم به یک مشکل قابل توجه تبدیل شده است. کروم شش ظرفیتی (Cr (VI)) به عنوان یک ماده سمی برای موجودات آبزی، حیوانات و انسان و به عنوان یک عامل سرطانزا شناخته شده است بنابراین بایستی قبل از تخلیه مستقیم فاضلابهای حاوی Cr (VI) به محیط، حذف شوند. هدف این مطالعه کاربرد حذف فتوکاتالیستی Cr (VI) با استفاده از نانوذرات اکسید روی به عنوان کاتالیست و در یک رآکتور ناپیوسته می باشد.
مواد و روشها:در این مطالعه تجربی که از نوع بنیادی- کاربری می باشد، در ابتدا نانوذرات ZnO تجاری تهیه شدند. pH نقطه صفر بار الکتریکی (pHZPC) نانوذرات با استفاده از روش تعادل در سیستم ناپیوسته تعیین شد. شرایط مختلف آزمایشگاهی مانند غلظت اولیه Cr(VI) (mg.L-۱۱۰ تا ۵۰)، pH محلول (۳ تا ۹) و دوزهای متغیر نانوذرات (gr۱/۰ تا ۱) در زمان تماسهای مختلف (صفر تا ۱۲۰ دقیقه) و در یک شدت تابش UV بررسی شدند. به علاوه مدلهای سینتیکی برای حذفCr (VI) مورد بررسی قرار گرفتند. غلظت Cr (VI) به روش رنگسنجی با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر در طول موج nm۵۴۰ و با روش ۱،۵-دی فنیل کاربازاید (DPC) با دقت mg.L۱۵ تعیین شد.
یافتهها:مقدار pHZPC برایZnO ، ۵۱/۷ بود. نتایج نشان داد که کارآیی حذف Cr (VI) با افزایش دوز نانوذرات ZnO افزایش مییابد. درصد حذف Cr (VI) با افزایش غلظت اولیه کروم کاهش نشان داد. حداکثر حذف Cr (VI) در pH اسیدی به دست آمد (۶۵/۸۶ درصد برای ۳=pH در مقابل ۵۵/۴۲ درصد در ۹=pH). آنالیز مدلهای سینتیکی نشان داد که حذف Cr (VI) از مدل(L–H) Langmuir–Hinshelwoodتبعیت میکند (۹۹۵/۰=R۲) و ممکن است جذب Cr (VI) برروی سطح ZnO مرحله کنترل کننده پیشرفت فرآیند باشد.
استنتاج:نتایج این مطالعه نشان داد فرآیند UV/ZnO یک روش مؤثر برای حذف Cr (VI) از محلولهای آبی میباشد و ممکن است فرآیند UV/ZnO به طور مؤثری در حذفCr (VI) در غلظتهای پایین و pH اسیدی کارآ باشد.
محسن شمسی، علیرضا حیدرنیا، شمس الدین نیکنامی،
دوره ۲۲، شماره ۸۹ - ( خرداد ۱۳۹۱ )
چکیده
سابقه و هدف: بهداشت دهان و دندان یکی از مهمترین شاخههای بهداشت عمومی به است. توجه به این مقوله یکی از برنامههای سازمان بهداشت جهانی (WHO) در حوزه پیشگیری از بیماریهای مزمن و ارتقای سلامت میباشد. این نیاز در گروه مادران باردار به دلیل حفظ سلامت خود و جنین آنها بیشتر مورد توجه قرار میگیرد.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی تحلیلی ۳۴۰ نفر از مادران باردار شهر اراک با روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای از مراکز بهداشتی درمانی انتخاب شدند. شاخص DMFT و مقیاس مربوط به عوامل مدل اعتقاد بهداشتی (حساسیت، شدت، منافع، موانع و خودکارآمدی) و عملکرد در خصوص مراقبتهای بهداشت دهان و دندان سنجیده و در نهایت اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
یافتهها: میانگین سن مادران باردار ۷/۳ ± ۲/۲۸ سال و میانگین DMFT، ۸۳/۲ ± ۴/۵ بود. از بین متغیرهای مدل اعتقاد بهداشتی خودکار آمدی و موانع درک شده بیشترین عامل پیشبینیکننده رفتار بهداشتی دهان و دندان در مادران باردار بود. میانگین نمره عملکرد مادران در خصوص مراقبتهای بهداشت دهان و دندان ۷/۹ ± ۱/۴۳ بود. در این پژوهش بین حساسیت درک شده و عملکرد (۴۴/۰=r و ۰۰۸/۰ =p)، شدت درک شده و عملکرد (۵۱/۰=r و ۰۰۲/۰=p)، خودکارآمدی و عملکرد (۶۱/۰=r ، ۰۰۱/۰=p) ارتباط معنیداری وجود داشت. بین موانع درک شده در خصوص انجام رفتارهای مراقبت بهداشت دهان و دندان و عملکرد مادران در این زمینه ارتباط معکوس مشاهده شد (۶۵/۰- =r و ۰۰۱/۰=p).
استنتاج: این مطالعه نشان داد که موانع ادراکی با رفتار مسواک کردن در ارتباط است بنابراین برای آموزش مسواک زدن باید این موانع ادراکی مورد توجه متخصصان بهداشت دهان و دندان قرار گیرد. از طرف دیگر خودکارآمدی مهمترین متغیر پیشبینیکننده مراقبتی بهداشت دهان و دندان در مادران باردار میباشد بنابراین، متخصصان بهداشت دهان و دندان باید اعتماد به خود را در مادران باردار رای رعایت رفتارهای مراقبتهای بهداشت دهان و دندان تقویت کنند.
فرشید شمسایی، سیما محمدخان کرمانشاهی، زهره ونکی،
دوره ۲۲، شماره ۹۰ - ( تیر ۱۳۹۱ )
چکیده
سابقه و هدف: اختلال دوقطبی یک بیماری شدید است که تأثیر جدی بر زندگی افراد مبتلا و خانوادههای آنان میگذارد. امروزه خانوادههای بیماران با اختلالات دوقطبی نقش فعالی در مراقبت از بیمار خود دارند و اداره موفقیتآمیز این بیماران در جامعه بهطور معنیداری به سلامت اعضای مراقبت کننده در خانواده بستگی دارد. هدف از این مطالعه تبیین معنی سلامتی از دیدگاه اعضای خانواده مراقبت کننده از بیمار بزرگسال با اختلال دوقطبی است.
مواد و روشها: در یک مطالعه کیفی با روش پدیدهشناسی، اعضاء مراقبتکننده در خانواده از بیماران با اختلال دوقطبی در بیمارستان روانپزشکی فرشچیان شهر همدان با روش نمونهگیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند. به منظور اشباع اطلاعات، تعداد شرکتکنندگان در مطالعه به ۱۲ نفر رسید. جمعآوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق انجام گرفت و به روش ون مانن تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: در تحلیل دادهها ۶ موضوع اصلی شامل زندگی جهنمی، فرسودگی روحی- روانی، غفلت از خود، نیاز به حمایت، محکوم به انزوا و شرمساری با ۱۴ موضوع فرعی استخراج گردید.
استنتاج: این مطالعه بر اهمیت حمایت همهجانبه از اعضای خانواده مراقبتکننده از بیمار مبتلا به اختلال دوقطبی تأکید میکند. حمایت و مداخلات مربوط به سلامت برای مراقبت کنندگان در خانوادهها باید توسعه یافته و توسط تمام کارکنان خدمات مراقبت از سلامت روانی مورد توجه قرار گیرد.
نجمه هنری، ایران پور ابولی، الهام حکیمی زاده، علی شمسی زاده، فاطمه امین، محمد الله توکلی،
دوره ۲۲، شماره ۹۳ - ( مهر ۱۳۹۱ )
چکیده
سابقه و هدف: یائسگی ناشی از توقف فعالیت تخمدانها است و با اختلال حافظه و یادگیری همراه میباشد. مطالعات نشان میدهد که اختلال حافظه و یادگیری به دلیل کاهش سطح استروژن بعد از یائسگی میباشد که آن هم ناشی از دو خاصیت نروپروتکتیو و نروتروفیک استروژن میباشد. بنابراین درمان با استروژن باعث کاهش اختلال حافظه و یادگیری میشود و از آنجا که استروژن درمانی دارای عوارضی میباشد، مطالعه حاضر اثر گیاه پنج انگشت
(Vitex agnus castu) با فیتواستروژن بالا را بر یادگیری و حافظه، در موشهای اواریکتومی شده مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روشها: در مطالعه تجربی حاضر ۴۲ سر موش صحرایی ماده نژاد ویستار((Wistar با وزن تقریبی ۱۵۰ تا ۲۰۰ گرم به شش گروه هفت تایی تقسیم شدند. گروهها به ترتیب شامل کنترل، اواریکتومی، عصاره گیاه پنج انگشت با دوز g/kg۸۰، عصاره گیاه پنج انگشت با دوز mg/kg۸، استرادیول با دوز μg /kg۴۰، ترکیب تاموکسیفن و عصاره گیاهی به ترتیب با دوز μg /kg۱۰۰ و mg/kg ۸۰ بودند. پس از بیهوشی برای ایجاد اوارکتومی، تخمدان در هر طرف از ناحیه شکمی جانبی با دستگاه کوتر به آهستگی جدا شد. بعد از گذشت سه ماه با دستگاه شاتل باکس، حافظه حیوان تعیین شد.
یافتهها: در مقایسه با گروه اواریکتومی، گروههای کنترل، استرادیول با دوز μg /kg۴۰، عصاره گیاه پنج انگشت در دوزهای mg/kg ۸۰ و mg/kg ۸، فاکتور STLr (مدت زمان تاخیر ورود حیوان با چهارپا به بخش تاریک در مرحله آزمون، Step-Through Latency) را افزایش و فاکتور TDC (مدت زمان ماندن حیوان با چهارپا در بخش تاریک،
Time spent in Dark Compartment) را کاهش دادند. استروژن و عصاره گیاه در دوز mg/kg ۸۰ تعداد شوک را نیز کاهش دادند. تجویز ترکیب گیاه و تاموکسیفن، از تأثیر آن جلوگیری کرد.
استنتاج: عصاره گیاه پنج انگشت دارای اثری مشابه استروژن بوده و سبب بهبود اختلال یادگیری و حافظه ناشی از اواریکتومی، در موش ماده صحرایی میگردد.
محسن شمسی ، علیرضا حیدرنیا، شمس الدین نیکنامی، محمود کریمی،
دوره ۲۳، شماره ۱۰۰ - ( اردیبهشت ۱۳۹۲ )
چکیده
سابقه و هدف: یکی از بهترین راههای سنجش میزان فعالیت یک نظام بهداشتی اندازهگیری شاخصهای توصیه شده توسط WHO است. یکی از مهمترین این شاخصها در سلامت دندانها شاخص DMFT است. هدف از این پژوهش تعیین تأثیر برنامه مدون آموزشی بر بهبود عملکرد مراقبتی و پوسیدگی و پلاک دندانی مادران باردار در شهر اراک میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه مداخلهای تعداد ۱۳۰ نفر از مادران باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر اراک در دو گروه مداخله و شاهد ( هر کدام ۶۵ نفر) تقسیم گردیدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مشخصات دموگرافیک مادران، چک لیست ثبت شاخص DMFT و شاخص پلاک دندانی (PI) و همچنین چک لیست مراقبتهای بهداشت دهان و دندان مادران باردار بوده است که قبل از مداخله آموزشی، اطلاعات تکمیل و جمعآوری گردید. گروه مداخله برنامه آموزشی دریافت کردند. ۳ ماه بعد از مداخله آموزشی در هر دو گروه شاهد و مداخله، معاینات دهان و دندان انجام شده و چک لیستها تکمیل گردیدند. در نهایت دادهها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: میانگین سن مادران باردار در گروه مداخله و شاهد به ترتیب۵/۳±۱/۲۷ و ۳/۴± ۸/۲۹ سال و میانگین DMFT به ترتیب ۲/۲±۸/۵ و ۸/۱±۳/۵ بوده است. بین میانگین DMFT مادران گروه مداخله در قبل و بعد از مداخله، اختلاف معنیداری مشاهده نشد (۱۱۵/۰=p)، ولی در جهت کاهش شاخص پلاک دندانی اختلاف معنی دار بوده است (۰۴۱/۰=p). در دو گروه مداخله و شاهد بین میانگین نمره عملکرد مراقبتهای بهداشت دهان و دندان در خصوص انجام مراقبتهای بهداشت دهان و دندان در قبل و بعد از مداخله آموزشی، اختلاف معنیداری مشاهده شد (۰۵/۰>p).
استنتاج: تدوین برنامه آموزش بهداشت دهان و دندان برای مادران باردار بسیار سودمند و اثربخش است. ضمن این که در اجرای این برنامهها کنترل، پایش و پیگیری آموزشی توصیه میشود.
محمد حسین دلشاد، علیرضا حیدرنیا، شمس الدین نیکنامی،
دوره ۲۳، شماره ۱۰۹ - ( بهمن ۱۳۹۲ )
چکیده
سابقه و هدف: لزوم اندازهگیری تداوم رفتارهای پیشگیری کننده، مورد تأکید پژوهشگران عرصه سلامت قرار دارد. حصول چنین هدفی مستلزم به کارگیری ابزاری برخوردار از روایی و پایایی مناسب در متون علمی است.
مواد و روشها: این مطالعه توصیفی- مقطعی درسال ۱۳۹۲ با روش نمونهگیری تصادفی دو مرحله ای برروی ۱۳۵ نفر از کارکنان مرکز بهداشت شرق تهران انجام شد. از طریق بررسی روایی صوری کیفی و کمی، محاسبۀ نسبت و شاخص روایی محتوای ابزار، با قضاوت کیفی یک پانل ۱۴ نفره از خبرگان و روایی سازه با فاکتور آنالیز اکتشافی تأییدی و پایایی با تعیین توافق درونی (ضریب آلفای کرونباخ ) و روشهای بازآزمایی، تخمین و مورد تأیید قرار گرفت.
یافتهها: از کل ۵۰ گویۀ اولیه، ۳ گویه اصلاح و ۵ گویه حذف و پس از محاسبۀ شاخص امتیاز تأثیر آیتم (با مقادیر بالاتر از ۵/۱) با CVI بیشتر از ۷۰/۰ و CVR بالاتر از۸۰/۰، نهایتاً به تعداد ۴۵ مورد کاهش یافتند. تحلیل عامل اکتشافی با چرخش واریماکس، ۳ عامل را با مقدار ایگن بیشتراز یک ایجاد کرد که قادر به پیش بینی ۵۲/۷۴ درصد از تغییرات کل ابزار بود. تحلیل عاملی تأییدی برازش قابل قبولی را برای مدل ۳ عاملی با ۳ دامنه نشان داد. زیرشاخهها همگنی خوبی را نشان دادند به طوری که میانگین همبستگی بین سؤالی بیشتر از ۳۵/۰ بود (۰۰۱/۰p<). پایایی کل ابزار با محاسبۀ آلفای کرونباخ برابر ۸۳/۰ تأیید شد و نتایج آزمون بازآزمون نشان دهنده ثبات پرسشنامه و گویههای آن بود.
استنتاج: نتایج این مطالعه، شواهد مناسبی در خصوص استحکام ساختار عاملی و پایایی ابزار را فراهم نمود و میتواند در توسعه ابزار برای مقاصد تحقیقاتی، آموزشی و عملی در کارکنان سلامت، مورد توجه پژوهشگران قرار گیرد. کیفیت روانسنجی، ابزار نیز راضیکننده بود. البته محدودیتهای روش شناسی باید در توسعه بیشتر پرسش نامه مدنظر قرارگیرد.
اکرم بیاتی، فاطمه قنبری، سید شهریار حسینی، اکرم ملکی، محسن شمسی،
دوره ۲۴، شماره ۱۱۵ - ( مرداد ۱۳۹۳ )
چکیده
سابقه و هدف: هدف نهایی نظام ارائه خدمات بهداشتی درمانی هر کشوری، ارتقا سطح سلامت آحاد مردم می باشد .
از جمله اصلاحات ایجاد شده در نظام سلامت ایران برنامه پزشک خانواده است که از سال ۱۳۸۴ در کشور به اجرا درآمد .
این مطالعه با هدف تبیین تجارب پزشکان خانواده و اعضای تیم سلامت در مورد برنامه پزشک خانواده انجام شد.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی از نوع فنومنولوژی (پدیدار شناسی ) می باشد . روش جمع آوری
اطلاعات مصاحبه عم یق فردی (نیمه ساختار یافته ) بود که با سه گروه از پزشکان، ماماها و بهورزان انجام و از تجارب آنان
در مورد برنامه پزشک خانواده سوال شد . در مجموع ۵۵ مصاحبه صورت گرفت که در آن ن ظرات ۱۵ پزشک، ۱۵ ماما و
۲۵ بهورز جمع آورری شد . نمونه گیری به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف بودو برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آنالیز
محتوا با رویکرد قراردادی استفاده شد.
یافته ها: در این مطالعه از واحدهای معنی خلاصه شده در مجموع ۲ درون مایه استخراج شد که عبارت بودند از
عوامل مدیریتی و منافع عمومی . ابتدا کدهای متفاوت بر اساس شباهت ها و تفاوت ها با یکدیگر مقایسه و در داخل طبقات
اصلی و زیر طبقات جای داده شدند که ب ه طور کلی ۷ طبقه اصلی شامل (سازماندهی، برنامه ریزی نیروی انسانی، فرایند
ارائه خدمات، ارزشیابی، آشناسازی، منافع بهداشتی درمانی و منافع اقتصادی) و ۵ زیر طبقه شامل (عوامل بازدارنده اداری،
عوامل بازدارنده رفاهی، عوامل بازدارنده انگیزشی، توجیه ناکافی سیستم بهداشتی درمانی و توجیه ناکافی مردم) ایجاد شد.
استنتاج: برگزاری آموزش های توجیهی برای کلیه افراد درگ یر در برنامه اعم از پزشکان، اعضای تیم سلامت و مردم
و همچنین بازنگری برنامه در خصوص رفع نواقص سیستم ارجاع و شرح وظایف کارکنان و زمان سنجی ارایه خدمات
پیشنهاد می شود.
نسرین رشنو طائی، قدرت اله شمس خرم آبادی، حاتم گودینی، رجب رشیدی، عبدالرحیم یوسف زاده،
دوره ۲۴، شماره ۱۲۱ - ( بهمن ۱۳۹۳ )
چکیده
سابقه و هدف: آلودگی هوای محیط بسته در کشورهای در حال توسعه، مشکل اساسی در حیطه سلامت در ابعاد جهانی محسوب میگردد. هدف از این مطالعه بررسی وضعیت آلایندههای هوای داخل و خارج منازل مسکونی شهر خرمآباد در پاییز و زمستان سال ۱۳۹۱ بوده است.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، غلظت ۹ آلاینده گازی و ذرهای توسط دستگاههای مخصوص سنجش آلایندههای هوا (TSI، BABUC/A، PHOCHEK ۵۰۰۰) اندازهگیری شد. نتایج با استفاده از آزمون های آماری و آنالیز واریانس در سطح ۵ درصد محاسبه و نتایج به صورت میانگین و انحراف از استاندارد بیان گردید.
یافتهها: از میان دو آلاینده داخلی که برای آنها رهنمود تعیین گردیده است CO همواره در حدود رهنمود و NO۲ بیش از رهنمود گزارش گردید. آلایندههای بیرونی نیز غیر از NO۲ که از حد مجاز فراتر رفته بود، همگی در حد استاندارد بودند. غلظتهای بیرونی NO۲ و SO۲ بیش از مقادیر داخلی این گازها بود در حالی که مقادیر داخلی گاز O۳ و بسته به ویژگیهای منزل VOCs و PM در حدود بالاتری از غلظتهای هوای آزاد بوده است.
استنتاج: هوای داخل منزل از طریق تهویه بسیار مرتبط با هوای بیرون منزل بوده و گاهی با تجزیه، جذب و ته نشینی آلایندههای نفوذی، از کیفیت بهتری برخوردار میشود اما با وجود فعالیتهایی چون استعمال دخانیات و مواد شیمیایی، استفاده از وسایل گرمازای بدون تهویه، آشپزی، گردگیری نامناسب و عدم تهویه، کیفیت هوای درون بدتر از هوای بیرون میگردد.
طاهره رضی، محسن شمسی ، محبوبه خورسندی ، نسرین روزبهانی ، مهدی رنجبران ،
دوره ۲۵، شماره ۱۲۴ - ( اردیبهشت ۱۳۹۴ )
چکیده
سابقه و هدف: مطالعات نشان میدهند که مادران آگاهی و عملکرد مناسبی، در خصوص نشانههای خطر در کودکان بیمار ندارند. لذا پژوهش حاضر با هدف سنجش سازههای مدل اعتقاد بهداشتی در خصوص مراقبت از نشانه های خطر در کودکان کمتر از پنج سال شهر اراک انجام شد.
مواد و روشها: پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی- تحلیلی بود که در آن ۳۵۰ نفر از مادران کودک کمتر از پنج سال مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر اراک شرکت داشتند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه طراحی شده بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی و چک لیست عملکرد مادران بود. دادهها از طریق مصاحبه سازمان یافته جمعآوری و در نهایت با استفاده از آزمونهای همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی تجزیه تحلیل شدند.
یافتهها: میانگین و انحراف معیار نمره عملکرد مادران در خصوص مراقبت از نشانههای خطر در کودکان ۰۳/۴۲±۵۳/۵۱، حساسیت ۸۶/۶±۱۷/۷۸، شدت ۷±۵۶/۸۱، منافع ۹/۶±۶۲/۸۱ و موانع درک شده ۲۸/۸±۴۲/۶۹، راهنماهای عمل ۸± ۸۶/۷۲و خودکارآمدی ۵/۷±۶۲/۷۳ بود. مدل رگرسیون خطی نشان داده شد که نمره عملکرد مادران به ازای هر یک درصد افزایش نمره منافع و راهنماهای عمل به ترتیب ۱۸/۰ و ۲۱/۰ بهبود یافته است.
استنتاج: نتایج به دست آمده، تاکید بر ارائه برنامههای آموزشی در خصوص نشانههای خطر کودکان برای مادران دارد
مریم شمسی، وحید نجاتی، غلامرضا نجفی،
دوره ۲۵، شماره ۱۳۲ - ( دی ۱۳۹۴ )
چکیده
سابقه و هدف: هدف از این مطالعه بررسی آثار دوزهای مختلف عصاره شیرین بیان بر بلوغ آزمایشگاهی اووسیتها و توان باروری آزمایشگاهی در موشهای مبتلا به سندرم تخمدان پلیکیستیک (PCOS: Polycystic Ovary Syndrome) میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی ۳۲ سر موش سفید آزمایشگاهی به طور تصادفی انتخاب و به چهارگروه مساوی تقسیم شدند.گروه یک گروه کنترل بود.گروه دو با دریافت ۲/۰ سیسی استرادیول والرایت، PCOS در آنها برانگیخته شد. گروه سه و گروه چهار، موشهای مبتلا به PCOSبودند که عصاره شیرین بیان را به ترتیب با دوزهای ۱۰۰ و mg/kg/day ۱۵۰ به مدت ۳ هفته دریافت کردند. بعد از ۳ هفته از قلب موشها خونگیری به عمل آمد و هورمونهای تستوسترون و استروژن اندازهگیری شد. سپس تخمکهای فاز ژرمینال وزیکول از تخمدان موشها جداشده و در محیط کشت TCM۱۹۹ کشت داده شد. پس از ۲۴ ساعت تخمکها به متافاز II رسیده و با اسپرم لقاح داده شدند و تکامل جنینی تا مرحله بلاستوسیست در زیر میکروسکوپ معکوس بررسی شد.
یافتهها: میزان هورمونهای تستوسترون و استروژن در گروههای درمانی نسبت به گروهPCOS کاهش معنیدار داشت (۰۵/۰< p)، همچنین اووسیتهای بالغ، درصد لقاح، جنینهای دوسلولی و تعداد بلاستوسیستها در گروههای درمانی نسبت به PCOS افزایش معنیداری نشان داد (۰۵/۰< p).
استنتاج: نتایج تحقیق نشان داد که شیرینبیان بر میزان هورمونهای جنسی در موشهای مبتلا به PCOS موثراست و همچنین میتواند بلوغ آزمایشگاهی اووسیتها (وتوان باروری آزمایشگاهی را در موشهای مبتلا به PCOS را افزایش دهد.