۷ نتیجه برای عباسپور کاسگری
حمیده عباسپور کاسگری، ماریا توکلی اردکانی، عبدالله فرهادی نسب،
دوره ۲۹، شماره ۱۸۰ - ( دی ۱۳۹۸ )
چکیده
سابقه و هدف: ممانتین یک آنتاگونیست غیر رقابتی رسپتورهای گلوتامات نوع ان متیل دی آسپارتات میباشد که برای درمان آلزایمر متوسط تا شدید تأیید شده است. شواهد زیادی وجود دارد که ارتباط بین نوروترنسمیتر گلوتاماترژیک و بیماری اسکیزوفرنی را نشان میدهد. هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی و ایمنی ممانتین بهعنوان درمان کمکی داروهای آنتیسایکوتیک در بیماران با سایکوپاتولوژی اسکیزوفرنی و اسکیزوافکتیو میباشد. در این مطالعه اثر ممانتین بر علائم مثبت بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و اسکیزوافکتیو بررسی شده است.
مواد و روشها: مطالعه حال حاضر به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی شدهی دوسوکور و دارونما کنترل میباشد. معیارهای ورود به مطالعه شامل بیماران گروه سنی ۶۵-۱۸ سال بود که اختلال اسکیزوفرنی و اسکیزوافکتیو در آنها توسط روانپزشک تائید شده بود. معیارهای خروج از مطالعه شامل بارداری و شیردهی، حساسیت نسبت به داروی ممانتین و عدم رضایت شخصی جهت ورود به مطالعه در نظر گرفته شد. در یک گروه ۲۹ نفره از بیماران، ممانتین به درمانهای معمول آنتیسایکوتیک اضافه شد و گروه ۲۹ نفره بعدی دارونما را به همراه درمانهای معمول خود دریافت کردند. ابزار ارزیابی اولیه بالینی PANSS score بیماران بود که به صورت پرسشنامه در شروع درمان و همچنین در هفتههای ۴ و ۱۲ تکمیل شد.
یافتهها: در این مطالعه اختلاف معنیدار آماری بین تغییرات PANSS در خرده معیار مثبت در بیماران گروه کنترل و ممانتین دیده نشد (۰۷/۰= P). بهطوریکه کاهش مقادیر شاخص PANSS مثبت در گروه دارو (۱۷/۷±۳۲/۶) و در گروه گروه کنترل (۲۵/۶± ۱۷/۴) بود(۰۷/۰= P).
استنتاج: ممانتین برعلائم مثبت بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و اسکیزوافکتیو موثر نمی باشد.
شماره ثبت کارآزمایی بالینی : ۵N۲۰۱۳۱۰۰۸۳۲۱۰IRCT
ندا فرزادی، ابراهیم صالحی فر، لطف الله داوودی، حمیده عباسپور کاسگری،
دوره ۳۰، شماره ۱۸۸ - ( شهریور ۱۳۹۹ )
چکیده
سابقه و هدف: هدف از انجام این مطالعه بررسی الگوی مصرف منطقی ایمی پنم و تعیین نقش مداخلات داروساز در مصرف منطقی آنتیبیوتیکها است.
مواد و روشها: این مطالعه توصیفی تحلیلی شامل دو بخش گذشتهنگر (بدون مداخلات داروساز) و حالنگر (همراه با مداخلات داروساز) بود که به هدف بررسی الگوی مصرف ایمی پنم وبررسی نقش مداخلات داروسازدر سال ۹۷-۹۸ بر روی ۵۹ بیمار مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی امام سجاد رامسر طراحی شد. دوز مصرفی، طول مدت مصرف و تنظیم دوز دارو در نارسایی کلیوی توسط داروساز ثبت و با پروتکلهای استاندارد مقایسه شد.
یافتهها: در مجموع ۵۹ بیمار در کل دو فاز وارد مطالعه شدند. متوسط سن بیماران (۱۲/۱۶±۸۹/۶۹) سال بود و ۲۹ بیمار مرد بودند. شایعترین مورد مصرف ایمیپنم در پنومونی (۵۴ درصد) و بیشترین مورد مصرف آن در بخش داخلی بود (۲۸/۶۷ درصد) و بیشترین تجویز هم توسط متخصص عفونی صورت گرفته بود (۶۵ درصد). دوز متوسط مصرف دارو در فاز گذشتهنگر و حال نگر به ترتیب در ۶۵ و ۸۵ درصد موارد طبق پروتکل و صحیح تجویز شد. طول مدت مصرف دارو به ترتیب در فاز گذشتهنگر و حالنگر در ۴۵ و ۶۵ درصد موارد صحیح بود. تنظیم دوز دارو در بیماران با نارسایی کلیوی در فاز گذشتهنگر و حال نگر به ترتیب در ۶۰ و ۹۰ درصد موارد صحیح انجام شده که از نظر آماری این تفاوتها در دو فاز مطالعه معنادار بود (۰۰۱/۰< P).
استنتاج: نقش داروساز در مطالعات ارزیابی مصرف دارو (DUE) در جهت مصرف منطقی آنتیبیوتیکها و در نتیجه کاهش مرگ و میر ناشی از بیماریهای عفونی بسیار کلیدی است.
سیما رمضانی نژاد، معصومه سهرابی، احمد علیخانی، علیرضا داوودی بدابی، حمیده عباسپور کاسگری،
دوره ۳۲، شماره ۲۱۳ - ( مهر ۱۴۰۱ )
چکیده
سابقه و هدف: کووید-۱۹ یک بیماری ویروسی تنفسی با مرگ و میر بالا است. با توجه به تاثیر ریزمغذیها در سایر عفونتهای ویروسی و باکتریایی، این مطالعه به منظور بررسی اثربخشی ویتامین D، ویتامین C و سلنیوم بر شدت بیماری در بیماران بستری با کووید ۱۹ انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه مقطعی گذشتهنگر بر روی بیماران مبتلا به کووید-۱۹ در بیمارستان رازی قائمشهر در سال ۱۳۹۹ انجام شد. ۴۲ پرونده از بیماران مبتلا برای بررسی انتخاب و افراد دریافتکننده ویتامین سی، دی و سلنیوم با بیمارانی که این مکمل ها را دریافت نکردند، مورد مقایسه قرار گرفتند. مدت بستری، حمایت تنفسی، اکسیژن درمانی، نیاز به تهویه مکانیکی تهاجمی/ غیر تهاجمی و وقوع مرگ و میر در این بیماران بر اساس اطلاعات پرونده آنها بررسی شد و در نرمافزار SPSS V۲۵ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در این مطالعه میزان بقا در گروه دریافتکننده ویتامین سی، دی و سلنیوم با گروهی که این مکملها را دریافت نکردند تفاوت معنیداری نداشت (بهترتیب ۰/۴۲P=، ۰/۶۳P=، ۰/۰۸۴P=). رابطه بین مصرف ویتامین دی، سی و سلنیوم و تجربه تهویه مکانیکی ناشی از کووید ۱۹ ارتباط معنیداری نشان نداد (۰/۱۳۹P=، ۰/۲P= و۰/۸P=).
استنتاج: اختلاف معنیداری بین دریافتکنندگان ویتامین سی، دی و سلنیوم با افرادی که این مکملها را دریافت نکردند، از نظر میزان بقا و نیاز به تهویه مکانیکی مشاهده نشد. بنابراین تأثیر قابل توجهی بر شدت و پیامد بالینی بیماران مبتلا به کووید ۱۹ نخواهند داشت.
احمد علیخانی، سکینه شرج پور، حمیده عباسپور کاسگری، معصومه عبدی تالارپشتی، سرور فولادی واوسری، لیلا سپاهی، هاجر کاکویی، میثم رضاپور،
دوره ۳۲، شماره ۲۱۳ - ( مهر ۱۴۰۱ )
چکیده
سابقه و هدف: عفونت کووید-۱۹ به طور بالقوه میتواند اختلالات اساسی روی برنامههای روتین مراقبتی همانند مراقبت از HIV ایجاد نماید. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثرات پاندمی کووید-۱۹ برروی برخی از جنبههای مراقبتی از HIV بود.
مواد و روشها: این مطالعه ازنوع کوهورت گذشتهنگر بود. دادهها از اداره کل مبارزه با بیماریهای معاونت بهداشتی استان مازندران در دو سطح تجمعی و فردی فراهم شد. رگرسیون پواسون برای تحلیل اثر کوتاه مدت همهگیری بر بروز، میرایی، تعداد شکست درمان، تعداد بستری شدن بیماران، دفعات مراجعات بیماران برای مشاوره، تعداد دفعات وارسی سلولهای T CD۴ و تعداد دفعات وارسی لود ویروس استفاده شد.
یافتهها: بروز HIV در بازه زمانی یک سال بعد از شروع کووید-۱۹ نسبت به یک سال قبل از آن به مقدار ۰/۴۴ در هر ۱۰۰ هزار نفر کمتر بود (۰/۰۵۱=P). چک کردن CD۴ در بعد از شروع کووید-۱۹ نسبت به قبل آن به مقدار ۰/۳۲ در هر ۱۰۰ هزار نفر کمتر بود (۰/۰۰۱P<) پیگیری موارد HIV در بازه زمانی بعد ازکووید-۱۹ نسبت به قبل از آن به مقدار ۱/۱۱ در هر ۱۰۰ هزار نفر بیشتر بود (۰/۰۴۵=P).
استنتاج: همهگیری کووید-۱۹ این پتانسیل را دارد که تا حد زیادی مراقبت مبتلایان به عفونت HIV را مختل نماید. به نظر میرسد با وجود پیگیری مراکز مشاوره HIV استان مازندران ترس از ابتلا و انتشار کووید-۱۹ مانع بزرگ پذیرش برنامههای مراقبتی از سوی بیماران بوده است.
احمد علیخانی، زهرا نکوکار، مینو مقیمی، میثم رضاپور، سید جواد بسکابادی، امیر محمد شعبانی، حمیده عباسپور کاسگری،
دوره ۳۲، شماره ۲۱۵ - ( آذر ۱۴۰۱ )
چکیده
سابقه و هدف: داروی توسیلیزوماب (Tocilizumab) یک مونوکلونال آنتیبادی علیه رسپتور اینترلوکین-۶ میباشد. این دارو بهعنوان درمان کمکی برای بیماری کووید-۱۹ در بیمارانی که خطر طوفان سایتوکینی در آنها وجود دارد، استفاده میشود. لذا این مطالعه با هدف بررسی پاسخ درمانی به توسیلیزوماب در بیماران مبتلا به کووید-۱۹ طراحی شد.
مواد و روشها: در این مطالعه مشاهدهای گذشته نگر، خصوصیات دموگرافیک و بالینی بیماران مبتلا به کووید-۱۹ و پیامدهای بالینی شامل مرگ یا بهبودی به دنبال دریافت برندهای داروی توسیلیزوماب شامل اکتمرا (Actemra®) و تمزیوا (Temziva®) در بیمارستان رازی قائمشهر (استان مازندران) مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: از تعداد ۵۶ پرونده مورد ارزیابی، ۳۲ نفر(۵۷/۱ درصد) زن بودند و میانگین سنی ۵۷/۵ سال بود. ۱۹ بیمار (۳۳/۹ درصد) در بخش ICU بستری شدند و ۷ مورد (۱۲/۷ درصد) اینتوبه شده و ۸ بیمار (۱۴/۳ درصد) فوت شدند. متوسط اشباع اکسیژن پس از دریافت توسیلیزوماب از ۹۰/۱ به ۹۳/۸ درصد (۰/۰۰۱=P) رسید. مقایسه دو برند اکتمراً و تمزیوا نشان داد که مرگ و میر در گروه تمزیوا بهطور شاخص کمتر بوده است (۰/۰۰۴=P).
استنتاج: با توجه به نتایج بهدست آمده به نظر میرسد تجویز توسیلیزوماب در کووید-۱۹ میتواند باعث بهبود اشباع اکسیژنی شود و استفاده از برند تمزیوا مرگ و میر کمتری را به همراه دارد ولی با توجه به تعداد کم نمونه، تایید این مساله نیاز به مطالعه با حجم نمونه بیشتر دارد.
لطف اله داودی، محمد یاسین موسوی، گلنار رحیم زاده، حمیده عباسپور کاسگری،
دوره ۳۳، شماره ۱ - ( ویژهنامه شماره یک - آبان ۱۴۰۲ )
چکیده
سابقه و هدف: سل یکی از علل اصلی مرگومیر ناشی از بیماریهای عفونی در جهان است. یکی از داروهایی که در سالهای اخیر، در درمان سل، به آن توجه شده است، ریفامپین است. ریفامپین نقشی کلیدی در درمان سل ایفا میکند و کاهش فراهم زیستی آن تأثیرات گسترده در درمان بیماران و افزایش مقاومت به دارو دارد؛ لذا، هدف از این مطالعه بررسی سطح سرمی ریفامپین در بیماران مبتلا به سل است.
مواد و روشها: مطالعه حاضر توصیفی و مقطعی است. نمونهی پلاسمای ۳۰ بیمار از مراکز آموزشی و درمانی استان مازندران در طی سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ جمعآوری شد. معیارهای ورود بیماران تشخیص قطعی سل درباره آنها و تحت درمان بودن با رژیم دارویی یا جدا از هم، سن ۱۸ تا ۶۵ سال، باردار نبودن و عدم شیردهی بود. سطح ریفامپین در نمونهها با استفاده از کروماتوگرافی (HPLTC) تعیین شد.
یافتهها: ۳۰ درصد از بیماران سطح ریفامپین کمتر از ۸ و ۱۶/۷ درصد از بیماران سطح ریفامپین بیشتر از ۲۴ داشتند. بین سطح سرمی ریفامپین و پر یا خالی بودن معده، ارتباط معنی داری وجود داشت. ارتباط معنیداری بین سطح سرمی ریفامپین و سن، جنس، توکسیسیته کبدی و میزان مورتالیتی بیماران وجود نداشت.
استنتاج: بخش زیادی از بیماران مبتلا به سل به سطح سرمی نامناسبی از ریفامپین میرسند که ممکن است در شکست درمان، نقشی کلیدی داشته باشد. برای کاهش تداخل، توصیه به استفاده از دارو با معده خالی در بیماران، ضروری به نظر میرسد.
احمد علیخانی، حمیده عباسپور کاسگری، میثم رضاپور، هاجر کاکویی، لیلا سپاهی، مائده مرادپور ایوکی، زهره علی نسب بابلی، معصومه عبدی تالارپشتی،
دوره ۳۳، شماره ۲۲۸ - ( دی ۱۴۰۲ )
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به سرایت بالای ویروس کرونا و شیوه انتقال آن از طریق لمس کردن سطوح آلوده و سپس لمس چشم، بینی یا دهان، کارکنان بهداشتی از بالاترین خطر آلودگی برخوردار هستند، درنتیجه واکسیناسیون این نیروی کار ضروری است. اما این واکسیناسیون عوارض شایع موضعی و سیستمیک نیز در پی داشت، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی عوارض زودرس و دیررس ناشی از دوزبوستر واکسن آسترازنکا در پرسنل و کادر درمان مرکز آموزشی درمانی رازی قائمشهر انجام شده است.
مواد و روشها: این مطالعه بهروش مقطعی توصیفی بر روی تمامی کارکنان مرکز رازی قائمشهر در سال ۱۴۰۰ انجام شد. افراد بهروش سرشماری و در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه مربوط به سؤالات زمینهای و تخصصی عوارض دوز بوستر واکسن بود. دادهها توسط آزمون کای اسکوئر و رگرسیون لجستیک دوحالتی تحلیل شدند.
یافتهها: ۳۰۲ کارمند بهداشتی که دوز بوستر واکسن آسترازنکا را دریافت کرده بودند در این مطالعه شرکت داشتند. شرکتکنندگان با میانگین سنی ۳۴/۸۹ سال متغیر بودند و ۳۷/۷ درصد مرد و ۶۲/۳ درصد زن بودند. شایعترین عوارض جانبی واکسن شامل درد ۶۴/۲ درصد، خستگی ۵۸ درصد و تب ۵۴/۶ درصد گزارش شد. شرکتکنندگان تا دو ماه از نظر عوارض دیررس شامل سکته قلبی، سکته مغزی و آمبولی ریه بعد از تزریق دوز بوستر آسترازنکا تحت نظر بودند که گزارشی مبنی بر عوارض دیررس ذکر نشد.
استنتاج: با توجه به نتایج این پژوهش، بهدلیل امکان وقوع بیشتر عوارض سیستمیک نظیر درد عضلانی، خستگی، سرفه و تب پس از تزریق، کارکنان بهداشتی درمانی باید توجه ویژهای به عوارض زودرس واکسن داشته باشند.