۲۲ نتیجه برای ناصری
ذبیح اله یوسفی ، انوشیروان محسنی ، منصور غیاث الدین ، سیمین ناصری ، مریم شکری ، فروغ واعظی ، علیرضا مصداقی نیا ،
دوره ۱۱، شماره ۳۱ - ( تير ۱۳۸۰ )
چکیده
سابقه و هدف: دفع باکتری ها توسط سیستم وتلند حاوی گیاهان، در مطالعات متعدد توسط محققان گزارش شده است. این تحقیق برای تعیین کارآیی وتلندهای مصنوعی زیر سطحی در دفع باکتری های شاخص کلیفرم از فاضلاب خانگی با گیاه گونه Iris Pseudacorus معروف به Yellow Flag Iris از تیره زنبق و خانواده Iridaceae انجام گرفت.
مواد و روشها :چهار رآکتور آزمایشگاهی در دو سری که در هرسری سه تای آن به ترتیب حاوی ۱، ۲ و ۳ گیاه و یکی به عنوان شاهد (فاقد گیاه) بود، در این مطالعه مورد استفاده قرار گرفت. در هر دو سری از رآکتور از گراول به عنوان مدیا استفاده شد. اندازه موثر گراول نخودی در این رآکتورها ۵ میلیمتر، ضریب یکنواختی آنها ۲/۲، وضریب تخلخل ۳۳ درصد بود.MPN در ۱۰۰ میلی لیتر فاضلاب ورودی ۲۰۰۰۰ الی ۹۲۰۰۰۰۰۰ (۳/۴ الی ۹۶/۷ لگاریتم) کلیفرم بوده است.زمان ماند هیدرولیکی ۱ الی ۱۰ روز بوده است.الگوی جریان متناوب (منقطع) بود. با تزریق فاضلاب مسکونی به رآکتورها بعد از زمان ماند معین، نمونه ها اخذ و برابر روش استاندارد شاخص کلیفرم مورد بررسی و شمارش قرار گرفت.
نتایج: کارآیی رآکتور قبل از سری شدن ۷/۹۱، ۵/۹۲، ۸/۹۵، و ۷/۹۹ درصد اما در مرحله دوم ۲۹/۹۹، ۹۷/۹۹، ۹۹/۹۹، و ۹۹۹/۹۹ درصد به ترتیب برای رآکتور شاهد و رآکتورهای حاوی ۱، ۲ و ۳ گیاه بوده است که اختلاف میانگین بین رآکتورهای مرحله اول حاوی ۱، ۲ و ۳ گیاه و رآکتور شاهددر حذف کلیفرم های مدفوعی با احتمال ۹۵ درصد معنی دار نیست، اما بین رآکتور های مرحله دوم سری شده با احتمال ۹۹ درصد معنی دار است . نتایج نشان داد زمان ماند مناسب برای حذف کلیفرم ها در سیستم های وتلند مصنوعی ۵ الی ۶ روز می باشد.
استنتاج: نتایج این تحقیق نشان می دهد رآکتور وتلند مصنوعی با جریان زیر سطحی و با مدیای گراول حاوی گیاه تیره زنبق در زمان ماند ۵ الی ۶ روزه استاندارد پسآب های خروجی به آب های پذیرنده را از نظر کلیفرم تامین می کند .
رمضان علی دیانتی نیلکی ، سیمین ناصری ، محمود شریعت ،
دوره ۱۲، شماره ۳۷ - ( دى ۱۳۸۱ )
چکیده
سابقه و هدف: کادمیوم یکی از فلزات سنگین سمی است که از راه های مختلف نظیر پساب های صنعتی، خانگی، کشاورزی و مکان های دفن غیربهداشتی مواد زاید شهری و صنعتی وارد منابع آب می شود. بررسی ها نشان می دهد آب های سطحی یا زیرزمینی در بعضی از مناطق اطراف منابع آلاینده، در مقادیر ۱/۰ تا ۱ میلی گرم بر لیتر به کادمیوم آلوده می باشند. درباره تعیین ایزوترم ها و عوامل موثر بر آن مربوط به حذف غلظت های کم کادمیوم (موجود در منابع آب آلوده شده) با استفاده از کربن فعال تحقیقی صورت نگرفته است. هدف از این تحقیق تعیین ایزوترم های جذب کادمیوم روی کربن فعال دانه ای، تعیین اثرات دما و pH آب روی ایزوترم های جذب و همچنین تعیین میزان کارآیی ستون کربن فعال در حذف کادمیوم از آب بوده است.
مواد و روش ها: وزن های مشخصی از کربن فعال (۰,۰۵ تا ۷/۰ گرم) به ۲۵۰ میلی لیتر آب حاوی غلظت معین کادمیوم (۲/۰ تا ۵ میلی گرم بر لیتر) موجود در ارلن مایرها به طور جداگانه اضافــه شـد وpH آنها در مقدار مورد نظر تنظیم گردید. ارلن ها در داخل انکوباتور یخچال دار مجهز به تکان دهنده (شیکر) قرار گرفتند و دمای مورد نظر تنظیم شد. به منظور تعیین زمان به تعادل رسیدن جذب، ارلن ها به مدت زمان های مختلفی از ۳۰ دقیقه تا ۶ ساعت در انکوباتور تکان داده شدندکه پس از هر بار میزان کادمیوم محلول باقی مانده پس از صاف کردن نمونه ها مطابق روش استاندارد به وسیله دستگاه جذب اتمی مورد اندازه گیری قرار می گرفت. با استفاده از داده های مربوط به آزمایشات تعیین ایزوترم ها، سینتیک جذب کادمیوم روی کربن فعال، اثر میزان کربن فعال بر سرعت جذب، اثر غلظت اولیه کادمیوم بر راندمان جذب، و همچنین اثرات تغییر دما و pH بر ایزوترم ها تعیین گردید. میزان جذب کادمیوم روی ستون کربن فعال در شرایط کار، با میزان پیش بینی شده از روی ایزوترم مقایسه شد. منحنی های نقطه شکست مربوط به عبور آب حاوی کادمیوم برای غلضت ۲۶/۰ میلی گرم بر لیتر در زمان تماس بستر خالی (EBCT) برابر ۳۰ دقیقه و برای غلظت ۵۹/۰میلی گرم بر لیتر در دو زمان تماس ۳۰ و ۶۰ دقیقه رسم گردید.
یافته ها: با افزایش pH و افزایش دما میزان جذب کادمیوم روی کربن فعال افزایش یافت. با افزایش غلظت اولیه کادمیوم با این که میزان جذب آن روی واحد وزن کربن فعال (q) زیاد شد، اما راندمان حذف آن روی مقدار مشخصی از کربن فعال کاهش یافت. جذب کادمیوم روی کربن فعال از معادله سینتیک درجه اول تبعیت کرد. با افزایش میزان کربن فعال سرعت جذب کادمیوم افزایش یافت. برای غلظت ۲۶/۰ میلی گرم بر لیتر کادمیوم ، نقطه شکست پس از عبور آب به میزان ۵۵ برابر حجم بستر خالی و برای غلظت ۵۹/۰ میلی گرم بر لیتر پس از عبور ۴۰ برابر حجم بستر خالی اتفاق افتاد. میزان جذب کادمیوم روی ستون کربن فعال بیشتر از میزان پیش بینی شده از ایزوترم بود.
استنتاج: گر چه حذف کامل ۲۶/۰ و ۵۹/۰ میلی گرم بر لیتر کادمیوم از آب به وسیله ستون کربن فعال امکان پذیر است اما نقطه شکست در منحنی مربوط به عملکرد ستون نسبتا زود فرا می رسد.
سوزان ناصری ،
دوره ۱۴، شماره ۴۴ - ( مهر ۱۳۸۳ )
چکیده
تحریک تخمک گذاری با کلومیفن، شایع ترین درمان به کار برده شده در ناباروری می باشد. این دارو، ارزان، در دسترس و نسبتا بی خطر بوده و اولین داروی انتخابی در بیماران مبتلا به نازایی نرموگنادوتروفیک همراه با کاهش خونریزی قاعدگی یا قطع قاعدگی است WHO) گروه دو) که اساسا همراه با تخمدان های پلی کیستیک می باشد. زنان مبتلا به عدم تخمک گذاری که به کلومیفن سیترات جواب می دهند باید حداقل شش دوره، درمان شوند و درمان باید به حداکثر دوازده دوره محدود شود. لازم است که حداقل اولین دوره درمان را با سونوگرافی کنترل نمود، چرا که خطر حاملگی چند قلو و پاسخ متغیر بیماران به مقادیر متفاوت کلومیفن مطرح می باشد. به علاوه، خطر سندرم تحریک بیش از حد تخمدان ها نباید نادیده گرفته شود. حاملگی های سه قلو و بالاتر اغلب به دنبال تحریک تخمک گذاری بروز می کنند تا لقاح آزمایشگاهی، و چند قلویی هم برای مادر و هم نوزادان خطرات بسیاری را در بر دارد. نقش درمان تجربی با کلومیفن در نازایی غیر قابل توجیه قابل بحث بوده و نمی توان بر اساس یافته هایی که در حال حاضر موجود هستند به نتیجه رسید. چاقی، آندروژن بالا و مقاومت به انسولین از مهم ترین عوامل در بیماران مقاوم به کلومیفن می باشند. در صورت عدم وقوع تخمک گذاری در پاسخ به کلومیفن می توان از سایر درمان های طبی یا جراحی استفاده نمود. یکی از درمان های طبی مناسب تزریق گنادوتروفین ها می باشد. متفورمین (Metformin)و تروگلیتازون(Troglitazone) از داروهای حساس کننده به انسولین هستند که امروزه در تحریک تخمک گذاری به کار می روند و بیش از همه مورد مطالعه قرار گرفته اند. درمان خوراکی با لتروزول(Letrozole) که مهارکننده غیر استروییدی آنزیم آروماتاز است، می تواند درمان جایگزین موثری در بیماران مقاوم به کلومیفن باشد. شایع ترین روش درمان جراحی که امروزه مورد استفاده قرار می گیرد، دیاترمی تخمدان ها به کمک مشاهده مستقیم حفره صفاق (لاپاراسکوپی) می باشد که به نظر می رسد به اندازه درمان با گنادوتروفین ها موثر است. همچنین کاربرد این روش جراحی موجب کاهش میزان سقط های خودبه خودی در بیماران مبتلا به تخمدان های پلی کیستیک شده است.
طوبی غضنفری ، سمیه شاهرخی ، محسن ناصری ، محمدرضا جلالی ندوشن ، رویا یارایی ، مژگان کاردر ،
دوره ۱۶، شماره ۵۵ - ( آذر ۱۳۸۵ )
چکیده
سابقه و هدف: امروزه از روش های درمانی متعددی همانند جراحی، شیمی درمانی، پرتودرمانی، هورمون درمانی و ایمنی درمانی برای درمان ملانوما بدخیم استفاده می شود، ولی متاسفانه در اکثر موارد پاسخ به درمان بسیار ضعیف بوده و اغلب همراه با اثرات جانبی نامطلوب می باشد. عدم پاسخ مطلوب به درمان و رشد سریع این بیماری محققین را به تلاش جهت دستیابی به داروهای موثرتر با اثرات جانبی کم تر واداشته است. این مطالعه با هدف بررسی اثر عصاره آبی ترکیب گیاهی ACA۱ بر سلول های ملانومایی انسان رده SK-MEL۳ با الهام از طب سنتی و با استفاده از یک گیاه بومی ایرانی طراحی گردیده است.
مواد و روش ها: رده سلولی مورد استفاده از بانک سلولی انستیتوپاستور ایران تهیه و تحت شرایط کنترل شده کشت داده شد. پس از چند مرتبه عبور سلول ها در فلاسک های کشت، سلول ها به صفحات کوچک ۹۶ خانه منتقل گردیدند؛ به طوری که در هر خانه ۰۰۰/۲۰ سلول در محیط RPMI حاوی ۱۰ درصد FBS قرار گرفت. سلول ها در مجاورت غلظت های مختلف (۵ , ۲ , ۱ , ۰,۲ , ۰.۱ , ۰.۰۵ , ۰.۰۲ , ۰.۰۱ mg/ml) ACAl که در RPMI دارای FBS حل شده بود، قرار گرفتند کشت یکسری از سلول ها با تمامی شرایط، بدون حضور دارو به عنوان کنترل در فاصله های زمانی ۲۴ ، ۴۸ و ۷۲ ساعت انجام شد و میزان اثر کشندگی سلولی با استفاده از آزمون (sigma) MTT بررسی شد.
یافته ها: یافته های این مطالعه نشان می دهد که ACA۱ دارای اثر کشندگی وابسته به غلظت و زمان بر رده سلول سرطانی ملانومای انسان می باشد و این اثر با بیش ترین غلظت به کار رفته (۵ mg/ml) در ۲۴ ساعت ۴۷ درصد، در ۴۸ ساعت ۶۵ درصد و در ۷۲ ساعت ۷۱ درصد بوده است.
استنتاج: برای نتیجه گیری قطعی، انجام مطالعات بیش تر بر رده های سلولی دیگر و مدل های حیوانی و پس از آن مطالعات کارآزمایی بالینی ضروری می باشد.
کریم ناصری ، شعله شامی ، فرهاد معظمی ، بهزاد احسن ،
دوره ۱۶، شماره ۵۶ - ( بهمن ۱۳۸۵ )
چکیده
سابقه و هدف: لیدوکائین از داروهای بی حس کننده موضعی متوسط الاثر است که به کرات در بی حسی اپی دورال مصرف می شود و خطر مسمومیت قلبی یا سیستم اعصاب مرکزی کم تری نسبت به بوپیواکائین دارد. این مطالعه طول مدت اثر مهار حسی و حرکتی لیدوکائین را با اضافه نمودن اپی نفرین، فنتانیل یا شبه دارو (سالین نرمال) در بی حسی اپی دورال با هم مقایسه نموده است.
مواد و روش ها: در این مطالعه دو سو ناآگاه ۶۰ بیمار IASA و II نامزد جراحی انتخابی ارتوپدی به صورت تصادفی بلوکی به سه گروه N (لیدوکائین + سالین)، E (لیدوکائین + اپی نفرین) و F (لیدوکائین + فنتانیل) تقسیم شدند. بی حسی اپی دورال با استفاده از ۳۸۰ mg لیدوکائین ۲ درصد و ۱ میلی لیتر سالین نرمال در گروهN ، ۳۸۰ mg لیدوکائین ۲ درصد و ۱۰۰ میکروگرم (۱ میلی لیتر از محلول ۱,۱۰۰۰۰) اپی نفرین در گروه E و ۳۸۰ mg لیدوکائین ۲ درصد و ۵۰ میکروگرم فنتانیل در گروه F انجام شد. زمان شروع مهار حسی و طول مدت مهار حسی و حرکتی در بیماران ثبت شد. یافته ها با نرم افزار آماری SPSS و با استفاده از آزمون های آماری آنالیز واریانس و مجذور کای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. P<۰.۰۵ معنی دار تلقی شد.
یافته ها: زمان متوسط شروع اثر مهار حسی در سه گروه E (۸,۳۵+/-۰.۸۵ دقیقه) ، F (۸.۱۵+/-۰.۷۵ دقیقه) و N (۸.۷۵+/-۰.۸ دقیقه) مشابه بود و و سه گروه از این لحاظ اختلاف معنی داری با هم نداشتند. طول مدت مهار حرکتی کامل در گروه های E (۴۶.۵+/-۲۷.۵ دقیقه) و F (۴۵.۳ +/-۲۶.۸ دقیقه) به طور معنی داری بیش تر از گروه N (۲۲.۵+/-۱۸.۳ دقیقه) بود. طول مدت مهار حسی در گروه E (۱۱۷+/-۱۵.۸ دقیقه) بیش تر از دو گروه N (۱۰۲+/-۲۲.۹ دقیقه) وF (۱۰۲+/-۱۸.۳ دقیقه) بود. (p<۰.۰۵) افت فشارخون در ۴۰ درصد، ۵۰ درصد و ۶۰ درصد موارد و کاهش تعداد نبض در ۱۰ درصد، ۲۵ درصد و ۳۰ درصد بیماران گروه هایN و E و F به ترتیب روی داد.
استنتاج: نتایج این مطالعه نشان داد که اضافه نمودن اپی نفرین یا فنتانیل به لیدوکائین برروی شروع اثر مهار حسی در بی حسی اپی دورال تاثیر ندارد. اپی نفرین و فنتانیل هر دو طول مدت مهار حرکتی را افزایش می دهند و اپی نفرین طول مدت مهار حسی با لیدوکائین را نیز افزایش می دهد. پیشنهاد می شود که در صورت نیاز به شلی و مهار حرکتی کامل در بی حسی اپی دورال اپی نفرین یا فنتانیل به لیدوکائین مصرفی افزوده شود.
حمیدرضا عریضی، علی ناصری محمد آبادی، آزاده عسکری،
دوره ۲۰، شماره ۷۵ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۹ )
چکیده
سابقه و هدف : در زمینه رابطه عاطفه مثبت با عاطفه منفی گزارشات متضادی وجود دارد که برخی به دو سر یک طیف بودن آن و دیگران به مستقل بودن این دو سازه اشاره کرده اند. همچنین پژوهشها مؤید این مطلب میباشد که عاطفه منفی با درد رابطه مستقیم دارد. در این تحقیق تلاش بر آن است تا بر اساس چارچوبهای نظری موجود به تعیین نقش عاطفه مثبت در رابطه میان عاطفه منفی با درد و استرس در زنان دارای دردهای مزمن و بررسی کاربرد احتمالی آن به عنوان منبعی روانشناختی در مقابله با درد و استرس بپردازد.
مواد و روش ها :نمونهای متشکل از ۱۰۴ زن در صنعت قالی بافی و نساجی که از درد استئوآرتریت و فیبرومیالژی رنج میبردند، در این پژوهش شرکت کردند و سنجشهای اولیه در رابطه با متغیرهای جمعیت شناختی و ویژگیهای شخصیتی را تکمیل نمودند. سپس در طول ۱۰ تا ۱۲ هفته مورد مصاحبه قرار گرفته و در برابر سنجشهای هفتگی درد، استرس بین فردی و ارزیابی عاطفه مثبت و منفی قرار گرفتند. پس از انجام پژوهش که به صورت مقطعی انجام پذیرفت دادهها از طریق مدل چند سطحی سلسله مراتبی تحلیل شدند.
یافته ها :یافته های پژوهش نشان داد که افزایش هفتگی درد و استرس، افزایش عاطفه منفی را پیشبینی میکند. هم بالاتر بودن عاطفه مثبت هفتگی و هم میانگین بالاتر عاطفه مثبت، چه بصورت مستقیم و چه بصورت غیر مستقیم در تعامل با درد و استرس، منجر به درجات کمتر عاطفه منفی شده بود. در نهایت، افزایش در عاطفه منفی هفتگی و میانگین بالاتر عاطفه منفی با میزان بیشتر درد در هفتههای آتی در ارتباط بودند. در مقابل بالاتر بودن میزان کلی عاطفه مثبت، پیشبینی کننده درد کمتر در هفتههای آتی بود.
استنتاج :پژوهش حاضر با تأکید بر این مطلب که در هنگام مواجهه با درد عاطفه مثبت و منفی از هم مستقل نمیباشند، به بیان نقش مؤثر عاطفه مثبت در کاهش عاطفه منفی ناشی از درد میپردازد که میتواند در تحمل درد و کاهش تنش ناشی از آن به بیماران کمک نماید.
مریم سرایی، زهرا بنفشه آل محمد، امیر حسین ناصری اصفهانی،
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ویژه نامه اسفند (شماره ۱) ۱۳۹۰ )
چکیده
بهترین مثال برای آسم شغلی تحریکی، Reactive Airways Dysfunction Syndrome (RADS) است که
متأسفانه معمولاً مورد توجه قرار نمیگیرد. در این گزارش یک نگهبان ۲۹ ساله یک شرکت خودروسازی معرفی
میگردد که پنج سال پیش در جریان یک آتش سوزی در محل کار و پس از مواجهه شدید تنفسی با دود، دچار
علایم آسم شده بود. این کارگر، جهت تعیین ارتباط علایم با شغل و حادثه مذکور مراجعه کرده بود. در بررسیهای انجام شده نامبرده، کلیه کرایتریهای بروک (Brook’s criteria for RADS) را دارا بوده لذا به عنوان آسم شغلی گزارش گردید.
حمیدرضا عریضی، حسنعلی مشهدی، علی ناصری محمد آبادی، آزاده عسکری،
دوره ۲۲، شماره ۸۷ - ( فروردین ۱۳۹۱ )
چکیده
سابقه و هدف: عاطفه مثبت و منفی که به صورت واکنشهای درحال نوسانی تعریف میشود که به طور مداوم تحت تأثیر طرز تفکر و شناخت فرد قرار دارد. در سالهای اخیر توجه محققان را در زمینه سلامت به خود جلب نموده است. پژوهشها مؤید این مطلب میباشند که عاطفه مثبت و منفی با درد رابطه دارند و تفاوتهای فردی در این میان نقشی اساسی دارند. در این تحقیق تلاش بر آن است تا بر اساس چارچوبهای نظری موجود به تعیین رابطه میان عاطفه منفی و مثبت با درد در زنان دارای روماتوئید آرتریت پرداخته شود و تأثیر تفاوتهای فردی در زمینه وضوح عاطفه و رابطه آن با عاطفه مورد بررسی قرار گیرد.
مواد و روشها: این مطالعه به صورت مقطعی برروی ۱۹۴ زن شاغل که از درد روماتوئید آرتریت رنج میبردند، نمونهها سنجشهای اولیه در رابطه با متغیرهای جمعیت شناختی را تکمیل نمودند. سپس در طول ۱۲ تا ۲۰ هفته مورد مصاحبه قرار گرفته و سنجشهای هفتگی درد، وضوح خلق و ارزیابی عاطفه مثبت و منفی انجام شد. در نهایت دادهها از طریق مدل چند سطحی سلسله مراتبی تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج کاهش معنیداری برای رابطه درد- عاطفه منفی در زمانی که عاطفه مثبت زیادی وجود داشت، مشاهده شد(۰۱/۰p<). تعامل بین درد و عاطفه مثبت، عاطفه منفی کمتری را پیشبینی میکرد(۰۱/۰p<). افزایش عاطفه مثبت در افراد با وضوح خلق بیشتر در مقایسه با افراد دیگر سبب کاهش عاطفه منفی میشد(۰۱/۰p<) که به معنی سپر حمایتی در مقابل بیماری است.
استنتاج: بر پایه یافتههای این پژوهش میتوان گفت عاطفه مثبت و وضوح خلق، عوامل موثری در سازگار شدن افراد هستند که میتواند در تحمل درد و کاهش تنش ناشی از آن به بیماران کمک نماید.
کریم ناصری، شعله شامی، لیلا رشیدزاده، لاله امینی کانی سیران،
دوره ۲۳، شماره ۱۰۴ - ( شهریور ۱۳۹۲ )
چکیده
سابقه و هدف: درد گلو یکی از عوارض به نسبت شایع بیهوشی عمومی است. این درد ممکن است منشأ حلقی، حنجرهای و یا تراشهای داشته باشد و ممکن است موجب ناخوشنودی و عدم راحتی بیمار و ایجاد خاطره بد از بیهوشی عمومی گردد. این مطالعه اثربخشی ژل لیدوکایین بر روی گلو درد، سرفه و خارش گلو را بعد از جاگذاری راه هوایی ماسک حنجرهای بررسی کرد.
مواد و روشها: شصت نفر از بیماران کاندید جراحی الکتیو چشم تحت بیهوشی عمومی و دارای ضوابط ورود به مطالعه، به طور تصادفی در یک مطالعه دو سو کور به دو گروه مداخله و شاهد تقسیم شدند. سطح خلفی ماسک در گروه مداخله با ژل لیدوکایین ۲ درصد و در گروه شاهد با ژل لوبریکانت فاقد دارو، لغزنده گردید. بعد از القای بیهوشی که در کلیه بیماران مشابه بود، ماسک به روش کلاسیک و توسط متخصص بیهوشی که از ژل مصرفی مطلع نبود تعبیه گردید و بعد از اطمینان از کفایت تهویه در محل خود ثابت شد. ۲۴ ساعت پس از عمل بیماران از لحاظ گلو درد، سرفه و خارش گلو بررسی شدند.
یافتهها: نتایج مطالعه نشان داد که بین دو گروه از نظر سن و جنس تفاوت معنیداری وجود نداشت (۰۵/۰ < P). همچنین میزان ترشحات خونی بر روی راه هوایی ماسک حنجرهای بعد از خروج آن، شدت گلو درد در ۲۴ ساعت بعد از عمل جراحی،وقوع سرفه و خارش گلو تفاوت معنیداری در دو گروه مشاهده نشد (۰۵/۰ < P).
استنتاج: نوع ژل مصرفی برای سهولت تعبیه راه هوایی ماسک حنجرهای تأثیری بر روی گلو درد، سرفه، میزان ترشحات خونی بر روی کاف ماسک و خارش بعد از عمل ندارد.
کریم ناصری، سیروس شهسواری، زهره ضیائی،
دوره ۲۳، شماره ۱۰۴ - ( شهریور ۱۳۹۲ )
چکیده
سابقه و هدف: درد عضلانی (میالژی) در زمره عوارض به نسبت شایع درمان با تشنج الکتریکی (Electroconvulsive therapy یا ECT) است. اثرات پیشگیرانه مثبت کتامین بر روی درد در بیمارانی که جراحی شدهاند، مورد مطالعه قرار گرفته است. ولی اثرات کتامین بر روی میالژی بعد از درمان با ECT نامشخص است. این مطالعه با هدف بررسی اثرات کتامین بر روی میالژی در بیماران با اختلالات افسردگی که تحت درمان با ECT قرار گرفتند، انجام شد.
مواد و روشها: در یک مطالعه بالینی دو سو کور متقاطع ۵۰ بیمار افسرده بر اساس ویژگیهای DSM۴
(Diagnostic and statistical manual of mental disorders) در دومین و سومین نوبت درمان بررسی شدند. این بیماران به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. در یک گروه پروپوفول با دوز ۱ میلیگرم به ازای کیلوگرم وزن بدن همراه با کتامین با دوز ۳/۰ میلیگرم به ازای کیلوگرم وزن بدن و در گروه دیگر پروپوفول با دوز ۱ میلیگرم به ازای کیلوگرم وزن بدن همراه با ۲ میلیلیتر نرمال سالین در اولین نوبت ECT و برعکس در نوبت بعدی بیهوش شدند. در هر دو نوبت شلی عضلانی توسط ۵/۰ میلیگرم به ازای کیلوگرم وزن بدن ساکسنیل کولین حاصل شد. سپس درد عضلانی بعد از تشنج، طول مدت تشنج و متغییرهای قلبی- عروقی بررسی شدند.
یافتهها: پنجاه بیمار با میانگین سنی ۸/۳۷ سال تحت ۱۰۰ نوبت درمان با ECT قرار گرفتند. طول مدت تشنج در دو گروه کتامین و سالین به ترتیب ۲۸ و ۲۹ ثانیه بود و دو گروه از این لحاظ اختلاف معنیداری نداشتند. کتامین در مقایسه با دارونما تأثیری بر روی کاهش میالژی نداشت.
استنتاج: بر اساس نتایج این مطالعه افزودن کتامین به پروپوفول برای القای بیهوشی در بیماران با افسردگی ماژور که تحت درمان با ECT قرار میگیرند، تأثیری بر روی طول مدت تشنج و میالژی بعد از ECT ندارد.
روشنک رضایی کلانتری ، احمد جنیدی جعفری، بابک کاکاوندی، سیمین ناصری، احمد عامری، علی آذری،
دوره ۲۴، شماره ۱۱۳ - ( خرداد ۱۳۹۳ )
چکیده
سابقه و هدف : حذف سرب به عنوان یک فلزی سمی از منابع آبی آلوده به دلیل اثرات مخرب آن امری ضروری و
اجتناب ناپذیر است . فرایند جذب سطحی یکی از روش های موثر در این زمینه به شمار می آید. مطالعه حاضر با هدف جذب و
جداسازی مغناطیسی سرب از فاضلاب سنتتیک با استفاده از کامپوزیت نانو اکسید آهن و کربن انجام گرفت.
مواد و روش ها : در این مطالعه از نانوذرات اکسید آهن به عنوان منبع آهن برای جداسازی مغناطیسی پودر کربن
فعال از نمونه محلول استفاده شد . ویژگی های فیزیکی و سطحی جاذب به همراه تاثیر فاکتورهای م ؤثر بر فرایند جذب
زمان تماس، مقدار جاذب، غلظت اولیه سرب و دما ) مورد مطالعه قرار گرفت . هم چنین برای توصیف داده های ،pH)
تجربی از معادلات سینتیک و ایزوترم های تعادلی استفاده شد.
یافته ها : اندازه نانو ذرات اکسید آهن بین ۳۰ تا ۸۰ نانومتر و مساحت سطح ویژه کامپوزیت نانواکسید آهن و کربن،
برابر با ۶ در زمان ۶۰ دقیقه به تعادل می رسد و pH ۶۷۱/۲ متر مربع بر گرم تعیین شدند . نتایج نشان داد که فرایند جذب در
بازدهی جذب با افزایش مقدار جاذب و دما، افزایش می یابد. حداکثر ظرفیت جذب بر مبنای مدل ایزوترم لانگمیر برای
۶۷ میلی گرم بر گرم حاصل شد. / دمای ۵۰ درجه سلسیوس، ۱
استنتاج: مطابق نتایج به دست آمده، انتظار می رود که مغناطیسی کردن پودرکربن فعال با حفظ خصوصیات فیزیکی و
سطحی آن یک روش مناسب برای رفع مشکلات وابسته به آن به ویژه جداسازی و فیلتراسیون باشد.
مهدی فرزادکیا، سیمین ناصری، روشنک رضاییکلانتری، حسینعلی اصغرنیا، محمود رضا گوهری، علی اسرافیلی، یوسف دادبانشهامت، نعمتاله قنبری،
دوره ۲۵، شماره ۱۳۴ - ( اسفند ۱۳۹۴ )
چکیده
سابقه و هدف: تعیین کیفیتآبهایسطحی جهت مصارف مختلف مهم بوده و شناخت نقاط آلوده و آلایندههای منطقه باعث استفاده بهینه آب در مصارف مختلف میگردد، بنابراین با توجه به اهمیت موضوع، هدف از این پژوهش ارزیابی کیفی آب رودخانه بابلرود می باشد.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، نمونهبرداری از ده ایستگاه در تابستان ۱۳۹۲ انجام گرفتهاست. دادههای حاصله با استفاده از شاخص NSFWQI و نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردیده و سپس مسیر رودخانه با استفاده از نرمافزار GIS پهنهبندی گردید.
یافتهها: بر اساس شاخص NSFWQI، بهترین وضعیت مربوط به ایستگاه دوم (۷۹، خوب) و بدترین وضعیت مربوط به ایستگاه دهم (۵۲، متوسط) بوده است.
استنتاج: بر اساس شاخص NSFWQI، کیفیتآب رودخانه در بالادست خوب و میان دست و پایین دست متوسط بوده و عامل انسانی مهمترین عامل آلودگی رودخانه و کاهش کیفیت آن بوده است.
فرزاد ابراهیم زاده، ابراهیم حاجی زاده، احمدرضا باغستانی، جواد ناصریان،
دوره ۲۶، شماره ۱۴۶ - ( اسفند ۱۳۹۵ )
چکیده
سابقه و هدف: تنگی مجدد عروق پس از آنژیوپلاستی از راه پوست پدیده شایعی است که میتواند موجب تکرار آنژیوپلاستی، جراحی قلب باز، سکته قلبی و یا مرگ گردد. این مطالعه با هدف بررسی عوامل موثر بر زمان بروز تنگی مجدد عروق با استفاده از مدل کاکس تعمیم یافته انجام شده است.
مواد و روشها: در این مطالعه هم گروهی تاریخیتمامی ۴۲۱ بیماری که طی فروردین ۱۳۸۸ لغایت خرداد ۱۳۹۰ جهت تعبیه استنت دارویی به بیمارستان آیت اله موسوی زنجان مراجعه کرده بودند تا خرداد ۱۳۹۴ از نظر زمان انتظار بروز تنگی مجدد عروق پیگیری شدند. متغیرهای جمعیت شناختی و بالینی موجود در پرونده استخراج گردید و با توجه به برقرار نبودن پیش فرض مخاطرات متناسب از رگرسیون کاکس تعمیم یافته برای مدلبندی این دادههای بقاء استفاده شد.
یافتهها: نسبت مخاطره تنگی مجدد در افراد مصرف کننده مواد مخدر ۰۹/۲ برابر و در افراد دارای سابقه چربی خون بالا ۹۱/۱ برابر بیشتر بوده است. درضمن با گذشت دو سال پس از آنژیوپلاستی، نسبت مخاطره تنگی مجدد در افراد بالای ۶۰ سال ۰۰/۲ برابر، افراد دیابتی ۹۱/۲ برابر و مبتلایان پرفشاری خون ۴۹/۲ برابر بیشتر از سایرین بوده است (۰۵/۰P<).
استنتاج: در این مطالعه مهمترین عوامل موثر بر تنگی مجدد، مصرف مواد مخدر و ابتلا به چربی خون بالا بوده که سن بالای ۶۰ سال و ابتلا به دیابت و پرفشاری خون در اولویت بعدی قرار میگیرند لذا پیشگیری از مواجهه با عوامل خطرزای فوق و پیگیریهای دورهای در افراد مواجهه یافته توصیه میگردد.
فاطمه زهرا ناصری قرا، میثاق شفیع زاد، سید حمزه حسینی،
دوره ۲۷، شماره ۱۵۷ - ( بهمن ۱۳۹۶ )
چکیده
سابقه و هدف: افسردگی از شایعترین اختلالات روانپزشکی است که میتواند به دنبال یک بیماری جسمانی مانند آسیب تروماتیک مغزی رخ دهد. این مطالعه با هدف بررسی میزان افسردگی بعد از آسیب تروماتیک مغزی بر حسب ویژگیهای جمعیت شناختی صورت پذیرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، جامعه آماری شامل ۴۰۹ بیمار مبتلا به آسیب تروماتیک مغزی مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی ساری در سال ۹۳ – ۸۹ بوده است که از این تعداد ۹۷ بیمار به عنوان نمونه با روش نمونهگیری هدفمند وارد مطالعه شدند. میزان افسردگی از طریق پرسشنامه افسردگی بک و اطلاعات جمعیت شناختی از طریق پرسشنامه محقق ساخته جمعآوری شد. برای آنالیز دادهها از نرم افزار آماری SPSS نسخه ۱۹ استفاده گردید و سطح معنی داری ۰۵/۰ در نظر گرفته شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که افسردگی بعد از آسیب تروماتیک مغزی ارتباط معناداری با متغیر جنسیت (۰۱۰/۰ = p ) داشته است و ارتباط معناداری با ردههای مختلف سنی (۲۵۱/۰ = p )، تحصیلات (۱۹۱/۰ = p )، تاهل (۰۸۸/ = p ) و محل سکونت (۸۲۱/۰ = p ) نداشته است.
استنتاج: همایندی افسردگی در زنان مبتلا به آسیب تروماتیک مغزی در مقایسه با مردان بالاتر بوده است و انجام مداخلات روانپزشکی جهت تشخیص و درمان افسردگی در این بیماران ضروری به نظر میرسد.
فرنوش ناصری، سعید مروتی،
دوره ۲۸، شماره ۱۶۵ - ( مهر ۱۳۹۷ )
چکیده
Dentinogenesis imperfecta)DI) یک اختلال ارثی است که دنتین را تحت تاثیر قرار میدهد. شکلگیری دنتین ضعیف باعث بد رنگی دندانهایی که مستعد سایش و شکستگی هستند میشود. به نظر میرسد جهش در سیالو فسفوپروتئین دنتین (DSPP) موجب اختلالات دنتین I و II میشود. دنتینوژنز ایمپرفکتا یک صفت اتوزومال غالب بوده که هر دو سیستم دندانی شیری و دائمی را درگیر میکند. در هر دو جنس رخ داده و از نظر بالینی به صورت دندانهای زرد- قهوهای و از نظر رادیوگرافی در آن نقایص ساختاری مانند تاج پیازی و پالپ چمبر کوچک دیده میشود. اغلب، نقایص مینرالیزاسیون زیرین (نرمی استخوان) باعث سایش مینا شده که بهطور ثانویه باعث درگیری عاج و ساییدگی آن میشود.
یک کودک ۹ ساله با افت شنوایی به آزمایشگاه ژنتیک رصد مراجعه کرد. خون بیمار به روش NGS مورد مطالعه قرار گرفت و در نهایت جهش DSPP در فرد مذکور یافت شد. جهت تایید جهش یافت شده، پرایمر برای نقطه جهش طراحی گردید و پس از آن استخراج DNA و تست PCRانجام شد ؛ پس از آن توالی یابی ژن DSPP صورت گرفت .
پس از توالی یابی ژنوم به روش NGS، جهش heterozygous در ژن DSPP یافت شد و بیمار با داشتن نقص در ژن دندانی، دارای دندان های کاملا سالم ولی کم شنوا بود. پدر فرد مذکور نیز مورد مطالعه قرار گرفت و پدر دارای جهش هتروزیگوت در ژن DSPP می باشد .
جهشهای heterozygous در این ژن باعث نقص دندان میشود و در برخی موارد باعث ایجاد ناشنوایی میشود. در این مورد، بیمار تنها کم شنوا بود و هیچ علائمی از نقص دندانی مشاهده نشد.
حسین کمانی، سیمین ناصری، رامین نبی زاده، مهدی خوبی، سید داود اشرفی، ادریس بذرافشان، امیرحسین محوی،
دوره ۲۸، شماره ۱۶۶ - ( آبان ۱۳۹۷ )
چکیده
سابقه و هدف: فرایند سونوکاتالیستی به عنوان یکی از روشهای اکسیداسیون پیشرفته برای تجزیه آلایندهها در محیطهای آبی مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین، هدف از این مطالعه افزایش راندمان فرایند سونوکاتالیستی به روش دابد کردن دی اکسید تیتانیوم با یک عنصر غیر فلزی مانند نیتروژن است.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، TiO۲ دابد شده با مقادیر مختلف نیتروژن به روش سل- ژل در آزمایشگاه سنتز شد و آنالیز های X-ray diffraction (XRD)، field emission scanning electron microscopy (FE-SEM)، Energy dispersive X-ray analysis (EDX) و UV–visible diffuse reflectance spectra (UV-visDRS) جهت تعیین خصوصیات نانوذرات سنتز شده استفاده گردید. فعالیت سونوکاتالیستی نانوذرات سنتز شده با بررسی تجزیه رنگ راکتیو بلو ۲۹ تحت شرایط تابش امواج اولتراسونیک در حضور TiO۲ دابد شده با مقادیر مختلف نیتروژن و همچنین تغیییرات pH و غلظت های مختلف رنگ مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که نانوذرات ساخته شده دارای اندازهای در مقیاس نانومتری است که تمایل به آگلومره شدن دارد. بالاترین فعالیت سونوکاتالیستی برای نانوکاتالیست ۰,۶ N-doped TiO۲ به مقدار ۵۸ درصد بعد از ۹۰ دقیقه حاصل شد. اثر pH اولیه محلول نشان داد که فعالیت سونوکاتالیستی با افزایش pH کاهش پیدا میکند.
استنتاج: چنین فرایندی می تواند به عنوان یک روش موثر جهت تجزیه رنگهای نساجی مورد استفاده قرار گیرد. فعالیت بالای سونوکاتالیستی را میتوان به کاهش شکاف انرژی نسبت داد. این مطالعه از مدل لانگمویر-هینشلوود (۹۸/۰ = R۲) با ثابت سرعت واکنش mg L−۱ min−۱ ۰۱/۰ در تجزیه سونوکاتالیتیکی رنگ پیروی گردید.
انوشیروان محسنی بندپی، محسن ناصری، محمد رفیعی، محسن اسلامی زاده، یلدا هاشم پور،
دوره ۳۰، شماره ۱۹۱ - ( آذر ۱۳۹۹ )
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به این که رودخانه جاجرود یکی از رودخانههای مهم تأمینکننده آب شرب شهر تهران است، ارزیابی اثرات تغییر اقلیم بر خصوصیات کمی و کیفی آن از اهمیت فراوانی برخوردار است. این مطالعه با هدف بررسی اثر تغییر اقلیم بر راندمان حذف مواد آلی کربنی در حوضه آبریز جاجرود انجام پذیرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، مدل گردش عمومی CanESM۲ و مدل ریز مقیاسسازی SDSM و مدل HYMOD به ترتیب برای شبیهسازی دادههای اقلیمی و میزان رواناب در حوضه جاجرود مورد استفاده قرار گرفتند. اثر سناریوهای تغییر اقلیمی RCP۲,۶، RCP۴,۵ و RCP۸,۵ برای دوره ۲۰۰۶ تا ۲۰۵۰ شبیهسازی شدند. به منظور مدلسازی دادههای کیفی از مدل رگرسیون گامبهگام (STWR) و رگرسیون خطی (LM) در محیط نرم افزار MATLAB استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که دمای این حوضه در افق آینده حدود ۲۵/۲ درجه سانتیگراد نسبت به دوره پایه گرمتر میشود. میزان بارش و رواناب نیز در کل حوضه آبریز جاجرود به ترتیب به میزان ۱۰ میلیمتر و ۹۳ درصد و غلظت کربن آلی کل ورودی به تصفیهخانه حدود ۳ برابر افزایش خواهد یافت که سبب افزایش بارگذاری کربن در واحدهای مختلف تصفیهخانه خواهد شد.
استنتاج: افزایش بارندگی از طریق شستشوی زمینهای کشاورزی بالا دست و افزایش دما از طریق افزایش فعلوانفعالات زیستی از عوامل بدتر شدن کیفیت آب ورودی به سد و افزایش کربن آلی ورودی به تصفیهخانه هستند. از طرف دیگر تصفیهخانه آب تهران پارس با راندمان فعلی استانداردهای آب آشامیدنی را از نظر کربنآلی تأمین نخواهد کرد.
پرهام نجاتی، صبا ناصری، مریم عینی، رضا علی بخشی، سوسن محمودی، لیدا حق نظری، نازنین جلیلیان،
دوره ۳۳، شماره ۲۱۹ - ( فروردین ۱۴۰۲ )
چکیده
سابقه و هدف: پرفشاری خون به دلیل شیوع بالا و افزایش خطر بیماریهای قلبی عروقی، همواره یک چالش جهانی سلامت بوده است. فشار خون بالا در دسته بیماریهای چندعاملی قرار دارد که عوامل ژنتیکی و محیطی، هر دو در ایجاد آن نقش دارند. تاکنون، ژنها و مسیرهای ترارسانی مختلفی در ارتباط با پرفشاری خون پیشنهاد شدهاند که از جمله آنها، مسیر نیتریک اکسید/cGMP است. در این مطالعه و به منظور تعیین بهتر نقش این مسیر در پاتوژنز پرفشاری خون و در جهت یافتن عوامل ژنتیکی درگیر در ایجاد استعداد ابتلا به این بیماری در جمعیت استان کرمانشاه، سه نقطه کلیدی در مسیر نیتریک اکسید، یعنی ژنهای eNOS، GUCY۱A۳ و PDE۱A را مورد بررسی قرار دادیم.
مواد و روشها: در این مطالعه مورد-شاهدی، تعداد ۱۳۰ بیمار و ۱۱۰ فرد سالم وارد مطالعه شدند. سه واریانت rs۱۷۹۹۹۸۳ در ژن eNOS، rs۱۳۱۳۹۵۷۱ در ژن GUCY۱A۳ و rs۱۶۸۲۳۱۲۴ در ژن PDE۱A به روش PCR-RFLP مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج به دست آمده مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافتهها: این مطالعه ارتباط معنیداری را بین فراوانی ژنوتیپی و آللی چندشکلی rs۱۷۹۹۹۸۳ در ژن eNOS و rs۱۳۱۳۹۵۷۱ در GUCY۱A۳ نشان داد، در حالی که در PDE۱A ارتباط معناداری مشاهده نشد. با این حال میانکنش ژنوتیپهای واریانت rs۱۶۸۲۳۱۲۴ در ژن PDE۱A با دو جایگاه دیگر مورد بررسی، میتواند مستعدکننده ایجاد فشارخون بالا باشد.
استنتاج: مطالعه حاضر ارتباط قوی را بین واریانتهای تکنوکلئوتیدی مسیر NO و استعداد ابتلا به پرفشاری خون در جمعیت استان کرمانشاه نشان داد.
عباس ناصری، نورالله یادگاری، یوسف ویسانی، خیرالله اسدالهی،
دوره ۳۳، شماره ۲۲۰ - ( اردیبهشت ۱۴۰۲ )
چکیده
سابقه و هدف: خصوصیات رفتاری و شخصیتی اعضای خانواده بخصوص والدین، میتواند رفتار کودک را تحت تاثیر قرار دهد. با توجه به شیوع بالای اختلالات روانی در ایران، مطالعه حاضر به منظور تعیین ارتباط بین اختلالات شخصیت والدین با اختلالات روانپزشکی در کودکان و نوجوانان انجام شد.
مواد و روشها: در این مطالعه پیمایشی مقطعی (قسمتی از یک طرح ملی که در استانهای کشور اجرا شد)،
جامعه آماری شامل کودکان و نوجوانان ۱۸-۶ ساله شهر ایلام و حومه در سال ۱۳۹۸-۱۳۹۷ بود. ۱۰۲۲ کودک و
نوجوان با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. دادهها با استفاده از مصاحبه نیمهساختاریافته پرسشنامه Kiddie-SADS-Present and Lifetime Version (K-SADS-PL) و پرسشنامه میلون بهدست آمد، سپس با آمار توصیفی و محاسبه نسبت شانس با حدود اطمینان ۹۵ درصد تحلیل شدند.
یافتهها: شیوع اختلالات روانپزشکی در کودکان و نوجوانان(۱۰/۸۰درصد پسران و ۸/۱۵ درصد دختران) بود. افسردگی(۰/۸۱درصد)، شب ادراری(۳/۶۷درصد)، بیشفعالی(۱/۸۴درصد)، اختلال ترس خاص(۱/۲۲درصد) در پسران و اضطراب جدایی(۴/۱۷درصد) در دختران، بیشترین میزان شیوع را داشتند. بین اختلال شخصیت افسرده در والد مادر و افسردگی کودکان(۰/۰۲P=،۱/۱۴-۱ :CI ۹۵ درصد، ۱/۰۷OR=) و بین اختلال شخصیت افسرده خویی در والد پدر و شب ادراری کودکان(۰/۰۲P=،۱/۱۴-۰۱/۱ :CI ۹۵ درصد، ۱/۰۷OR=) و همچنین بین اختلال شخصیت دوری گزین در پدر و ترس خاص در کودکان(۰/۰۴P=،۱/۲۰-۱ :CI ۹۵ درصد، ۱/۰۹OR=) ارتباط مستقیم و معناداری مشاهده شد.
استنتاج: با توجه به بالا بودن شیوع اختلالات روانپزشکی در کودکان و نوجوانان در مطالعه حاضر و ارتباط معنادار بین برخی از ویژگیهای اختلالات شخصیت در والدین با اختلالات روانپزشکی کودکان و نوجوانان، میتوان پیشنهاد نمود که در فرایند تشخیص و مداخلههای درمانی کودکان و نوجوانان به ویژگیهای روانشناختی والدین نیز توجه شود.
عباس ناصری، نورالله یادگاری، یوسف ویسانی، خیرالله اسدالهی،
دوره ۳۳، شماره ۲۲۲ - ( تیر ۱۴۰۲ )
چکیده
اصلاحیه : ارتباط بین اختلالات شخصیت والدین با اختلالات روانپزشکی در کودکان و نوجوانان شهرستان ایلام
عباس ناصری۱
نورالله یادگاری۲
یوسف ویسانی۲
خیرالله اسدالهی۳
مولف مسئول: خیرالله اسداللهی- ایلام: دانشگاه علوم پزشکی ایلام، دانشکده بهداشت E-mail: masoud_۱۲۴۱@yahoo.co.uk
۱. دانشجوی کارشناسی ارشد اپیدمیولوژی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی ایلام، ایلام، ایران
۲. دانشیار، مرکز تحقیقات آسیبهای روانی- اجتماعی، دانشگاه علوم پزشکی ایلام، ایلام، ایران
۳. استاد، گروه اپیدمیولوژی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی ایلام، ایلام، ایران
در مقاله فوق که در شماره ۲۲۰ اردیبهشت سال ۱۴۰۲ در دوره ۳۳ این نشریه منتشر شده بود، نام آقای دکتر
یوسف ویسانی (در چکیده انگلیسی) و مرتبه علمی ایشان اشتباه چاپ شده بود، اصلاح گردید.