۲۴ نتیجه برای نجم
سید موسی متولی حقی، مهدی نجم، مهدی فخار، شیرزاد غلامی، سید فرزاد متولی حقی،
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ویژه نامه اسفند (شماره ۱) ۱۳۹۰ )
چکیده
سابقه و هدف: اننروبیوس ورمیکولاریس (اکسیور) از شایعترین عفونت انگلی کرمی رودهای در کودکان می باشد این مطالعه با هدف بررسی شیوع عفونت انتروبیوزیس در کودکان مهدکودکهای شهرهای بابل و ساری در سال ۱۳۹۰ انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه توصیفی- مقطعی نمونهگیری روش چسب اسکاچ و ۸۰۰ کودک با محدوده سنی یک تا شش سال، از ۱۸ مهدکودک شهر بابل و ساری در سال ۱۳۹۰ انجام شد. سپس نمونههای تهیه شده با میکروسکوپ نوری مورد بررسی قرار گرفت. دادههای حاصل، در پرسشنامه ثبت و با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمون آماری کای دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: از ۸۰۰ کودک مهدکودکهای بابل و ساری، ۳۸۷ (۳/۴۸ درصد) مذکر و ۴۱۳ نفر (۶/۵۱ درصد) مؤنث بودند میزان آلودگی به انگل در افراد مورد بررسی ۵۹ نفر۳/۷ درصد مشاهده شد. از این تعداد، ۳۳ نفر (۱/۴ درصد) پسر و ۲۶ نفر (۲/۳ درصد) دختر بودند آلوده بیشترین میزان آلودگی در کودکان با محدوده سنی زیر ۳ سال گزارش شد. میزان آلودگی در میان کودکانی که والدین آنها تحصیلات دانشگاهی داشتند بیشتر از سایر گروهها ( ۳/۵۴ درصد) مشاهده شد (۰۵/۰ < P).
استنتاج: با توجه به اهمیت پزشکی و بهداشتی به خصوص در کودکان مهدکودکها، ارتقاء سطح بهداشتی میتواند در کاهش عفونت و عوارض انگلی مؤثر باشد. بنابراین انجام آزمایش انگل شناسی دورهای و توجه به بهداشت فردی و عمومی در این مراکز ضروری به نظر میرسد.
افشین تقی خانی، رویا انصاری سامانی، حمید افروغ، نجمه شاهین فرد، فروزان گنجی، اعظم عسگری، فاطمه تاجی ، مرضیه رحیمی ، سمیرا اصغرزاده ، محمود رفیعیان،
دوره ۲۲، شماره ۸۸ - ( اردیبهشت ۱۳۹۱ )
چکیده
سابقه و هدف: چای کوهی (Stachys lavandulifolia vahl) گیاهی است که بهطور شایع توسط مردم برای درمان بیماریهای مختلف مصرف میشود ولی تاکنون اثرات توکسیک احتمالی آن گزارش نشده است. این مطالعه با هدف بررسی سمیت احتمالی این عصاره بر روی کبد موش صحرایی انجام شده است.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی ۱۰۰ موش صحرایی در ۱۰ گروه شامل ۲ گروه کنترل و ۸ گروه مورد قرار داده شد و برای ۲۸ روز تحت تزریق داخل صفاقی عصاره این گیاه با دوزهای ۵۰، ۱۰۰، ۱۵۰ و ۲۰۰ میلیگرم بر کیلوگرم قرار گرفتند. از ۱۰ گروه فوق، ۴ گروه مورد و یک گروه کنترل پس از ۲۸ روز و بقیه گروهها یک ماه پس ازآن مورد بررسی آزمایشات آنزیمهای کبدی (ALP، AST، ALT) و بافتشناسی کبد قرار گرفتند و با هم مقایسه شدند.
یافتهها: در ماه اول افزایش ALP درهمه دوزها و افزایش AST تنها در دوزmg/kg ۲۰۰ نسبت به شاهد معنیدار بود (۰۵/۰< P) و از نظر تأثیر عصاره در افزایش آنزیمهای کبدی بین دوزهای چهارگانه اختلاف معنیدار وجود نداشت (۰۵/۰> P). در ماه دوم تغییرات آنزیمهای کبدی مشابه تغییرات ماه اول بود به استثناء اینکه دوز mg/kg ۱۵۰ افزایش معنیداری را در مورد AST نسبت به گروه شاهد و در مورد ALP نسبت به دوز mg/kg ۱۰۰ نشان داد (۰۵/۰< P). در بررسی نمونههای بهدست آمده از کبد موشهای صحرایی در ماه اول و دوم، واکنشهای نکروزی- التهابی و ضایعات فیبروتیک نسبت به شاهد بهصورت معنیدار افزایش یافته بود (۰۰۱/۰< P). در ماه اول در رابطه با تأثیر عصاره بر روی ایجاد ضایعات کبدی (التهابی- نکروزی و فیبروتیک) بین دوزهای پایینی (mg/kg ۵۰ و۱۰۰) و بالایی (mg/kg ۱۰۰ و۲۰۰ اختلاف معنیدار بود (۰۵/۰< P).
استنتاج: عصاره چای کوهی دارای اثرات توکسیک میباشد و لازم است مصرف این گیاه بهویژه در افراد دارای بیماریهای زمینهای کلستاتیک با احتیاط صورت پذیرد.
صدیقه عسگری ، رویا انصاری سامانی، فاطمه دریس، نجمه شاهین فرد، مریم سلیمی، سیف اله مرتضایی، سمیرا اصغرزاده، هدایت ا... شیرزاد، محمود رفیعیان کوپائی،
دوره ۲۲، شماره ۹۱ - ( مرداد ۱۳۹۱ )
چکیده
سابقه و هدف: بالا بودن سطح سرمی و فعالیت فاکتورهای انعقادی از ریسک فاکتورهای مهم در بروز بیماریهای قلبی- عروقی به شمار میرود. برخی از گزارشات حاکی از اثر حفاظتی موسیر برسیستم قلب وعروق میباشند. لذا در این مطالعه ضمن اندازهگیری ظرفیت آنتیاکسیدانی موسیر، اثر آن بر میزان فیبرینوژن و فاکتور VII در خرگوشهای مصرفکننده کلسترول بالا مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روشها: در یک مطالعه مداخلهای تعداد ۲۴ سر خرگوش نر به طور تصادفی به سه گروه آزمایشی هشت تایی تقسیم شدند. طی یک دوره ۶۰ روزه، گروه اول غذای معمولی، گروه دوم غذای پر کلسترول (۱ درصد)، گروه سوم غذای پر کلسترول به همراه موسیر (g/kg BW ۱) دریافت نمودند. میزان فاکتور VII و فیبرینوژن سرم در زمان قبل از شروع آزمایش و بعد از پایان ماه دوم تعیین و در گروههای مختلف با یکدیگر مقایسه شدند. ظرفیت آنتیاکسیدانی موسیر نیز با روش مدل بتاکاروتن لینولئات اندازهگیری شد.
یافتهها: پس از دو ماه مصرف رژیمهای خاص، میزان فیبرینوژن و فاکتور VII در گروه پرکلسترول به ترتیب
mg/dl ۷/۲۶ ± ۲۲/۳۲۹ و۱/۱۷ ± ۷/۲۷۷ بودکه نسبت به رژیم پایه (به ترتیب mg/dl ۷/۱۳ ± ۲۵/۲۸۷ و ۲/۱۸ ± ۰/۲۳۰) افزایش معنیداری پیدا کرده بودند (۰۵/۰ p<). این دو فاکتور در گروه پرکلسترول با موسیر به ترتیب mg/dl ۹/۲۳ ± ۰۰/۱۸۰ و ۳/۵۳ ± ۰/۲۳۷ بود که نسبت به رژیم پرکلسترول کاهش معنیداری داشتند (۰۵/۰ p<). در این مطالعه ظرفیت آنتیاکسیدانی عصاره موسیر با غلظت g/L ۲/۰ معادل ۳/۳ ± ۱/۵۲ درصد حاصل گردید. همچنین میزان ظرفیت آنتیاکسیدانی پلاسما در گروه موسیر+ پرکلسترول µM ۵۱/۲۴۹ ± ۹۰۷/۹۴۳ به مراتب بیشتر از گروه پایه (معمولی) µM ۷۳/۱۳۰ ± ۶۷۵/۶۲۹ به دست آمد.
استنتاج: موسیر در خرگوشهای هیپرکلسترولمیک باعث کاهش فاکتور VII و فیبرینوژن میشود و احتمالاً با کاهش عوامل انعقادی میتواند اثرات مفیدی در کاهش ریسک فاکتورهای بیماریهای قلبی- عروقی داشته باشد. در ضمن این اثرات باید در بیمارانی که کم یا زیاد شدن ظرفیت انعقادی آنها حائز اهمیت است، مد نظر قرار گیرد.
نجمه هنری، ایران پور ابولی، الهام حکیمی زاده، علی شمسی زاده، فاطمه امین، محمد الله توکلی،
دوره ۲۲، شماره ۹۳ - ( مهر ۱۳۹۱ )
چکیده
سابقه و هدف: یائسگی ناشی از توقف فعالیت تخمدانها است و با اختلال حافظه و یادگیری همراه میباشد. مطالعات نشان میدهد که اختلال حافظه و یادگیری به دلیل کاهش سطح استروژن بعد از یائسگی میباشد که آن هم ناشی از دو خاصیت نروپروتکتیو و نروتروفیک استروژن میباشد. بنابراین درمان با استروژن باعث کاهش اختلال حافظه و یادگیری میشود و از آنجا که استروژن درمانی دارای عوارضی میباشد، مطالعه حاضر اثر گیاه پنج انگشت
(Vitex agnus castu) با فیتواستروژن بالا را بر یادگیری و حافظه، در موشهای اواریکتومی شده مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روشها: در مطالعه تجربی حاضر ۴۲ سر موش صحرایی ماده نژاد ویستار((Wistar با وزن تقریبی ۱۵۰ تا ۲۰۰ گرم به شش گروه هفت تایی تقسیم شدند. گروهها به ترتیب شامل کنترل، اواریکتومی، عصاره گیاه پنج انگشت با دوز g/kg۸۰، عصاره گیاه پنج انگشت با دوز mg/kg۸، استرادیول با دوز μg /kg۴۰، ترکیب تاموکسیفن و عصاره گیاهی به ترتیب با دوز μg /kg۱۰۰ و mg/kg ۸۰ بودند. پس از بیهوشی برای ایجاد اوارکتومی، تخمدان در هر طرف از ناحیه شکمی جانبی با دستگاه کوتر به آهستگی جدا شد. بعد از گذشت سه ماه با دستگاه شاتل باکس، حافظه حیوان تعیین شد.
یافتهها: در مقایسه با گروه اواریکتومی، گروههای کنترل، استرادیول با دوز μg /kg۴۰، عصاره گیاه پنج انگشت در دوزهای mg/kg ۸۰ و mg/kg ۸، فاکتور STLr (مدت زمان تاخیر ورود حیوان با چهارپا به بخش تاریک در مرحله آزمون، Step-Through Latency) را افزایش و فاکتور TDC (مدت زمان ماندن حیوان با چهارپا در بخش تاریک،
Time spent in Dark Compartment) را کاهش دادند. استروژن و عصاره گیاه در دوز mg/kg ۸۰ تعداد شوک را نیز کاهش دادند. تجویز ترکیب گیاه و تاموکسیفن، از تأثیر آن جلوگیری کرد.
استنتاج: عصاره گیاه پنج انگشت دارای اثری مشابه استروژن بوده و سبب بهبود اختلال یادگیری و حافظه ناشی از اواریکتومی، در موش ماده صحرایی میگردد.
عبدالرسول نامجو، سید مرتضی صدری، محمود رفیعیان، کوروش اشرفی، نجمه شاهین فرد، رویا انصاری سامانی، فاطمه موسوی اضماره،
دوره ۲۲، شماره ۹۶ - ( دی ۱۳۹۱ )
چکیده
سابقه و هدف: افزایش روز افزون مقاومت آنتیبیوتیک ها و عوارض جانبی آنها توجه به داروهای گیاهی و مواد ضد میکروبی طبیعی را برای مقابله با عفونتها و یا مهار عوارض جانبی داروهای سنتتیک بیشتر نموده است. در این پروژه ضمن بررسی اثرات ضد میکروبی عصاره گیاه سیاهدانه، عوارض مسمومیت کلیوی جنتامایسین، تأثیرسیاهدانه بر مسمومیت کلیوی ناشی از جنتامایسین و همچنین اثراث مصرف توأم جنتامایسین و سیاهدانه در درمان عفونت ادراری ناشی از باکتری اشریشیاکلی در خرگوش مورد بررسی قرار گرفته است.
مواد و روشها: به منظور انجام این تحقیق تجربی، تعداد ٣۶ سر خرگوش نر نیوزلندی به طور تصادفی به ٧ گروه جنتامایسین- باکتری، سیاهدانه- باکتری، سیاهدانه- جنتامایسین- باکتری، باکتری تنها، سیاهدانه- جنتامایسین، جنتامایسین و گروه شاهد تقسیم و پس از ده روز تجویز دارو یا پلاسبو، نمونههای کلیه برای آزمایشات هیستوپاتولوژیک جمعآوری و اثرات نفروتوکسیک جنتامایسین و همچنین اثرات حفاظتی سیاهدانه بر روی کلیه مورد بررسی قرار گرفت. اثر ضد باکتری عصاره، با انجام آزمایشات برون تنی نیز مورد ارزیابی قرار گرفت و مقادیر حداقل غلظت مهارکننده رشد و حداقل غلظتکشندگی باکتری عصاره سیاهدانه به دست آمد. دادهها با استفاده از آزمون های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: مقدار نیتروژن اوره، کراتینین ادرار و خون در گروه دریافت کننده باکتری نسبت به گروه کنترل افزایش یافته بود (۰۵/۰>p) این تغییرات بیوشیمیایی در گروه دریافت کننده باکتری- سیاهدانه نسبت به گروه باکتری کاهش یافته بود (۰۵/۰>p). در بررسیهای هیستوپاتولوژی بافت کلیه، نکروز توبولار حاد گروههای باکتری و جنتامایسین- باکتری بیشتراز گروه سیاهدانه- باکتری و در گروه سیاهدانه- جنتامایسین- باکتری نکروز توبولار خفیف مشاهده شد.
استنتاج: با توجه به نتایج فوق، سیاهدانه علاوه بر اثر ضد باکتریایی علیه اشریشیاکلی، از عوارض مسمومیت کلیوی جنتامایسین جلوگیری میکند. از اینرو ممکن است بتوان آنرا بهعنوان جانشین یا همراه جنتامایسین مطرح نمود.
مهرنوش صدیقی، مصیب نوری احمدابادی، محمود رفیعیان کوپائی، جمشید ابراهیمپور سامانی، نجمه شاهینفرد،
دوره ۲۳، شماره ۱۰۸ - ( دی ۱۳۹۲ )
چکیده
سابقه و هدف: گل محمدی، در طب سنتی ایران برای درمان بعضی از ناراحتیهای گوارشی استفاده میشود. در این تحقیق، اثر ضد انقباضی عصاره هیدروالکلی گلبرگهای گیاه، بر انقباضات ایلئوم موشهای صحرایی نژاد Wistar و بیان مکانیسم محتمل بر آن بررسی شد.
مواد و روشها: در این تحقیق مداخلهای، ۴۸ سر موش صحرایی، از نژاد Wistar (g ۲۰۰-۱۵۰) به شش گروه تصادفی هشتتایی شامل گروه شاهد، گروه دریافت کننده عصاره گل محمدی، پروپرانولول، نالوکسان، ال- نیم (L-NAME) و کلرور کلسیم تقسیم شدند. به منظور بررسی اثر مکانیسم ایلئوم با داروهای آنتاگونیست رسپتورهای بتا آدرنرژیک، اوپیوئیدی و مهار کننده سنتز نیتریک اکساید، انکوبه شدند و تحت تأثیر دوزهای متفاوت کلرور کلسیم قرار گرفتند. اثرات مشاهده شده ثبت و درصد تغییرات محاسبه گردید. آنالیز آماری با آزمونهای متغیری طرح اندازهگیری مکرر، ANOVA و Student t، انجام گرفت.
یافتهها: عصاره گل محمدی انقباضات ایلئوم ناشی از کلرور پتاسیم را کاهش داد (۰۰۰۱/۰ > P). پروپرانولول و نالوکسان، اثر مهاری عصاره بر انقباضات ناشی از کلرور پتاسیم را به صورت معنیدار مهار نمود (۰۰۱۰/۰ > P). ال- نیم بیاثر بود. کلسیم، سبب انقباض بافت دپولاریزه شده توسط کلرور پتاسیم شد و این اثر انقباضی، توسط غلظتهای تجمعی عصاره به صورت معنیدار کاهش یافت (۰۰۱۰/۰ > P).
استنتاج: احتمال میرود عصاره گل محمدی، با تحریک گیرندههای بتاآدرنرژیک و اوپیوئیدی و کانالهای کلسیمی وابسته به ولتاژ، حرکات ایلئوم موش صحرایی را کم کند و میتوان از آن به منظور درمان ناراحتیهای گوارشی استفاده کرد.
مهدی نجم، محمد شکر زاده، مهدی فخار، مهدی شریف، سیده محبوبه حسینی، بهمن رحیمی اسبویی، فرشیده حبیبی،
دوره ۲۴، شماره ۱۱۳ - ( خرداد ۱۳۹۳ )
چکیده
سابقه و هدف: فلزات سنگین در اثر فاضلابهای صنعتی، شهری و کشاورزی به وجود میآیند. این فلزات معمولاًً در مقابل تصفیه شیمیایی مقاوم میباشند. این گونه فلزات به راحتی میتوانند باعث آلودگی زیست محیطی آبزیان به خصوص ماهیها شوند که یکی از مهمترین زنجیره غذایی انسانها محسوب میشوند. هدف از این مطالعه، بررسی غلظت فلزات سنگین از جمله سرب، کادمیوم و کروم در ماهی کلیکا و سه خاره ساحل بابلسر واقع در استان مازندران بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی ۵۰ ماهی سه خاره و ۵۰ ماهی کلیکا که توسط تور صیادی در سال ۱۳۹۱ که از مناطق ساحلی بابلسر صید شده بودند، مورد بررسی بیومتری قرار گرفته و سپس نمونهها را به روش هضم بافتی آماده سازی شده توسط دستگاه جذب اتمی مورد سنجش قرار گرفتند. پس از هضم نمونهها با اسید نیتریک ۶۵ درصد، سرب و کادمیوم و کروم آنها با دستگاه جذب اتمی شعله اندازهگیری شدند.
یافته ها: میانگین غلظت کلی سرب، کروم و کادمیوم در مپاهی سه خاره به ترتیب ۱۱۳/۰، ۲۸/۵ و ۰۴۶/۰ و میانگین غلظت کلی سرب، کروم و کادمیوم در ماهی کلیکا بهترتیب ۱۲۶/۰، ۲۹/۴ و ۰۹۶/۰ میکروگرم بر گرم وزن خشک نمونه بهدست آمد. نتایج این تحقیق نشان داد که اختلاف معنیداری بین تجمع این فلزات در جنس نر و ماده وجود ندارد همچنین نتایج حاصل از تعیین همبستگی نشان داد ارتباط معنیداری بین میزان فلزات سنگین در اندامهای مختلف ماهی و طول بدن وجود ندارد.
استنتاج: نتایج این بررسی نشان داد که غلظت فلزات سنگین سرب و کروم از استانداردهای گزارش شده توسط سازمان بهداشت جهانی کمتر بوده و نگران کننده نمیباشد. هر چند میانگین غلظت فلز کادمیوم در هر دو نوع ماهی از حداکثر مجاز برای مصارف انسانی بالاتر بوده و نیاز به بررسیهای بیشتر دارد. همچنین پیشنهاد میشود که از ماهیان کلیکا و سه خاره به عنوان بیواندیکاتور به منظور ارزیابی میزان آلودگی آب نواحی مختلف دریای خزر و حتی رودخانهها استفاده شود.
محمد شفیع مجددی، محمد محمدزاده، رحیم گل محمدی، نجمه محمودآبادی،
دوره ۲۴، شماره ۱۱۳ - ( خرداد ۱۳۹۳ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: استفاده از سلولهای بنیادی مزانشیمی آلوژن و زنوژن در درمان بیماری انسفالومیلیت خودایمن تجربی (Exprimental Autoimmune Encephalougelitis)، نتایج مطلوبی در پی داشته است. اما استفاده از نوع سینژنیک این سلولها، به خصوص در فرم استقرار یافته EAE، در برخی موارد با نتایج متناقضی همراه بوده است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر درمانی سلولهای مزانشیمی سینژن مشتق از مغز استخوان، در مدل موشی بیماری EAE بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی- مداخلهای، به موشهای ۶ C۵۷BL/ مبتلا به EAE، در دو نوبت یکمیلیون سلول مزانشیمی تزریق شد. شدت علایم بالینی در موشها روزانه بررسی و طبق معیارهای استاندارد نمرهدهی شد. یک هفته پس از آخرین تزریق، تمامی موشها به منظور انجام آزمایشهای سنجش سایتوکاینی و هیستوپاتولوژی کشته شدند.
یافته ها: سلولهای مزانشیمی نتوانستند شدت بیماری EAE را در موشها کاهش دهند. اگر چه سلولهای مزانشیمی توانسته بودند تولید سایتوکاین پیش التهابی اینترفرون گاما را از سلولهای طحالی موشهای EAE کاهش دهند، اما تأثیری بر میزان تولید سایتوکاین پیش التهابی اینترلوکین ۱۷، نداشتند. با این حال، میزان تولید سایتوکاینهای ضد التهابی اینترلوکین ۱۰ و ۴، تحت تأثیر سلولهای مزانشیمی تزریقی، افزایش قابل ملاحظهای یافته بود. در نهایت سلولهای مزانشیمی، تأثیری بر میزان سلولهای ایمنی ارتشاح یافته به بافت عصبی مرکزی و یا وسعت تخریب میلین در این بافت نداشتند.
استنتاج: به نظر میرسد سلولهای مزانشیمی سینژنیک مشتق از مغز استخوان، اثر التیام بخشی در فرم استقرار یافته بیماری EAE ندارند.
نجمه گلین شریف دینی، رضا امیر نژاد، کیوان صائب،
دوره ۲۴، شماره ۱۱۹ - ( آذر ۱۳۹۳ )
چکیده
سابقه و هدف: یکی از روشهای بررسی کیفیت آب رودخانهها استفاده از شاخصهای کیفی آب میباشد. شاخص کیفیت آب NSFWQI از میان شاخصهای عمومی کیفیت آب، بیشترین کاربرد را دارا میباشد این مطالعه با هدف بررسی کیفیت آب رودخانه دوهزار تنکابن با استفاده از شاخص کیفیت NSFWQI انجام پذیرفته است.
مواد و روشها: در مطالعه تجربی حاضر نمونهبرداری در طی ۶ ماه (۳ ماه کم آبی و ۳ ماه پرآبی) و از ۶ ایستگاه منتخب انجام گرفت و پارامترهای کیفی شامل دما، اکسیژن محلول، اکسیژن مورد نیاز بیولوژیکی، PH، نیترات، فسفات، کل جامدات محلول، کدورت و کلی فرم مدفوعی در طول رودخانه بررسی گردید. دادههای حاصل از مطالعه با استفاده از شاخص ملی کیفیت آب (NSFWQI) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و در نهایت مسیر رودخانه با استفاده از نرمافزار سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) پهنهبندی گردید.
یافتهها: بر اساس مقایسه میزان پارامترها با استانداردهای کیفیت آبهای سطحی و آب شرب معلوم شد که به غیر از پارامتر کدورت که در دوره پرآبی در ایستگاههای میان دست و پایین دست در حد مجاز نمیباشد. سایر پارامترهای مورد سنجش در شاخص NSFWQI در این تحقیق در هر دو دوره و در همه ایستگاهها در حد مجاز قرار دارند.
استنتاج: با توجه به نتایج حاصل از شاخص کیفی NSFWQI، در دوره کم آبی، هر سه پهنه بالادست، میان دست و پایین دست درمحدوده خوب (۷۱ تا ۹۰) و در دوره پرآبی، بالادست در محدوده خوب، میان دست و پایین دست در محدوده متوسط (۵۱ تا ۷۰) قرار دارند و با توجه به دبی بالای رودخانه و نیز ورود محدود آلایندهها، بیشترین اثر آلایندهها ناشی از کارگاههای پرورش ماهی میباشد.
سید حمزه حسینی، نجمه خالقی کیادهی، کاظم فخری، علی علیپور، فرهاد زمانی،
دوره ۲۴، شماره ۱۲۲ - ( اسفند ۱۳۹۳ )
چکیده
سابقه و هدف: ریفلاکس معده- مری از شایعترین بیماریهای دستگاه گوارش است که میتواند بر سلامت روانی و کیفیت زندگی تاثیر سوء داشته باشد. متاسفانه شیوع این بیماری در ایران رو به افزایش است. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین سلامت روانی و کیفیت زندگی با بیماری ریفلاکس معده در جمعیت عمومی شهر آمل سال ۱۳۹۱ بود. مواد و روشها: این مطالعه به صورت مقطعی طراحی شده بودکه ۴۷۳ نفر از جمعیت شهری آمل به صورت تصادفی با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. از پرسشنامههای جمعیت شناسی، سلامت روانی، کیفیت زندگی و پرسشنامه مخصوص ریفلاکس استفاده و مراحل مصاحبه و تکمیل پرسشنامه انجام گردید. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون t، کای دو و همبستگی اسپیرمن استفاده شد. یافتهها: یافتهها حاکی از آن بود که وضعیت سلامت روانی در افراد مبتلا به ریفلاکس معده در سطح پایینی قرار داشته و از نظرکارکردهای هشت گانه کیفیت زندگی، افراد مبتلا به رفلاکس دارای وضعیت بدتری از نظر ابعاد نقش فیزیکی، درک سلامت عمومی، سرزندگی، نقش اجتماعی و سلامت روانی و دارای وضعیت بهتری از نظر ابعاد درد بدنی و اجتماعی نسبت به افراد سالم بودهاند (۰۵/۰p<). در بعد فیزیکی هر چند که افراد مبتلا به رفلاکس از افراد سالم وضعیت بدتری داشتند ولی تفاوت مشاهده شده از نظر آماری معنادار نبوده است (۳۷/۰p=). استنتاج: یافتههای حاصل از مطالعه نشان داد که سلامت روانی درافراد مبتلا به ریفلاکس درسطح پایینتری به نسبت افراد سالم قرار دارد. همچنین کیفیت زندگی در این افراد خصوصاً در شش کارکرد نقش فیزیکی، سرزندگی، اجتماعی، درد بدنی، درک سلامت عمومی، سلامت روانی پایینتر از افراد سالم بود.
هدیه ریاضی، نجمه تهرانیان، سعیده ضیایی، عیسی محمدی، ابراهیم حاجی زاده،
دوره ۲۵، شماره ۱۲۹ - ( مهر ۱۳۹۴ )
چکیده
سابقه و هدف: اندومتریوز بیماری مزمن و ناتوان کنندهای است که با علائم متنوع و پرعارضهای همراه است. این مطالعه با هدف تبیین درک و تجارب بیماران مبتلا به اندومتریوز از درد صورت گرفت.
مواد و روشها: مطالعه به روش کیفی بر روی ۱۸ بیمار مبتلا به اندومتریوز مراجعه کننده به بیمارستان آرش تهران، با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته عمیق به روش نمونهگیری هدفمند در سال ۱۳۹۳ انجام شد. دادهها به روش تحلیل محتوای قراردادی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: تحلیل دادههای حاصل از تجارب مشارکتکنندگان منجر به شکلگیری دو تم با عناوین "اختلال در زندگی فردی و خانوادگی" و "احساس تهدید و آسیبپذیری" شد. تم اول متشکل از طبقات ناراحتی از دردهای متنوع و پراکنده و اختلال در فعالیت جنسی و تم دوم متشکل از طبقات: شکایت از درد شدید و غیر قابل تحمل و اقدامات مختلف در مواجهه با درد بود.
استنتاج: بیماران مبتلا، از دردهای متنوعی رنج میبرند که باعث درگیری مناطق مختلف بدن شده و اغلب با شدت زیادی حس میشود و میتواند مولد پیامدهای مخربی در زندگی آنان باشد. توجه عمیقتر و بیشتر به علایم بیماران و بی اهمیت ندانستن این علائم از سوی متولیان سلامت در جامعه به منظور تشخیص سریع تر و مداخلات لازم در راستای ارتقاء سلامت این بیماران ضروری میباشد.
سید علی اصغر ملک حسینی، سید سجاد خرم روز، مسعود مرعشی فرد، نجمه پرهیزگاری، فریبا منصوری،
دوره ۲۵، شماره ۱۳۴ - ( اسفند ۱۳۹۴ )
چکیده
سابقه و هدف: استافیلوکوکوس اورئوس از مهمترین پاتوژنهای بیمارستانی در بیماران سوختگی محسوب میگردد. یکی از مهمترین مشکلات در ارتباط با درمان عفونتهای استافیلوکوکوس اورئوس، مقاومت به آنتیبیوتیکهای آمینوگلیکوزیدی است. هدف از مطالعهی حاضر تعیین فراوانی ژنهای کدکننده مقاومت آمینوگلیکوزیدی در استافیلوکوکوس اورئوس جدا شده از بیماران سوختگی بود.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، تعداد ۸۱ ایزوله استافیلوکوکوس اورئوس از نمونه سوختگی بیماران بستری شده در بیمارستان طالقانی شهر اهواز جمعآوری گردید. برای بررسی مقاومت به متیسیلین، از روش ملکولی واکنش زنجیرهای پلیمراز (PCR) و تکثیر ژن mecA استفاده گردید. الگوی حساسیت ضد میکروبی ایزولهها به ۱۱ آنتیبیوتیک با روش دیسک آگار دیفیوژن مختلف بررسی شد. فراوانی ژنهای کدکننده مقاومت آمینوگلیکوزیدی aac(۶’)-Ie-aph(۲’’)-I، aph(۳’)-IIIa و ant(۴’)-Iaبا استفاده از روش multiplex-PCR بررسی گردید.
یافتهها: بیشترین میزان مقاومت به پنیسیلین (۵۳/۹۷ درصد)، اریترومایسین (۷۸/۷۷ درصد) و سیپروفلوکساسین (۵۴/۷۶ درصد) دیده شد. هیچکدام از ایزولهها به ونکومایسین مقاوم نبودند. ۶۵/۸۷ درصد ایزوله ها مقاوم به متیسیلین (MRSA) بودند. در بین ایزولههای مقاوم به آمینوگلیکوزیدها، ژن aac(۶’)-Ie-aph(۲’’)-I بالاترین میزان فراوانی را داشت، بهطوریکه از ۶۳ ایزوله مقاوم، ۰۳/۴۶ درصد بهطور همزمان دارای ژن aac(۶’)-Ie-aph(۲’’)-I و ژن aph(۳’)-IIIa بودند و ۵۷/۲۸ درصد فقط دارای ژن aac(۶’)-Ie-aph(۲’’)-I بودند. ژن ant(۴’)-Ia در هیچکدام از این ایزولهها یافت نشد.
استنتاج: با توجه به فراوانی بالای ایزولههای MRSA و همچنین درصد بالای ژنهای کدکننده مقاومت آمینوگلیکوزیدی در استافیلوکوکوس ارئوس جدا شده از منابع بیمارستانی، نظارت مستمر بر فرایندهای کنترل عفونت بیمارستان جهت جلوگیری از گسترش باکتریهای مقاوم در محیط و انتقال آن به بیماران ضروری است.
ندا جلیلی، نجمه طاهری، رضوان توکلی، فاطمه فتوحی، عطیه اکبری، بهرخ فرهمند،
دوره ۲۶، شماره ۱۳۷ - ( خرداد ۱۳۹۵ )
چکیده
سابقه و هدف: ویروس آنفلوانزا یکی از مهمترین عوامل عفونی در سراسر جهان است که تغییرات آنتیژنیک آن چالش بزرگی در مسیر تولید واکسن میباشد. در حال حاضر اکثر پژوهشها بر روی توسعه واکسنهای زیرواحدی حاصل از پپتیدهای آنتیژنیک حفاظت شده ویروس متمرکز شده است. زیر واحد کوچک مولکول هماگلوتینین (HA۲) و بخش آمینی خارج سلولی پروتئین کانال یونی (M۲e) با ۲۳ اسید آمینه، در همه ویروسهای آنفلوانزای A انسانی بسیار حفاظت شده هستند و هدف مناسبی برای تولید واکسن آنفلوانزای وسیع الطیف میباشند.
مواد و روشها: در این پژوهش، قطعه ژنی ۳M۲e سنتتیک، بالا دست ژن HA۲ در سازه pET۲۸a-HA۲ پس از هضم آنزیمی با آنزیم BamH۱، کلون شد. سازه واجد کایمر ۳M۲e-HA۲ به باکتری E.coli سویه BL۲۱ منتقل شد و سلولها در محیط مایع LB حاوی کانامایسین (۵۰mg/ml) بعد از القا با ایزوپروپیل بتا دی تیو گالاکتوزید (IPTG) به صورت کشت شبانه رشد داده شد. بررسی و تایید بیان سازه ۳M۲e-HA۲ به وسیله الکتروفورز روی ژل پلیآکریلآمید PAGE SDS- و وسترن بلات با استفاده از آنتیبادیهای مونوکلونال اختصاصی انجام شد و سپس پروتئین نوترکیب توسط ستون Ni-TED تخلیص گردید.
یافتهها: نتایج کلونی PCR و هضم آنزیمی و تعیین توالی نشان داد که ژن ۳M۲e در وکتور pET۲۸a-HA۲ به طور صحیح و در قاب خواندنی دنبال هیستیدینی کلون شده است.
استنتاج: شناسایی آنتیبادی علیه اپی توپهای حفاظت شده HA۲ و M۲e، گامی مهم به سوی ساخت واکسن جهانی ویروس آنفلوانزا است، بنابراین سازه (۳M۲e-HA۲)تهیه شده در این مطالعه میتواند کاندید واکسن زیر واحدی مناسبی برای پیشگیری از این عفونت باشد.
فروغ رهنمای رودپشتی، نجمه رنجی، لیلا اسدپور،
دوره ۲۶، شماره ۱۳۹ - ( مرداد ۱۳۹۵ )
چکیده
سابقه و هدف: سودوموناس آئروژینوزا یک پاتوژن مهم فرصت طلب در افراد مبتلا به بیماری تنفسی مزمن یا افراد با نقص ایمنی است. این باکتری مقاومت ذاتی و اکتسابی به انواع آنتیبیوتیکها را نشان میدهد. یک مکانیسم مهم مقاومت به فلوروکوئینولونها در سودوموناس آئروژینوزا جهش در gyrA، یک زیرواحد توپوایزومراز نوع II می باشد. هدف از این مطالعه بررسی جهشهای ژن gyrA در جدایه های مقاوم به دارو در استان گیلان بود.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، ۴۴ جدایه سودوموناس آئروژینوزا جدا شده از نمونههای مختلف از جمله سوختگی، ادرار و ترشحات تنفسی به کمک روشهای بیوشیمیایی تعیین هویت شدند. حساسیت و مقاومت به آنتی بیوتیک به روش کربی بور تعیین گردید. از آزمون χ۲ بهره برده شد و برای معنیدار بودن نتایج ۰۵/۰< P لحاظ شد. برای بررسی جهش های ژن gyrA در جدایه های مقاوم به سیپروفلوکساسین، PCR- سکونسینگ انجام شد. نرم افزار CLCmain workbench v۳,۵ و نرم افزار بلاست (BLAST) برای مقایسه توالی ژن gyrA در جدایههای مقاوم با ژن رفرنس در PAO۱ مورد استفاده قرار گرفتند.
یافتهها: بالاترین میزان مقاومت به سیپروفلوکساسین در جدایهها MIC>۵۱۲ µg/ml بود. دو جهش T۸۳I و D۸۷Y در ژن gyrA در جدایههای مقاوم شناسایی شد. همچنین این مطالعه نشان داد که بین میزان MIC در جدایههای مقاوم به سیپروفلوکساسین و جهش در ژن gyrA ارتباطی وجود ندارد.
استنتاج: این نتایج نشان میدهد که جهش در ژن gyrA یکی از مهمترین مکانیسمهای مقاومت به سیپروفلوکساسین در جدایههای کلینیکی سودوموناس آئروژینوزا در گیلان بوده و به نظر میرسد جهش در gyrAبه همراه چند ژن درگیر در ایجاد مقاومت، باعث افزایش مقاومت در جدایههای مختلف شده باشد.
هاجر ضیایی هزار جریبی، زهره مومنی، محمد آزادبخت، نجمه نادعلی، مسعود سوسرایی، مهدی فخار، اوغل نیاز جرجانی،
دوره ۲۷، شماره ۱۴۹ - ( خرداد ۱۳۹۶ )
چکیده
سابقه و هدف: تریکوموناس واژینالیس یکی از شایعترین عفونتهای منتقله از طریق تماس جنسی در زنان میباشد. اگرچه مترونیدازول داروی انتخابی برای درمان تریکومونیازیس است، اما به دلیل عوارض جانبی ناشی از این دارو، تلاش برای یافتن یک داروی جایگزین به ویژه با منشا گیاهی، اهمیت فراوانی دارد. بنابراین هدف از این مطالعه، بررسی اثر عصاره هیدروالکلی برگ گیاه سلمه بر رشد تریکوموناس واژینالیس در شرایط برون تنی بود.
مواد و روشها: پس از تایید گیاه سلمه در هرباریوم، عصاره هیدروالکلی برگ گیاه تهیه شد. هم چنین انگل تریکوموناس واژینالیس در محیط اگزنیک TYM((Trypticase-Yeast-Maltose تغییر یافته کشت داده شد. سپس اثر عصاره هیدروالکلی برگ گیاه سلمه در غلظتهای مختلف (۵/۳۷، ۷۵، ۱۵۰، ۳۰۰، ۶۰۰، ۱۲۰۰ میکروگرم در میلی لیتر) و در دو زمان ۲۴ و ۴۸ ساعت و در دمای ۳۷ درجه سانتیگراد ارزیابی شد. تمام مراحل آزمایش به صورت دو سویه کور (double blind) و سه مرتبه انجام شدند و درصد مهار رشد انگل در غلظتهای مختلف عصاره برگ گیاه مورد نظر و هر دو زمان مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که عصاره هیدرو الکلی برگ گیاه سلمه با غلظت ۶۰۰ و ۱۲۰۰ میکروگرم بر میلی لیتر در مدت زمان ۴۸ ساعت، به ترتیب ۹۶ درصد و ۱۰۰ درصد رشد تریکوموناس واژینالیس را در مقایسه با مترونیدازول مهار مینماید.
استنتاج: گیاه بومی سلمه را میتوان به عنوان یک گیاه دارویی دارای خواص ضد تریکومونایی مطلوب معرفی نمود. لذا این گیاه میتواند یک انتخاب مناسب برای انجام تحقیقات دارویی آینده در شرایط درون تنی باشد.
سید حسین طباطبایی، لاله ملکی، نجمه جعفری، ناصر حسین زاده،
دوره ۲۷، شماره ۱۵۳ - ( مهر ۱۳۹۶ )
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به نقش نشانگر BCL-۲ در مکانیسم آپوپتوز و ایجاد تغییرات دیسپلاستیک، بدخیمیها و همچنین مکانیسم ایجاد بیماری لیکن پلان مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان بیان آن در اپیتلیوم و بافت همبند مجاورآن در لیکن پلان دهانی انجام شد.
مواد و روشها: در این مطالعه مورد – شاهدی، بررسی ایمونوهیستوشیمی نشانگر BCL-۲ بر روی بلوکهای پارافینه ۲۰ نمونه لیکن پلان دهانی (مورد) و ۲۰ نمونه فیبروم تحریکی (شاهد) موجود در آرشیو پاتولوژی دانشکده دندانپزشکی شهید صدوقی یزد صورت گرفت. دادهها توسط نرمافزار ۱۷ SPSS و آزمون های Chi-Square و Fisher’s exact test تجزیه و تحلیل گردید و نتایج در سطح ۰۵/۰=α معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: بیان BC-L۲ در لایه بازال و پارابازال اپی تلیوم بین دو گروه بیمار و غیر بیمار اختلاف آماری معنیداری نشان نداد (۰۵/۰<P) ولی در بافت همبند، اختلاف آماری معنیداربود (۰۰۰۱/۰=P).
استنتاج: براساس نتایج این مطالعه، احتمالا پروتئین BCL-۲ نقش قابل توجهی در فرآیند آپوپتوزیس دخیل در ایجاد لیکن پلان دهانی ندارد و ارزیابی سایر پروتئینهای حاضر در این فرآیند توصیه میشود.
هاجر ضیایی هزار جریبی، نجمه نادعلی، مجید سعیدی، زهره مومنی، مسعود سوسرایی، مهدی فخار، اغول نیاز جرجانی،
دوره ۲۷، شماره ۱۵۳ - ( مهر ۱۳۹۶ )
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به افزایش موارد مقاومت دارویی و عوارض جانبی ناشی از مصرف داروهای رایج در بیماری تریکومونیازیس، تلاش برای یافتن داروی جایگزین به ویژه با منشا طبیعی ضروری است. لذا مطالعه حاضر، با هدف بررسی اثرات ضد تریکومونایی اسانس و نانو امولسیون گیاه رزماری بر تریکوموناس واژینالیس در شرایط آزمایشگاهی طراحی شد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی که به صورت برون تنی انجام شد سوش استاندارد تریکوموناس واژینالیس در محیط کشت TYM تغییر یافته کشت داده شد. ترکیبات موجود در اسانس رزماری با گاز کروماتو گرافی مشخص و برای تعیین سمیت سلولی، از سلولهای ماکروفاژ رده J۷۷۴.A,۱ استفاده شد. ارزیابی میزان مهار رشد انگل با تهیه غلظتهای سریالی ۱۰، ۲۵، ۵۰، ۱۰۰ میکرو گرم بر میلیلیتر از اسانس و نانو امولسیون رزماری طی۱، ۲ و ۳ ساعت با سه بار تکرار انجام شد.
یافتهها: اسانس و نانو امولسیون رزماری اثر مهاری بر رشد تریکوموناس داشت و در غلظت ۱۰۰ میکروگرم بر میلی لیتر در طول سه ساعت به ترتیب۱ /۹۶ درصد و ۱۰۰ درصد مهار رشد را نشان داد. همچنین اشکال اسانس و نانو امولسیون در این غلظت بر روی ماکروفاژها هیچگونه سمیتی نداشتهاند.
استنتاج: با توجه به اثرات مطلوب ضد تریکومونایی اسانس و نانو امولسیون گیاه رزماری این گیاه، میتواند بهعنوان کاندید مناسبی جهت ارزیابی اثرات درمانی بر روی مدل حیوانی مطرح باشد.
قاسم جان بابایی، مهران ضرغامی، اکبر هدایتی زاده عمران، رضا علیزاده نوائی، سیاوش مرادی، بهنوش یزدی راد، خانم نیلوفر شتابان، نجمه محسنی،
دوره ۲۸، شماره ۱۶۶ - ( آبان ۱۳۹۷ )
چکیده
سابقه وهدف: تاثیر سرطان بر جنبه های مختلف زندگی بر کسی پوشیده نیست. در این مطالعه بر آن شدیم تا به بررسی وضعیت روانی، اجتماعی و اقتصادی بیماران مبتلا به انواع سرطان در استان مازندران بپردازیم.
مواد و روشها: پژوهش حاضر مطالعهای مقطعی است که در سال ۱۳۹۶ بر روی بیماران مبتلا به سرطان که در بیمارستان امام خمینی ساری مورد پذیرش قرار گرفته اند صورت گرفته است. ابزار گردآوری اطلاعات، فرم محقق ساختهای بود که جهت تعیین فراوانی مهمترین و شایعترین مولفههای روانی، اجتماعی و اقتصادی طراحی گردیده است.این فرم برای ۳۷۵ بیمار مبتلا به انواع سرطان که با نمونهگیری به روش آسان انتخاب شده بودند توسط کارشناسان مرکز تحقیقات سرطان تکمیل شده است.
یافتهها: از جنبه روانشناختی اغلب بیماران در بدو تشخیص بیماری آن را میپذیرند (۹/۴۶ درصد). اغلب بیماران مهمترین حادثه تلخ قبل از بیماری را فوت عزیزان (۶/۴۱ درصد) ذکرکردند. نیزسرنوشت فرزندان ازمهمترین علت نگرانی بیماران بوده است (۳/۵۷ درصد). از منظر اجتماعی نیز اغلب بیماران رابطه عاطفی با همسر را در حد مطلوب گزارش نمودند (۴/۷۵ درصد). نیز از منظر اقتصادی اغلب بیماران فاقد درآمد و وابسته و تحت تکفل همسر خود بودهاند (۷/۶۲ درصد).
استنتاج: این مطالعه نشان میدهد که توجه همزمان به جنبههای روانشناختی، اجتماعی و اقتصادی بیماران مبتلا به سرطان میتواند به نتایج قابل توجهی منجر شود.
نجمه جعفری، سید حسین طباطبایی، فروغ صالحی،
دوره ۲۹، شماره ۱۷۵ - ( مرداد ۱۳۹۸ )
چکیده
سابقه و هدف: سلولهای التهابی شامل ماست سل با تولید واسطههای التهابی مثل هپارین و هیستامین منجر به تحریک پیشرفت فرایند التهاب و تحلیل استخوان میشوند. با توجه به رشد گسترش یابنده کیستها و نقش ماست سل در روند التهاب و تحلیل استخوان شاید بتوان به نقش ماست سل در پاتوژنز و رشد کیستها اشاره کرد. هدف از این مطالعه ارزیابی حضور ماست سل در دو نوع از شایعترین کیستهای ادنتوژنیک فک می باشد.
مواد و روشها: مقاطع بافتی از ۲۰ نمونه از هر یک از کیستهای رادیکولار و ادنتوژنیک کراتوسیست (Odontogenic keratocyst) با گیمسا رنگآمیزی شد و زیر میکروسکوپ نوری در ۵ منطقه تصادفی از نواحی زیر اپیتلیالی و نواحی عمقی تردیواره کیست مشاهده شد. در نهایت دادهها توسط نــرمافـزار SPSS۲۳ و آزمونهای آماری ANOVA و مقایسههای چندگانه و آزمون T-TEST تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: میانگین تعداد ماست سل در کیست رادیکولار بالاتر از OKC بود. تفاوت معنیداری بین نواحی زیر اپیتلیالی کیستها نبود (۰۹۳/۰= P) ،در حالی که در نواحی عمقی دیواره کیست رادیکولار و OKC یک تفاوت معنیداری مشاهده شد (۰۰۶/۰= P).
استنتاج: ماست سلها ممکن است در پاتوژنز کیست رادیکولار نقش داشته باشند اما در رشد و پاتوژنز OKC نقش مستقیم ندارند.
نجمه جعفری، حسین طیاطیایی، نرگس اسماعیل پور،
دوره ۳۰، شماره ۱۸۷ - ( مرداد ۱۳۹۹ )
چکیده
سابقه و هدف: سرطان سلول سنگفرشی هشتمین سرطان شایع در آقایان و پانزدهمین در خانمها میباشد. عود موضعی و متاستاز به لنف نودهای ناحیهای، دو مورد از مهمترین مشکلات این بیماران است. فاسین یک پروتئین ۵۵ کیلو دالتونی از خانواده پروتئینهای باند شونده به اکتین میباشد که در سلولهایی با برامدگی غشایی بروز مییابد. هدف این مطالعه ارزیابی بروز مارکر فاسین در کارسینوم سلول سنگفرشی دهان(OSCC) میباشد.
مواد و روشها: این مطالعه توصیفی- مقطعی در سال ۹۶ با مشارکت ۶۰ بیمار مبتلا به OSCC که به بیمارستان شهید صدوقی یزد مراجعه کرده بودند، انجام شد. پس از تهیه مقاطع ۴ میکرومتری از بلوکهای پارافینی، پروسه ایمونوهیستوشیمی با استفاده از مارکر فاسین انجام گرفت و یافتهها با استفاده از نرمافزار SPSS ۲۳ و تستهای کای- اسکوار، من ویتنی و کروسکال والیس آنالیز شد.
یافتهها: بر طبق نتایج مطالعه حاضر،اکثریت نمونهها بروز ضعیف تا متوسط مارکر فاسین را نشان دادند و ارتباط معنیداری بین سن، جنس و درجه میکروسکوپی با بروز مارکر فاسین وجود داشت (۰۲۲/۰= P، ۰۰۹/۰= P، ۰۱۱/۰= P). علیرغم بروز بالای مارکر فاسین در نمونههای دارای عود ومتاستاز، ارتباط معنیداری در این زمینه یافت نشد (۵۲۵/۰= P، ۷۶۹/۰= P).
استنتاج: بروز مارکر فاسین در کارسینوم سلول سنگفرشی احتمالا نشاندهنده نقش این مارکر در افزایش حرکت و مهاجرت سلولهای سرطانی و عود و متاستاز میباشد.