جستجو در مقالات منتشر شده


۱۴ نتیجه برای کبیرزاده

عالیه زمانی کیاسری ، عباس استادعلی پور ، آذر کبیرزاده ، رضاعلی محمدپور تهمتن ، مژگان جمشیدی ، مریم جمشیدی ،
دوره ۱۵، شماره ۵۰ - ( بهمن ۱۳۸۴ )
چکیده

سابقه و هدف: بخش مراقبتهای ویژه از بخشهای تخصصی بوده که به بیماران بحرانی سرویس می دهد و سیستم های درجه بندی در این بخش جهت پیش بینی بهبودی بیماران و دسته بندی آنها و در نتیجه تعیین میزان مرگ و میر به کار می رود و سبب انتخاب صحیح بیماران نیازمند می شود. هدف از این تحقیق تعیین درجه نارسایی ارگان ها و ارتباط آن با بهبودی و مرگ و میر بیماران بحرانی در ICU می باشد.
مواد و روشها: این مطالعه به روش توصیفی بر روی ۱۰۰ بیمار که در بخش مراقبت های ویژه ICU بیمارستان امام خمینی ساری (۱۳۸۳) بستری و تحت تنفس مکانیکی بوده اند انجام شد. هر قسمت درجه بندی MODS به طور کمی عملکرد فیزولوژیک را در ۲۴ ساعت ارزیابی کرده و برای عملکرد نرمال امتیاز صفر و برای افزایش عملکرد امتیاز ۱، ۲، ۳، ۴ در نظر گرفته شد. متغیرهای پژوهش از طریق فرم اطلاعاتی جمع آوری و با استفاده از آزمون کای دو و تی تست و کاکس رگراسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین سنی بیماران، افراد ترخیص شده و فوت شده به ترتیب با ۴۸,۶۳±۱۴ سال ۴۱.۶۶±۱۶ سال و ۵۵.۶±۱۷ سال بود پیش بینی نمره MODS روز اول بیماران پذیرش شده در ICU جهت تعیین مرگ و میر معنی دار نبوده ولی در روزهای ۴ و ۸ و ۱۲ میانگین نمره بیماران ترخیصی کمتر از بیماران فوت شده بودند و ارتباط آن معنی دار بود. همچنین سطح کراتینین خون و سیستم عصبی مرکزی بیش ترین نقش را در پیش بینی مرگ و میر داشتند.
استنتاج: با توجه به ارتباط معنی دار بین افزایش نمره اختلال عملکرد ارگان ها با مرگ ومیر، این سیستم نقش مهمی در تعیین پیش آگهی بیماران بستری در بخش مراقبت های ویژه داشته و می تواند معیار خوبی جهت پیش بینی مدت بستری بیمار در ICU و میزان مرگ و میر آنان باشد و در انتخاب روش درمانی مناسب کمک کننده می باشد.

آذر کبیرزاده ، بنیامین محسنی ساروی ، زلیخا اصغری ، اسماعیل رضازاده ، جمشید یزدانی چراتی ، محمدعلی اکبر خواه نوذری ،
دوره ۱۶، شماره ۵۲ - ( خرداد ۱۳۸۵ )
چکیده

سابقه و هدف: کارت اندکس بیمار، کلید دست یابی به پرونده بیماران در بخش مدارک پزشکی می باشد. استفاده از این کارت در سیستم اطلاعات بیمارستانی حایز اهمیت بوده و جستجوی پرونده بیماران را تسهیل می کند. علیرغم اهمیت این کارت در بازیابی پرونده، توجه یا حساسیتی به آن وجود ندارد. از آنجا که کاهش کیفیت تولید و بایگانی کارت ها در روند اعتبار بخشی نیز مورد توجه قرار می گیرد، در این مطالعه کارت اندکس های موجود در بخش مدارک پزشکی بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی مازندران از نظر میزان ‌به کارگیری قوانین فهرست نویسی (نحوه ثبت اطلاعات و تولید کارت) و بایگانی آن مورد بررسی قرار می گیرد.
مواد و روش ها: این تحقیق در ۵مرکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی مازندران و بر روی ۱۹۹۹ کارت اندکس بیماران بستری انجام شد. بخشی از داده ها که شامل نحوه تهیه کارت مطابق با دستورالعمل های علمی است با چک لیست و بخش دیگر با پرسشنامه که عوامل مرتبط با مسوولین بخش ها و مسوولین کارت های اندکس را سنجش می نمود، جمع آوری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و به کارگیری آزمون های آماری توصیفی و استنباطی آنالیز شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که تنها میزان تحصیلات ۲۰ درصد مسوولین تهیه و بایگانی کارت اندکس ها فوق دیپلم و رشته تحصیلی آنها مدارک پزشکی بود. هم چنین در ۱۰۰ درصد مراکز از کارت راهنما و اندکس ارجاعی استفاده نمی شد. خطای فهرست نویسی با افزایش تعداد بیماران بستری (۰۰۳/۰=P)، کم بودن میزان سابقه کار (۰۰۱/۰=P)، رشته تحصیلی غیر مدارک پزشکی و پایین بودن میزان تحصیلات مسوولین بخش های مدارک پزشکی افزایش یافت (۰۰۰/۰= Pو ۹,۰۳=x۲) هم چنین میزان خطا در کارکنانی که در دوره آموزش ضمن خدمت شرکت کرده ‌بودند بیش تر بود (۰۵/۰=P و ۳.۸۴=x۲). نتایج نشان داد که۶۴.۲ درصد خطای فهرست‌ نویسی و ۹ درصد خطای بایگانی در کارت های اندکس وجود داشت.
استنتاج: با توجه به یافته های پژوهش به کارگیری پرسنل متخصص در بخش، آموزش کارکنان و گنجاندن نیازهای آموزشی جدید، کنترل دوره ای کارت های صادر شده، ایجاد دستورالعمل های مورد لزوم با استفاده از منابع علمی جدید و مبتنی بر نیازهای کشور و به کارگیری دقیق تر قوانین فهرست نویسی و بایگانی توصیه می گردد.

آذر کبیرزاده ، عالیه زمانی کیاسری ، ابراهیم باقریان فرح آبادی ، بنیامین محسنی ساروی ، فرشاد حسن زاده کیابی ،
دوره ۱۶، شماره ۵۵ - ( آذر ۱۳۸۵ )
چکیده

سابقه و هدف: توانایی های متخصصان بیهوشی در ایفای نقش های مهم در شرایط بحرانی از نظر اقدامات اورژانسی قلبی و عروقی، موجب شده که حضور آنان مورد توجه قرار گیرد. در این مطالعه میزان تاثیر اقامت متخصص بیهوشی بر مرگ و میر بیماران بستری دربخش مراقبت های ویژه مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) ساری در طی سال های ۱۳۷۹ لغایت شهریور ۱۳۸۳ مورد بررسی قرار گرفته است.
مواد و روش ها : در این بررسی پرونده بیماران گروه مورد (بیماران فوت شده در زمان حضور متخصص بیهوشی) با بیماران گروه شاهد (بیماران فوت شده در زمان عدم حضور متخصص بیهوشی) مورد بررسی قرار گرفته و مشخصه های دموگرافیک و پزشکی جمع آوری و ثبت گردید و متغیرهای مداخله گر همگن در دو گروه، مانند تجهیزات بررسی نشد. داده ها با نرم افزار SPSS و آمار توصیفی و آزمون های T، Z و X۲ آنالیز شدند.
یافته ها : یافته های پژوهش در بخش مراقبت های ویژه نشان داد، میزان مرگ و میر مردان (۶۱,۹ درصد) و زنان (۳۸.۱ درصد) بیش تر بود. باحضور متخصص بیهوشی در بخش، مدت اقامت کل بیماران از ۱۴ روز به ۱۱ و میزان مرگ بیماران از ۲۴ درصد به ۱۴ درصد کاهش یافت. هم چنین نتایج نشان داد ارتباط معنی داری بین سن و مرگ، سن با علت مرگ و علت پذیرش و علت فوت با سرویس ارجاع دهنده وجود داشت.
استنتاج : یافته های پژوهش نشان داد حضور متخصص بیهوشی در کاهش میزان مرگ و میر بیماران تاثیر دارد. بدیهی است که با وجود محدودیت تعداد تخت بخش مراقبت های ویژه و درخواست پذیرش جهت بیماران مختلف، انتخاب بیماران باید بر مبنای اندیکاسیون های کلاسیک صورت گیرد. به ویژه در شرایط مساوی، بیمارانی که شرایط بهره مندی بیشتری از بخش را دارند و احتمال مرگ آنها کمتر و پیش آگهی بهتری در صورت بستری در بخش را دارند، در اولویت پذیرش قرار گیرند.

حبیب واحدی ، پروین پورعبدالهی ، اکبر بیگلریان ، محمد شکرزاده لموکی ، آذر کبیرزاده ، رقیه صادقی ، حسین‌ جلاهی ، بیژن شعبان خانی ، مهرنوش کوثریان ،
دوره ۱۷، شماره ۵۹ - ( مرداد ۱۳۸۶ )
چکیده

سابقه و هدف: امروزه در اکثر جوامع کاهش چشمگیری در روند مصرف شیر در کودکان دیده می شود، که این روند تامین کلسیم مورد نیاز کودکان را با مشکل مواجه خواهد ساخت؛ خصوصا این که بیماری استئوپروزیس (Osteoporosis) به طور قطع با دریافت کافی کلسیم در سنین کودکی و نوجوانی ارتباط دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی آگاهی و الگوی مصرف شیر در کودکان ۱۲-۷ ساله شهرستان ساری و مادران آنها در ارتباط با مصرف شیر و فرآورده های آن می باشد.
مواد و روش ها: نمونه های پژوهش در مجموع ۶۳۸ نفر از کودکان ۱۲-۷ ساله پسر و دختر مقطع ابتدایی (شهری و روستایی) بودند که از ۱۶ مدرسه به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. اطلاعات لازم با استفاده از پرسشنامه های جداگانه و متفاوت که حاوی سوالات مربوط به آگاهی و پرسشنامه بسامد خوراک مصرف شیر و فرآورده های آن که از طریق مصاحبه مستقیم به دست آمده است. داده های مطالعه با آزمون های آماری ANOVA, t-Test، تعقیبی دانکن (Duncan follow up)، کای دو و ضریب هم بستگی آنالیز شدند.
یافته ها: در این بررسی ۴۴ درصد کودکان و ۳۷,۷ درصد مادران با مصرف شیر، ۵۰.۱ درصد کودکان و ۱۹.۴ درصد مادران در بعضی اوقات، و ۵.۵ درصد کودکان و ۱۹.۴ درصد مادران بدون مصرف شیر بودند. مهمترین دلیل بدون مصرف شیر بین کودکان و مادران آنها در دسترس نبودن آن به ترتیب (۲۷.۹ درصد و ۱۷.۷ درصد) ذکر شده بود. آگاهی ۶۷ درصد کودکان و ۴۸.۷ درصد مادران از مزایای شیر مطلوب، ۲۱.۱ درصد کودکان و ۴.۵ درصد مادران نیمه مطلوب، ۱.۴ درصد کودکان و ۱.۱ درصد مادران نا مطلوب بود. مقدار شیر مصرفی ۶۲ درصد کودکان شهری و ۴۹ درصد کودکان روستایی روزانه فقط یک واحد بود. در مجموع مقدار شیر مصرفی ۵۹ درصد پسران و ۵۵ درصد دختران کمتر از مقادیر توصیه شده می باشد. میانگین انحراف معیار میزان شیر مصرفی کودکان با مقطع تحصیلی تفاوت آماری معنی دار (p=۰.۰۰۱)، اما با جنس آنها تفاوت معنی دار نشان نداد. هم چنین ارتباط الگوی مصرف شیر کودکان با جنس، مقطع تحصیلی، سطح سواد پدر معنی دار، اما با سطح سواد مادر، شغل مادر و شغل پدر معنی دار نبود. میزان آگاهی کودکان از مزایای شیر با سطح سواد مادر، پدر، شغل مادر معنی دار (P<۰.۰۰۴)، اما با جنس آنها معنی دار نبود.
استنتاج: در این بررسی مقدار شیر مصرفی بیش از نیمی از جمعیت مورد مطالعه، کمتر از مقادیر توصیه شده (استاندارد) می باشد. لذا برای ارتقای سلامتی کودکان و پیشگیری از اثرات مخرب بیماری استئوپروزیس در بزرگسالی نیاز به اتخاذ تدابیر لازم برای افزایش مصرف شیر در بین کودکان می باشد.

عالیه زمانی کیاسری ، آذر کبیرزاده ، ابراهیم باقریان فرح آبادی ، فرشاد حسن زاده کیابی ، بنیامین محسنی ساروی ، زهرا میرزایی ،
دوره ۱۸، شماره ۶۵ - ( مرداد و شهریور ۱۳۸۷ )
چکیده

سابقه و هدف: بستری بیمار در بیمارستان برای یک عمل جراحی، از وقایع مهم برای وی محسوب می شود. در صورتی که عمل با تاخیر مواجه یا لغو شود، ضمن ایجاد اثرات منفی متعدد بر بیمار، موجب هدر رفتن هزینه ها نیز می شود. همچنین در مراکز آموزشی موجب تعطیل شدن برنامه پیش بینی شده گروه های مختلف آموزشی می گردد.
مواد و روش ها: این مطالعه به صورت توصیفی- مقطعی می باشد. مشخصات کلیه اعمال جراحی برنامه ریزی شده در طی یک سال (مرداد ۱۳۸۵ لغایت ۱۳۸۶) به صورت سرشماری جمع آوری و در چک لیست ثبت شده. متغیرهای مورد بررسی شامل تعداد اعمال برنامه ریزی شده، تعداد اعمال لغو شده و نوع عمل جایگزین، سن، جنس و کلاس ASA بیمار عوامل موثر بر عمل می باشد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS پردازش شد.
یافته ها: از ۴۷۱۱ بیمار نامزد عمل جراحی انتخابی که در برنامه اتاق عمل از روز قبل ثبت می شد، عمل جراحی ۵۱۰ بیمار (۱۰,۹ درصد) لغو شده بود. بیش ترین تعداد عمل جراحی برنامه ریزی شده به ترتیب مربوط به گروه زنان، ارتوپدی و اورولوژی و کم ترین آن مربوط به جراحی ترمیمی و عروق بود. بیش ترین میزان لغو بر اساس تعداد بیمار نامزد عمل برنامه ریزی شده، در گروه جراحی مغز و اعصاب ۳۲.۴ درصد (۶۸ مورد از ۲۰۷ بیمار) و کم ترین آن مربوط به گروه زنان ۴.۴ درصد (۴۸ مورد از ۱۰۹۴ بیمار) بود. نتایج نشان داد که ۵۴.۲ درصد اعمال لغو شده، قابل پیشگیری بوده اند.
استنتاج: نتایج این تحقیق و موارد مشابه، مشخص کرد استفاده از روش های جاری و سنتی در تهیه فهرست عمل جراحی از روز قبل، نیاز به بازنگری جدی دارد. اگر بتوان با استفاده از کار گروه های تخصصی، تغییرات لازم را در جهت کاهش موارد لغو ایجاد نمود و یا حتی در جلسات ماهانه مدیریتی در بیمارستان دلایل لغو را بررسی کرده و موارد قابل اجتناب را به حداقل رسانید، علاوه بر حفظ منابع بیمارستان و بهینه نمودن وقت اتاق عمل، در کاهش اضطراب و نگرانی بیمارانی و خانواده آنها نیز موثر خواهد بود.

آذر کبیرزاده ، عالیه زمانی کیاسری ، ابراهیم باقریان فرح آبادی ، بنیامین محسنی ساروی ، نسرین رحمانی بویینی ، فاطمه ایران پور ،
دوره ۱۸، شماره ۶۷ - ( آذر و دی ۱۳۸۷ )
چکیده

سابقه و هدف: یکی از دلایل مراجعه مجدد بیماران به بیمارستان ها عوارض اعمال جراحی است. بررسی عوارض بعد از عمل به عنوان یکی از منابع مهم در ارزیابی کیفیت اقدامات صورت گرفته برای بیمار، مورد استفاده قرار می گیرد.
مواد و روش ها: این تحقیق توصیفی و گذشته نگر می باشد. پرونده پزشکی ۴۰۹ بیمار که با تشخیص عارضه عمل جراحی در طی سال های ۱۳۷۹ تا نیمه اول ۱۳۸۶ از بیمارستان امام ساری ترخیص شده اند، با روش سرشماری بررسی شد. چک لیست گرد آوری داده بر اساس اهداف تحقیق، با مروری بر مطالعات گذشته طراحی شد. جهت دسته بندی عوارض با استفاده از معیارهای سازمان بهداشت جهانی و بر اساس طبقات موجود در فصول کتاب طبقه بندی بین المللی بیماری ها ویرایش دهم و برای طبقه بندی اقدامات انجام شده از ویرایش نهم کتاب مذکور استفاده شد. بر اساس طبقات این کتاب دسته اول عوارضی هستند که به دنبال یک اقدام جراحی اتفاق می افتند مانند: عفونت، عوارض مکانیکی ناشی از کاشت وسایل، شوک، دسته دوم شامل عوارضی است که پیامد یک عمل جراحی خاص یا خارج ساختن یک عضو می باشد مانند: سندروم لنف ادما به دنبال ماستکتومی، و دسته سوم شامل عوارضی مانند پنومونی و یا آمبولی ریوی که در دوره بعد از عمل جراحی ممکن است روی دهد، می باشد.
یافته ها: نتایج نشان داد در طی سال های ۸۶-۷۹، تعداد ۷۲۲۸۱ بیمار تحت عمل جراحی قرار گرفتند که پرونده ۴۰۹ بیمار با چک لیست بررسی شد. عمل جراحی اولیه ۲۹۲ بیمار در مرکز امام و ۱۱۷ نفر در مراکز دیگر انجام شد و مراجعه به بیمارستان امام صرفا جهت بررسی عارضه بوده است. باتوجه به مراجعات متعدد بیماران دفعات مراجعه به صورت مراجعه اول تا پنجم ثبت شد. بر اساس نتایج مطالعه و مطابق با معیارهای سازمان بهداشت جهانی در کتاب طبقه بندی بین المللی بیماری ها مشخص شد که در پنج مرحله بستری بیماران، عارضه نوع اول ۴۰۷ مورد (۸۸,۴ درصد)، که عمده ترین آن خونریزی، هماتوم، شوک، پارگی و سوراخ شدن، عفونت، باز شدن محل بخیه، جاماندن جسم خارجی (گاز) و فیستول ۱۹۷ مورد (۴۲.۸ درصد) بوده است، عوارض نوع دوم ۵۳ مورد (۱۱.۶ درصد) که عمده ترین آن عفونت و باز شدن زخم سزارین ۳۶ مورد (۷.۸ درصد) بود و عوارض نوع سوم نیز اصلا مشاهده نشد.
استنتاج: بر اساس نتایج این مطالعه مشخص گردید که میزان بیمارانی که به دنبال عارضه جراحی ۰,۵۶ درصد می باشد. بدیهی است که با تدابیر پیشگیری، خصوصا بدست آوردن عوامل موثر در فرآیند های ارزیابی، می توان این میزان را کاهش داد.

عالیه زمانی کیاسری ، آذر کبیرزاده ، محمد خادملو ، معصومه هاشمی ماد ،
دوره ۱۸، شماره ۶۷ - ( آذر و دی ۱۳۸۷ )
چکیده

سابقه و هدف: خون یک منبع حیات بخش است که جانشین ندارد. محدودیت زمان نگهداری و همچنین فرآیند هایی مانند آزمون های غربالگری سلامت خون، تعیین گروه، کراسماچ که مستلزم هزینه های پرسنلی و تجهیزات آزمایشگاهی می باشد، بر اهمیت نحوه صحیح درخواست و مصرف مناسب آن می افزاید.
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی- مقطعی می باشد. تعداد نمونه ۵۰۰ نفر برآورد و بیماران با عمل الکتیو به صورت سرشماری بررسی گردیدند. متغیر های مورد بررسی در چک لیست ثبت و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS آنالیز و نسبت خون کراسماچ شده به ترانسفوزیون کمتر از ۱,۵ واحد استاندارد محسوب شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که از ۵۰۰ بیمار وارد شده در مطالعه، فقط تعداد ۸۰ نفر (۱۶ درصد) خون دریافت داشته که مقدار متوسط هموگلوبین در بیمارانی که خون دریافت داشته اند ۱۲,۴۵ و مقدار فرآورده مصرف شده ۳۲۵ واحد که ۱۵ واحد پلاکت و مابقی خون کامل و گلبول فشرده بود. متوسط مقدار خونریزی در بیماران دریافت کننده خون ۸۲۲ میلی لیتر و در بقیه ۴۲۴ بود.
بحث:
در این مطالعه نسبت کراسماچ به ترانسفوزیون خون و فرآورده های آن ۴ برابر بیشتر بود. با توجه به هزینه های تولید، نگهداری، جداسازی فرآورده ها، انتقال تا محل بیمارستان، و همچنین هزینه های کراسماچ اعم از آزمایشگاهی و نیروی انسانی، واقعی کردن درخواست ها و کراسماچ بر مبنای نیاز سنجی های علمی توصیه می گردد.

آذر کبیرزاده ، اعظم دلارام ، مریم عباسی ، سمانه پایسته ، مریم طاهری ،
دوره ۱۹، شماره ۶۹ - ( فروردين و اردیبهشت ۱۳۸۸ )
چکیده

سابقه و هدف: کیفیت داده های ثبت شده در پرونده بیماران موضوع جدیدی نیست. کیفیت مصادیق متعددی دارد که در این مقاله از مصداق اعتبار داده در ارتباط با یکی از اساسی ترین وظایف بیمارستان ها قبل از ارایه درمان، که همان اخذ رضایت بیمار به عنوان یکی ارکان حقوق وی می باشد، پرداخته شد.
مواد و روش ها: این بررسی به صورت توصیفی و به صورت مرور پرونده در محدوده زمانی فروردین تا اسفند ۱۳۸۶ انجام شد. متغیرهای مورد بررسی شامل: سن، جنس، نوع مراجعه، وضعیت هوشیاری، حال عمومی بیمار در بدو ورود به بیمارستان، عنوان فرد رضایت دهنده (رضایت اخذ شده)، نسبت شاهد با بیمار، اعتبار رضایت، رضایت استفاده از اطلاعات پزشکی، اعتبار رضایت استفاده از اطلاعات پزشکی و میزان تحصیلات پذیرش کننده بود. با توجه به اینکه این مطالعه به صورت مقدماتی انجام شد، لذا از هر بیمارستان به ازای تعداد کارکنان پذیرش کننده، ۳۰ پرونده استخراج شد. اعتبار رضایت نامه ها بر اساس مقایسه رضایت اخذ شده با استانداردها مورد بررسی قرار گرفت. جهت بررسی ارتباط بین متغیرها از آزمون آماری کای دو استفاده شد و سطح معناداری P<۰,۰۵ درنظر گرفته شد.
یافته ها: بر اساس یافته های این پژوهش مشخص شد که از ۵۴۰ بیمار مورد بررسی ۲۶۶ نفر (۴۹,۴ درصد) مرد و بقیه زن بودند. دامنه سنی از نوزاد۱ روزه تا ۸۹ سال سن متغیر بود. از نظر نوع مراجعه ۲۵۸ نفر (۴۷.۸ درصد) به صورت اورژانس و بقیه الکتیو بودند. از منظر وضعیت هوشیاری، ۴۷۷ نفر (۸۸.۵ درصد) هوشیار بودند و حال عمومی ۴۴۲ نفر (۸۲ درصد) خوب بود. از کل رضایت نامه های اخذ شده ۴۰۳ مورد (۷۴.۶ درصد) در مقایسه با استانداردها اعتبار نداشتند. همچنین در بخش رضایت استفاده از اطلاعات پزشکی بیمار، فقط رضایت ۱۲۵ مورد (۲۳.۱ درصد) اعتبار داشت.
استنتاج: با توجه به یافته های این پژوهش، اغلب رضایت های اخذ شده اعتبار نداشتند. بنابراین باید تدابیر لازم برای افزایش اعتبار به کار گرفته شود.

سیدعبداله عمادی ، ابراهیم نصیری، عالیه زمانی کیاسری ، آذر کبیرزاده ، اقدس عبادی ،
دوره ۲۰، شماره ۷۸ - ( مهر و آبان ۱۳۸۹ )
چکیده

سابقه و هدف: لرز یکی از عوارض ناخوشایند و شایع پس از عمل جراحی بوده که با مشکلاتی از قبیل افزایش مصرف اکسیژن، افزایش فشار داخل جمجمه و عوارض دیگر همراه می باشد. هدف از این مطالعه، مقایسه ترامادول و پپتیدین برای کنترل لرز بعد از عمل جراحی می باشد.
مواد و روش ها: این مطالعه کارآزمایی بالینی بر روی ۵۰ بیمار که جهت جراحی عمومی و ارتوپدی به اتاق عمل بیمارستان امام خمینی مراجعه کرده بودند، در دو گروه ۲۵ نفره پتیدین و ترامادول انجام شد. لرز پس از عمل جراحی با روش مشاهده مستقیم مورد ارزیابی و نتایج در دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که زمان کنترل لرز پس از عمل جراحی در بین دو گروه با هم اختلاف دارد و ترامادول سریع تر از پتیدین موجب کنترل لرز شده بود (P=۰,۰۱۶). در دو گروه، استفراغی در مرحله بعد از عمل مشاهده نشد. اشباع اکسیژن شریانی در گروه ترمادول بیشتر از گروه پتیدین بوده است.
استنتاج: ترامادول سریعتر و موثرتر از پتیدین، لرز پس از جراحی را کنترل می کند که این کنترل همراه با اکسیژن شریانی مناسب تری می باشد. لذا ترامادول می تواند جایگزین مناسب تری برای پتیدین که مصرف شایعی برای کنترل لرز پس از عمل دارد، باشد.

آذر کبیرزاده، زلیخا اصغری، بنیامین محسنی ساروی، اسماعیل رضازاده، ابراهیم باقریان فرح آبادی،
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ویژه نامه اسفند (شماره ۱) ۱۳۹۰ )
چکیده

سابقه و هدف: سالانه میلیون‌ها نفر در اثر مواد مختلف دچار مسمومیت می‌شوند. بسیاری از بیماران مسموم شده در اثر شدت عارضه فوت می‌نمایند. شناخت الگوی مسمومیت‌ها کمک شایانی به پیشگیری از وقوع موارد می‌کند. به دلیل تنوع و دسترسی آسان به سموم و برخی دیگر مواد مسمومیت زا، این مطالعه با هدف بررسی مسمومیت های غیر دارویی انجام شد. مواد و روش‌ها: این مطالعه مقطعی به صورت سرشماری در سال ۱۳۸۹ برروی ۵۸۱ نفر از بیماران بستری شده با تشخیص مسمومیت غیر دارویی بیمارستان‌های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی مازندران انجام شد. روش انجام کار به این صورت بود که پس از تهیه چک لیست یک مطالعه مقدماتی و با حداقل با ۳۰ پرونده انجام تا اشکالات چک لیست برطرف شد. موارد مسمومیت غیر دارویی بر اساس طبقات ویرایش دهم کتاب طبقه‌بندی بین المللی بیماری‌ها شامل الکل، حلال های آلی، مشتقات هالوژن، مواد سوزاننده، مواد شوینده، فلزات، مواد غیرآلی، منواکسید کربن، دودها و بخارات، آفت کش‌ها، مواد سمی به عنوان غذا، دیگر مواد سمی، نیش و گاز حیوانات سمی، آفلاتوکسین و مایکوتوکسین، اثرات سمی دیگر مواد نا مشخص می باشند. آنالیز با نرم افزار SPSS و آمار توصیفی و آزمون کای دو انجام شد. یافته‌ها: نتایج نشان داد از کل موارد مسمومیت‌های منجر به بستری در سراسر استان اعم از دارویی و غیر دارویی که تعداد ۱۵۴۶ نفر بودند، تعداد ۵۸۱ مورد (۵/۳۷ درصد) متعلق به مسمومیت غیر دارویی بود. میانگین سن بیماران ۱۷±۲۹ سال که از کودک ۱ ساله تا ۸۵ سال متغیر بود. از نظر جنسیت بیمار ۲۳۱ نفر (۸/۳۹ درصد) زن و ۳۵۰ (۲/۶۰ درصد) مرد بودند. تعداد ۳۰۰ مورد(۶/۵۱ درصد) موارد مسمومیت عمدی و بیشترین عامل مسمومیت با آفت کش ها ۲۷۶ مورد (۵/۴۷ درصد)، گزش از خانواده بند پایان ۹۶مورد (۳/۱۶ درصد)، الکل ۷۶مورد(۱۳ درصد) و مسمومیت با حلال های آلی ۴۰ مورد که ۳۸ مورد (۹۵ درصد) آن با نفت و در کودکان بود. استنتاج: نتایج نشان داد که بیش‌ترین عامل مسمومیت در این مطالعه آفت کش‌ها بودند. که در مقایسه با سایر مطالعات مشابه می باشد. برای برخی گروه هایی که در ارتباط با این مواد هستند و همچنین شرایطی که دسترسی را تسهیل می کند آموزش نحوه مواجهه توصیه می‌گردد. همچنین در موارد عمدی برنامه های آموزشی در قالب مشاوره های عمومی ضروری می نماید.
کیومرث نوروزپوردیلمی ، مجیدرضا شیخ رضایی ، آذر کبیرزاده ، بنیامین محسنی ساروی ، جرن یمرلی ،
دوره ۲۱، شماره ۸۱ - ( فروردين و اردیبهشت ۱۳۹۰ )
چکیده

سابقه و هدف: یکی از علل شایع نابینایی صدمات هستند که عمدتا نیز قابل پیشگیری می باشند. این مطالعه به منظور بررسی وضعیت صدمات چشمی در استان مازندران انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی گذشته نگراز نوع داده های موجود، به صورت سرشماری در ۱۳ بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی مازندران طی سال های ۸۶ و ۱۳۸۷ انجام شد. متغیر های مورد بررسی نوع بیمارستان، سن، جنس، نوع صدمه، عامل صدمه، اقدامات، عوارض، فاصله زمانی ایجاد صدمه تا ورود به بیمارستان، میزان دید هنگام معاینه اولیه و هنگام ترخیص، شغل، سابقه صدمه چشمی، امکان پوشاندن چشم در زمان حادثه، فعالیت فرد هنگام صدمه و مکان صدمه بودند. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمون Wilcoxon تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: از ۲۶۴ بیمار بستری، ۶۶ نفر (۲۵ درصد) زن و ۱۹۶ نفر (۷۴,۲ درصد) مرد و ۰.۸ درصد نامشخص بود. میانگین سنی ۲±۲۹ سال و بیشترین گروه سنی در معرض صدمه ۲۱ تا ۳۰ سال بود. آسیب چشم راست در ۴۷.۸ درصد، آسیب چشم چپ در ۴۶.۲ درصد و ۶ درصد آسیب در هر دو چشم وجود داشت. بیشترین نوع صدمه، زخم باز چشم و ناحیه اطراف چشم در ۲۴.۶۲ درصد بود. بیشترین عامل صدمه، تماس با زنبور، سم، آتش، بخار (۲۱.۵۱ درصد) بوده است. اقدام صورت گرفته در ۲۳.۲ درصد ترمیم پارگی قرنیه و عارضه ایجاد شده به دنبال صدمه چشمی در ۲۷.۲ درصد کاتاراکت ضربه ای بود. در این مطالعه، تنها ۱ نفر (۰.۴ درصد) در هنگام صدمه، از عینک ایمنی در زمان وقوع حادثه استفاده می کرده است.
استنتاج: صدمات چشمی در استان مازندران نیاز به بررسی جدی داشته و برنامه های آموزشی و پیشگیری می بایست برای گروه های کم سن طراحی شود.

آذر کبیرزاده ، فرزاد بزرگی ، نیما معتمد ، بنیامین محسنی ساروی ، افشین قلی پوربرادری ، مصطفی دهبندی ،
دوره ۲۱، شماره ۸۴ - ( مهر و آبان ۱۳۹۰ )
چکیده

سابقه و هدف: در کشور ما برآورد واقعی از میزان خطاهای رخ داده وجود نداشته و به نظر می ‌رسد وجود نگرش نامتناسب با این تفکر مانع اصلی گزارش خطاها باشد. با توجه به نقش مدیر در عملیات اجرایی هر موسسه، این مطالعه با هدف بررسی نگرش مدیران ارشد دانشگاه علوم پزشکی مازندران نسبت به گزارش ‌دهی داوطلبانه خطا انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی و مقطعی است که به صورت سرشماری از روسا، مدیران، روسای پرستاری (مترون)، سوپروایزرها و سرپرستاران از ۳۲ بیمارستان تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی مازندران پرسشگری شد. پرسشنامه ‌ای خودایفا در دو بخش و شامل سوالات بسته جهت تعیین تجربه از خطای پزشکی و همچنین بررسی نگرش ایشان در خصوص گزارش ‌دهی داوطلبانه خطاهای پزشکی در بیمارستان به کار برده شد. پرسشنامه بر اساس مروری بر مطالعات و اهداف تحقیق طراحی و دارای روایی صوری و در مطالعه مقدماتی دارای ضریب پایایی ۰,۷۹۶ بود.
یافته ها: از تعداد ۲۷۸ مورد (۵۴ درصد) پرسشنامه گردآوری شده، ۳۹,۶ درصد مدیران تجربه خطای پزشکی را داشته و ۶۸.۴ درصد بیان داشته‌ اند که در بیمارستانی که آنان کار می ‌کنند، خطاها گزارش می ‌شود. سنجش نگرش مدیران نشان داد اکثر آنان (۹۵.۷ درصد) معتقدند که گزارش ‌دهی خطاهای پزشکی باعث بهبود ایمنی بیمار خواهد شد. در خصوص «نیاز به رویکرد متفاوت در سیاست ‌های اجرایی» ۸۹.۶ مدیران نظر موافق داشتند. همچنین ۸۵ درصد نیز «رویکرد تنبیهی صرف» را برای جلوگیری از رخداد مجدد خطا بی‌ تاثیر دانسته ‌اند.
استنتاج: اکثریت مدیران با اجرای سیستمی برای گزارش ‌دهی و آنالیز خطاهای پزشکی موافقت دارند. به نظر می ‌رسد، نهادینه کردن فرهنگ گزارش ‌دهی و بررسی خطاها به صورت سیستماتیک و غیرفردی اولین قدم در تحقق این مهم باشد.

آذر کبیرزاده۱ ، عالیه زمانی کیاسری۲ ، بنیامین محسنی ساروی۳،
دوره ۲۲، شماره ۸۹ - ( خرداد ۱۳۹۱ )
چکیده

آنوریسم کاذب و سلولیت ناحیه فمورال در سال‌های اخیر به علت تزریق مواد مخدر توسط معتادان تزریقی شیوع پیدا کرده است. البته این روند سال‌ها است که در اروپا شیوع پیدا کرده ولی در اواخر دهه ۱۹۹۰ در کشور ایران مواردی از آن به‌صورت گزارش مورد به دلیل نادر بودن گزارش شده است. اما امروزه موارد بیشتری از این مورد با شدت بالاتر به دلیل آمیختگی آنوریسم کاذب و سلولیت با بیماری‌های ناشی از کاهش سیستم ایمنی مانند AIDS دیده می‌شوند. در این مقاله ۱۴ مورد بیمار معرفی می‌شوند.
بنیامین محسنی ساروی، محبوبه یعقوبیان، ابراهیم باقریان فرح آبادی، سمیه کهنسال، علی دهقان، محمد علی غلامی، آذر کبیرزاده،
دوره ۲۳، شماره ۱۰۷ - ( آذر ۱۳۹۲ )
چکیده

سابقه و هدف: آسیب‌های ورزشی یکی از دغدغه‌های مدیران سلامت و متخصصین طب ورزشی نیز می‌باشد. با توجه به نقش ورزش و آسیب‌های حاد یا مزمن آن در زندگی اجتماعی و حتی حرفه‌ای افراد، در این مطالعه صدمات ورزشی رخ داده در استان مازندران بررسی شد. مواد و روش‌ها: این مطالعه توصیفی- مقطعی است. داده‌های آن از خلاصه پرونده‌های بیمارستانی و سرپایی ارسال شده به هیات پزشکی ورزشی استان در طی یک سال استخراج و در چک لیست ثبت شد. ماهیت صدمه با کتاب طبقه‌بندی بین‌المللی بیماری‌ها گزارش شد. انواع ورزش‌ها به جمعی، دو نفره، و انفرادی تقسیم شد. یافته‌ها: در طی یک سال تعداد ۲۸۸ پرونده که ۱۸۸ نفر (۳/۶۵ درصد) سرپایی و ۱۰۰ نفر (۷/۴۳ درصد) بستری به هیات پزشکی که میانگین سنی ۸±۲۱ سال بودند. از نظر ماهیت صدمه شکستگی ۱۴۰ مورد (۶/۴۸ درصد) بیش‌ترین میزان و از نظر موضع صدمه دیده اندام تحتانی ۹۸ مورد (۳۴ درصد)، فوقانی ۹۱ (۶/۳۱ درصد)، چند موضع با هم ۵۱ مورد (۵/۱۷ درصد)، سر و گردن مورد ۳۸ (۲/۱۳ درصد) و ۱۰ مورد (۵/۳ درصد) نیز ستون فقرات بود. بیش‌ترین علت صدمات ۱۹۱ نفر (۳/۶۶ درصد) در اثر سایر عوامل مانند اسپاسم، عدم گرم کردن، خستگی، تغذیه نامناسب، فرود اشتباه،کفپوش و وسیله غیر استاندارد بود. استنتاج: نتایج نشان داد از نظر ماهیت صدمه شکستگی که جزء حالات شدید صدمات می‌باشد و از نظر مدیریت درمان هزینه‌های زیادی را هم در بردارد بیش‌ترین میزان را به خود اختصاص داده که برای ایجاد خدمات پیشگیری یک سیستم منظم، گسترده، دقیق از نظر ثبت و گزارش‌دهی حالات و عوامل مستعد کننده ضروری می‌نماید.

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Mazandaran University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb