۷ نتیجه برای بهداشت دهان
محسن شمسی، علیرضا حیدرنیا، شمس الدین نیکنامی،
دوره ۲۲، شماره ۸۹ - ( ۳-۱۳۹۱ )
چکیده
سابقه و هدف: بهداشت دهان و دندان یکی از مهمترین شاخههای بهداشت عمومی به است. توجه به این مقوله یکی از برنامههای سازمان بهداشت جهانی (WHO) در حوزه پیشگیری از بیماریهای مزمن و ارتقای سلامت میباشد. این نیاز در گروه مادران باردار به دلیل حفظ سلامت خود و جنین آنها بیشتر مورد توجه قرار میگیرد.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی تحلیلی ۳۴۰ نفر از مادران باردار شهر اراک با روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای از مراکز بهداشتی درمانی انتخاب شدند. شاخص DMFT و مقیاس مربوط به عوامل مدل اعتقاد بهداشتی (حساسیت، شدت، منافع، موانع و خودکارآمدی) و عملکرد در خصوص مراقبتهای بهداشت دهان و دندان سنجیده و در نهایت اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
یافتهها: میانگین سن مادران باردار ۷/۳ ± ۲/۲۸ سال و میانگین DMFT، ۸۳/۲ ± ۴/۵ بود. از بین متغیرهای مدل اعتقاد بهداشتی خودکار آمدی و موانع درک شده بیشترین عامل پیشبینیکننده رفتار بهداشتی دهان و دندان در مادران باردار بود. میانگین نمره عملکرد مادران در خصوص مراقبتهای بهداشت دهان و دندان ۷/۹ ± ۱/۴۳ بود. در این پژوهش بین حساسیت درک شده و عملکرد (۴۴/۰=r و ۰۰۸/۰ =p)، شدت درک شده و عملکرد (۵۱/۰=r و ۰۰۲/۰=p)، خودکارآمدی و عملکرد (۶۱/۰=r ، ۰۰۱/۰=p) ارتباط معنیداری وجود داشت. بین موانع درک شده در خصوص انجام رفتارهای مراقبت بهداشت دهان و دندان و عملکرد مادران در این زمینه ارتباط معکوس مشاهده شد (۶۵/۰- =r و ۰۰۱/۰=p).
استنتاج: این مطالعه نشان داد که موانع ادراکی با رفتار مسواک کردن در ارتباط است بنابراین برای آموزش مسواک زدن باید این موانع ادراکی مورد توجه متخصصان بهداشت دهان و دندان قرار گیرد. از طرف دیگر خودکارآمدی مهمترین متغیر پیشبینیکننده مراقبتی بهداشت دهان و دندان در مادران باردار میباشد بنابراین، متخصصان بهداشت دهان و دندان باید اعتماد به خود را در مادران باردار رای رعایت رفتارهای مراقبتهای بهداشت دهان و دندان تقویت کنند.
محسن شمسی ، علیرضا حیدرنیا، شمس الدین نیکنامی، محمود کریمی،
دوره ۲۳، شماره ۱۰۰ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده
سابقه و هدف: یکی از بهترین راههای سنجش میزان فعالیت یک نظام بهداشتی اندازهگیری شاخصهای توصیه شده توسط WHO است. یکی از مهمترین این شاخصها در سلامت دندانها شاخص DMFT است. هدف از این پژوهش تعیین تأثیر برنامه مدون آموزشی بر بهبود عملکرد مراقبتی و پوسیدگی و پلاک دندانی مادران باردار در شهر اراک میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه مداخلهای تعداد ۱۳۰ نفر از مادران باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر اراک در دو گروه مداخله و شاهد ( هر کدام ۶۵ نفر) تقسیم گردیدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مشخصات دموگرافیک مادران، چک لیست ثبت شاخص DMFT و شاخص پلاک دندانی (PI) و همچنین چک لیست مراقبتهای بهداشت دهان و دندان مادران باردار بوده است که قبل از مداخله آموزشی، اطلاعات تکمیل و جمعآوری گردید. گروه مداخله برنامه آموزشی دریافت کردند. ۳ ماه بعد از مداخله آموزشی در هر دو گروه شاهد و مداخله، معاینات دهان و دندان انجام شده و چک لیستها تکمیل گردیدند. در نهایت دادهها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: میانگین سن مادران باردار در گروه مداخله و شاهد به ترتیب۵/۳±۱/۲۷ و ۳/۴± ۸/۲۹ سال و میانگین DMFT به ترتیب ۲/۲±۸/۵ و ۸/۱±۳/۵ بوده است. بین میانگین DMFT مادران گروه مداخله در قبل و بعد از مداخله، اختلاف معنیداری مشاهده نشد (۱۱۵/۰=p)، ولی در جهت کاهش شاخص پلاک دندانی اختلاف معنی دار بوده است (۰۴۱/۰=p). در دو گروه مداخله و شاهد بین میانگین نمره عملکرد مراقبتهای بهداشت دهان و دندان در خصوص انجام مراقبتهای بهداشت دهان و دندان در قبل و بعد از مداخله آموزشی، اختلاف معنیداری مشاهده شد (۰۵/۰>p).
استنتاج: تدوین برنامه آموزش بهداشت دهان و دندان برای مادران باردار بسیار سودمند و اثربخش است. ضمن این که در اجرای این برنامهها کنترل، پایش و پیگیری آموزشی توصیه میشود.
طاهره ملانیا، سید جابر موسوی، آناهیتا قربانی، آتنا شیرزاد، فاطمه قبادی، مائده صالحی،
دوره ۲۶، شماره ۱۴۲ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده
سابقه و هدف: بهداشت دهان زنان باردار میتواند بر روی سلامت مادر و جنین موثر باشد. درمانهای دندانپزشکی در این دوران نباید اثر سوئی بر روی جنین و مادر داشته باشد. هدف از این مطالعه بررسی آگاهی و عملکرد دندانپزشکان عمومی شهر ساری در مورد تدابیر دندانپزشکی در دوران بارداری میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی، تعداد ۱۱۴ دندانپزشک شهر ساری در سال ۱۳۹۴ با تکمیل پرسشنامهای حاوی بیست سئوال (۱۴ سئوال آگاهی و ۶ سئوال عملکرد) در مورد تدابیر لازم در دوران بارداری مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس دادهها توسط نرمافزار آماری SPSS۱۶ مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافتهها: میانگین نمره نهایی دندانپزشکان ۸۴/۵۱ درصد بود. میانگین نمره نهایی با سن، جنس و سابقه کاری معنیدار بود (۰۵/۰< p). میزان آگاهی در زنان بالاتر از مردان بود و آگاهی با افزایش سن و سابقه کاری کاهش داشت.
استنتاج: آگاهی دندانپزشکان مورد مطالعه ما درباره تدابیر دندانپزشکی با افزایش سن و سابقه کاری کاهش داشت که بایستی با برنامههای آموزش مداوم نسبت به ارتقاء آن تلاش کرد.
مهتاب ادهمی، آرزو ریانی، محمود موسی زاده، حدیث احسانی، مریم زمان زاده،
دوره ۲۸، شماره ۱۶۱ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
سابقه و هدف: هدف از انجام این مطالعه ارزیابی وضعیت سلامت دهان در افراد با سابقه وابستگی به مواد مراجعهکننده به مراکز درمانی ترک اعتیاد شهر ساری بود.
مواد و روشها: این مطالعه مقطعی با استفاده از نمونهگیری خوشهای در ۵ مرکز ترک اعتیاد در نواحی مختلف شهر ساری انجام پذیرفت. شاخص DMFT( تعداد دندانهای " پوسیده"، "از دست رفته" و " پرشده") در ۱۲۰ نمونه محاسبه گردید.از آنالیزهای آماری ANOVA ،T-test و رگرسیون خطی چند متغیره استفاده گردید.
یافتهها: در مجموع ۱۰۴ مرد و ۱۶ زن که به مراکز منتخب مراجعه کرده بودند در این مطالعه شرکت کردند. میانگین DMFT افراد ۳۰/۸ ± ۵۳/۱۹ دندان گزارش شد. افرادی که سن شروع به مصرف مواد پایینتر، طول مدت اعتیاد ۱۰ سال یا بیشتر، مسواک زدن کمتر از یک بار در روز و مصرف بیشتر از سه بار در روز مواد قندی در میان وعدههای غذایی را داشتند، بهطور معنیداری DMFT بالاتری داشتند. همچنین آنالیزهای آماری مشخص کرد که سن، تحصیلات، مسواک زدن، مصرف مواد قندی، طول مدت اعتیاد و زمان آخرین ملاقات دندانپزشکی با تغییر فاکتورهای DT، MT و FT رابطه معنیداری دارد.
استنتاج: افراد با سابقه وابستگی به مواد مراجعهکننده به مراکز درمانی ترک اعتیاد شهرستان ساری وضعیت سلامت دهان نا مناسبی داشتند. با توجه به وضعیت نامناسب، انجام اقدامات مناسب آموزشی، پیشگیری و درمانی در راستای ارتقاء سلامت دهان و بالا رفتن کیفیت زندگی در افراد با سابقه اعتیاد لازم به نظر میرسد.
کبری عابدیان کاسگری، نیره آقائی، نعیمه نادری، علیرضا جعفری، صفا مومنی بادله، هادی طهرانی،
دوره ۳۳، شماره ۲۲۱ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده
سابقه و هدف: بیماریهای دهان و دندان از شایعترین مشکلات سلامتی در مبتلایان به سرطان میباشد که بر کیفیت زندگی آنان موثر است. این مطالعه با هدف تاثیر آموزش مبتنی بر مدل ارتقای سلامت پندر بر رفتار بهداشتی دهان و دندان بیماران مبتلا به سرطان انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه نیمه تجربی بر روی ۴۰ نفر از بیماران بزرگسال مبتلا به سرطان مراجعه کننده به مرکز فیزیوتراپی نوتوان و لنف ادم مشهد با روش نمونهگیری تصادفی سیستماتیک در سال ۱۳۹۸ انجام شد. مداخله آموزشی در قالب ۶ جلسه آموزشی تئوری و عملی، با فاصله یک هفته بین جلسات آموزشی بر اساس مدل ارتقای سلامت پندر ارائه شد. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه استاندارد مبتنی بر سازههای مدل ارتقای سلامت پندر بود، که در سه مرحله شامل قبل از مداخله، بلافاصله و ۲ ماه بعد از مداخله تکمیل گردید. دادهها در نرمافزار آماری ۲۲SPSS و با استفاده از آزمونهای توصیفی و آزمونهای آنالیز واریانس با اندازههای مکرر تحلیل شد.
یافتهها: بین نمره رفتار قبل از مداخله (۴/۵۷±۲۵/۸۲) با بعد از مداخله (۴/۲۴±۳۲/۴۱) و مرحله پیگیری (۳/۷۲±۲۹/۷۹) اختلاف آماری معنیداری وجود داشت(۰/۰۰۱>P). همچنین بعد از مداخله آموزشی، از بین سازههای مدل ارتقای پندر، سازههای خودکارآمدی، احساسات مثبت و عوامل تاثیرگذار بین فردی بهطور معنیداری افزایش (۰/۰۰۱>P) و موانع درک شده کاهش داشته است(۰/۰۰۱>P).
استنتاج: نتایج این مطالعه بر کارآیی مدل ارتقای سلامت پندر در ارتقای رفتار بهداشت دهان در بیماران بزرگسال مبتلا به سرطان تأکید میکند.
سید سجاد یوسفی ریکنده، محمود موسی زاده، مطهره خردمند، امیرسعید حسینی، معصومه باقری نسامی،
دوره ۳۴، شماره ۲۳۳ - ( ۳-۱۴۰۳ )
چکیده
سابقه و هدف: شیوع سندرم متابولیک در جوامع به طور فزایندهای در حال افزایش است. سندرم متابولیک مجموعهای از اختلالات از جمله چاقی، فشارخون بالا، دیس لیپیدمی و مقاومت به انسولین میباشد. مراقبت ناکافی از دندان با بسیاری از بیماریهای سیستمیک مرتبط است. همچنین شواهد علمی حاکی از وجود ارتباط بین بهداشت دهان و سندرم متابولیک میباشد. از این رو مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط بین بهداشت دهان بر اساس DMFT (دندانهای پوسیده، کشیده شده، پرشده) با سندرم متابولیک در دادههای فاز ثبت نام جمعیت کوهورت طبری انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه مقطعی وتحلیلی شامل شرکتکنندگانی از جمعیت کوهورت طبری بود که در مرحله ثبتنام، ارزیابیهای سلامت دهان و سندرم متابولیک را انجام داده بودند. در مرحله ثبت نام کوهورت طبری اطلاعات ۱۰۲۵۵ نفر، در گروه سنی ۷۰-۳۵ سال، در طی سالهای ۲۰۱۷-۲۰۱۵ از دو منطقه شهری و کوهستانی شهرستان ساری، مازندران، ایران جمعآوری شد. اطلاعات مربوط به سطح تحصیلات، وضعیت اشتغال، محل زندگی، وضعیت اجتماعی-اقتصادی و تاهل، سابقه اختلالات روانی، سابقه مصرف سیگار یا قلیان، سطح فعالیت بدنی روزانه، مسواک زدن، تعداد دفعات مسواک زدن در روز، استفاده از نخ دندان، تعداد دفعات استفاده از نخ دندان در روز، استفاده از دندان مصنوعی، سالهای استفاده از دندان مصنوعی، مسواک کردن دندان مصنوعی، استفاده از دهانشویه، تعداد دفعات استفاده از دهانشویه و شاخص DMFT در زمان اجرای TCS از طریق مصاحبه و معاینات شفاهی جمعآوری شد. سندرم متابولیک بر اساس معیارهای پانل سوم درمان بزرگسالان (ATP III) تشخیص داده شد. در انتها با نرمافزار SPSS نسخه ۲۷، از میانگین، انحراف معیار و درصد برای توصیف دادهها، مقایسه متغیرهای کیفی با ابتلا به سندرم متابولیک با آزمون کای اسکوئر و مقایسه متغیرهای کمی با آزمون t مستقل در تحلیل تک متغیره استفاده شد. همچنین تعدیل متغیرهای مخدوشگر، با بهرهگیری از رگرسیون لجستیک چندمتغیره صورت گرفت.
یافتهها: در مجموع ۹۹۳۹ نفر در تجزیه و تحلیل نهایی وارد شدند. با آزمون T مستقل بین سندرم متابولیک و DMFT رابطه معنی داری وجود نداشت (۴/۵۹=T، ۰/۱۵۶=P)، بطوری که میانگین DMFT در گروه متبلا به سندرم متابولیک ۹/۰۷±۱۷/۶۶ و در گروه غیر مبتلا ۸/۹۹±۱۶/۸۱ بود. با آزمون کای دو استفاده از دندان مصنوعی(۰/۰۰۱>P)، استفاده از نخ دندان (۰/۰۰۱>P)، سن (۰/۰۰۱>P)، جنس (۰/۰۰۱>P)، وضعیت تاهل(۰/۰۵=P)، شغل (۰/۰۰۱>P)، محل سکونت(۰/۰۰۱>P)، بیماریهای روانی(۰/۰۰۱>P)، وضعیت اجتماعی- اقتصادی(۰/۰۰۵=P)، استعمال سیگار (۰/۰۰۱>P)، BMI (۰/۰۰۱>P)، MET (۰/۰۰۱>P) و سطح تحصیلات (۰/۰۰۱>P) با سندرم متابولیک ارتباط معنیدار داشت. پس از تعدیل مخدوشگرها در مدل رگرسیون لجستیک چند متغیره، تنها ارتباط تعداد استفاده از نخ دندان دو بار در روز با سندرم متابولیک معنیدار شد (۰/۰۴۶=P، ۲/۲۱۳- ۱/۰۰۸ CI- ۹۵ درصد) ۴۹۳/۱۱/۴۹۳ OR.
استنتاج: یافتههای این مطالعه نشان داد که بین بهداشت دهان و دندان که با شاخص DMFT اندازهگیری میشود و وجود سندرم متابولیک در دادههای مرحله ثبت جمعیت کوهورت طبری رابطه معنیداری وجود ندارد. تنها بین استفاده از نخ دندان دو بار در روز با سندرم متابولیک ارتباط معنی دار یافت شد. مطالعات بیشتر برای کشف سایر عوامل بالقوه ای که ممکن است در ایجاد سندرم متابولیک در این جمعیت نقش داشته باشند، ضروری است.
مریم زمان زاده، حانیه رنجدوست، ابوالفضل حسین نتاج، مسعود غریب، حمیدرضا خوشگوئیان، مرتضی قاسمی، مائده صالحی،
دوره ۳۵، شماره ۲۴۴ - ( ۲-۱۴۰۴ )
چکیده
سابقه و هدف: فلج مغزی (Cerebral Palsy) اختلالی حرکتی ناشی از ناهنجاریهای مادرزادی یا آسیب مغزی است. کودکان مبتلا به CP بیشتر دچار مشکلات دندانی هستند. این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه سلامت دهان و کیفیت زندگی مرتبط با آن را در کودکان ۲ تا ۷ ساله مبتلا به CP و سالم، با استفاده از شاخصهای تأثیر سلامت دهان بر کیفیت زندگی (Early Childhood Oral Health Impact Scale) و تعداد دندانهای پوسیده، کشیده یا پر شدهdmft) )، انجام پذیرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه مورد-شاهدی، ۵۴ کودک ۲ تا ۷ ساله مبتلا به CP از مراکز توانبخشی و ۵۴ کودک سالم از دو کلینیک دندانپزشکی به صورت در دسترس انتخاب شدند. شاخص تأثیر سلامت دهان بر کیفیت زندگی پس از مصاحبه تکمیل گردید. این پرسشنامه دارای دو بخش تأثیر بر کودک ( (Child Impact Sectionو خانواده (Family Impact Section ) میباشد. شاخص dmft از طریق معاینه دندانپزشکی ارزیابی شد و دادهها با نرمافزار SPSS نسخه ۲۲ و آزمونهای تی مستقل، همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی و کای دو تحلیل شدند (۰۵/۰> P).
یافتهها: میانگین سن و درصد پسرها در گروه بیمار ۸۷/۱±۳۷/۵ سال و۶/۵۵ درصد و در گروه شاهد ۹۱/۱± ۰۲/۶ سال و ۷/۵۳ درصد بود. میانگین dmft در کودکان CP (۷۰/۷ ± ۳۰/۶) و در کودکان سالم (۴۳/۷ ± ۸۰/۵) تفاوت معنیداری نداشت (۸۱۲/۰P=). شمار دندانهای کودکان سالم بهطور معنیداری بیشتر بود (۰۰۹/۰P=). شاخصهای ECOHIS، CIS و FIS بین دو گروه تفاوتی نداشتند، اما درکودکان مبتلا، افزایش dmft با نمرات ECOHIS و زیر مجموعههای آن همبستگی مثبت داشت (۰۰۱/۰P=، ۵۲/۰r=). تفاوت معنیداری بر اساس جنسیت و گروه سنی مشاهده نشد.
استنتاج: بر اساس شاخص ECOHIS، تفاوت چشمگیری در کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دهان بین دو گروه مشاهده نشد، اما کودکان مبتلا نسبت به کودکان سالم وضعیت نامناسبتری داشتند و در معرض خطر بیشتر پوسیدگی دندان نبودند.