جستجو در مقالات منتشر شده


۶ نتیجه برای دوکسوروبیسین

فرشته جوکار، محمدعلی اطلسی، مرتضی سلیمیان، علی اکبر طاهریان،
دوره ۲۶، شماره ۱۴۵ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده

سابقه و هدف: آمار سرطان پستان روز به روز در حال افزایش است. دانشمندان برای مهار سرطان پستان در حال بررسی اثرفاکتورهای سلولی بر روند درمان سرطان پستان می باشند. هدف از این پژوهش تعیین IC۵۰ داروی دوکسوروبیسین در ۲۴ ساعت بر روی رده های سلولی MCF-۷ و MDA-MB-۲۳۱ و بررسی بیان پروتئین شوک حرارتی HSP۹۰α به عنوان یکی از فاکتورهای سلولی قبل و پس از مواجهه با دوکسوروبیسین در ۲۴ ساعت در هر دو رده سلولی سرطان پستان است.

مواد و روش‌ها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی مداخله‌ای بود که بر روی دو رده سلولی MCF-۷ وMDA-MB-۲۳۱` پس از مواجهه با دوکسوروبیسین در ۲۴ ساعت انجام شد وحساسیت سلول‌ها نسبت به داروی دوکسوروبیسین با استفاده از تکنیک MTT Assay با کمک نرم‌افزار آماری excel تجزیه و تحلیل گردید. بیان پروتئین شوک حرارتی HSP۹۰α در هر دو رده سلولی قبل و پس از مواجهه با داروی دوکسوروبیسین با تکنیک ایمنوفلورسنت (ایمنوسیتوکیمیستری) به صورت کیفی مقایسه گردید.

یافته‌ها: نتایج  MTT Assay  نشان داد ) IC۵۰مقدار دوزی که باعث مرگ ۵۰ درصد سلول‌ها می‌شود) سلول‌های MDA-MB-۲۳۱ و MCF۷ پس از مواجهه با دوکسوروبیسین در ۲۴ ساعت به ترتیب برابر با ۵۲۱/۱۴ و ۳۳۱۵/۱۶ میکرومولار بود و با روش ایمنوسیتوشیمی، بیان پروتئین  HSP۹۰αدر هر دو رده سلولی پس از مواجهه با داروی دوکسوروبیسین نسبت به گروه کنترل کاهش یافت.

استنتاج: تراکم سلولی سلول‌های رده (ER-) MDA-MB-۲۳۱ و رده MCF-۷(ER +) پس از مواجهه با دوکسوروبیسین با افزایش دوز دارو،کاهش یافته که این اثر وابسته به دوز دارو است و هر دو رده سلولی دچار مرگ سلولی شدند. بیان HSP۹۰α کاهش یافت، اما سلول‌های MDA-MB-۲۳۱ حساس‌تر بودند.


آوا صفراوغلی آذر، پریسا صدراعظمی، فروزان بهمنی، داود بشّاش،
دوره ۲۷، شماره ۱۵۳ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده

سابقه و هدف: از آنجائی که فعالیت ناهنجار مسیر PI۳K/Akt در بسیاری از بدخیمیها با عود بیماری و پیش­آگهی ضعیف همراه است، در طی سالهای اخیر، هدف قرار دادن این مسیر بهعنوان یکی از راهکارهای درمانی سرطان مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر مهارکننده PI۳K در افزایش اثر سایتوتوکسیک القاء شده توسط دوکسوروبیسین در سلولهای مشتق شده از لوسمی لنفوبلاستیک حاد، ۶-Nalm میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، برای بررسی این که آیا مهار مسیر PI۳K/Akt توسط ۱۱۰۱-GS قادر است تاثیر سایتوتوکسیک دوکسوروبیسین را در سلولهای رده ۶-Nalmافزایش دهد، این سلولها با ترکیبی از دو دارو بهصورت همزمان تیمار شدند و سپس شمارش سلولی، میزان زندهمانی، فعالیت متابولیک و میزان تغییرات بیان ژنهای دخیل در آپوپتوز به ترتیب توسط آزمونهای تریپان بلو، MTT assay و Rq-PCR مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج به دست آمده بیانگر آن است که مهار مسیر PI۳K/Akt با کمک ۱۱۰۱-GS،اثر ضدتکثیری و سایتوتوکسیک القاء شده توسط دوکسوروبیسین را از طریق کاهش بقاء سلولی، فعالیت متابولیک و تعداد سلولهای زنده افزایش میدهد. همچنین، نتایج Rq-PCR نشان میدهد که مرگ سلولی القاء شده در ترکیب دو دارو با یکدیگر با افزایش بیان ژن Bax (۰۱/۰ P ) و همچنین افزایش نسبت بیان ۲-Bcl/Bax  (۰۰۱/۰ P ) در ارتباط میباشد.
استنتاج: این مطالعه نشان داد که مهار نمودن مسیر PI۳K توسط داروی ۱۱۰۱-GS میتواند اثرات ضد لوسمیک داروی شیمیدرمانی دوکسوروبیسین را افزایش دهد.
 
مینو دادبان شهامت، ولی اله دبیدی روشن، تورج فرازمندفر،
دوره ۲۸، شماره ۱۶۵ - ( ۷-۱۳۹۷ )
چکیده

سابقه و هدف: یکی از نکات مهم در درمان سرطان، کاهش عوارض داروهای آن بر بافتهای سالم بدن میباشد؛ بنابراین هدف این پژوهش، بررسی اثرات پیشگیرانه تمرین هوازی تداومی بر میزان آپوپتوز و فیبروز کبدی ناشی از القای داروی دوکسوروبیسین در رت‌های مدل سالمندی می‌باشد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، ۴۲ سر رت نژاد ویستار، به‌طور تصادفی در شش گروه (۷ =n) شامل: جوان، سالمند، سالمند+ سالین، سالمند+ دوکسوروبیسین، سالمند+ تمرین+ سالین و سالمند+ تمرین+ دوکسوروبیسین قرار گرفتند. گروه‌های تمرینی، روی نوارگردان با رعایت اصل اضافه بار، پنج جلسه در هفته و به مدت شش هفته تمرین کردند. ۱۵ روز پایانی تمرین، تزریق دوکسوروبیسین یا محلول سالین، با دوز روزانه ۱ میلی‌گرم/کیلوگرم انجام گرفت. ۴۸ ساعت پس از پایان تمرین، بافت‌برداری از کبد جهت ارزیابی فیبروز و بیان پروتئین‌های Bax و Bcl-۲ انجام شد. داده‌ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه در سطح معنی‌داری (۰۵/۰p) آنالیز شدند.
یافتهها: تزریق دوکسوروبیسین سبب افزایش معنی‌دار فیبروز کبدی، بیان پروتئین Bax و نسبت Bcl-۲/ Baxو کاهش معنی‌دار بیان پروتئین Bcl-۲ شد (۰۵/۰p). هم‌چنین، تمرین هوازی سبب کاهش معنی‌دار بیان پروتئین Bax، نسبت
Bcl-۲/Bax و فیبروز کبدی و افزایش معنی‌دار بیان پروتئین Bcl-۲ شد (۰۵/۰p).
استنتاج: تمرین هوازی تداومی، باعث کاهش نسبت Bcl-۲/Bax، که شاخصی از افزایش میزان بقا می باشد و نیز کاهش فیبروز کبدی در مقابل دوکسوروبیسین می‌شود.
علی ماندگاری، آزاده غلامی جوادیه، ماندانا جعفری، صالحه صبوری،
دوره ۲۸، شماره ۱۷۰ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده

سابقه و هدف: درمان ترکیبی سرطان، روشی نوید بخش برای افزایش کارآیی و تحملپذیری و کاهش اثرات جانبی و مقاومت دارویی است. اخیراً، خواص ضد سرطانی آنتاگونیستهای گیرنده در چندین مطالعه پیش بالینی و بالینی گزارش شده است. بنابراین هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر - بلوکرهای سایمتیدین و فاموتیدین بر سمیت سلولی دوکسوروبیسین (DOX) بر ردههای سلولی سرطانی انسانی A۵۴۹، MCF-۷ و HT-۲۹ بود.
مواد و روشها: سمیت سلولی سایمتیدین و فاموتیدین به تنهایی و در ترکیب با DOX با استفاده از آزمون MTT پس از انکوباسیون ۲۴ ساعته تعیین شد.
یافتهها: استفاده همزمان از -بلوکرها با DOX منجر به افزایش سمیت در سلول‌های مورد مطالعه شد. در حالی که DOX در غلظت ۱ میکرومولار قادر به کاهش زنده مانی سلول‌های کشت شده به زیر ۵۰ درصد نبود، استفاده از آن در ترکیب با سایمتیدین یا فاموتیدین ۲۵ میکرومولار باعث کاهش درصد سلول‌های زنده به زیر ۵۰ درصد شد.
استنتاج: تجویز همزمان سایمتیدین/ فاموتیدین با DOX می‌تواند کاندیدی برای شیمی درمانی باشد.
 
محمد شکرزاده، فاطمه شکی، ناهید امانی،
دوره ۳۲، شماره ۲۱۳ - ( ۷-۱۴۰۱ )
چکیده

سابقه و هدف: امروزه، یکی از رویکردهای جدید درمان سرطان، استفاده از رژیمهای چند دارویی یا درمان ترکیبی است که دو یا چند عامل دارویی را ترکیب میکنند. هدف درمان ترکیبی، افزایش کارایی داروی ضد سرطان، و در کنار آن کاهش سمیت و جلوگیری از بروز مقاومت دارویی می‌باشد. در این مطالعه، به بررسی اثر سینرژیست ترکیب دو داروی کلاریترومایسین و دوکسوروبیسین در رده سلولی سرطان ریه سلول غیر کوچک، A۵۴۹، پرداخته شد.
مواد و روشها: سمیت ترکیبی کلاریترومایسین و دوکسوروبیسین در سلول‌های A۵۴۹ توسط تست MTT ارزیابی شد. ماهیت برهمکنش مشاهده شده بین دوکسوروبیسین و کلاریترومایسین، با استفاده از نرمافزار Compusyn و بر اساس روش اصلاح شدهی Chou and Talalay آنالیز گردید. جهت بررسی مکانیسم مولکولی دخیل در سینرژیسم دارویی، آپاپتوز به روش رنگ آمیزی دوگانه سلول‌ها با Annexin/PI اندازه گیری شد.
یافتهها: براساس نتایج حاصل از اندازهگیری میزان بقای سلولی و آنالیز برهمکنش دارویی، کلاریترومایسین در غلظت ۵۰۰ میکرومولار به طور سینرژیست موجب کاهش IC۵۰ دوکسوروبیسین گردید. افزایش سمیت دوکسوروبیسین توسط کلاریترومایسین با افزایش مرگ آپاپتوتیک در رده سلولی A۵۴۹ همراه بود.
استنتاج: کلاریترومایسین کاندید مناسبی برای ترکیب با سایر داروهای ضد سرطان در سطح مطالعات سلولی می‌باشد. هرچند که به تحقیقات بیشتری برای بررسی کاربرد کلاریترومایسین در درمان کمکی سرطان نیاز است.

محمد بهرامی، پوریا صبحی، فراز مهدی زاده، شیوا رحیمی، لیدا خدائی، مسعود اجارودی، علی اکبر فضایلی، رامین سلیم نژاد، لطف اله رضاقلی زاده،
دوره ۳۴، شماره ۲۳۳ - ( ۳-۱۴۰۳ )
چکیده

سابقه و هدف: امروزه سرطان یکی از شایع‌ترین علت مرگ و میر در جهان محسوب می‌شود. شواهد درحال رشد نشان می‌دهند که شیوع بدخیمی‌ها در سال‌های پیش رو به‌طور قابل توجهی افزایش خواهد یافت. مشخصه سرطان، سرعت رشد غیرقابل کنترل سلول‌ها می‌باشد، که در صورت عدم درمان مرگبار است. عوامل دخیل ژنتیکی و محیطی در ابتلا به انواع سرطان‌ها نقش مهمی را ایفا می‌کنند. شیمی درمانی رایج‌ترین نوع درمان برای انواع سرطان‌ها در کل دنیا محسوب می‌شود. با وجود فواید زیاد در درمان بدخیمی‌ها، سمیت و هدف قرار دادن بافت‌های طبیعی و سالم به‌عنوان شایع‌ترین عوارض جانبی داروهای شیمی درمانی در نظر گرفته می‌شوند. بنابراین، کاهش عوارض جانبی با ترکیبات مکمل، می‌تواند از طریق به حداکثر رساندن بازده درمانی و همزمان، به حداقل رساندن عوارض جانبی ناخواسته، بسیار حیاتی باشد. دوکسوروبیسین(DOX) یک داروی شیمی درمانی رایج در درمان سرطان می‌باشد که به خاطر عوارض جانبی شدیدی مانند سمیت کبدی، کلیوی و قلبی محدودیت استفاده دارد. متفورمین یکی از داروهای رایج مورد استفاده که در اصل برای درمان دیابت تیپ دو می‌باشد. علاوه بر این، کوآنزیم Q۱۰ یک آنتی‌اکسیدان است که به‌صورت طبیعی توسط بدن ساخته می‌شود و هم‌چنین می‌تواند از طریق رژیم غذایی و مکمل‌ها به‌دست آید. در مطالعات قبلی، هر دو داروی متفورمین و کوآنزیم Q۱۰ اثرات محافظتی علیه سمیت و استرس اکسیداتیو نشان داده و به عنوان کاندیدهای جذاب در درمان بیماری‌های با مبنای استرس اکسیداتیو و التهاب در نظر گرفته می‌شوند. هدف از این مطالعه، بررسی اثرات متفورمین و کوآنزیم Q۱۰ به تنهایی و هم‌چنین به صورت ترکیب و تجویز توأم، در کاهش آسیب‌های اکسیداتیو ناشی از داروی شیمی درمانی دوکسوروبیسین در موش‌های صحرایی می‌باشد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، ۳۶ سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به ۶ گروه تقسیم شدند. گروه‌ها شامل کنترل نرمال (آب مقطر)، گروه کنترل متفورمین و کوآنزیم Q۱۰ (متفورمین+کوآنزیم Q۱۰)، گروه کنترل دوکسوروبیسین (دوکسوروبیسین)، گروه پیش درمان متفورمین (متفورمین+دوکسوروبیسین)، گروه پیش درمان کوآنزیم Q۱۰ (کوآنزیم Q۱۰ + دوکسوروبیسین) و گروه پیش درمان متفورمین و کوآنزیم Q۱۰ (متفورمین+کوآنزیم Q۱۰ + دوکسوروبیسین) بودند. متفورمین (mg/kg۲۰۰) و کوانزیم Q۱۰ (mg/kg۱۵) روزانه به مدت یک هفته به صورت خوراکی تجویز شد و دوکسوروبیسین (mg/kg ۲۵) در روز هشتم، تزریق گردید. ۲۴ ساعت بعد از آخرین تزریق، نمونه خون و بافت کبد به منظور بررسی آنزیم‌های کبدی (ALT، AST، ALP)، پارامترهای استرس اکسیداتیو (مالون دی‌آلدهید، ظرفیت آنتی‌اکسیدانی تام، کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز، گلوتاتیون پراکسیداز) و تغییرات بافتی برداشته شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که دوکسوروبیسین به طور معناداری، فعالیت آنزیم‌های کبدی، غلظت مالون دی آلدئید و آسیب بافتی را افزایش داده و ظرفیت آنتی‌اکسیدانی تام، کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز و گلوتاتیون پراکسیداز را کاهش می‌دهد(۰۰۱/۰P<). درمان با متفورمین، کوآنزیم Q۱۰ و ترکیب آن‌ها، فعالیت آنزیم‌های کبدی را کاهش داده، میزان فعالیت پارامترهای آنتی‌اکسیدانی را در مقایسه با گروه کنترل آسیب، به‌طور معنی‌داری افزایش داده و موجب بهبود هیستومورفولوژی بافت کبد شد.
استنتاج: این یافته‌ها نشان داد که متفورمین و کوآنزیم Q۱۰ به تنهایی و در ترکیب با همدیگر می‌توانند عوارض کبدی تزریق دوکسوروبیسین را در موش‌ها به‌طور قابل ملاحظه‌ای کاهش داده و خواص محافظت‌کنندگی علیه آن داشته باشند. این تأثیر احتمالا از طریق کاهش آسیب‌های اکسیداتیو و افزایش فعالیت آنتی‌اکسیدانی و ظرفیت آنتی‌اکسیدان‌های تام اعمال می‌شود.
 

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Mazandaran University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb