۶ نتیجه برای لیشمانیوز جلدی
محمد یوسف مقدم ، حسین برنا ، مجید شایسته، علیرضا داوری، زهرا یونسی، احمد علی حنفی بجد، نصیبه حسینی واسوکلایی، محمود فاضلی دینان، احمد علی عنایتی،
دوره ۲۵، شماره ۱۲۵ - ( ۳-۱۳۹۴ )
چکیده
سابقه و هدف: در ایران بیماریهای مهم لیشمانیوز جلدی و تب پاپاتاسی توسط پشهخاکیها انتقال مییابند. شناسایی گونههای مختلف پشه خاکیها و نوسانات فصلی آنها در استان خراسان جنوبی از ضروریات برنامههای مبارزه با ناقلین در این استان میباشد. لذا این مطالعه به منظور تعیین فون پشهخاکیهای استان خراسان جنوبی انجام گردید.
مواد و روشها: در این پژوهش هفت شهرستان استان خراسان جنوبی در ماههای اردیبهشت، خرداد، تیر و مرداد سال ۱۳۹۱ مورد نمونهبرداری قرار گرفتند. جمعآوری پشهخاکیها به روش تلهگذاری (تله چسبان) انجام گرفت و پس از شناسایی گونهها، فعالیت ماهیانه و فرکانس حضور گونهها در سطح استان بررسی شد.
یافتهها: در این مطالعه از مجموع ۱۲۹۴ نمونه جمعآوری شده از شهرستانهای استان خراسان جنوبی، ۱۷۱ عدد پشهخاکی شناسایی شدند. گونههای شناسایی شده به دو جنس Sergentomyia و Phlebotomu تعلق داشتند که شامل Phlebotomus sergenti s.l.، Ph. papatasi، Sergentomyia sintoni و S. dentate بودند. گونه فلبوتوموس سرژنتی که ناقل اصلی لیشمانیوز جلدی شهری در ایران است، بهعنوان گونه غالب در این استان شناسایی شد. بیشترین فراوانی فلبوتوموس سرژنتی در شهرستان درمیان با ۲/۲۹ درصد و کمترین فراوانی آن در شهرستان بشرویه با ۱ درصد بود.
استنتاج: براساس نتایج به دست آمده گونههای شناسایی شده در این مطالعه جزو ناقلین بیماری لیشمانیوز جلدی میباشند. همچنین با توجه به غالب بودن گونه ناقل فلبوتوموس سرژنتی و حضور این گونه در تمام مناطق مورد مطالعه خصوصاً در تیرماه، سیستم بهداشتی استان باید مراقبتهای لازم در مورد لیشمانیوز جلدی شهری را انجام دهد.
علیشا اکیا، یزدان حمزوی،
دوره ۲۶، شماره ۱۴۶ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
سابقه و هدف: ایران یکی از کانونهای لیشمانیوز جلدی در جهان است. این بیماری در برخی مناطق گرمسیری استان کرمانشاه به طور معمول دیده میشود. در این مطالعه بیماران مبتلا به لیشمانیوز جلدی شناسایی شده و با روش RFLP-PCR و تعیین سکانس DNA تعیین گونه شدند.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی تمامی بیماران مشکوک به لیشمانیوز جلدی مراجعهکننده به کلینیک دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه طی سال ۹۴، با روش میکروسکوپی و مولکولی شناسایی شدند. گونههای لیشمانیا با روش
RFLP-PCR و تعیین سکانس ژنومی شناسایی شدند.
یافتهها: ۴۷ نفر (۳/۷۲ درصد) از ۶۵ بیمار بررسی شده، مبتلا به سالک بودند. به ترتیب ۶/۶۴ درصد و ۴/۳۵ درصد آنها مذکر و مونث بودند. ۲/۴۹ درصد از بیماران ساکن کرمانشاه و ۸/۵۰ درصد ساکن شهرستانهای دیگر استان بودند. ۷/۴۷ درصد بیماران سابقه مسافرت به استانهای دیگر در چند ماه گذشته را داشتند. اجسام لیشمن به ترتیب در ۸/۵۰ درصد و ۳/۷۲ درصد از بیماران با روش میکروسکوپی و PCR شناسایی شدند. با روش -PCR RFLP، به ترتیب ۹/۱۴ درصد و ۱/۸۴ درصد از نمونههای مورد بررسی به عنوان لیشمانیا تروپیکا و لیشمانیا ماژور شناسایی شدند. تعیین توالی ژنومی انجام شده در ۵ نمونه از محصولات PCR، نتایج روش PCR- RFLP را در تعیین گونه های لیشمانیا تایید نمود.
استنتاج: لیشمانیا ماژور گونه غالب لیشمانیوز جلدی در استان کرمانشاه است. روش مولکولی PCR حساسیت بیشتری نسبت به روش میکروسکوپی در شناسایی بیماری سالک دارد و RFLP-PCR روش مناسبی برای شناسایی گونههای لیشمانیا میباشد.
لیلی قوی بازو، نصیبه حسینی واسوکلایی، امیر احمد اخوان، الهام جهانی فرد، جمشید یزدانی چراتی، محمود فاضلی دینان،
دوره ۲۸، شماره ۱۶۷ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده
سابقه و هدف: لیشمانیوزها طیفی از بیماریها هستند که به صور جلدی، جلدی- مخاطی و احشائی بروز میکنند و توسط گونههای پشه خاکی منتقل میشوند. لیشمانیوز جلدی به عنوان یکی از معضلات مهم بهداشتی در ایران محسوب میشود. مطالعه حاضر به منظور تعیین وضعیت پراکنش مکانی و زمانی لیشمانیوز جلدی در شهرستان های استان مازندران بر اساس سامانه اطلاعات جغرافیایی انجام گرفت.
مواد و روشها: این مطالعه توصیفی-تحلیلی گذشتهنگر بر اساس اطلاعات دموگرافیک و اپیدمیولوژیک ثبت شده از بیماران مبتلا به لیشمانیوز جلدی در نظام مراقبت بیماری حوزه معاونت بهداشتی طی سالهای ۱۳۹۶-۱۳۸۸ در دانشگاه علوم پزشکی مازندران انجام گرفت. با استفاده از اطلاعات ثبت شده از بیماران، پراکنش زمانی- مکانی بیماری در شهرستانهای مختلف استان مازندران با استفاده از نرمافزار ArcGIS۱۰,۴ ترسیم شد.
یافتهها: به طور کلی تعداد بیماران مبتلا به لیشمانیوز جلدی طی سالهای مورد مطالعه ۳۷۸ نفر بود. بیشترین تعداد بیمار در شهرستان ساری (۷۱ مورد) و کمترین موارد در شهرستان عباسآباد (۲ مورد) مشاهده شد. بیشترین موارد در شرق و کمترین موارد در غرب استان به ترتیب ۱۸۲ و۷۳ نفر گزارش شده است. میزان بروز در غرب استان کمتر از نواحی مرکزی و شرق استان بود.
استنتاج: با توجه به نتایج این تحقیق و پراکندگی لیشمانیوز جلدی در ایران و شرایط استان مازندران از نظر فعالیتهای کشاورزی، دامداری و مهاجرپذیر بودن منطقه، این بیماری میتواند معضل مهم بهداشتی مطرح شود و باید جهت کنترل بیماری برنامهریزیهای لازم انجام شود.
سیف علی مهدوی، بهزاد جوادیان، سعید برزگری، بهمن رحیمی اسبویی، محمود موسی زاده،
دوره ۲۹، شماره ۱۸۱ - ( ۱۱-۱۳۹۸ )
چکیده
سابقه و هدف: لیشمانیوز جلدی ﺑﻌﺪ از ﻣﺎﻻرﻳﺎ، دوﻣﻴﻦ ﺑﻴﻤﺎری گرمسیری ﻣﻬﻢ اﺳﺖ که در بسیاری از کشورهای جهان از جمله ایران اندمیک میباشد. لذا این مطالعه با هدف بررسی اپیدمیولوژیکی و انتشار جغرافیایی این بیماری در استان گلستان انجام گرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، بیماران مراجعه کننده به مراکز بهداشتی- درمانی شهرهای مختلف استان گلستان با علائم لیشمانیوز جلدی در سالهای ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۵ مورد مطالعه قرار گرفتند. از ﺣﺎﺷﻴﻪ ﺿﺎﻳﻌﺎت، دو ﻋﺪد ﮔﺴﺘﺮش ﻧﺎزک ﺗﻬﻴﻪ و ﺑﻪ روش ﮔﻴﻤﺴﺎ رﻧﮓآﻣﻴﺰی ﺷﺪﻧﺪ. ﺳﭙﺲ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﻴﻜﺮوﺳﻜﻮپ نوری ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﻲ ﻗﺮارﮔﺮﻓﺘﻨﺪ. برای آنالیز دادهها از نرمافزار SPSS ورژن ۲۱ و آزمون آماری ANOVA استفاده شد.
یافتهها: از ۱۸۲۳ مورد، ۱۸۱۵ نفر (۵۶/۹۹ درصد) از نظر وجود آماستیگوت در نمونه زخم، مثبت گزارش شدند. بیشترین میزان بروز لیشمانیوز جلدی در فصل پاییز بود واز نظر سن، بیشترین شیوع آلودگی در کودکان زیر ۹ سال گزارش شد. بررسی توزیع فضایی بیماری نشاندهنده وجود نقطه داغ در کلاله و مراوه تپه بود(۰۵/۰< P).
استنتاج: نتایج نشان میدهد که شیوع لیشمانیوز جلدی در مناطق روستایی استان گلستان بیشتر است. همچنین برخی مناطق آن مانند کلاله و مراوه تپه نیاز به توجه فوری در بخش پیشگیری دارند.
نسرین امیری- داش آتان، مهدی کوشکی، مرضیه اشرف منصوری، نایبعلی احمدی،
دوره ۳۱، شماره ۲۰۴ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
سابقه و هدف: لیشمانیوز یکی از مهمترین بیماریهای عفونی ایجاد شده توسط انگل لیشمانیا است که بهعنوان یک مشکل جدی بهداشت عمومی در سراسر جهان مطرح میباشد. علیرغم تحقیقات بسیار، تاکنون هیچ واکسن موثری برای این بیماری معرفی نشده است و دارو درمانی نیز با عوارض جانبی و سمیت بالا همراه است. لذا این مطالعه با هدف شناسایی ترکیبات دارویی جدید بالقوه از میان داروهای دارای مجوز FDA با فعالیت ضد لیشمانیایی انجام پذیرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، از روشهای پروتئومیکی، آنالیز شبکه برهمکنش پروتئینی و داکینگ مولکولی استفاده شد. شناسایی الگو و مشخصات (پروفایل) پروتئینی لیشمانیا ماژور و لیشمانیا تروپیکا با روش LC-MS/MS و آنالیز شبکه برهمکنش پروتئینی با نرمافزار Cytoscape صورت گرفت. اصلاح ساختار ترکیبات دارویی و داکینگ مولکولی به ترتیب با HyperChem و AutoDock Vina انجام شد. در نهایت بررسی و تفسیر نتایج داکینگ با برنامه LigPlot+ انجام گردید.
یافتهها: بر اساس نتایج پروتئومیکی و آنالیز شبکه پروتئینی، گلیکوزومال مالات دهیدروژناز به عنوان هدف دارویی بالقوه مطرح شد. بهترین نتایج داکینگ مربوط به ترکیبات Conivaptan و Avodart به ترتیب با سطح انرژی اتصال ۱۰/۵- و ۱۰/۲- بود. همچنین داکینگ مولکولی نشان داد که مهمترین پیوندهای درگیر در اتصال دارو با گیرنده، پیوندهای هیدروژنی و هیدروفوبی میباشند.
استنتاج: مطالعه حاضر اهمیت تلفیق روشهای پروتئومیکی، آنالیز شبکه برهمکنش پروتئین و داکینگ مولکولی را نشان داد. ترکیبات Conivaptan و Avodart که دارای تاییدیه سازمان غذا و دارو آمریکا نیز میباشند به عنوان مهارکنندههای موثر بالقوهی آنزیم گلیکوزومال مالات دهیدروژناز لیشمانیا ماژور و تروپیکا معرفی شدند که نیازمند آزمایشات بیشتر in-vitro و in-vivo میباشند.
محمد صباغان، مرضیه پشم فروش، شهرزاد سلطانی، مسعود فروتن، مهدی سقاکهوازی،
دوره ۳۴، شماره ۲۳۲ - ( ۲-۱۴۰۳ )
چکیده
سابقه و هدف: لیشمانیوز یک بیماری است که در پی انگل لیشمانیا به وجود میآید و از طریق نیش یک نمونه خاصی از پشه خاکی منتقل میشود. این بیماری به سه صورت جلدی، جلدی- مخاطی و احشایی ظاهر میشود. لیشمانیوز جلدی (CL) یک بیماری گرمسیری ناشی از انگل داخل سلولی جنس لیشمانیا میباشد. این بیماری مهمترین بیماری اندمیک در ایران است. تغییرات در سطح هورمونهای پلاسما در بسیاری از عفونتهای انگلی گزارش شده است و تغییرات در سطح هورمونها میتواند منجر به تغییر در پروفایل سایتوکاینها شود. عمل متقابل سیستم ایمنی- اندوکراین، در پاتوژنز لیشمانیوز جلدی نقش مهمی ایفا میکند. همچنین سطح برخی هورمونها در ارتباط با سطح سایتوکاینها و علائم بالینی میباشد. این مطالعه با هدف بررسی تغییرات سطوح هورمونی و سایتوکاین ها در بیماران مبتلا به لیشمانیوز جلدی انسانی، انجام پذیرفت.
مواد و روشها: این مطالعه در شهرستانهای آبادان و خرمشهر واقع در استان خوزستان در جنوب غربی ایران انجام شده است. در مطالعه حاضر، ۴۰ نفر بیمار مبتلا به لیشمانیوز جلدی و ۴۰ نفر سالم بدون سابقه ابتلا به لیشمانیوز جلدی انتخاب شدند. پس از اخذ مجوز از کمیته اخلاق دانشکده علوم پزشکی بهبهان و اخذ رضایتنامه از تمامی افراد تحت مطالعه، پرسشنامهای شامل اطلاعات دموگرافیک توسط همه افراد شرکتکننده در مطالعه تکمیل گردید. مقدار ۵ میلیلیتر خون از هر فرد تحت مطالعه تهیه و پس از انجام سانتریفوژ با دور rpm ۴۰۰۰ به مدت ۱۰ دقیقه، سرم برای اندازهگیری هورمونها و سطح سایتوکاینها تا روز آزمایش در دمای منفی ۲۰ درجه سانتیگراد نگهداری گردید. با استفاده از کیتهای آزمایشگاهی، سطوح پلاسمایی هورمونهای کورتیزول، استرادیول، دی هیدرو اپی آندروسترون (DHEA)، پرولاکتین و تستوسترون و همچنین سطوح پلاسمایی سایتوکاینهای فاکتور نکروز دهنده تومور آلفا ( TNF-α)، اینترلوکین ۶ (IL-۶)، اینترلوکین ۱ (IL-۱) و اینترفرون گاما (IFN-γ) اندازهگیری گردید. غلظت هورمون در گروه کنترل و بیماران با استفاده از آزمون من ویتنی مقایسه شد. ارتباط بین سطوح سیتوکینها و هورمونها با آزمون اسپیرمن بررسی شد. تمام آزمونهای آماری با استفاده از نرمافزار Graph Pad نسخه ۵ (GraphPad Software Inc., San Diego, CA, USA) انجام شد.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که سطوح پلاسمایی کورتیزول، استرادیول، DHEA، پرولاکتین و تستوسترون در بیماران کمتر از افراد سالم بود و این نتایج از نظر آماری معنیدار بود(۰/۰۵>P). سطوح پلاسمایی TNF-α، IL-۶و IL-۱ در بیماران مبتلا به لیشمانیوز جلدی در مقایسه با افراد سالم بیشتر بود(۰/۰۵>P). همچنین سطح پلاسمایی IFN-γ در بیماران کمتر از افراد سالم بود و این نتایج از نظر آماری معنیدار بود(۰/۰۵>P).
استنتاج: باتوجه به نتایج مطالعه حاضر به نظر میرسد تغییرات غدد درونریز- سیستم ایمنی در بیماران لیشمانیوز جلدی برای میزبان مفید است و به بهبود ضایعات کمک میکند. همچنین شناخت هر چه بیشتر مکانیسمهای غدد درونریز درگیر در تنظیم پاسخ ایمنی در لیشمانیوز جلدی میتواند برای تشخیص بیماری و یا برای درمانهای دارویی این بیماری مهم باشد.