۱۰ نتیجه برای پاندمی
رویا قاسمیان، رضا علیزاده نوایی، جواد بسکابادی، کیارش رضایی کلانتری،
دوره ۳۱، شماره ۱۹۸ - ( ۴-۱۴۰۰ )
چکیده
سابقه و هدف: بیماری کووید-۱۹ اولین بار در دسامبر سال ۲۰۱۹ ظاهر و باعث همه گیری جهانی گردید. هدف از این مطالعه بررسی خصوصیات بالینی و پاراکلینیک متوفیان مبتلا به کووید- ۱۹ در بیمارستان امام خمینی شهر ساری از اول اسفند سال ۱۳۹۸ تا پایان اردیبهشت سال ۱۳۹۹ بود.
مواد و روشها: این پژوهش، مطالعه ای توصیفی گذشتهنگر، با بررسی پرونده درمانی ۱۴۹ بیمار به روش سرشماری که ابتلای آنها به کووید-۱۹ توسط یک پزشک متخصص به وسیله CT اسکن و یا PCR-RT تایید شده و در نهایت فوت شده بودند با چک لیست تدوین شده، انجام گرفت. برای گزارش دادهها از میانگین، انحراف معیار و درصد فراوانی استفاده شد.برای مقایسه متغیرهای کمی از تست independent sample t test و برای متغیرهای کیفی از آزمون Chi-square استفاده شد.
یافتهها: ۱/۵۸ درصد افراد فوت شده مرد و با میانگین سنی ۱۵/۲۶ ± ۶۳/۳۶ سال بودند. شایعترین شکایات بالینی به ترتیب شامل سرفه، تب و تنگی نفس بود. بیشترین تظاهر CT scan، bilateral involvement بود. میوکاردیت در ۱۳/۵ درصد و عوارض تنفسی (نظیر پنوموتوراکس) در ۴/۷ درصد بیماران مشاهده شد. سرانجام ۵۴/۱ درصد بیماران بر اثر ایست قلبی و ۴۴/۶درصد بر اثر ایست تنفسی فوت کرده بودند.
استنتاج: همچنان ابهامات فراوانی از ویروس کووید-۱۹ باقی مانده و نیازمند مطالعات گستردهای در جنبههای مختلف این بیماری است. ارزیابی ویژگیهای دموگرافیک، تصویربرداری، بالینی و آزمایشگاهی متوفیان این بیماری میتواند به پزشکان کمک کند تا روشهایی را برای کاهش مرگ و میر، درمانهای موثرتر و حتی ابزار پیشبینی پیدا کنند.
رز فولادی، فرزاد گوهردهی، فرنام گوهردهی،
دوره ۳۲، شماره ۲۰۷ - ( ۱-۱۴۰۱ )
چکیده
سابقه و هدف: شرایط جهان پس از ظهور ویروس کووید-۱۹ و انتشار سریع آن در جوامع انسانی تغییر کرده و زندگی اجتماعی و ورزشی را تحت تاثیر قرار داده است. این مطالعه با هدف، بررسی میزان بروز آسیبهای ورزشی در مازندران، تغییرات ناشی از پاندمی کرونا بر فراوانی آسیبهای ورزشی و رابطه با سن، جنسیت، رشته ورزشی و شدت آن، انجام پذیرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی، آمار همه ورزشکاران سازمان یافته و اطلاعات تمامی ورزشکاران آسیب دیده مراجعهکننده به هیات پزشکی ورزشی مازندران در سالهای ۱۳۹۷ تا ۱۳۹۹ جمعآوری، و دادهها با نرمافزار ۲۳SPSS تجزیه و تحلیل گردید و به صورت توصیفی در جدول توزیع فراوانی ارائه شد. فراوانی اندام آسیب دیده در رابطه با گروههای سنی، جنسیت، رشته ورزشی، سمت آسیب دیده و جراحی، بهوسیله آزمون کایدو تحلیل شد.
یافتهها: ورزشکاران سازمان یافته در سالهای ۱۳۹۷ تا ۱۳۹۹ به ترتیب ۵۱/۵۶، ۵۰/۵۹ و ۱۶/۴۵ نفر در هر ۱۰ هزار نفر جمعیت استان و ورزشکاران آسیب دیده ۶/۹۰، ۶/۶۲ و ۵/۷۳ نفر در ۱۰ هزار نفر ورزشکار سازمان یافته، با اکثریت مردان بوده است. پس از آغاز پاندمی، فوتبال با ۹/۰۹ نفر آسیب دیده در هر ۱۰ هزار نفر ورزشکار سازمان یافته صدرنشین بود و افزایش آسیب زانو به ۴۰/۸ درصد و موارد جراحی به ۲۳/۳ درصد کل آسیبها مشاهده شد. ارتباط معنیدار اندام آسیب دیده با سن ورزشکار(۰/۰۵˂P) و رشته ورزشی(۰/۰۰۱˂P) طی تمام سالها وجود داشت.
استنتاج: کاهش قابل توجه ورزشکاران سازمانیافته و عدم تغییر محسوس آسیب دیدههای ورزشی، گویای احتمال کاهش ورزشکاران غیرحرفهای پس از شیوع پاندمی میباشد. ممنوعیت فعالیت ورزشی در فضاهای سربسته سالنی، میتواند دلیل افزایش آمار آسیب مردان و رشته فوتبال باشد که در کنار حرفهایتر بودن ورزشکاران، منجربه افزایش درگیری زانو و جدیتر بودن آسیب آن شده است.
سیده فاطمه موسوی، فتح الله غلامی بروجنی،
دوره ۳۲، شماره ۲۱۱ - ( ۵-۱۴۰۱ )
چکیده
ماسک های مصرفی و چالش های مدیریتی زباله های عفونی در دوره پاندمی کووید -۱۹
حسن طالبی قادیکلائی، زویا هادی نژاد، ابوالفضل حسین نتاج، سیده لیلا حسینی، طاهره یعقوبی،
دوره ۳۲، شماره ۲۱۲ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده
سابقه و هدف: پاندمی کووید-۱۹، سبب افزایش حجم کار و فرسودگی شغلی درکادر پزشکی، از جمله کارکنان فوریتهای پزشکی شد. شناخت و پیشگیری از فرسودگی شغلی، میتواند در ارتقاء بهداشت روان کارکنان، سطح کیفیت و رضایت از خدمات مؤثر باشد. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط فرسودگی شغلی و هوش اخلاقی در کارکنان فوریتهای پزشکی انجام شد.
مواد و روشها: در این مطالعه تحلیلی مقطعی که در سال ۱۴۰۰ در مرکز اورژانس پیش بیمارستانی و مدیریت حوادث دانشگاه علوم پزشکی مارندران انجام شد، ۲۵۰ پرسنل این مرکز در سطح پایگاههای اورژانس، به روش نمونهگیری طبقهای مورد مطالعه قرارگرفتند. ابزار گردآوری دادهها شامل چک لیست مشخصات جمعیتشناختی، پرسشنامه استاندارد هوش اخلاقی لنیک و کایل و پرسشنامه استاندارد فرسودگی شغلی ماسلاچ و جکسون بود. مدل اندازهگیری پژوهش، معادلات ساختاری و استفاده از مدل ماکزیمم درست نمایی بود. تحلیلها در نرمافزار SPSS ۲۳ و Amos ۲۴ انجام شد.
یافتهها: میانگین نمرههای هوش اخلاقی ۸/۳۰±۸۱/۱۰ و فرسودگی شغلی ۱۳/۷۳±۴۴/۴۱ بود. با افزایش هر نمره هوش اخلاقی، نمره فرسودگی شغلی به میزان ۱/۵۵ کاهش یافت(۰/۰۵۴P=). ارتباط تمامی ابعاد پرسشنامه هوش اخلاقی با عامل هوش اخلاقی معنیدار بودند(۰/۰۰۱P<). وفای به عهد(۰/۰۰۱P<، ۰/۸۲r=) و بخشش اشتباهات خود (۰/۰۰۱P<، ۰/۷۹r=) دارای بیشترین همبستگی با هوش اخلاقی بودند. در پرسشنامه فرسودگی شغلی، تنها بعد فردی دارای ضریب همبستگی معنیدار و هم جهت با عامل فرسودگی شغلی بود(۰/۰۲۶P=، ۰/۴۱r=).
استنتاج: با ارتقا و افزایش هوش اخلاقی، نمره فرسودگی شغلی کارکنان کاهش یافت، بنابراین با توجه به اینکه هوش اخلاقی نوعی توانایی اکتسابی است؛ میتوان با ارتقای آن در بین کارکنان فوریتهای پزشکی، میزان فرسودگی شغلی را در آنها کاهش داد.
مرضیه زمانیان، ملیحه قاسمی، ربابه طاهری پناه، سیدحمزه حسینی، فاطمه جعفری، سید محسن سلیمانی راد، جمشید یزدانی چراتی، محمود موسی زاده، الهه محمودی، مجید سعیدی، زلیخا عطارد، حامد روحانی زاده، محمدرضا سهرابی، انسیه فولادی،
دوره ۳۳، شماره ۲۲۷ - ( ۹-۱۴۰۲ )
چکیده
سابقه و هدف: همهگیری کرونا ویروس تأثیرات گستردهای بر زندگی انسانها داشته و مسائل متعددی را در ابعاد اقتصادی، علمی، محیط و زندگی شخصی افراد ایجاد کرده است. باروری در زنان یکی از تهدیدهایی بود که در پاندمی کووید-۱۹ مورد توجه قرار گرفت. این مطالعه با هدف ارزیابی کیفیت زندگی، رضایت زناشویی و اضطراب، افسردگی استرس در زنان سنین باروری مراجعهکننده به مراکز درمانی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی مازندران در طول پاندمیک کووید-۱۹، انجام پذیرفت.
مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی تحلیلی به شیوه مقطعی بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مراجعهکننده به مراکز درمانی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی مازندران از فروردین ۱۳۹۹ تا اسفند ۱۴۰۰ بود که در دو دوره مورد پرسشگری قرار گرفتند. دادهها با استفاده از یک پرسشنامه شامل اطلاعات جمعیت شناختی، بارداری و بیماری کووید-۱۹ جمعآوری شد. همچنین اطلاعات مربوط به کیفیت زندگی شرکتکنندگان در مطالعه، با استفاده از پرسشنامه SF-۱۲، اضطراب، افسردگی و استرس شرکتکنندگان با مقیاس لاویبوند (DASS) و رضایت زناشویی با پرسشنامه انریچ (Enrich) مورد ارزیابی قرار گرفت. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار Spss ۲۴ تحلیل و آنالیز گردید.
یافتهها: در این مطالعه ۱۷۵۹ زن در سن باروری شرکت داشتند. تمام شرکتکنندگان (۱۰۰ درصد) متاهل با میانگین مدت زمان ازدواج ۵/۱±۸/۵ سال بودند. ۱۴/۱ درصد زنان در طول مطالعه به کووید مبتلا شده بودند. ۷/۲ درصد زنان حداقل یک بیماری زمینهای داشتند که بیماری هایپوتیروئیدی (۴/۳ درصد)، دیابت (۱/۳ درصد) و فشارخون (۱/۰ درصد) شایعترین موارد این بیماریها بودند. نتایج حاکی از کاهش سلامت جسمانی و مشکلات هیجانی افراد به دلیل تغییرات به وجود آمده در کیفیت زندگی در اثر شیوع کووید-۱۹ بود. حدود ۹۹ درصد از زنان نشانههای خفیف و متوسط اختلالات روانی شامل افسردگی، اضطراب و استرس را در طول مطالعه نشان دادند. سطح استرس شرکتکنندگان با گذشت زمان کاهش(۳ ۸/۸±۹/۶ در برابر ۹/۷±۸/۳۶) و میزان رضایت زناشویی آنها افزایش یافت (۰/۳±۲/۹۱ در مقایسه ب۱ا۱۰/۳±۲/۹۵، ۰/۰P=). همچنین یافتههای پژوهش نشان داد کیفیت زندگی افراد رابطه معنیداری با میزان اختلالات روانی داشت.
استنتاج: نتایج مطالعه افزایش میزان رضایت زناشویی افراد در طول دوران کووید-۱۹ را نشان داده بود. میزان کیفیت زندگی افراد شرکتکننده در مطالعه در دو دوره زمانی دارای تفاوت معنیداری بود. بر این اساس توجه ویژه به زنان سنین باروری و افزایش آگاهی عمومی و جنسی آنان و ارائه برنامههای مثبت روانشناختی در شرایط بحران در تدوین سیاستگذاریها و برنامههای سلامت توصیه میگردد
سینا مشعل چی زاده، محمد صالح پور عمران، میثم رضاپور، رقیه نظری،
دوره ۳۳، شماره ۲۲۸ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
سابقه و هدف: گذر دوران پاندمی کووید-۱۹ زندگی را برای اغلب بیماران دستخوش تغییرات نمود. بهزیستی معنوی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو و این که با کنترل عوامل مخدوشکننده، به چه میزان میتواند با کیفیت زندگی آنها در ارتباط باشد، جنبهای است که پس از این دوران نیاز به توجه بیشتر در جمعیتهای خاص دارد. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط بین بهزیستی معنوی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو انجام گرفت.
مواد و روشها: پژوهش مقطعی حاضر، در سال ۱۴۰۱ انجام شد. نمونهها شامل ۱۷۷ بیمار مبتلا به دیابت نوع دو بودند که به روش در دسترس از مراکز دیابت شهرستان آمل انتخاب شدند. دادهها با استفاده از فرم اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامههای بهزیستی معنوی و کیفیت زندگی جمعآوری گردید. دادهها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی در سطح معنیداری ۰/۰۵>P تجزیه تحلیل گردید.
یافتهها: نتایج تحلیل رگرسیون خطی برای بررسی ارتباط بهزیستی معنوی و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو با کنترل متغیرهای جمعیت شناختی و بالینی، ارتباط مثبتی را بین زیر مقیاس ارتباط با زندگی و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو نشان داد (۰/۴۹=β، p<۰,۰۰۱).
استنتاج: یافته ها حاکی از آن است که پس از کنترل عوامل مخدوش کننده بالینی و جمعیت شناختی، بهزیستی معنوی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو (خصوصا در زیر مقیاس سلامت وجودی) میتواند پیشبینیکننده کیفیت زندگی آنان باشد. لذا اجرای مداخلات مرتبط با ارتقای سطح بهزیستی معنوی، میتواند زمینه زندگی با کیفیتتر را در دوران پسا کرونا برای آنها فراهم نماید.
محمود موسی زاده، محسن اعرابی، اصغر نظام محله، پژمان خسروی، طهورا موسوی،
دوره ۳۴، شماره ۲۳۳ - ( ۳-۱۴۰۳ )
چکیده
سابقه و هدف: در دسامبر ۲۰۱۹ مجموعهای از موارد پنومونی با منشا ناشناخته در ووهان چین گزارش شد که توسط سازمان بهداشت جهانی به عنوان COVID-۱۹ نامگذاری شد. عوامل خطر ایجاد بیماری کووید-۱۹ هنوز به خوبی شناخته شده نیست، اما شواهد نشان میدهد برخی عوامل از جمله بیماریهای تنفسی مانند بیماری سل، از فاکتورهای خطر مهم در بیماری کووید-۱۹ هستند. لازم به ذکر است، بیماری سل مانند SARS-COV-۲، عمدتا از طریق تنفسی منتقل میشود و ریهها را تحت تاثیر قرار میدهد. همچنین برخی مطالعات نشان میدهد که عفونت همراه با مایکوباکتریوم توبرکولوزیس سبب ایجاد علایم پنومونی با سرعت بیشتر و شدیدتر در کووید-۱۹ و عامل عمده مرگ به علت بیماری شدید ایجاد شده میباشد. با توجه به اینکه، بیماری کووید-۱۹ یک پاندمی نوپدید بوده و عوامل خطر مرتبط با بروز و شدت آن همچنان در حال بررسی است و با توجه به این که بیماری سل از بیماریهای عفونی قابل درمان است که میتواند بر سایر بیماریهای تنفسی اثر گذار باشد، این مطالعه با هدف بررسی فراوانی کووید-۱۹ محتمل و قطعی در دو پیک اول و دوم پاندمی کرونا در بین مبتلایان با سابقه ابتلا به سل، انجام پذیرفت.
مواد و روشها: این مطالعه به صورت توصیفی- مقطعی، بوده است و جمعیت مورد مطالعه شامل بیماران با سابقه ابتلا به سل که تاریخ تشخیص آنها در بازه زمانی ۱۳۹۴ الی ۱۳۹۹ بوده است. تعداد این نمونهها برابر ۱۵۳۲ بوده است. روش نمونهگیری، سرشماری بوده است. زمان بررسی از نظر ابتلا به کووید-۱۹ بعد از پیک اول و در طول و بعد از پیک دوم کرونا (از نیمه دوم اردیبهشت ۱۳۹۹ الی آبان ۱۳۹۹) بوده است. ابزار گردآوری اطلاعات شامل چک لیست حاوی متغیرهای دموگرافیک و علایم کلینیکی مرتبط با کووید-۱۹ بوده است. روش گردآوری اطلاعات بهصورت مصاحبه تلفنی و بررسی مستندات بود. جمعآوری اطلاعات توسط پرسشگران آموزش دیده انجام گرفت. بدین منظور، ابتدا به پرسشگران آموزش لازم خصوص نحوه تکمیل چک لیست ارائه شد. ورود داده در نرمافزار اکسل انجام و جهت آنالیز به نرمافزار SPSS ver,۱۶ انتقال داده شد. توصیف متغیرها بر حسب تعداد، درصد، میانگین، انحرافمعیار و میانه ارائه شده است. مقایسه بین متغیرهای گروهبندی شده با ازمون کای اسکوئر انجام گرفت.
یافتهها: در این مطالعه، شیوع موارد کووید-۱۹ محتمل و قطعی در بین بیماران با سابقه ابتلا به سل مورد بررسی، ۵/۵ درصد (۸۵ نفر) و مورد مشکوک، محتمل و قطعی ۶/۱۵ درصد (۲۳۹ نفر) گزارش شد. همچنین ارتباطی بین گروههای سنی، جنسیت، محل سکونت، نوع بیماری سل، تاهل، دیابت، بیماری کلیوی و دیالیز، نقص ایمنی و بیماری کبدی با شیوع کووید-۱۹ در بین بیماران با سابقه ابتلا به سل مورد بررسی مشاهده نشد. لازم به ذکر است، در این گروه از مبتلایان، بیماری قلبی، ریوی، سرطان و شیمی درمانی، فشارخون بالا و بیماریهای مغز و اعصاب با شیوع کووید-۱۹ مرتبط بود. همچنین بیشترین میزان فراوانی کووید-۱۹ مشکوک، محتمل و قطعی در بین بیماران با سابقه سل تشخیص داده شده بهترتیب در سال ۱۳۹۹ با ۵/۳۸ درصد (۲۵ از ۶۵ مورد با سابقه بیماری سل)، سال ۱۳۹ با ۷/۲۶ درصد (۶۳ از ۲۳۶ مورد با سابقه بیماری سل) و سال ۱۳۹۸ با ۸/۲۰ درصد (۵۸ نفر از ۲۷۹ مورد با سابقه سل) بوده است.
استنتاج: بهنظر میرسد علیرغم محدودیت قرنطینهای شدید در ابتدای پاندمی کووید-۱۹ و احتمالا خود قرنطینهای بالا در مبتلایان به سل بهدلیل در معرض خطر بودن ازنظر سن بالا، ابتلا به بیماریهای زمینهای ابتلا مبتلایان به سل به کووید-۱۹ نسبتا قابل ملاحظه بوده است.
فرشته عراقیان مجرد، علی حسام زاده، مهسا کمالی، فرهاد غلامی، پدرام ابراهیم نژاد، محمود موسی زاده، فهیمه قاسمی چراتی، معصومه باقری نسامی،
دوره ۳۴، شماره ۲۳۴ - ( ۴-۱۴۰۳ )
چکیده
سابقه و هدف: یکی از حوزههای واکنش نظام سلامت ایران در مقابله با پاندمی کووید-۱۹، حوزه بهداشت و پیشگیری میباشد. در بسیاری از کشورهای جهان، استراتژی اصلی و اولیه در برابر کووید-۱۹، پیشگیری و بهداشت است و این موضوع را مقدم بر درمان میدانستند. با توجه به اینکه پاندمی کووید-۱۹ یک اتفاق جدید بود و تجربه جدیدی برای سیستمهای بهداشتی در سراسر جهان میباشد، نیاز به بررسی اثرات مختلف این پدیده نوظهور در جمعیتهای مختلف است. لذا این مطالعه با هدف تبیین تجارب مدیریت بهداشتی پاندمی کووید-۱۹ در دانشگاه علوم پزشکی مازندران انجام شد.
مواد و روشها: این پژوهش کاربردی از نظر نوع پاردایم کیفی و به روش تحلیل محتوا تجمیعی در سال ۱۴۰۲ انجام شد. در این مطالعه از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و مستندات موجود معاونت های دانشگاه در ایام پاندمی کووید-۱۹ استفاده شد. مصاحبه با ۱۶ نفر از مسئولین دانشگاه علوم پزشکی مازندران شامل (رییس دانشگاه، معاون بهداشتی، مدیران بهداشتی، پزشکان و کارشناسان مراکز بهداشتی و همچنین کارشناسانی که در ستاد دانشگاه در قسمت معاونت بهداشتی کار میکردند) و یک فوکوس گروپ ۱۵ نفره سه ساعتی انجام شد. ﺷﺮﻛﺖﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﻫﺪﻑ با حداکثر تنوع انتخاب شدند. جهت صحت و استحکام مطالعه از معیارهای پیشنهادی گوبا و لینکلن استفاده شد. پژوهشگر با درگیری طولانی مدت و تعامل کافی با شرکتکنندگان، جمع آوری اطلاعات معتبر و تایید اطلاعات توسط مشارکت کنندگان، تلاش بر افزودن اعتبار تحقیق (Credibility) نمود. محقق سعی کرد با تکرار گام به گام و جمعآوری و تحلیل دادهها، بهره گیری از بازبینی توسط افراد صاحب نظر، جهت افزایش اعتماد دادهها (Dependability ) اقدام نماید. جهت افزایش معیار تاییدپذیری دادهها (Confirmability) از تایید اساتید همکار طرح و نظرات تکمیلی آنان استفاده شد. محقق جهت قابلیت انتقال دادههای مطالعه (Transferability) تلاش نمود توصیف غنی از گزارش تحقیق به منظور ارزیابی و قابلیت کاربرد تحقیق در سایر زمینهها ارائه دهد تا سایر محققین نیز بتوانند قادر به درک دادهها و دستیابی مشابه به آن باشند و همچنین نقلقولهای مشارکتکنندگان به همان صورتیکه گفته شده، ارایه گردید. در این مطالعه از نرمافزار MAXQDA برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد.
یافتهها: از تجزیه تحلیل دادهها، ۲ ﻃﺒﻘﻪ اﺻﻠﯽ (چالشهای بهداشتی، راهبردهای پیشگیرانه و مقابلهای) و ۸ ﻃﺒﻘﻪ فرعی (چالش عدم/ تاخیر دریافت خدمات بهداشتی- درمانی، چالش اپیدمیولوژیکی، چالش مدیریت امور بهداشتی، چالش واکسیناسیون، راهبردهای دریافت خدمات بهداشتی- درمانی به هنگام برای ارتقا سلامت جامعه، راهبردهای اپیدمیولوژیکی، راهبردهای اجرای دستورالعملهای بهداشتی، راهبردهای اجرای واکسیناسیون کووید-۱۹) و ۲۶ زیر طبقه استخراج شد.
استنتاج: دانشگاه علوم پزشکی مازندران در ایام پاندمی کووید-۱۹ با چالشهای متعددی مواجه شد که با برگزاری جلسات تصمیمگیری و هماهنگی منسجم واحدهای مختلف بهداشتی، همراستا با سیاستهای کلان وزارتخانه راهکارهای مناسبی برای پیشگیری و مقابله ارائه نمود. نتایج این مطالعه میتواند برای درسگیری سایر مسئولین دانشگاهها جهت مقابله با سایر بیماریهای نوپدید و برنامهریزی آتی سیاستگذاران سلامت مورد استفاده قرار گیرد. پیشنهاد میشود مطالعهای در خصوص مقایسه میزان پذیرش واکسن کووید-۱۹ در افراد عادی و کادر درمان و عوامل مرتبط با آن در دانشگاه علوم پزشکی مازندران انجام شود
فرهنگ بابامحمودی، فاطمه آهنگرکانی، پرناز رجبی، عارف حسینی، زهرا یزدانی، عبدالرضا بابامحمودی،
دوره ۳۴، شماره ۲۳۶ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
undefinedسابقه و هدف: در اواخر دسامبر ۲۰۱۹ پنومونی با منشا nCOV-۲۰۱۹ به سرعت در سراسر جهان گسترش پیدا کرد و در مارچ ۲۰۲۰ توسط سازمان بهداشت جهانی بهطور رسمی به عنوان پاندمی اعلام شد و نام »بیماری کووید-۱۹« را برای بیماری ناشی از آن انتخاب کرد. درصد قابل توجهی از بیماران مبتلا به کووید-۱۹ دچار درگیریهای شدید ریوی و وضعیت تهدید کننده حیات میشوند و نیاز به حمایت تنفسی و بستری در بخش مراقبتهای ویژه (ICU) دارند. از زمان شناسایی اولین مورد ابتلا به کووید-۱۹ در ایران، موجهای مختلفی مشاهده شد که در هر یک از موجها سویههای مختلفی از ویروس کرونا غالب بودند. طبق مطالعات انجام شده در این زمینه در موج اول سویه آلفا (B,۱.۱.۷)، موج دوم سویه بتا (B,۱.۳۵۱)، موج سوم سویه گاما (P,۱)، موج چهارم سویه دلتا (B,۱.۶۱۷.۲) و در موج پنجم نیز سویه امیکرون (B,۱.۱.۵۲۹)، سویههای غالب در بیماران بودند. هدف از انجام این مطالعه بررسی یافتههای کلینیکی و پاراکلینیکی و نتیجه نهایی بیماران کووید-۱۹ بستری در بخشهای مراقبت ویژه در بیمارستان آموزشی درمانی رازی قائمشهر طی موجهای اول تا پنجم بوده است.
مواد و روشها: این پژوهش نوعی مطالعه توصیفی-تحلیلی گذشتهنگر، میباشد که بر روی تمام بیماران مبتلا به کووید-۱۹ که در پیکهای یک تا پنج در ICU بیمارستان رازی قائمشهر (مرکز ارجاعی بیماریهای عفونی استان مازندران) بستری بودند؛ انجام شده است. اطلاعات فردی، بیماریهای زمینهای، زمان شروع علائم تا مراجعه به بیمارستان، یافتههای آزمایشگاهی، مدت اقامت بیمار در بخش مراقبتهای ویژه، از طریق پرونده خوانی جمعآوری و برای آنالیز آماری از نرمافزار SPSS۲۵ استفاده شده است.
یافتهها: از ۳۰۴ بیمار بستری شده در ICU طی موجهای اول تا پنجم بیماری کووید-۱۹، ۳/۵۰ درصد بیماران مرد بودند. محدوده سنی بیماران از ۲۲ سال تا ۹۸ سال با میانگین ۱۵/۰۸±۶۵/۱۴ بوده است. بیشترین تعداد بستری (۲۵/۷ درصد) در موج دوم و کمترین تعداد (۱۶/۴ درصد) در موج سوم بودند. ۲۴۴ نفر از بیماران مبتلا به حداقل یک بیماری زمینهای بودند بهطوری که ۴۱ درصد بیماران مبتلا به دیابت و ۵۰ درصد مبتلا به فشارخون بودند. از بین ۲۴۴ بیمار مبتلا به بیماری زمینهای تنها ۲۸ بیمار بهبود یافتند و ۲۱۶ بیمار فوت شدند که این اختلاف با (۰۱/۰=P) معنیدار بود. میانگین هموگلوبین بین موج دوم و چهارم تفاوت فاحش داشته و به میزان ۱/۳۷ واحد در موج چهارم کمتر بوده است. در بین این بیماران ۲۶۰ نفر فوت کردند و ۴۴ بیمار بهطور نسبی بهبود یافتند. تعداد افرات فوت شده در موجهای مختلف تفاوت معنیداری داشتند (۰/۰۰۰۱>p) بهطوری که مرگ و میر در موج ۱(۱۰۰ درصد)، موج۲ (۸۵/۹درصد)، موج ۳ (۸۲ درصد)، موج ۴ (۶۴/۳ درصد) و موج ۵ (۹۳ درصد) بود.
استنتاج: جنسیت مرد و بیماریهای زمینهای خصوصا دیابت و نارسایی قلبی در تعیین پیشآگهی و شدت بیماری نقش دارند. میزان مرگ و میر در موج چهارم کاهش قابل توجهی داشته و بیشینه میزان بهبودی بیماران در این موج بوده است.
هانیه احمدی، مصطفی بریمانی، مهلا حسین زاده، زهرا حیدری،
دوره ۳۴، شماره ۲۳۹ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده
سابقه و هدف: همهگیری کووید-۱۹ تأثیرات گستردهای بر ارائه خدمات بهداشتی و درمانی داشته است و منجر به تأخیر در بسیاری از جراحیهای انتخابی از جمله جراحی کاتاراکت شده است. کاتاراکت یکی از شایعترین علل نابینایی قابل درمان در جهان است که به صورت تدریجی باعث کاهش بینایی و کیفیت زندگی میشود. تشخیص و درمان بهموقع کاتاراکت میتواند از پیشرفت بیماری و عوارض جدیتر جلوگیری کند. در دوران همهگیری، تغییر در الگوهای مراجعه بیماران و تأخیر در ارائه خدمات جراحی میتواند ریسک خطر ناشی از افزایش بیماری را منجر شود. این مطالعه با هدف بررسی ویژگیهای اپیدمیولوژیک داوطلبین جراحی کاتاراکت در طول پاندمی کووید-۱۹ و تعیین عوامل ضرورت جراحی و ارزیابی محدودیتهای جراحی در این دوره بحرانی انجام شد.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی گذشته نگر، ۱۳۴ بیمار کاندید جراحی کاتاراکت که در زمان شیوع کووید-۱۹ از تیر ماه تا اسفند ماه۱۳۹۹ به مرکز چشم پزشکی کینیک طوبی ساری مراجعه کرده بودند وارد مطالعه شدند. معاینات کامل کلینیکی شامل رفرکشن با اتورفرکتومتر تاپکن، تعیین حدت بینایی با E چارت اسنلن، فاندوسکوپی و بررسی عصب بینایی، بررسی فشار داخل چشمی با تونومتر گلدمن و بیومیکروسکوپ اسلیت لمپی انجام شد. بهعلاوه، شدت و نوع کاتاراکت در همه بیماران توسط پزشک متخصص قرنیه تعیین شد؛ سپس افراد کاندید جراحی از نظر عوامل مختلف ضرورت انجام جراحی شامل: شدت زیاد کاتاراکت، گلوکوم فیکومورفیک در چشم مقابل، وجود زاویه تنگ در چشم و ریسک ایجاد گلوکوما، گلوکوم با زاویه باز، گلوکوم سودواکسفولیشن (PEX)، کدورت قرنیه، مایوپی پاتولوژیک، بیمار تک چشم، عدم تطابق حدت بینایی دو چشم و ترس شدید بیماران از نابینایی در یک چک لیست ثبت و به صورت جداگانه مورد ارزیابی قرار گرفتند. توصیف دادهها از طریق میانگین، انحراف معیار، تعداد و درصد گزارش شد. برای مقایسهی میانگینهای متغیرهای کمی در گروههای مختلف از آزمون ANOVA استفاده شد.
یافتهها: از تعداد ۱۳۴ بیمار کاندید عمل جراحی با میانگین سنی۱۱/۳±۴/۶۴ (رنج ۴۰ تا ۹۰ سال) که در این مطالعه شرکت کرده بوند، ۴۷ درصد مرد و ۵۳ درصد زن بودند. رفرکشن برای ۶۰ درصد(۸۰ نفر) بیماران قابل اندازهگیری و میانگین آن ۷۹/۴±۶/۳- بوده است. میانگین حدت بینایی تصحیح نشده (UCVA) و تصحیح شده (BCVA) نیز به ترتیب ۰/۴۷±۱/۴۵ و ۰/۶۲±۱/۱۹ لوگمار برای تمامی بیماران بوده است که با افزایش شدت کاتاراکت به طور معنیداری کاهش داشته است(۰/۰۰۱>P).
در بررسی علل ضرورت جراحی این بیماران در ایام همهگیری کووید-۱۹، کاتاراکت شدید (۵۱ درصد، ۶۸ نفر)، ترس از نابینایی (۲۴ درصد، ۳۲ نفر) و زاویه تنگ (۱۰ درصد، ۱۳ نفر) به ترتیب شایعترین دلایل مراجعه به مرکز مراقبتهای چشمی و انجام جراحی بوده اند. از نظر بررسی شدت کاتارکت، ۶۳ نفر توزیع نوع شدید (۴۷ درصد) و ۳۵ نفر توزیع خیلی شدید (۲۶ درصد) را داشتند که به ترتیب بیشترین تعداد بیماران را شامل میشدند. درمیان انواع مختلف کاتاراکت، کاتاراکت نوع هستهای بیشترین شیوع را داشته است.
استنتاج: بررسی ویژگیهای اپیدمیولوژیک بیماران کاندید جراحی کاتاراکت در دوران همهگیری کووید-۱۹، اهمیت ادامه ارائه خدمات جراحی و بهداشتی را حتی در شرایط بحرانی نشان میدهد. یافتههای این پژوهش میتواند به بهبود برنامهریزیها و تخصیص منابع در دوران بحرانهای بهداشتی مشابه کمک کند. طراحی و اجرای برنامههای بهداشتی که امکان دسترسی به خدمات جراحیهای ضروری را در هر شرایطی فراهم کنند، میتواند بهطور قابل توجهی به بهبود کیفیت زندگی بیماران کمک کند.