جستجو در مقالات منتشر شده


۴۷ نتیجه برای کربن

رمضان علی دیانتی نیلکی ، سیمین ناصری ، محمود شریعت ،
دوره ۱۲، شماره ۳۷ - ( ۱۰-۱۳۸۱ )
چکیده

سابقه و هدف: کادمیوم یکی از فلزات سنگین سمی است که از راه های مختلف نظیر پساب های صنعتی، خانگی، کشاورزی و مکان های دفن غیربهداشتی مواد زاید شهری و صنعتی وارد منابع آب می شود. بررسی ها نشان می دهد آب های سطحی یا زیرزمینی در بعضی از مناطق اطراف منابع آلاینده، در مقادیر ۱/۰ تا ۱ میلی گرم بر لیتر به کادمیوم آلوده می باشند. درباره تعیین ایزوترم ها و عوامل موثر بر آن مربوط به حذف غلظت های کم کادمیوم (موجود در منابع آب آلوده شده) با استفاده از کربن فعال تحقیقی صورت نگرفته است. هدف از این تحقیق تعیین ایزوترم های جذب کادمیوم روی کربن فعال دانه ای، تعیین اثرات دما و pH آب روی ایزوترم های جذب و همچنین تعیین میزان کارآیی ستون کربن فعال در حذف کادمیوم از آب بوده است.
مواد و روش ها: وزن های مشخصی از کربن فعال (۰,۰۵ تا ۷/۰ گرم) به ۲۵۰ میلی لیتر آب حاوی غلظت معین کادمیوم (۲/۰ تا ۵ میلی گرم بر لیتر) موجود در ارلن مایرها به طور جداگانه اضافــه شـد وpH آنها در مقدار مورد نظر تنظیم گردید. ارلن ها در داخل انکوباتور یخچال دار مجهز به تکان دهنده (شیکر) قرار گرفتند و دمای مورد نظر تنظیم شد. به منظور تعیین زمان به تعادل رسیدن جذب، ارلن ها به مدت زمان های مختلفی از ۳۰ دقیقه تا ۶ ساعت در انکوباتور تکان داده شدندکه پس از هر بار میزان کادمیوم محلول باقی مانده پس از صاف کردن نمونه ها مطابق روش استاندارد به وسیله دستگاه جذب اتمی مورد اندازه گیری قرار می گرفت. با استفاده از داده های مربوط به آزمایشات تعیین ایزوترم ها، سینتیک جذب کادمیوم روی کربن فعال، اثر میزان کربن فعال بر سرعت جذب، اثر غلظت اولیه کادمیوم بر راندمان جذب، و همچنین اثرات تغییر دما و pH بر ایزوترم ها تعیین گردید. میزان جذب کادمیوم روی ستون کربن فعال در شرایط کار، با میزان پیش بینی شده از روی ایزوترم مقایسه شد. منحنی های نقطه شکست مربوط به عبور آب حاوی کادمیوم برای غلضت ۲۶/۰ میلی گرم بر لیتر در زمان تماس بستر خالی (EBCT) برابر ۳۰ دقیقه و برای غلظت ۵۹/۰میلی گرم بر لیتر در دو زمان تماس ۳۰ و ۶۰ دقیقه رسم گردید.
یافته ها: با افزایش pH و افزایش دما میزان جذب کادمیوم روی کربن فعال افزایش یافت. با افزایش غلظت اولیه کادمیوم با این که میزان جذب آن روی واحد وزن کربن فعال (q) زیاد شد، اما راندمان حذف آن روی مقدار مشخصی از کربن فعال کاهش یافت. جذب کادمیوم روی کربن فعال از معادله سینتیک درجه اول تبعیت کرد. با افزایش میزان کربن فعال سرعت جذب کادمیوم افزایش یافت. برای غلظت ۲۶/۰ میلی گرم بر لیتر کادمیوم ، نقطه شکست پس از عبور آب به میزان ۵۵ برابر حجم بستر خالی و برای غلظت ۵۹/۰ میلی گرم بر لیتر پس از عبور ۴۰ برابر حجم بستر خالی اتفاق افتاد. میزان جذب کادمیوم روی ستون کربن فعال بیشتر از میزان پیش بینی شده از ایزوترم بود.
استنتاج: گر چه حذف کامل ۲۶/۰ و ۵۹/۰ میلی گرم بر لیتر کادمیوم از آب به وسیله ستون کربن فعال امکان پذیر است اما نقطه شکست در منحنی مربوط به عملکرد ستون نسبتا زود فرا می رسد.

علی رمضان دیانتی نیلکی ، محمود شریعت ،
دوره ۱۴، شماره ۴۵ - ( ۱۰-۱۳۸۳ )
چکیده

سابقه و هدف: آلودگی منابع آب به فلزات سنگین یکی از معضلات زیست محیطی در سطح جهانی است. به دلیل بالا بودن سطح سمیت کادمیوم و تمایل آن به تجمع در بافت های زنده، حذف آن از آب به توجهات خاص نیاز دارد. درباره تعیین میزان حذف غلظت های کم کادمیوم (موجود در منابع آب آلوده شده) به وسیله کربن فعال بیولوژیکی (BAC)، مطالعه ای یافت نشده است. هدف از این تحقیق، تعیین میزان جذب کادمیوم (۲/۰ تا ۱ میلی گرم بر لیتر) به وسیله BAC در شرایط مختلف از نظر دما و pHبوده است.
مواد و روش ها: آزمایش های تعیین ایزوترم ها به صورت ناپیوسته(Batch) در غلظت های مختلفی از کربن فعال بیولوژیکی و کادمیوم با تغییر pH و دما انجام شد. آزمایش های مربوط به تعیین کارآیی ستون BAC با عبور پیوسته آب حاوی کادمیوم از ستون انجام گرفت. اندازه گیری کادمیوم مطابق روش استاندارد به وسیله دستگاه جذب اتمی انجام پذیرفت. زمان به تعادل رسیدن جذب روی B‏AC ، ایزوترم های جذب و میزان جذب کادمیوم روی BAC در pH و دماهای مختلف، و همچنین کارآیی ستون BAC درحذف کادمیوم مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: زمان به تعادل رسیدن جذب، ۵/۱ ساعت به دست آمد. جذب کادمیوم به وسیله کربن فعال مورد مطالعه با معادله فروندلیچ، تطابق بیش تری نشان داد. میزان جذب کادمیوم به وسیله کربن فعال بیولوژیکی، بیش از دو برابر کربن فعال ساده به دست آمد. اثر افزایش دما بر افزایش میزان جذب کادمیوم به وسیله کربن فعال فاقد بیوفیلم (ساده) مشهودتر است. اثر تغییر pH بر میزان حذف کادمیوم به وسیله کربن فعال ساده، بیش تر از کربن فعال بیولوژیکی است.
استنتاج: با ایجاد پوشش باکتریایی روی کربن فعال می توان نسبت به حذف همزمان مواد آلی و فلزات سنگین از محیط های آبی اقدام نمود.

احمد جنیدی جعفری ، محمدجواد عصاری ، مهری صارمی ،
دوره ۱۵، شماره ۴۹ - ( ۹-۱۳۸۴ )
چکیده

سابقه و هدف: زباله های بیمارستانی به عنوانی یکی از مشکلات بهداشتی عمومی مطرح می باشند. این مساله بستگی به ترکیبات زباله دارد. سوزاندن زباله یکی از روش های قابل قبول برای مدیریت زباله بیمارستانی می باشد ولیکن زباله سوزهای کنترل نشده، می تواند سبب ورود آلاینده ها به اتمسفر گردد. هدف از این مطالعه ارزیابی بعضی از آلاینده های خروجی از زباله سوزهای بیمارستانی در شهر همدان می باشد.
مواد و روش ها: در این پژوهش جهت بررسی آلاینده های هوای خروجی از چهار زباله سوز بیمارستانی دانشگاه علوم پزشکی همدان شامل سرب، جیوه، کادمیوم، بنزن، تولوئن، زایلین، مونواکسید کربن، دی اکسید گوگرد و ذرات معلق نمونه برداری شد.آنالیز نمونه ها در آزمایشگاه و یا از طریق قرائت مستقیم مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور از دستگاه های آزمایشگاهی مانند گاز کروماتوگراف، جذب اتمی، SO۲ و CO سنج استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که حداکثر غلظت بخارهای فلزی سرب، جیوه، کادمیوم به ترتیب ۱۱۱۳، ۵۴۰ و ۳۳۴۰ میلی گرم بر متر مکعب و غلظت گاز دی اکسید گوگرد ۱۲۷ppm و غلظت ذرات معلق ۶۳۹mg/m۳ مربوط به بیمارستان شماره چهار می باشد. همچنین حداکثر غلظت هیدروکربن های آروماتیک بنزن، تولوئن و زایلین به ترتیب میانگین ۷۷,۴۶، ۱۰۸.۶۴ و ۳۳.۶ میلی گرم بر متر مکعب و میانگین غلظت گاز مونواکسید کربن ۱۰۴۱ppmمربوط به بیمارستان شماره دو می باشد.
استنتاج: با بررسی های انجام شده می توان نتیجه گرفت که آلاینده های خروجی از بیمارستان های شهر همدان حداقل با P<۰,۰۵ از استاندارد سازمان حفاظت محیط زیست (EPA) بیش تر بوده است که می تواند به دلیل باز شدن بی موقع درب محفظه احتراق، هوادهی بیش از حد، عدم اختلاط زباله ها در هنگام احتراق و طراحی نامناسب و استفاده های نادرست از وسایل کنترل آلودگی هوا باشد.با توجه به این طیف وسیع آلودگی، به نظر می رسد استفاده از سایر روش های دفع زباله های بیمارستانی مانند دفع پس از استریل کردن زباله ها برای بهداشت محیط مناسب تر باشد.

عارفه بیگم شفاعت ، زهرا شهریور ، جواد علاقبندراد ، حسین کاویانی ،
دوره ۱۸، شماره ۶۶ - ( ۷-۱۳۸۷ )
چکیده

سابقه و هدف: درمان اختلالات خلقی با مشکلات فراوانی همراه می باشد از جمله عوارض دارویی، عدم پاسخ دهی مناسب به داروها و در نتیجه همکاری نامناسب بیمار با درمان. این مشکلات در کودکان و نوجوانان نیز تاثیری جدی در نتیجه درمان به دنبال دارد. مطالعه بر روی اثرات درمانی داروهای انتخابی و عوارض آنها، دستیابی به نتایج درمانی مطلوب تر را ممکن می سازد. در این مطالعه اثربخشی داروهای والپرات سدیم و لیتیم کربنات بر روی کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال خلقی دو قطبی در فاز حاد مانیک و مختلط (بمدت ۶ هفته) بستری در بیمارستان روزبه تهران در سال ۸۲ مقایسه شده است.
مواد و روش ها: پژوهش فوق یک کارآزمایی بالینی تصادفی دوسو بی خبر می باشد که روی ۳۰ بیمار ۱۸-۸ ساله مبتلا به اختلال خلقی دو قطبی انجام شده است. بیماری بر اساس DSM-IV و مصاحبه نیمه ساختار یافته تشخیصی K-SADS توسط روانپزشک فوق تخصص کودک و نوجوان تشخیص داده شده و آنگاه شدت علایم بیماری و میزان عملکرد بیماران با استفاده از ابزارهای MRS و CGAS به ترتیب در شروع درمان، پایان هفته سوم و پایان هفته ششم ارزیابی شد. ۱۳ نفر از دریافت کنندگان لیتیم و ۱۲ نفر از دریافت کنندگان والپرات سدیم مطالعه را به پایان رساندند. یافته ها با استفاده از آزمون نمونه های مستقل و روش تحلیل واریانس با نمونه های تکراری انجام شد.
یافته ها: مقایسه میانگین های MRS در نوبت دوم (پایان هفته سوم) در دو گروه اختلاف آماری معنی داری نشان نداد و این یافته ها در پایان مطالعه (پایان هفته ۶) نیز تکرار شد.مقایسه میانگین های مربوط به CGAS در نوبت دوم در دو گروه اختلاف آماری معنی داری نشان داد به این صورت که میزان بهبود عملکرد بیماران دریافت کننده والپرات سدیم در پایان هفته سوم بطور معنی داری بیشتر از بیماران دریافت کننده لیتیم کربنات بوده است (P<۰,۰۵) اما این یافته در پایان مطالعه (پایان هفته ۶) تکرار نشد بدین معنی که اختلاف آماری معنی داری از مقایسه این میانگین ها در پایان هفته ششم به دست نیامد.
استنتاج: بهبودی در علایم و نشانه ها و سطح عملکرد بیماران در پایان هفته ششم در دو گروه مشابه بوده و این نشان می دهد که لیتیم و والپرات سدیم در بهبودی علایم و نشانه ها و سطح عملکرد (در فاز حاد بیماری) به یک اندازه موثر هستند. در مقایسه سطح عملکرد بیماران دیده شد که گروه دریافت کننده والپرات سدیم در پایان هفته سوم بهبود بیشتری داشته اند و این ممکن است بدین معنی باشد که والپرات سدیم سریعتر از لیتیم اثر می کند.

ذبیح اله یوسفی، انوشیروان محسنی بندپی، رمضانعلی دیانتی تیلکی، رضاعلی محمدپور، افشین ملکی، اسمعیل قهرمانی،
دوره ۲۰، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۸۹ )
چکیده

سابقه و هدف: رنگ‌های شیمیایی که در صنایع نساجی به کار می‌رود؛ دارای خطرات بالقوه‌ای از جمله سرطا‌ن‌زایی و جهش‌زایی برای انسان می‌باشند. به علاوه نفوذ رنگ‌های متفاوت به آب‌های سطحی و زیرزمینی باعث رنگی‌شدن منابع آبی می‌شود، لذا هدف از این مطالعه بررسی راندمان حذف رنگ‌های راکتیو یلو۳ و دیسپرس یلو۳ توسط سیستم ترکیبی GÂÇ-SBR می‌باشد.
مواد و روش ها: این مطالعه تجربی در مقیاس Bach صورت گرفت. از دو راکتور SBR برای انجام این مطالعه استفاده شد. فاضلاب مورد استفاده به صورت سنتتیک (۱۸۰۰ÇÔD= ) بود. پس از راه‌اندازی راکتورها رنگ‌های راکتیو یلو۳ و دیسپرس یلو۳ به سیستم تزریق شد و راندمان حذف آن در زمان واکنش‌های مختلف مورد بررسی قرار گرفت. پس از تعیین کارایی سیستم SBR در حذف رنگ و ÇÔD به بررسی کارایی سیستم GÂÇ-SBR پرداخته شد.
یافته ها: در زمان واکنش ۲۴ ساعت راندمان حذف سیستم‌های SBR و GÂÇ-SBR برای رنگ راکتیو یلو۳ به ترتیب برابر با ۵۸ و ۷۲ درصد و برای رنگ دیسپرس یلو۳ ، ۸۵ و ۹۱ درصد شد. همچنین در زمان واکنش ۱۴ ساعت راندمان حذف ÇÔD در سیستم SBR و GÂÇ-SBR به ترتیب ۹۸ و ۵/۹۸ درصد شد.
استنتاج: کارایی سیستم GÂÇ-SBR در حذف رنگ راکتیو یلو۳ و دیسپرس یلو۳ بیشتر از سیستم SBR بود. ولی دو سیستم جهت حذف ÇÔD تفاوت چندانی نداشتند. در کل با افزایش زمان واکنش کارایی سیستم‌ها افزایش می‌یافت و در یک زمان واکنش مشخص راندمان حذف حالت یکنواختی پیدا می‌کرد.

محمدعلی ززولی، فرزانه ویسی، امیر ویسی،
دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۰ )
چکیده

سابقه و اهداف : بیس فنلA ترکیبی حلقوی است که کاربردهای زیادی در صنایع مختلف دارد و به عنوان آلاینده مقاوم شناخته شده است. لذا هدف از این تحقیق بررسی حذف بیس فنل A با استفاده از کربن فعال و پوسته تخم مرغ با استفاده از روش پاسخ سطحی می‌باشد. مواد و روشها: در این مطالعه از کربن فعال و پوسته تخم مرغ به عنوان جاذب استفاده شد. جاذب‌ها با استفاده از روش استاندارد تهیه و مش‌بندی شد. متغیرهای مورد مطالعهPH ، زمان ماند، غلظت بیس فنل و دوز جاذب می‌باشد. کلیه آزمایشات به روش استاندارد انجام شد. حجم نمونه به روش باکس بنکن انجام شد . یافته ها: یافته‌ها نشان داد که راندمان هر دو جاذب در جذب آلاینده با افزایش زمان ماند، افزایش غلظت BPA و کاهش PH افزایش می‌یابد. بیشترین جذب برای کربن فعال و پوسته تخم مرغ به ترتیب ۹۲ و ۳۳ درصد می‌باشد. راندمان جذب در زمان ۱۲۰ دقیقه برای هر دو جاذب بیشترین مقدار بود. آزمون آنالیز واریانس داده‌های آزمایش نشان داد که مدل پاسخ سطحی به لحاظ آماری برای کربن فعال با شرایط خطی و برای پوسته تخم مرغ با شرایط خطی، مکعبی و برهمکنش رابطه معنی داری دارد. استنتاج : جذب بیس فنل توسط جاذب پوسته تخم مرغ نسبت به کربن فعال بسیار کم و ناچیز می باشد. کربن فعال یک جاذب خوب برای بیس فنل می‌باشد.
زهره ابراهیمی سیریزی، علیرضا ریاحی بختیاری، ساناز غفاری،
دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده

سابقه و هدف: هیدروکربن‌های آروماتیک چند حلقه‌ای (Polycyclic aromatic hydrocarbons یا PAHs) گروه بزرگی از آلاینده‌های پایدار محیطی را تشکیل می‌دهند. این ترکیبات از پراکنش وسیعی در محیط زیست برخوردار هستند و منشأ اصلی ورود آن‌ها به محیط زیست، نفت و فرآورده‌های نفتی می‌باشد. هدف اصلی مقاله حاضر، اندازه‌گیری ترکیبات PAHs لیست آژانس حفاظت محیط زیست آمریکا در رسوبات سطحی منطقه حفاظت شده حرا و مقایسه آن با استانداردهای موجود بود. مواد و روش‌ها: به منظور ارزیابی خطر آلودگی نفتی در منطقه، تعداد ۴۲ نمونه رسوب سطحی از دو منطقه قشم و بندر خمیر برداشت شد و ۱۶ ترکیبPAH لیست آژانس حفاظت محیط زیست آمریکا در آن‌ها مورد بررسی قرار گرفت. جهت استخراج نمونه‌ها از دستگاه سوکسله (Soxhlet) و حلال دی‌کلرومتان و برای تحلیل نمونه‌ها از دستگاه GC-MS (Gas chromatography-Mass spectrometer) استفاده گردید. یافته‌ها: متوسط غلظت ۱۶ ترکیب PAHs برابر با ۱۵۷ ± ۱۴۷۰ نانوگرم بر گرم وزن خشک به دست آمد. همچنین غلظت ترکیب نفتالین به عنوان سمی‌ترین و بنزو(آ) پایرن به عنوان شناخته شده‌ترین ترکیب سرطان‌زای PAHs به ترتیب ۱۸۳ ± ۱۲۷۴ و ۲۸/۰ ± ۵/۲ نانوگرم بر گرم وزن خشک محاسبه شد. استنتاج: غلظت کلی ترکیبات PAHs کمتر از میزان استاندارد EPA (۴۰۰۰ نانوگرم بر گرم) در رسوب می‌باشد، اما غلظت ترکیب نفتالین به عنوان سمی‌ترین ترکیب PAH بالاتر از حد استاندارد این سازمان (۱۶۰ نانوگرم بر گرم) بود. غلظت ترکیب بنزو(آ) پایرن نیز به عنوان خطرناک‌ترین ترکیب PAH و شاخص آلودگی محیط به ترکیبات PAH نیز کمتر از حد مجاز این سازمان (۴۳۰ نانوگرم بر گرم) ارزیابی گردید.
علی آذری، علی‌اکبر بابایی، روشنک رضایی کلانتری، علی اسرافیلی، مجتبی مؤذن، بابک کاکاوندی،
دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده

مقدمه: نیترات از متداول‌ترین آلاینده‌های شیمیایی آب‌های زیرزمینی می‌باشد و جذب سطحی به عنوان یکی از مؤثرترین و کارامدترین روش‌ها در حذف این آلاینده از محیط‌های آبی مطرح است؛ بنابراین هدف مطالعه حاضر مغناطیسی کردن کربن نانوتیوب با آهن صفر ظرفیتی و استفاده از آن به عنوان جاذب برای حذف نیترات از محیط‌های آبی بود. روشها: در این مطالعه از روش احیا برای تبدیل آهن دو ظرفیتی به آهن صفر و روش هم‌ترسیبی برای نشاندن آهن بر روی کربن نانوتیوب استفاده شد. ویژگی جاذب با تکنیک‌های SEM (Structural equation modelling)، XRD (X-ray powder diffraction) و VSM (Value stream mapping) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تأثیر تغییرات pH، زمان تماس، دور همزن، دما و غلظت‌های مختلف جاذب و نیترات به روش یک فاکتور در زمان، بررسی و سپس بهینه‌سازی شدند. یافتهها: pHبرابر با ۳، زمان تماس ۶۰ دقیقه، دور همزن ۲۰۰ دور در دقیقه و میزان جاذب ۱ گرم بر لیتر به عنوان شرایط بهینه برای حذف نیترات حاصل شد. بررسی روابط ایزوترم و سینتیک نشان داد که داده‌های تجربی فرایند جذب نیترات به ترتیب با مدل Langmuir (۹۹۷/۰ < ۲R) و شبه درجه دوم (۹۹۳/۰ < ۲R) همبستگی داشتند. مطالعه ترمودینامک واکنش نیز نشان داد که فرایند گرماگیر و خود بخودی بود. نتیجهگیری: در شرایط بهینه، کربن نانوتیوب مگنت شده با آهن صفر، پتانسیل و کارایی مؤثری را در حذف نیترات دارد و به دلیل خاصیت مغناطیسی، جداسازی آن از محلول آبی ساده و سریع‌تر است.
محمد علی ززولی، ذبیح ا... یوسفی، محمود تقوی، بهروز اکبری‌آدرگانی، جمشید یزدانی چراتی،
دوره ۲۲، شماره ۹۸ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده

سابقه و هدف: کادمیوم یک فلز بسیار سمی می‌باشد که حتی در غلظت‌های پایین نیز اثرات سویی بر سلامتی انسان‌ها داشته و باید از محیط‌های آبی حذف گردد. بنابراین این مطالعه با هدف بررسی کاربرد نانولوله‌های کربنی تک‌جداره اصلاح شده با ال- سیستئین در حذف کادمیوم از محیط‌های آبی و اثر پارامترهای pH، مقدار جاذب، زمان تماس و غلظت کادمیوم انجام شد. مواد و روش‌ها: ابتدا نانولوله‌های کربنی تک‌جداره با ال- سیستئین عامل‌دار شده و اثر pH در انجام فرآیند جذب تعیین شد. در ادامه تأثیر مقدار نانولوله‌های کربنی، زمان تماس و غلظت کادمیوم در pH بهینه تعیین شد. داده‌های جذب با مدل ایزوترمی لانگمیر و فروندلیچ مطابقت داده شدند. یافته‌ها: با افزایش pH، زمان تماس و غلظت کادمیوم میزان qe افزایش و با افزایش مقدار نانولوله‌های کربنی، کاهش یافت. ایزوترم فرآیند جذب از مدل ایزوترمی لانگمیر (۹۹۷/۰= R۲) پیروی می‌کند. راندمان نانولوله‌های کربنی تک‌جداره در شرایط بهینه ۲۶/۹۴ درصد می‌باشد. استنتاج: به‌طورکلی نتایج نشان داد که می‌توان از نانولوله‌های کربنی تک‌جداره اصلاح شده با ال- سیستئین به عنوان یک فرآیند مؤثر در حذف کادمیوم استفاده کرد.
محمد شکرزاده ، مسعود پورحسین، نفیسه نصری نصرآبادی، فرزانه ویسی ، زهره کوشکی،
دوره ۲۳، شماره ۹۹ - ( ۱-۱۳۹۲ )
چکیده

سابقه و هدف: منوکسید کربن(Co) گازی بی‌بو، بی رنگ و سمی است که فراوان ترین آلاینده در اتمسفر پایین است. مسمومیت با Co از شایع‌ترین علل مرگ و میر در ایران محسوب می‌شود. از آن‌جایی که اطلاعاتی در مورد میزان شیوع مسمومیت با Co در استان مازندران وجود ندارد، این تحقیق با هدف بررسی شیوع مسمومیت با منواکسید کربن در سال‌های ۱۳۹۰- ۱۳۸۸ انجام شده است. مواد و روش‌ها: این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی می‌باشد که در آن با مراجعه به سازمان پزشکی قانونی استان مازندران اطلاعات لازم دریافت ‌شد. همچنین با مطالعه گزارش کالبدگشایی و پرونده متوفیان طی ۳ سال، اطلاعات مربوط به سن، جنس، شغل، علت مسمومیت و دیگر اطلاعات مورد نیاز جمع‌آوری گردید. برای تحلیل نتایج وبررسی روابط بین متغیرها از نرم افزار آماری SPSS وآزمون آماری ² استفاده شده است. یافته‌ها: از ۲۴۴۶ مرگ در طی سه سال ۱۳۸۸ الی ۱۳۹۰، ۲۳۷ نفر در اثر مسمومیت فوت کرده‌اند که در ۲۷ نفر (۴/۱۱ درصد) ناشی از منوکسید کربن بوده است. بروز مسمومیت در جنس مذکر ۷/۱ برابر بیشتراز جنس مؤنث بود. بیش‌ترین موارد مرگ در رده سنی ۲۱ تا۳۰ سال و در گروه شغلی آزاد و زنان خانه دار بود. بیش‌تر موارد مرگ در ماه‌های سرد سال رخ داده بود. مسمومیت در تمامی موارد اتفاقی بود. استنتاج: با توجه به این‌که در بیش‌تر موارد مسمومیت‌های منجر به فوت ناشی از گاز Co (قاتل خاموش) به صورت آرام و پنهان پدیدار می‌شود، علایم تدریجی آن عملاً مجال هرگونه دفاع و فرار شخص را ناممکن می‌سازد. از این رو آموزش و اطلاع رسانی به مردم از طریق رسانه های عمومی و محیط‌های آموزشی درباره خطرات و راه‌های مقابله با مسمومیت با گاز Co کاملاً ضروری به نظر می‌رسد.
کوثر رضایی، مسعود هدایتی فرد، اسماعیل فتاحی،
دوره ۲۳، شماره ۱۰۸ - ( ۱۰-۱۳۹۲ )
چکیده

سابقه و هدف: دودی کردن سرد یکی از روش‌های قدیمی و رایج برای افزایش مدت زمان نگهداری ماهیان می‌باشد. مواد و روش‌ها: این مطالعه به استخراج و بررسی میزان هیدروکربن‌های آروماتیک چند حلقه‌ای (PAHs یا Polycyclic aromatic hydrocarbon) سرطان‌زا توسط HPLC و همچنین مقادیر اسیدهای چرب، ارزش غذایی و جمعیت باکتریایی در بافت ۳ گونه از ماهیان دودی پر مصرف شامل ماهیان سفید، کپور نقره‌ای و کفال طلایی پرداخته شد. یافته‌ها: میزان PAHs با وزن مولکولی بالا به ترتیب در ماهی دودی کپور نقره‌ای، کفال طلایی و سفید عبارت بودند از ۱۰۰/۰، ۰۳۹/۰ و ۰۳۳/۰ میکروگرم بر کیلوگرم (۰۵/۰ > P). میزان Benzo(a)pyrene در ماهی کپور نقره‌ای و سفید ۰۰۱/۰ میکروگرم در کیلوگرم و در کفال طلایی ۰۰۴/۰ میکروگرم در کیلوگرم به دست آمد (۰۵/۰ > P). همین طور نتایج نشان‌دهنده فراوانی اسید چرب غیر اشباع در بافت این ماهیان دودی بود. مجموع ω-۳ در ماهی کپور نقره‌ای، کفال طلایی و سفید به ترتیب ۷۹/۱۵ درصد، ۱۸/۱۱ درصد و ۷۴/۸ درصد بود. میزان شاخص Polyene (EPA + DHA / C۱۶) به ترتیب ۳۰/۰ درصد، ۱۳/۰ درصد و ۱۴/۰ درصد به دست آمد (۰۵/۰ > P). بین میزان چربی و PAHs رابطه همبستگی مثبتی مشاهده گردید (۵۶/۰ = ۲r). طبق نتایج به دست‌آمده میزان باکتری‌های بی هوازی در ماهی کپور نقره‌ای، کفال طلایی و سفید به ترتیب ۲۶/۵، ۱۵/۵ و ۱۸/۵ log CFU/g (لگاریتم تعداد کلنی تشکیل شده در هر گرم) و میزان TC (Total count) نیز به ترتیب ۲۱/۵، ۲۳/۵ و ۲۰/۵ log CFU/g به دست آمد (۰۵/۰ > P). استنتاج: مقادیر PAHs، فاکتورهای کیفی و بار باکتریایی در محدوده مجاز بود و میزان اسیدهای چرب غیر اشباع (Unsaturated fatty acid UFA) و شاخص غیر اشباعیت مناسب در ماهیان دودی مطالعه‌شده قابل توجه می‌باشد.
محمدعلی ززولی، ذبیح ا... یوسفی، جمشید یزدانی چراتی، هاجر طبری نیا، فرزانه طبری نیا، بهروز اکبری آدرگانی،
دوره ۲۴، شماره ۱۱۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده

سابقه و هدف: جیوه یک فلز سنگین به‌شدت سمی است که باعث صدمات عصب شناختی غیرقابل برگشت به انسان می‌شود. مواجهه بیش از حد با جیوه سبب بروز بیماری‌هایی نظیر رعشه، از دست دادن حس، کاهش بینایی و شنوایی یا رشد می‌شود. سازمان جهانی بهداشت حداکثر میزان جذب جیوه را ۳/۰ میلی‌گرم در هفته و حداکثر غلظت قابل قبول جیوه در آب را ۱ میکروگرم بر لیتر توصیه کرده است. هدف از این تحقیق حذف یا کاهش جیوه از محیط آبی با نانولوله کربنی اصلاح شده با سیستئین می‌باشد. مواد و روش‌ها: در این مطالعه نانولوله کربنی تک جداره به عنوان جاذب استفاده شد. متغیرهای مورد مطالعه pH محلول، زمان ماند، غلظت جیوه و جرم نانولوله کربنی می‌باشد. کلیه آزمایشات به روش استاندارد انجام شد. حجم نمونه به روش باکس بنکن تعیین گردید. یافته‌ها: نتایج تحقیق نشان داد که راندمان جاذب در جذب آلاینده باافزایش زمان ماند، کاهش غلظت جیوه و افزایش pH افزایش می‌یابد. بیش‌ترین و کم‌ترین مقدار جذب برای نانولوله کربنی به ترتیب ۹۵ و ۲۲ درصد می‌باشد. راندمان جذب در زمان ۱۲۰ دقیقه بیش‌ترین مقدار بود. آزمون آنالیز واریانس داده‌های آزمایش نشان داد که مدل پاسخ سطحی به لحاظ آماری برای نانو لوله کربنی با شرایط خطی رابطه معنی‌داری دارد. استنتاج: بر اساس آنالیز آزمایشات مشخص گردید که نانو لوله کربنی تک جداره اصلاح شده با ال- سیستئن یک جاذب خوب برای حذف جیوه از محیط آبی می‌باشد.


روشنک رضایی کلانتری ، احمد جنیدی جعفری، بابک کاکاوندی، سیمین ناصری، احمد عامری، علی آذری،
دوره ۲۴، شماره ۱۱۳ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده

سابقه و هدف : حذف سرب به عنوان یک فلزی سمی از منابع آبی آلوده به دلیل اثرات مخرب آن امری ضروری و اجتناب ناپذیر است . فرایند جذب سطحی یکی از روش های موثر در این زمینه به شمار می آید. مطالعه حاضر با هدف جذب و جداسازی مغناطیسی سرب از فاضلاب سنتتیک با استفاده از کامپوزیت نانو اکسید آهن و کربن انجام گرفت. مواد و روش ها : در این مطالعه از نانوذرات اکسید آهن به عنوان منبع آهن برای جداسازی مغناطیسی پودر کربن فعال از نمونه محلول استفاده شد . ویژگی های فیزیکی و سطحی جاذب به همراه تاثیر فاکتورهای م ؤثر بر فرایند جذب زمان تماس، مقدار جاذب، غلظت اولیه سرب و دما ) مورد مطالعه قرار گرفت . هم چنین برای توصیف داده های ،pH) تجربی از معادلات سینتیک و ایزوترم های تعادلی استفاده شد. یافته ها : اندازه نانو ذرات اکسید آهن بین ۳۰ تا ۸۰ نانومتر و مساحت سطح ویژه کامپوزیت نانواکسید آهن و کربن، برابر با ۶ در زمان ۶۰ دقیقه به تعادل می رسد و pH ۶۷۱/۲ متر مربع بر گرم تعیین شدند . نتایج نشان داد که فرایند جذب در بازدهی جذب با افزایش مقدار جاذب و دما، افزایش می یابد. حداکثر ظرفیت جذب بر مبنای مدل ایزوترم لانگمیر برای ۶۷ میلی گرم بر گرم حاصل شد. / دمای ۵۰ درجه سلسیوس، ۱ استنتاج: مطابق نتایج به دست آمده، انتظار می رود که مغناطیسی کردن پودرکربن فعال با حفظ خصوصیات فیزیکی و سطحی آن یک روش مناسب برای رفع مشکلات وابسته به آن به ویژه جداسازی و فیلتراسیون باشد.
محمد تقی صمدی، رضا شکوهی، ملیحه عراقچیان، منیره طرلانی آذر،
دوره ۲۴، شماره ۱۱۷ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده

سابقه و هدف: ورود مستمر آنتی‌بیوتیک‌ها به محیط عامل مشکلات بالقوه بسیاری هم‌چون مقاومت میکروارگانیسم‌های بیماری‌زا می‌باشد. از این روی محققین به دنبال روش‌های کاهش و حذف آنتی‌بیوتیک‌ها در فاضلاب‌های بیمارستانی و آب‌های آلوده می‌باشند. آموکسی‌سیلین یک آنتی‌بیوتیک پر مصرف در درمان عفونت‌ها می‌باشد که تقریبا بخش عمده آن به صورت غیر متابولیزه دفع، وارد فاضلاب و در نهایت وارد محیط زیست می‌شود. مطالعه حاضر با هدف بررسی کارایی نانولوله‌های کربنی چند دیواره در حذف آموکسی سیلین از محیط‌های آبی انجام گردید. مواد و روش‌ها: در تحقیق تجربی حاضر، کارایی نانولوله‌های کربنی چند دیواره در حذف آموکسی‌سیلین با بررسی تغییرات پارامترهای pH (۴ تا۱۰)، غلظت یونی (۰ تا۱/۰ مول در لیترکلرید سدیم) و دوز جاذب (۴/۰تا ۸/۱ گرم در لیتر) در سیستم ناپیوسته انجام گرفت. در نهایت مدل‌های ایزوترمی و سینتیک‌های جذب بررسی گردید. یافته‌ها: نتایج نشان داد که حداکثر کارایی حذف آموکسی سیلین در ۸pH= می‌باشد. هم‌چنین افزایش غلظت یونی باعث کاهش و افزایش دوز جاذب موجب افزایش میزان حذف شد. داده‌های تعادلی جذب با ایزوترم لانگموئر (۹۱۰۸/۰R۲=) و سینتیک جذب با معادله سینتیکی درجه دو مطابقت بهتری نشان داد. استنتاج: با توجه به نتایج حاصل می‌توان نانولوله‌های کربنی چند دیواره را به عنوان جاذب قابل قبولی در حذف آنتی‌بیوتیک آموکسی‌سیلین از محیط‌های آبی در نظرگرفت.
آذین حاج علی بیگ، محمدصادق رضایی، سید عبداله موسوی،
دوره ۲۴، شماره ۱۱۸ - ( ۸-۱۳۹۳ )
چکیده

تزریق نفت در زیر پوست باعث علائمی از قبیل تحریک پوستی خفیف تا میو نکروز و فاسئیت نکروزان می‌شود. تا به حال گزارش تزریق نفت در کودکان و از روی کنجکاوی در مقالات یافت نشد. پزشکان از برخورد سلیقه‌ای برای درمان این بیماران استفاده کردند. در این مقاله ما به گزارش یک مورد تزریق نفت به ساعد یک کودک توسط خودش از روی کنجکاوی و شیوه برخورد با این بیمار می‌پردازیم. در برخورد با بیمارانی که تزریق هیدروکربن‌ها را در نسج نرم دارند، باید بیمار را بستری نمود و هیدراسیون کافی انجام داد، عضو را بالا نگه داشت و آنتی بیوتیک تجربی برای بیمار شروع نمود و در صورت بروز عوارض اقدام به جراحی و درناژ و دبریدمان نمود.
محمد رضا سمرقندی، صلاح عزیزی،
دوره ۲۴، شماره ۱۱۹ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده

سابقه و هدف: کادمیومیکی از فلزات سنگین سمی استو از طریق پساب‌های صنعتی، خانگی و کشاورزی وارد محیط زیست می‌شود. با توجه به بالا بودن سطح سمیت کادمیوم و تمایل آن به تجمع در بافت زنده، حذف آن از آب دارای اهمیت زیادی است. هدف از انجام این پژوهش بررسی کارایی کربن فعال پوشیده شده با نانو ذرات اکسیدآهن در حذف کادمیوم و مطالعه سینتیک، ایزوترم و مکانیسم جذب می باشد. مواد و روش‌ها: مطالعه حاضراز نوع بنیادی- کاربردی بوده است که به صورت آزمایشگاهی انجام شد. برای تعیین خصوصیات جاذب از XRD و SEM و برای بررسی گروه‌های عملکردی بر روی جاذب از FTIR استفاده شد. فاکتورهای مختلف از قبیل pH، غلظت کادمیوم، زمان تماس و دوز جاذب در حذف کادمیوم بررسی شد. ایزوترم‌های جذب لانگمویر، فروندلیخ، دوبنین- رادشکوویچ، تمکین و همچنین سینتیک جذب درجه اول و شبه درجه دوم برای توصیف داده‌های جذب استفاده شدند. یافته‌ها: براساس نتایج XRD و SEM مشخص شد که قطر نانوذرات اکسیدآهن ۲۰ نانومتر می‌باشد که به خوبی بر روی کربن فعال پوشش داده شد. با افزایش pH، زمان، غلظت جاذبو کاهش غلظت کادمیوم میزان جذب کادمیوم افزایش پیدا می‌کند. بیش‌ترین میزان جذب در ۹pH= (حدود ۹۰ درصد) حاصل شد.داده‌های ایزوترم جذب از ایزوترم فروندلیخ و سینتیک جذب از مدل شبه درجه دوم پیروی می‌کند. آنالیز طیف FTIR نشان داد که گروه‌های عاملی OH، آمین و کربوکسیل نقش مهمی در جذب کادمیوم دارند. استنتاج: با توجه به نتایج به دست آمده می‌توان از پوشش نانو ذرات برای افزایش راندمان جذب کادمیوم استفاده کرد و آن را به عنوان روش موثر در حذف کادمیوم به کار برد.
سهیل سبحان اردکانی، فائزه عین آبادی ، مهدی هاشمی،
دوره ۲۴، شماره ۱۲۱ - ( ۱۱-۱۳۹۳ )
چکیده

سابقه و هدف: PAHs از مهم‌ترین آلاینده‌های منابع آب زیرزمینی محسوب می‌شوند. بنابراین در این پژوهش نسبت به ارزیابی غلظت PAHs در آب چاه‌های مجاور جایگاه‌های عرضه سوخت شهر همدان اقدام شد. مواد و روش‌ها: طی فصول زمستان ۱۳۹۰ و بهار ۱۳۹۱ در مجموع ۵۲ نمونه آب از عمق ۳۰ سانتی‌متری چاه‌های مجاور ۱۳ جایگاه سوخت شهر همدان مطابق روش استاندارد برداشت شد. استخراج و قرائت غلظت هیدروکربن‌ها به ترتیب توسط روش میکرو استخراج مایع- مایع و استاندارد مرجع EPA-۸۲۷۰ و پردازش آماری داده‌ها نیز توسط نرم‌افزار SPSS انجام شد. یافته‌ها: ۱۳ هیدروکربن آروماتیک حلقوی در نمونه‌ها شناسایی شد. کمینه و بیشینه میانگین غلظت هیدروکربن‌ها بر حسب میکروگرم بر لیتر در فصل زمستان با ۰۴۷/۰±۰۴۳/۰ و ۹۶/۶±۲۹/۴ به ترتیب مربوط به آسنفتیل و نفتالن و در فصل بهار با ۰۷۳/۰±۰۵۹/۰ و ۰۴۱/۰±۱۹۴/۰ به ترتیب مربوط به آسنفتیل و فلورانتن می‌باشد. هم‌چنین مقایسه میانگین غلظت هیدروکربن‌ها با رهنمود WHO، EPA و سازمان ملی استاندارد ایران نشان داد که میانگین غلظت تجمع یافته نفتالن در کل دوره نمونه‌برداری بیش‌تر از رهنمود EPA می‌باشد. استنتاج: با توجه به این که میانگین غلظت نفتالن در برخی نمونه‌ها بیش از حد استاندارد می‌باشد، بنابراین استحصال از آب چاه‌های اطراف جایگاه‌های عرضه سوخت می‌تواند منجر به بروز معضلات محیط زیستی و بهداشتی شود، که این موضوع لزوم اجرای برنامه‌های پایش دوره‌ای مخازن ذخیره سوخت و منابع آب زیرزمینی اطراف جایگاه‌ها را بیش از پیش نمایان می‌سازد.
علی آذری، میترا غلامی، زهرا ترک شوند، احمد رضا یاری، احسان احمدی، بابک کاکاوندی،
دوره ۲۴، شماره ۱۲۱ - ( ۱۱-۱۳۹۳ )
چکیده

چکیده سابقه و هدف: افزایش فعالیت‌های صنعتی و به دنبال آن تخلیه فاضلاب‌های تصفیه نشده حاوی رنگ به محیط‌های آبی می‌تواند سبب ایجاد مشکلاتی هم‌چون کاهش قابلیت نفوذ نور، ایجاد شرایط بی‌ هوازی، ایجاد آلرژی و سرطان شود. جذب سطحی به عنوان یکی از مؤثر و کارامدترین روش‌ها در حذف رنگ مطرح است، لذا هدف مطالعه حاضر مغناطیسی کردن کربن فعال پودری با آهن صفر ظرفیتی و استفاده از آن به عنوان جاذب برای حذف رنگ از محیط آبی می‌باشد. مواد و روش‌ها: در این مطالعه از هم ترسیبی برای سنتز کربن فعال مغناطیسی شده با نانو ذرات آهن صفر ظرفیتی استفاده شد. ویژگی جاذب با تکنیک‌های SEM،TEM ،EDX ، XRD و VSM مورد آنالیز قرار گرفت. اثر متغیرهای مستقل از جمله زمان تماس، pH محلول، دما، دوز جاذب و غلظت رنگ زا بر عملکرد پاسخ (راندمان حذف رنگ بازیک بنفش) با روش سطح پاسخ بر مبنای طراحی باکس بنکن Box-Behnken مورد ارزیابی قرار گرفت. از آنالیز واریانس (آنووا ANOVA)، به عنوان روش آماری آنالیز پاسخ‌ها استفاده شد. یافته‌ها: pH معادل با ۳، زمان تماس۶۵ دقیقه، دوز جاذب gr/l۲ و دمای C◦۴۵ به عنوان شرایط بهینه برای حذف رنگ BV۱۶ حاصل شد. بررسی ایزوترم و مدل‌های سینتیکی نشان داد که داده‌های تجربی فرایند جذب رنگ بازیک بنفش با مدل لانگمیر (۹۹۵/۰(R۲> و شبه درجه دوم (۹۳۱/۰(R۲> همبستگی دارند. استنتاج: در شرایط بهینه، کربن فعال مغناطیسی شده با آهن صفر، پتانسیل موثری را در حذف رنگ زا BV۱۶ داشته و به دلیل خاصیت مغناطیسی، جداسازی آن از محلول آبی ساده و سریع‌تر است.
عبدالمطلب صید محمدی، قربان عسگری، عبداله درگاهی، سیده اعظم مبارکیان،
دوره ۲۴، شماره ۱۲۱ - ( ۱۱-۱۳۹۳ )
چکیده

سابقه و هدف: رنگ‌ها از مهم‌ترین آلاینده‌های موجود در فاضلاب صنایع نساجی می‌باشند که غالبا سرطان‌زا، موتانوژن (جهش‌زا) و غیر قابل تجزیه بیولوژیک بوده، لذا حذف آن‌ها از پساب از لحاظ زیست محیطی حائز اهمیت است. این پژوهش به درک فرایند جذب و توسعه یک تکنولوژی اقتصادی جهت تصفیه آب‌های آلوده به مواد رنگی می‌پردازد. بدین منظور از کربن فعال شده از پوست میوه بلوط به عنوان جاذب استفاده شد. مواد و روش‌ها: در این مطالعه، خصوصیات سطحی جاذب با استفاده از آزمون تبدیل فوریه مادون قرمز و میکروسکوپ الکترونی رویشی FTIR و SEM ارزیابی گردید. به علاوه کارایی جاذب در حذف رنگ متیلن بلو در شرایط ناپیوسته با بررسی تاثیر متغیرهایی نظیر pH، زمان واکنش، مقدار جاذب، غلظت اولیه رنگ و دمای محلول مطالعه شد. در نهایت نتایج توسط ۷ مدل سینتیک و ۴ مدل ایزوترم تحلیل گردید. یافته‌ها: در این پژوهش بالاترین کارایی حذف رنگ متیلن بلو در pH بهینه ۶ ، مدت زمان ۱۸۰ دقیقه و دوز جاذب g/l ۲ حاصل شد که برای غلظت اولیه‌ی رنگ mg/l۱۰۰ حدود ۰۸/۹۱ درصد به دست آمد. نتایج نشان دادند که آزمایشات از ایزوترم لانگمویر نوع یک (۹۹۷۱/۰R۲ =) پیروی می‌کند. هم‌چنین مطالعات سینتیکی همبستگی بیش‌تری را با معادله شبه درجه دو (۹۷۱۵/۰R۲ =) نشان داد. استنتاج: بر مبنای نتایج حاصل از این مطالعه می‌توان اظهار نمود که کربن فعال شده از پوست بلوط می‌تواند به عنوان یک جاذب موثر و ارزان قیمت در فرایندهای تصفیه مورد استفاده قرار گیرد.
زهره اکبری جونوش، مهدی فرزادکیا، یوسف دادبان شهامت، علی اسرافیلی دیزجی،
دوره ۲۴، شماره ۱۲۲ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده

سابقه و هدف: فنل و مشتقات آن در بسیاری از صنایع شیمیایی، دارویی و پتروشیمی به عنوان ماده خام مورد استفاده قرار می‌گیرد. این ماده به علت سمیّت فراوان در دسته آلاینده‌های متقدم طبقه‌بندی شده و از خاصیت تجمع‌پذیری برخوردار است. در این تحقیق از نانوکامپوزیت کربن فعال مغناطیسی شده جهت حذف سریع فنل استفاده شده است. مواد و روش‌ها: ابتدا جاذب کربن فعال با نانو ذرات مغناطیسی اصلاح گردید. سپس خصوصیات فیزیکی جاذب توسط آنالیزهای BET، XRD و SEM مورد ارزیابی قرار گرفت. در ادامه تأثیر پارامترهای مختلف شامل: pH، غلظت آلاینده، زمان تماس و دوز جاذب بر حذف فنل از پساب سنتتیک مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین مدل‌های ایزوترمی و سینتیکی جذب مورد بررسی قرار گرفت. یافته‌ها: آنالیز BET نشان‌دهنده کاهش ۲۵/۱۰درصد سطح مخصوص کربن فعال، پس از اصلاح توسط نانو ذرات Fe۳O۴ بود. تصاویر (SEM) Scanning Electron Microscopy و XRD تأییدکننده قرار گرفتن نانو ذرات آهن روی کربن فعال بود. نقاط بهینه جذب در این فرایند شامل: pH برابر با ۸، زمان تماس ۱۵دقیقه و دوز جاذب g/L ۲ گرم در لیتر بود.داده‌ها از ایزوترم لانگ مویر و سینتیک شبه درجه دو تبعیت بیشتری داشتند. بالاترین میزان جذب فنل بر روی کربن فعال مغناطیسی شده mg/g ۰۳۳/۸۴ به دست آمد استنتاج: با ایجاد خاصیت مغناطیسی روی جاذب کربن فعال که از ظرفیت جذب بسیار بالای فنل برخوردار است، فرایند جداسازی آن آسان و سریع می‌گردد. همچنین تکنولوژی ساده و ارزان این جاذب، منجر به کاربرد گسترده آن می‌شود.

صفحه ۱ از ۳    
اولین
قبلی
۱
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Mazandaran University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb