Rezaei Kiasari Z, Khodashenas A, Zamaniyan M, Ebrahimnejad P, Zare Taji F. The Utilization of Autologous Serum as a Substitute of Fetal Bovine Serum in the Expansion of Mesenchymal Stem Cells Derived from Menstrual Blood. J Mazandaran Univ Med Sci 2024; 34 (231) :11-12
URL:
http://jmums.mazums.ac.ir/article-1-20390-fa.html
رضایی کیاسری زینب، خداشناس امیر علی، زمانیان مرضیه، ابراهیم نژاد پدرام، زارع تاجی فاطمه. استفاده از سرم اتولوگ به عنوان جایگزین سرم جنین گاوی در گسترش سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق شده از خون قاعدگی. مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران. 1403; 34 (231) :11-12
URL: http://jmums.mazums.ac.ir/article-1-20390-fa.html
چکیده: (2280 مشاهده)
سابقه و هدف: سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از خون قاعدگی (MB-MSCs)، اخیرا معرفی شده و بیانکننده مارکرهای CD44، CD90 و CD105 هستند. این سلولها به علت جمعآوری آسان و بدون هیچگونه مداخله جراحی تهاجمی و نداشتن هیچ گونه مسئله اخلاقی منبع خوبی از سلولهای بنیادی برای تحقیقات و استفاده در پزشکی بازساختی هستند. کشت سلولی یکی از مهمترین تکنیکها در زیست شناسی سلولی مولکولی است و محیط کشت مهمترین جزء است. سرم یکی از اجزای مهم محیط کشت و یک محلول محافظتکننده است. یکی از رایجترین سرمهای مورد استفاده در کشت سلول، سرم جنین گاوی(FBS) است. این سرم مخلوطی نامشخص است و میتواند حاوی فاکتورهای نامطلوبی مانند اندوتوکسین، مایکوپلاسما، آلایندههای ویروسی یا پروتئینهای پریون باشد. بنابراین، نیاز به جایگزینی انسانی برای FBS وجود دارد که بتوان از آن برای کاربردهای بالینی استفاده کرد. در این مطالعه، یک پروتکل انسانی با استفاده از سرم اتولوگ (AS) به جای FBS برای بررسی رشد MB-MSCs و اگزوزومهای آزاد شده از این سلولها آزمایش میشود.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، در روز دوم قاعدگی، نمونه خون قاعدگی از اهداکننده جمعآوری شد. نمونه سرم اتولوگ نیز برای تهیه محیط کشت جمعآوری شد. ابتدا، سلولهای بنیادی مزانشیمی از خون قاعدگی استخراج و سپس در محیطی غنی شده با سرم اتولوگ در غلظتهای مختلف 10، 15 و 20 درصد کشت داده شدند. بررسی بر روی سلولهای حاصل شده در پاساژ سوم صورت گرفت. سلولهای کشت داده شده در سرم اتولوگ از لحاظ رشد و بیان مارکرهای سطحی مزانشیمی (CD73 و CD105) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. برای بررسی رشد از میکروسکوپ اینورت و از فلوسایتومتری برای بررسی بیان مارکرهای مزانشیمی استفاده شد. همچنین در گام بعدی محیط کشت سلولهای کشت داده شده در سرم اتولوگ برای جداسازی اگزوزوم جمعآوری شد. جداسازی اگزوزوم از یک روش ترکیبی سه مرحلهای رسوبدهی، سایز اکسکلوژن کروماتوگرافی با رزین سفارز CL-2B و تغلیظ صورت گرفت. در نهایت اگزوزومهای خالصسازی شده از نظر مورفولوژی، اندازه و بیان مارکرهای CD9، CD63 و CD81 بررسی شدند. به ترتیب از آنالیز میکروسکوپ الکترونی عبوری (TEM)، تفرق نور دینامیکی (DLS) و فلوسایتومتری استفاده شد.
یافتهها: با توجه به مشاهدات در هر سه غلظت سرم اتولوگ، گسترش سلولی مشاهده شد که مطلوبترین نتایج در غلظت 15 درصد مشاهده شد. علاوه بر این، نتایج فلوسایتومتری حاکی از بیان مارکرهای مزانشیمی CD73 و CD105 در سلولهای کشت شده با 15 درصد سرم اتولوگ بودند. همچنین در بررسیهای انجام شده به وسیله DLS، TEM و فلوسایتومتری اگزوزومهای جداسازی شده از محیط کشت سلولهای بنیادی مزانشیمی کشت داده شده با سرم اتولوگ اندازه 30-150 نانومتری داشتند، مورفولوژی آنان فنجانی شکل بود و بیان مارکرهای اگزوزومی (CD9، CD63 و CD81 ) نیز در آنها تایید شد.
استنتاج: در نتیجه، با افزایش استفاده از سلولهای بنیادی مزانشیمی در پزشکی بازساختی، اطمینان از ایمنی فرآیند و مواد مورد استفاده در این حیطه بسیار حائز اهمیت میباشد. بنابراین میتوان گفت، سرم اتولوگ میتواند گزینه مناسبی برای کشت سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از خون قاعدگی باشد.
نوع مطالعه:
پژوهشي-کامل |
موضوع مقاله:
بیوتکنولوژی