سابقه و هدف: نئوپلاسمهای غدد بزاقی دارای شیوع کم و هتروژن بوده و جهت تشخیص آنها رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین انجام میشود ولی گاهی اوقات با این رنگآمیزی قابل تشخیص نیستند و از روشهای کمکی استفاده میگردد. از آنجا که تاکنون مطالعهای در ارتباط با ارزش مورفومتری در افتراق تومورهای خوش خیم از بدخیم بزاقی صورت نگرفته است لذا این مطالعه با این هدف انجام شده است.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی به روش مقطعی که در سال ۱۳۹۴ در دانشکده دندان پزشکی بابل انجام گردید از60 بلوک پارافینه مربوط به پلئومورفیک آدنوما،آدنوئیدسیستیک کارسینوما و موکواپیدرموئید کارسینوما استفاده شد. دو برش 5 میکرونی برای رنگآمیزی هماتوکسیلین- ائوزین و متیل گرین پیرونین زده شد. تصاویری از اسلایدهای رنگآمیزی شده با بزرگنمایی ۱۰۰ برابربا میکروسکوپ Japan Optical)،Bx41) Olympus توسط دوربین lgvc,Tokyo,japan)) متصل به کامپیوتر در 3 مقطع میکروسکوپی از اجزاء تومورال به عمل آمد و به طور متوسط ۱۰۰ هسته در 3 فیلد میکروسکوپی بررسی شد. ارزیابی مورفومتری و بررسی کیفی هستکها (تک هستکی و چند هستکی) انجام شد و نتایج با آنالیزهای آماری kruskal-wallisوMann-whitney تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: بیشترین اندازه مساحت هسته در پلئومورفیک آدنوما، بیش ترین اندازه مساحت سیتوپلاسم در موکواپیدرموئید کارسینوما، بیش ترین نسبت هسته به سیتوپلاسم در آدنوئیدسیستیک کارسینوما و بیش ترین نسبت قطر بزرگ به کوچک هسته در پلئومورفیک آدنوما دیده شد. اختلاف آماری معنیداری از نظر ویژگیهای مورفومتری فوق بین سه ضایعه دیده شد(001/۰>p).
استنتاج: استفاده از هیستومورفومتری به همراه رنگآمیزی متیل گرین پیرونین روش کمکی مناسبی در تمایز تومورهای خوشخیم از بدخیم بزاقی نمیباشد.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |