سابقه و هدف: با توجه به روند رو به افزایش مصرف دخانیات، پژوهش حاضر با هدف بررسی فرآیندهای تئوری انگیزش محافظت در پیشبینی مصرف دخانیات در دانشآموزان دبیرستانی پسر در شهرستان نوشهر انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه توصیفی تحلیلی بر روی 440 نفر از نوجوانان پسر دبیرستانی شهر نوشهر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل اطلاعات دموگرافیک و 55 سوال بر اساس سازههای تئوری انگیزش محافظت بود که روایی و پایایی آنها مورد تایید قرار گرفت. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: یافتههای این پژوهش نشان داد که فرآیندهای ارزیابی کنار آمدن و ارزیابی تهدید با یکدیگر 9/22 درصد از قصد عدم مصرف دخانیات (انگیزش محافظت) را پیشبینی میکردند که نقش فرآیند ارزیابی کنار آمدن (40/0=β) بیش از ارزیابی تهدید (19/0- =β) میباشد. میزان پیشبینی رفتار مصرف دخانیات توسط این دو فرآیند، 6/25 درصد بود که باز هم نقش پیشگوییکنندگی ارزیابی کنار آمدن (33/0- =β) نسبت به ارزیابی تهدید (31/0=β) بیشتر بود.
استنتاج: پژوهش حاضر نشان میدهد که فرآیند میانجی شناختی ارزیابی کنار آمدن در پیشبینی قصد عدم مصرف (انگیزش محافظت) و رفتار مصرف دخانیات موفقتر بوده است، لذا بالا بردن خودکارآمدی و کارآمدی پاسخ و کاستن از هزینههای درک شده عدم مصرف دخانیات در دانشآموزان با هدف کاهش مصرف دخانیات میتواند به عنوان یک اصل در آموزش مورد توجه قرار گیرد.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |