Farrokhfar S, Hosseinzadeh Dogolsar F, Valipour Khajehghyasi R, Amoui F. Applying Learning Based on Visual Arts with a Social, Individual, and Spiritual Approach in the Teaching of Anatomical Sciences for Medical Students of Ramsar Campus. J Mazandaran Univ Med Sci 2024; 34 (232) :155-166
URL:
http://jmums.mazums.ac.ir/article-1-20573-fa.html
فرخ فر سمانه، حسین زاده دوگلسر فاطمه، ولی پور خواجه غیاثی رقیه، عموئی فتانه. به کار گیری یادگیری مبتنی بر هنر تجسمی با رویکرد اجتماعی، فردی و معنوی در آموزش علوم تشریح دانشجویان پزشکی
پردیس خودگردان رامسر. مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران. 1403; 34 (232) :155-166
URL: http://jmums.mazums.ac.ir/article-1-20573-fa.html
چکیده: (1205 مشاهده)
سابقه و هدف: تربیت هنری یکی از حوزههای برنامه درسی در رشد ویژگیها و قابلیتهای متنوع فردی است. هنر مفهوم عمیقی است که به واسطهی تاثیر و گیرایی خود میتواند رویکردی مناسب در جهت یادگیری هدفمند، بهتر و ماندگارتر دروس علوم پایه پزشکی از جمله علوم تشریح (آناتومی، بافتشناسی و جنینشناسی) باشد. در این مطالعه که در مسیر آموزش علوم تشریح و تشویق دانشجویان علوم پزشکی به تفکر آینده نگر و خلاق با کمک گرفتن از هنر نقاشی طراحی شد به بررسی تاثیرات نقاشی خلاق در آموزش دروس علوم تشریح با رویکرد اجتماعی، فردی و معنوی پرداخته شد. به نظر میرسد وقتی دانشجویان علوم پزشکی ضمن آموزش مطالب درسی خود، با ملاحظات بالینی و پیامدهای فردی، اجتماعی و معنوی موضوع آشنا شوند تلاش خواهند کرد تا همواره مطالب را دقیق تر و چند بعدی فرا بگیرند.
مواد و روشها: مطالعه دانش پژوهی-آموزشی حاضر با رویکرد کیفی-کمی طراحی و در آن از هنر نقاشی بهعنوان مداخله آموزشی استفاده شد. در ابتدا بعد از معرفی علوم تشریح و بیان اهداف درس، از دانشجویان علاقمند پزشکی و داروسازی پردیس علوم پزشکی رامسر خواسته شد به شکل گروهی و یا انفرادی با انتخاب یک موضوع از مباحث علوم تشریح و ایجاد ارتباط آن با نکات بالینی موجود در کتب درسی، چالشهای فردی، اجتماعی و معنوی متعاقب آن را با حفظ محتوای علمی در قالب یک نقاشی هدفمند، به نمایش بگذارند. بعد جلسات متعدد پیرامون موضوعات، نقاشیهای واجد معیارهای مورد نظر انتخاب شدند و تابلوها به نمایش عموم در آمدند. در طی برگزاری نمایشگاه، درستی نحوهی انتقال پیام مورد هدف از دیدگاه مخاطبین مورد تفسیر و تحلیل قرار گرفت. در انتها جذابیت آموزش و میزان یادگیری در دانشجویان بررسی شد. ارزیابی نتایج به دو روش کمّی و کیفی بود که در روش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. بخش کمی به صورت توصیفی- تحلیلی و بخش کیفی با رویکرد آنالیز محتوایی بود. جهت بررسی اعتبار مطالعه انجام شده، از معیار پنج مرحلهای اندرسون و همکاران شامل اعتبار مطالعه، اعتبار دموکراتیک، اعتبار نتایج، اعتبار گفتگویی و اعتبار ترغیبکننده کمک گرفته شد.
یافتهها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد ادغام هنر و آموزش میتواند مفید باشد. اکثر دانشجویان معتقد بودند با این روش فضای آموزشی برای آنها شادتر و جذابتر (54 درصد) بود و افزایش یادگیری مفاهیم علوم تشریح در 90 درصد دانشجویان دیده شد. دانشجویان بیان داشتند اشتیاق (81 درصد) و ترغیب بیشتری به یادگیری (72 درصد) دروس داشتند و بهشکل ماندگارتری (63 درصد) مفاهیم علوم تشریح را یاد میگرفتند چرا که در حین یادگیری مطالب کنجکاوتر بودند تا بدانند از یک طرف چه چالشهای بالینی در مبحث مورد نظر، قابل توجه است و از طرف دیگر این مشکلات، بیمار را با چه پیامدهای اجتماعی، فردی و معنوی مواجه خواهد ساخت. همه اینها کمک میکرد تفکر تحلیلی در آنها افزایش (79 درصد) یابد. این روش در بیشتر افراد با افزایش خلاقیت (75 درصد) و روحیه همکاری (75 درصد) همراه بود و 77 درصد افراد آن را به سایر روشهای آموزشی ترجیح می دادند. همچنین مهارتهای انگیزشی، تیمی و ارتباطی دانشجویان نیز با تغییر روش مطالعه و ایجاد نگاه چند بعدی به مسائل، افزایش یافت.
استنتاج: استفاده از نقاشی خلاق در آموزش مفاهیم علوم تشریح توانست با ایجاد فضای آموزشی شاد و جذاب، دانشجویان علوم پزشکی را به یادگیری ترغیب کرده و اشتیاق آنها را بیشتر نماید، روحیه کار گروهی را در آنها بالا برده و سبب افزایش خلاقیت، مهارت ارتباطی و تفکر تحلیلی در آنها شود.
نوع مطالعه:
پژوهشي-کامل |
موضوع مقاله:
آموزش پزشكی