Setareh J, Nejati Z, Masoudzadeh A, Nadi Ghara A. The Relationship between Sleep Disorders, Anxiety, and Depression with Obsessive-Compulsive Severity of Symptoms in Patients with OCD. J Mazandaran Univ Med Sci 2024; 34 (236) :94-99
URL:
http://jmums.mazums.ac.ir/article-1-19700-fa.html
ستاره جواد، نجاتی زهره، مسعود زاده عباس، نادی قرا علی اصغر. رابطه بین اختلالات خواب، افسردگی و اضطراب با شدت علائم وسواسی- جبری در بیماران مبتلا به OCD. مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران. 1403; 34 (236) :94-99
URL: http://jmums.mazums.ac.ir/article-1-19700-fa.html
چکیده: (249 مشاهده)
سابقه و هدف: همراهی اختلالات خواب همچون بیخوابی، تاخیر فاز خواب و بیداری و نیز اضطراب و افسردگی با اختلال وسواسی جبری(OCD) در بیماران مبتلا به OCD شایع هستند. با این حال پژوهش چندانی در مورد رابطه اختلالات خواب با شدت علائم در بیماران وسواسی جبری صورت نگرفته است. مقاله حاضر فراوانی و رابطه بین اختلالات خواب، افسردگی، اضطراب را با شدت علائم وسواسی- جبری در بیماران مبتلا به OCD را مورد بررسی قرار داده است.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شد. شرکتکنندگان در مطالعه از مراجعهکنندگان به درمانگاه یک بیمارستان روانپزشکی و درمانگاه روانپزشکی یک مجتمع درمانگاهی در شهر ساری بودند. تشخیص اختلال وسواسی جبری شرکتکنندگان توسط روانپزشک و بر مبنای معیارهای تشخیصی DSM-5 تایید شده بود. 88 بیمار پس از کسب رضایت آگاهانه در مطالعه شرکت کردند. از آنها خواسته شد پرسشنامههای دموگرافیک، شدت علائم وسواسی جبری یال بران(Y-BOCS)، پرسشنامه صبحگاهی شبانگاهی(MEQ)، مقیاس خواب آلودگی اپورث(ESS)، شاخص شدت بیخوابی(ISI)، شاخص افسردگی WHO-5 و اختلال اضطراب فراگیر-7 (GAD-7) را تکمیل کنند. تجزیه و تحلیل دادهها با نرمافزار SPSS نسخه 20 صورت گرفت.
یافتهها: از مجموع 88 بیمار، 65 نفر (73/86 درصد) زن و 23 نفر (26/14 درصد) مرد، 71/59 درصد متاهل، 95/57 درصد زیردیپلم و94/22 درصد بدون سابقه مصرف مواد بودند. میانگین سنی بیماران 51/11±44/48 سال بود. طول مدت ابتلا به OCD 11/28±14/60 سال بود. از نظر شدت علائم OCD 1/1 درصد بسیار خفیف، 19/32 درصد نسبتا خفیف، 42/45درصد متوسط و137/50 درصد شدید بودند. در نوع زمانبندی خواب 17/03 درصد متمایل به شامگاهی و شامگاهی بودند. 4 بیمار (4/62درصد) پرخوابی روزانه داشتند. همچنین 52 بیمار (61/90 درصد) درجاتی از بیخوابی داشتند. از نظر شدت بیخوابی 23/86 درصد خفیف، 28/40درصد متوسط و6/81 درصد شدید بودند. فراوانی افسردگی 68 درصد و اضطراب 79 درصد بود. بین شدت اختلال وسواسی جبری با پرخوابی، الگوی شبانگاهی، اضطراب و افسردگی ارتباط آماری معنادری یافت نشد، اما بیخوابی (046/0 =P) و مدت بیماری(0/004 =P) با آن ارتباط داشتند. ضریب همبستگی پیرسون بین سن، مدت ابتلا به اختلال وسواسی جبری با شدت علائم وسواسی بهترتیب 169/0 (0/116=P) و 0/377 (0/001 =P) بود. ضریب همبستگی اسپیرمن بین شدت علائم وسواسی جبری با افسردگی و اضطراب به ترتیب 0/090 (0/403=P) و 0/044 (0/685=P) بود. میانگین شدت علائم وسواسی جبری در زنان 7/87±23/48 و در مردان 5/88±20/04 بود و تفاوت معنیداری در دو جنس دیده نشد (0/060=P). در رگرسیون خطی دو عامل تاثیرگذار بر شدت علائم وسواسی جبری، مدت بیماری و شدت بیخوابی بودند.
استنتاج: با توجه به فراوانی بالاتر بیخوابی در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی جبری نسبت به جمعیت عادی و نقش آن در شدت علائم اختلال وسواسی جبری، لازم است بیماران مبتلا به اختلال وسواسی جبری از نظر بیخوابی مورد بررسی قرار گیرند. همچنین بیماران مبتلا به OCD با سن بالاتر باید از نظر شدت علائم وسواسی جبری مورد بررسی دقیقتر قرار گیرند.
نوع مطالعه:
گزارش کوتاه |
موضوع مقاله:
روانپزشکی